دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)0%

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه
صفحات: 304

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى
ناشرین: نشر الماس
گروه: صفحات: 304
مشاهدات: 109270
دانلود: 2349

توضیحات:

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 304 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 109270 / دانلود: 2349
اندازه اندازه اندازه
دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

امام صادقعليه‌السلام درباره حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه مى فرمايند:

«هو المفرّج للكرب عن شيعته بعد ضنك شديد وبلاء طويل وجور، فطوبى لمن أدرك ذلك الزمان(۱)

او گشايش دهنده هر سختى از شيعه خود مى باشد (و اين) بعد از سختى شديد و بلاى طولانى و ستم است. پس خوشا به حال كسى كه آن زمان را درك نمايد.

آرى؛ خوشا به حال كسى كه آن زمان را ببيند.

روزگار تكامل جهانى كه هدف از آفرينش جهان فرا رسيدن آن عصر نورانى مى باشد، عصرى است كه مردم خداوند را به شايستگى عبادت مى كنند. آنان بر اثر شكست نفس، نابودى شيطان و تكامل عقل خداوند را بندگى مى نمايند و به مقام نورانى خاندان وحىعليهم‌السلام معرفت پيدا مى كنند.

خداوند مى فرمايد:

( وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلّا لِيَعْبُدُونِ ) (۲) .

من جنّ و انس را نيافريدم مگر براى اين كه عبادت كنند.

در روايات عبادت و بندگى را به معرفت و آشنايى تفسير فرموده اند.

بنابراين با فرا رسيدن آن روزگارِ سرشار از علم و معرفت، پس از گذشت قرنهاى طولانى، هدف خلقت و راز آفرينش تازه عملى مى شود.

در آن عصرِ بى نظير، همه انسانهاى جهان در راه تكامل قرار گرفته و بر اثر لمس دستان شفابخش منجى عالم بشريّت، همه بندگان الهى به تكامل عقلى رسيده و از وسوسه هاى نفسانى و افكار شيطانى رهايى يافته و در نتيجه به مقام معرفت نايل مى شوند.

____________________

۱. كمال الدين: ۶۴۷.

۲. سوره الذاريات، آيه ۵۶.

۱۸۱

مردم عصر ظهور از زبان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

در آن زمان مردم خداوند را به يكتايى بندگى كرده و از مقام نورانيّت اهل بيتعليهم‌السلام آگاه شده و معرفت پيدا مى كنند و به اين جهت از سيرتى پاك و سيمايى نورافشان برخوردار خواهند بود.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مردم عصر ظهور را همچون مشك عطرآگين و همچون ماه نورانى معرّفى مى كنند.

در يك روايت طولانى حضرت امام جوادعليه‌السلام از پدران شانعليهم‌السلام از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جريان خروج منتقم آل محمّد صلوات اللَّه عليهم اجمعين را نقل كرده اند. در آن روايت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اُبىّ بن كعب مى فرمايند:

«...يخرج وجبرئيل عن يمنته وميكائيل عن يسرته، وسوف تذكرون ما أقول لكم ولو بعد حين واُفوّض أمري إلى اللَّه عزّ وجلّ .

يا اُبيّ؛ طوبى لمن لقيه، وطوبى لمن أحبّه، وطوبى لمن قال به، ينجّيهم من الهلكة. وبالإقرار باللَّه وبرسوله وبجميع الأئمّة، يفتح اللَّه لهم الجنّة، مثلهم في الأرض كمثل المسك الّذي يسطع ريحه فلايتغيّر أبداً، ومثلهم في السّماء كمثل القمر المنير الّذي لايطفأ نوره أبداً .(۱)

(حضرت مهدى عجّل اللَّه تعالى فرجه) خارج مى شود در حالى كه جبرئيل در طرف راست او و ميكائيل در طرف چپ او است و آنچه را كه براى شما بيان مى كنم به ياد خواهيد آورد اگرچه پس از گذشت زمانى باشد و امر خود را به خداوند عزيز و جليل واگذار مى نمايم.

اى اُبىّ؛ خوشا به حال كسى كه با او ملاقات كند و خوشا به حال كسى كه او

____________________

۱. بحار الأنوار: ۳۱۱/۵۲.

۱۸۲

را دوست داشته باشد و خوشا به حال كسى كه به او معتقد باشد، او آنان را از هلاكت نجات مى بخشد.

و به خاطر اقرار به خداوند و به رسول او و به همه امامان، خداوند بهشت را به روى آنان مى گشايد. مثَل آنان در زمين همچون مشك است كه بويش پخش مى شود و تغيير نمى كند و مثَل آنان در آسمان همچون ماهِ نورافشان است كه نورش هرگز خاموش نمى گردد.

چهره هاى همچون ماه نورانىِ مردمان عصر ظهور، جلوه اى ملكوتى به آنان بخشيده و انوار تابناك معارف الهى كه در سينه دارند، سيماى آنان را درخشان مى سازد. آنان نظاره گران عالم ملكوت هستند و نظاره بر آن عالم چقدر زيباست!

امام جوادعليه‌السلام از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده اند كه آن حضرت به جناب الياسِ پيغمبر(۱) فرمودند:

«فوددت أنّ عينيك تكون مع مهديّ هذه الاُمّة، والملائكة بسيوف آل داود بين السماء والأرض، تعذّب أرواح الكفرة من الأموات، وتلحق بهم أرواح أشباههم من الأحياء، ثمّ أخرج سيفاً، ثمّ قال: ها! إنّ هذا منها(۲)

بسيار دوست دارم كه چشمان تو نظاره گر مهدى اين امّت باشد، كه ملائكه با شمشيرهاى آل داود در ميان آسمان و زمين ارواح كافرانى را كه از دنيا رفته اند عذاب مى دهند و كفّار زنده را به آنان محلق مى كنند.

آن گاه امام صادقعليه‌السلام شمشيرى را بيرون آوردند و فرمودند: ها! اين يكى از آن ها است!

چقدر زيباست نظاره بر ملائكه اى كه با شمشيرهاى خون آشام كافران را راهى دوزخ مى سازند.

____________________

۱. حضرت الياس يكى از چهار پيامبرى است كه در قيد حيات مى باشد و در عصر غيبت و ظهور از ياوران حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه است.

۲. بحار الأنوار: ۳۶۴/۴۶.

۱۸۳

حكومت در جهان مرئى و نامرئى

مسأله علم امامعليه‌السلام يكى از اركان اعتقادى ما در باب معارف خاندان وحىعليهم‌السلام است، و از نظر ما بر اساس دلالت بسيارى از روايات، علم ائمّه اطهارعليهم‌السلام ، از مطالب مهمّ و جالب مباحث اعتقادى مى باشد.

پس از بيان اين مقدّمه بايد توجّه داشته باشيم كه عصر درخشان ظهور، عصر حكومت و پياده شدن علم و آگاهى است. در آن روزگار بسيار باعظمت، حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف بر اساس علم و دانش خويش عدالت را در سراسر عالم اجراء نموده و جهان مرئى و نامرئى را حيات تازه مى بخشند.

با استفاده از بعضى از رواياتى كه درباره شگفتى هاى عصر ظهور وارد شده است، حضرت امام عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف نه تنها به تكميل و پاكسازى عالم مرئى مى پردازند بلكه جهان نامرئى را نيز از وجود موجودات پليد پاك مى سازند.

با اين بيان روشن مى شود كه قيام آن بزرگوار تنها جنبه ظاهرى ندارد، بلكه علاوه بر عالم ظاهر و مرئى به تكميل عالم نامرئى نيز مى پردازند و موجودات عالم غير مرئى نيز در پرتو حكومت الهى آن بزرگوار قرار مى گيرند.

پس قيام آن حضرت، يك قيام همه جانبه، فراگير و كامل است كه همه ابعاد جهان را فرا مى گيرد و عالم مرئى و عالم نامرئى را به تكامل مى رساند.

بنابراين نمى توان گفت: قيام آن حضرت، فقط انقلاب از نظر مادّه و ظاهر مى باشد و فقط شامل جهانِ آشكار و مرئى مى شود، بلكه بايد بدانيم موجودات نامرئى - مانند اجنّه و شياطين - نيز در پرتو حكومت آن حضرت قرار خواهند گرفت و آن ها نيز پاكسازى شده و يا به تكامل مى رسند.

۱۸۴

عالم ملك و عالم ملكوت

با نيروهاى باطنى و حواسّ درونى بايد به عالم غيب و عالم ملكوت راه يافت. عصر ظهور، عصر تكامل عالم ملك و همچنين راه يابى به عالم عظيمِ ملكوت است.

با اين كه در عصر غيبت نيز انسان مى تواند كليدهاى ورود به عالم غيب را در اختيار بگيرد و قدرت هاى درونى او مى تواند آدمى را به سوى عالم ملكوت برساند، ولى افرادى اندك در عصر غيبت به عالم عظيم ملكوت راه مى يابند، در حالى كه آشنايى با عالم ملكوت در عصر ظهور يك مسأله عمومى مى باشد و به صورت يك جريان عادّى براى مردمان آن روزگار پرشكوه درمى آيد.

كسانى كه به صورت مادرزادى بعضى از حواسّ ظاهرى را فاقد هستند - مثلاً از اوّل توّلد قدرت ديدن يا شنيدن نداشته اند - نمى توانند ديدنى ها و شنيدنى ها را آن گونه كه هست درك كنند و اگر منكر آن ها شوند، دليل بر نقص و عجز خود آنان است نه آن كه گواه بر نبودن ديدنيها و شنيدنيها باشد.

به همين گونه كسانى كه منكر عالم ملكوت مى باشند اين خود دليل بر نقص و عجز آنان در درك عالم پهناور ملكوت مى باشد، نه دليل بر عدم وجود آن. و همان گونه كه اگر اعجاز رخ داده و بر اثر معجزه اى فرد نابينا قدرت ديدن پيدا كند، كم كم ديدنى ها براى او به صورت عادّى جلوه گر مى شوند و با جهانِ ديدنى ها و عالم مُلك آشنا شده و به صورت عادّى و طبيعى برخورد مى كند.

در روزگار پرشكوه ظهور نيز بر اثر به كار افتادن حواسّ باطنى و قدرت هاى درونى نه تنها مردم عصر ظهور با عالم عظيم ملكوت آشنا شده و آن را مى بينند، بلكه اين حالت براى آنان عادّى شده و به آن اُنس مى گيرند.

۱۸۵

ديدن ملائكه، همنشينى با آنان و سير با ملائكه از امورى است كه در روايات اهل بيتعليهم‌السلام به آن تصريح شده است.

مردمان آن روزگار فرخنده درخواهند يافت كه چگونه به عالم ملك و به جهان ماديّات دل بسته بودند؟! و چگونه از عالم عظيم ملكوت غافل بوده اند؟! و سالهايى از عمر خود را سپرى نمودند و با وجود حضرت مهدى ارواحنا فداه در اين عالم - گرچه زمان غيبت بوده - چرا نتوانستند قدرت هاى درونى و حواسّ باطنى خود را شكوفا سازند؟!

حسرت و تأسّف آنان آن گاه افزايش مى يابد كه به درگذشت بسيارى از عزيزان و نزديكان خود توجّه مى كنند و درك مى كنند كه بسيارى از آنان را در دوران تيره غيبت از دست داده اند و بدون اين كه آنان چيزى از جلوه هاى بزرگ عالم عظيم ملكوت را ببينند، قدم در خاك نهاده اند و همچون افراد نابينايى كه نابينا به دنيا آمده و نابينا دنيا را ترك كرده اند، عزيزان آنان نيز، راه به عالم ملكوت نيافته و جهان را وداع كرده و در زير خاك نهان گشته اند.

به اين جهت آرزو مى كنند كه اى كاش آنان نيز زنده بودند و در روزگار فرخنده ظهور - كه عصر تكامل قدرت هاى عظيم انسانى است - به تكامل دست يافته و از تماشاى عالم بزرگ ملكوت بهره مند مى شدند و در كنار هم به سر مى بردند.

اين حقيقتى است كه بارها ائمّه اطهارعليهم‌السلام آن را بيان نموده اند تا همگان از اين حقيقت آگاهى يابند. ولى افسوس كه عالم مادّه آنچنان ما را به عالم ملك پيوند زده و با آن مأنوس ساخته است كه از حقايق بزرگ عالم هستى غافل مانده ايم.

۱۸۶

راه يابى به عالم ملكوت يا از ويژگى هاى عصر ظهور

همان گونه كه گفتيم در عصر ظهور همه مردمان جهان، پاك انديش و داراى شرافت و صلاحيّت مى باشند. در آن دوران شكوهمند همه مردان و زنان جهان صالح و صالحه هستند؛ زيرا زمانى كه حكومت از آنِ صالحان باشد، همگان را به سوى صلاح رهنمون مى شوند و آنان را به اعمال صالح عامل مى گردانند. خداوند بزرگ در قرآن كريم در اين باره فرموده است:

( إِنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ ) .(۱)

همانا زمين را بندگانِ صالح من به ارث مى برند.

يكى از ويژگى هاى مهمّ دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى له الفرج شايستگى، صلاحيّت و صالح بودن جامعه بشريّت در آن روزگار فرخنده است؛ زيرا پس از نابودى عوامل فساد و تباهى و ايجاد وسيله هاى هدايت و سداد، راهى براى فساد باقى نمى ماند و مردمان جهان به خاطر تحوّل اساسى كه در وجود آنان ايجاد مى شود، از گمراهى و تباهى دور شده و به سوى رشد و تعالى روى مى آورند. دور شدن آنان از فساد و روى آوردن آنان به صلاحيّت و سداد، سبب مى شود كه جامعه جهانى آن روزگار را همه افراد صالح تشكيل دهند و همگان به سوى اعمال پسنديده و داراى صلاحيّت رو آورند.

در اين صورت درهاى عالم ملكوت به سوى جامعه بشرى گشوده مى شود و انسان ها نظاره گر جهان نامرئى ملكوت شده و به آن راه مى يابند؛ زيرا اين، لازمه عمل صالح و شايسته است.

بديهى است عمل صالح در ساختار وجود انسان تحوّل و دگرگونى ايجاد مى كند و درهاى بسته را به سوى او مى گشايد.

در صحيفه نجات حضرت ادريس آمده است:

____________________

۱. سوره انبياء، آيه ۱۰۵.

۱۸۷

«وبالعمل الصالح ينال ملكوت السّماء(۱)

به وسيله عمل صالح، انسان به ملكوت آسمان راه مى يابد.

آنچه تاكنون دنيا به آن راه يافته است، نقطه اى بسيار كوچك از آسمان و فضا مى باشد. تازه آن هم به جنبه مادّى آن راه يافته است نه جنبه ملكوتى آن. ولى در عصر ظهور چون عمل صالح همگانى مى شود و كارهاى زشت ريشه كن مى شود، انسان ها به ملكوت آسمان و فضا راه مى يابند.

پس در آن زمان فرخنده جامعه جهانى، جامعه اى راه يافته و ملكوتى است كه از ويژگى هاى بسيار عظيمِ مناسب با آن عصرِ پيشرفته، برخوردار است.

اميدواريم خداوند بزرگ هرچه زودتر آن روزگارِ رهايى را برساند، و جامعه بشريّت را در دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه به نهايى ترين درجه كمال و تمدّن برساند.

در دولت الهى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه شگفتى هاى جهان آفرينش براى انسان ها ظاهر مى شود و همگان مى توانند چيزهايى را كه نديده اند ببينند؛ زيرا در آن زمان ديدگان همه پاك است و به همين جهت مى توانند شگفتى هاى جهان را ببينند.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

«غضّوا أبصاركم، ترون العجايب(۲)

چشمان خود را ( از حرام و دلبستگى هاى دنيا) ببنديد، عجايب جهان را مى بينيد!

زيرا شگفتى هاى عالم وجود، بيشتر در عالم غيب و نهان قرار دارد، گرچه جهان مرئىِ ما نيز عجايب فراوانى را دربردارد ولى در مقايسه با واقعيّت هاى جهانِ ناپيدا، اندك است.

____________________

۱. بحار الأنوار: ۴۶۵/۹۵.

۲. مصباح الشريعة: ۹.

۱۸۸

براى ديدن شگفتى هاى عالم آفرينش و مسايل عجيب جهانِ پيدا و ناپيدا بايد ديدگان را نه تنها از حرام بلكه از آنچه وسيله دلبستگى انسان مى شود، فرو بست.

اگر كسى بتواند ديده خود را از هر چه سبب دلبستگى مى شود فرو بندد و به مظاهر فريبنده دنيا چشم ندوزد، دلش از آلودگى ها پاك مى شود و مى تواند نظاره گر عجايب خلقت و شگفتى هاى جهان آفرينش شود.

در اين باره رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنين فرموده اند:

«لولا أنّ الشياطين يحومون على قلوب بني آدم، لنظروا إلى الملكوت(۱)

اگر شيطان ها اطراف دل هاى بشر را فرا نمى گرفتند، آنان به عالم ملكوت نظاره مى كردند.

بنابراين در روزگارى كه ابليس و شياطين نابود شده و از وسوسه هاى گمراه كننده آنان اثرى نيست، قلب انسانها را نورانيّت و صفا فرا گرفته و مى توانند به عالم نورانى ملكوت نظاره كنند و با ديدن آن بر صفا و نورانيّت خود بيفزايند.

نكته مهمّ يا احساس حضور!

اكنون به اين نكته مهمّ توجّه كنيد:در عصر ظهور در عالم ملك و ملكوت چه وجودى از حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه ملكوتى تر است؟ پس در آن زمان در هر كجاى گيتى كه باشند مى توانند نظاره گر حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه و خود را در حضور آن بزرگوار ببينند . براى روشن شدن احساس حضور به روايت بسيار جالب ابوبصير درباره احساس حضور رجوع كنيد.(۲)

بايد توجّه داشته باشيم در دوران غيبت دو عامل مهمّ مانع احساس حضور

____________________

۱. بحار الأنوار: ۷۰/۵۹.

۲. صحيفه مهديّه: ۹۳.

۱۸۹

و نظاره گر شدن و راه يابى انسان ها به عالم ملكوت مى باشند. آن دو يكى شيطان و ديگرى نفس امّاره است؛ كه در عصر درخشان ظهور شيطان نابود شده و نفس امّاره انسان ها تحوّل مى يابد و به مراحل عالى مى رسد.

به همين جهت در عصر ظهور، مانعى براى راه يابى به عالم ملكوت در برابر جامعه صالح آن دوران وجود ندارد.ولى در اين دوران، شيطان با نيرنگ هاى خود نفس امّاره انسان را مى فريبد و با كمك نفس، مانع جذب شدن او به سوى عالم ملكوت مى شود و پر و بال او را بسته و در عالم ملك زمين گير مى سازد .

بر اين اساس، جامعه دوران غيبت نه تنها نمى تواند نظاره گر عالم شگفت انگيز ملكوت باشد، بلكه گاهى افرادى به انكار آن مى پردازند! به اين جهت جامعه ما وظيفه دارد تفاوت هاى دو عصر را بجويد تا شايد راه نجات را بيابد.

سخنى با غيرتمندان

درباره تفاوت هاى موجود بين دوران تاريك غيبت و عصر درخشان ظهور، نكته هاى اساسى فراوانى وجود دارد كه ويژگى هاى عصر ظهور، آن زمان را از دوران غيبت در نهايت برترى قرار مى دهد اگر چه متأسّفانه جامعه ما از آن ويژگى هاو برترى ها كمتر آگاهى دارد و به همين جهت از آشنايى با باب بسيار بزرگى از معارف مكتب اهل بيت عليهم‌السلام محروم است .

هر شيعه غيرتمند بايد امورى را كه سبب توقّف و زمين گير شدن او شده است، بشناسد و نيز از عوامل رشد و تعالى خود آگاه باشد.

هر شيعه غيرتمند بايد بداند چرا پر و بالش بسته شده؟ چگونه مى تواند آن ها را بگشايد؟ و چه عواملى پر و بال او را بسته است؟

طرح اين سئوال ها از اين جهت است كه جامعه ما اگر پاسخ اين سئوال ها را بداندبا دانستن و به كار بستن آن ها زمينه ساز دولت كريمه امام زمان ارواحنا فداه خواهد بود .

۱۹۰

اى جوانان غيرتمند شيعه! اى پسران و دختران پاك طينتِ پيرو مكتب وحى! و اى تمامى مردان و زنانى كه صدها و هزاران بار به خاطر غصب خلافت و خانه نشينى امير عالم هستى اشك ماتم ريخته ايد و از سكوت مسلمانان آن زمان حسرت خورده ايد! آيا سزاوار است همچون آنان آرام گرفته و همانند آنان بى تفاوت باشيد؟ مگر غصب مقام اهل بيتعليهم‌السلام چند قرن بايد تداوم يابد؟ آيا دوازده قرن غيبت و غربت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه كافى نيست؟!

چرا قرن ها از مظلوميّت اهل بيتعليهم‌السلام مى گذرد و شيعيان همچنان از اين امر مهمّ در غفلت هستند؟ چه چيزى باعث بى تفاوتى آنان شده است؟ و چرا...

در پاسخ به اين پرسش ها مى گوييم: شكسته باد دستان ناشناخته اى كه قرن ها جهان را با نقشه هاى شوم خويش از اصل دين غافل نموده تا در نتيجه مردم باب شهر علم و ولايت را به دست فراموشى سپارند. و بريده باد دستان مرموزى كه از آستين آمريكا، انگليس و... درآمد و با تبليس ابليس به تدليس امّت پرداخت و آنان را در طول قرون و اعصار از اصل و رئيسِ مكتب غافل و دور ساخت. گرچه امّت هم علاوه بر قصور تقصير نيز دارد.

اكنون با اميد به شركت در شكستن و بريدن دستان مرموز ناشناخته، به اصل مطلب بازمى گرديم و به بيان يكى از ويژگى هاى حكومت عدالت گستر حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه مى پردازيم:

عصر ظهور، عصر اطمينان و آرامش

ويژگى ها، برترى ها، امتيازهاى عصر درخشان ظهور نسبت به عصر غيبت بسيار است، به گونه اى كه ما در اين كتاب تنها درباره چند نمونه از آن ها مطالبى را عنوان نموده ايم. يكى از آن ويژگى ها كه در ارتباط با بحث ما مى باشد اين است كه آن دوران شكوهمند عصر آرامش است.

عصر نجات و آسايش از شك و دلهره است، عصر رهايى از افسردگى و فرسودگى دل از افكار سياه و ويرانگر است؛ زيرا در آن روزگار با نابودى

۱۹۱

شيطان، تحوّل نفس و تكامل عقل انسان ها، خدا و امام زمان ارواحنا فداه را در خاطره ها ياد مى كنند و اين خود باعث آرامش آن ها مى شود. زيرا ياد خداوند آسايش دهنده و آرام بخش است.

خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:

( أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنّ الْقُلُوب ) .(۱)

آگاه باش با ياد خداوند دل ها آرامش مى يابند.

ياد خداوند هم براى انسان يقين آور است و هم بر يقين او مى افزايد. و بر اثر يقين در انسان حالت آرامش و آسودگى خاطر ايجاد مى شود يعنى قلب آرام مى گيرد و براى شك و ترديد و دلهره جايى باقى نمى ماند. به اين گونه انسان بر نفس خود مسلّط مى شود و مى تواند او را كنترل نموده و مهار نمايد و از خطر وسوسه شيطان نيز در امان مى ماند.

زيرا وسوسه شيطان در صورتى تأثير مى كند كه بتواند انسان را به كارى تحريك كند و كسى كه در آرامش است وسوسه در او اثر نمى گذارد مگر آن كه آرامش خود را از دست بدهد.

بنابراين انسانى كه قلبش آرامش يافته تا وقتى كه اين حالت را حفظ كند بر نفس و شيطان غالب و پيروز است و مى تواند حضور را احساس كند، همان گونه كه حالت حضور مى تواند به انسان آرامش بخشيده و او را از گناه بازدارد.

اكنون به اين روايت توجّه كنيد: از حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام سئوال شد: براى فرو بستن چشم از چه راهى مى توان كمك گرفت؟

حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام در پاسخ فرمودند:

«بالخمود تحت السلطان المطّلع على سرّك(۲)

با آرام گرفتن در حضور سلطانى كه از سرّ تو آگاه است.

____________________

۱. سوره رعد، آيه ۲۸.

۲. مصباح الشريعة: ۹.

۱۹۲

اگر انسان بداند كه خداوند و جانشينان او از ظاهر و باطن او آگاهند و در هر لحظه در حضور آنان است و از اين حقيقت غفلت نورزد، ناخودآگاه ديدگانش از آنچه مايه دلبستگى و نگاه او مى شود بسته مى شود.

به اين جهت برخى از اولياء خدا، براى دل بريدن از اغيار و راه يافتن به مقام قرب معنوى، حالت حضور را مراعات مى كردند و خود را در محضر امام عصر ارواحنا فداه مى ديدند.

هر چه حالت حضور افزوده شود و انسان خود را بيشتر در محضر خدا و امام زمان ارواحنا فداه ببيند، آسان تر و بهتر مى تواند از آنچه مورد رضايت آنان نيست، دست بردارد؛ بلكه حالت حضور، كم كم حالات ارزنده را بدون تحميل و تحمّل و ناخودآگاه براى آنان ايجاد مى كند.

زيرا حالت حضور يك عامل بسيار مؤثّر و قوى براى كشيده شدن انسان به سوى خوبى ها و اعمال شايسته و صالح مى باشد.

عصر ظهور، عصر حضور

با دقّت در روايتى كه از حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام نقل كرديم، متوجّه مى شويم: آرام گرفتن در حضور شخص مقتدرى كه آگاه از باطن و سرّ انسان است، سبب مى شود كه بتواند ديدگان خود را از حرام ببندد؛ آن هم در عصر غيبت كه عصر هجوم شياطين و تحريكات نفسانى است. در چنين دورانى، انسان مى تواند مالك ديدگان خود باشد و آن ها را كنترل كند.

بنابراين در عصر رهايى كه انسان از شرّ شيطان رجيم و نفس امّاره نجات يافته است به راحتى مى تواند در آرامش كامل قرار گيرد. و همان گونه كه گفتيم با پاك شدن دل و آرامش قلب انسان مى تواند نظاره گر عالم ملكوت باشد و به اين گونه، حالت حضور را احساس نمايد.

از آنجا كه درباره حالت حضور و قدرت هاى معنوى انسان در عصر ظهور سخن و معناى حضور همچون معناى ظهور به خوبى واضح

۱۹۳

نشده است، سزاوار درباره اين جريان بسيار حياتى و ارزنده بيشتر سخن بگوييم.

به اين جهت قبل از آن كه روايتى را در اين باره نقل كنيم مى گوييم:

در زمان ظهور، توانايى هاى انسان در اوج خود قرار مى گيرد؛ بطورى كه داراى شخصيّتى تازه و جديد مى شود و از امكانات و قدرت هاى فوق العاده برخوردار مى گردد.

انسان در عصر پيشرفته ظهور نه تنها در مسائل مهمّ روحى و قدرت هاى عقلى، پيشرفت هاى شگفت انگيز مى كند، بلكه از نظر قدرت هاى جسمى نيز چنان تكامل مى يابد كه صفحات جديدى از تاريخ در صحنه جهان گشوده مى شود؛ زيرا تاريخ، اجتماعى را به ياد ندارد كه همچون اجتماع پيشرفته و تكامل يافته عصر ظهور به صحنه گيتى پا گذارده باشد.

انسان عصر ظهور، به رهبرى و امامت حضرت بقيّةاللَّه ارواحنا فداه همه قدرت هايى را كه در وجود خويش دارد ظاهر مى سازد و جهان را سرشار از طراوت، تازگى و قدرت هاى نهفته خويش مى سازد . همان گونه كه در آن روزگار، زمين همه گنج هاى خود را آشكار مى سازد و آنچه در اعماق زمين وجود دارد هويدا مى شود؛در آن زمان همه قدرت ها و توانايى هايى كه در اعماق وجود انسان ها نهفته است، آشكار مى شود و بهره بردارى و استفاده از قدرت هاى خارق العاده اى كه در وجود انسان قرار دارد، به راحتى انجام مى گيرد .

انسان ها اگرچه از نظر مادّى داراى جسمى كوچك هستند ولى جهانى از اسرار و قدرت هاى ناشناخته را در خود پنهان نموده اند كه در روزگار پرشكوه ظهور آن ها را آشكار مى كنند و به اين وسيله، صحنه گيتى چهره اى ديگر به خود مى گيرد.

در عصر درخشان ظهور، تحوّلات و دگرگونى هاى گوناگونى صحنه گيتى را فرا مى گيرد كه ما اكنون با راهيابى از كلمات خاندان وحىعليهم‌السلام گوشه هايى از آن را مى توانيم درك كنيم.

۱۹۴

۷ - تكامل علم و فرهنگ

۱۹۵
۱۹۶

عصر ظهور يا عصر تكامل علم و فرهنگ

دنيا در آرزوى پيشرفت هاى سريع و دست يافتن به رازهاى بزرگ علم و دانش مى باشد و در انتظار روزگارى بسر مى برد كه تحوّلى عظيم، چهره جهان را فروغى ديگر بخشد و صحنه گيتى را به بهشت برين همانند نمايد.

اين آرزو در صورتى تحقّق مى پذيرد كه نداى حياتبخش مصلح جهان در سراسر گيتى طنين افكن شود و يكايك مردم جهان در يك لحظه هر يك به زبان خود آواى جانبخش حضرت مهدى ارواحنا فداه را بشنوند.

در آن زمان، تحوّل بزرگ جهان آغاز مى شود و حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه قيام مى كنند و به همراه انسان هايى پاك با استفاده از نيروهاى خارق العاده و شگفت انگيز و با هميارى قدرت هاى نامرئى و غيبى نبرد سرنوشت ساز جهان را آغاز مى كنند و در مدّتى كوتاه سراسر گيتى را از وجود ستمگران عالم پاك مى سازند. و به اين گونه، تكامل نهايى بشر آغاز مى شود.

در حكومت الهى خاندان وحىعليهم‌السلام آنچنان علم و دانش در سراسر جهان گسترده مى شود و جامعه انسانى به تعالى و تكامل راه مى يابد كه برتر و بالاتر از انديشه ما است.

تكامل نهايى نيروهاى عقل در روزگار پرشكوه ظهور، تمدّن عظيمى را به وجود

۱۹۷

مى آورد كه اكنون از قدرت درك ما خارج است.

چگونه ما مى توانيم عظمت حكومت جاودانه حضرت ولى عصر ارواحنا فداه را در ذهن خود ترسيم كنيم؟

پيشرفت هاى كامپيوترى و امكان ارتباطات جهانى به وسيله كامپيوتر مى تواند اين حقيقت را به ذهن ها نزديك كند و باورِ انسان هاى پويا را بر اين اعتقاد دينى تحكيم نمايد؛ زيرا شگفتى هايى كه كامپيوتر به ما عرضه مى كند و تسهيلاتى كه در برنامه هاى علمى جهان ارائه مى دهد، تا سال هايى نه چندان دور، برتر از باور ما بود.

اين گونه پيشرفت ها، اين حقيقت را ثابت مى كند كه انسان مى تواند بر اساس تعالى و تكامل به رازهاى ناشناخته و عظيمى راه يابد كه اكنون فوق تصوّر و انديشه اوست.

به اين دليل ما در آرزو و انتظار روزگارى هستيم كه بر اساس راهنمايى هاى امام عصر ارواحنا فداه، انسان ها بتوانند از همه قدرت ها و امكانات ذهن خويش استفاده كنند، و در بهشت برينِ ظهور - همچون بهشت آخرت - اراده خود را پربار نمايند و تنها نيكى ها و نيكويى ها را بخواهند و فقط آن ها را بجويند.

پيشرفت علم و دانش در آينده از نظر خاندان وحىعليهم‌السلام

اكنون روايتى را كه در مدارك متعدّد نقل شدهو گواه بر گسترش علم و دانش در سراسر جهان و در ميان همه مردمان و در همه رشته هاى گوناگون است ، نقل مى كنيم: امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

«العلم سبعة وعشرون حرفاً، فجميع ما جاءت به الرسل حرفان، فلم يعرف النّاس حتّى اليوم غير الحرفين، فإذا قام قائمنا أخرج الخمسة والعشرين حرفاً فبثّها في النّاس، وضمّ إليها الحرفين، حتّى يبثّها سبعة وعشرين حرفاً(۱)

____________________

۱. بحار الأنوار: ۳۳۶/۵۲، مختصر البصائر: ۳۲۰، نوادر الأخبار: ۲۷۸ و در الخرائج: ۸۴۱/۲ با اندكى تفاوت.

۱۹۸

علم بيست و هفت حرف است، پس همه آنچه را كه هر يك از پيامبران آوردند دو حرف است و تا امروز مردم غير از آن دو حرف را نمى شناسند و آن گاه كه قائم ما قيام نمايد، بيست و پنج حرف ديگر را خارج ساخته و در ميان مردم منتشر مى سازد و دو حرف ديگر را به آن ها مى افزايد تا تمام بيست و هفت حرفِ علم را در ميان مردم منتشر نمايد.

نكته هاى مهمّ روايت

در اين روايت، نكته هاى شايان توجّهى وجود دارد كه از آينده اى بسيار درخشان و جهانى سرشار از علم و دانش، حكايت مى كند. اكنون توجّه شما را به بعضى از نكته ها جلب مى نماييم:

۱ - در كلام امام صادقعليه‌السلام كه مى فرمايد:«فبثّها في النّاس »، دليل بر يك مطلب بسيار مهمّ است و آن فراگير شدن، عمومى بودن و منتشر شدن علم در ميان همه افراد جامعه است (به دليل الف و لام در كلمه النّاس). بنابراين در آن زمان همه مردم به ارتقاء علمى و فرهنگى راه مى يابند و علم و دانش مخصوص عدّه اى خاصّ و اندك از مردم جامعه نيست. پس در آن عصر درخشان همه مردمان جهان از نعمت علم و دانش بهره مند خواهند بود.

۲ - قبل از قيام حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه علم و دانش در ميان همه مردم جامعه وجود ندارد بلكه اختصاص به گروهى اندك دارد و آنان نيز به همه علوم راه نمى يابند بلكه به برخى از علوم راه مى يابند.

۳ - علم و دانش در عصر تكامل نه همچون علم و دانش در اين زمان است؛ زيرا علم و دانش در آن زمان، بسيار گسترده و توسعه يافته است. در آن زمان افراد جامعه از انواع علم و دانش برخوردار خواهند بود.

كلمه «العلم» به دليل «الف و لام» آن يعنى جنس علم و مجموعه آنچه كه دانش شمرده مى شود، مجموعه همه آن ها در گذشته و حال تا قبل از قيام و پس از ظهور، بيست و هفت حرف است.

۱۹۹

از عصر پيامبران تا پايان عصر غيبت هر چه دانشِ بشر پيشرفت كند، به دو حرف از آن راه مى يابد و در عصر ظهور بيست و پنج حرف ديگر علوم به آن ضميمه مى شود(۱) و يك فرهنگ عظيم و تكامل يافته و بسيار درخشان در ميان همه افراد جامعه به وجود مى آيد.

آنچه در زمان پيامبران مرسل و تا زمان امام صادقعليه‌السلام و تا قبل از قيام امام عصر ارواحنا فداه بوده و خواهد بود دو حرف از علم است.

با توجّه به همه پيشرفتى كه علم از زمان پيامبران مرسل و تا زمان امام صادقعليه‌السلام نمود و با توجّه به همه علومى كه امام صادقعليه‌السلام در صنعت و شيمى و غير آن، آن را براى جابر و ديگران از اصحاب خاصّ خود بيان كردند و آنچه پس از آن حضرت تا قيام امام زمان ارواحنا فداه پيشرفت نموده، امام صادقعليه‌السلام همه را دو حرف مى دانند. اين نكته وقتى جلوه خواهد كرد كه از علومى كه امام صادقعليه‌السلام ظاهر نموده اند و هنوز مورد تعجّب دانشمندان است، اطّلاع داشته باشيم.

۴ - در آن روزگار، مردم درك خواهند نمود كه علم يعنى چه؟ و دانشمندان چه كسانى هستند؟ زيرا علم و دانش در آن زمان از آبشخور وحى سرچشمه مى گيرد و با عنايت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه به مردم ارائه مى شود.

در آن زمان علم و دانشِ واقعى و صحيح در ميان مردم منتشر مى شود، نه علوم بى پايه اى كه بر اساس فرضيّه و تئورى به خورد دانش آموزان داده مى شود.

۵ - در آن زمان از علم دروغين خبرى نيست و از فريبكارى دانشمندان، ملّت ها به گمراهى كشيده نمى شوند. در آن زمان علم و دانش وسيله راهنمايى مردم است و كسى همچون «ارشميدس» نمى تواند هزار و ششصد سال مردم را گمراه كند.

____________________

۱. اگر ما به ظاهر روايت عمل كنيم پيشرفت علم در آن حدّ خواهد بود كه گفتيم ولى اگر روايت را توجيه كنيم، مجموعه علم و دانش تا پايان عصر غيبت، قابل مقايسه با علم و دانش در عصر ظهور نيست.

۲۰۰