مقدّمه
مقدّمه چاپ چهارم
سپاس و ستایش خدای یکتا را سزاست که محبوب دل هاست و یادش مایه آرامش جان ها. معبودی که روح و فکر انسان در پرتو عبادت و آیات اش منوّر گشته؛ و فراتر از دید چشم ها و توصیف زبان ها و پندارهاست.
آن خدایی که؛ بندگان اش را برای فزونی نعمت ها به سپاس گذاری فراخوانده و باب حمد و ستایش را به روی همگان گشوده است. و رستگاری و سعادت را به وسیله حبیب خود محمّدصلىاللهعليهوآلهوسلم
در آیه آیه قرآن به ما نشان داد. و قطراتی از دریای بیکران معارف آیات اش را با زبان جانشینان معصوم و بر حق پیامبرش (صلوات اللّه علیهم اجمعین) بر ما چشاند، تا بتوانیم راه و رسم عبادت درگاه اش را درک کنیم تا وجودمان را از عشق به معرفت اللّهی لبریز سازیم.
و درود سلام خداوند بر حکیم فرزانه، فقیه عالیقدر، مجدّد اسلام، بزرگ مردِ دیانت و سیاست حضرت امام خمینیقدسسره
که با نهضت خود شجره طیّبه اسلام را حیاتی دیگر بخشید. و سلام و درود به رهبر عظیم الشأن انقلاب، خلف صالح آن روح قدس الهی؛ شهید زنده انقلاب حضرت آیة اللّه العظمی خامنه ای ادام اللّه عزّه الشریف.
کتاب حاضر
چون اسلام دین کامل و از هر جهت بی عیب و نقص است، برهان قاطع ادیان الهی و اتمام نعمت های تمامی بشر می باشد. بدین جهت روح معنویّت در اسلام پزشک واقعی و داروی سریع الأثر هر مرض است. دانشمندان و روان پزشکان غربی نیز در سایه تحقیقات گسترده خود به همان نتایج رسیده اند. در این تحقیقات، که مکرراً در رسانه ها نیز پخش شد می رسانند که: عبادت و برخورداری از ایمان محکم، تمام هیجان های روحی و امراض جسمی را برطرف می کند.... چون عبادت، راز آفرینش است و آثار و فواید آن در سعادت دنیا و آخرت انسان در آیات و روایات و سخن بزرگان به روشنی آمده است.
مؤلف نیز طبق ادای وظیفه - بعد از استقبال بی نظیر علاقه مندان این گونه مباحث که در چندین چاپ گذشته با ارسال پیشنهادات و انتقادات سازنده خود مشوّق ما بودند - کوشیده است در پرتو کلام خدا و معصومینعليهمالسلام
و با توجّه به دستاوردهای علمی روز، در زمینه مسائل و چگونگی شناخت واقعی انسان و عوالم به وجود آورنده آن تحقیقی گسترده و مستدّل داشته باشد. همچنین توفیقی حاصل شد تا بتواند به اصلاح متن و نواقص کتاب بپردازد. چون طی سالیانی که با کتاب و کتاب خوانی آشنایی داشتم، همیشه کمبود چنین مباحثی رنج ام می داد که چرا انسان از عوالم به وجود آورنده خود آشنایی کامل نداشته باشد؟! و نسبت به خود بیگانه باشد و گمشده واقعی خود را که همان انسانیّت انسان و آدمیّت آدم است نیابد. به طوری که امام علیعليهالسلام
در این باره می فرماید:
عَجَبْتُ لِمَنْ یَنْشُدُّ ضالَّتَهُ وَ قَدْ اَضَلِّ نَفْسَهُ فَلا یَطْلُبُهُ؛
در شگفتم از آن کسی که دنبال گمشده خود می رود و برای یافتن آن به جستوجو می پردازد. ولی خود را گم کرده، [در حالی که] برای یافتن آن گامی بر نمی دارد.
و در جای دیگر امامعليهالسلام
هشداری جدّی در آگاهی به خویشتن می دهد و زنگ خطری را به صدا در می آورد، که:
ای بندگان خدا! از هم اکنون به هوش باشید، هنوز زبان ها آزاد است و بدن ها سالم و اعضا و جوارح و محل رفت و آمد وسیع و مجال آن بسیار است. به هوش باشید پیش از آن که فرصت از دست برود و مرگ فرا رسد....
به هرحال مقصود واقعی هر نوشتار القای تفکری است که نشأت گرفته از یک پدیده انحصاریی به نام مغز می باشد، که چگونگی دریافت های فرد را به منصه ابتکار و ظهور می رساند. که در این زمینه از هنرها و شگردهای مختلف بهره مند می شود، تا اثرگذاری تراوشات ذهنی اش را بیشتر کند. و اهدافی را که از پیش طرح نموده - نفیاً و اثباتاً - به آن برسد.
با چنین اوصاف، کتاب ارزشمند و خوب کتابی است که در مسیر رساندن سعادت واقعی افراد یک جامعه دارای تعالیم پاک و اسلوب روان باشد. و نباید از اذهان دور نمود که انسان در دنیای مادی با پیشرفت علوم (تکنولوژی) ، به طور خودکار در مسیری قرار گرفته که متأسفانه اصالت هر فرد فقط درگروِ بُعد اقتصادی آن جامعه محاسبه می شود. و در نظام های مادی با ارائه نمودهای تمدن و متمدن بودن تمام مظاهر انسانی را زیر سؤال می برند. و با ترفندهای پیچیده و حربه های کاری و با برنامه ریزی مدّون مسیری در طول زندگی افراد قرار می دهند که از بدوِ تولّد تا مرگ، تعقلی در معنویّت نداشته باشند. تا کسب قدرت متعالی را برای افراد یک جامعه مضرّ اعلام دارند. و اگر هم به مبدأ و معادی معتقد باشند با ارائه استدلال های بی مغز و بعضاً پوچ آن را کِسل کننده می دانند. و چه بسا در تبلیغ آن بسیار کوشا هستند.
در این برهه از زمان، خداوند بر ما منّت نهاد که قدرشناس علمای سترگ ربانی خود باشیم، چرا که تعالیم غنی اسلامی - شیعی را با واقعیّت های روان که نشأت گرفته از قرآن و احادیث معصومینعليهمالسلام
و قابل ادراک تمام ذهن ها از خرد و کلان است، بدون هیچ کم و کاستی در اختیار ما گذاشتند، تا همگان را به خداجویی و معنویّت که اعتلای روح و بشاشیّت جسم است هدایت کنند.
اهمیّت تحریر
همان طور که برای یک زندگی متعادل، جسم در همه حال احتیاج به غذای مقوّی دارد تا در مقابل هجوم امراض و میکروب ها ایستادگی کند، روح هم در تمام حیات مادی احتیاج به غذای مقوّی و روح بخش دارد، تا در مقابل امراض کسل کننده مقاومت کند. و برای هر بیماری روحی - معنوی دارای حجّت قاطع باشد؛ زیرا بشاشیّت جسم نیز اتّکای به روح متعالی است. و این امکان پذیر نیست، مگر تمسک جستن و پایبند بودن به معنویت و ایمان به یک قدرت متعالی و برتر.
جالب است به اقرار و اعتراف یکی از دانشمندان غربی که امروزه به خلأ ایمان و معنویت در جوامع پی بردند و مکرر در رسانه ها چاپ و پخش شد توجه کنیم، او می گوید:
ایمان یکی از قوایی است که بشر به مدد آن زندگی می کند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر [ در جهان هستی] است.
ویا می گویند:
کسانی که مرتباً به کلیسا می روند، کم تر دچار افسردگی یا بیماری فشار خون می شوند. بیستو چهار سال پیش، وقتی که هفته نامه آمریکایی «تایم» در گزارشی به ظاهر انتقادی زیر عنوان «احیای فرقه گرایی مذهبی» نوشت: «توسل به دعا و شفای الهی همیشه گزینشی اساسی در برابر طب جدید بوده است. و شفای روحانی ارمغانی است که در کتاب مقدس مدام به آن اشاره می شود. و بسیاری از قدیسین اعتبار خود را با معجزه ای در درمان بیماری های بی درمان کسب کرده اند». شمار زیادی از دانشمندان و پزشکان امریکایی برآشفته اند و به اعتراض نوشتند: تهیه چنین گزارش هایی، به هر بهانه ممکن، دامن زدن به خرافه پرستی در میان مردم است.
بار دیگر همان هفته نامه گزارش مستندی زیر عنوان «ایمان و شفا» تهیه کرده است، که نشان می دهد شماری از دانشمندان و پزشکان به قدرت ایمان مذهبی در درمان بیماران اعتقاد پیدا کرده اند.
هم چنین یک محقق کانادایی، اعتقاد به حیات پس از مرگ را موجب طولانی شدن عمر انسان می داند. نتیجه مطالعه ای در کانادا حکایت از آن دارد که اعتقاد به حیات پس از مرگ موجب طولانی شدن عمر انسان می شود. دکتر «چاندراکانت شاه» پزشک و استاد دانشگاه تورنتو معتقد است یک پنجم مرگ و میرهای کانادایی یان یا 43 هزار مورد در سال با ضعف باورهای روحانی و معنوی در ارتباط است.
او گفت: اعتقادات روحانی موجب کاهش اضطراب شده، روش زندگی سالم را بهبود بخشیده، و موجب افزایش ارتباطات اجتماعی می گردد.
او معنویت را نه تنها در اعتقاد به خداوند و یا مشارکت در برنامه های مذهبی سنتی، بلکه در باورها، ارزش ها و رفتارهایی می داند که موجب توجه فرد به موقعیتش در جهان هستی و ارتباط وی با یک قدرت برتر و محیط اجتماعی - مادی او می گردد.
همگان معترفیم که، عدم شناخت روان و عوالم خلقت انسان، چه بسا ضعف ایمان به مبدأ و معاد و بی بند و باری در جامعه را به ارمغان می آورد. چون روان (روح) آدمی در شرایط عادی نیز تحت تأثیر ممکنات و غیر ممکنات محیط و جامعه است و در مقابل هجوم امراض مختلف روحی از قبیل: شک و تردید، پوچی و بی هویّتی، پژمردگی و... قرار می گیرد و مسلماً جسم را نیز علیل و بیمار می کند.
کتاب «از ازل تا قیامت» توانسته در دو فصل مجزا به سعادت واقعی افراد و چگونگی عوالم خلقت انسان به طور اجمال پردازش داشته باشد؛ و با یک تحقیق انسان شناسی، با در نظر گرفتن بعد اعتقادی - اخلاقی و اجتماعی که گسترده ترین بحث ها را در بردارد به شناخت عوالم ششگانه انسان بپردازد، که دیر باز مورد علاقه همگان بوده است؛ تا سؤالات همیشگی افراد را در طول تاریخ که: از کجا آمده ام؟ آمدن بهر چه بود؟ و به کجا می روم؟ پاسخ منطقی دهد. تا مشتاقان کسب معارف الهی و تعالیم اسلامی - شیعی از این پل ترقّی که إن شاءَ الله: «الایصال الی المطلوب» واقع گردد، استفاده نموده و به واقعیت و اصالت اصلی خود که همان هویّت انسانی است برسند.
و به جرأت می توان گفت: عمده ترین و مؤثرترین عوامل تربیتی یک جامعه متعالی و رو به رشد شناساندن مبدأ - تعالی - و معاد و سرنوشت انسان است، که بنا به اهمیت این بحث خداوند در چندین آیه به آن اشاره می کند و می فرماید:
(
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَأَنکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ
)
؛
آیا چنین پنداشتید که ما شما را بیهوده و عبث آفریده ایم و هرگز به ما رجوع و بازگشتی نخواهید کرد.
به نظم در آوردن و به نظم شنیدن چنین مباحث دل نشین لطف دیگر دارد، آن جا که شاعر پرآواز می سراید:
آری! هر چه انسان به شناخت خلقت و عوالم به وجود آورنده خود بیشتر تحقیق کند، به ناتوانی و ضعف جسمی خود در مقابل قدرت لایزال پروردگار مقرّخواهد بود. آنگاست که پیشانی را با معرفت برخاک نهادن و کرنش و سپاس گزاری را آگاهانه به جا آوردن، لذتِ دنیا و حیات جاوید را خواهد چشید، که این اوّلین قدم عارف بودن به حق پروردگار عالم می باشد. کتاب از ازل تا قیامت در این راستا بلیغ است. چون از امام صادقعليهالسلام
پرسیدند که بلاغت چیست؟ امامعليهالسلام
فرمودند:
هر کس چیزی را بداند، با کم ترین سخن بیان کند. و شخص را از آن جهت بلیغ (رساگو) نامند که با کم ترین کوشش به نیاز خود می رسد و مقصود خویش را ادا می کند.
در این باره بهتر است اهمیّت تحریر کتاب از ازل تا قیامت را به عهده خوانندگان عزیز که عمدتاً قشرهای جوان و تحصیل کرده هستند واگذاریم. اگر چه کتاب «مالایُدْرَکُ کُلُّهُ لایُترَک کُلُّه» را در بر دارد، این شامل تمام نوشتار می باشد، ولی(
لاتُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها
)
مصداق نگارنده است.
در پایان بر خود لازم می دانم از زحمات بی شایبه مسؤولیت محترم انتشارات نبوغ که در کیفیّت چاپ و پخش به موقع این اثر تلاش فراوان نمودند، و هم چنین از همه عزیزانی که به هر نحوی در چاپ و نشر این اثر قدم صادقانه برداشته اند، تقدیر و تشکر کنم.
پس خدایا!
عبادت درگاه ات را نصیبمان، راز بندگی ات را مسلکمان، عارف بودن به حقّ ات را دانشمان، و رهایی از تمام گناه هان و مهلکات دنیوی را آرزومان و در همه حالْ ذکر نام ات را توفیق مان عنایت فرما.
قم
محمّد جواد مصطفوی
پاییز 1379