دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)0%

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه
صفحات: 304

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى
ناشرین: نشر الماس
گروه: صفحات: 304
مشاهدات: 109225
دانلود: 2349

توضیحات:

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 304 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 109225 / دانلود: 2349
اندازه اندازه اندازه
دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

الكترومغناطيسى بر بافت مغزى انسان تأثير مى گذارند، ولى آن ها گفتند به تحقيقات بيشترى نياز است تا معلوم شود اين امواج بر آدمهاى زنده هم چنين اثرى دارد يا نه.

عدّه اى از دانشمندان سوئدى هم در سال ۲۰۰۲ ادّعا كردند حلقه ارتباطى بين گوشى هاى تلفن همراه آنالوگ و تومورهاى مغزى پيدا كرده اند. تحقيقات آن ها نشان مى دهد استفاده كنندگان از گوشى هاى نسل اوّل تلفن همراه ۳۰ درصد بيش از كسانى كه از اين گوشى ها استفاده نمى كنند در خطر تومورهاى پيشرفته هستند. با اين حال اين يافته ها خيلى بحث انگيز بودند و هيچ مطالعه مشابهى هم درباره تأثيرات تلفن هاى GSM مدرن وجود نداشت.

همچنين گزارش هايى وجود دارد كه نشان مى دهد افرادى پس از استفاده از گوشى هاى تلفن همراه، دچار سردرد، خستگى يا از دست دادن تمركز شده اند.(۱)

۲ - امواج راديويى كه از تلفن هاى همراه ساطع مى شوند، به سلول هاى بدن و محتواى DNA انسانى آسيب مى رسانند. قرار گرفتن در معرض امواج الكترومغناطيس، به مدّت طولانى موجب مى شود تا DNA سلّول ها به ميزان قابل توجّهى آسيب ببيند كه ديگر قابل ترميم نيست.

اين آسيب همچنين در سلول هاى نسل دوم نيز ديده مى شود و وجود جهش در DNA خطر ابتلا به سرطان را در بردارد. به همين دليل دانشمندان قويّاً توصيه مى كنند كه كودكان فقط در مواقع ضرورى مى تواند از تلفن همراه استفاده كنند؛ چون در كودكان آسيب سلّولى بيش از بزرگسالان نمايان است.

البتّه شركت هاى توليدكننده تلفن همراه هنوز ادّعا مى كنند كه هيچ تأثير شناخته شده اى از اين تلفن ها در سلول هاى بدن پيدا نشده است. اين در حالى است

____________________

۱. كليك شماره ۳۱ ضميمه روزنامه جام جم شماره ۱۳۳۵: يكشنبه ۱۳ دى ماه ۱۳۸۳.

۱۲۱

كه ۱/۵ ميليارد نفر در سراسر دنيا از تلفن هاى همراه استفاده مى كنند.(۱)

با اين كه سال ها از اختراع تلفن همراه مى گذرد، ولى هنوز آثار آن در روان و اعصاب افراد، براى بسيارى از پژوهشگران ناشناخته باقى مانده است؛ولى در روزگارى كه همگان از آبشخور دانش مكتبِ وحى سيراب مى شوند، هيچ نكته نامفهومى وجود نخواهد داشت. در آن زمان نه تنها منشأ و علّت بيمارى هاى گوناگون شناخته خواهد شد، بلكه همه عواملِ بيمارى زا ريشه كن مى گردد.

آيا نبايد همگان خواستار فرا رسيدن چنين روزگارِ شكوهمندى كه سرشار از سلامتى و توانايى است باشند؟

____________________

۱. حكيم شماره ۵۹ ضميمه شماره ۱۳۲۷ روزنامه جام جم: سه شنبه ۱۵ دى ۱۳۸۳.

۱۲۲

۵ - تكامل عقل ها

۱۲۳
۱۲۴

تكامل عقل ها

ساختار وجود انسان بسيار شگفت انگيز و مهمّ است، به گونه اى كه اگر انسان خود را بشناسد مى تواند كارهايى بسيار مهمّ و خارق العاده انجام دهد. و چنانچه از توانايى ها و قدرت هاى نهفته در وجود خويش آگاهى نداشته باشد، با سپرى نمودن عمر خويش سرمايه بسيار عظيمى را از دست مى دهد.

حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام در ميان گفتارهاى هدايتگر خود، بارها انسان ها را به اين حقيقت رهنمون ساخته اند و به جامعه بشريّت هشدار داده اند مبادا گمان كنند موجودى كوچك و عنصرى كم ارزش مى باشند؛ بلكه بايد بدانند كه جهانى از شگفتى ها در وجود انسان نهفته است.

متأسّفانه جامعه آن روز - كه لياقت رهبرى آن حضرت را نداشت - در اين باره خاستگاهى نداشت و آن گاه كه امير عالم هستى از همگان مى خواستند كه نه تنها از شگفتى هاى زمين بلكه درباره آسمان ها از من سؤال كنيد تا به شما پاسخ دهم، در ميان انبوه جمعيّت

۱۲۵

تنها يك نفر برخاست و پرسيد: تعداد موهاى سر من چند تاست! و تاريخ ثبت نكرده است كه در ميان انبوه جمعيّت كسى او را در برابر اين سؤالِ بى شرمانه سرزنش كرده باشد.

حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام انسان ها را از قدرت شگفت مغز آگاه ساخته و از نيروهاى نهفته آن كه انسان ها بايد آن را بيدار ساخته و به كار اندازند خبر دادند؛ ولى - جز اصحاب خاصّ آن حضرت - كسى درباره قدرت هاى ناشناخته مغز و چگونگى راه اندازى قدرت هاى خاموش آن چيزى نياموخت. از آن روزگار، قرن ها گذشته ولى هنوز بسيارى از مردم از قدرت هاى عجيب مغز آگاهى ندارند. و آن ها كه درك كردند: «بسيارى از قدرت هاى مغز، خاموش و نهفته باقى مانده است» راهى براى راه اندازى آن نيافتند.

لزوم تحوّل در وجود انسان

حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه در جهانبانى، جهاندارى و نظم و سامان بخشيدن به جهان و جهانيان، از قدرت هاى فوق العاده معنوى يعنى از مقام عظيم ولايت خويش استفاده نموده و به اين گونه، براى تغيير جهان و تكامل بخشيدن به جهانيان در مردمانِ عالم تحوّل ايجاد مى نمايند.

چگونه انسان ها مى توانند پذيراى اسرار عظيم خلقت شده و به مقام عظيم ولايت شناخت پيدا نمايند، در حالى كه ابعاد وسيعى از مغز انسان ها به كار نيفتاده و فعّال نشده و هنوز انديشه ها آلوده و قلب ها تيره است؟!

به همين دليل قبل از آن كه حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى فرجه انديشه هاى بزرگ و حقايق و معارف الهى را به مردمان ارائه دهند،نياز به تغيير و تحوّل در ساختار وجود انسان و دگرگون ساختن ساختمانِ مغز بشر مى باشد. اين تحوّل، يك نياز واقعى براى آماده شدن بشر جهت پذيرش انديشه هاى بزرگ و پيشرفت هاى عجيب در مسايل دين و دانش مى باشد. اين تغيير در تار و پود بشر، يك ضرورت است؛ يك ضرورتِ واقعى براى افزايشِ توان و ظرفيّت انسان در درك و فهم علوم و معارفِ عالى اهل بيتعليهم‌السلام است كه در جهانيان بايد ايجاد شود. تحوّل در جهانيان همراه تبديل

۱۲۶

و دگرگونى در جهان نيز خواهد بود.

اين تبديل در سيستم طبيعى زمين و دگرگونى هاى اساسى در جهان و جهانيان، شرط تكامل و اوجِ فرهنگ در آينده جهان است.

همان گونه كه براى درك سخنان پدر و مادر و همسخن شدن با آنان، كودكان شيرخوار بايد رشد كنند تا اين آمادگى در آنان ايجاد شود.

و همان گونه كه براى كار و كوشش و شركت در تلاش ها و فعّاليّت هاى اجتماعى، خردسالان بايد به سنين جوانى برسند.

و همان گونه كه تا بعضى از غرايز در انسان به كار نيفتد برخى از امور را درك نمى كند؛ همين گونه، تا قدرت هاى عظيم نهفته در مغز و قلب انسان به كار نيفتد، درك امور پيشرفته و فهم معارف عالى براى او امكان ندارد. به اين دليل، بايد براى درك آن ها در جهان و جهانيان تحوّل، تغيير و تبديل ايجاد گردد.

آيا با كودكى كه هنوز راه رفتن را نياموخته، و از خطرچاه و چاله خبر ندارد، مى توان درباره عظمت و سختىسياه چاله ها (۱) سخن گفت؟!

آيا براى كودكى كه فرقى ميان كوه و كاه نمى گذارد، مى توان درباره وسعت جهان و كوآزرها(۲) مطلبى را بيان كرد؟!

____________________

۱. سياه چاله Black hole جسمى است در فضا كه به سبب فشردگى خارق العاده جرم آن، جاذبه فوق العاده شديدى دارد به طورى كه هيچ چيز، حتّى نور، نمى تواند از آن بگريزد و به فضا وارد شود. سياه چاله هايى كه با سرعت زياد به دور خود مى چرخند در واقع همچون تونل فضا زمان عمل مى كنند و با وارد شدن به آن ها، از لحاظ تئورى مى توان در همان لحظه در جايى بسيار دورتر در فضا يا زمانى در آينده يا گذشته وارد شد. (جهان در ۵۰۰ سال آينده: ۶۰۱)

۲. بعد از كشف كوآزرها براى دانشمندان نجومى نظريّه اى پيدا شد، مشعر بر اين كه تمام كهكشان هايى كه به چشم نوع بشر مى رسد، اجرام برون مرزى جهان است و مرز جهان از كوآزرها كه گفتيم بعضى از آن ها با زمين ۹ هزار ميليون سال نورى فاصله دارند شروع مى شود و بنابراين چون راديوتلسكوپ هاى ما نمى تواند بيش از فاصله ۹ هزار ميليون سال نورى را ببيند آنچه در ماوراى كوآزرها قرار گرفته به چشم ما نمى رسد.

۱۲۷

آيا براى خردسالى كه از تعداد انگشتان خود خبر ندارد، مى توان درباره

____________________

بر طبق اين نظريّه يكصد هزار ميليون كهكشان هر يك داراى ده ها هزار ميليون خورشيد كه به چشم تلسكوپ هاى نورى و راديوتلسكوپ هاى بشر مى رسد دنياى اصلى نيست بلكه اجرام پراكنده و قليلى است واقع در خارج مرز جهان و دنياى اصلى از كوآزرها شروع مى شود براى اين كه اگر اصلى نبود، هر كوآزر، ده هزار ميليارد برابر خورشيد ما نور نداشت.

در خورشيد ما براى اين كه روشنايى كه مى بينيم توليد بشود در بيست و چهار ساعت چهار صد ميليارد تن هيدروژن تفكيك (يا ادغام) مى شود و در يك كوآزر چقدر هيدروژن در هر بيست و چهار ساعت بايد تفكيك شود تا نورى به وجود بيايد برابر با ده هزار ميليارد برابر نور خورشيد (اگر نور كوآزر ناشى از انفجار مادّه و ضدّ مادّه نباشد).

با يك حساب ساده، ما بايد چهارصد ميليارد تن را در ده هزار ميليارد ضرب كنيم تا اين كه بدانيم در هر بيست و چهار ساعت در يك كوآزر چقدر هيدروژن تفكيك مى شود و بعد از ضرب كردن رقم ۴ را به دست مى آوريم در حالى كه بيست و هفت صفر در طرف راست آن قرار گرفته است و اين عدد آن قدر بزرگ مى باشد كه ما نمى توانيم آن را بر زبان بياوريم.

ولى مى توانيم بگوييم كه به قاعده هر كوآزر در هر بيست و چهار ساعت ده هزار ميليارد برابر خورشيد سوخت مى سوزاند و لذا دنياى اصلى كوآزر است يعنى دنياى اصلى از آن شروع مى شود و چون راديوتلسكوپ ها هنوز قدرت آن را ندارد كه ماوراى كوآزر را ببيند منجّمين و علماى فيزيك نمى توانند بفهمند كه وسعت دنياى اصلى كه از كوآزر شروع مى گردد چقدر مى باشد و چون از وسعت جهان حتّى به طور تخمين بدون اطلاع هستند نمى توانند حساب كنند كه در جهان چند خورشيد وجود دارد تا چه رسد به اين كه به تقليد ارشميدس و ادينگتون درصدد برآيند كه اتم هاى موجود در جهان را محاسبه نمايند. (مغز متفكّر جهان شيعه: ۳۶۷)

اين كوآزرهايى كه بعضى از آن ها تا زمين ۹ هزار ميليون سال نورى فاصله دارند آيا آغاز جهان هستند يا وسط دنيا يا پايان جهان. خورشيد ما كه در قبال كوآزرها يك چراغ خاموش است با اين كه در هر بيست و چهار ساعت ما، چهار صد ميليارد تن هيدروژن را مبدّل به هليوم مى كند تا اين كه ما و سيّارات ديگر داراى نور و حرارت باشيم تا ده ميليارد سال ديگر خاموش نخواهد شد.

وقتى عمر خورشيد ما اين قدر باشد مى توان از روى حدس و تخمين فكر كرد كه عمر يك كوآزر چقدر مى باشد.

با يك مقايسه و تخمين ساده، عمر كوآزر از نوع آنهايى كه با زمين ۹ هزار ميليون سال نورى فاصله دارد از هزار ميليارد سال بيشتر است و چون در اين جهان خورشيدهايى هم مثل خورشيدهاى ما وجود دارد كه ده ميليارد سال ديگر خاموش خواهد شد ناگزير به حكم عقل و علم بايد تصديق كنيم كه ما در يك دنياى واحد زندگى نمى كنيم و دنياهاى متعدد جزء هستى است. (مغز متفكّر جهان شيعه: ۳۶۵)

۱۲۸

وسعت فضا و شماره سحابى ها سخنى به ميان آورد؟!

بديهى است كودك براى درك اين گونه مطالب، نياز به رشد دارد تا پس از آمادگى براى درك و پذيرش اين گونه امور، آن ها را به او تعليم دهند.

به همين دليل انسان ها براى درك و پذيرش مسايل بسيار عظيم و مهمّ، نياز به حيات قلبى و به كار افتادن سلّول هاى مغزى دارند تا با حيات قلب و تكامل عقل، توانايى درك امور مهمّ را پيدا نموده و آن ها را از جان و دل بپذيرند.

امام عصر ارواحنا فداه و تكامل عقل ها

آيا چه كسى مى تواند در ساختار وجود انسان ها تحوّل ايجاد كند؟ آيا چه قدرتى توانايى دارد كه نيروهاى عظيم نهفته در مغز انسان ها را بكار انداخته و به حركت درآورد تا همه به راحتى بتوانند داراى فضيلت هاى اخلاقى و عامل به دستورات الهى گردند؟

آيا كسى جز يگانه مصلح جهان مى تواند در وجود همه انسان ها قدرت و انرژى بدمد و با يك جهش اجتماعى، همگان را با افكار و انديشه هاى بزرگ و قدرتهاى عظيمِ ناشناخته و نهفته در وجود انسان ها آشنا سازد؟!

در روايتى در اين باره، شكافنده همه علوم و دانشها حضرت باقرالعلومعليه‌السلام از راز تكامل جهان پرده برداشته و آن را بر اثر دستان پرتوان حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه مى دانند. آن حضرت مى فرمايند:

«إذا قام قائمنا وضع يده على رؤوس العباد، فجمع به عقولهم، وأكمل به أخلاقهم(۱)

هر گاه قائم ما قيام نمايد، دست خود را بر سر بندگان خدا مى گذارد و به اين وسيله خردهاى آنان را جمع و متمركز مى سازد و اخلاق آنان را تكميل مى نمايد.

____________________

۱. بحار الأنوار: ۳۳۶/۵۲.

۱۲۹

در اين روايت نكته هاى ناب، مهمّ و سربسته اى وجود دارد كه بديهى است با بطون هفتادگانه اى كه هر يك از كلمات خاندان وحىعليهم‌السلام دارند، كسى نمى تواند به بيان همه رمزهاى گفتار آن بزرگواران بپردازد.

زيد زرّاد گفتارى را از امام صادقعليه‌السلام روايت نموده است كه در آن نيز به نكته هاى مهمّى از معارف خاندان وحىعليهم‌السلام اشاره شده است:

قلت لأبي عبداللَّهعليه‌السلام : نخشى أن لانكون مؤمنين.

قال: «ولم ذاك؟ فقلت: وذلك أنّا لانجد فينا من يكون أخوه عنده آثر من درهمه وديناره، ونجد الدينار والدرهم آثر عندنا من أخ قد جمع بيننا وبينه موالاة أميرالمؤمنين عليه‌السلام

قال: «كلاّ إنّكم مؤمنون،ولكن لاتكملون إيمانكم حتّى يخرج قائمنا، فعندها يجمع اللَّه أحلامكم، فتكونون مؤمنين كاملين ولو لم يكن في الأرض مؤمنون كاملون، إذاً لرفعنا اللَّه إليه وأنكرتم الأرض وأنكرتم السّماء ...»(۱)

به امام صادقعليه‌السلام گفتم: مى ترسيم كه ما مؤمن نباشيم.

فرمودند: براى چه؟

گفتم: براى اين كه ما در ميان خود كسى را نمى يابيم كه برادرش نزد او برگزيده تر از درهم و دينارش باشد و درهم و دينار (پول) را نزدمان برگزيده تر مى يابيم از برادرى كه دوستى اميرالمؤمنينعليه‌السلام بين ما و او را جمع كرده است.

حضرت فرمودند: هرگز! شماها حتماً مؤمن هستيد ولى شما ايمانتان را كامل نمى كنيد تا قائم ما خروج نمايد، پس در آن هنگام خداوند عقل هاى شما را جمع مى كند، پس مؤمنين كامل مى شويد و اگر در زمين افراد مؤمنِ كامل نبودند، خداوند ما را از ميان شما مى برد و شما زمين و آسمان را منكر مى شديد...

____________________

۱. بحار الأنوار: ۶۷/۳۵۰.

۱۳۰

از اين روايت نكته هاى زيادى استفاده مى شود كه برخى از آن ها را بيان مى كنيم:

۱ - تا حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه قيام نفرمايند، مردم نوعاً داراى ايمانِ كامل نيستند.

۲ - براى پول و ثروت، بيشتر از برادران دينى خود ارزش قائل مى باشند.

۳ - در زمان حكومت امام عصر ارواحنا فداه عقلها متمركز و كامل مى شود.

۴ - در نيتجه كامل شدن عقلِ مردم، ايمان آن ها نيز كامل مى شود.

۵ - قبل از ظهور افرادى هر چند بسيار اندك وجود دارند كه داراى ايمان كامل مى باشند.

۶ - وجود آنان در زمين باعث بودن اهل بيتعليهم‌السلام در زمين مى باشد.

۷ - اگر اهل بيتعليهم‌السلام در زمين نباشند، مردم داراى همين مقدار از ايمان نيز نخواهند بود.

۸ - نكته ديگرى نيز از روايت استفاده مى شود كه در عصر درخشان ظهور بر اثر تكامل يافتن عقل ها، آن چنان صفا و صميميّت و يكرنگى در ميان مردمان ايجاد مى شود كه ايمان را بر مال و ثروت مقدّم مى دارند و آن گونه باهم رفتار مى كنند كه گويا در مال و ثروت با يكديگر شريك هستند.

جهان سرشار از يكرنگى و اتّحاد

مرحوم علّامه مجلسى در «بحار الأنوار» روايتى نقل كرده است كه به حضرت باقر العلومعليه‌السلام گفته شد:

«إنّ أصحابنا بالكوفة جماعة كثيرة فلو أمرتهم لأطاعوك واتّبعوك .

فقال: يجي ء أحدهم إلى كيس أخيه فيأخذ منه حاجته؟! فقال: لا.

قال: فهم بدمائهم أبخل.

ثمّ قال:إنّ النّاس في هدنة نناكحهم ونوارثهم ونقيم عليهم

۱۳۱

الحدود ونؤدّي أماناتهم حتّى إذا قام القائم جاءت المزاملة ويأتي الرجل إلى كيس أخيه فيأخذ حاجته لايمنعه(۱)

اصحاب و ياران ما در كوفه بسيارند، اگر آنان را امر كنيد از شما اطاعت مى نمايند و به پيروى شما برمى خيزند.

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: آيا كسى از آن ها از جيب برادر خود به قدر نيازش برمى دارد؟ گفتم: نه.

حضرت فرمودند: (آنان كه نسبت به مال خود بخيل هستند) به خون خود بخيل تر مى باشند.

آن گاه امام باقرعليه‌السلام فرمودند: اكنون مردم در آشتى مى باشند؛ با آن ها نكاح مى كنيم و از هم ارث مى بريم و بر آنان حدّ جارى مى سازيم و امانات آنان را به آن ها مى دهيم تا زمانى كه قائم قيام نمايد (در آن وقت) رفاقت صادقانه ميان مردم ايجاد مى شود و مرد به سوى جيب برادر خود مى رود و به اندازه اى كه لازم دارد برمى دارد و صاحب پول او را از اين كار باز نمى دارد.

تكميل عقل ها آنچنان صفا و صميميّت در جامعه ايجاد مى كند كه همگان بر اثر برخوردار بودن از آن به دوستى، يگانگى و اتّحاد دست مى يابند. زندگى اجتماعى در آن عصر آنچنان آكنده از مهر و محبّت است كه همه، ثروت خود را از آن ديگران و اموال آنان را همچون ثروت خود مى دانند و از آن استفاده مى كنند. و اين بر اثر حاكم بودن حكومت الهى و عادلانه امام عصر ارواحنا فداه در جهان مى باشد كه قدرت استفاده از همه قدرت هاى مغزى را به جهان بشريّت عنايت مى كند.و انسان ها به خاطر بهره مند شدن از عقلِ تكامل يافته، به جهانى از صفا و صميميّت، يگانگى و محبّت راه مى يابند.

اينك به روايتى كه مى آوريم توجّه كنيد: امام باقرعليه‌السلام به سعيد بن حسن فرمودند:

«أيجي ء أحدكم إلى أخيه فيدخل يده في كيسه، فيأخذ حاجته

____________________

۱. بحار الأنوار: ۵۲/۳۷۲.

۱۳۲

فلايدفعه؟ فقلت: ما أعرف ذلك فينا.

فقال ابوجعفرعليه‌السلام : فلا شي ء إذاً.

قلت: «فالهلاك إذاً، فقال: إنّ القوم لم يعطوا أحلامهم بعد(۱)

آيا يكى از شما در جيب برادر دينى خود دست مى كند و به قدر نياز خويش بردارد و صاحب پول او را منع نكند؟

در پاسخ گفتم: من چنين چيزى در ميان خودمان نديده ام.

امامعليه‌السلام فرمودند: بنابراين چيزى وجود ندارد.

گفتم: پس هلاكت گريبانگير ما خواهد شد؟

امامعليه‌السلام اين احتمال را نفى نمودند و فرمودند: هنوز به مردم خردهاى آنان عطا نشده است.

بر اساس اين روايت، تا زمانى كه جامعه از اين گونه خصلت هاى عالى انسانى برخوردار نباشد، از عقلِ تكامل يافته بهره مند نيست و به فرمايش حضرت باقر العلومعليه‌السلام هنوز عقل هاى آن ها به آنان داده نشده است.

گويى كه استفاده از تمامى نيروهاى عقلى براى جامعه ميسّر نيست و همچون دفينه هاى طلا كه آن ها را در ميان خاك ها پنهان مى كنند، مردم قدرت هاى مغزى خويش را با خود به خاك مى برند.

ولى آن زمان كه عقل انسان ها تكامل يابد، نه تنها بخل بلكه همه صفات رذيله از وجود آنان ريشه كن مى شود و طبيعت هاى زشت و ناپسند نابود مى گردند و همگان از ويژگى هاى عالى انسانى برخوردار مى شوند. اين، لازمه عقلِ تكامل يافته است.

____________________

۱. اصول كافى: ۱۷۳/۱، بحار الأنوار: ۲۵۴/۷۴.

۱۳۳

غلبه بر طبيعت هاى سوء و ناپسند در عصر ظهور بر اثر تكامل عقل

اولياء خدا و ياوران خاصّ خاندان وحىعليهم‌السلام كه به درجه كمال رسيده اند، بر اثر اعمال و برنامه ها و توسّلاتى كه انجام داده اند، بر طبيعت هاى ناپسندى كه قبل از وصول به كمال در آنان وجود داشته است غالب شده، و طبايع سوء خود را مقهور قواى عقلانى خويش قرار مى دهند.

اين يك موضوع طبيعى است كه عقلى كه كامل شد نه تنها بر اعمال و كردار سوء، بلكه بر طبايع سوء نيز غالب مى شود. همان طور كه حضرت امير المؤمنينعليه‌السلام فرمودند:

«والعقل الكامل قاهر الطبع السوء(۱)

عقلِ كامل، بر طبيعت بد چيره مى شود.

بنابراين عاقلِ كامل بر كليّه بدى هاى خود حتّى آنهايى كه ذاتى او هستند قاهر و غالب شده و آن ها را مقهور و مغلوب قواى عقلى خود مى سازد.

نكته جالبى كه از اين فرمايش حضرت مولى اميرالمؤمنينعليه‌السلام به دست مى آوريم اين است كه كمّلين از اولياء اللَّه و صاحبان عقل كامل، ممكن است قبل از رسيدن به مقامات عاليه و نيل به درجات مهمّ داراى طبع سوء باشند و اين خود بشارتى است براى كسانى كه خود را داراى طبيعت بد مى دانند كه نا اُميد نباشند و با دعا و كوشش خود را به كمال برسانند، حتّى حضرت امير المؤمنينعليه‌السلام در همين روايت برنامه عملى كسانى را كه مى خواهند به كمال برسند نشان داده اند و به عنوان يك وظيفه فرموده اند:

«وعلى العاقل أن يحصي على نفسه مساويها في الدين والرأي والأخلاق والأدب فيجمع ذلك في صدره أو في كتاب ويعمل في إزالتها(۲)

____________________

۱. بحار الأنوار: ۷۸/۶.

۲. بحار الأنوار: ۷۸/۶.

۱۳۴

وظيفه عاقل است كه همه بدى هاى نفس خود در دين و رأى و اخلاق و ادب را شماره نموده و آنان را در حافظه خود يا در نوشته اى جمع آورى كرده و براى از بين بردن آن ها كار كند.

يادداشت اشتباهات و سعى در برطرف ساختن آن ها - كه حضرت امير المؤمنينعليه‌السلام به همه خردمندان دستور فرموده اند - برنامه بسيار جالبى است كه اگر بر طبق آن عمل كنيد، شما را به مقامات عاليه رسانده و راه طولانى معنويّت را نزديك مى سازد، چون بر اثر اين كار تجربيّات شما زياد مى شود و كسى كه تجربه او زياد، عقلش زياد مى شود و كسى كه عقلش زياد شد راه صد ساله را به زودى مى پيمايد.

افزايش عقل بر اثر تجربه، نكته اى است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه الصلاة والسلام در ابتداى همين روايت به آن تصريح مى فرمايند:

«العقل عقلان؛ عقل الطبع وعقل التجربة، وكلاهما يؤدّي إلى المنفعة(۱)

عقل دو گونه است: عقل طبيعى و عقل تجربى و هر دوى آن ها انسان را به منفعت مى رساند.

بنابراين، علاوه بر عقلى كه ذاتى و فطرى افراد است، عقل تجربى نيز وجود دارد كه در اثر تجربيّات در انسان ايجاد شده و افزوده مى شود و همان طور كه حضرت علىعليه‌السلام فرمودند هر دو قسم از عقل چه ذاتى و چه تجربى، منجرّ به منافع مى شود.

آنچه از مجموع مطالب استفاده مى شود، از اين قرار است:

۱ - عقل دو گونه است: ذاتى و تجربى.

۲ - همان گونه كه عقل ذاتى انسان را به منافع و خوبى ها مى رساند، عقل كسبى و تجربى نيز اينچنين است.

____________________

۱. بحار الأنوار: ۷۸/۶.

۱۳۵

۳ - بر عاقل واجب است بدى هاى اخلاقى و دينى خود را يادداشت كرده و در نابودى آن ها بكوشد.

۴ - انسان نبايد به خاطر اشتباهاتى كه از او در گذشته سر زده، از نيل به مقامات عاليه مأيوس باشد؛ بلكه بايد با درسى كه از فرمايش حضرت امير المؤمنينعليه‌السلام مى آموزد، اميدوار به آينده خود باشد و براى رسيدن به آينده عالى كار و كوشش كند.

۵ - همه اولياء اللَّه و ياوران خاصّ خاندان وحىعليهم‌السلام از اوّل داراى ذات بزرگ و طبايع حسنه نبوده اند بلكه آن را با زحمت به دست آورده اند.

۶ - عاقل كامل يا اولياء اللَّه، طبايع سوء خود را مقهورِ قواى عقلى خود ساخته اند.

۷ - هر كس عقلِ كامل داشته باشد داراى مقامات عاليه است؛ زيرا كسى كه داراى عقل كامل و طبيعت سالم باشد، با عالم ملكوت ارتباط پيدا كرده و ملكوتى مى شود.

چنين كسانى شرح صدر پيدا كرده اند و داراى نور الهى شده اند و به وسيله همين نور الهى است كه حقايق را مى بينند. خداوند مى فرمايد:

( أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ اُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ ) .(۱)

آيا فردى كه خدا قلب او را به روى دين اسلام گشوده و او داراى نور از پروردگارش مى باشد (همانند كسى است كه بر اثر كفر ورزيدن از نعمت هدايت بى بهره مانده؟). پس واى بر آن سخت دلانى كه كلام الهى در دل هاى آن ها اثر ندارد، اين افراد در گمراهى علنى و قطعى هستند.

آرى؛ افرادى كه به كمال عقل راه يافته اند كسانى هستند كه چشم قلب شان بينا شده است و از كورى دل - كه بدترين كورى ها است - نجات يافته اند.

____________________

۱. سوره زمر، آيه ۲۲.

۱۳۶

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

«شرّ العمى عمى القلب ».(۱)

بدترين كورى، كورى قلب است.

ارتباط با عالم غيب

بديهى است وقتى كسى از كور دلى نجات يافت و قلبش روشن شد، انوار درخشان را واضح مى بيند و دلش به سوى آن ها كشيده مى شود. اين چنين قلبى، چشم و گوش باطنيش گشوده مى شود. اين چنين قلبى به نور حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء منوّر خواهد بود. و همچنان كه جناب «هالو »(۲) به مجرّد شنيدن صداى آن بزرگوار فهميد آن بزرگوار از كدام گوشه دنيا او را صدا مى زنند و خود را به محضر آن بزرگوار رساند؛ آنان هم با چشم قلب آن حضرت را مى بينند.

حضرت امام سجّادعليه‌السلام در يك روايت طولانى فرمودند:

«ألا إنّ للعبد أربع أعين: عينان يبصر بهما أمر دينه ودنياه، وعينان يبصر بهما أمر آخرته، فإذا أراد اللَّه بعبد خيراً فتح له العينين اللّتين في قلبه، فأبصر بهما الغيب وأمر آخرته، وإذا أراد به غير ذلك ترك القلب بما فيه(۳)

آگاه باشيد كه براى بنده چهار چشم مى باشد: دو چشم كه با آن ها امر دين و دنياى خود را مى بيند و دو چشم كه با آن ها امر آخرتش را مى نگرد. و هر گاه خداوند براى بنده اى خير بخواهد، دو چشم او را كه در قلب او هستند باز مى كند، پس به وسيله آن ها غيب و امر آخرت خود را مى بيند و اگر به بنده اش غير اين را اراده نمايد، قلبش را همان گونه كه هست رها مى كند.

____________________

۱. بحار الأنوار: ۷۰/۵۱.

۲. جناب «هالو» به ظاهر يك فرد عادّى بوده و در اصفهان كارگرى مى كرده است ولى در واقع يكى از مأمورين امام عصر ارواحنا فداه بوده و آن حضرت براى انجام بعضى از كارها به او مأموريّت مى داده اند.

۳. بحار الأنوار: ۷۰/۵۳.

۱۳۷

مظهر اتمّ غيب

يكى از موارد غيب - بلكه مهمّ ترين مورد آن - وجود مقدّس حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى له الفرج مى باشند كه تعدادى اندك از مؤمنين به چشم باطن آن حضرت را مى بينند.

در قرآن مجيد هم از آن بزرگوار در آيه شريفه( اَلَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ) (۱) تعبير به غيب شده است؛ همان طور كه در تفاسيرى كه از اهل بيت عصمتعليهم‌السلام وارد شده، به اين موضوع تصريح شده است.

از اطلاق روايتِ گذشته و انضمام آن با آيه شريفه قرآن به دست مى آوريم: كسانى كه خداوند چشم باطنى آنان را باز كرده است، حتماً در زمان غيبت مى توانند با حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى له الفرج ارتباط داشته و آن بزرگوار را كه مظهر اتمّ غيب هستند اگرچه با چشم دل، ببينند.

جريان هاى مهمّى از مرحوم سيّد بحرالعلوم

مرحوم سيّد بحرالعلوم نمونه شاخصى از اين گونه افراد است. آن بزرگوار بر اثر گشوده شدن ديدگان قلبش، امورى را مى ديد كه ديگران از ديدن آن ها ناتوانند. براى نتيجه گيرى از بحث، به بيان شرح حالى كوتاه از آن بزرگوار مى پردازيم:

مرحوم محدّث نورى در كتاب «دار السلام» از مرحوم شيخ تقى ملاّ كتاب كه از شاگردان مرحوم آية اللَّه سيّد بحرالعلوم بوده حكايت نموده كه در يكى از مسافرت ها در خدمت سيّد اعلى اللَّه مقامه بودم و قافله اى كه سيّد و من با آن ها بوديم

____________________

۱. سوره بقره، آيه ۳.

۱۳۸

در وقت منزل نمودن در طرفى منزل مى كردند و مردى كه تنها با قافله سير مى كرد در طرفى ديگر منزل مى نمود. يك بار در ميان راه سيّد او را ديده و به او اشاره فرموده و او را به سوى خود طلبيد.

چون به سيّد مرحوم نزديك شد دست آن مرحوم را بوسيد، آن گاه سيّد حال افراد زيادى از زنان و مردان را يكايك سؤال فرمودند و آن مرد جواب مى داد كه همگى سالم هستند.

چون آن مرد رفت، ما از سيّد پرسيديم كه از لباس و هيئت اين مرد معلوم بود كه اهل عراق نيست.

سيّد فرمود: بلى او اهل يمن است.

گفتيم: شما كه به يمن تشريف نبرده ايد چگونه اسم آن گروه را كه از حال آن ها سؤال فرموديد مى دانيد و مرد و زن آن ها را مى شناسيد.

سيّد در جواب تأمّلى فرموده گفت: سبحان اللَّه؛ چه جاى تعجّب است اگر از تمامى روى زمين وجب به وجب از من سؤال كنند، همه را مى دانم و مى شناسم.

محدّث نورىرحمه‌الله مى گويد: مؤيّد اين فرمايش آن بزرگوار اين است كه آنچه در نجف اشرف امكنه متبرّكه تعمير نموده اند؛ مثل مسجد كوفه، مسجد حنّانه، قبر كميل بن زيادرحمه‌الله ، محلّ خانه حضرت اميرعليه‌السلام و قبر شريف هود و صالح همه اين ها را مرحوم سيّد بحرالعلوم وجب به وجب تعيين كرده و تعمير نموده اند و گرنه از آن زمان ها تا زمان ايشان اثرى از آن آثار باقى نبوده است.

همه علماء زمان آن مرحوم، فرموده هاى آن جناب را مورد امتثال قرار داده و پذيرفتند و كسى از ايشان ايرادى ننموده است.

اينك محلّ سابق قبر هود و صالح در وادى السلام باقى است كه سيّد فرموده اند اينجا قبر آن ها نيست، پس بقعه آن خراب و آثار خرابى اش در برابر

۱۳۹

ديد پير و جوان است. پس از آن، محلّ ديگرى را تعيين فرموده كه اكنون مزار ايشان و مطاف مردمان است.(۱)

در كتاب «تاريخ كوفه» مى نويسد: علاّمه بزرگ، حجّة الحقّ، سيّد محمّد مهدى نجفى، مشهور به بحرالعلوم قدس سره داراى آثار جاودانى است. از جمله آن ها مقام هاى مقدّس مسجد كوفه است كه همچنان از دوران هاى گذشته نزد مردم ناشناخته بود و جز كسانى كه داراى بصيرت در دين بودند و تعدادشان هم اندك بود، كسى آن ها را نمى شناخت.

از اين رو، سيّدرحمه‌الله تعيين اين مقامات مقدّس را به عهده گرفت و نشانه ها و محراب هايى در آن ها ساخت و ستونى سنگى در محراب النبىّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى تعيين قبله قرار داد و اين شاخصى است كه امروز به نام «رخامه» معروف است.(۲)

از جمله آثار سيّد اين است كه در مسجد سهله جايگاهى براى حضرت مهدى عجّل اللَّه فرجه وجود داشت ولى نزد مردم شناخته شده نبوده و سيّد بحرالعلومرحمه‌الله دستور داد گنبدى روى آن مكان بسازند تا آن جايگاه شكوهمند را مشخّص كند. البتّه اين كار شگفت نيست؛ چرا كه وى به اين امر دانا و آگاه بوده است.(۳)

علاّمه بزرگ شيخ عراقَين (كوفه و بصره) شيخ عبدالحسين تهرانى قدس سره هنگامى كه به قصد زيارت عتبات عاليات به عراق آمد و اقدام به بازسازى آن ها كرد، در گوشه هاى مسجد كوفه به جستجوى آرامگاه مختار پرداخت، تا آن را نيز بازسازى كند و تنها اين نشانه در دست بود كه آرامگاه مختار در صحن مسلم بن عقيلعليه‌السلام چسبيده به مسجد جامع قرار دارد و بالاى دكّه بزرگى جلوِ حرم هانى بن عروه رضى الله عنه واقع است، لذا آن را حفر كردند و نشانه هاى حمام در آن پديد آمد و مشخّص شد كه آنجا آرامگاه مختار نيست و اثر آن از بين رفت

____________________

۱. گلزار اكبرى: ۳۵۸.

۲. تاريخ كوفه: ۷۲.

۳. تاريخ كوفه: ۷۳.

۱۴۰