یاد آوری
1- بعضی از ما انسانها فقط در اوقات فراغت خود از ((تنبلی )) خوشحال می شویم و احساس سرزندگی می کنیم اگر چه وقتی بی وقفه فعالیت می کنیم نیز خسته و کوفته می شویم ، اما وقتی که مدام در حال استراحت به سر می بریم هم ، خسته و بی حوصله می شویم ((لذت های )) منفعلانه ای مثل مطالعه ، استراحت در خانه ، تماشای برنامه های ورزشی و یا تلویزیون وقتی سرگرم کننده و آرامش بخش است که همیشگی نباشد. اما وقتی گذراندن این سرگرمی ها همیشگی شوند ما را کسل و بی حوصله می کنند و در حقیقت ان معه العسز یسرا
؛ آرامش و آسایش در کنار فعالیت و تلاش و کوشش و سختی است
2- افراد با هوش معمولا برای شاداب بودن و سرزنده بودن نیاز به فعالیت دارند. شاید افرادی که هوش کمتری دارند، بتوانند روزها در زیر آفتاب یکجا یله دهند و بنشینند. و برای لذت بردن از زندگی نیازی به کاری نداشته باشند، اما انسانهای باهوش و پرانرژی نمی توانند برای مدت طولانی شاداب و مشتاق و کامروا بمانند مگر آنکه درگیر کارهای پیچیده ، جذاب و چالش انگیز و مطالعه های مفید و سودمند شوند تا برای رسیدن به ایده آل ها و آرمانهای متعالی خود همواره تلاش کنند.
3- رضایت انسانی تا حدودی مترادف است با مجذوب دیگران و اتفاقات شدن ، یعنی انگیزه داشتن و هدف گرایی و هدفی در زندگی داشتن برخی با هیجانات منفی نامناسب (اضطراب و دلهره ) و نیز برخی با هیجانات مثبت نامناسب (غرق خود شدن ، غرق لذت شدن ، اشباع شهوات ) زندگی خود را سپری می کنند.
تفکر و ادراک ، با تمایلات و حرکت رابطه تنگاتنگی دارند و از یکدیگر مستقل نیستند البته شما نمی توانید افکار خود را به طور کامل کنترل کنید، اما می توانید با مشاهده ، تحلیل ، پرس و جو، تفسیر و بحث و گفتگو تا حد زیادی فرآیند تفکر خود و دیگران را اصلاح کنید. در عین حال با کنترل شدید افکارتان می توانید بسیاری از هیجانات منفی خویش را نیز مهار و تنظیم کنید.
برخی از عقاید غیر عاقلانه که می توان با آن به شدت مبارزه کرد چون غیر عاقلانه و غیر منطقی اند عبارتند از:
1- ((دیگران باید کارهای مرا دوست بدارند و مرا بپذیرند.))
2- ((همیشه باید عملکرد کامل و موفقیت آمیزی داشته باشیم .))
3- ((اگر کارها درست پیش نروند، وحشتناک ، هولناک و خیلی بد خواهند شد.))
منشا بدبختی های انسان در بیرون او نیست : در درون و در طرز تفکر خود فرد نهفته است و بس انسان به جای پیدا کردن راه حل های کامل ، عملکرد کامل و بی اشکال باید دنبال راه حل های عاقلانه و معقول بگردد. عمل فرد باید اصلاح شود.
مبارزه و ستیز با تفکر مطلق گرایانه سلیقه ای ؛
1- اگر با جزم اندیشی بگویید: همه کارهایم باید بی نقص باشد وگرنه افتضاح خواهد شد. مشکلات هیجانی شدید و اضطراب شدیدی پیدا می کنید و بنابراین در عمل و در واقع عملکردتان ضعیف خواهند شد.
اختلالات هیجانی ما از ((باید سازیها)) نشات می گیرد. به عنوان نمونه به سه نوع باید که انسانها برای خود اختراع می کنند. سپس خودشان را مطیع آنها می کنند اشاره می کنیم ؛
1- ((من باید بی نقص باشیم وگرنه آدم وحشتناکی خواهم شد))؛
این نگرش در ما احساس در ما احساس بی کفایتی ، بی ارزشی ، ناامنی ، خودخوری ، اضطراب و افسردگی ایجاد می کند.
2 - ((همه باید با من مهربانانه ، عادلانه و با ملاحظه رفتار کنند وگرنه آدم بدی خواهند بود، در ما احساس عصبانیت ، نفرت ، خصومت و طغیان و بدخلقی و استرس ایجاد می کند.
3 - دست اندرکاران جامعه ، زمان ، موقعیت ، مکان باید اسباب راحتی مرا فراهم کنند و بدون هر گونه زحمت و سختی خواسته هایم را بر آورده سازد، و من نمی توانم و موقعیتی غیر از این را تحمل کنم ، دنیا باید بر وفق مراد من باشد.))
این نگرش ها موجب می شود ظرفیت جوان برای تحمل ناکامی ها کاهش یابد، از زندگی رنج ببرد، به حال خود تاسف بخورد و بی حال و سست و بی انگیزه باشد. هیچیک ، از این اعتقادات بایدی ظاهرا از لحاظ تجربی قابل اثبات و منطقی نیستند.
این جملات همگی جزم اندیشانه و مطلق گرایانه اند و همیشه موجب ناراحتی های هیجانی و روانی جوان شده و منجر به رفتاری مخرب می شوند.
آزردگی رانی ، کمبودهای خودمان ، رفتار دیگران ، سه عنصر اصلی آن چیزی است که معمولا موجب سوء تعبیر و اختلالات هیجانی حاد یا مزمن در جوان می شوند.
با نقد و بررسی و دادن بینش صحیح لازم است جوان هر چه زودتر از بایدهای سلیقه ای خود دست بکشد و در عین حال افکار غیر منطقی و نامعقول خویش را کشف و ریشه کن کند. در هر صورت ، مراقب بایدها باشید! منشا فلسفی مشکلات هیجانی خود را بیابید و آن را در خود و دیگران ریشه کن کنید، مهمترین کار،
1 - دست کشیدن از ارزیابی و قضاوت عجولانه خود و دیگران !
2 - هیچگاه خود یا دیگران را بر اساس نتیجه کارها ارزیابی نکنید.
مثال : چون با دیگران رفتار خوبی می کنم ، پس مطلقا آدم خوبی هستم
مبنا و اساس خوب بودن یا بد بودن را نتیجه کارها ندانیم ، تلاش کردن ، سعی کردن یا نکردن بدانیم ! چیزی باید انتظار داشته باشیم که در اختیار فرد باشد. آگاهی ، سعی و تلاش کردن ، تقوا داشتن ، پشتکار داشتن می تواند منطقا ملاک و معیار ما باشد و از لحاظ منطقی و تجربی قابل اثبات است
3- دیگران را سرزنش نکنید، عمل را ناچیز بشمارید و آن را نقد کنید نه شخصیت دیگران را و بدانید قابل جبران است ، عمل غیر صالح است نه خود فرد، در غیر این صورت به شخصیت و کرامت فرد صدمه وارد می شود زیرا امکان دارد شخص از روی غفلت عمل غیر صالح را انجام داده باشد.
وقتی شما به نتایج بایدهای غیر منطقی مواجه می شوید و عصبانی و ناراحت می شوید، چنین احساسی شما را محاصره کرده و ناامید می شوید و از کارها سستی می ورزید و بی حال و بی انگیزه ، شوق کار را از دست می دهید. باید توجه داشت که عقاید مذهبی پشتوانه عقلی دارد و آنچه که مذموم است عقایدی است که پشتوانه عقلی ، منطقی ندارد و صرفا تصورات و تخیلات و وسوسه ها و خطرات قبلی است که ریشه غیر منطقی داشته است