آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)

آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)0%

آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو) نویسنده:
گروه: تعلیم و تربیت

آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: رضا فرهاديان
گروه: مشاهدات: 5357
دانلود: 2117

توضیحات:

آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 49 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5357 / دانلود: 2117
اندازه اندازه اندازه
آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)

آنچه یک جوان باید بداند (ویژه جوانان دانشجو)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

روابط آزاد

اسلام به خطرات ناشی از روابط و اصطلاح ((آزاد)) دختر و پسر کاملا آگاه است و نهایت مراقبت را در روابط و برخوردهای دختران و پسران دارد، تا حدی که منجر به انحراف و فساد نشود و طرفدار مشارکت دختران و پسران در جامعه به شکل معقول و با حفظ حریم است

اسلام ، در عین این که اجازه شرکت در محافل ، مدارس ، دانشگاه ها، مساجد و... را به جوانان دختر و پسر می دهد، دستور می دهد که به صورت مختلط نباشد و محل نشست و برخاست ها از یکدیگر جدا باشد.

پیامبر اکرم( صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) در زمان زندگی خویش دستور دادند که در ورودی زنان به مسجد از در ورودی مردان ، جدا باشد. و نیز نقل شده است که پیامبر اکرم( صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) آن زمان که مسجدشان یک در داشت ، فرمودند که شب هنگام که نماز تمام می شود نخست خانم ها از مسجد خارج شوند و بعد، مردها. پس می بینیم که در روزگار پیامبر( صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) نیز زنان در کنار مردان ، در صحنه های اجتماعی از جمله مساجد، و حتی ساعتی از شب گذشته ، حضور دارند؛ اما عمدا از زمینه های پیدایش کشش هایی جنسی ، تا نهایت ممکن ، کاسته می شود.

راهنمایی هایی که در احادیث و آیات برای حریم گرفتن دختر از پسر و زن از مرد در ارتباطات و روابط اجتماعی بیان شده است ، بیانگر این حقیقت است که از نظر روانی - تربیتی ، رها کردن دختر و پسر در فضای جذابیت و کشش متقابل در مناسبات و روابط، سخت زیانبار است و بلکه پل یا گردنه ای است که پهلوان ها نیز در آن می لغزند. با این مبنا، دعوت به روابط آزادتر و کسب تجربه از خلال آنها، خدمتی به جوانان محسوب نمی شود؛ بلکه آنها را از رسیدن به آرامش و ثبات از طریق تشکیل خانواده و وفاداری به آن ، دورتر می سازد.

آنچه که اسلام به صورت یک توصیه اخلاقی در مورد جامعه مدنی ابراز می دارد، این است که اجتماع مدنی ، تا حد ممکن ، غیر مختلط باشد. در مدینه النبی شرایطی فراهم گردید که روح آدم ها بال و پر گرفت و جوانان در جوی سرشار از آگاهی و مسئولیت ، با داشتن فرصت انتخاب و حق ارضای طبیعی و کنترل غرایز، رشد کردند و خویشتنداری و عفاف ، زمینه ساز ظهور چهره های علمی و معنوی برجسته ای در میان آنان گردید.

در شرایط مساعد علمی - معنوی که حریم دختر و پسر رعایت شود و جوان ، مجال اندیشیدن و انگیزه و امکان به کمال رسیدن داشته باشد، گل های زیبایی که در 8 سال دفاع مقدس جلوه گر شدند می رویند؛ اما در جوامع به اصطلاح ((آزاد))، به خاطر همه جایی شدن کشش ها و انگیزش های جنسی و خروج روابط جنسی از حریم خانواده (یعنی نظام اخلاقی ارضای این غریزه )، ما کم تر شاهد ظهور چهره های خویشتندار و پاکدامن هستیم

چه لزومی دارد که در جامعه و محافل آموزشی و دانشگاهی و اجتماعات عمومی و در جریان فعالیت ها و تلاش های فردی و اجتماعی ، دختران و پسران ، به اصطلاح : ((دوش به دوش )) (یعنی عملا با تداخل حریم های شخصی )، فعالیت های خود را انجام دهند؟ آیا اگر همین تلاش ها با حفظ حداقلی از فاصله انجام پذیرد، نقصی در کار و افتی در فعالیت حاصل می شود؟

این یک واقعیت است که در جریان فعالیت های اجتماعی ، تداخل قلمروهای شخصی دو جنس ، آنها را از کار و تولید و فعالیت ، باز می دارد. و این ، در مورد جوانان ، بیش تر صادق است ؛ چرا که در میان آنها به خاطر قوی تر بودن غریزه و سرعت هیجان ، خیلی زود، پای جنسیت به عرصه کار و تولید و تلاش فکری ، باز می شود؛ چیزی که در جمع زنان و مردان دارای خانواده و پایبند به آن ، کم تر و دیرتر اتفاق می افتد.

نگاهی گذرا به پژوهش های روان شناسی - تربیتی و بولتن های ((روان شناسی کار)) و آنچه هم اکنون در کارخانجات و مدارس و متروهای اروپا و ژاپن و... در حال فراگیر شدن است (یعنی فاصله گذاری مناسب میان دو جنس ، بر اساس خواست خود آنها و حتی به مقدار پیشنهادی خودشان )، تاییدی بر مدعای ماست

ارزش های اخلاقی برای معاشرت

الف ) در نگاه

رسول اکرم( صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) به حضرت علی( عليه‌السلام ) فرمود: ((ای علی ! نگاه اول ، برای توست (چرا که ابزار شناخت است )؛ اما نگاه دوم به زیان توست.(24)))

حقیقت این است که در مناسبات و روابط اجتماعی دختر و پسر، پیشنهاد دین و اصل اخلاقی ، ترک نگاه های شهوانی دختر و پسر به یکدیگر و پرهیز از لذتجویی های بی ضابطه و بازی کردن با عواطف یکدیگر است

جوانی که چشمش به جنس مخالف می افتد و احیانا از وی خوشش می آید، می خواهد که برای بار دوم نیز به وی نگاه کند و لذت ببرد. نوبت اول ، چون نگاه و تلذذ غیر عمدی است ، مانعی ندارد؛ ولی نوبت دوم ، چون به قصد لذت بردن از دیگری و بهره جویی از سرمایه دیگری است ، جایز نیست

امام صادق( عليه‌السلام ) فرمود: ((نگاه کردن به نامحرم ، تیری زهر آگین است که از ناحیه شیطان پرتاب می شود.(25))) و ((چه بسیارند نگاه های کوتاه و لذت های زودگذر که بعدها حسرت ها و تاسف های طولانی در پی خواهند داشت.(26))) با همه این مرزبندها و سفارش های خیر خواهانه ، در اسلام ، نگاه کردن دختر و پسر به یکدیگر و گفتگوی آن ها، چنانچه به قصد خواستگاری و ازدواج (یعنی رفتن به سمت تشکیل کانون خانواده و رسیدن به ثبات و آرامش ) باشد، مانعی ندارد.

ب ) در پوشش

پوششی که اسلام برای دخترها مقرر کرده است ، بدین منظور نیست که جلوی فعالیت های اجتماعی آنان را بگیرد و از خانه بیرون نروند. پوشش دخترها در اسلام ، این است که دختر در معاشرت خود با پسران ، بدن خود را (بجز صورت و دست ها) بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.

حقیقت ، این است که در مسئله پوشش که در روابط دختران و پسران در جامعه به عنوان یک عامل موثر مطرح است ، یک پرسش جدی پیش روی ماست : آیا برای خود دختر، بهتر است که پوشیده (به معنای واقعی آن ) در اجتماع ظاهر شود، یا نیمه عریان ؟ آیا با توجه به احساسات و کششی که دختر و پسر به یکدیگر دارند و با آسیب پذیری جدی عاطفی و محدود بودن قدرت طبیعی دخترها در دفاع از خویش و حریم خویش ، باید هر پسری حق داشته باشد که از هر دختری در هر محفلی حداکثر تمتعات را ببرد یا نه ؟ چرا مردان باید آزاد باشند تا همچون کالا به زن بنگرند؟ آیا همین نگرش نیست که نظام خانواده را در غرب ، متزلزل کرده است ؟

راه حل چیست ؟

اسلام با وضع نمودن نوعی مقررات برای پوشش ، حفظ سلامت جسم و جان فرد و روح جامعه را تضمین کرده است به این ترتیب ، حجاب زن ، حقیقتا مصونیت بخش و پاسدار حریم اوست مگر نه این که : ((هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد))؟

در آیین اسلام ، پسران فقط در موقعی که تشکیل خانواده دادند و آگاهانه انتخاب کردند و مسئولیت پذیرفتند، در کانون گرم و صمیمی خانواده است که می توانند با دختر (به عنوان همسر قانونی خود)، پیوند کامیابی بر قرار کنند. قبل از آن ، نباید فکر و ذهن هیچ دختر یا پسر جوانی به این موضوع ، مشغول باشد زیرا مانع فکر و تحصیل و کارهای زندگی او و دیگران می شود.

در جامعه اسلامی ، هر نوع کامجویی بدون قبول مسئولیت یا کامیابی هیجانی و بدون تعقل و انتخاب ، اساسا ناپسند شمرده می شود؛ اصلی که اتفاقا در روان شناسی جدید غرب نیز به صورت جدی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است

پس می توان گفت که اسلام ، نه تنها به دختران و پسران جوان به چشم موجوداتی خطرناک که باید محدود شوند، نمی نگرد، بلکه حتی غریزه جنسی را نیز در راه تشکیل خانواده و استمرار نسل و آرامش و شادابی (یعنی بهداشت روانی فرد جامعه ) به کار می گیرد.

جوان سرشار از استعدادهاست و غرایز مختلف او (حقیقت جویی ، علم خواهی ، زیبایی طلبی ، آفرینش گری ، و...) همگی نیرومندند. کدام انسان خردمندی می پذیرد که تمامی این غرایز، در پای غریزه جنسی قربانی شوند؟ اگر بپذیریم که آزادی روابط دختر و پسر، بهداشت روانی آنها و کل جامعه را مختل می سازد، ناگزیر باید به سطحی از محدودسازی روابط، تن در دهیم ؛ محدودیت هایی که برای افراد سالم جامعه ، یک انتخاب عاقلانه اند و برای بیماران هوس باز، یک اجبار، تا بتوانند آزادانه از دیگران بهره کشی کنند و روح و جسم دیگران را بیازارند.

اولین فایده های این روش ، امنیت فضای خانواده و اجتماع ، ارتقای موقعیت زنان و دختران ، شکوفایی استعدادهای مختلف جوانان ، و... اند که مهم ترین نشانه های ((بهداشت روانی )) یک جامعه محسوب می شوند که زمینه لازم برای تولیدات فکری و صنعتی و توسعه ابعاد مادی و معنوی جامعه است

ج ) در اندیشه و قلب

نبودن حریم بین دختر و پسر، و آزادی در معاشرت ها، هیجانات و التهاب های جنسی را افزایش می دهد و با خارج کردن میل جنسی از تعادل و مسیر طبیعی اش آن را به صورت یک عطش روحی و یک خواست سیری ناپذیر و اشباع نشدنی در شکل و تنوع فراوان در می آورد.

غریزه جنسی ، غریزه ای نیرومند، عمیق و پردامنه است که هرچه انسان به آن میدان بیشتری بدهد، آتش آن ، شعله ورتر می گردد، نه خاموش تر. مثل افراد آزمندی که هرچه پول بیشتری به دست بیاورند، حریص تر می شوند.

تاریخ از آزمندی جنسی ، بسیار یاد می کند. پادشاهان ، از نظر حس تصرف و تملک زیبارویان ، در هیچ نقطه ای متوقف یا سیراب نشده اند. صاحبان حرمسراها، هر روز در پی شکار کردن شکار دیگری برای خود بوده اند.

اسلام به قدرت شگرف این غریزه ، توجه کامل کرده و هشدارهای زیادی درباره خطرناک بودن نگاه جنسی بی ضابطه و خلوت کردن پسر و دختر با هم و معاشرت های کنترل نشده آنان می دهد و از طرفی تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و برای هر یک از دو جنس ، وظایف و مقرراتی معین نموده است

به عنوان نمونه ، قرآن کریم می فرماید: ((به مردان بگو چشم ها از نگاه ناروا بپوشند و اندام خود را پوشیده دارند و به زنان نیز بگو تا چشم ها از نگاه ناروا باز دارند و اندام خود را بپوشند.)) (نورت آ یه 31)

آیین ما از ما می خواهد که اندیشه مان را هوس آلود نکنیم ، خیال گناه را در ذهن خود نپروریم ، به نامحرمان خیره نشویم و دزدانه نگاه نکنیم ، به قصد لذت های جنسی به نامحرمی ننگریم و قلبمان را آلوده و گرفتار نسازیم و با چنین قصدی به معاشرت های اجتماعی قدم نگذاریم

د) در گفتار

شنیدن صدای دختر برای پسر، در صورتی که قصد لذت بردن و خوش آمدن در کار نباشد، اشکالی ندارد. در عین حال ، بر اساس همان اصل ((روابط حداقل )) که گفتیم ، مادام که ضرورتی در کار نباشد، ترک آن ، عاقلانه تر است

برای دختر، شایسته نیست که در سخن گفتن با پسری ، صدای خود را نازک کند و به نحوی با عشوه و اطوار، سخن بگوید.

خدای متعال در قرآن ، به زنان می فرماید: ((در حرف زدن ، صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیمار دلان گردد(27))) و امام علی( عليه‌السلام ) می فرمود: ((به دختران جوان ، سلام نمی کنم که مبادا پاسخ آنها دلم را به لغزش افکند.(28)))

ه) در رفتار

احتیاط ها و توصیه های دین مبین اسلام ، مبنی بر دور نگه داشتن و فاصله داشتن دختران و پسران نامحرم از یکدیگر، صرفا به خاطر حفظ سلامت روحی اجتماع و پاکی خانواده و عزت و شرف و تعالی آحاد شهروندان است تا حتی برای لحظه ای ، فکر آلوده به ذهن پسر و دختر عفیف ، راه نیابد و افکار آنها مشغول به مسائلی که وقت آن نرسیده است ، نشود.

روح جوان ، فوق العاده تحریک پذیر است اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح انسان از رسیدن به جاه و مقام و ثروت سیر نمی شود، در میل جنسی (سکس ) نیز چنین است

در محیطهای آزاد و بی بند و بار، هیچ پسری از تصاحب زیبارویان و هیچ دختری از متوجه کردن پسران به خود و تصاحب قلب آنان سیر نمی شود. از طرفی ، هوس ، در هیچ نقطه ای توقف نمی کند و تقاضای نامحدود انسان ، خواه ناخواه ، انجام ناشدنی است و امکان برآوردن همه خواسته ها هیچ گاه برای بشر، میسر نیست

دست نیافتن به آرزوها و هوس ها، در جای خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. به محیطهایی که بی بند و باری در آن ها زیاد است ، بنگرید. خواهید دید که در آن محیطها، آمار بیماری های روانی و مشکلات روحی ، متلاشی شدن خانواده بالاست شاید مهم ترین علت ، همین آزادی جنسی و تحریکات فراوان روانی است که به وسیله عکس ها، مجلات ، فیلم ها و سی دی ها و محافل مختلط تفریحی و حتی در کوچه و خیابان و تبلیغات کالاها و مدها و... دامن زده می شود و غالبا بی پاسخ می ماند؛ چرا که تخلیه جسم و روان از این هیجانات فزاینده ، عملا ممکن نیست و بدین ترتیب ، پیری زودرس و روان پریشی و اختلالات روحی دیگر، پیامدهای طبیعی اینگونه محیطهاست

چرا دخترها بیش تر باید خود را بپوشانند؟

یافته های روان شناسی نشان می دهند که توسل به خودنمایی و خود آرایی ، بیش تر در بین دختران رواج دارد. همچنین تجربه بشری نشان می دهد که در تصاحب قلب ها، پسر، شکار است و دخترت شکارچی ! همچنان که در تصاحب جسم و وجود مادی ، دختر، شکار است و پسر، شکارچی ! میل دختر به خود آرایی ، از این حس عشق و محبت او ناشی می شود که خداوند برای هدف متعالی ((پیوند همسری )) در طبیعت و سرشت او نهاده است

کم تر اتفاق افتاده است که پسران ، لباس های بدن نما و آرایش های تحریک کننده به کار ببرند. بعضی از دختران ، بیش تر به حکم طبیعت خاص خود، می خواهند دلبری کنند و پسر را دلباخته خود سازند.این ویژگی ، البته فرصت تفکر و انتخاب عاقلانه را از طرفین می گیرد.

بنابراین ، می توان گفت که انحراف برهنگی ، از انحراف های مخصوص دختران طبیعت لطیف آنان ، سختگیرانه تر است به علاوه وسایل ظریف و لطیف و ارزشمند همچون در و یاقوت و زمرد در درون صدف محفوظ ترند.

کسانی گفته اند که اگر پسران و دختران آزاد باشند، اشباع می شوند و عطش آنها کم تر می شود؛ اما تجربه جوامع گوناگون ، نشان داده است که این چنین نیست مگر چشم چرانی ها و رابط غیر قانونی و خشونت علیه زنان و ناامنی محیطهای اجتماعی برای دختران و بی عفتی ها در جوامع آزاد غربی ، کم تر شده است ؟ جسم سالم و روح زیبا و شخصیت مطلوب اجتماعی ، گوهرها و سرمایه های دختران و پسران جوان اند. کدام انسان خردمند بهترین سرمایه های خویش را در معرض استفاده هر کس و ناکس قرار می دهد؟

علت بیش تر بودن پوشش قانونی دختران در جامعه و فرهنگ ما، منع کامجویی جنسی نامشروع از آنان است که قطعا به دوام بیش تر کانون خانواده و صمیمیت و محبت و دلبستگی بیش تر آنها در زندگی مشترک آینده شان خواهد انجامید.

دختر و پسری که قبل از ازدواج ، عفیفانه تر زیسته اند و ازدواجشان نخستین تجربه آن ها در هر گونه رابطه جنسی است ، خوش بخت تر زندگی می کنند و احساس ارزشمندی بیشتری می کنند. پس در واقع ، دختران ، با رعایت حدود پوشش ، به سلامت زندگی آینده و سالم تر ماندن همسر آینده خود، کمک کرده اند و البته چنین خویشتنداری و عفافی از سوی پسران نیز تضمین خوبی برای زندگی آینده خود آنهاست

شاید یک علت این که جوانان امروز در جوامع غربی از ازدواج گریزان هستند، همین باشد؛ زیرا آنان ازدواج را برای خود، یک محدودیت می دانند و اکثر کامجویی های آن ها در غیر محیط خانواده خود بوده و در غیر کادر رسمی و در جریان معاشرت های آزاد و در محیطهای خارج از خانه انجام پذیرد. طبیعی است که برای چنین کسانی ، ازدواج ، آغاز محرومیت است بر خلاف فرهنگ اسلامی که در آن ، ازدواج جوانان ، پایان محرومیت و آغاز یک زندگی نوین و نیز کانون محبت و فضایی برای کمالجویی و پیشرفت دوشادوش است برای رسیدن به چنین سعادتی است که اسلام ، به صورتی جدی ، مسلمانان را از دوستی و رابطه نامشروع با جنس مخالف ، نهی می کند.

آیا پوشش دختران ، مانع رشد آنها نیست ؟

پوشش مطلوب اسلام برای دختر، مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی و یا اجتماعی و اقتصادی و سیاسی نیست آنچه موجب به هم ریختگی جامعه و فلج شدن نیروهای فعال اجتماع می گردد، آلوده شدن محیط کار و تحصیل و...، با آزاد گذاشتن لذتجویی ها چشم چرانی های مردان و میدان دادن به عشوه گری ها و خودنمایی های دختران در محیط عمومی است

اگر در محیط دانشگاه ، دختران ، بدن خود را بپوشانند و هیچ گونه آرایشی نداشته باشند، بهتر درس می خوانند، فکر می کنند و به سخن استاد گوش می دهند، یا وقتی که در کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده و با وضع نامتناسب (با کلاس و درس ) نشسته باشد؟

انصافا کدام روش ، التهاب را در دختران و پسران ، کاهش می دهد و به نفع آنهاست ؟ و عقل ، کدام را تصدیق می کند؟

آیا اگر پسران ما در خیابان و کوچه و بازار و مدرسه و اداره و کارخانه و... با رفتارهای فریبنده و سخنان و وعده های شعار گونه و غیر واقعی ، دائما در صدد یافتن دختران پاک و ساده و صمیمی جامعه باشند و هر بار، با فرو نشستن هوس ها و عشق های سطحی و خادمشان به دیگری رو کنند، آرامش و امنیتی برای دختران ما خواهد ماند؟

به تجربه ثابت شده است که هر محیطی که در آن ، رفت و آمد و آمیزش کم تری میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصی افراد رعایت شده ، در آن جا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشتری داشته اند و هم در کار و تحصیل ، موفق تر بوده اند.

عفاف ، مصونیت است

تقریبا در تمامی فرهنگ ها و جوامع ، دختر، هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را پوشیده تر نگه دارد و کم تر در معرض تماشای بیگانگان قرار گیرد، بیش تر مورد احترام و ارزش پسر است حتی افراد بی بند بار هم هنگامی که سر عقل می آیند و می خواهند تشکیل خانواده بدهند، برای گزینش همسر، به دنبال دختری پاک و عفیف که تا قبل از آن با هیچ پسری رابطه نداشته باشد، می گردند.

اصولا افراد پاک و عفیف ، شناخته شده اند، از دسترس آزاد افراد منحرف و آلوده ، به دور هستند. قرآن می فرماید: ((رعایت حریم عفاف (در روابط اجتماعی ) از سوی زنان ، برای این است که به عفاف و پاکی شناخته شوند و از آزار و اذیت بیماردلان ، به دور باشند)).

(احزاب ، آیه 59)

خودنمایی یا عرضه کردن خود به نامحرمان ، از عزت و شکوه دختران می کاهد و علاوه بر آن که زمینه را برای نفوذ افراد آلوده و ارتباط با آنان فراهم می سازد، پسران جوان را که باید مظهر اراده و فعالیت و شجاعت و مردانگی و تصمیم باشند، به افرادی هوسباز، چشم چران و لوده و بی اراده و ضعیف ، تبدیل می کنند.

البته اگر دختران در روابط اجتماعی خود در اجتماعات عمومی لباس ساده بپوشاند، کفش ساده به پا کنند و با چادر و مانتو و روسری مناسب به مدرسه و دانشگاه بروند، قطعا خودشان هم آرامش روانی بیشتری خواهند داشت و بهتر درس می خوانند.

چه قدر خوب است که دختر جوان مسلمان ، در اجتماع ، آن چنان رفتار کند که علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از او هویدا باشد و به این صفات ، شناخته شود. تنها در این صورت است که بیمار دلان (که به دنبال شکار می گردند) از او مایوس می شوند.

این ، تقریبا یک اصل همیشگی است که پسران ولگرد، به دنبال دختران جلف و سبک و خودنما می گردند. این گونه دختران ، گویی وضع لباس و پوشش ، راه رفتن و سخن گفتنشان ، معنادار است و به زبان بی زبانی می گویند: به من توجه کن ! به سوی من نگاه کن ! مرا تعقیب کن ! و... در حالی که عفاف و رفتار و حرکات سنگین و با وقار دختر دیگر، می فهماند که دست تعرض از این حریم ، کوتاه است و هیچ پسری جرئت نمی کند به او تعرض یا بی احترامی کند.

دختران خوب جامعه ما، انصاف دهنده که آیا حقیقت ، جز این است ؟

آسیب شناسی

آسیب شناسی شخصیت جوان ، بحث بسیار مهمی است ؛ حتی از شناخت اصل سرمایه وجود که همان مدت عمر انسان در این دنیا می باشد کمتر نیست به طوری که اگر قدر نعمت جوانی را ندانیم و خوب از آن استفاده نکنیم تبدیل به نقمت می شود.(29)

خوب می دانید که همواره شخصیت ما در معرض آسیب ها و آفت های فراوانی قرار دارد و باید بسیار مواظب بود تا زندگی سعادتمندانه را تبدیل به زندگی شقاوتمندانه نکنیم و از مدت عمر و دوران زندگی خود به شکل خوبی بهره بگیریم عموم انسان ها در هر سن و سالی که باشند همیشه در معرض آفت ها و آسیب ها قرار دارند، اما جوان شدت آسیب پذیری اش بیش تر است

دنیا گذرگاه عجیبی است و ما که ناخواسته در این دنیا حضور پیدا کرده ایم ، خوب است بدانیم که نه آمدنمان به این جهان دست خودمان بوده است و نه رفتن مان پیدایش ما در این دنیا گذرگاهی بین عدم و وجود جاودانه است مدت عمر ما در این دنیا بر اساس فلسفه آفرینش ، پیموده مسیر رشد و کمال با اراده و اختیار عاریتی برای رسیدن به ارتقای روحی و سعادت همیشگی بوده است اگر بدانیم که چگونه باید با عزم و اراده از این گذرگاه سخت عبور کنیم ، تا پیمودن راه همواره با سلامتی و سعادتمندی باشد باید آگاه باشیم ، زیرا آفت های گوناگون و تیرهای بلا از هر سو ما را نشانه گرفته اند. البته ، آشنایی با این مسائل نباید جوان را مایوس یا دل زده کند بلکه باید او را با نشاط، هوشیار و بیدار نگهدارد. دنیای عجیبی است در این دنیای زیبا و رنگارنگ و دل فریب ، همه چیز به هم پیوسته و با یک دیگر آمیخته است خوبی و بدی ، زشت و زیبا، سلامتی و بیماری ، ارزش و ضد ارزش ، انسانیت و ضد انسانیت ، معنویت و مادیت ، حلال و حرام ، حق و باطل ، حیات و مرگ و دنیا و آخرت ، خلاصه ؛ دنیا معجونی است از ارزش ها و ضد ارزش ها، خیلی باید حواسمان جمع باشد که در این بازار آشفته گول شیطان(30) را نخوریم و دست خالی از این دنیا نرویم شما در این دنیا مشغول تجارت و داد و ستد هستید، چه خوب است مواظب باشی که چه می دهی و چه می گیری ، چه به دست می آوری و چه چیزی را از دست می دهی ! آیا در آخر کار، سود می کنی یا زیان می بینی ؟ بلاخره در پایان کار، در پایان دوره گذشت عمر جوانی و در هنگام خروج از این معرکه دنیا چه چیزی دستت را می گیرد و در مقابل ، چه چیزی را از دست می دهی و چه چیزی را دریافت می کنی ؟ آیا این دو با هم برابری می کند؟ در پایان چه چیزی گریبان گیرت می شود. بهتر است خوب حواست را جمع کنی ، عمر می دهی ، جوانی می دهی و چه می گیری !...

بسیار مهم است ، توجه داشته باشی همه چیز توی این دنیا به هم پیچیده است(31)

مهم ترین دوران زندگی

جوانی ، درخشان ترین دوران زندگی هر انسانی است و یا دوران آفت های خاص خودش را دارد که بسیار هم ویران کننده است و بازتاب و آثارش بسیار گسترده تر و شکنده تر از دوره های بعدی است بنابراین ، جوان باید توجه بیشتری به این مسئله بکند و در زندگی موضوعات و ملاحظات زیادی را مد نظر داشته باشد.

هشدار امیر مومنان( عليه‌السلام ) درباره جوانی

امیر مومنان علی( عليه‌السلام ) خطاب به جوان ، تعبیرهای مهم و ظریفی دارند که بسیار با اهمیت است حضرت در نامه 31 نهج البلاغه دوره جوانی و موقعیت جوان را با سه جمله توصیف می فرمایند:

1- در تیررس حوادث و گرفتاری ها(32) هستی ؛

2- هدف بیماری ها و امراض گوناگون واقع(33) می شوی ؛

3- در معرض آسیب ها و آماج بلاها(34) قرار می گیری

هر سه تعبیر می خواهد موقعیت ( location ) جوان را به این آفت ها و آسیب ها - که برای هر کسی ممکن است پدید آید - روشن و حساس کند و او را به فکر وادارد و به چاره اندیشی بکشاند. تا این که انسان توجه داشته باشد و ساده از آن نگذرد و با مسائل و رویدادهای زندگی عادی و سطحی برخورد نکند.

پرهیز از بی خیالی

انسان در زندگی بهتر است بی خیال نباشد و روی کارها و انتخاب ها و تصمیم هایش خود خوب فکر کند و با مسائل عادی برخورد نکند و از این مطلب که همواره شخصیت او در زندگی در معرض تهدیدها و آسیب ها قرار دارد، غافل نباشد. زیرا اگر غافل و بی خیال و یا خیلی خوش خیال باشد آفت ها او را احاطه خواهند کرد و آسیب دیده و درهم خواهد شکست و سقوط او قریب الوقوع خواهد بود.

فلسفه گرفتاری ها

فلسفه بلاها و گرفتاری ها در زندگی برای آزمایش و رشد و تعالی انسان است و اگر انسان آمادگی لازم را در خود برای دست و پنجه نرم کردن و مقابله و استقامت و تحمل آن ها به وجود آورد، در زندگی سرافراز، پیروز و سعادتمند خواهد گشت و سختی ها و دشواری ها برای او نردبان ترقی و تکامل شده و موجب تعالی روح وی خواهد شد، چرا که با اندیشه و بینش صحیح و محاسبه و تدبیر در کار، راه مقابله با آن را خواهد آموخت و مهارت مواجهه با آن را پیدا خواهد کرد. بهترین دوست و محبوب خود را انتخاب و طوری عمل خواهد کرد که در عرصه اجتماع و زندگی پیروز شود. بیشترین موفقیت بزرگان و دانشمندان ، در گرو شناخت آفت ها و مواجه شدن با آسیب ها بوده است که توانسته اند راه مقابله با سختی ها و دشواری ها را با آگاهی و حلم و بردباری به دست آورده و همواره در آزمایش های سخت و دشوار زندگی ، سربلند و سرافراز گردند. بنابراین ، بهتر است جوان در زندگی هوشیار باشد و قدر جوانی و سلامتی خود را بداند.

سلامتی جسم و روان

برای ما هم سلامتی جسم اهمیت دارد و هم سلامتی روح بهتر است بدانیم که همان طور که سلامتی انسان ، همواره ممکن است در معرض خطر بیمارهای آسیب زا قرار گیرد، روح ما نیز در معرض آسیب ها و آفت های روانی فراوانی واقع می شود. باید پیش گیری و مقابله با بیماری ها را آموخت تا در صورت مشاهده کوچک ترین علایم بیماری با آن به مقابله برخاسته شود، در این صورت صدمه و آسیب به حداقل برسد. هم چنان که خداوند متعال در بدن انسان این امکان را قرار داده است و سیستم و قوای بدنی انسان خود به خود یک سیستم مقابله و یک مکانیسم دفاعی دارد و طوری طراحی گردیده و عناصری در آن تعبیه شده که به محض ورود کوچک ترین میکروب موذی و محرک خارجی ، بلا فاصله از خود عکس العمل نشان داده و به دفاع بر می خیزد. گاهی برای مقابله با ویروس های قوی باید توان مقابله را بالا برد و با تزریق واکسن ها (میکروب های ضعیف شده ) قدرت و مقاومت بدن را بالا برد و از بروز بیماری پیش گیری کرد. جسم در اثر تمرین و مقابله با آفت و آسیب ها کم کم مقاوم شده و با میکروب ها و ویروس های قوی هم با مبارزه بر می خیزد و سلامتی ارگانیسم بدن را تامین می کند.

توصیه های پزشکی

برای برخورداری از سلامتی جسم باید به توصیه های پزشکی عمل کرد و دستورات آنان را برای پیش گیری بیماری و آسیب ها به کار بست

توصیه های پزشکی به ما می گوید که از وسایل آلوده به میکروب استفاده نکنید و در فضای آلوده به میکروب رفت و آمد داشته باشید. مواظب دستتان باشید که آلوده نباشد. مواظب باشید چشم ، گوش ، دهان ، شکم و سایر اعضا و جوارح شما آلوده به میکروب نشود، چرا که نفوذ میکرب در بدن شما همان ، و خطر بیماری و آسیب پذیری شما همان ، زیرا اگر آلودگی وسیع باشد و بیماری عمیق شود خطر مرگ در پیش است

توصیه های طبیب روان

بیماری های روحی هم همین طور است بنابراین ، برای سلامتی روح و روان باید به توصیه های طبیب روح و روان و عالم اخلاق ، گوش فرا داد و گفته ها و سفارش های آنان را با کمال دقت ، رعایت کرد. طبیب روحی ، توصیه هایی برای پیش گیری و جلوگیری از آسیب های روانی دارد که اگر آن ها را مراعات کنیم ، از نظر روحی و روانی سالم و متعادل خواهیم بود. طبیبان روحی ، به ما سفارش کرده اند که در مکان ها و فضاهای آلوده صوتی و تصویری و جاهایی که به میکرب گناه آغشته شده است ، رفت و آمد نکنیم و در مکان هایی که گناه انجام می گیرد، توقف نکنیم و با افراد آلوده دامن ، مجالست نداشته باشیم گفته اند مواظب باشید زبان شما آلوده به فحش و غیبت و دروغ نشود. چشم شما آلوده به نظر بازی به نامحرم و حرام نشود. گوش شما صدای حرام را نشنود. دست شما به طرف ناپاکی ها دراز نشود و به گناه آلوده نشود. شکم شما آلوده به لقمه حرام نشود و خلاصه سایر اعضا و جوارح شما در معرض گناه قرار نگیرد، زیرا زمینه آفت زدگی و آسیب زدگی از همین نقطه ها آغاز می شود و آسیب آن را فرا خواهد گرفت فکر شما، ذهن شما، به دنبال گناه نرود و آلوده به میکروب را کنترل کنید، و در زندگی با احتیاط قدم بردارید و مواظب آفت هایی باشید که همواره شما را تهدید می کنند و آن را بشناسید.

زندگی و دنیای بدون مشکل

ورود به دنیا و زندگی ، بدون مشکل نمی شود. اگر کسی دنیا را بشناسد و بداند که دنیادار بلا و ابتلا و آزمایش است ، خود به خود خودش را برای آن آماده می کند که با مشکلات و دشواری های آن دست و پنجه نرم کند و با آن به مقابله برخیزد تا موفق و پیروز شود، ولی اگر خوش خیال یا آسوده خاطر باشد و بی احتیاطی کند و تصور کند که انسان آسیب پذیر نیست و هیچ گاه در معرض آفت قرار نمی گیرد، هیچ چیزی او را تهدید نمی کند و همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رود و همه چیز باید معمولا مطابق با برنامه در زندگی جلو رود و در کنار او دشمنی وجود ندارد و عوامل آسیب زننده ای وجود ندارد و توجهی به عوامل تهدید کننده نداشته باشد، در زندگی به جای موفقیت و پیروزی ، شکست نصیبش خواهد شد.

شناخت محیط زندگی

دنیا، داربلا و آزمایش است و اقتضای دنیا هم همین است که انسان در مسیر رشد با سختی ها و دشواری هایی روبه رو شود و خودش را آماده مبارزه کند تا در زندگی و در مقابله با آفت ها پیروز شود:

((ان الحیاه عقیده و جهاد.))

ما در محیطی زندگی می کنیم که دور تا دور ما پر از آفت ها و مواد آسیب زا است عاقلانه این که ما پدیده ای را به عنوان دشمن فرض کنیم باور کنیم که در معرض حمله دشمن هستیم ، دشمنانی هستند که مترصدند به ما حمله کنند. امیر المومنین( عليه‌السلام ) می فرماید:

من نام لم ینم عنه ؛ کسی که خوابید (و خوش خیال بود)بداند که دشمن او نخوابیده است و از او غافل نیست

کسانی هستند که برای ما دائم نقشه می کشند و نخوابیده اند، ما بی خیال نباشیم و احتیاط را از دست ندهیم بی احتیاطی ما سبب نمی شود که دشمن دست از سر ما بردارد. ما دشمن های متعددی داریم ، جدید و قدیم ، داخلی و خارجی همه همواره آماده اند که ما را به انواع و اقسام آفت ها و ویروس ها مبتلا کنند. ما را به نوعی ویروسی کنند.

زندگی و میدان مین

مواظب باید بود. با احتیاط گام برداشت ما از زمانی که خودمان را می شناسیم خوب است بدانیم که در دنیایی زندگی می کنیم و به دنیایی وارد شده ایم که پیرامون ما مین گذاری شده ، دور و بر ما، بالا و پایین ، جلو و عقب ، همه اطراف را پر از مین است مین های کوچک و بزرگ ، تله های ریز و درشت و سنگین و سبک عبور از این میدان مین ، آداب و مقررات خاص خودش را دارد باید آداب و مقررات عبور از مسیر میدان مین را یاد بگیریم هر کس رعایت نکند با مین های کوچک و بزرگ برخورد می کند و جلویش منفجر می گردد و در هر لحظه از زمان ، بخشی از وجودش آسیب می بیند. گاهی چشم او، موقعی گوش او، دست او یا پای وی و زمانی همه وجودش را از بین می برد. باید تقوا پیشه کرد و احتیاط کرد.(35) باید نوع مین ها را شناسایی کنیم ، و ابزار و وسایلی که باعث خنثی شدن مین می شود با خود برداریم و خود را به وسایل دفاعی مجهز کنیم و با تجهیزات کامل و اطلاع و آگاهی صحیح گام بردارید وگرنه نابود می شویم

دشمن در کجاست ؟

محیط زندگانی پر از خطر است و دشمن در همه جا ایستاده و از همه جا حمله ور می شود: از جلو، از عقب ، از پشت سر، از چپ و راست(36) تنها هم نیست ، با ایل و تبارش به ما حمله می کند.(37) او و دستیارانش شما را می بینند از جایی که شما آن ها را نمی بینید.(38) باید دشمن را شناخت و با انواع و اقسام مین ها و دام هایی را که کار گذاشته ، آشنا شد و وسایل و ابزار و اسلحه هایی که می تواند مین ها را خنثی کند و دشمن را خلع سلاح کند، با خود برداشت و مجهز شد و با عزمی راسخ با مقابله و مبارزه با آن پرداخت.(39) و با احتیاط در زندگی(40) گام برداشت تا با آگاهی و تفکر و تدبیر و به کارگیری درست ابزار و وسایل بتوانیم معبری را برای عبور کنیم و از آفات دشمن در امان بمانیم(41)