دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)0%

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه
صفحات: 304

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى
ناشرین: نشر الماس
گروه: صفحات: 304
مشاهدات: 109242
دانلود: 2349

توضیحات:

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 304 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 109242 / دانلود: 2349
اندازه اندازه اندازه
دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

۱

دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف

نويسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى

۲
۳
۴

فهرست مطالب

پیشگفتار ۱۳

نقش فكر و انديشه در تكامل انسان ۱۳

عالى ترين انديشه ها، در «انتظار» نهفته است ۱۴

در انديشه ظهور ۱۵

نظم جهان در پرتو ظهور ۱۷

آشنايى با مقام امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه ۲۰

آشنايى با عصر درخشان ظهور ۲۲

شناختِ عصر ظهور نسبى است ۲۲

هدف از نگارش كتاب ۲۶

تذكّر لازم ۲۶

۱ - عدالت ۲۹

عدالت؛ آرمان پيامبران بزرگ ۳۱

عدالت در جامعه يا جامعه عادل؟! ۳۲

عدالت در عصر ظهور ۳۳

گسترش عدالت ۳۴

عدالت در حكومت واحد جهانى ۳۶

۵

نمونه اى از عدالت ۴۰

عدالتِ فراگير و همه جانبه ۴۱

اجراى عدالت و لزوم تحوّل در حيوانات ۴۱

رام شدن حيوانات ۴۲

تصرّف در مغز و سيستم عصبى حيوانات ۴۷

نيرويى برتر از قدرت الكتريكى ۵۰

يك پرسش جالب و يك پاسخ مهمّ ۵۲

نور حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه ۵۳

دقّت در زندگى حيوانات ۵۴

۲ - قضاوت ۵۷

بحثى درباره قضاوت ۵۹

اوج قضاوت در آغاز ظهور(۱) ۶۰

قضاوت بر اساس ظنّ و گمان ۶۳

فراست و زيركى در قضاوت ۶۴

قضات، قضاوت را از اميرالمؤمنين عليه‌السلام بياموزند ۶۵

حضرت داود و حضرت سليمان عليهما‌السلام ۷۰

بحث روايى ۷۱

چگونگى قضاوت اهل بيت عليهم‌السلام و حضرت داود ۷۳

قضاوت هاى امام عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه ۷۵

قضاوت هاى ياوران امام زمان ارواحنا فداه در عصر ظهور ۸۰

نكته هاى پايان بحث ۸۳

۳ - پيشرفت اقتصادى ۸۵

پيشرفت اقتصادى در عصر ظهور ۸۷

۶

قدرت كنترل ۹۱

بيش از ۸۰۰ ميليون گرسنه در جهان ۹۵

جهان سرشار از نعمت و ثروت ۹۹

بركت در عصر ظهور ۱۰۱

بشارت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره آينده درخشان جهان ۱۰۴

جهان سرشار از شادى و سرور ۱۰۶

شرمسارى ۱۰۸

۴ - برطرف شدن بيمارى ها ۱۱۱

برطرف شدن بيمارى ها ۱۱۳

بازگشت نيرو و قوّت ۱۱۵

ناتوانى علم از ريشه كن ساختن بيمارى ها ۱۱۷

۵ - تكامل عقل ها ۱۲۳

تكامل عقل ها ۱۲۵

لزوم تحوّل در وجود انسان ۱۲۶

امام عصر ارواحنا فداه و تكامل عقل ها ۱۲۹

جهان سرشار از يكرنگى و اتّحاد ۱۳۱

غلبه بر طبيعت هاى سوء و ناپسند در عصر ظهور بر اثر تكامل عقل ۱۳۴

ارتباط با عالم غيب ۱۳۷

مظهر اتمّ غيب ۱۳۸

جريان هاى مهمّى از مرحوم سيّد بحرالعلوم ۱۳۸

نشانه ۱۴۱

يك فرد عادّى با مغزى شگفت انگيز! ۱۴۲

او اين قدرت را چگونه به دست آورد؟ ۱۴۳

۷

يك موج ناشناخته در مغز او تحوّل ايجاد كرد ۱۴۵

سخن گفتن به زبان ديگر ۱۴۶

نيرويى ناشناخته آگاهى ها را در مغز او وارد مى كرد ۱۴۷

سخن گفتن با بى زبانى ۱۴۸

برنامه رادار ۱۴۸

آزادى عقل ۱۵۱

بازگشت به فطرت سالم ۱۵۲

آيا قبل از ظهور مردم جهان به تكامل عقلى مى رسند؟ ۱۵۳

قدرت و عظمت مغز ۱۵۴

حافظه هاى خارق العاده دليل بر قدرت عظيم مغز است ۱۵۷

رابطه مغز با قدرت هاى فوق طبيعت ۱۵۹

تكامل عقل از نظر علم روز ۱۶۰

تكامل عقلى و اراده ۱۶۱

۶ - تكامل معنوى ۱۶۵

تكامل معنوى ۱۶۷

بُعد مادّى و معنوى انسان ۱۶۸

وظيفه مردم ۱۷۰

دعوت عمومى براى گام برداشتن به سوى تكامل ۱۷۲

امر عظيم ۱۷۴

امر عظيم چيست؟ ۱۷۷

معارف الهى ۱۸۰

مردم عصر ظهور از زبان رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۲

حكومت در جهان مرئى و نامرئى ۱۸۴

۸

عالم ملك و عالم ملكوت ۱۸۵

راه يابى به عالم ملكوت يا از ويژگى هاى عصر ظهور ۱۸۷

نكته مهمّ يا احساس حضور! ۱۸۹

سخنى با غيرتمندان ۱۹۰

عصر ظهور، عصر اطمينان و آرامش ۱۹۱

عصر ظهور، عصر حضور ۱۹۳

۷ - تكامل علم و فرهنگ ۱۹۵

عصر ظهور يا عصر تكامل علم و فرهنگ ۱۹۷

پيشرفت علم و دانش در آينده از نظر خاندان وحى عليهم‌السلام ۱۹۸

نكته هاى مهمّ روايت ۱۹۹

تحليل روايت ۲۰۱

نقطه مشترك از عصر پيامبران تاكنون ۲۰۳

راه هاى ديگرى براى فراگيرى علم و دانش ۲۰۶

۱ - حسّ بويايى يا شامّه ۲۰۶

۲ - حسّ لامسه ۲۰۶

۳ - حسّ ذائقه ۲۰۷

۴ - آموختن علوم از راه فراحسّى ۲۰۷

تحوّلات شگفت در عصر ظهور ۲۰۹

دانش خاندان وحى عليهم‌السلام ۲۰۹

راهنمايى هاى امام عصر ارواحنا فداه در فراگيرى علوم ۲۱۳

تأثير حضور امام عليه‌السلام در فراگيرى علم ۲۱۵

اختراعات عصر ظهور ۲۱۸

درسى از دعاى بعد از زيارت «آل يس» در اين باره ۲۲۰

۹

حكومت جهانى براى همگان ۲۲۱

ظهور يا نقطه آغاز ۲۲۴

دين يعنى حيات و تمدّنِ پيشرفته و صحيح ۲۲۵

به دست آوردن تكنولوژى صحيح و پيشرفته فقط در سايه دين ممكن است ۲۲۸

نقص اختراعات كنونى ۲۲۹

تحليل قدرت يابى در عصر ظهور ۲۳۱

دقّت در روايت ۲۳۴

نگاهى به صنعت روز ۲۴۰

در عصر ظهور سرنوشت اختراعات كنونى چيست؟ ۲۴۳

اختراعات زيان بار نابود مى شوند ۲۴۴

علم نمى تواند جهان را رهبرى كند ۲۴۵

آينده جهان و جنگ جهانى ۲۴۷

اختراعات ويران گر غير اتمى ۲۵۱

دسته اوّل ۲۵۲

دسته دوّم از اختراعات ۲۵۳

بى نيازى از وسايل جنگى ۲۵۳

دسته سوّم از اختراعات ۲۵۵

تبليغات گسترده و توخالى غرب ۲۵۶

از چه كسانى پيروى كنيم؟ ۲۵۷

اشتباه ارسطو، كپرنيك و بطلميوس ۲۵۹

اشتباه پوزيدونيوس ۲۶۰

اشتباه ارشميدس ۲۶۰

اشتباه ادينگتون ۲۶۱

۱۰

اشتباه اينشتين ۲۶۱

اشتباه ديگر اينشتين ۲۶۲

علم و دانش، دستاويزى براى سوداگران ۲۶۵

محدوديّت علم ۲۶۶

علم، نمى تواند جهان را درك كند ۲۶۷

۸ - سفرهاى فضايى ۲۷۱

سفرهاى فضايى ۲۷۳

كره زمين در نظارت قدرتى بس بزرگ ۲۷۴

كهكشان ها ۲۷۶

۱۰۰ بيليون ستاره دنباله دار ۲۷۷

۲۵۰ بيليون خورشيد ۲۷۷

تريليون ها كهكشان ۲۷۸

تمدّن در جهان بزرگ ۲۷۸

تمدّن در كهكشان ها ۲۸۰

سفرهاى فضايى در عصر ما! ۲۸۰

خطر سفرهاى فضايى در عصر ما ۲۸۳

امكان سفرهاى فضايى ۲۸۴

سفرهاى فضايى اهل بيت عليهم‌السلام ۲۸۶

راه يابى به آسمان ها ۲۸۹

سفرهاى فضايى در عصر ظهور ۲۹۰

نكته هاى جالبى در روايت ۲۹۲

آشنايى با موجودات آسمانى ۲۹۵

استفاده از قدرت هاى فرامادّه ۲۹۷

مدارك كتاب ۲۹۹

۱۱
۱۲

پیشگفتار

نقش فكر و انديشه در تكامل انسان

افكار و انديشه هاى ارزنده و بزرگ، نقش بسيار مهمّى در تكامل انسان دارند؛ بشر مى تواند با افكار عالى و ارزشمند پايه هاى ركود را شكسته و به سوى اهداف عالى گام برداشته و آن را به دست آورد؛ همان گونه كه افكار زشت و ناپسند در تباه شدن عمر انسان نقش عجيبى دارد و بسيارى از انسان ها بر اثر انديشه هاى آلوده و خطرناك، خود و ديگران را به گمراهى و تباهى كشانده اند.

اين قانونى است كه در جهان خارج و در دنياى درون ما حكومت مى كند؛ اگر ضمير خود را با افكار نيك و پسنديده بارور كنيم، از نردبان ترقّى بالا مى رويم و اگر آن را با فكر گناه و انديشه فاسد و آلوده پر كنيم وسيله سقوط خود را فراهم مى سازيم.

همان گونه كه زمين خشك را مى توانيم با آبيارى و تلاش به باغ و گلستان تبديل كنيم و نيز مى توانيم او را رها سازيم تا خارستان شود؛ ضمير خود را نيز

۱۳

مى توانيم سرشار از افكار ارزشمند و پر ثمر نماييم يا نفس خود را رها ساخته و در افكار فاسد، آلوده و منفى غوطه ور شويم.

پس ما مى توانيم با كنترل افكار و طرد انديشه هاى شيطانى و نفسانى، نه تنها از غوطه ور شدن در انديشه هاى كوچك و شخصى دست برداريم، بلكه نفس خود را به سوى انديشه هاى بزرگ، ارزشمند و جهانى بسيج نماييم.

عالى ترين انديشه ها، در «انتظار» نهفته است

آرى؛ اكنون همه دانشمندان آگاه مى دانند كه فكر و انديشه انسان، در حيات و زندگى او بسيار مؤثّر است. انديشه هاى منفى انسان را يك فرد منفى بار مى آورد و انديشه هاى مثبت شخصيّتى سازنده و مفيد براى انسان به ارمغان مى آورد.

انديشه هاى كوتاه، آدمى را محدود به زمين و زمان معيّنى مى سازد و انديشه هاى بلند، انسان را بر فراز اعصار و زمان ها قرار مى دهد و سرزمين هاى ديگر را تحت تأثير افكار و انديشه هاى او قرار مى دهد.

در زمينه تكاملِ انسان، چه فكرى مى تواند از انديشه در پيرامون تكامل جهان هستى و نجات همه انسان ها، كاملتر و مثبت تر باشد؟ و چه انديشه اى مى تواند، بهتر از انديشيدن درباره عصر ظهور و تكامل جهانى، انسان را به تكامل برساند؟

ميلياردها انسانى كه در سراسر جهان زندگى مى كنند، هر كدام كه با افكار و اهداف شخصى زندگى مى كنند و در حفظ و حراست و پيشرفت خويش مى كوشند - اگرچه داراى هدف خوبى باشند - از افكار كوتاه و انديشه هاى كوچك برخوردارند؛ زيرا هر انسانى با مقايسه با همه مردمان جهان و همه موجودات عالم هستى بسيار كوچك است.

كسى كه مى تواند فكر و انديشه خويش را گسترش داده و درباره پيشرفت عالم هستى بينديشد، اگر فقط براى ترقّى خود و يا خانواده اش بينديشد، آيا در افكار كوتاه غوطه ور نشده و به انديشه هاى كوچك نپرداخته است؟!

۱۴

چرا انسانى كه مى تواند بر اساس راهنماييهاى حياتبخش خاندان وحىعليهم‌السلام درباره نجات عالم هستى بينديشد و فكر خود را در راه پيشرفت و تكامل مردم سراسر جهان پرورش دهد، از آن ها غفلت ورزيده و تنها به فكر نجات خويشتن باشد؟!

آيا فكر و انديشه براى كمك و نجات يك تن و يا مردم يك سرزمين بهتر است، يا براى نجات همه انسان ها در سراسر نقاط جهان؟

حضرت امير مؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايند:

«أَبْلغُ ما تستدرُّ به الرَّحمة أن تُضمَر لجميع الناس الرَّحمة ».(۱)

رساننده ترين (و مؤثّرترين) چيزى كه رحمتِ (الهى) به وسيله آن جارى مى شود، اين است كه رحمت براى همه مردم در خاطر داشته شود.

بنابراين، نجات و رهاشدن از گرفتارى را، نه براى يك فرد و يك گروه و نه براى يك ملّت و يك كشور، بلكه براى همه مردمان جهان بخواهيد، و نجات عالم فقط با ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه و در دولت كريمه آن حضرت واقع مى شود.

در انديشه ظهور

فكر و انديشه درباره فرا رسيدن روزگار پرشكوه حكومت خاندان وحىعليهم‌السلام كه جهان و جهانيان را از فروغ تابناك ولايت الهى روشن نموده و همگان را با رشد و جهشِ فراگير به سوى برترينها رهنمون مى شود، بسى سرورآفرين و حياتبخش است.

روزگارى كه نشانى از فقر و تنگدستى، زور و تزوير و پستى در صحنه گيتى وجود ندارد و پرچم عدالت و انسانيّت در سراسر جهان هستى به اهتزاز درمى آيد.

روزگارى كه خرسندى و خشنودى همه مردمان جهان را فرا مى گيرد، به گونه اى كه هيچ گونه فرد ناراضى و ناراحت از حكومت وجود نخواهد داشت

____________________

۱. شرح غرر الحكم: ۴۷۶/۲.

۱۵

و جامعه بشريّت در آن زمان - از هر گروه و قبيله و از هر نژاد و ملّت - از حكومت عدلِ الهى آن حضرت خشنود و خوشحالند، و در كمال خرسندى به حيات تازه و زندگى پيشرفته اى كه سراسر جهان را در آن زمان فرا مى گيرد، ادامه مى دهند.

در حكومت جهانى حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه آنچنان بساط شادى گسترده مى شود كه حتّى گفتگو درباره آن روزگار، آدمى را به نشاط مى آورد و خاطره هاى رنج آور و تلخ زندگى را - اگر چه براى مدّتى كوتاه - به دست فراموشى مى سپارد.

آشنا شدن با ويژگى هاى روزگار پرشكوه ظهور، آنچنان قلبهاى پاك طينتان و افكار انسان هاى اصيل را جذب مى نمايد كه براى فرا رسيدن آن عصر فرخنده لحظه شمارى مى كنند و با قلبى آكنده از مهر و صفا خواستار هرچه زودتر فرا رسيدن آن روزگار فرخنده از خداوند مهربان مى شوند.

زيرا مى دانند با تشكيل حكومت الهى حضرت مهدى ارواحنا فداهو با به قدرت رسيدن دولت فاطمى، ديگر غم به خانه اى راه نخواهد يافت و اشك كودكان يتيم در دامان مادران نخواهد ريخت . در آن زمان خون انسان هاى ستمديده، صحنه گيتى را رنگين نخواهد نمود و كودكان بى گناه با پيكر بى روح پدران خود رو به رو نخواهند گشت. در آن زمان...

ولى در اين زمان جامعه بشريّت بر اثر پيشرفت علم و تمدّنِ يك بُعدى و ركود مسايل واقعى و معنوى، با دست خويش بدبختى و تبه كارى را براى خود فراهم ساخته است و دژخيمان زر اندوز استعمارگر، آنان را به سوى لهيب سوزان آتش رهبرى مى كنند و تهديد زورگويان جهان، افق هاى تيره بى شمارى را به روى مردمان گشوده است.

در اين دوران كيست كه خاطرى آسوده داشته باشد؟! كيست كه راحت باشد؟! كيست كه در كاروان اشك، در كوه غم و در صحراى حسرت جايى نداشته باشد؟!

آرى؛ مقرّرات برده ساز و انگيزه هاى شوم نظام هاى طاغوتى همچنان بر

۱۶

مردم حكمرانى مى كند و از چشمه ساران عدالت خبرى نيست! و كشتارهاى گروهى كه تاريخ نظير آن را سراغ ندارد به وقوع پيوسته و توده هاى انبوه بشر را در خاك و خون مى كشد.

اسفناك تر آن كه بازماندگان بر اثر كشتارهايى كه خود با چشم خويش ناظر آن بوده اند و بر اثر گرسنگى ها و سختى هاى ديگر، دل هاى شان مرده و نشاط، آرامش و آسودگى خود را كاملاً از دست مى دهند و به سوى راه صحيحِ نجات هدايت نمى شوند؛ امّا سرانجام سروش غيبى مردمان را به سوى نظام عدالت و آزادى فرا مى خواند.

سرانجام آن روز فرا خواهد رسيد كه مصلح بزرگ جهان از كنار كهن ترين معبد تاريخ، نواى دلنوازش را به گوش جهانيان برساند و ديدگان آزمند توده هاى محروم به سيماى پرفروغ آخرين نماينده خدا روشن شود.

در آن روز نظام هاى طاغوتى كه زالوصفت خون مردم را از شريان ها بيرون مى كشند، به ديار نيستى خواهند رفت و ديگر از درياهاى خون، بيابان هاى ظلمت و كوه هاى غم خبرى نيست.

خشنودى، خوشحالى و خرسندى كه در آن عصر همه مردمان جهان را فرا مى گيرد، اختصاص به پهنه گيتى ندارد بلكه افراد ديگرى كه در كرات ديگر و آسمان ها زندگى مى كنند، از حكومت عدالت گستر حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه مسرور و خشنود مى باشند.

نظم جهان در پرتو ظهور

تاكنون براى رهايى و نجات از اين وضع آشفته و سامان بخشيدن به نظام زندگى مردم جهان، افراد زيادى پروژه هاى اقتصادى فراوانى را عرضه نموده اند، و گروه هايى به عنوان دفاع از حقوق بشر به بحث و گفتگو پرداخته اند، و افراد بسيارى به عنوان دفاع از حقوق مردم و نجات افراد ضعيف قيام نموده و در طول تاريخ بشريّت خون ميليون ها نفر از مردم

۱۷

را به عنوان از بين بردن ظلم به زمين ريخته اند، ولى نه نظام زندگى مردمان جهان سامان يافته است و نه از نجات و رهايى افراد ضعيف خبرى هست.

كشتارها و جنايت هايى كه بوده، همچنان وجود دارد و همچنان ادامه خواهد داشت؛ تا آن زمان كه برنامه صحيح سامان يابى زندگى انسانها پياده شود.

از نظر آگاهان از چگونگى آفرينش انسان ها و آنان كه حتّى با اتم هاى وجودى هر انسان و هر موجودِ ديگر آشنا مى باشند، بشريّت در زمانى روى سعادت و نجات را خواهد ديد كه با رهبرى صحيحى كه با تمام اسرار وجود انسان و آفرينش بشر و نيازهاى واقعى او آشنا است، هدايت شود.

و تا آن زمان كه افرادى كه نه تنها از شناخت ديگران، بلكه از شناخت وجود خود و نيازهاى واقعى جسم و جان خويش بى خبرند بر مردمان حكومت مى كنند، نظام زندگى انسان ها سامان نيافته و نخواهد يافت و همچنان فرهنگى نابرابر و ظالمانه بر مردمانِ جهان حكومت خواهد نمود.

از نظر مكتبِ ما، بايد يك حكومتِ عدل جهانى بر تمام كره خاكى حكومت كند و اقتدار و ولايت او آن چنان گسترده و عميق باشد كه براى پياده كردن دستورات حكومتى خويش از نيروى هاى فوق العاده ولايى برخوردار باشد؛ نه آن كه براى بقاء حكومت خود بر اثر ضعف و كمبود مجبور به ظلم و ستم و خونريزى باشد.

از نظر مكتب خاندان وحىعليهم‌السلام ، گشايش و نجات جهانيان در صورتى انجام خواهد گرفت كه اولياء خداوند - كه داراى ولايت و قدرت هاى مافوق بشرى هستند - نظام امور مردم را در دست گيرند و با استفاده از اقتدار و شناختى كه نسبت به نيازهاى جامعه دارند، مردم را رهبرى و هدايت نمايند؛ و گرنه تباهى ها همچنان ادامه خواهد يافت و جهان و جهانيان را آلوده و گرفتار خواهد ساخت.

امام صادقعليه‌السلام - در يكى از زيارت هاى روز عاشورا - به عبداللَّه بن سنان فرمودند: بگو:

۱۸

«أَللَّهُمَّ إِنَّ سُنَّتَكَ ضائِعَةٌ ، وَأَحْكامَكَ مُعَطَّلَةٌ ، وَعِتْرَةَ نَبِيِّكَ فِي الْأَرْضِ هائِمَةٌ . أَللَّهُمَّ فَأَعِنِ الْحَقَّ وَأَهْلَهُ ، وَاقْمَعِ الْباطِلَ وَأَهْلَهُ ، وَمُنَّ عَلَيْنا بِالنَّجاةِ ، وَاهْدِنا إِلَى الْإيمانِ ، وَعَجِّلْ فَرَجَنا ، وَانْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيائِكَ ، وَاجْعَلْهُمْ لَنا وُدّاً ، وَاجْعَلْنا لَهُمْ وَفْداً ».(۱)

خداوندا؛ سنّت تو ضايع شده و احكام تو جارى نمى گردد و عترت پيامبرت در زمين سرگردان مى باشند.

خداوندا؛ حقّ و اهل حقّ را يارى نموده و باطل و اهل آن را ريشه كن نما. و با نجات بر ما منّت گذار و ما را به سوى ايمان هدايت فرما و فرج ما را تعجيل نموده و با فرج اولياء خودت سامان ده و آنان را براى ما دوستِ نزديك قرار ده و ما را بر آنان با شوكت وارد بگردان.

بنابراين، گشايش و نجات ما در صورتى تحقّق يافته و نظم و سامان مى يابد كه براى اولياء خداوند فرج و ظهور واقع شود. پس ظهور و پياده شدن حكومت عدل خاندان وحىعليهم‌السلام ، نجات بخش ما، سامان دهنده وضع ما و وسيله گشايش كار ما مى باشد؛ زيرا ممكن نيست جامعه بشرى در آسايش بوده و راه ها براى مردم گشوده باشد، ولى آنان كه گشايش ها و آسايش ها با نگاه كيميا اثر آنان انجام مى پذيرد، در غيبت و ناراحتى به سر برند.

پس بايد - همان گونه كه در اين زيارت آمده است - از خداوند مهربان بخواهيم كه او زمان گشايش و رهايى ما را كه با ظهور اولياء خودش قرار داده برساند و به امور ما نظم و سامان دهد، و ما را از ياوران آن بزرگواران كه سرانجام سراسر جهان را از گرفتاريها رها ساخته و اوضاع آشفته آن را سر و سامان خواهند بخشيد، قرار دهد.

ما بايد توجّه داشته باشيم كه جهان اگرچه بر طبق اسباب طبيعى سير مى كند؛ ولى اين، به آن معنى نيست كه جريان تمام امور به دست اسباب سپرده شده و از ماوراى طبيعت آثارى مشاهده نمى شود؛ بلكه عوامل غيبى

____________________

۱. صحیفه مهدیّه (مترجم، چاپ هیجدهم): ۲۷۶.

۱۹

داراى نقش بسيار مهمّى در واقع شدن كارها مى باشند و كاملاً مراقب اسباب ظاهرى هستند.

اگرچه اكنون در ظاهر جهان در دست عوامل طبيعى است و نقش عالم غيب بر عموم مردم ناشناخته باقى مانده و به آن توجّهى ندارند؛ ولى در روزگار ظهور كه عصر آشكار شدن عوامل واقعى جهان آفرينش است، انسان ها با جهش به سوى شناخت عوامل ماوراى طبيعت، دلبستگى خود را به اسباب و عوامل طبيعى كنار مى نهند، و از نقش و تأثير عالم غيب در جهانِ هستى آگاه خواهند شد.

گرايش آنان در آن روزگار پرشكوه به سوى عالم غيب نه تنها باعث پيشرفت شگفت انگيزشان در شناخت امور معنوى مى شود بلكه از جنبه هاى طبيعى نيز گام هاى فوق العاده اى برخواهند داشت كه تمدن كنونى در برابر آن بسيار ناچيز است.

و با همه پيشرفت هايى كه در امور طبيعى خواهند داشت، بر اثر معرفت، شناخت و آگاهى آنان از حقايق جهان هستى، هيچ گاه جهان را جهان اسباب و دنيا را فقط دنياى ابزار مادّى نمى دانند، بلكه بر اثر فراگيرشدن آشنايى مردم با مقام نورانى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه با ديد ديگرى به جهان مى نگرند و با عنايات خداوند بزرگ، آن حضرت را امير عالم هستى دانسته و ولايت آن حضرت را در همه امور طبيعى و غير طبيعىِ عالم، گسترده مى بينند.

آشنايى با مقام امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه

يكى از راه هاى مهمّ افزايشِ معرفت و آشنايى با مقام رفيع حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه، شناخت و آشنايى با نقش وجود آن حضرت در جهانِ هستى و نظام عالم آفرينش مى باشد.

اگر ما بدانيم كه آن بزرگوار محور عالم مى باشند و بر اساس مقام خليفةاللّهى، آن حضرت نه تنها جانشين خداوند در عالم ما؛ بلكه در سراسر

۲۰