دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)0%

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه
صفحات: 304

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد مرتضى مجتهدى سيستانى
ناشرین: نشر الماس
گروه: صفحات: 304
مشاهدات: 109488
دانلود: 2358

توضیحات:

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 304 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 109488 / دانلود: 2358
اندازه اندازه اندازه
دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

دولت کریمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسنده:
ناشرین: نشر الماس
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

ولى در آن عصر درخشان نشانى از محروميّت وجود نخواهد داشت و امكان شركت در خانه خدا و ساير اماكن عبادى براى همگان خواهد بود. به اين جهت شركت مردم بسيار زياد خواهد بود.

به اين دليل پيام حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه به همه زائران خانه خدا خواهد رسيد كه كسانى كه اعمال واجب خود را انجام داده اند باعث محروميّت و يا زحمت ديگران نشوند.

اين اوّلين برنامه عدالتِ جهانى است كه از ابتداى ظهورِ آن حضرت به آن عمل مى شود.

عدالتِ فراگير و همه جانبه

همان گونه كه در روايات وارد شده، در عصر ظهور ظلم و ستمگرى از صحنه گيتى برچيده مى شود و عدل و داد در سراسر جهان گسترده مى شود. در آن روزگار نشانه اى از ظلم و جنگ و خونريزى باقى نمى ماند و جامعه بشريّت در پرتو حكومت جهانى حضرت ولىّ عصر ارواحنا فداه در كمال راحتى و آرامش به سر مى برد.

اين حقيقتى است كه از هزاران سال پيش، وعده فرا رسيدن چنين روزى به مردم داده شده و جهان سرانجام شاهد چنين روزگار پرشكوهى خواهد بود.

در اين مسأله هيچ گونه ترديد و ابهامى وجود ندارد؛ زيرا لازمه تكامل عقل ها، بازگشت به فطرت اصيل انسانى و پاك شدن طينت ها است كه اين جريان در روزگار درخشنده ظهور محقّق مى شود و چنين وضعيّتى را در جهان به وجود مى آورد.

اجراى عدالت و لزوم تحوّل در حيوانات

نكته اى كه در اينجا به ذهن مى آيد اين است كه وضع حيوانات در آن روزگار چگونه خواهد بود؟

آيا درندگان مى توانند انسان مظلومى را از پاى درآورند و به زندگى او پايان

۴۱

بخشند؟ اگر چنين است چگونه مى گوييم در آن زمان ظلم و ستم جامعه بشريّت را تهديد نمى كند و نشانه اى از خونريزى باقى نمى ماند؟

با توجّه به اين حقيقت كه عصر ظهور يوم اللَّه است و روزگار حكومت الهى بر صحنه گيتى است، چگونه ممكن است تحوّلى در حيوانات به وجود نيايد و درندگان همچنان به درندگى خود ادامه دهند؟!

آرى؛ لازمه عدل جهانى كه در عصر درخشان حكومت الهى حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه در جهان گسترده مى شود، امنيّت جهان و در امان بودن جهانيان از هر گونه شرّ و طغيان و ستمگرى است.

امنيّت جهان در آن روزگار فرخنده - كه در روايات بسيار بر آن تأكيد شده است - در صورتى امكان پذير است كه خوى درندگىِ درندگان از آن ها گرفته شود و حيوانات موذى به گونه اى ديگر زندگى نموده و در آن ها تحوّلى اساسى و دگرگون كننده ايجاد شود. و گرنه با اين همه درندگى كه در حيوانات غير اهلى - در سراسر گيتى از اعماق درياها گرفته تا فراز كوه هاى بلند - وجود دارد، چگونه انسان ها و همچنين حيوانات ضعيف از شرّ آنان در امان خواهند بود؟! مگر نه اين است كه در كلمات اهل بيتعليهم‌السلام درباره توصيفِ آن روزگار وارد شده است كه امنيّت جهانى تمام نقاط جهان را فرا خواهد گرفت؟!

رام شدن حيوانات

اكنون به بعضى از رواياتى كه در اين باره وارد شده توجّه كنيد:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بشارات فراوانى در رابطه با حكومت امام عصر ارواحنا فداه و ويژگى هاى آن حضرت و شگفتى هاى عصر ظهور بيان فرموده اند و از تحوّلات و دگرگونى هاى مهمّى كه در آن زمان در جهان و جهانيان - و از آن جمله در حيوانات - واقع مى شود، خبر داده اند. آن حضرت در يكى از خطبه هاى خود چنين فرمودند:

۴۲

«...وتُنزع حُمَة كلّ دابّة حتّى يدخل الوليد يده في فم الحَنَش فلايضرّه، وتلقى الوليدة الأسد فلايضرّها، ويكون في الإبل كأنّه كلبها، ويكون الذئب في الغنم كأنّه كلبها، وتملأ الأرض من الإسلام، ويُسلب الكفّار ملكهم، ولايكون الملك إلاّ للَّه وللإسلام، وتكون الأرض كفاثور الفضّة تنبت نباتها كما كانت على عهد آدم؛ يجتمع النفر على القِثّاء فتشبعهم، ويجتمع النفر على الرُّمّانة فتشبعهم ويكون الفرس بدُرَيْهمات(۱)

گزند هر جنبنده اى گرفته مى شود؛ به طورى كه طفل كوچك دست خود را در دهان افعى مى نمايد و به او ضرر نمى رساند. و بچّه خردسال با شير روبرو مى شود و به او آسيبى نمى رساند. و شير در ميان شتران است كه گويا سگ آن ها مى باشد و گرگ در ميان گوسفندان است كه گويا سگ آن هاست. و اسلام تمام زمين را فرا مى گيرد و ملك كفّار از آنان گرفته مى شود و حكومتى جز براى خدا و اسلام نيست و زمين همچون خوانى از نقره است، گياهش را مى روياند همان گونه كه در عصر آدم مى روييد. چند نفر در خوردن يك خيار جمع مى شوند و همه آنان را سير مى كند و چند نفر در خوردن يك انار جمع مى گردند و همه آنان را سير مى كند. و قيمت يك اسب به چند درهمِ اندك مى باشد.

به نكته هاى مهمّى كه در اين روايت درباره تحوّلات جهان در عصر درخشان ظهور وجود دارد توجّه كنيد:

۱ - درندگى از حيوانات درنده گرفته مى شود.

۲ - حيوانات درنده و وحشى همچون شير و گرگ، اهلى شده و در ميان شتران و گوسفندان راه مى روند.

۳ - ثروت و همه اموال كفّار - آنان كه به كفر خود باقى مى مانند - از آنان گرفته مى شود.

____________________

۱. التشريف بالمنن: ۲۹۹.

۴۳

۴ - حكومتى جز براى خداوند وجود ندارد و فقط اسلام در آن زمان در جهان فرمانروايى مى كند.

۵ - بركت در آن زمان آنچنان زياد مى شود كه ميوه ها چند برابر حالا شده به گونه اى كه يك دانه ميوه، مانند خيار و انار چند نفر را سير مى كند.

۶ - ارزانى فراگير مى شود به طورى كه يك اسب به چند درهمِ اندك خريد و فروش مى شود.

بنابراين؛ حكومت جهانى اسلام، بركت هاى شگفت آسمانى، پيشرفت اقتصادى، توسعه كشاورزى، رام شدن درندگان و گزندگان و... از ارمغان هاى عصر درخشان ظهور است كه در اين روايت نويد آن را پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جهانيان اعلام نموده اند.

رام شدن حيوانات وحشى و در امان بودن از درندگان، از نعمت هايى است كه در عصر رهايى واقع مى شود. اين دگرگونى و تحوّل در حيوانات، بر اثر ظهور قدرت ولايت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه و تصرّف آن بزرگوار در موجودات آن زمان است.

نه تنها رام شدن حيوانات، بلكه بركت هاى زمينى و آسمانى كه در آن زمان بر مردمان نازل مى شود، و همچنين هر گونه تحوّل، تكامل و پيشرفت در زمينه هاى گوناگون، بر اثر ظهور قدرت و ولايت آن بزرگوار مى باشد.

زيرا همان گونه كه مى دانيم مقصود از مسأله ظهور، تنها ظهورِ شخص آن بزرگوار از نظر مادّى و جسمانى نيست؛بلكه مقصود، ظهور آن حضرت با به كار گرفتن قدرت ولايت و تصرّف در عالم مى باشد. به همين دليل با ظهور آن بزرگوار تصرّفات آن حضرت در عالمِ تكوين ظاهر مى شود و بر اثر آن، همه مردمان شاهد تحوّلات عجيب در سراسر جهان خواهند شد.

حضرت امام صادقعليه‌السلام مى فرمايند:

۴۴

«ينتج اللَّه تعالى في هذه الاُمّة رجلاً منّي وأنا منه، يسوق اللَّه تعالى به بركات السّماوات والأرض، فينزل السّماء قطرها، ويخرج الأرض بذرها، وتأمن وحوشها وسباعها، ويملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً، ويقتل حتّى يقول الجاهل: لو كان هذا من ذرّيّة محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لرحم(۱)

خداوند در اين امّت مردى را به دستاورد و نتيجه مى رساند كه از من است و من از اويم. خداوند به وسيله او بركت هاى آسمان ها و زمين را جارى مى سازد.

پس آسمان بارانش را مى بارد و زمين روييدنى و بذرش را خارج مى سازد، حيوانات وحشى و درنده زمين امن - و رام - مى شوند و زمين را سرشار از قسط و عدل مى سازد همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد. و مى كشد تا آنجا كه جاهل بگويد: اگر اين از فرزندان محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى بود هر آينه رحم مى كرد.

در روايتى كه نقل كرديم، تعبير جالب توجّهى از امام صادقعليه‌السلام نسبت به امام زمان ارواحنا فداه نقل شده، در آن روايت امام صادقعليه‌السلام مى فرمايند: «رجلاً منّي وأنا منه ؛» مردى كه از من است و من از اويم.

اين تعبير جالبى است كه بيانگر تجليل امام صادقعليه‌السلام از امام عصر ارواحنا فداه مى باشد. و اين همان تعبيرى است كه حضرت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره امام حسن و امام حسينعليهما‌السلام نموده اند.

نكته هاى ديگرى كه در اين روايت وجود دارد عبارت است از:

۱ - نازل شدن بركت هاى آسمان و زمين.

۲ - فراوانى باران هاى نافع.

۳ - وسعت يافتن سبزه زارها و روييدن گياهان و... كه دليل بر رشد اقتصادى و وسعت كشاورزى است.

____________________

۱. الغيبة شيخ طوسىرحمه‌الله : ۱۱۵.

۴۵

۴ - رام شدن حيوانات وحشى و درنده.

۵ - سرشار شدن جهان از قسط و عدالت.

۶ - كشته شدن دشمنان خاندان وحىعليهم‌السلام .

۷ - گفتار امام صادقعليه‌السلام در پايان روايت- ويقتل حتّى يقول الجاهل ... - دليل است بر اين كه اعتراض كننده از مخالفين مى باشد؛ زيرا مى گويد: اگر اين شخص از نسل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى بود رحم مى كرد. از اين گفتار معلوم مى شود كه او معتقد به حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و رحيم بودن آن حضرت مى باشد و به امامت امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه اعتقاد ندارد و به اين جهت به رفتار آن بزرگوار اعتراض مى نمايد، و اين قرينه بر آن است كه كشتار در ميان آنان مى باشد.

اكنون به اصل مطلب پرداخته، و جريان رام شدن حيوانات وحشى را كه در روايات خاندان وحىعليهم‌السلام به آن تصريح شده، ادامه مى دهيم:

بر اساس روايات، در دستگاه گوارش حيواناتِ درنده، تحوّلاتى ايجاد مى شود كه از گوشتخوارى رويگردان مى شوند و گياهخوار مى گردند.

با اين بيان روشن مى شود كه خوى درندگى و خونريزى از درندگان گرفته مى شود و آن ها با خوردن گياهان، احتياجات غذايى خود را برطرف مى سازند.

حضرت امام حسن مجتبىعليه‌السلام مى فرمايند:

«تصطلح في ملكه السباع ».(۱)

(در حكومت حضرت مهدىعليه‌السلام ،) درندگان با يكديگر در صلح و آرامش خواهند بود.

و حضرت اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام مى فرمايند:

«اصطلحت السباع والبهائم ».(۲)

درندگان و چهارپايان در صلح و آرامش خواهند بود.

____________________

۱. بحار الأنوار: ۵۲/۲۸۰.

۲. بحار الأنوار: ۵۲/۳۱۶.

۴۶

اين گونه مسائل از نظر افرادى كه با روزگار كنونى قلب خود را پيوند زده اند و نمى توانند به برتر از آنچه وجود دارد نظاره كنند، مشكل و تحمّل آن سخت است؛ ولى براى كسانى كه مى توانند به جهانِ آينده با ديدگانى آشنا به مسايل آينده جهان بنگرند، آسان است؛ زيرا مى دانند تحوّلات و دگرگونى هاى عجيبى كه در زمين و زمان ايجاد مى شود، در موجودات كره زمين تأثيرات شگفتى مى گذارد و روزنه هاى پيشرفت و تكامل را به روى همه موجودات مى گشايد.

با توجّه به اين حقيقت، چه بُعدى دارد كه انسان ها بر اثر تقويت اراده و قدرت يافتن در تلقين خواسته هاى خود، حتّى حيوانات را تحت تأثير قرار دهند؟!

همان گونه كه نگاه پرقدرت شيخ بهايى و افرادى همچون او، مس را به طلا تبديل مى كند. در روزگارِ تكامل عقل ها، انسان ها مى توانند اراده خود را بر حيوانات كه داراى شعور هستند القاء نمايند.

اگر ما، مردم آن روزگار را همچون افراد اين زمان بپنداريم، پذيرش اين واقعيّت ها مشكل است؛ ولى همان گونه كه گفتيم:آن روزگار، روزگارِ تكامل عقل ها و زمانِ پرتوان شدن قدرت هاى انسانى است ؛ با توجّه به اين بيان، پذيرش اين گونه جريانات بسيار سهل و آسان مى شود.

تصرّف در مغز و سيستم عصبى حيوانات

اكنون براى نزديك شدن مطلب به برخى از اذهان، به نقل جريانى مى پردازيم كه دليل بر امكان تصرّف و تحوّل در حيوانات است؛ تا روشن شود براى اجراى عدالتِ همه جانبه نياز به دگرگونى در وجود حيوانات است و اين كار به راحتى با تصرّف در مغز و سيستم عصبى حيوانات انجام مى گيرد.

البتّه بايد توجّه داشته باشيم ما براى بيان تحوّلات شگفت انگيز عصر درخشان ظهور نيازى به نقل جرياناتى كه در دوران تاريك غيبت واقع شده،

۴۷

نداريم و جريانى كه مى آوريم براى استدلال به آن، بلكه براى نزديك شدن مطلب به ذهن بعضى از افرادى است كه شايد در دوران تاريك غيبت، غاصبان حكومت الهى با زرق و برق هاى نمايشى خود، در آنان تأثير گذارده باشند.

با توجّه به نكته اى كه گفتيم به اين جريان توجّه كنيد:

شخصى به نام «دل گادو» دست به نمايش دلهره انگيزى زد. ما خلاصه برنامه او را مى آوريم: دژ بزرگ آهنى باز شد و گاو نر عظيم الجثّه اى از درون تاريكى به ميان ميدان جست، و مستقيم به سوى «دل گادو» پيش آمد، حسّاسترين نقطه بدن «دل گادو» را نشانه گرفته بود.

نفس در سينه ده ها هزار تماشاچى و عكّاس و خبرنگار حبس شده بود. چنان دلهره و ترس بر فضا سايه افكنده بود كه گويى كسى را ياراى خروج از اين اقيانوس ترس آميخته به سكوت نبود.

فقط صداى چهار نعل گاوى خشمگين كه به سوى مردى در وسط ميدان مى دويد به گوش مى رسيد.

همه انتظار لحظه اى را مى كشيدند كه «دل گادو» روى شاخ هاى گاو نر به آسمان پرتاب شود يا شاخ هاى تيز سينه او را بشكافد.

با توجّه به اين كه «دل گادو»، نه لباس گاوبازان را به تن داشت و نه شِنل قرمز آنان را و به جاى شمشير يك جعبه كوچك سياه در دست داشت كه يك فرستنده راديويى بود و فقط چند دكمه روى آن نصب شده بود.

گاو با سرعت هر چه تمامتر تا ده قدمى «دل گادو» پيش آمد، نفس ها در سينه ها حبس شده بود، يك لحظه باقى بود تا گاو «دل گادو» را از پا درآورد. تمام چشم ها به يك نقطه دوخته شده بود، هيچ كس نمى دانست چه خواهد شد.

«دل گادو» دكمه اى را فشار داد، گاو روى دو دست چنان ترمز كرد كه چند متر روى شن هاى ميدان كشيده شد. در حالى كه نگاهى به «دل گادو» انداخت

۴۸

بى اختيار برگشت و آهسته و مغموم و بى تفاوت به سوى جايگاه اوّلى خود بازگشت.

مردم هنوز مى ترسيدند كه اگر فرياد بزنند گاو خشمگين برگردد ولى ديگر گاو خشمگين نبود.

«دل گادو» با فرستنده خود از طريق يك سيم بسيار نازك كه به مغز گاو وصل شده بود دستور بازگشت او را صادر كرده بود.

نه تنها با گسيل مقدار كمى الكتريسيته، فرمان برگشت داده شده بود بلكه احساس عصبانيّت گاو را هم به بى تفاوتى و آرامش تبديل كرده بود. گاو به انتهاى ميدان رسيد مجدّداً همه ديدند كه «دل گادو» با دكمه هاى جعبه ور مى رود.

گاو ايستاد نگاهى به «دل گادو» انداخت و دوباره با خشمِ تمام سم هاى خود را به زمين كوفت و با سرعتى بيشتر به سوى او حركت كرد. «دل گادو» خونسرد پشتش را به گاو كرد و به سوى آن طرف ميدان به قدم زدن پرداخت، فقط صداى پاى گاو را مى شنيد، درست در فاصله چند قدمى دكمه مخصوص را فشار داد، در ميان بهت و حيرت و ترس تماشاچيان، گاو بيچاره دوباره ترمز كرد و راه برگشت را در پيش گرفت.

فرياد از جمعيّت برخاست، ولى گاو همچنان خونسرد و آرام مى رفت. آزمايش چندين بار تكرار شد و هر بار با قاطعيّت نشان داده شد كه با تحريك الكتريكى مغز گاو، مى توان اراده حيوان را دستكارى كرد و او را برخلاف ميل و تصميمش به كارى وادار نمود.(۱)

حيوان را با زدن يك آمپول بيهوش مى كنند. پوست سر او را با چاقوى جرّاحى مى برند و باز مى كنند و استخوان جمجمه را با يك مته ظريف سوراخ مى نمايند. سيم نازكى را از درون سوراخ تعبيه شده روانه مغز مى سازند، سر

____________________

۱. عجائب حسّ ششم: ۵۴.

۴۹

سيم را از پوست سر بيرون مى گذارند؛ قسمت جراحى شده را پانسمان مى نمايند تا آثار زخم بكلّى خوب شود.

گيرنده كوچكى كه با باطرى كار مى كند و روى طول موج معيّن امواج را دريافت مى كند به سر سيم وصل مى شود. كار اين گيرنده اين است كه از طريق جارى كردن مقدارى الكتريسيته به مغز حيوان، مغز او را تحريك كند.

به اين ترتيب انسان مى تواند رفتار حيوان را به دلخواه خود با قدرت بيشتر از طبيعى تحت نظر و در اختيار داشته باشد.(۱)

در سال ۱۹۶۰ يك گروه پژوهشى طريقه اى را كشف كرد كه به كمك آن مى توان با ايجاد يك حوزه الكتريكى در خارج به تحريك مغز پرداخت و بدون فرو بردن الكترود در مغز، تمام آثار و آزمايشات تحريك الكترونيكى را كه تا به حال به دست آمده آسانتر و سهلتر انجام داد.(۲)

نيرويى برتر از قدرت الكتريكى

در عصر درخشان ظهور كه دوران تكامل عقل و اراده است، نه نيازى به چاقوى جرّاحى است و نه احتياجى به فرو بردن الكترود در مغز؛ زيرا در آن زمان نيرويى برتر از الكتريك جهان را فرا مى گيرد و تشعشعات انوار ولايت در همه اشياء از جمله مغز حيوانات اثر گذارده و تحوّلى تعجّب آفرين در آنان به وجود مى آورد.

اكنون درباره اين تحوّل شگفت انگيز باهم به سخنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم توجّه كنيم:

حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره تحوّلاتى كه در مغز و سيستم عصبى حيوانات در آن روزگار فرخنده به وجود مى آيد، چنين مى فرمايند:

____________________

۱. عجائب حسّ ششم: ۵۸.

۲. عجائب حسّ ششم: ۶۵.

۵۰

«يقول الرجل لغنمه ولدوابّه: اذهبوا فارعوا في مكان كذا وكذا وتعالوا ساعة كذا وكذا، وتمرّ الماشية بين الزرعين لاتأكل منه سنبلةً ولاتكسر بظلفها عوداً، والحيّات والعقارب ظاهرة لاتؤذي أحداً ولايؤذيها أحد، والسبع على أبواب الدور تستطعم لاتؤذي أحداً ....»(۱)

(در آن روزگار) مرد به گوسفند و چهارپايان خود مى گويد: برويد و در فلان مكان چرا كنيد و در فلان زمان بازگرديد.

(در آن روزگار) حيوانات ميان دو زراعت راه مى روند و از خوشه گياهى نمى خورند و شاخه هاى درختان را با شاخ هاى خود نمى شكنند، مارها و عقرب ها آشكارند و به هيچ كس آزار نمى رسانند و كسى آن ها را اذيّت نمى كند. درندگان براى طلب خوراكى به درب خانه ها مى آيند و احدى را آزار نمى دهند.

بر اساس رواياتى كه در زمينه تكامل و پيشرفت در شعور حيوانات وارد شده است، چهارپايان داراى قدرت درك دستورات مردمان مى شوند و مى توانند فرمان و خواسته هاى صاحبان خود را فهميده و اطاعت نمايند.

به اين جهت بدون آن كه كسى در پى گوسفندان و ساير چهارپايان به راه افتد، زمان و مكان چرا براى آنان تعيين مى شود و آن ها بدون تخلّف طبق دستورات صادر شده از سوى صاحبان خود، به چراگاه مى روند و در زمان تعيين شده بازمى گردند.

نه تنها سخن گفتن انسان با حيوانات ممكن است، بلكه سخن گفتن حيوانات با امامان، پيامبران و اولياى الهى موارد بسيارى دارد كه در تاريخ و سيره آن بزرگواران درج گرديده است.

سخن گفتن گرگ با جناب ابوذرّ كه بعثت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به ابوذرّ خبر داد نمونه اى از آن ها است.

____________________

۱. التشريف بالمنن: ۲۰۳.

۵۱

در روايتى كه نقل كرديم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخن گفتن انسان با چهارپايان را بيان فرموده اند كه آن از ويژگى هاى روزگار ظهور است همان گونه كه در روايات ديگر به آن تصريح شده است.

از آنجا كه حيوانات از قدرت عقل برخوردار نيستند، در عصر درخشان ظهور در مغز و سيستم عصبى آن ها تصرّف مى شود؛ زيرا تصرّف در سيستم عصبى حيوانات و تغيير و تحوّل در آن، مى تواند در اعمال و رفتار حيوانات تغييرات مهمّى ايجاد كند. پس براى تغيير در رفتار حيوانات و دگرگون ساختن كارهاى آنان بايد در سيستم عصبى آن ها تصرّف نمود.

در جهان آفرينش، حيوانات به گونه اى خلق شده اند كه تغيير در سيستم عصبىِ آن ها، سبب واكنش و انجام رفتارهاى تازه در آن ها مى شود. علّت و منشأ اين تغيير و تحوّل را نظام آفرينشِ الهى در وجود آن ها قرار داده است.

يك پرسش جالب و يك پاسخ مهمّ

فعليّت يافتن قدرت هاى عقلىِ انسان و افزايش نيروهاى آن در عصر درخشان ظهور با دستان شفابخش حضرت مهدى ارواحنا فداه، از مسايلى است كه در روايات خاندان وحىعليهم‌السلام وارد شده و توضيحاتى درباره آن در اين كتاب آمده است.

اكنون اين سؤال پيش مى آيد: تحوّلى كه در حيوانات به وجود مى آيد و تصرّف در سيستم عصبى آن ها و پيشرفتى كه در شعور حيوانى آن ها انجام مى گيرد به چه صورت است؟ درست است كه انسان ها با دستان شفابخش حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه به تكامل عقلى و افزايش قدرت هاى روحى دست مى يابند، ولى تحوّلى كه در حيوانات ايجاد مى شود چگونه انجام مى شود؟

در پاسخ به اين سؤال مى گوييم:

درست است كه ويروس هاى شيطانى مغز انسان ها با دستان شفابخش امام

۵۲

عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه نابود شده و قفل گنجينه هاى عقلى آنان گشوده شده و قدرت هاى نهفته آن شكوفا گرديده و به كار گرفته مى شود؛ ولى بايد به اين نكته مهمّ توجّه داشته باشيم كه تكامل انسان ها در عصر فرخنده ظهور و راه يابى آن ها به قدرت هاى عظيم و شگفت انگيز، عوامل گوناگونى دارد كه مردم به وسيله حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى فرجه به آن نايل مى شوند كه دستان شفابخش آن حضرت يكى از آن عوامل مى باشد.

عوامل اساسى ديگرى نيز در آن عصر درخشان وجود خواهد داشت كه نه تنها جامعه بشريّت، بلكه سراسر گيتى را دگرگون ساخته و تحوّلى شگفت در همه موجودات جهان ايجاد مى نمايد.

نور حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه

يكى از عوامل مهمّ تحوّلات در آن عصر فرخنده، تشعشع انوار تابناك حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى فرجه مى باشد كه سراسر جهان را فرا مى گيرد به گونه اى كه جهان را از روشنايى خورشيد بى نياز مى سازد.

همان گونه كه نور خورشيد در ذرّات جهان داراى اثرات لازم، مهمّ و حياتى است، درخشش نور تابان حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه - كه نور اللَّه هستند - در آن زمان شكوهمند، تأثير و تحوّل عظيمى در اعماق عالم هستى مى گذارد و جهان خاكى را به عالم پاكى تبديل مى نمايد.(۱)

____________________

۱. بحث درباره نور اللَّه و مقام نورانيّت خاندان وحىعليهم‌السلام از معارف عالى اهل بيتعليهم‌السلام است كه متأسّفانه آگاهى جامعه ما درباره آن بسيار اندك است و لازم است براى شناخت آن بحثهاى گسترده و وسيع انجام گيرد.

۵۳

دقّت در زندگى حيوانات

اكنون روشن شده است كه نور و روشنايى روز در زندگانى بسيارى از حيوانات داراى اثر روشن و آشكار مى باشد، ما پس از بحثى فشرده درباره زندگى حيوانات به نقل نمونه اى از آن مى پردازيم:

بررسى، دقّت و جستجو در چگونگى، پيدايش و زندگى ميلياردها حيوان و آشنا شدن با رازهاى آفرينش انواع آن ها، ايمان انسان را به قدرت عظيم آفريننده آن ها بيشتر مى كند.

خداوند كريم همان گونه كه آفرينش انسان ها و زمين را نشانه قدرت خود بيان فرموده، خلقت جنبندگان را نيز نشانه توانايى خويش قرار داده است و مى فرمايد:

( وَمِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَما بَثَّ فيهِما مِنْ دابَّةٍ ) .(۱)

و از نشانه هاى قدرت او آفرينش آسمان ها و زمين است و نيز موجوداتى كه در آن ها خلق و منتشر فرموده و او هر گاه اراده فرمايد قادر بر گرد آوردن آن ها در روز موعودِ قيامت است.

و همچنين مى فرمايد:

( وَفى خَلْقِكُمْ وَما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ) .(۲)

و نيز در آفرينش شما و جنبندگانى كه در سراسر خلقت پراكنده اند، نشانه هايى از قدرت آفريدگار براى آنان كه يقين مى ورزند.

و در سوره انعام درباره اجتماع آنان مى فرمايد:

( وَما مِنْ دابَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَلا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلّا اُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِى الْكِتابِ مِنْ شَيْ ءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ) .(۳)

____________________

۱. سوره شورى، آيه ۲۹.

۲. سوره جاثيه، آيه ۴.

۳. سوره انعام، آيه ۳۸.

۵۴

و هيچ جنبنده اى در زمين نيست و نه هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند، مگر آن كه آن ها هم امّت هايى مثل شما (انسان ها) هستند. ما، در اين كتاب از ذكر هيچ مطلبى فروگذار نكرديم، سپس تمام مخلوقات به سوى پروردگارشان بازگردانده مى شوند.

خداوند در اين آيه شريفه، گروه گروه بودن حيوانات را بيان فرموده است. دقّت در زندگى حيوانات، ايمان و اعتقاد انسان را به وجود خالق و پروردگار قادر محكم مى كند.

ما در اينجا نمونه كوچكى از زندگى گروهى حيوانات را نقل مى كنيم كه شاهد بر گروه گروه بودن آنان مى باشد و نيز دلالت مى كند كهطولانى شدن روز و افزايش زمان تابش نور خورشيد چگونه بر سيستم عصبى آن ها تأثير مى گذارد و آن ها را به واكنش عجيب وادار نموده و در زندگى آن ها تحوّل به وجود مى آورد.

«ميليونها پرنده از انواع مختلف، در آخر تابستان مهاجرت مى كنند و زادگاهشان را به سوى مناطقى كه در زمستان آب و هواى گرمترى دارد، ترك مى كنند. اين پرندگان، بهار سال بعد به سرزمينى كه در آن توليدمثل مى كردند، بازمى گردند.

برخى از پرندگان مهاجر، هر ساله بيش از ۳۲ هزار كيلومتر را مى پيمايند. آن ها راه بازگشت به زادگاهشان را با دقّتى خارق العاده مى يابند. برخى از اين پرندگان، تنها و برخى ديگر به طور دسته جمعى مهاجرت مى كنند.

مهاجرت پرندگان، با تغيير طول روز آغاز مى شود. تغيير طول روز، بر سيستم عصبى آن ها اثر مى گذارد. هنگامى كه روزها كوتاهتر مى شوند، پرندگان پيام عصبى خاصّى دريافت مى كنند كه موجب مى شود به سوى مناطق گرمتر پرواز كنند. زمانى كه طول روز تا حدّ معيّنى افزايش مى يابد، پيام ديگرى به مغزشان ارسال مى شود كه باعث بازگشت آن ها به زادگاهشان مى شود.»(۱)

____________________

۱. پرسشهاى عجيب، پاسخهاى عجيبتر: ۲/۹۸.

۵۵

اميدواريم هر چه زودتر با طلوع نور جهانتاب حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه، در سراسر جهان تحوّلى عظيم به وجود آيد و اتم هاى وجود انسان ها، حيوان ها، نباتات و جمادات حركتى نو را در مسير ترقّى و پيشرفت آغاز نمايد تا روزگارى كه زمين و آنچه در او هست به صورتى برتر تبديل گردد!

۵۶

۲ - قضاوت

۵۷
۵۸

بحثى درباره قضاوت

پس از نابودى و شكست لشكر منافقين و كفّار و نابودى ستمگران جهان و پابرجايى حكومت عدل الهى در سراسر جهان، بايد پرونده هاى ستمگران بررسى شود و در پهنه گيتى هر كس به كسى ظلم و ستم روا داشته است، آن را برطرف نموده و جبران نمايد.

زيرا برطرف ساختن ظلم و ستم در سراسر جهان، تنها به نابود ساختن پادشاهان و حاكمانى كه بر مردم و ملّت خود ظلم مى نموده اند نيست؛ بلكه همه ظالمان اگرچه فقط به يك تن ظلم نموده باشند، بايد به ستم آنان پايان داده شود تا همه مظلومين جهان از زير يوغ ستمگران نجات يابند.

بديهى است بسيارى از كسانى كه به ديگران ظلم نموده اند، خود را ظالم نمى دانند و حاضر نيستند ظلم و ستمى را كه روا داشته اند، بپذيرند. و اين باعث اختلاف ميان ستمگران و مظلومين مى شود؛ زيرا كه ظالم، كار خود را حق جلوه مى دهد و مظلوم آن را ظلمى آشكار مى بيند. و در واقع هر يك خود را مظلوم و ديگرى را ظالم مى شمرد.

در اين گونه موارد در كارى كه انجام داده شده هيچ يك از دو طرف نزاع اختلافى ندارند ولى در اين كه آن كار ظالمانه بوده يا نه اختلاف دارند و در

۵۹

بعضى از موارد ظلم كنندگان ظلمى را كه انجام داده اند انكار مى نمايند و نمى پذيرند كه چنين كارى را انجام داده اند. اينها دو نمونه از مواردى است كه سبب اختلاف ميان دو نفر يا دو گروه مى شود.

در اين گونه موارد، نياز به قضاوت مى باشد تا با يك آگاهى وسيع و علم فراگير، ظالم و مظلوم از يكديگر تشخيص داده شوند و حق مظلوم از ظالم گرفته شود. بديهى است در موارد بسيارى هيچ يك از دو طرف نمى توانند شاهد و گواهى كه براى شهادت مورد پذيرش باشد، بياورند.

در اين صورت بنا بر مسايل فقهى، كار به يمين و سوگند كشيده مى شود كه ممكن است منكر با قسم دروغ و سوگند نابجا، حقّ ديگرى را پايمال نمايد و ظالمانه آن را از دست او بربايد؛ همان گونه كه ممكن است با اقامه بيّنه غير واقعى حقّ صاحب حق پايمال گردد.

بديهى است قضاوتى كه سرانجامش سوگند و قسم باشد، نمى تواند در همه جا حقّ را به صاحب حق بدهد و سايه ظالم را از سر مظلوم كوتاه نمايد.

اوج قضاوت در آغاز ظهور(۱)

همان گونه كه گفتيم آغاز حكومت امام عصر ارواحنا فداه آغاز پاكسازى ها و رفع ظلم و ستم هاست. به اين جهت مسأله قضاوت در آغاز ظهور، بسيار اوج خواهد داشت تا با قضاوت صحيح و عادلانه، حقّ مظلومين از ستمگران گرفته شده و حقّ به حق دار برسد.

جالب توجّه است كه در آن عصر شكوهمند - طبق روايات وارده - قضاوت ها بر اساس واقعيّت ها خواهد بود و ظنّ و گمان در مسأله قضاوت، در آن زمان ارزشى ندارد و كسانى كه در آن روزگار از طرف حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه به عنوان قضاوت در ميان مردم برگزيده مى شوند، از امدادهاى غيبى برخوردار

____________________

۱- این جریان در ابتدای ظهور واقع میشود و بعد از استقرارا حکومت الهی امام زمان اروحناه فداه و اجتماعی که دارای عدالت و انصاف است، جایی برای اختلاف نمی ماند و احتیاجی به قضاوت نیست.

۶۰