آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش0%

آيين بندگى و نيايش نویسنده:
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه: کتابخانه فلسفه و عرفان

آيين بندگى و نيايش

نویسنده: شیخ احمد بن فهد حلی
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه:

مشاهدات: 48520
دانلود: 9190

توضیحات:

آيين بندگى و نيايش
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48520 / دانلود: 9190
اندازه اندازه اندازه
آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش

نویسنده:
فارسی

پی نوشت ها:

1 - خداوند متعال درباره رسول خدا می فرماید: و انك لعلی خلق عظیم، (سوره قلم، آیه 4).

2 - رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق؛ بحار الانوار، ج 68، ص 382، چاپ بیروت).

3 - اگر روایتی در دو جا نقل گردیده باشد، فقط آنجا كه كاملتر نقل شده، شماره خورده است.

4 - رجوع شود به روایات شماره 1، 2، 3 و 4 در همین كتاب.

5 - بعد از حمله مغولها و سقوط بغداد، حله بصورت مركز علمی در آمد كه از ثمراتش، محقق حلی، علامه حلی، فرزند علامه فخر المحققین، شهید اول، ابن طاوس و... می باشند.

6 - یعنی: سرمایه كننده و راه پیروزی انسان تلاشگر و كوشنده.

7 - نا گفته نماند كه منظور، اعمالی است كه از نظر شرع مقدس اسلام، رجحان و فضیلت داشته باشد؛ مثلا بشنود كه روزه آخر هر ماه این قدر ثواب دارد كه در واقع این روزه گرفتن خوب هست، ولی مقدار ثوابش شاید به این میزان كه شنیده، نباشد، اینجا ذات اقدس الهی، از فضل و كرمش همان مقدار ثواب را كه شنیده به او خواهد داد.

8 - سوره فرقان، ایه 77.

9 - سوره مومن، آیه 60.

10 - سوره اعراف، آیه 56.

11 - سوره بقره، آیه 186.

12 - و اذا سالك... (سوره بقره، ایه 186).

13 - سوره سبا، آیه 39.

14 - منظور، مطابقت مطلوب با حكمت و مصلحت است، مثلا بگوید: خدایا! اگر صلاحضرت است، چنین و چنان كن.

15 - سوره یونس، آیه 11.

16 - كما اینكه بسیاری از بندگان، در درخواست حوایج مادی و دنیایی، این چنین اند. ثقه الا سللام كلینی رحمه‌الله از امام باقر عليه‌السلام در حدیث معرفت - قرب نوافل، روایت می كند كه - در شب اسراء، خداوند متعال به پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:... ان من عبادی المومنین من لا یصلحه الا الغنی و لو صرفته الی غیر ذلك لهلك و ان من عبادی المومنین من لا یصلحه الا الفقر و لو صرفته الی غیر ذلك لهلك، (كافی، كتاب الایمان و الكفر، باب من اذی المسلمین، حدیث 8).

17 - یعنی:... برخی از بندگان مومن من كسانی هستند كه جز غنا چیز دیگر به صلاحشان نیست و اگر آنان را از این حالت برگردانم، هلاك می شوند، در مقابل، بعضی از بندگان من كسانی اند كه فقط فقر به صلاح آنان است و اگر فقر را از آنان بگیرم، هلاك می شوند (و بی ایمان می گردند)....

18 - در اصطلاح آن را دعای ملحون یا لحن در دعا گویند.

19 - ر، ك: روایات شماره 21 و 22.

20 - از اینجا مقامات عالیه ائمه عليهم‌السلام آشكار می شود كه حتی در عرفانی ترین لحظات عمرشان و در سوز گدازها و مناجاتشان با آن حالات و توجهات كامل به خدای سبحان كه از ایشان نقل شده، یك كلمه یا یك جمله اشتباه و غلط در سراسر ادعیه شان - چه كوتاه و چه بلند - نمی یابند، رجوع كنید به دعاهایی نظیر: كمیل، ابی حمزه، دعای عرفه امام حسین عليه‌السلام ، صحیفه سجادیه و....

21 - یكی از مقررات عالیه اسلامی این است كه اگر فردی به دیگری نسبت عمل جنسی بدهد (مثلا بگوید زتو زنا كرده ای) و نتواند نزد قاضی این نسبت را ثابت كند، در اینجا قاضی حكم می كند كه بر گوینده حد قذف جاری كنند، یعنی هشتاد ضربه تازیانه بزنند.

22 - در صورت اول ممكن است تو هم شود كه لا بر سر فعل عافا در آمده و گویند، مخاطب خود را نفرین كرده است، چون معنایش می شود: خدا تو را نبخشد، و خلاف صورت دوم كه لا خودش جمله مستقلی است در جواب مخاطب و جمله و عافاك الله جمله مستقل دیگر كه دعاست و عطف بر جمله قبلی می شود.

و همچنین است: او اطال الله بقاك در ماجرای بعدی.

23 - نقل است كه بلال موذن پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قدرت تلفظ حرف شین را نداشت فلذا در اذان به جای اشهد می گفت: اسهد.

24 - ناگفته نماند كه در برخی موارد آموختن تلفظ صحیح كلمات (جهت رعایت حركات و مخارج حروف) واجب است مانند نماز كه در این زمینه باید به فقه رجوع شود.

25 - كه منصوب به نزع خافض باشد، یعنی در اصل چنین بوده:... كذ كاه امه.

26 - سوره ذاریات، آیه 56.

27 - در حدیث 57 خواهد آمد.

28 - البصبصه: تحریك الكلب ذنبه طمعا او خوفا (مجمع البحرین).

29 - در حدیث 419 خواهد آمد.

30 - از امام حسین عليه‌السلام در تحف العقول نقل شده است كه حضرت فرمود:

الا ستدرج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشكر ع.

31 - بر گرفته از آیه 56 سوره حجر كه می فرماید: و من یقنظ من رحمه ربه الا الضالون.

32 - سوره توبه، آیه 144.

33 - در تابستان به جهت شدت گرما از اتاق خارج شده، در بیرون بسر می بردند، ولی در زمستان به جهت سرما به انجا بر می گشتند. مرحوم طبرسی (قده) در مكارم الاخلاق همین دو خبررا نقل كرده با این تفاوت كه در خبر اول دارد: عنه (ای الامام الصادق عليه‌السلام قال: كان رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اذا خرج من البیت فی الصیف خرج یوم الخمیس و اذا اراد ان یدخل فی الشتاء من البرد دخل یوم الجمعه، (الفصل التاسع فی المسكن، فی وقت الدخول فی البیت و الخروج عنه، ص 128).

34 - در حدیث 258 خواهد آمد.

35 - سوره یوسف، آیه 98.

36 - عن عبد الله بن سنان قال سالت ابا عبد الله عليه‌السلام عن السساعه التی یستجاب فیها الدعاء یوم الجمعه. قال: ما بین فراغ الامام من الخطبه الی ان تستوی الصفوف، و ساعه اخری من اخر النهار الی غروب الشمس.

37 - اگر تمام طول شب را به دوازده قسمت تقسیم كنیم، هفتمین قسمت آن منظور است.

38 - ر. ك. روایات شماره 651، 652 و 653.

39 - ر. ك. حاشیه كتاب مفاتیح الجنان.

40 - ر. ك: متن كتاب مفاتیح الجنان.

41 - عن جعفر بن محمد عن ابیه عن علی عليه‌السلام قال: كان یعجبه ان یفرغ نفسه اربع لیال من السنه: اول لیله النحر، و لیله الفطر، و لیله النصف من شعبان، (وسائل الشیعه، ج 5، باب 35 از ابواب صلوه العید، ح 3، ص 139)

42 - از بهترین ادعیه معصومین عليهم‌السلام دعای عرفه امام حسین و دعای عرفه امام زین العابدین عليهم‌السلام است كه در این روز از خواندن آن دو با توجه به معنای و مضامی عالی آنها، غفلت نگردد.

43 - سوره بقره، آیه 198.

44 - گذشت كه عبارت بودند از: اول رجب، نیمنه شعبان، عید فطر و عید قربان.

45 - بروایه ابن عباس قال رسول الله، صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اسم الله الا عظم فی ست ایات من اخر الحشر (بحار الانوار، ج 90، ص 224، چاپ بیروت).

46 - بروایه ابی امامه قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اسم الله الا عظم الذی اذی به اجاب فی سور ثلاث فی البقره و ال عمران و طه. قال ابو امامه: فی البقرله ایه الكرسی، و فی ال عمران: الم الله لا اله الا هو الحی القیوم، و فی طه: و عنت الوجوه للحی القیوم، (همان مدرك).

47 - بحار الانوار، ج 90، ص 224 (چاپ بیروت).

48 - ر. ك: حدیث 723.

49 - بحار الانوار، ج 90، ص 7-226 (چاپ بیروت).

50 - سوره مریم، آیه 65.

51 - عفریت یعنی گردنكش و خبیث.

52 - سوره نمل، ایه 40.

53 - درست است كه به واسطه اسم اعظم می توان در هر چیزی تصرف كرد (البته به اذن الله) ولی باید دانست كه یك چنین اسمی از قبیل الفاظ یا مفاهیم قابل تصوری كه لفظ بر آن دلالت دارد نیست، بلكه الفاظی چون حی وقیوم... اسم الا سم حق اند و اسماء الهی در حقیقت ذات است با وصفی از اوصاف این اسماء مراتبی دارند كه هر اسم ما فوق، محیط بر اسم ما دون است تا برسد به اسم اعظم، اگر كسی در اثر انقطاع از اسباب مادی برای حاجتش به پروردگار سبحان متصل گردید، در حقیقت گردید به اسم او متصل شده، در این صورت آن اسم اثر می گذارد، و اگر به اسم اعظم متصل گردید، همه چیز منقاد و فرمانبردار و او خواهند بود. با این توضیح، تو هماتی كه ممكن است در سایه ادعیه و آثار به وجود آید، دفع می گردد (ر. ك: تفسیر شریف المیزان، ذیل آیه شریفه 180 از سوره اعراف و نیز ذیل آیه شریفه 40 از سوره نمل).

54 - در كافی شریف، كتاب الدعاء باب الدعاء فی ادبار الصلوات، حدیث 9 به همین شكل بدون ذكر معصوم عليه‌السلام امده است، اما در حدیث دوم همان باب دارد: عن ابی عبد الله عليه‌السلام : من قال اذا صلی المغرب ثلاث مرات: الحمد الله الذی یفعل ما یشاء ولا یفعل ما یشاء غیره اعطی خیر اكثرا.

55 - در حدیث 490 خواهد آمد.

56 - عبید بن زراره گوید: نزد حضرت صادق عليه‌السلام بودم كه فردی از شیعیان حضرت وارد شد و از فقر و تنگدستی خود به ایشان خود به ایشان برد و ابراز داشت كه برای طلب روزی، شهرها را می گردد ولی جز فقر بر او افزون نمی گردد. امام صادق عليه‌السلام به او فرمود: وقتی نماز عشاء را گزاردی، با دقت و حوصله بگو: اللهم انه لیس لی علم... مدتی نگذشت كه دیدیم فقر از او زایل گشته و احوالش رو به براه گردیده است، (فلاح السائل، سید بن طاووس فصل 26، تعقیبات نماز عشاء ص 7-256).

57 - تقریبا برابر است با 5/7 مثقال.

58 - بر گرفته از سوره آل عمران، آیه 26-27.

59 - ر. ك: كتاب مفاتیح الجنان.

60 - قال الصادق عليه‌السلام : من قراها بعد عشاء الاخره خمس مره كان فی امان الله الی تلك اللیله الاخری (البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4 سوره قدر).

61 - سوره توبه، آیه 104.

62 - تلقف بمعنای قاپیدن است.

63 - سوره حج، ایه 36.

64 - مواسات یعنی برادر مومن را مانند خود دانستن است.

65 - سوره نساء، آیه 114.

66 - سوره طلاق، آیه 12.

67 - سوره ذاریات، آیه 56.

68 - سوره شعراء، آیه 94.

69 - سوره آل عمران، آیه 18.

70 - سوره زمر، آیه 9.

71 - ممكن است بتوان گفت: چون مداد علماست كه شهید می سازد.

72 - سوره فاطر، آیه 28.

73 - سوره زمر، آیه 9.

74 - سوره مائده، آیه

75 - در این عصر می توان گفت: اگر چه دانه اتم یا كوچكتر از آن را بشكافد.

76 - یعنی در روز قیامت به او گفته میشود كه چرا به دانسته هایت عمل نكردی، در تفسیر آیه شریفه: فلله الحجه البالغه، (سوره انعام، آیه 149) آمده كه روز قیامت خداوند متعال به بنده اش می گوید: آیا تكلیف خود را می دانستی؟ اگر بگوید بله. می گوید چرا عمل نكردی؟ و اگر جاهل باشد، می گوید: پس چرا یاد نگرفتی تا عمل كنی؟ (تفسیر صافی).

77 - نوعی داروی تلخ گیاهی است كه درهند، بدان ایلوا گویند، از دسته سوسن هاست و در نقاط گرم می روید (دهخدا).

78 - قسم دوم این بحث، بعد از حدیث شماره 260 خواهد آمد.

79 - رجوع شود به پاورقی صفحه 134.

80 - در اینجا ذكر دو نكته ضروری است.

اول اینكه: احادیث شماره های 176، 177 و 178 دلالتی بر تنبلی و یكجانشستن و منتظر مائده آسانی بودن ندارند، بلكه احادیثی دال بر ذم تنبلی و وجوب طلب رزق برای كسی كه مخارج عده ای بر عهده اوست و مالی ندارد كه صرف آنان نماید، وجود دارد كه حتی فقهای عظام نیز به این وجوب، فتوا داده اند، به عنوان مثال احادیث شماره 170، 171، 172 و 173 دلالت روشنی بر این مطلب دارند اگر چه روایت، پیرامون این موضوع بیش از این است. بنابراین، احادیث شماره 176، 177 و 178 ناظر به ذم حرص هستند كما اینكه مولف محترم فرمودند.

دوم اینكه: عبادت، دامنه وسیعی دارد كه در یك كلمه به معنای بندگی است. و نیز الفاظی نظیر آخرت، به عنوان مثال مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل از كافی و تهذیب روایت می كند كه:

قال رجل لابی عبد الله عليه‌السلام والله انا النطلب الدنیا و نحب ان نوتاها، فقال: تحب ان تصنع بها ماذا؟ قال: اعود بها علی نفسی و عیالی و اصل بها و اتصدق بها، و احج و اعتمر، فقال ابو عبد الله عليه‌السلام : لیس هذا طلب الدنیا، هذا طلب الاخره.

یعنی: به خدا قسم! ما طلب دنیاییم و دوست داریم كه بدان برسیم. حضرت پرسید: دوست داری با آن، چه بكنی؟ گفت: برای خود و عیالم خرج كنم، به بستگانم برسم، به فقرا كمك كنم، حج بروم و عمره انجام بدهم. امام عليه‌السلام فرمود: این كه طلب دنیا نیست، این طلب آخرت است، (وسائل، ج 12، باب سوم از ابواب مقدمات تجارت، ص 19، حدیث 3).

و نیز سیره معصومین عليهم‌السلام خصوصا امیر المومنین عليه‌السلام شاهد صادقی بر اهل كار و تلاش بودن آن حضرت دارد.

نقل است كه حضرت علی عليه‌السلام هزار درخت خرما وقف كرد و یا وقتی با زحمت پس از كاوش بسیار، همینكه سنگ را كنار زد و آب چشمه جوشید، فورا گفت: هذه صدقه جایه.

بنابر این، در زمان ما اگر مسلمانان نیاز به كار بیشتر خصوصا در مسائل تخصصی جهت رفع احتیاج از اجانب و دفع سلطه كفار داشته باشند - كه دارند - كار زیاد، نه تنها مذموم نیست بلكه ممدوح است، حتی در برخی موارد، واجب هم می شود.

81 - سوره اسراء، آیه 27.

82 - از نظر فقهی اگر والدین تنگدست شدند و از عهده مخارجشان بر نیامدند، بر فرزندانشان واجب است كه مخارج آنان را تامین كنند، همچنانكه مخارج فرزند خود را تامین می كنند.

و كوتاهی یك فرزند، موجب سلب تكلیف از دیگران فرزندان نخواهد شد. بنابر این، باید منظور مولف محترم از استحباب اكرام والدین - همانند دیگر فقهاء - استحباب زیاده بر مقدار واجب باشد كما اینكه خود ایشان در كتاب شریفش المهذب البارع، ج 3، ص 6-435، چاپ دفتر انتشارات اسلامی، این سخن را پذیرفته اند.

83 - شاید منظور این باشد كه جاده ها را درست می كند و شاید منظور، هدایت و اصلاح مردم به طریق حق باشد كه هر دو نیك است، اگر چه دومی افضل است.

84 - سوره مریم، آیه 4-6.

85 - سوره كهف، آیه 81.

86 - سوره جمعه، آیه 10.

87 - سوره طلاق، آیه 3.

88 - آل عمران آیه 173-174.

89 - اشاره است به آیه شریفه من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحسب (سوره طلاق آیات 2-3).

90 - در حدیث 49 گذشت.

91 - اقدم یا جویریه فانما هو كلب الله، و ما من دابه الا الله اخذ بناصیتها لا یكفی شرها الا هو.

92 - سوره اعراف، آیه 180.

93 - در حدیث 231 گذشت.

94 - سوره یوسف، آیه 106.

95 - سوره انسان، آیه 20.

96 - ر. ك: حدیث شماره 637.

97 - سوره احزاب، آیه 70.

98 - سوره قیامت، آیات 36، 37 و 38.

99 - سوره نبا، آیه 17.

100 - سوره تغابن، آیه 9.

101 - سوره اعراف، آیه 32.

102 - سوره علق، آیه 6-7.

103 - ر. ك: حدیث 267.

104 - سوره قصص، آیه 24.

105 - ر. ك: حدیث 549.

106 - سوره شعراء، آیه 111.

107 - سوره هود، آیه 27.

108 - سوره هود، آیه 91.

109 - سوره اعراف، آیه 75-76.

110 - سوره یوسف، آیه 88.

111 - سوره زخرف، آیه 53.

112 - سوره هود، آیه 12.

113 - سوره فرقان، آیه 8.

114 - سوره اسراء، آیه 91.

115 - سوره زخرف، آیه 31.

116 - در اینجا توجه به دو نكته خالی از فایده نیست:

نكته اول: باید توجه داشت كه دنیا غیر از آسمان و زمین است، آسمان، زمین، دریا، صحرا و... دنیا نیستند؛ چون اگر اینها دنیای مذموم بودند، خداوند سبحان آنها را به خود نسبت نمی داد و نمی فرمود:

- من آب می فرستم؛ ء انتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون سوره واقعه، 69.

- من درخت را می رویانم نه شما؛ ما كان لكم ان تنبتوا شجرها سوره نمل، آیه 60.

- من كشاورزی می كنم و زار عم، ء انتم تزرعونه ام نحن الزارعون سوره واقعه، آیه 64.

و نیز به موجودات این عالم قسم یاد نمی كرد.

پس هستی زمین و آسمان بد نیست بلكه آیات خداوند هستند (و لذا به آنها قسم می خورد) آنچه مذموم است اعتبارات و تكاثر و تفاخر قرار دادی دنیاست كه می فرماید: اعلموا انما الحیوه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینكم و تكاثر فی الاموال و الاولاد سوره حدید، آیه 20. كه گفته اند لعب، بازی بی هدف دوران كودكی است، لهو، خوشگذرانی ==و سر گرمی دوران نوجوانی، زینت، دوران جوانی، تفاخر، دوران میان سالی و تكاثر در اموال و اولاد دوران كهنسالی و فرتوتی می باشد، (تفسیر المیزان ذیل آیه فوق) اگر كسی در مراحل زندگی اینگونه بود، او اهل دنیاست وگرنه خیر.

نكته دوم: مرحوم ملا مهدی نراقی در كتاب شریف جامع السعادات، در پایان بحث حب دنیا می فرماید: كارهای انسان می تواند سه حالت داشته باشد:

اول - كارهایی كه ظاهرش دنیایی است مانند خوردن و خوابیدن و ازداواج و...، اگر انسان اینها را برای بهره وری نفس و لذات انجام دهد، جزء دنیا به حساب می آیند، اما اگر به این قصد بخورد و بخوابد و ازدواج نماید كه قدرت بر تقوا (انجام فرامین الهی و ترك محرمات) پیدا كند، باطنش الهی می شود اگر چه ظاهرش دنیایی است و لذا رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

من طلب من الدنیا حلالا مكاثرا مفاخرا لقی الله و هو علیه عضبان، و من طلبها استغفافا عن المساله وصیانه لنفسه جاء یوم القیامه و وجهه كالقمر لیله البدر.

یعنی: هر كه از حلال دنیا استفاده كند به نیت تكاثر و تفاخر، خداوند متعال را در حال غضب، ملاقات خواهد كرد. و هر كه به دنبال امور دنیایی باشد تا از دیگران درخواست نكند و كرامت نفسش را حفظ نماید، روز قیامت وارد می شود در حالی كه چهره اش مانند ماه شب بدر، نورانی است.

سوم - كارهایی كه ظاهرش خدایی است مانند تحصیل علم، طاعات، عبادات و... این امور بستگی به باطن انسان دارد اگر قصدش غیر خدا باشد (مانند ریا و طلب جاه و مقام و...) می شود دنیا و اگر برای خدا باشد، ظاهر و باطن هر دو لله می گردند. (جامع السعادات، ج 2، ص 44 چاپ نجف 1383).

117 - سوره تین، آیه 6.

118 - باب چهارم: در آداب دع

119 - الجزع یعنی نگین سیاه و سفید.

120 - یعنی اجابت می شود.

121 - سوره طلاق، آیه 3.

122 - سوره فرقان، آیه 67.

123 - وتر زه كمان را گویند.

124 - یك دانگ برابر است با یك ششم درهم.

125 - سوره مجادله، آیه 12.

126 - سوره بقره، آیه 186.

127 - سوره اعراف، آیه 56.

128 - در حدیث 17 گذشت.

129 - در حدیث 333 گذشت.

130 - از حدیث شماره 483 تا شماره 491.

131 - سوره محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، آیه 19.

132 - حدیث 367 گذشت.

133 - سوره مائده، آیه 23.

134 - سوره آل عمران، آیات 173-174.

135 - سوه آل عمران، آیه 159.

136 - سوره فتح، آیه 6.

137 - هر میل برابر است با یك سوم فرسخ.

138 - سوره هود، آیه 75.

139 - سوره اعراف، آیه 55.

140 - یعنی اصل و اساس، عمل است، مانند غذا كه اصل و اساس است، پس همچنانكه غذا، شكم را سیر می كند نه نمك، همانگونه عمل است كه موجب نجات انسان است، نه صرف دعا كردن، بنابر این، همت اصلی باید بر عمل باشد و دعا چون نمكی برای آن است.

141 - در حدیث 532 خواهد آمد.

142 - سوره اعراف، آیه 55.

143 - سوره كهف، آیه 28.

144 - سوره یونس، آیه 89.

145 - سوره اعراف، آیه 55.

146 - در حدیث 441 خواهد آمد.

147 - در حدیث 441 خواهد آمد.

148 - مشابه همین حدیث، در حدیث 352 گذشت.

149 - یعنی همانگونه كه باز گشت شیر به پستان محال است، داخل شدن این فرد در جهنم نیز محال می باشد.

150 - یعنی شب زنده دار باش.

151 - یعنی وادار كردن خود به گریه

152 - سوره عبس، آیه 37.

153 - در حدیث 307 گذشت.

154 - در حدیث 424 گذشت.

155 - در حدیث 343 گذشت.

156 - در حدیث 334 گذشت.

157 - در حدیث 337 گذشت.

158 - در حدیث 336 گذشت.

159 - در حدیث 333 گذشت.

160 - سوره شوری، آیه 26.

161 - سوره زخرف، آیه 67.

162 - البته این به معنای احتیاج ذات اقدس الهی به عبادت بندگان نیس

163 - شرح اسامی الهی، در خاتمه كتاب خواهد آمد ان اشاء الله.

164 - سوره زمر، آیه 8.

165 - سوره مریم، آیه 48.

1166 - در حدیث 406 گذشت.

167 - در حدیث 407 گذشت.

168 - سوره یونس، آیه 89.

169 - در حدیث 57 گذشت.

170 - ر. ك: احادیث شماره: 334، 335، 336 و 337.

171 - در حدیث 354 گذشت.

172 - در حدیث 531 گذشت.

173 - در حدیث 75 گذشت.

174 - در حدیث 76 گذشت.

175 - در حدیث 7 گذشت.

176 - در حدیث 52 گذشت.

177 - در حدیث 475 گذشت.

178 - مشابه این حدیث، در حدیث 353 گذشت.

179 - در حدیث 6 گذشت.

180 - سوره مائده، آیه 119.

181 - سوره توبه، آیه 72.

182 - یعنی اگر ضرار را می بینی كه اینگونه ثنا می كند، او همنشنین كسی چون علی بن ابی طالب عليه‌السلام بود، اما از ما كه همنشین كسی چون تو هستیم، نباید چنین انتظاری داشت.

183 - در حدیث 437 گذشت.

184 - سوره قلم، آیه 17 به بعد.

185 - سوره رعد، آیه 11.

186 - سوره مائده: آیه 31.

187 - ممكن است منظور، سد راه خیر شدن باشد.

188 - یعنی دیگران را نفرین كردن

189 - سوره نساء، آیه 59.

190 - سوره مائده، آیه 55.

191 - آیه در شان علی عليه‌السلام كه در ركوع نماز، صدقه داده بود، نازل گردیده؛ چون در ادامه می فرماید:... و در حال ركوع زكات می دهند.

192 - سوره شوری، آیه 23.

193 - مخفی نماند كه مفسرین عالی مقام، به این توجیهات سست، پاسخ داده اند.

194 - البته مشرك به شرك خفی شده، نه اینكه كافر باشد تا احكام بر او بار شود.

195 - سوره كهف، آیه 110.

196 - عن ابی جعفر عليه‌السلام : من سن سنه عدل فاتبع كان له مثل اجر من عمل بها من غیر ان ینقص من اجور هم شی ء و من سن سنه جور فاتبع كان له مثل وزر من عمل به من غیر ان ینقص من اوزارهم شی ء.

  (بحار الانوار، طبع بیروت، ج 68، ص 258، نقل از مجلس مفید و محاسن برقی)

197 - ر. ك: حدیث 570.

198 - در حدیث 572 خواهد آمد.

199 - در حدیث 566 گذشت.

200 - سوره كهف، آیه 110.

201 - در حدیث 836 خواهد آمد.

202 - سوره یونس، آیه 58.

203 - یعنی: شادی اش به خاطر این باشد كه مردم، طاعت پروردگار را یك ارزش می دانند نه ضد ارزش.

204 - عن الصادق عليه‌السلام : راس كال خطیئه حب الدنیا، (كافیت باب حب الدنیا و الحرص علیها ح 1).

205 - در حدیث 572 - گذشت.

206 - در حدیث 599 خواهد آمد.

207 - سوره شعراء، آیه 88-89.

208 - سوره لقمان، آیه 33.

209 - سوره زمر، آیه 61.

210 - سوره روم، آیه 44.

211 - به معنای خودپسندی است

212 - به معنای خود پسندی اس

213 - انسان خود پسند چون فقط از خود راضی است و از دیگران ناراضی، لذا همیشه احساس تنهایی می كند اگر چه جسمش در میان دیگر انسانها باشد.

214 - هر دانگ مساوی است با یك ششم درهم.

215 - در حدیث 273 گذشت.

216 - سوره سجده، آیه 17.

217 - منظور، قطعه ای از زمان می باشد، نه ساعت مصطلح فعلی كه یك بیست و چهارم شبانه روز است.

218 - در نسخی كه به دست مترجم رسید، آیه به همین شكل ذكر شده ولی در قرآن كریم این مضون در دو جا آمده است:

219 - الف: و من یعمل من الصالحات من ذكر او انثی و هو مومن فاولئك یدخلون الجنه ولا یظلمون تقیرا (سوره نساء، آیه 124).

ب: و من عمل صالحا من ذكر او انثی و هو مومن فاولئك یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیر حساب (سوره مومن، آیه 40).

220 - در حدیث 467 گذشت.

221 - سوره نازعات آیه 2.

222 - سخن پنهانی، در گوشی صحبت كردن.

223 - نیزه زدن، ملامت و سرزنش كردن، كنایه زدن.

224 - در حدیث 648 خواهد آمد

225 - به آتشی كه بر اثر رعد و برق شدید پدید آید صاعقه گویند.

226 - سوره انعام، آیه 91.

227 - سوره اعراف، آیه 205.

228 - سوره بقره، آیه 152.

229 - سوره احزاب، آیه 41-42.

230 - سوره احزاب، آیه 41-42.

231 - سوره بقره، آیه 152.

232 - ر. ك. حدیث 37.

233 - شبیه این حدیث در حدیث 289 گذشت.

234 - سوره رعد، آیه 15.

235 - سوره نساء، آیه 142.

236 - سوره لیل، آیه 5-7.

237 - سوره محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آیه 33.

238 - یعنی: استغفار، حركتی است كه موجب ریزش گناهان می گردد، همچنانكه برگهای درختی با حركتی می ریزند.

239 - سوره محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، آیه 19.

240 - آیات 44 و 45 سوره مومن است در بیان كلام فردی از آل فرعون كه ایمان آورده بود و امداد الهی در خنثی ساختن حیله فرونیان.

241 - آیات 87 و 88 سوره انبیاست كه بیان مناجات حضرت یونس عليه‌السلام در شكم ماهی و حكم خداوند می باشد.

242 - آیات 173 و 174 سوره آل عمران، پاسخ شهدای جنگ احد است به و سوسه منافقان در ترك جهاد و بیان عاقبت كار آن شهداء.

243 - متن كامل دعا چنین است:

اللهم انك لست باله استحد ثناك، ولا برب یبید ذكرك، ولا كان معك شركاء یقضون معك، ولا كان قلبك من اله فنعبده و ندعك، ولا اعانك علی خلقنا احد فنشك فیك، انت الله الدیان فلا شریك لك، و انت الدائم فلا یزول ملكك.

انت اول الاولین، و اخر الاخرین، و دیان یوم الدین، یفنی كل شی ء و یبقی و جهك الكریم لا اله الا انت لم تلد فتكون فی العز مشاركا، و لم تولد فتكون مورثا هالكا، ولم تدركك الا بصار فتقدرك شجا ماثلا، و لم یتعاورك زیاده ولا نقصان، ولا توصف باین ولا كیف ولا ثم ولا مكان، و بطنت فی خفیات الامور و ظهرت فی العقول بما نری من خلقك من علامات التدبیر.

انت الذی سئلت الانبیاء علیهم السلام عنك، فلم تصفك بحد ولا ببعض بل دلت علیك من ایاتك بما لا یستطیع المنكرون جحده لان من كانت السموات والارضون و ما بینهما فطرته فهو الصانع الذی بان عن الخلق فلا شی ء كمثله، و اشهد ان السموات و الارضین و ما بینهما ایات دلیلات علیك تودی عنك الحجه و تشهد لك بالربوبیه، موسومات ببرهان قدرتك و معالم تدبیرك فاوصلت الی قلوب المومنین من معرفتك ما انسها من وحشه الفكر و وسوسه الصدر فهی علی اعترافها بك شاهده بانك قبل القبل بلا قبل و بعد البعد بلا بعد، انقطعت الغایات دونك فسبحانك لا وزیر لك، سبحانك لا عدل لك، سبحانك لا ضد لك، سبحانك لا ند لك، سبحانك لا تاخذك سنه ولا نوم، سبحانك لا تغیرك الازمان، سبحانك لا تنتقل بك الاحوال، سبحانك لا تاخذك سنه ولا نوم، سبحانك لا تغیرك الازمان، سبحانك لا تنتقل بك الاحوال، سبحانك لا یعییك شی ء، سبحانك لا یفوتك شی ء، سبحانك انی كنت من الظالمین الا تغفر لی و ترحمنی اكن من الخاسرین.

اللهم صل علی محمد وال محمد عبدك و رسولك و نبیك و صفیك و حبیبك و خاصتك و امنیك علی وحیك، و خازنك علی علمك، الهادی الیك باذنك، الصادع با مرك عن وحیك، القائم بحجتك فی عبادك، الداعی الیك، الموالی لاولیائك معك، و المعادی اعداءك دونك، السالك جدد الرشاد الیك، القاصد منهج الحق نحوك، اللهم صل علیه واله افضل و اكرم و اشرف و اعظم و اطیب و اتم و اعم و ازكی و انمی و اوفی و اكثر ما صلیت علی نبی من انبیائك و رسول من رسلك و بجمیع ما صلیت علی جمیع انبیائك و ملائكتك و رسلك و عبادك الصالحین، انك حمید مجید.

اللهم اجعل صلواتی بهم مقبوله، و ذنوبی بهم مغفوره، وسعیی بهم مشكورا، و دعائی بهم مستجابا ورزقی بهم مبسوطا، و انظر الی فی هذه الساعه بوجهك الكریم نظره استكمل بها الكرامه عندك ثم لا تصرفه عنی ابدا برحمتك یا ارحم الراحمین. (بحار. الانوار، ج 84، ص 59 - 60 طبع بیروت و مصباح المتهجد، ص 33-35).

244 - ر. ك. حدیث 107.

245 - سوره اسراء، آیه 56.

246 - تقریبا برابر با یك من تبریز است.

247 - عقال ریسمانی است كه با آن ساعد شتر را می بندند.

248 - سوره یس، آیه 20.

249 - یعنی اعتقاداتم استوار باشد.

250 - لكه های سفیدی است كه روی پست بدن پیدا می شود.

251 - سوره مجادله، آیه 10.

252 - بحث در اسم اعظم گذشت، رجوع شود به ص 59-61.

253 - آیه 255-257 از سوره بقره را آیه الكرسی گویند.

254 - شیخ صدوق رحمه‌الله ضمن حدیث طویلی، ماجرای دانیال نبی عليه‌السلام را این چنین نقل می كند: بحث نصر، حضرت دانیال و عده دیگری را به اسارت گرفت و چون به فضل او پی برد و شنید كه بنی اسرائیل، انتظار ظهورش را می كشند و فرج را در او امید دارند، دستور داد كه آن حضرت را در چاهی بزرگ و گود، به همراه شیری بیفكنند تا او را بخورد، اما (به امر پروردگار) ان شیر به دانیال نزدیك نشد و او را نخورد.

شبی بحث نصر در خواب دید كه گویا دسته هایی از ملائكه از آسمان به چاهی كه دانیال در آن بود، بروی سلام می كنند و بشارت فرج به او می دهند (این خواب در او اثر گذاشت و) صبح كه از خواب بیدار شد، از كرده اش پشیمان گشت و فرمان به آزادی دانیال داده از آن حضرت عذر خواهی نمود و علاوه بر این، مشورت در امور مملكت و نیز قضاوت بین مردم را به او واگذار نمود كه بنی اسرائیل بدین سبب از حالت اختفا و پریشانی بد آمدند (كمال الدین و تمام النعمه، ص 157-158، طبع دفتر انتشارات اسلامی).

255 - به جای فلان نام آن مریض را بگوید.

256 - به جای فلان بن فلان، نام آن مریض و نام پدرش را بگوید.

257 - سوره اعراف، آیه 185.

258 - سوره انعام، آیه 38.

259 - سوره یونس، آیه 57.

260 - آیات 110 و 111 سوره اسرا كه كاملش این چنین است:

قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن آیا ما تدعوا فله الاسماء الحسنی ولا تجهز بصلاتك ولا تخافت

بها و ابتغ بین ذلك سبیلا، و قل الحمد الله الذی لم یتخذ ولدا ولم یكن له شریك فی الملك و لم یكن له ولی من الذل و كبره تكبیرا.

261 - آیه 54 سوره اعراف است:

ان ربكم الله الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق والامر تبارك الله رب العالمین.

262 - سوره مریم، آیه 1.

263 - سوره شوری، آیه 1 و 2.

264 - سوره طه آیه 111.

265 - سوره اسراء، آیه 45.

266 - سوره جاثیه، آیه 23.

267 - سوره نحل، آیه 108.

268 - سوره كهف، آیه 57.

269 - سوره فتح، آیه 1-2.

270 - بسم الله الرحمن الرحیم اذا جاء نصر الله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان توابا.

271 - سوره روم، آیه 21.

272 - سوره مائده، آیه 23.

273 - از سخنان یوشع و كالب است به بنی اسرائیل.

274 - سوره قمر، آیه 11-12.

275 - سوره طه، آیه 25-28.

276 - سوره كهف، آیه 99.

277 - سوره توبه، آیه 128-129.

278 - رجوع شود به ص 000.

279 - سوره آل عمران، آیه 18: شهد الله انه لا اله الا هو و الملائكه و اولوا العلم بالقسط لا اله الا هو العزیز الحكیم.

280 - سوره آل عمران، آیه 26-27: قل اللهم مالك الملك توتی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدك الخیر انك علی كل شی ء قدیر. تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی اللیل و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی و ترزق من تشاء بغیر حساب.

281 - بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الكافرون لا اعبد ما تعبدون ولا انتم عابدون ما اعبد ولا انا عابد ما عبدتم ولا انتم عابدون ما اعبد لكم دینكم ولی دین.

282 - بسم الله الرحمن الرحیم الهیكم التكاثر حتی زرتم المقابر كلا سوف تعلمون ثم كلا سوف تعلمون كلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ثم لترونها عین الیقین ثم لتسالن یومئذن عن النعیم.

283 - سوره شوری، آیه 53.

284 - سوره علق.

285 - سوره نصر.

286 - منظور، تمام سوره است.

287 - رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عده ای را دید كه بینشان راجع به قرآن گفتگو شده و بر علیه یكدیگر با آیات قرآنی مجادله می كنند، حضرت خشمناك شد و فرمود: امم گذشته به مثل همین كارها گمراه شدند؛ زیرا با پیغمبران خود اختلاف كرده، پاره ای از كتاب آسمانی خود را به پاره دیگر زدند.

بعد فرمود: قرآن نازل نشد كه پاره ای از آن، پاره دیگر را تكذیب كند بلكه بالعكس تصدیق كننده آن است، شما به آنچه برایتان روشن است و دانایی دارید عمل نمایید و در آنچه برایتان مشتبه می باشد به ایمان تنها قناعت كنید (الدر المنثور، ذیل آیه هفتم از سوره آل عمران).

مرحوم علامه طباطبائی رحمه‌الله ضمن نقل این حدیث از سیوطی، حدیثی از امام صادق عليه‌السلام از تفسیر نعمانی آورده كه ضرب بعض قرآن ببعض دیگر معنا شده است.

288 - قل انما انا بشر مثلكم یوحی الی انما الهكم اله و احد فمن كان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا ضالحا ولا یشرك بعباده ربه احدا، (سوره كهف، آیه 110).

289 - منظور دو سوره فلق و ناس است.

290 - سوره الرحمن، آیه 35.

291 - سوره بقره، آیه 243.

292 - سوره حجر، آیه 34.

293 - سوره قصص، آیه 21.

294 - سوره اسراء، آیه 1.

295 - سوره نازعات، آیه 46.

296 - سوره شعراء، آیه 57.

297 - سوره دخان، آیه 26-27.

298 - سوره دخان، آیه 29.

299 - سوره اعراف، آیه 13، در قرآن به جای: اخرج منها فما یكون... آمده: فاهبط منها فما یكون....

300 - سوره اعراف، آیه 18.

301 - سوره نمل، آیه 37.

302 - یعنی حضرت یونس عليه‌السلام .

303 - سوره شعراء، آیه 78-86.

304 - آیه 110 از سوره كهف كه در صحفه 524 - پاورقی شماره، 2، گذشت.

305 - ر. ك. حدیث شماره 660.

306 - دنباله حدیث چنین است: و من عصی الله فقد نسی الله و ان كثرت صلاته و صیامه و تلاوته للقران.

یعنی: و كسی كه معصیت خدا را مرتكب شود، او را فراموش كرده اگر چه نماز و روزه و تلاوت قرآنش زیاد باشد، (معانی الاخبار صدوق رحمه‌الله ، باب النوادر، ح 56).

307 - در حدیث شماره 800 گذشت.

308 - در حدیث شماره 397 گذشت.

309 - در حدیث شماره 355 گذشت.

310 - سوره مائده، آیه 27.

311 - ر. ك. حدیث شماره 799.

312 - سوره نساء، آیه 131.

313 - سوره آل عمران، آیه 186.

314 - سوره آل عمران، آیه 120.

315 - سوره بقره، آیه 194.

316 - سوره احزاب، آیه 70-71.

317 - سوره احزاب، آیه 71.

318 - سوره توبه، آیه 4.

319 - سوره مائده، آیه 27.

320 - سوره حجرات، آیه 13.

321 - سوره یونس، آیه 63-64.

322 - سوره مریم، آیه 72.

323 - سوره آل عمران، آیه 133.

324 - سوره انعام، آیه 69.

325 - سوره طلاق، آیه 2-3.

326 - سوره نساء، آیه 122.

327 - سوره دخان، آیه 51.

328 - ر. ك: حدیث شماره 397.

329 - ر. ك. حدیث شماره 420.

330 - ر. ك. حدیث شماره 676.

331 - منظور انجام عمل مستحب است والا ترك واجب، خود معصیت می باشد.

332 - ر. ك. حدیث شماره 676.

333 - سوره نازعات، 37-41.

334 - سوره یوسف، آیه 53.

335 - سوره یوسف: آیه 53.

336 - سوره اعراف، آیه 180.

337 - سوره طه، آیه 68.

338 - سوره احقاف، آیه 9.

339 - سوره روم، آیه 27.

340 - سوره لیل، 15.

341 - سوره لیل، آیه 17.

342 - سوره صف، آیه 14.

343 - سوره بقره، آیه 269.

344 - سوره حدید، آیه 6.

345 - سوره سبا، آیه 3.

346 - سوره انفاق، آیه 64.

347 - سوره اسراء، آیه 14.

348 - سوره اعراف، آیه 187.

349 - سوره یوسف، آیه 50.

350 - در نسخه هایی كه به دست مترجم رسیده به جای ربیون، ربانیون آمده كه به چند دلیل اشتباه است:

الف - تكرار لازم می آید چون ربانیون را در سطر بالا معنا كرده است.

ب - در توحید صدوق كه مولف اسمای حسنی و شرحش را از آنجا گرفته، ربیون آمده است.

ج - این معنا بر گرفته از قرآن است كه می فرماید: و كاین من نبی قاتل معه ربیون كثیر، سوره آل عمران آیه 146.

351 - سوره احزاب، آیه 43.

352 - سوره انبیاء، آیه 107.

353 - سوره ق، آیه 18.

354 - سوره فخر، آیه 6.

355 - سوره انعام، آیه 127.

356 - سوره مائده، آیه 48.

357 - سوره ص، آیه 23.

358 - سوره یوسف، آیه 78.

359 - سوره آل عمران، آیه 18.

360 - سوره اعراف، آیه 89.

361 - سوره طارق، آیه 12.

362 - سوره شعراء، آیه 63.

363 - سوره بقره، آیه 30.

364 - سوره بقره، آیه 186.

365 - سوره ق آیه 16.

366 - در اینجا دیور و دیار به یك معنا آمده؛ یعنی صاحب دیر.

367 - سوره زمر، آیه 67.

368 - سوره انعام، آیه 73.

369 - سوره انفطار، آیه 19.

370 - سوره اسراء، آیه 23.

371 - سوره اسراء، آیه 4.

372 - سوره فصلت، آیه 12.

373 - سوره بروج، آیه 21.

374 - سوره بقره، آیه 257.

375 - سوره ص، آیه 39.

376 - سوره سبا، آیه 3.

377 - سوره كهف، آیه 109.

378 - سوره لقمان، آیه 27.

379 - سوره مائده، آیه 120.

380 - سوره لقمان، آیه 28.

381 - سوره یس، آیه 82.

382 - سوره مومن، آیه 64.

383 - سوره واقعه، آیه 77.

384 - سوره طلاق، آیه 3.

385 - بر گرفته از آیه كریمه: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یكشف السوء، (سوره نمل، آیه 62).

386 - سوره مریم، آیه 96.

387 - سوره انفال، آیه 42.

388 - سوره فصلت، آیه 17.

389 - سوره روم، آیه 30.

390 - سوره آل عمران، آیه 173.

391 - سوره فاطر، آیه 3.

392 - سوره آل عمران، آیه 49.

393 - سوره فاطر، آیه 34.

394 - سوره شعراء، آیه 80.

395 - علما در جای خود گفته اند كه كه گناهان كبیره در صورت توبه، حتما بخشیده می گردد اما بدون توبه، احتمال بخشودگی دارد.