دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)0%

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه
صفحات: 304

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى
ناشرین: نشر الماس
گروه: صفحات: 304
مشاهدات: 109491
دانلود: 2358

توضیحات:

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 304 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 109491 / دانلود: 2358
اندازه اندازه اندازه
دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

و توجّه جهانيان را به خود جلب كنند. و به اين وسيله هدف هاى شوم و استعمارگرانه خود را بر ملّت جهان تحميل نمايند. و به اين گونه در قلب جهانيان رعب و وحشت ايجاد نموده تا تسليم برنامه هاى شوم آنان باشند.

همه اينها در صورتى است كه خود مى دانند براى سفرهاى فضايى و رسيدن به ستارگان دوردست، بايد از قدرتى برخوردار باشند كه از تقيّد به «زمان» خارج شوند و به سرعتى مافوق سرعت نور دست يابند.

آنان خود مى دانند در عصرى كه علم و دانش تمام جهان را فرا گيرد و فرهنگ و تمدّن توده هاى بشر را به تكامل و تمدّن واقعى برساند، به روشها و برنامه هاى اين عصر خواهند خنديد.

جالب توجّه است كه اكنون نه تنها قدرتهاى استعمارى جهان از حقيقت باخبرند، بلكه خود اين نكته را به صراحت گفته و آن را اظهار نموده اند.

آنچه اكنون نقل مى كنيم، به خوبى روشنگر مطلب ما است:

«سفرهاى فضايى امروز بسيار بيشتر از آنچه بايد باشد گران تمام مى شود. شاتل هاى فضايى آمريكا و ايستگاه فضايى روسى مير، بسيار بسيار پرهزينه است؛ زيرا هر چه فضانوردان آن ها نياز داشته باشند - اعمّ از غذا و آب و هوا و سوخت - بايد از زمين براى آنان برده شود.

اكنون هزينه انتقال هر كيلوگرم بار به مدار زمين ۱۰۰۰۰ دلار است. مثلاً تعمير تلسكوپ فضايى هابل ( Hubble ) در سال ۵۰۰ ۱۹۹۳ ميليون دلار هزينه دربرداشت. اينها نمونه هاى كوچكى از هزينه هاى بسيار گزاف پروژه هاى فضايى است.آيندگان به روش كنونى ما در مديريت اين برنامه ها خواهند خنديد(۱)

آنان به خوبى مى دانند كه هزينه هاى بسيار زيادى كه خرج پروژه هاى فضايى مى كنند سبب خنده آيندگان به آنان خواهد شد.

____________________

۱. جهان در ۵۰۰ سال آينده: ۴۲۶.

۲۸۱

اكنون به نقل دو گزارش ديگر درباره خرج هاى سرسام آور سفرهاى فضايى مى پردازيم و سپس يك نكته بسيار مهمّ را براى شما بيان مى كنيم:

«هزينه اى كه دولت آمريكا، تا لحظه فرود آمدن «آپولو ۱۱» بر خاك ماه صرف اين كار كرده بود، به بيش از ۵ ميليارد دلار مى رسيد. ميزان اين هزينه ها چنان عظيم است كه انسان را به شگفتى وا مى دارد.»(۱)

«هزينه سفر «آپولو» از هزينه جنگ خليج فارس در ۱۹۹۱ بيشتر بود. گريزى نبود؛ زيرا موادّ و فرآيندهاى ارزان تر امروز براى سفر به ماه در آن دوران كشف نشده بود. تقريباً تمامى صاحب نظران نتايج سفر «آپولو» را بيشتر از اندازه اميدوار كننده ارزيابى مى كردند. خود من، پس از اطّلاع از فرود «آپولو» بر سطح كره ماه مقالات زيادى در ديلى تلگراف منتشر كردم و در تمامى آن ها قريب الوقوع بودن ايجاد پايگاه هايى بر سطح كره ماه را پيش بينى كردم و حتّى براى يك اتاق دو تخته براى اقامت شبانه در هتل ماه ثبت نام كردم.

اين نتيجه گيرى ها شتابزده بود و ما به قدر كافى به جزئيّات آنچه فضانوردان در سطح ماه انجام دادند آگاهى نداشتيم و نمى دانستيم آنان كه از ماه باز مى گردند وارد حيطه صنايع خصوصى مى شوند و هزينه صنايع خصوصى را سهام داران خصوصى بر عهده دارند.

پيشتر گفتيم كه پرواز هر شاتل فضايى آمريكا چند صد ميليون دلار هزينه در بردارد. در واقع، انتقال هر كيلوگرم بار به فضا ۱۰۰۰۰ ميليون دلار خرج برمى دارد.»(۲)

____________________

۱. شگفتى هاى كاوش جهان: ۲۷۹.

۲. جهان در ۵۰۰ سال آينده: ۲۷۹.

۲۸۲

خطر سفرهاى فضايى در عصر ما

از آنچه تاكنون نقل كرديم هزينه هاى گزاف و بى نتيجه دولتهاى استعمارى آنچنان روشن و آشكار است كه خود مى دانند آيندگان به ناتوانى آنان خواهند خنديد.

اكنون به اين نكته بسيار مهمّ توجّه كنيد: هزينه هاى گزاف سفرهاى فضايى در اين زمان - آن هم تا كره ماه نه تا ستارگان و كهكشانهاى دور - يكى از عوامل عدم موفّقيّت دولتهاى استعمارى در سفرهاى فضايى است؛ زيرا امور ديگرى وجود دارد كه داراى نقش عمده در شكست آن ها در پروژه هاى فضايى است. يكى از آن ها خطرهاى سهمگين سفرهاى فضايى در اين زمان است. دولتهاى استعمارگر گاهى حاضرند به خاطر هدفهاى شوم خود سلامتى و جان ميلياردها انسان را به خطر بيندازند.

اجراى پروژه هاى خطرناك آنان در سفرهاى فضايى گواه بر اين است كه آن ها ارزش جان جهانيان را ناديده مى گيرند و حاضرند سلامتى و جان چند ميليارد انسان را تهديد كنند! براى روشن شدن مطلب به اين گزارش توجّه كنيد:

«در سال ۱۹۹۷ آخرين كاوشگر اتمى ناسا به نام كاسينى با ۳۲ كيلوگرم پلوتونيم بيشتر نسبت به سفينه هاى قبلى به فضا فرستاده شد. ناسا با اكراه خطرات احتمالى انتشار ناخواسته اين مادّه در جوّ را تصديق كرده است. اگر كاسينى درون اتمسفر منفجر شده بود، بيش از ۵ ميليارد نفر در سرتاسر زمين مقدار ناچيزى از پرتوهاى راديواكتيويته را دريافت مى كردند. پلوتونيم به عنوان يك عامل افزاينده خطر سرطان در دراز مدّت شناخته شده است. آنچنان كه درصد احتمال ابتلا به سرطان، حتّى اگر انسانها مقدار كمى از اتمهاى اين مادّه را استنشاق كنند به طور چشمگيرى افزايش مى يابد. با اجراى پروژه پرومتيوس اين احتمال در حدّ زيادترى افزايش خواهد يافت.

۲۸۳

«بروس گاگنون» عضو شبكه جهانى مقابله با تسليحات و انرژى اتمى در فضا مى گويد: اين فن آورى غير ضرورى است و اگر حادثه اى به وقوع بپيوندد مى توانند تأثيرى ويران كننده و مخرّب در پى داشته باشد. «

او معتقد است كه پرتاب سفينه تنها خطر آخر در زنجيره طولانى حوادث احتمالى است.(۱)

آيا اجراى اين گونه برنامه خدمت به جامعه بشرى يا خيانت و جنايتى بس بزرگ مى باشد! نكته بسيار قابل توجّه اين است كه آنان اعتراف كرده اند: بر فرضى كه اجراى اين پروژه با موفّقيّت همراه باشد تازه به سختى مى توانند به ده تا دوازده ستاره از ميلياردها ستاره در كهكشان خودمان! - نه كهكشان هاى ديگر - سفر كنند.

امكان سفرهاى فضايى

با توجّه به عظمت فضا و جهان هستى ما نمى توانيم امكان سفر را به كهكشان هايى كه چندين سال نورى با ما فاصله دارند انكار كنيم.

براى توضيح اين گفتار، مقدّمه اى را بيان مى نماييم و سپس به اصل مطلب مى پردازيم:

آيا از نقطه نظر روش علمى، مى توان گفت كه چون تا به حال هر انسانى را كه ديده ايم به همين صورت كنونى بوده است، پس محال است كه انسانى، به صورتى غير از آن چه مشاهده مى كنيم، پديد آيد؟

البتّه نمى توان؛ زيرا تا زمانى كه مشاهدات و تجربيات ما منحصر به قسمت هايى از جهان و محدود به دوره اى از زمان باشد، به هيچ وجه نمى توانيم چنين حكمى را صادر كنيم.

جابر بن حيّان مى گويد: «چه بسا در جهان موجوداتى باشند كه حكم آن ها با اشيايى كه ما ديده ايم و به آنها آگاهى داريم متفاوت باشد؛ زيرا ساختار

____________________

۱. مجلّه دانستنيها: سال ۲۶، مهرماه ۱۳۸۳، شماره مسلسل ۳۶۰،.

۲۸۴

وجودى هر يك از ما به گونه اى است كه توانايى شناخت همه موجودات و دستيابى بدان ها را نداريم».

جابر پس از آوردن نمونه هاى فوق ما را به اين اصل كلّى رهنمون مى شود: «هيچ كسى نمى تواند بدرستى ادّعا كند كه پديده هاى غير مشهور، درست شبيه پديده هاى مشهور هستند و يا آنچه در گذشته وجود داشتهو يا در آينده پديد خواهد آمد، درست مانند همان چيزهايى است كه در حال حاضر وجود دارند، زيرا انسان موجودى ناتوان، جزئى و از لحاظ زمانى و احساس محدود است .

همچنين نمى توان گفت: به دليل آن كه كسى به آغاز پيدايش جهان ره نبرده است، پس جهان ازلى و بى آغاز است.

به گمان من جابر در اين عبارات، مرزهاى روش تجربى را، به دقيق ترين وجه ممكن مشخّص كرده است، زيرا مى گويد: هر چند، صدور حكم از روى پديده هاى مشهور نسبت به پديده هاى غير مشهور جز بر سبيل احتمال و به تعيين روا نيست. امّا نبايد از نظر دور داشت كه، متقابلاً، انكار وجود پديده هاى غير مشهور نيز، تا زمانى كه مورد آزمايش و مشاهده ما قرار نگرفته باشند، علمى نارواست.

زيرا لازمه اين كار، محصور كردن انسان در مرز داده هاى حسّ يا داده هاى غيرى و در نتيجه انكار وجود بسيارى از چيزهايى است كه حقيقتاً وجود دارند. مثلاً در جهان، كسانى هستند كه هر گونه تمساح را نديده اند حال اگر كسى به آنان بگويد در اين جهان، حيوانى وجود دارد كه به هنگام جويدن غذا فكّ بالايش را مى جنباند آيا مى توانند، به صرف اين كه تاكنون چنين حيوانى را نديده اند، اين گفته را انكار كنند هرگز در هيچ كس نبايد وجود چيزى را، به صرف اين كه مانند آن را نديده است، انكار و منع كند، بلكه بايد از اظهار رأى خوددارى كند تا آن كه به برهانى بر وجود يا عدم آن دست يابد».

بنابراين، حكم به نبودن چيزى، به دليل آن كه مورد مشاهده قرار نگرفته

۲۸۵

يا خبرى پيرامون آن نرسيده است، و همچنين انكار چيزى كه به وسيله اخبار ديگران از آن اطّلاع حاصل كرده ايم، بدان جهت كه مورد مشاهده مستقيم خود ما قرار نگرفته است نشانگر بى اطّلاعى آشكار از روش استدلالى است كه قبلاً بيان داشتيم.(۱)

بنابراين اگرچه سفر به ماه و مرّيخ را نمى توان تسخير فضا ناميد؛ زيرا به خاطر گستردگى فضا و پهناورى آسمان ها چنين گامى را نمى توان تسخير فضا بدانيم.

با توجّه به استدلالى كه از جابر بن حيّان نقل كرديم، نمى توانيم بگوييم همانگونه كه انسانِ معاصر نتوانسته است به چنين چيزى دست يابد، هيچ مخلوق ديگرى نيز به آن دست نيافته است به اين دليل ما از آن خبر نداريم. بديهى چنين استدلالى همانگونه كه جابر بن حيّان گفته است باطل است.

سفرهاى فضايى اهل بيتعليهم‌السلام

سفرهاى فضايى اهل بيتعليهم‌السلام در عصرى كه معتقد به هيئت بطلميوسى بوده و مى پنداشتند كه سفر به آسمان ها محال است مكرّر واقع شده و نمونه هايى از سفرهاى حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، امام سجّادعليه‌السلام و ديگر امامانعليهم‌السلام در چندين روايت نقل شده است.

علاوه بر معراج هاى مكرّر رسول گرامى خداوند كه بارها واقع شده، خود يك نوع سفر فضايى است و اعتقاد به عروج آن حضرت به آسمان ها از اعتقادات همه ما مى باشد.

بديهى است اين سفرها در زمانى براى مردم نقل مى شده كه هيئت بطلميوسى بر جهان حاكم بوده است و با توجّه به جوّى كه در آن عصر وجود داشته، روشن مى شود كه بسيارى از اين گونه سفرها كتمان مى شده است. اگر

____________________

۱. تحليلى از آراى جابر بن حيّان: ۵۹.

۲۸۶

در آن زمان افشاى مطالب براى اهل بيتعليهم‌السلام ممكن بود، به نمونه هاى بيشترى ما دست مى يافتيم.

و بر فرض كسى در سفرهاى فضائى اهل بيتعليهم‌السلام ترديد داشته باشد بايد متوجّه اين نكته باشيم: مشيّت الهى بر اين است كه در هر زمانى حجّت خود را داراى قدرتى برتر از قدرت هاى معمول آن زمان قرار دهد.

واضح است كه به اين مشيّت در صورتى كه مقرون به اصلاح همه جهان و سراسر گيتى باشد، نياز بيشترى احساس مى شود. يعنى كسى كه مى خواهد سراسر جهان را بگيرد، در سراسر جهان بايد داراى نيروى مافوق نيروهاى معمول در سراسر جهان باشد؛ به گونه اى كه نه تنها قدرتمندان صنعت و دارندگان تكنولوژى جهان، بلكه افراد ديگر كه از قدرت مهمّ نامرئى برخوردارند مانند مرتاض ها و... در برابر قدرت عظيم حجّت الهى شكست خورده و مغلوب گردند.

در تاريخ وجود ندارد كه دانشمندترين دانشمندانِ جهان، يكى از پيامبران را مغلوب مطالب علمى خود سازد.

اگر خداوند رسول خود را با قرآن و شمشير فرستاد، بديهى است كه آخرين حجّت خويش را نيز با قرآن و برهان و نيرويى برتر از نيروهاى موجود عصر قيام آن حضرت مى فرستد. آن نيرو نيرويى خواهد بود كه غالب بر نيروهاى عصر است و توان و قدرت بيشترى از آن ها دارد.

اكنون به اين روايت بسيار جالب توجّه كنيد:

«قال المتوكّل لابن السكيت: سل ابن الرضا مسألة عوصاء بحضرتي، فسأله فقال: لِمَ بعث اللَّه موسى بالعصا و بعث عيسى بإبراء الأكمه والأبرص و إحياء الموتى، وبعث محمّداً بالقرآن والسيف ؟»

فقال ابوالحسنعليه‌السلام : «بعث اللَّه موسى عليه‌السلام بالعصا واليد البيضاء في زمان الغالب على أهله السحر، فأتاهم من ذلك ما قهر بسحرهم وبهرهم، وأثبت الحجّة عليهم

۲۸۷

«وبعث عيسى عليه‌السلام بإبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن اللَّه تعالى في زمان الغالب على أهله الطبّ، فأتاهم من إبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن اللَّه فقهرهم وبهرهم

«وبعث محمّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بالقرآن والسيف في زمان الغالب على أهله السيف والشعر، فأتاهم من القرآن الزاهر والسيف القاهر ما بهر به شعرهم و بهر سيفهم ...»(۱)

متوكّل به ابن سكّيت - كه از دانشمندان بزرگ آن زمان بود - گفت: از امام هادى )عليه‌السلام ) مسأله بسيار مشكلى را در حضور من بپرس.

ابن سكّيت به امام هادىعليه‌السلام گفت: چرا خداوند موسى را با عصا و عيسى را به خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مردگان و محمّد (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) را با قرآن و شمشير به رسالت فرستاد؟!

امام هادىعليه‌السلام در پاسخ فرمودند: خداوند موسىعليه‌السلام را با عصا و دستى كه نور سفيد از او درخشان بود فرستاد؛ زيرا بر مردم آن زمان سحر غالب بود، موسى با آن قدرت به سوى آنان رفت تا سحر آن ها را نابود كرده و بر آنان غالب گشت و دليل را بر آنان ثابت كرد.

و عيسىعليه‌السلام را به خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مرده به اذن خدا به رسالت فرستاد، در زمانى كه غالب بر اهل آن زمان طبّ بود. پس با خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مرده به اذن خداوند به سوى آنان رفت تا آنان را مقهور ساخته و بر آنان غالب گشت.

و محمّد (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) را با قرآن و شمشير به رسالت فرستاد در زمانى كه بر مردم آن زمان، شمشير و شعر غالب بود. پس با قرآنِ درخشان و شمشير قاهر به سوى آنان رفت تا به وسيله آن بر شعر آنان غالب گشته و بر شمشير آنان پيروز گردد....

____________________

۱. بحار الأنوار: ۱۶۵/۵۰ و نظير آن در ج ۲۱۰/۱۷.

۲۸۸

با توجّه به اين روايت هر چند اين زمان را عصر فضانوردى و تسخير فضا بدانيم، حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه داراى وسيله هاى فضايى مهمّى خواهند بود كه سفينه هاى فضايى در عصر ما در برابر آن ها ناچيز و بى ارزش خواهد بود.

راه يابى به آسمان ها

نه تنها تشكيل حكومت اهل بيتعليهم‌السلام و ظهور قدرت عظيم آن بزرگواران همه مردمان پاك طينتِ جهان را به سوى خود جلب مى كند، بلكه سخن گفتن از فرارسيدن آن روزگار پرشكوه، قلب انسان ها را سرشار از شور و شوق براى هر چه زودتر فرارسيدن آن عصر درخشان، نموده و مجذوب آن روزگار فرخنده مى سازد.

برنامه هاى بزرگ و عظيمى كه در عصر ظهور در سراسر جهان پياده مى شود، هر يك به تنهايى مى تواند ميليون ها نفر از مردم را به سوى خود فرا خواند.

يكى از جريانات بسيار جالب و شگفت انگيز عصر ظهور، راه يابى انسان به آسمان ها و پرواز در فضا و فرود در كرات ديگر مى باشد.

پرواز بر فراز آسمان ها و نشست در كرات آسمانى، از آرزوهاى ديرين انسان بوده و براى دستيابى به آن، كوشش هاى فراوان نموده و ثروت هاى هنگفتى در راه رسيدن به آن مصرف شده است.

آنچه گفتيم راه يابى به آسمان ها از نظر مُلكى بود. نكته بسيار مهمّ و جالب تر اين است كه در آن روزگارِ ناشناخته، نه تنها انسان بر فراز آسمان ها از نظر مُلكى و مادّى به پرواز درمى آيند؛ بلكه از نظر ملكوتى نيز راه به آسمان ها يافته و نظاره گر ملكوت آسمان ها خواهند شد.

همان گونه كه مى دانيم عالم ملك و ملكوت از نظر چگونگى و اهميّت با يكديگر تفاوتِ فراوان دارند؛ به گونه اى كه نمى توان عالم ملك را با عالم

۲۸۹

ملكوت مقايسه نموده و با يكديگر همسنگ بدانيم.

با توجّه به برترى عالم ملكوت از عالم ملك و راه يابى انسان ها در حكومت صالحان به عالم ملكوت، درمى يابيم كه انسان ها در روزگار ظهور از چه عظمت والاى ظاهرى و معنوى برخوردار مى باشند.

خوشا به حال آنان كه عصر درخشان ظهور را درك نموده و در آن روزگار فرخنده زندگى كنند.

خوشا به حال آنان كه از روزگار تيرگى و تاريكى گذشته و در عصر نور و روشنايى نظاره گر جهانى سرشار از شادى و شادمانى خواهند بود.

خوشا به حال آنان كه...

سفرهاى فضايى در عصر ظهور

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در شب معراج كه آن حضرت بر فراز آسمان ها رفته و در عرش با خداوند همسخن شدند، خداوند بزرگ از سفرهاى فضايى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه با رسول گرامى خود سخن گفتند؛ نه تنها از سفرهاى فضايى آن بزرگوار بلكه از تشكيل حكومت واحد جهانى، از تداوم آن تا قيامت، از تحوّلات و دگرگونى هاى عظيم در سراسر گيتى، از پاكسازى جهان از وجود دشمنان و... خبر داده است. در اينجا قسمتى از اين روايت را آورده و سپس به بيان نكته هايى درباره آن مى پردازيم:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

«...فقلت: يا ربّ هؤلاء أوصيائي بعدي؟ فنوديت يا محمّد؛ هؤلاء اوليائي وأحبّائي وأصفيائي، وحججي بعدك على بريّتي، وهم أوصيائك وخلفاؤك وخير خلقي بعدك .

وعزّتي وجلالي لأظهرنّ بهم ديني، ولأعلينّ بهم كلمتي، ولأطهّرنّ الأرض بآخرهم من أعدائي، ولاُملّكنّه مشارق الأرض

۲۹۰

ومغاربها، ولأسخرنّ له الرّياح، ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب، ولاُرقينّه في الأسباب، ولأنصرنّه بجندي، ولاُمدّنّه بملائكتي، حتّى يعلن دعوتي، ويجمع الخلق على توحيدي، ثمّ لأديمنّ ملكه، ولأداولنّ الأيّام بين أوليائي إلى يوم القيامة. »(۱)

گفتم: اى پروردگار؛ اينان اوصياى من بعد از من هستند؟

پس ندا شدم: اى محمّد؛ اينان اولياء من و دوستان من و برگزيدگان من و حجّتهاى من بعد از تو بر خلق من هستند و آنان اوصياء تو و جانشيان تو و بهترين خلق من بعد از تو مى باشند.

سوگند به عزّتم و سوگند به جلالم؛ حتماً دينم را به وسيله آنان ظاهر مى سازم و كلمه خود را به وسيله آنان برتر مى نمايم و حتماً زمين را به وسيله آخرين آنان از دشمنانم پاك مى سازم و حتماً او را مالك بر مشرق هاى زمين و مغرب هاى آن مى گردانم و حتماً بادها را در تسخير او درمى آورم و حتماً ابرهاى سخت را براى او رام مى سازم و حتماً او را در وسيله ها بالا مى برم و حتماً او را با لشكر خودم يارى مى نمايم و حتماً او را به وسيله ملائكه خود مدد مى كنم تا دعوت مرا آشكار ساخته و همه خلق را بر اعتقاد به توحيد و يكتايى من گرد آورد. سپس ملك او را پايدار ساخته و ايّام را تا روز قيامت ميان دوستانم مى گردانم.

همان گونه كه ديديد، در اين روايت از مطالب مهمّى صحبت شده است: از عظمت مقام ائمّه اطهارعليهم‌السلام ، از فضيلت و برترى آنان، از ظاهر شدن دين اسلام توسّط آنان، از پاكسازى زمين از دشمنان به وسيله آخرين آنان، از ابرهاى فضانورد، از وسيله هاى صعود به آسمانها، از ارتش خداوند، از معتقد شدن همه خلق بر يكتايى خداوند و از حكومت واحد جهانى و پايدارى آن تا روز قيامت و...

____________________

۱. بحار الأنوار: ۳۱۲/۵۲.

۲۹۱

نكته هاى جالبى در روايت

در اين روايت، نكته هاى جالبى وجود دارد كه با تأمّل در آن مى توان به برخى از نكته هاى مهمّ دست يافت:

۱ - در اين روايت اين جمله كه خداوند مى فرمايد: «لاُسخّرنّ له الرياح، ولاُذلّلنّ له السحاب، ولاُرقّينّه في الأسباب »، دليل بر اين نكته است كه صعود آن حضرت به آسمان ها با وجود جسمانى آن حضرت است، همان گونه كه معراج رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جسمانى بوده است. يعنى رفتن آن بزرگوار به آسمان ها با قالب مثالى نيست، همانگونه كه مقصود از صعود بر فراز آسمان ها صعود روحى نيست. زيرا اگر رفتن آن حضرت به آسمان ها صعود روحى باشد و يا با قالب مثالى صورت گيرد، نيازى به سحاب صعاب و يا اسباب نيست. براى رفتن روح و يا قالب مثالى به آسمان ها لازم نيست از وسيله هاى فضايى استفاده شود.

۲ - نكته جالب ديگرى كه از اين روايت برداشت مى كنيم اين است: اگرچه آن حضرت اگر اراده كنند براى صعود جسمانى به آسمان ها هم نيازى به اسباب و وسيله هاى فضايى ندارند بلكه مى توانند بدون وسيله ظاهرى و يا با استفاده از براق كه مخصوص رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده و در اختيار آن حضرت است استفاده كنند. و در روايت كه تعبير به اسباب و وسيله ها شده دليل بر آن است كه رفتن آن حضرت به آسمان ها توسّط يك وسيله انحصارى همانند براق نيست بنابراين لفظ اسباب و وسيله ها ظهور در اين دارد - به خاطر تعدّد وسيله ها و جمع بودن لفظ اسباب - كه آن حضرت از يك وسيله انحصارى مانند «براق» استفاده نمى فرمايند.

جالب توجّه است كه لفظ «سحاب صعاب» و ابرهاى سخت نيز به صورت جمع آورده شده است.

۳ - اين نكته را نيز استفاده مى كنيم كه در روزگار ناشناخته ظهور براى

۲۹۲

فضانوردى و رفتن به آسمان از وسيله هاى گوناگون استفاده مى شود كه در اين روايت به سه نوع آن تصريح شده است:

الف) «لاُسخّرنّ له الرياح »؛ رياح را حتماً در تسخير او قرار مى دهيم.

در قرآن كريم از حضرت سليمان و بساط عظيم او كه بادها بساط او را با صدها نفر به آسمان مى بردند، سخن به ميان آمده است.

قدرت بادها و طوفان هاى شديد بسيار شگفت انگيز است كه تسخير آن ها به معناى در اختيار داشتن آن ها و كنترل آن ها مى باشد.

در عصر ما هيچگاه دانشمندان نتوانسته اند طوفان ها را مهار كنند و از قدرت آن ها استفاده كنند، ولى بنابر آيات قرآن كريم حضرت سليمان قدرت بر چنين كارى را داشته است.

حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه - كه ولايت بر همه چيز دارند - با كنترل آن ها نه تنها آثار منفى آن ها را از بين مى برند، بلكه با تسخير آن ها و تسلّط بر آن ها از آن ها استفاده مثبت مى نمايند.

ب) «ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب »؛ و حتماً ابرهاى سرسخت را، براى او رام مى كنيم.

بديهى است ابرهاى نورى و قدرت هاى شگفت انگيز آن ها غير از رياح مى باشند.

ج) «ولاُرقينّه في الأسباب »؛ و حتماً در وسيله هاى فضايى او را بالا مى بريم.

جالب توجّه است كه در اين جمله از كلمه «فى» استفاده شده كه به معناى اين است كه آن حضرت در ميان وسيله هاى فضايى قرار مى گيرند و اگر مقصود از اسباب همان «سحاب صعاب» مى بود بايد كلمه «على» به كار برده مى شد يعنى سوار بر ابرها مى شود نه در ابرها.

۴ - علاوه بر نكته هاى فراوان ديگرى كه در اين روايت وجود دارد، توجّه

۲۹۳

به اين نكته بسيار مهمّ است كه خداوند در اين حديث قدسى پس از سوگند ياد نمودن به عزّت و جلال خود تمام مطالبى را كه براى رسول گرامى خود بيان فرموده است با «لام» و با «نون» تأكيد آورده است كه اين ها همه دليل بر اين نكته است كه جرياناتى كه در اين روايت به آن ها تصريح شده، مانند رفتن آن حضرت به آسمان ها توسّط وسيله هاى فضايى و... قطعاً و صد در صد در عصر درخشان ظهور واقع خواهد شد و قابل هيچ گونه شكّ و ترديد نمى باشد.

۵ - نكته بسيار جالب ديگرى كه از روايت استفاده مى كنيم اين است: در تسخير بودن همه ابرهاى صعاب و تمامى اسباب ها و وسيله هاى فضايى، تنها براى استفاده شخص آن حضرت نيست؛ بلكه تعدّد و فراوان بودن آن ها دليل بر آنست كه اصحاب و ياوران و هر كسى را كه آن حضرت اراده فرمايند از اين وسايل استفاده خواهد كرد و در اختيار آن ها قرار خواهد گرفت.

همان گونه كه حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام بعضى از اصحاب خود مانند سلمان و... را با ابرهاى فضانورد به آسمان ها بردند و صعود و عروج آن ها به آسمان تا آن حدّ بود كه كره زمين براى آنان به اندازه گردويى ديده مى شده.(۱)

بديهى است صعود آن ها به آسمان ها بيشتر از فاصله اى است كه ميان ماه و كره زمين هست يعنى آنان خيلى بالاتر از كره ماه، به آسمان صعود نموده اند؛ زيرا با اينكه ماه از زمين بسيار كوچكتر است از اندازه يك گردو بزرگتر ديده مى شود. پس فاصله آن ها تا زمين خيلى بيشتر بوده از فاصله اى كه ميان ماه و كره زمين وجود دارد.

۶ - از آنچه گفتيم چنين نتيجه مى گيريم كهحكومت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه فراتر از يك حكومت عدل جهانى در سراسر گيتى است ؛ زيرا خداوند پس از بيان اين نكته كه تمامى شرق و غرب زمين در عصر شكوهمند ظهور در

____________________

۱. و همچنين حضرت سليمانعليه‌السلام كه افراد او بر بساط آن حضرت نشسته و او به بادها دستور مى داد بساط را با تمامى افراد به آسمان بالا برد كه جريان آن در قرآن مجيد بيان شده است.

۲۹۴

تحت سيطره قدرت و ولايت آن حضرت خواهد بود، سفرهاى فضايى و وسيله هاى گوناگون فضانوردى در آن زمان را بيان مى كند.

بنابراين، علاوه بر ملكوت آسمان ها در عصر درخشان ظهور، از نظر ملك نيز آسمان در آن روزگار فرخنده در اختيار حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه خواهد بود.

۷ - نكته بسيار مهمّ ديگرى كه از اين روايت استفاده مى كنيم با توجّه به عظمت جهان آفرينش و گستردگى فضا و آسمان ها، لفظ «اسباب السّماوات» كه در اين روايت به كار رفته است، دليل بر اين نكته بسيار مهمّ است كه سفينه ها و وسيله هاى فضايى كه در آن عصر شكوهمند آسمان پهناور را طى مى كند، بايد وسيله هايى باشند كه فراتر از سرعت نور باشند.

پس تعبير به «اسباب السماوات»؛ (وسيله هايى كه آسمان ها را مى پيمايد) وجود وسيله هاى فضايى برتر از سرعت نور را ثابت مى كند؛ به گونه اى كه از جاذبه مادّه و مكان گذشته و به محدوديّت زمان گرفتار نباشد. اين خود از اصول اساسى در پيشرفت هاى فضايى است.

آشنايى با موجودات آسمانى

لازمه سفرهاى فضايى، آشنا شدن با موجودات آسمانى است؛ زيرا در آسمان ها نيز افرادى زندگى مى كنند.

ائمّه اطهارعليهم‌السلام در ميان گفتارهاى خود درباره موجودات آسمانى كه در كهكشانها وجود دارند، سخنانى فرموده اند، روايتى كه مى آوريم يكى از آنهاست: امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام : «لهذه النّجوم الّتي في السماء مدائن مثل المدائن الّتي في الأرض(۱)

____________________

۱. بحار الأنوار: ۵۸/۹۱.

۲۹۵

حضرت اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمودند: براى ستارگانى كه در آسمان هستند شهرهايى است همانند شهرهايى كه در زمين وجود دارد.

اين روايت به خوبى نشان دهنده اين حقيقت است كه در ستارگان فراوانى كه در آسمان وجود دارد، موجودات آسمانى زندگى مى كنند و همانند انسان هايى كه در زمين شهرهايى را براى خود بنا نموده اند، داراى شهرها، ساختمان ها و... مى باشند.

در روايت ديگرى ابوبصير مى گويد:

«سألته عن السماوات السبع، فقال: سبع سماوات ليس منها سماء إلّا وفيها خلق، وبينها وبين الاُخرى خلق حتّى ينتهي إلى السابعة .

قلت:والأرض .

قال:سبع، منهنّ خمس فيهنّ خلق من خلق الربّ، واثنتان هواء ليس فيهما شي ء(۲)

از امام صادقعليه‌السلام درباره آسمان هاى هفتگانه سؤال كردم، حضرت فرمودند: هفت آسمان است كه در ميان آن ها آسمانى نيست مگر آن كه در آن مخلوقاتى وجود دارد و بين آن آسمان تا آسمان ديگر (در فضا) آفريده هايى وجود دارد، تا به آسمان هفتم منتهى گردد.

پرسيدم: زمين چگونه است؟

فرمودند: زمين هفت تاست در پنج تا از آن ها مخلوقات وجود دارند و در دو تاى ديگر هواست و در آن دو چيزى وجود ندارد.

وسايل تبليغاتى جهان كه هميشه دم از پيشرفت و تكامل مى زنند هنوز وسيله اى را كه داراى سرعت نور باشد، در اختيار ندارند. و بر فرضى كه به چنين وسيله اى دست يابند، براى رفتن به كراتى كه ميلياردها سال نورى با ما فاصله دارند چه خواهند كرد؟!

____________________

۱. بحار الأنوار: ۵۸/۹۷.

۲۹۶

بديهى است كه به عمر چند ميليارد ساله نياز خواهند داشت. اين خود دليل روشن و آشكار ديگرى است كه براى سفر به فضاهاى دوردست بايد به قدرتهاى فرامادّه، دست يافت و اين همان نكته اى است كه از قرنها پيش خاندان وحىعليهم‌السلام به آن اشاره فرموده اند.

استفاده از قدرت هاى فرامادّه

در ميان آيات قرآن و رواياتى كه از خاندان وحىعليهم‌السلام به ما رسيده است، در موارد متعدّد، از قدرت هاى فرامادّه سخن گفته شده؛ به گونه اى كه از نظر قرآن و روايات نه تنها استفاده از قدرت هاى فرامادّه ممكن مى باشد، بلكه در موارد متعدّد واقع شده و صورت عملى به خود گرفته است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بيت آن بزرگوار، با فرهنگ متعالى و برنامه پيشرفته اى كه بر مردم جهان ارائه كرده اند، تنها از امكان استفاده از قدرت هاى فرامادّه سخن نگفته اند، بلكه وقوع آن را نيز براى جامعه بشريّت بيان نموده اند.

نكته هاى عالى و ناب در قرآن و روايات فراوان است كه يكى از آن ها استفاده از قدرت هاى فرامادّه بلكه وقوع آنست.

استفاده از قدرت هاى فرامادّه از روزگاران گذشته بوده و قرآن كريم نمونه هاى متعدّدى از آن ها را بيان نموده است. در رواياتى كه از خاندان وحىعليهم‌السلام رسيده است نيز به موارد بسيارى از آن ها تصريح شده است.

به اين جهت چون جامعه بشرى در عصر پيشرفته ظهور برخوردار از تكامل فكرى و معنوى است، استفاده از قدرت هاى فرامادّه در آن عصر درخشان به اوج خود خواهد رسيد.

عصر ظهور، عصر بهره بردارى از قدرت هاى فرامادّه است.

۲۹۷
۲۹۸

مدارك كتاب

قرآن كريم

الف) كتاب ها:

۱ -آمارها پرده برمى دارند : اصغر جدائى، نشر نور السجّادعليه‌السلام - قم، چاپ اوّل، بهار ۱۳۸۳

۲-آينده جهان (مجموعه جهان در قرن بيست و يكم): سارا آنجليس و كولين آتلى، مترجم: داود شعبانى داريانى، نشر پيدايش - تهران، چاپ اوّل، زمستان ۱۳۸۱

۳ -آية الكرسى، پيام آسمانى توحيد : محمّد تقى فلسفى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران چاپ چهارم، سال ۱۳۸۲

۴ -إثباة الهداة : شيخ حرّ عاملى، دار الكتب الإسلاميّة - تهران، چاپ سوّم، پائيز ۱۳۶۴

۵ -إحقاق الحقّ : قاضى نوراللَّه تسترى، منتشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى - قم

۶ -الإرشاد : شيخ مفيدرحمه‌الله ، منشورات مكتبه بصيرتى - قم

۷ -استاد عشق : ايرج حسابى، نشر وزارت ارشاد - تهران، چاپ بيست و دوّم، سال ۱۳۸۳

۸ -اصول كافى : مرحوم كلينى، دار الكتب الإسلاميّه - تهران

۹ -إعلام الورى : شيخ ابى على فضل بن حسن طبرسى، مؤسّسه آل البيتعليهم‌السلام - قم، چاپ اوّل، ربيع الأوّل ۱۴۱۷ ه ق

۱۰ -اينشتين : حبيبه جعفريان، نشر سروش - تهران، چاپ دوّم، سال ۱۳۸۳

۲۹۹

۱۱-بازگشت به ستارگان : اريك فون دنيكن، مترجم: مسعود نوده فراهانى، نشر برهمند، چاپ اوّل

۱۲-بحار الأنوار : علاّمه محمّد باقر مجلسىرحمه‌الله ، منشورات مكتبه اسلاميّه - تهران، چاپ رمضان المبارك ۱۳۹۳ ه ق

۱۳-بشقاب پرنده : ترجمه و تنظيم: پ زرنگار، انتشارات زرّين - تهران

۱۴-بصائر الدرجات : محمّد صفّار قمى، منشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى - قم، ۱۴۰۴ ه.ق

۱۵ -پرسش هاى عجيب، پاسخ هاى عجيب تر : ا.جى.آرمسترانگ، ترجمه پريسا همايون روز، نشر كتابهاى قاصدك وابسته به مؤسّسه نشر و تحقيقات ذكر - تهران، چاپ دوّم، بهار ۱۳۸۰

۱۶ -تاريخ كوفه : سيّد حسين براقى نجفى، مترجم: سعيد رادرحيمى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس، چاپ اوّل، سال ۱۳۸۱

۱۷ -تاريخ ناشناخته بشر : روبر شارو، مترجم: هوشيار رزم آرا، نشر سپنج - تهران، چاپ اوّل، زمستان ۱۳۶۸

۱۸ -تحليلى از آراى جابر بن حيّان : دكتر زكى نجيب محمود، مترجم: حميدرضا شيخى، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس، سال ۱۳۶۸

۱۹ -التشريف بالمنن في التعريف بالفتن المعروف بالملاحم والفتن : سيّد بن طاووس، نشر مؤسسّه صاحب الأمرعليه‌السلام - قم، چاپ اوّل، ۱۵ شعبان ۱۴۱۶ ه ق

۲۰ -توانايى هاى خود را بشناسيد : ويكتور پكليس، ترجمه محمّد تقى فرامرزى، نشر پارسا - تهران، چاپ اوّل، سال ۱۳۷۳

۲۱ -جهان در ۵۰۰ سال آينده : آدريان برى، مترجم: دكتر كوشيار كريمى طارى، نشر نسل نوانديش - تهران، چاپ اوّل، زمستان ۱۳۷۸

۲۲ -الخرائج والجرائح : قطب الدين راوندى، مؤسّسة الإمام المهديعليه‌السلام - قم،چاپ اوّل، سال ۱۴۰۹ ه.ق

۲۳ -دايرة المعارف (هزار و يك نكته جذّاب): مهدى وفائى، نشر وفائى - قم، چاپ اوّل، سال ۱۳۸۲

۲۴-دلائل الإمامة : محمّد بن جرير بن رستم طبرى، مؤسّسه بعثت - قم، چاپ اوّل، سال ۱۴۱۳ ه.ق

۳۰۰