بهترین اعمال در روز جمعه
و نيز فرمودند كه بهترين اعمال در روز جمعه، گفتن: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم است، صد مرتبه بعد از نماز عصر روز جمعه، و در بسيارى از ادعيه روز جمعه، طلب نصرت و تعجيل فرج و ظهور شده است.
در اول دعاى تعقيب ظهر روز جمعه است كه: بار خدايا! جان مرا كه وقف شده است بر تو و حبس شده است، براى فرمان تو، بخر از من به بهشت، با معصومى از عترت پيغمبر خود محزون
است به جهت مظلومى او، و نسبت داده شده به ولايت
او كه پر نمايى به او، زمين را از عدل، چنانكه پر شده از ظلم و جور.
سوم: روز عاشورا كه روز سرافراز شدن حضرت حجتعليهالسلام
است از جانب خداوند عزوجل به لقب قائم؛ چنانكه شيخ جعفر بن محمد بن قولويه (رحمهالله
) در كامل الزياره روايت كرده از محمد بن حمران كه گفت: حضرت صادقعليهالسلام
فرمود: چون شد از امر حسين بن علىعليهالسلام
آنچه شد، ناله و فرياد كردند ملائكه به سوى خداوند عزوجل و گفتند: اى پروردگار ما! چنين مى كنند با حسين، برگزيده و پسر پيغمبر تو.
فرمود: پس، واداشت خداوند براى ايشان، ظل قائمعليهالسلام
را. و فرمود: به اين، انتقام مى كشم براى حسينعليهالسلام
از آنها كه بر او ظلم كردند.
شيخ صدوق (رحمهالله
) در علل الشرايع روايت كرده از ابو حمزه ثمالى كه گفت: گفتم به حضرت باقرعليهالسلام
: يا بن رسول الله! آيا همه شما قائم به حق نيستند؟
فرمود: بلى!
گفتم: پس چرا قائمعليهالسلام
را قائم مى گويند؟
فرمود: چون جدم حسينعليهالسلام
كشته شد، ناله كردند ملائكه به سوى خداى تعالى و گريه و زارى نمودند و گفتند: الهنا و سيدنا! آيا اعراض خواهى فرمود از كسى كه بكشد برگزيده تو و پسر برگزيده و مختار از خلق تو را؟
پس خداوند وحى فرستاد به سوى ايشان كه: قرار گيريد اى ملائكه من! قسم به عزت و جلال خود كه البته انتقام مى كشم از ايشان، هر چند بعد از زمانى باشد.
]ن گاه خداى تعالى ظاهر نمود ائمه از فرزندان حسينعليهالسلام
را براى ملائكه؛ پس ملائكه به اين مسرور شدند؛ پس ناگاه ديدند كه يكى از ايشان ايستاده و نماز مى كند؛ پس خداى عزوجل فرمود: به اين ايستاده انتقام مى كشم از ايشان.
و نيز (عاشورا) روز خروج و ظهور آن حضرت است؛ چنانكه شيخ مفيد (رحمهالله
) در ارشاد روايت كرده از ابى بصير كه گفت: فرمود حضرت صادقعليهالسلام
: منادى ندا مى كند به اسم حضرت قائمعليهالسلام
در شب بيست و سوم - يعنى از ماه رمضان - و خروج مى كند در روز عاشورا، و آن، روزى است كه كشته شد در آن روز، حسين بن علىعليهماالسلام
.
و در تفسير على بن ابراهيم روايت است كه فرمود: آيه(
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّـهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ
)
نازل شده در شان قائمعليهالسلام
به درستى كه آن حضرت، خروج نمايد و مطالبه مى كند خون حسينعليهالسلام
را.
در غيبت فضل بن شاذان روايت شده كه شعار اصحاب آن حضرت اين است: يا لثارات الحسين.
و در يكى از زيارات جامعه در سلام بر آن حضرت مذكور است:
«السلام على الامام العالم الغائب عن الابصار و الحاضر فى الامصار و الغائب عن العيون و الحاضر فى الافكار بقيه الاخيار، وارث ذى الفقار الذى يظهر فى بيت الله الحرام ذى الاستار و ينادى بشعار يا لثارت الحسين انا الطالب بالاوتار، انا قاصم كل جبار القاعم المنتظر ابن الحسن عليه و آله افضل السلام
»
.
و در زيارت عاشورا مكرر خواسته شده كه خداوند روزى فرمايد طلب خون سيدالشهداعليهالسلام
را با امام ظاهر ناطق، مهدى منصور از آل محمدعليهمالسلام
، و مكرر ائمه و اصحاب ايشان در نثر و نظم، خود را تسلى مى دادند از آن مصيبت عظيمه و رزيه جليله به ظهور قائم آل محمدعليهمالسلام
پس روز عاشورا كه هم روز ظهور آن جناب است و هم مقصد اعظم برداشتن كرب و اندوه است كه آن روز آورده، اختصاصى تمام به آن جناب دارد و بايد اهتمام نمود در آن - بعد از اداى مراسم تعزيت و تاسى به آن حضرت در گريه و زارى - در لعن و نفرين و طلب هلاك اعداى آل محمدعليهمالسلام
و طلب نصرت و مظفر و تعجيل براى آن جناب؛ چنان كه در اعمال آداب و آن روز اشاره شده است.
چنان كه در يكى از اعمال جليله آن روز - كه مشتمل است بر هزار لعن بر قاتل سيدالشهداعليهالسلام
- از فقرات دعايى كه بايد در قنوت خواند اين است:
«اللهم ان سبلك ضائعه و احكامك معطله و اهل نبيك فى الارض هائمه كالوحش السائمه. اللهم اعل الحق و استنقذ الخلق و امنن علينا بالنجاه و اهدنا للايمان و عجل فرجنا بالقائم
عليهالسلام
و اجعله لناردءا و اجعلنا رفدا... اللهم اعل كلمتهم و افلج حجتهم و ثبت قلوبهم و قلوب شيعتهم على موالاتهم و انصرهم و اعنهم و صبرهم على الاذى فى جنبك و اجعل لهم اياما مشهوره و اياما معلومه كما ضمنت لاوليائك فى كتابك المنزل فانك قلت: وعد الله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبد لنهم من بعد خوفهم امنا
»
.
چهارم: از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن از هر روز، مخصوص اوست بنابر تقسيمى كه علما كرده اند هر روز را از طلوع فجر تا غروب آفتاب به دوازده بخش به نحوى كه حسب فصول، فرقى نكند، و هر قسمى منسوب به امامى است (و ساعت آخرين از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن، مختص امام زمانعليهالسلام
است).
پنجم: عصر دوشنبه.
ششم: عصر روز پنج شنبه، كه در آن دو وقت، اعمال عباد عرض مى شود بر امام عصرعليهالسلام
، چنان كه در عصر هر امامى بر آن امام، عوض مى شد، و در زمان حضرت رسولصلىاللهعليهوآلهوسلم
بر آن جناب، و اخبار در اين باب بسيار است و در غالب آن، تصريح به عصر نشده ولكن در بعضى ديگر اشاره شده است.
شيخ طبرسى در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه شريفه(
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ
)
گفته: اصحاب ما روايت كردند كه اعمال امت عرض مى شود بر پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
در هر دوشنبه و پنج شنبه، پس مى شناسند آنها را، و ايشانند مقصود از قول خداوند: و المومنون.
و از غرايب آن كه، شيخ ابوالفتوح رازى در تفسير خود
فرموده كه: در اخبار آمده كه اعمال امت را در هر شب دوشنبه و پنج شنبه به رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
عرض كنند و بر ائمهعليهمالسلام
و مراد به مومنان، امامان معصوم باشند.
و در امالى شيخ طوسى و بصاير صفار روايت است از داوود رقى كه گفت: نشسته بودم در نزد حضرت صادقعليهالسلام
كه ناگاه - ابتدا از پيش خود - فرمود: اى داوود! به تحقيق كه عرض شد بر من اعمال شما، روز پنج شنبه؛ ديدم در آنچه عرض شد بر من از عمل تو، صله تو فلان پسر عموميت را؛ پس اين، مرا مسرور كرد؛ به درستى كه مى دانم كه صله تو، زودتر عمر او را فانى و اجل او را قطع مى كند.
داوود گفت: مرا پسر عمى بود خبيث و معاند؛ رسيد به من بدى حال او و عيالش؛ پس، پيش از بيرون آمدن به سمت مكه، براتى نوشتم براى مخارج او، چون به مدينه رسيدم، حضرت صادقعليهالسلام
مرا به اين خبر داد.
و نيز در بصائر الدرجات صفار روايت است از آن جناب كه فرمود: اعمال، عرض مى شود روز پنج شنبه به رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
و ائمهعليهمالسلام
.
و در خبر ديگر فرمود: اعمال عباد عرض مى شود بر پيغمبر شما هر شامگاه روز پنج شنبه؛ پس حيا كند يكى از شماها كه عرض شود بر پيغمبر او، عمل قبيح.
و نيز از يونس روايت كرده كه گفت: شنيدم از حضرت امام رضاعليهالسلام
كه ذكر ايام مى فرمودند، چون ذكر فرمود پنج شنبه را، پس فرمود كه: آن روزى است كه عرض مى شود اعمال بر خداوند و رسولش و ائمهعليهمالسلام
.
و نيز از عبدالله بن ابان روايت كرده كه گفت: گفتم جناب رضاعليهالسلام
و ميان من و آن جناب چيزى بود كه: بخوان خدا را بر من و براى مواليان خود؛ پس فرمود: والله! كه اعمال شما عرض مى شود بر من در هر پنج شنبه.
سيد جليل، على بن طاووس در رساله محاسبه النفس مى گويد: من ديدم و روايت كردم در روايات متفقه از ثقات، كه روز دوشنبه و روز پنج شنبه عرض مى شود اعمال در آن دو، بر خداوند عزوجل، و روايت شده از اهل بيتعليهمالسلام
كه در روز دوشنبه و پنج شنبه عرض مى شود اعمال بر خداوند جل جلاله و بر رسول او و بر ائمهعليهمالسلام
.
آن گاه از جد خود، شيخ طوسىرحمهالله
نقل كرده كه در تفسير تبيان خود فرمود: روايت شده كه اعمال عرض مى شود بر پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
در هر دوشنبه و پنج شنبه، پس عالم مى شود به آن، و همچنين عرض مى شود بر ائمهعليهمالسلام
، پس مى شناسند آن را.
و پس از نقل جمله اى از اخبار بر اين مضمون، از طريق اهل سنت نقل كرده كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: عرض مى شود اعمال امت، من در هر هفته، دو مرتبه؛ روز دوشنبه و روز پنج شنبه؛ پس مى آمرزد هر يك از بندگان خود را، مگر بنده اى كه ميان او و برادرش عدواتى باشد؛ پس مى فرمايد؛ بگذاريد اين دو را.
و نيز روايت كرده كه: آن حضرت، روز دوشنبه و پنج شنبه را روزه مى گرفتند، پس سبب آن را كسى از آن جناب پرسيد؛ پس فرمود: اعمال بالا مى رود در هر دوشنبه و پنج شنبه و دوست دارم كه عمل من بالا رود در حالتى كه من صائم باشم.
پس سيد فرمود: سزاوار است كه انسان در هر دوشنبه و پنج شنبه محافظت كند به هر طريقى در طلب توفيق، و مبادا كه در اين دو روز، خود را در استظهار در طاعت، مهمل بگذارد.
و در كشف المحجه به فرزندش وصيت كرده كه: عرض كن حاجت خود را بر حضرت مهدىعليهالسلام
در هر روز دوشنبه و هر روز پنج شنبه از هر هفته به آن جناب، بعد از سلام بر او - به زيارت سلام الله الكامل التام (كه در باب هفتم گذشت)
و بگو: «يا ايها العزيز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الكيل و تصدق علينا ان الله يجزى المتصدقين
» تا آخر كلمات شريفه كه چون منقول نبود و اختصاص داشت به سادات، نقل نكرديم.
و بالجمله: آخرين اين دو روز كه به مقتضاى اخبار مستفيضه، روز عرض اعمال است - بنا به روايت شيخ طوسى در غيبت، اولا بر حضرت حجتصلىاللهعليهوآلهوسلم
، آنگاه بر خداى تعالى - و هم به حسب تقسيم ساعات روز، مختص است به آن جناب، و نيز وقت تبديل ملائكه حفظه است - كه موكلين روز، بالا روند و موكلين شب، فرود آيند - بايد نهايت مراقبت و مواظبت نمود در اصلاح اعمال و تداركات آنچه فوت شده، و رفع شواغل و موانع از توجه و تضرع و انابه، و برخاستن از مجالس اهل غفلت، و توسل به امام عصرعليهالسلام
و خواستن از آن جناب، شفاعت در اصطلاح صحايف اعمال و تبديل سيئات آن به حسنات و تمام كردن حسنات او به فاضل حسنات خود، حسب دعاى مشهور از آن جناب كه براى شيعيان خود كرده بود و از خداوند خواستند كه چنين كند.
و نيز در شب و روز دوشنبه و پنج شنبه سعى كند در كردن علمى خالص، كه شايد به بركت آن، از مفاسد باقى در گذرند.
هفتم: شب و روز نيمه شعبان، كه ولادت با سعادت آن جنابعليهالسلام
در آن بوده و اين نعمت عظيمه را خداوند، در آن به بندگانش عطا فرموده. كافى است در مقام بيان تعظيم و احترام اين وقت شريف، آنچه لسان اهل البيتعليهالسلام
، عالم ربانى، سيد على بن طاووس (رحمهالله
) در اقبال گفته كه: بدان! مولاى ما مهدىعليهالسلام
كسى است كه اطباق كردند اهل صدق از كسانى كه اعتماد بر ايشان هست، به اين كه پيغمبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
بشارت داده امت را به ولادت آن جناب، و بزرگى انتفاع مسلمين، به رياست او و دولت او...
هشتم: روز نوروز كه روز ظهور امام عصرعليهالسلام
است.
ولكن مخفى نماند كه بودن روز خروج امام زمانعليهالسلام
، روز جمعه و نوروز و عاشورا، نه به نحوى است كه در سال هاى بسيارى كه توافق نكنند، منتظر فرج نتوان شد؛ زيرا غير ظهور و خروج حضرت حجة بن الحسن بن على المهدىعليهالسلام
- كه حال (يعنى زمان تاليف كتاب نجم الثاقب) از عمر شريفش، هزار و چهل و چند سال مى گذرد - كه خواهد شد و تبديل و خلفى در او نخواهد شد، مابقى آنچه رسيده، از نشانه ها علامات پيش از ظهور و مقارن آن، همه قابل تغيير و تبديل و تقديم و تاخير و تاويل به چيز ديگر - كه از اهل بيت عصمتعليهالسلام
رسيده باشد - هست؛ حتى آنها كه در شمار علائم حتمى ذكر شده؛ چه ظاهرا مراد از حتيم بودن در آن اخبار، نه آن است كه هيچ قابل تغيير نباشد، بلكه مراد و الله يعلم - مرتبه اى است از تاكيد در آن، كه منافاتى با تغيير در مرحله (اى) از انحاى وجود آن نداشته باشد.