آموزش روخوانى قرآن كريم

آموزش روخوانى قرآن كريم0%

آموزش روخوانى قرآن كريم نویسنده:
گروه: درس ها
صفحات: 2

آموزش روخوانى قرآن كريم

نویسنده: على حبيبى و ابوالفضل علاّمى
گروه:

صفحات: 2
مشاهدات: 1950
دانلود: 289

توضیحات:

آموزش روخوانى قرآن كريم
  • مقدمه

  • درس اول - الفباى قرآن

  • درس دوم - صداهاى كوتاه

  • درس سوم - صداى كشيده فتحه

  • دس چهارم - صداى كشيده كسره

  • درس پنجم - صداى كشيده ضمّه

  • درس ششم - سكون

  • درس هفتم - تشديد

  • درس هشتم - تنوين

  • درس نهم - مدّ

  • درس دهم - حروف ناخوانا (1)

  • درس يازدهم - حروف ناخوانا (2)

  • درس دوازدهم - تبديل صداهاى كشيده به كوتاه

  • درس سيزدهم - تبديل صداى كوتاه به كشيده

  • درس چهاردهم - وقف (1)

  • درس پانزدهم - وقف (2)

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 2 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • مشاهدات: 1950 / دانلود: 289
اندازه اندازه اندازه
آموزش روخوانى قرآن كريم

آموزش روخوانى قرآن كريم

نویسنده:
فارسی
مقدمه


آموزش روخوانى قرآن كريم

نويسندگان : على حبيبى و ابوالفضل علاّمى

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم
قال رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) :
(مـا مـِنْ مـُؤ مـِنٍ ذَكـَرًا اءوْ اءُنـْثـى ، حـُرًّا اءَوْ مـَمـْلُوكـاً اِلاّ وَلِلّهِ عـَلَيـْهِ حـَقُّ واجـِبٌ اءَنْ يـَتـَعَلَّمَ مِنَ الْقُرْانِ) (٢)
هـيـچ زن و مرد مؤ منى از آزاده و برده نيست ، مگر اينكه از طرف خداوند بر او حق واجبى است و آن اين است كه بايد (به اندازه توانش) قرآن بياموزد.
در احاديث اسلامى براى تعليم و تعلّم قرآن كريم سفارش بسيارى شده و اجر و پاداش زيادى وعـده داده شـده اسـت . ايـن امـر مـسـلمـانـان را بـر آن داشته تا به عنوان يك تكليف الهى قرآن را بياموزند و به ديگران نيز آموزش دهند.
بـراى آمـوزش قـرآن در هـر عـصـر و زمـانى شيوه خاصى به كار گرفته شده است . امروز با پـيـشـرفـت فنون آموزش ، با توجه به مشتركات زيادى كه فرهنگ فارسى با عربى (زبان قـرآن) دارد، بـراى افـرادى كـه خواندن و نوشتن فارسى را ياد گرفته اند روش هاى بسيار ساده اى جهت آموزش قرآن ارائه و ده ها جزوه در اين زمينه نوشته شده است .
بـراى ايـنكه برادران سرباز وظيفه در سطح يك بتوانند قرآن را به خوبى تلاوت كنند و از ثواب و هدايتش بهره گيرند، كتاب آموزش روانخوانى قرآن براى دوره ضمن خدمت آنان در نظر گـرفـته شد. اميد است خداوند به همه عزيزان توفيق تلاوت و هدايت گرفتن از قرآن را عنايت فرمايد.
معاونت متون آموزشى و كمك آموزشى
مركز تحقيقات اسلامى

درس اول - الفباى قرآن

در كـلاس اول ابـتدايى نخست با شكل و اسم و صداى تك تك حروف فارسى آشنا شديم ، بعد از آن توانستيم كلمات فارسى را بخوانيم .
بـراى يـادگـيـرى زبـان هـاى ديـگر نيز، چنين مراحلى بايد طى شود. بنابراين اگر بخواهيم خـوانـدن قـرآن را كه به زبان عربى است ، ياد بگيريم نخست بايد با الفباى زبان عربى آشـنـا شـويـم ؛ الفـبـاى زبـان عـربـى خـيـلى سـاده و آسـان اسـت از نـظـر شـكـل مـثل الفباى زبان فارسى مى باشد، البته به استثناى چهار حرف (پ ، چ ، ژ ، گ) كه مـخـصـوص زبـان فـارسى است و در عربى وجود ندارد و حرف كاف بزرگ (ك) كه در عربى به اين شكل (ك) نوشته مى شود.
اسامى حروف عربى هم بيشترشان مثل اسامى حروف فارسى مى باشد. براى آشنايى با آنها، اسامى تمام حروف را در مقابل شكلشان نوشته ايم ، تمرين مى كنيم تا خوب ياد بگيريم .
شـمـاره شـكـل اسامى حروف شماره شكل اسامى حروف
١ ا (ء) الف (همزه) ١٥ ض ضاد
٢ ب باء (٣) ١٦ ط طاء
٣ ت تاء ١٧ ظ ظاء
٤ ث ثاء ١٨ ع عين
٥ ج جيم ١٩ غ غين
٦ ح حاء ٢٠ ف فاء
٧ خ خاء ٢١ ق قاف
٨ د دال ٢٢ ك كاف
٩ ذ ذال ٢٣ ل لام
١٠ ر راء ٢٤ م ميم
١١ ز زاء (زاى) ٢٥ ن نون
١٢ س سين ٢٦ و واو
١٣ ش شين ٢٧ ه هاء
١٤ ص صاد ٢٨ ى ياء
الفـبـاى فـارسـى بـه دو شـكـل بـزرگ و كـوچـك نـوشته مى شوند، در عربى هم ، چنين است ، شـكـل هـاى آنـهـا هـيـچ فـرقـى بـا هـم نـدارنـد بـه اسـتـثـنـاى (‍ة ـ ة) كـه در عـربـى يـكـى از شكل هاى حرف (ت) مى باشد.
اكـنـون كـه بـا اسـامـى حـروف عـربـى آشنا شديد به راحتى مى توانيد حروف مقطعه قرآن را بخوانيد.

حروف مُقَطَّعَه قـرآن داراى ١١٤ سـوره مـى بـاشـد كـه ٢٩ سوره آن با كلمه هايى آغاز مى شود كه برخلاف شـكل ظاهرى آنها مى بايست قطعه قطعه و جدا جدا و هر حرفى با اسم خودش خوانده شود و به هـمـيـن جـهـت بـه آنـها حروف مقطعه مى گويند. مانند : (الم) كه خوانده مى شود (الف ، لام ، ميم) اكنون با حروف مقطعه در قرآن كريم بدون ذكر موارد تكرارى آنها آشنا مى شويم . (٤)
نوشته شده خوانده مى شود
ن نون
ص صاد
طه طا، ها
حم حا، ميم
يس يا، سين
طس طا، سين
الم الف ، لام ، ميم
الر الف ، لام ، را
طسم طا، سين ، ميم
المر الف ، لام ، ميم ، را
المص الف ، لام ،ميم ، صاد
حم عسق حا، ميم ، عين ، سين ، قاف
كهيعص كاف ، ها، يا، عين ، صاد

علامت هاى قرآن اگر يادتان باشد در كلاس اول ابتدايى اضافه بر صداى حرف ، صداهاى ديگرى هم به ما آمـوزش دادند و گفتند كه كلمه هاى فارسى به كمك آنها خوانده مى شوند. بعدها كه به كلاس هـاى بـالاتـر رفـتـيـم ديـگـر نـيازى به آوردن بعضى از آنها نبود چرا كه از معناى كلمه ها مى توانستيم بفهميم كه بايد با چه صداهايى خوانده شوند.
در زبـان عـربـى هـم ، چـنـين است . كسانى كه عرب و آشنا به كلمه هاى عربى باشند از معناى كلمه ها صداى آنها را تشخيص مى دهند و ديگر نيازى به آوردن آنها نيست .
هـمـه مـى دانيم كه قرآن به زبان عربى است و بيشتر مسلمان ها عرب زبان نيستند و با صداى كـلمـه هـاى آن آشـنـا نـمـى بـاشـنـد. براى اينكه همه مسلمان ها براحتى بتوانند قرآن را صحيح بـخـوانـنـد، شـاگردان حضرت على (ع) كلمه هاى قرآن را علامت گذارى كردند تا صداى تمام كلمه ها مشخص باشد. علامت هاى قرآن خيلى ساده و آسان است . بيشتر شما با آنها آشنا هستيد. در درسـهـاى بـعد علامت ها را يكى يكى مى آوريم وروى كلمه هاى قرآن تمرين مى كنيم تا خوب با شكل و صداى آنهاآشناشويد.

تمرين و تكليف نحوه خواندن حروف مقطعه زير را بنويسيد :
الم ـ ق ـ طسم ـ ص ـ الرـ ن ـ المص ـ طه ـ طس ـ المر ـ حم ـ كهيعص ـ يس ـ حم ـ عسق .

درس دوم - صداهاى كوتاه

فتحه ، كسره ، ضمّه فـتحه : يكى از صداهايى كه با آن آشنا هستيم صداى فتحه (َ) مى باشد. مانند : (اَسب ، سَبَد، برادَر)
براى اينكه بتوانيم كلمه هاى قرآن را صحيح بخوانيم ابتدا لازم است روى حروف تمرين كنيم :
اَ، بَ، تَ، ثَ، جَ، حَ، خَ، دَ، ذَ، رَ، زَ، سَ، شَ، صَ، ضَ، طَ، ظَ، عَ، غَ، فَ، قَ، كَ، لَ، مَ، نَ، وَ، هَ، ىَ
كـسـره : صـداى ديـگرى كه با آن آشنا هستيم صداى كسره (ِ) مى باشد. مانند : (اِمروز، كِتاب ، نادِر) .
حروف را با صداى كسره تلفظ مى كنيم :
اِ، بِ، تِ، ثِ، جِ، حِ، خِ، دِ، ذِ، رِ، زِ، سِ، شِ، صِ، ضِ، طِ، ظِ، عِ، غِ، فِ، قِ، كِ، لِ، مِ، نِ، وِ، هِ، ىِ
ضـمـّه : صداى ديگرى كه با آن ماءنوس هستيم صداى (ُ) مى باشد مانند : (اُميد، خُدا، دُرُست) . در قـرآن هـم چـنين صدايى داريم كه به آن (ضمّه) مى گويند. تلفظ حروف با صداى ضمّه چنين است :
اُ، بُ، تُ، ثُ، جُ، حُ، خُ، دُ، ذُ، رُ، زُ، سُ، شُ، صُ، ضُ، طُ، ظُ، عُ، غُ، فُ، قُ، كُ، لُ، مُ، نُ، وُ، هُ، ىُ

تمرين ١ كلمه هاى زير يك بار جدا جدا و بار ديگر با هم نوشته شده است . آنها را بخش بخش بخوانيد.
ل‍َكَ لَكَ
ل‍َكِ لَكِ
هُ‍وَ هُوَ
ذَهَ‍بَ ذَهَبَ
ب‍َل‍َدِ بَلَدِ
جُ‍‍عِ‍لَ جُعِلَ
فَ‍حَ‍شَ‍رَ فَحَشَرَ
بِ‍يَ‍دِكَ بِيَدِكَ
فُ‍تِ‍حَ‍تِ فُتِحَتِ
فَ‍‍ع‍َدَل‍َكَ فَعَدَلَكَ
اَف‍َاَم‍ِنَ ا َفَاَمِنَ
اَحَ‍دَه‍ُمُ اَحَدَهُمُ

تمرين ٢ كلمه هاى زير را بخش بخش بخوانيد.
مـَطـَرَ - كـَسـَبَ ـ فـَخـَرَجَ ـ فـَوَقـَعَ ـ فـَعـَقَرَ ـ خَلَقَكَ ـ فَصَدَقَ ـ حَسِبَ ـ عَلِمَ ـ لَبِثَ ـ سَنَسِمُ ـ بـَلَغـَكِ ـ كـَمـَثـَلِ ـ فَصَعِقَ ـ تَبِعَكَ ـ اَعِظُكَ ـ كَلِمَتُ ـ بَصَرُكَ ـ اَتَذَرُ ـ وَ جُمِعَ وَ تَضَعُ ـ هُمَزَةِ ـ عُنُقِكَ ـ لُمَزَةِ

تمرين و تكليف تمرين شماره دو را همانند شماره يك به صورت جدا و با هم بنويسيد و بخوانيد.

درس سوم - صداى كشيده فتحه

هـر گاه بعد از صداى كوتاه (فتحه ، كسره و ضمّه) حرفى همجنس آنها قرار گيرد، آن حروف باعث كشيده شدن صداى حركات مى شوند كه به شرح هر كدام مى پردازيم :
اگر بعد از حرف مفتوح ، الفى قرار گيرد (َا) اين الف باعث كشيده شدن صداى فتحه مى شود و به اين الف ، (الف مدّى) مى گويند، مانند :
نَبَاتِ ـ ثَانِىَ ـ تَكَادُ ـ عَذَابُ
نكته : در كتابت اوليه ، الف مدّى بعضى از كلمات را به جهاتى نمى نوشتند، بعدها كه قرآن را بـراى صحّت تلاوت علامت گذارى كردند، در چنين مواردى با اضافه كردن يك الف كوچك ، در كنار حرف مفتوح (ـَـ) لزوم تلفظ صداى فتحه كشيده را روشن ساختند مانند :
رُبَـعَ ـ ثُلَـثَ ـ يُجَـدِلُ - مَسَـجِدَ ـ حُرُمَـتِ

نحوه علامتگذارى الف مدّى در رسم الخط فارسى در قـرآنـهـاى بـا رسـم الخـط فـارسـى (قـرآن مـجيد با ترجمه الهى قمشه اى ، قرآن مجيد با ترجمه عبدالمحمد آيتى و ...) فتحه قبل از الف مدى را به صورت ايستاده (ـ) علامت گذارى كرده اند تا نشانگر تلفظ فتحه با صداى كشيده باشد مانند :
لَساحِرانِ ـ مَشارِقُ ـ مَغارِبُ ـ بِكَلِماتِ
در مواردى هم كه الف مدى در كتابت اوليه نوشته نشده ، در رسم الخط فارسى فقط با قرار دادن فتحه ايستاده بر روى خود حرف ، نشان داده اند كه آن حرف بايد با صداى كشيده تلفظ شود مانند :
هذا ـ كَذلِكَ ـ سَمواتِ ـ قِيمَةُ

تمرين ١ كـلمه هاى زير يك بار جدا جدا و بار ديگر روى هم نوشته شده است ، آنها را بخش بخش و بعد به هم پيوسته بخوانيد. (در مثالها از هر دو رسم الخط آورده شده است)
لِ‍ مَالِ مَا
قَا لَ قَال
عِ‍بَادُ عِبَادُ
شِ‍قَاقَ شِقَاقَ
فَ‍اِذَا فَاِذَا
زَاجِ‍رَاتِ زَاجِرَاتِ
ضَ‍لَالَ‍‍ةَ ضَلَالَةَ
اَماناتِ اَماناتِ
مُسافِحاتِ مُسافِحاتِ
مُ‍نافِ‍قاتِ مُنافِقاتِ

تمرين ٢ كـلمـات زير را به صورت شمرده بخوانيد (در مثالها از هر دو رسم الخط آورده شده تا متعلمان با هر دو رسم الخط آشنايى كافى پيدا كنند.)
نـَئَا (نـَــا) ـ اَرَادَ ـ رَءَاهُ (رَ اهُ) ـ اذانَ (ءَاذَانَ) ـ لَسـاحـِرانِ ـ مـَنـفـِعُ ـ يـا جـِبَالُ ـ بِكَلِمَاتِ ـ رِعايَتِها ـ سـِقـَايَةَ ـ عَصَاكَ ـ لاَغَالِبَ ـ ضَاقَ ـ يُرادُ ـ ظاهِرُ ـ رَوُاحُهَا ـ ظَالِمِ ـ ذَ لِكَ ـ قالَ ـ فَتَابَ ـ تُجادِلُكَ ـ فـَلاَ كـاشـِفَ ـ بـِلِسـَانـِكَ ـ عِبادِنا ـ لَنا ـ فَصِيَامُ ـ بِنَاصِيَتِهَا ـ تَكادُ ـ نُسارِعُ ـ فَمَا كَانَ ـ مَالَهَا ـ

درس چهارم - صداى كشيده كسره

هـرگـاه بـعـد از حـرف مـكسور (كسره دار) حرف ياء قرار گيرد (ـِ ى) اين ياء باعث كشيده شدن صـداى كـسـره مـى گـردد (مانند صداى (اى) در لفظ فارسى) از اين رو به آن (ياء مدّى) مى گويند، مانند :
كَلاَمِى ـ فِيهَا ـ كَريمُ ـ مَجِيدُ
نحوه علامت گذارى ياء مدىّ در رسم الخط فارسى
در قـرآنـهاى با رسم الخط فارسى ، كسره قبل از ياء مدىّ را به صورت ايستاده گذاشته اند تا علامت تلفظ كسره با صداى كشيده باشد مانند :
صارِمينَ ـ فَكِهينَ ـ فاكِهينَ ـ اَساطيرُ

تمرين ١ كـلمـه هـاى زير يك بار جدا جدا و بار ديگر با هم نوشته شده است آنها را بخش بخش و به هم پيوسته بخوانيد : (مثالها از هر دو رسم الخط نوشته شده است)
اَبِى اَبِى
فِي‍‍هِ فِيهِ
عِ‍بادى عِبادى
يُ‍ري‍دُ يُريدُ
كَ‍لاَمِى كَلاَمِى
اَرَادَنِى اَرَادَنِى
حَافِ‍ظِي‍نَ حَافِظِينَ
صَـ‍دِقِي‍نَ صَـدِقِينَ
بِ‍مَ‍صَـ‍بِي‍حَ بِمَصَـبِيحَ

تمرين ٢ كلمه هاى زير را به صورت تمرين شماره ١ نوشته و بخوانيد :
سِينِينَ ـ حَدِيدَ ـ يُعيدُ ـ مَصيرُ ـ عَمَلى ـ الِهَتى ـ اَبَابِيلُ ـ اِيَمانُهَا ـ لِاِ يلافِ ـ سَفيهُنا ـ وَسيلَةَ ـ صـَادِقينَ ـ لِعِبادى ـ خاشِعينَ ـ صَابِرينَ ـ شَيَاطينُـ مُنافِقينَ ـ اَفَعَيِينَا ـ مُتَقابِلينَ ـ فَمُلاقيهِ ـ اخَرينَ ـ اَسَاطِيرُ ـ ثَمَانِينَـ كْاذِبينَ ـ سافِلينَ ـ مُغِيرَاتِ ـ قَمِيصِى ـ كَرِيمُ لاِِيلافِ

درس پنجم - صداى كشيده ضمّه

هـرگـاه بـعـد از حـرف ضـمه دار (مضموم) حرف واو قرار گيرد (ـُ و) آن حرف با صداى ضمه كـشـيـده (مـانـنـد (او) ى فارسى) تلفظ مى شود و به اين واو كه سبب كشيده شدن صداى ضمه گرديده ، (واو مدىّ) مى گويند.
شـكل نوشتن صداى ضمه كشيده در رسم الخط فارسى و عربى قرآن يكسان است . كلماتى كه صداى ضمه كشيده دارند مثل :
يُوقِنوُنَ ـ لَظَالِمُونَ ـ فَعَقَرُوها ـ فَكِيدُونِ

تمرين ١ كلمه هاى زير يك بار جدا جدا و بار ديگر با هم نوشته شده است . آنها را بخش بخش و به هم پيوسته بخوانيد :
اُوثَ‍ اُوتَ
طُورِ طُورِ
اُوذي‍نا اُوذينا
يُوفُونَ يُوفُونَ
اَقُومُ اَقُومُ
قُ‍لُ‍وبُ‍نا قُلُوبُنا
يُوقِ‍نُونَ يُوقِنُونَ
تَ‍خَافُونَ تَخَافُونَ
فَ‍‍عَ‍قَ‍روُهَا فَعَقَرُوهَا
لَ‍ناكِ‍بُونَ لَناكِبُونَ

تمرين ٢ كلمه هاى زير را به صورت تمرين شماره ١ نوشته و بخوانيد :
بـُطـُونِ ـ يـَكـُونُ ـ نُوحيها ـ هارُونَ ـ اتُونى ـ صُدُورُ ـ يُوعَدُونَ ـ يَتُوبُونَ ـ تُوقِدُونَ ـ يَمُوتُونَ ـ كالِحُونَ ـ يَقُولُونَ ـ ظالِمُونَ ـ تَصِفوُنَ ـ يَكيدُونَ ـ يَعُودُونَ ـ يُقاتِلُونَ ـ لايَجِدُونَ ـ فَذَبَحُوها ـ يُظاهِرُونَ ـ يَتَخافَتُونَ ـ فَسَيَقُولُونَ ـ يُبايِعُونَكَ ـ وَاَطيعُونى ـ فَعَقَرُوها

فضل علم رسول خدا حضرت محمد بن عبداللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم :
فَضْلُ الْعِلْمِ اَحَبُّ الَىَّ مِنْ فَضْلِ الْعِبادَةِ
وَ اَفْضَلُ دينِكُمُ الْوَرَعُ
فضل علم نزد من از فضل عبادت محبوب تر است
و برترين (جزء يا نمود) دين شما، ورع است .
(تحف العقول ـ )

درس ششم - سكون

در فارسى به حرف هايى بر مى خوريم كه هيچ يك از صداهايى را كه تاكنون خوانديم (ـَ ـِ ـُ ـ ـ او) ندارند، مانند حرف نون در كلمه (مِنْ) .
در فـارسـى اينگونه حرف ها علامتى ندارند ولى در قرآن با اين علامت (ـْ) مشخص مى شوند كه اسم آن (سكون) است .
حـرفـى كـه داراى علامت سكون باشد به كمك حرف صدادار قبلش در يك بخش خوانده مى شود. مانند :
اَنْ ـ خُذْ ـ مِنْ ـ كُنْ ـ لَمْ ـ ذُقْ ـ قُلْ ـ قُمْ
نـكـتـه : هـرگـاه بـعـد از صـداى (ـَ) ، (واو) يا (ياء) بيايد كه داراى سكون باشد (واو) و (ياء) بايد به نرمى خوانده شوند. مانند : كيف ـ غير ـ يوم ـ سوف
در ايـن مـوارد بـايـد دقـت كـنـيـم كـه صـداى (اَ) قـبـل از سـكـون تمايل به صداى (اُ) يا (اِ) پيدا نكند.

تمرين ١ الف) كلمه هاى زير را بخش بخش بخوانيد :
مِنْكَ مِنْكَ
قَبْ‍لُ قَبْلُ
اُحْ‍ضِ‍رَتْ اُحْضِرَتْ
اَعْ‍هَدْ اَعْهَدْ
عَ‍لَيْ‍كُمْ عَلَيْكُمْ
عَيْ‍نان ِعَيْنانِ
صَ‍دَدْتُمْ صَدَدْتُمْ
ب) كـلمـه هـاى زيـر را نـيـز مـانـنـد كـلمـه هـاى تـمـريـن قبل تفكيك كرده و بخوانيد :
يَشْفى ـ يُولَدْ ـ نَوْمَكُمْ ـ بَيْنَهُمْ ـ يَلْتَقِطْهُ ـ يَنْقَلِبُونَ ـ فَسَيَكْفيكَهُمْ ـ يَسْتَوْفُونَ ـ هَدَيْناهُ ـ فـَيـَعـْتـَذِرُونَ ـ رَاَيـْتـَهـُمْ ـ اَوْرَثـْنـا ـ مـا تـَعـْبـُدُونَ ـ سـَنـَسْتَدْرِجُهُمْ ـ لاَِبَوَيْهِ ـ سَيَصْلَوْنَ ـ فَسَيُنْغِضُونَ

تمرين ٢ آيات زير را بخش بخش بخوانيد :
وَ لَقـَدْ اَرْسـَلْنـا فـيـهـِمْ مـُنـْذِريـنَ (٧٣ / صافات) اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُمْ لاَِنْفُسَكُمْ وَ اِنْ اَسَاْتُمْ فـَلَهـا (٧ / اسـراء) وَ نـَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ فَلَوْلا اِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدينينَ ـ تـَرْجـِعـُونـَهـا اِنْ كـُنْتُم صادِقينَ (٨٥ ـ ٨٧ / واقعه) فَاَيْنَ تَذْهَبُونَ (٢٦ / تكوير) مالَكُمْ كَيْفَ تـَحـْكـُمـُونَ (٣٦ / قـلم) وَ اَبـْصـِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (١٧٩ / صافات) قالَ فيها تَحْيَوْنَ وَ فيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ (٢٥ / اعراف) .

تمرين و تكليف كلمه هاى آيات بالا را به صورت بخش بخش بنويسيد.

درس هفتم - تشديد

وقـتـى دو حـرف مانند هم ، پشت سر هم قرار بگيرند و اولى ساكن و دومى صدادار باشد، اولى را نـمـى نويسند و به جاى آن روى حرف بعدى اين علامت (ـّ) را كه تشديد نام دارد، مى گذارند تا بفهمانند كه اين حرف بايد با شدت و محكم ادا شود.
براى آشنايى بيشتر با اين علامت ، تعدادى از كلمه هاى تشديددار قرآن را به صورت جدا جدا و با هم تمرين مى كنيم :
صَلْلِ صَلِّ
ربْبُ ربُّ
كَذْذَبَ كَذَّبَ
قَدْدَرْنا قَدَّرْنا
جَ‍هَنْ‍نَ‍مَ جَهَنَّمَ
فَصْ‍صَلْناهُ فَصَّلْناهُ
يَتْ‍تَ‍بِ‍‍عُونَ يَتَّبِعُونَ
فَ‍نَجْ‍جَيْ‍ناهُ فَنَجَّيْناهُ
يَ‍تَ‍كَلْ‍لَ‍مُونَ يَتَكَلَّمُونَ
لَ‍يَجْ‍مَ‍‍عَنْ‍نَ‍كُمْ لَيَجْمَعَنَّكُمْ

تمرين ١ كلمه هاى زير را بخش بخش بخوانيد :
فـَصـَبَّ ـ يـُضـِلُّ ـ اَلَّتـى ـ فـَثَمَّ ـ كُلَّما ـ اَيُّهُمْ ـ مَتَّعْنا ـ رَبَّكَ ـ اِنَّها ـ تَوَلَّ اِنَّهُمْ ـ لكِنّا ـ اَقَلُّ ـ جـَنَّةَ ـ سـُيِّرَتْ ـ رَبَّكـُمْ ـ يـُبـَشِّرُ ـ اَلَّذيـنَ ـ مـُزَّمِّلُ ـ يـُصـِرُّونَ ـ يـَشَّقَّقُ ـ يـَصـَلُّونَ ـ مـُقَرَّبينَ ـ لِلْمـُتَّقـيـنَ ـ يـُمـَتَّعـُونَ ـ تـَقـَلُّبـَكَ ـ تـَذَكَّرُونَ ـ مـُتـَرَدِّيـَةُ ـ لِلْمـُطـَفِّفـيـنَ ـ لَيـَسْتَخْلِفَنَّهُمْ ـ يَتَسَلَّلُونَ ـ فَلَيُبَتِّكُنَّ ـ طَلَّقْتُمُوهُنَّ ـ سَتَذْكُرُونَهُنَّ ـ لَيُمَكِّنَنَّ

تمرين ٢ كلمات تشديددار آيات زير را بخش بخش بخوانيد :
وَ مـا تُجْزَوْنَ اِلاّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٣٩ / صافات) رَبُّكُمْ اَعْلَمُ بِما فى نُفُوسِكُمْ (٢٥ / اسراء) نـَحـْنُ خـَلَقـْنـاكـُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ (٥٧ / واقعه) اَفَلاتَذَكَّرُونَ (١٥٥ / صافات) وَ اِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ (١٠ / انفطار) اِنّا كُنّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٢٥ / جاثيه ) وَ اِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُوُرهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (٧٤ / نمل) وَ اِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ (٢٥ / حجر) قُمْ فَاَنْذِرْ (٢/مدثر) وَ رَبَّكَ فـَكـَبِّرْ (٣ / مـدثـر) وَ ثـِيـابـَكَ فـَطـَهِّرْ (٤ / مـدثـر) اَفـَمـَنْ يـَخـْلُقُ كـَمـَنْ لا يـَخْلُقُ اَفَلا تَذَكَّرُونَ (١٧ / نحل) .

درس هشتم - تنوين

در درس هاى گذشته با خواندن اين كلمه ها آشنا شديد :
كِتابَ كِتابِ كِتابُ
بعضى وقتها اين كلمه ها با نون ساكن اضافى خوانده مى شوند :
كِتابَنْ كِتابِنْ كِتابُنْ
بـراى ايـنـكـه مـعـلوم شـود نـون سـاكن آنها اضافى است ،آن را نمى نويسند و در عوض ، علامت صداى حرف قبلى راتكرار مى كنند :
كِتابً كِتابٍ كِتابٌ
اسم اين علامت ها (تنوين) است .
تـنـويـن : نـون سـاكـنـى است كه در آخر بعضى از كلمه هانوشته نشده ولى خوانده مى شود، و نشانه آن تكرار علامت صداى حرف مى باشد.
تنوين بر سه قسم است : تنوين فتحه ، تنوين كسره و تنوين ضمه .
تنوين هاى سه گانه را مى توان به شكل هاى زير نمايش داد.
تنوين فتحه ـَ + نْ ـً
تنوين كسره ـِ + نْ ـٍ
تنوين ضمه ـُ + نْ ـٌ
كلمه هاى زير را به دقت بخوانيد :
ماءً ماءَنْ
جَزاءً جَزاءَنْ
ذِكْرٍ ذِكْرِنْ
جِهادٍ جِهادِنْ
كُلُّ كُلُّنْ
سَماءٌ سَماءُنْ
نـكـتـه : مـعـمـولاً در آخر كلماتى كه به تنوين فتحه ختم مى شوند. الفى آورده مى شود مانند : (كـِتـَابـاً) و ايـن بـدان جـهـت اسـت كـه در هـنـگـام وقف بايد به صورت الف مدى خوانده شوند : (كِتَابًا) در سه مورد زير الف آورده نمى شود :
١ـ كـلمـاتـى كـه بـه تـاء گـرد خـتـم شـونـد مـانـنـد : (رَحـْمـَةً ، حـَيـوةً) و در هـنـگـام وقـف ، تـاء تبديل به هاء ساكن مى شود : (رَحْمَهْ ، حَيوهْ)
٢ـ كـلمـاتـى كـه الف مـدى آنـهـا بـه صـورت يـاء نـوشـتـه شـده بـاشـد مثل (هُدًى) و در هنگام وقف (هُدى) خوانده مى شود.
٣ـ بـعـضـى از كـلمـاتـى كـه بـه هـمـزه خـتـم مـى شـونـد مثل (جَزَاءً) و در هنگام وقف ، همزه ساكن مى گردد (جَزَاءْ)

تمرين ١ كلمه هاى زير را بخش بخش بخوانيد :
خـَوْفٍ ـ سـُرُرٍ ـ جـَهـادٍ ـ بـِاَكْوابٍ ـ حَلاّفٍ ـ مَقْطُوعَةٍ ـ جَمْعًا ـ شَكُورًا ـ اَعِزَّةً ـ شُهُبًا ـ وَحيدًا ـ اَطْوارًا ـ رابِيَةً ـ مُقْتَدِرًا ـ فَعّالٌ ـ غِشاوَةٌ ـ عامِلَةٌ ـ بَصيرٌ ـ شَهيدٌ ـ مُنْتَشِرٌ ـ مُسْفِرَةٌ ـ وُجُوهٌ ـ شِهابٌ

تمرين ٢ كلمات تنوين دار آيات زير را بخش بخش بخوانيد :
قـالَ رَبِّ اِنـّى دَعـَوْتُ قـَوْمـى لَيـْلاً وَ نـَهـارًا (٥ / نـوح ) اِنّى اَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ (١٣٥ / شـعـراء) اِنَّ رَبـّى رَحـيـمٌ وَدُودٌ (٩٠ / هـود) ما لَكُمْ لاتَرْجُونَ لِلّ هِ وَ قارًا (١٣ / نوح) وَ قَدْ خَلَقَكُمْ اَطـْوارًا (١٤ / نـوح) مـَنـّاعٍ لِلْخـَيـْرِ مـُعـْتـَدٍ اَثـيمٍ (٢٥ / ق) وَ ما اَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ وَ لَها كِتابٌ مـَعـْلوُمٌ (٤ / حـجـر) جـَزاءً مـِنْ رَبِّكَ عـَطـاءً حـِسـابـًا (٣٦ / نـبـاء) اِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْمًا عَبُوسًا قـَمـْطـَريرًا (١٠ / انسان) وَ يُمْدِدْكُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ اَنْهارًا (١٢ / نوح) وَ اَنْزَلْنا اِلَيْكُمْ نُورًا مُبينًا (١٧٤ / نساء) وَيْلٌ لِكُلِّ اَفّاكٍ اَثيمٍ (٧ / جاثيه)

تمرين و تكليف براى هر يك از تنوينهاى فتحه ، كسره و ضمه بيست كلمه از قرآن انتخاب كرده و بنويسيد.

درس نهم - مدّ

قبلاً با صداهاى كشيده آشنا شديم .
بعضى وقتها بايد صداى كشيده را بيشتر بكشيم كه در اين صورت با اين علامت (ـَّ) مشخص مى شود. اسم اين علامت مدّ است و بالاى بعضى از صداهاى كشيده قرار داده مى شود و نشانه آن است كه بايد بيشتر كشيده شوند.
كـلمـه هـاى زيـر يك بار بدون علامت مدّ و بار ديگر با علامت مدّ نوشته شده در خواندن آنها دقت كنيد :
ماءً ماَّءً
ضالّينَ ضاَّلّينَ
لا اَمْلِكُ لاَّاَمْلِكُ
اِفْتِراءً اِفْتِرآءً

تمرين ١ كلمه هاى زير را شمره بخوانيد :
اَنـْبـاَّءُ ـ سَرّاَّءَ ـ اَوْلِياَّءَ ـ شُهَداَّءَ ـ تَحاَّضُّونَ ـ اَشِدّاَّءُ ـ ماَّءً ـ اِنّاَّ اَنْزَلْناهُ ـ ضاَّلّينَ ـ قَّ ـ اِنَّماَّ اَنْتَ ـ اَتـُحـاجُّونـّى ـ يـسَّ ـ عـِشـاَّءً ـ فـى اَنـْفُسِهِمْ ـ الَّر ـ اَنْزَلْناَّ اِلَيْكُمْ ـ رَبّىَّ اَعْلَمُ ـ حُنَفاَّءَ ـ اَعْداَّءً ـ كَّهـيـعَّصَّ ـ سـاَّءَتْ ـ عـَطاَّءً ـ جَزاَّءً ـ لاَّ اَمْلِكُ ـ حمَّ عَّسَّقَّ ـ فَد اَّءً ـ اِنّ اَّ اَرْسَلْن اكَ ـ بَلاَّءً ـ يُح اَّدُّونَ ـ يـَتـَم اَّسّ ا ـ يـَش اَّءُ ـ اِفـْتـَراَّءً ـ مِمّا تَدْعُوناَّ اِلَيْهِ ـ وَ فىَّ اذانِنا ـ قُلْ اِنَّماَّ اَنَا بَشَرٌ ـ شَغَلَتْناَّ اَمْوالُنا ـ تَحاوُرَ كُماَّ اِنَّ ـ لَوْلا اَنْ ـ ما اَصابَكَ

تمرين ٢ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
قُلْ اِنّى لاَّ اَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَدًا (٢١ / جن) وَ فىَّ اَنْفُسِكُمْ اَفَلا تُبْصِرُونَ (٢١ / ذاريات) اِنَّ ه ذ ا ك انَ لَكُمْ جَز اَّءً وَ ك انَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا (٢٧/ مرسلات) جَزاَّءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِسابًا (٣٥ / نـباء) وَ جَعَلْنا فيها رَواسِىَ شامِخاتٍ وَ اَسْقَيْناكُمْ ماَّءً فُراتاً (٢٧ / مرسلات) اِنْ هِىَ اِلاّ اَسْماءٌ سـَمَّيـْتـُمـُوهـاَّ اَنـْتـُمْ (٢٣ / نجم) فَبِاَىِّ آلاَّءِ رَبِّكُم ا تُكَذِّب انِ ـ مُدْه اَّمَّت انِ (٦٥،٦٦ / رحمن) وَ اِذْ اَخـَذْن ا مـيـث اقـَكـُمْ لا تَسْفِكُونَ دِم اَّءَكُمْ وَ لا تُخْرِجوُنَ اَنْفُسَكُمْ مِنْ دِي ارِكُمْ ثُمَّ اَقْرَرْتُمْ وَ اَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (٨٤ / بقره) اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ (٢/ دخان)

تمرين و تكليف سى كلمه از قرآن كه داراى علامت مدّ باشد انتخاب كنيد و بنويسيد.


۱
درس دهم - حروف ناخوانا (١)

درس دهم - حروف ناخوانا (١)

در رسم الخط فارسى ، در بعضى كلمه ها به حرف (واو) بر مى خوريم كه نوشته شده ولى خوانده نمى شود؛مانند،خواندن ،خواستن ،خواهر،خواهش .
در قـرآن كـريـم نيز چهار حرف (و،ى ،ا،ل) بعضى وقتها خوانده نمى شوند، و براى اينكه با موارد خوانا، اشتباه نشود آنها را بدون علامت نوشته اند.
با اين چهار حرف كلمه (والى) ساخته اند تا هميشه در ذهن بماند. در اين درس با موارد (و) ، (ى) آشنا مى شويم .
١ـ هر گاه (و) ، (ى) پايه و كرسى براى همزه قرار گيرند (ؤ ،ى ء) خوانده نمى شوند.
توضيح : همزه ، به دو شكل نوشته مى شود :
الف ـ به تنهايى (مانند : سَماءَ ، سُوءُ ، جُزْءانِ)
ب ـ روى يـكـى از دو حـرف (و) ، (ى) قـرار مـى گيرد كه در اين صورت واو و ياء خوانده نمى شوند و علامت موجود روى آن مربوط به حرف همزه مى باشد، مانند :
مُؤْمِنُ كه خوانده مى شود مُ‍ءْمِنُ
بارِى ءُ كه خوانده مى شود بارِءُ
يـاد سـپارى : اگر ياء كوچك (ي‍) پايه و كرسى همزه واقع شود نقطه هاى آن را نمى نويسند، مانند : مَلائِكَةَ كه خوانده مى شود مَلاءِكَةَ

تمرين ١ كلمه هاى زير را شمرده بخوانيد :
تُؤْتى ـ مُؤْصَدَةٌ ـ تُؤْوى ـ فُؤ ادُ ـ لُؤْلُؤًا ـ يُؤ اخِذُكُمْ ـ اَفَتُؤْمِنُونَ ـ جَزاَّؤُكُمْ ـ تُؤْثِرُونَ ـ اباؤُنا ـ يـُؤْفـَكُ ـ مـاَّؤُهـا ـ قـُرِى ءَ ـ يِبْدِى ءُ ـ اِمْرِى ءٍ ـ ذاَّئِقَةُ ـ تُبَوِّى ءُ ـ يَسْئَلُونَ ـ بَرى ءٌ ـ مِتَّكِئينَ ـ حينَئذٍ ـ اَبْناَّئَكُمْ ـ اَفْئِدَتُهُمْ ـ بِئْسَ
٢ـ هر گاه (و) و (ى) بعد از صداى (ـ) و بدون علامت باشند خوانده نمى شوند، مانند :
صَلوةُ كه خوانده مى شود صَل‍ ةُ
مُوسى كه خوانده مى شود مُوس‍
ياد سپارى : بعضى وقتها ياى كوچك (ي‍) بعد از صداى (ـ) واقع مى شود، مانند :
تَليها كه خوانده مى شود تَلها

تمرين ٢ كلمه هاى زير را شمرده بخوانيد :
نـَجـوةَ ـ مـِشـْكـوةُ ـ غـَدوةُ ـ زَكـوةُ ـ حـَيـوةُ ـ مَنوةُ ـ ضُحى ـ نَريكَ ـ سَجى ـ اُولى ـ فَهَدى ـ دَسّيها ـ عـَصـى ـ يـَتـَزَكـّى ـ يَغْشيها ـ سُكارى ـ فَاَريهُ ـ هَدينِ ـ تَتَجافى ـ اُسارى ـ فَغَوى ـ فَنادى ـ هَوى ـ عُزّى ـ اُخْرى ـ يُوحى .

تمرين ٣ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
هـذا يـَوْمُ لا يـَنـْطـِقـُونَ (٣٥ / مرسلات) وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (٣٦ / مرسلات) وَيْلُ يَوْمَئِذٍ لِلْمـُكـَذِّبـيـنَ (٣٧ / مـرسـلات) وَ يـَطـوُفُ عـَلَيـْهـِمْ وِلْدانٌ مـُخـَلَّدُونَ اِذا رَاَيـْتـَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مـَنـْثُوراً (١٩ / انسان) نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا اَسْرَهُمْ وَ اِذا شِئْنا بَدَّلْنا اَمْثالَهُمْ تَبْديلاً (٢٨ / انسان) خُذْمِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكّيهِمْ بِها وَصَلِّ عَلَيْهِمْ اِنَّ صَلوتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ (١٠٣ / تـوبـه) فـَاَرَدْنـا اَنْ يـُبـْدِلَهـُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ زَكوةً وَ اَقْرَبَ رُحْماً (٨١ / كهف) وَ اِنَّكَ لَعَلى خـُلُقٍ عـَظـيمٍ (٤ /قلم) وَاَنْ لَيْسَ لِلْاِنْسانِ اِلاّماسَعى (٣٩/ نجم) قُلْ اَنَّما يُوحى اِلَىَّ اَنَّما اِلهُكُمْ اِلهٌ واحـِدٌ فـَهَلْاَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (١٠٨/انبياء) قالَاَوَلَ وْجِئْتُكُمْ بِاَهْدى مِمّاوَجَدْتُمْ عَلَيْهِاباءَكُمْ (٢٤/ زخرف) .

تمرين و تكليف بـيـسـت كـلمـه از قـرآن كـه داراى و او ناخوانا و بيست كلمه كه داراى ياى ناخوانا باشد انتخاب كرده بنويسيد.

درس يازدهم - حروف ناخوانا (٢)

در درس گـذشـتـه بـا مـوارد (و) و (ى) ناخوانا در قرآن آشنا شديم . در اين درس مى خواهيم با موارد (ا) و (ل‍) ناخوانا در قرآن آشنا شويم .
موارد الف : هرگاه (الف) بدون علامت در وسط يا آخر كلمه قرار گيرد خوانده نمى شود، مانند :
وَاحْلُلْ كه خوانده مى شود وَحْلُلْ
وَالْقَمَرِ كه خوانده مى شود وَلْقَمَرِ
اتُوا كه خوانده مى شود اتُو
يـادسـپـارى : در بـعـضـى از قرآن ها الف ناخواناى وسط كلمه را با صاد كوچكى (ص‍) مشخص كرده اند، مانند :
وَالَّذينَ ـ بِالْعَذابِ ـ رَبِّ اجْعَلْ

تمرين ١ كلمه هاى زير را شمرده بخوانيد :
فَاجْلِدُوهُمْ ـ تابُوا ـ يَرَوْا ـ تُسَلِّمُوا ـ اِنَّ الْمُتَّقينَ ـ بِالْكافِرينَ ـ كُلُوا وَ اشْرَبُوا ـ اَنَّ الْفُلْكَ ـ يـا اَبـَتِ افْعَلْ ـ امَنُوا ـ فَاصْبِرْ - فَاسْجُدْ وَ اذْكُرِ اسْمَ ـ يَوْمُ الْفَصْلِ ـ مِنَ الْاَوَّلينَ ـ اَنْفِقُوا ـ فـَالْيـَوْمَ ـ فـَاَرادُوا ـ ذلِكَ الْكـِتـابُ ـ يـَكـادُالْبـَرْقُ ـ لَكـُمُ اْلاَرْضُ ـ وَادْعـُوا ـ فَاتَّقُوا ـ قالُوا اِنْ يَسْرِقْ ـ مِنَ الْعِلْمِ
يادسپارى : اگر الف ، كرسى همزه (ء) قرار گيرد، خوانده نمى شود مانند :
سَاءَلَ ـ اءَخاهُ ـ فَاءَرادَ ـ اءَكْثَرُهُمْ ـ يَاءْتوُكَ ـ اءُمِرْتَ
و گاهى همزه مكسور زير الف قرار مى گيرد كه در اين صورت هم الف خوانده نمى شود مانند :
إِنَّ ـ إِنّا ـ إِلى ـ إ ذا
موارد لام : هر گاه حرف (لام) علامتى نداشته باشد خوانده نمى شود، در عوض حرف بعد از (لام) ناخوانا هميشه داراى علامت تشديد مى باشد، مانند :
اَلشَّمْسُ كه خوانده مى شود اَشَّمْسُ
اَلتَّوْبَةُ كه خوانده مى شود اَتَّوْبَةُ

تمرين ٢ كلمه هاى زير را شمرده بخوانيد :
اَلزَّبـَدُ ـ اَلثَّمـَنُ ـ اَلدُّنـْيـا ـ اَلصِّراطُ ـ اَلنَّمـْلُ ـ مـِنَ السَّمـاءِ ـ وَ النـّاشِراتِ ـ مِنَ اللَّهَبِ ـ اَلدّينُ ـ اَلضَّلالُ ـ يَوْمُ الدّينِ

تمرين ٣ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
وَالصـّافـّاتِ صـَفًّا (١) فـَالزّاجـِراتِ زَجـْرًا (٢) فـَالّتـالِيـاتِ ذِكـْرًا (٣) اِنَّ اِلهَكُمْ لَواحِدٌ (٤) رَبُّ السَّمـواتِ وَالاَرْضِ وَ مـا بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ (٥ / صافات) اَوَلَمْ يَتَفَكَّروُا فى اَنْفُسِهِمْ ما خـَلَقَ اللّهُ السَّمـواتِ وَ الاَرْضَ وَ مـا بـَيـْنـَهـُمـا اِلاّ بـِالْحـَقِّ وَ اءَجَلٍ مُسَمًّى وَ اِنَّ كَثيراً مِنَ النّاسِ بـِلِقـاىِ رَبِّهـِمْ لَكـافـِروُنَ (٨ / روم) اَلْمـالُ وَ الْبـَنـوُنُ زيـنـَةُ الْحـَيـوةِ الدُّنـْيـا وَ الْبـاقـِيـاتُ الصـّالِحـاتُ خـَيـْرٌ عـِنـْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ اءَمَلاً (٤٦ / كهف) لا يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقـَوْلِ اِلاّ مـَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللّهُ سَميعاً عَليمًا (١٤٨) اءِنْ تُبْدوُا خَيْراً اءَوْ تُخْفوُهُ اءَوْ تَعْفُوا عَنْ سـوُءٍ فـَاِنَّ اللّهَ كـانَ عَفُوًّا قَديرًا (١٤٩ / نساء) اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَ اْلاَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُمـاتِ وَ النُّورَ ثـُمَّ الَّذيـنَ كـَفـَروُا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلوُنَ (١ / انعام) يا بُنَىَّ اَقِمِ الصَّلوةَ وَ اءْمُرْ بِالْمَعْروُفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما اءَصابَكَ اءِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الاُمُورِ (١٧ / لقمان) .

تمرين و تكليف سـى كـلمـه كـه داراى الف و لام ناخوانا و سى كلمه كه فقط داراى الف ناخوانا باشد از قرآن انتخاب كنيد و در دفتر خود بنويسيد.

درس دوازدهم - تبديل صداهاى كشيده به كوتاه

در قـرآن بـه دو مـورد بـر مـى خـوريـم كـه صـداهـاى كـشـيـده تبديل به صداهاى كوتاه مى شود.
١ـ در قـرآن بـه شـش كلمه بر مى خوريم كه با صداى كشيده (او) نوشته شده ولى با صداى كوتاه (اُ) خوانده مى شود شيوه كتابت و قراءت آن شش ‍ كلمه به قرار زير است .
نوشته شده خوانده مى شود
اُولى اُلى
اُولُوا اُلُوا
اُولاءِ اُلاءِ
اُولاتِ اُلاتِ
اُولئِكَ اُلئِكَ
سَاُوريكُمْ سَاُريكُمْ

تمرين ١ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
اءُولئِكَ عَلى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ اءوُلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحوُنَ (٥ / بقره) وَ اِنْ كُنَّ اءُولاتِ حَمْلٍ فَاءَنْفِقوُا عـَلَيـْهـِنَّ حـَتـّى يـَضـَعـْنَ حـَمـْلَهُنَّ (٦ / طلاق) فَاِذا جاءَ وَعْدُ اءُوليهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا اءُولى بـَاءْسٍ شـَديـدٍ فـَجـاسـوُا خـِلالَ الدِّيـارِ (٥ / اسـراء) وَ هـُوَ مـُؤْمـِنٌ فـَاءُولئِكَ كـانَ سَعْيُهُمْ مَشْكوُراً (١٩ / اسراء) خُلِقَ الاِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَاءُريكُمْ اياتى فَلا تَسْتَعْجِلوُنِ (٣٧ / انبياء)
٢ـ هرگاه صداهاى كشيده (ا ـ اى ـ اُو) در آخر كلمه باشد و در ابتداى كلمه ديگر حرف ساكن و يا تشديددار قرار گيرد صداهاى كشيده با صداى كوتاه (ـَ ـِ ـُ) خوانده مى شوند.
ياد سپارى : در قرآن هاى چاپ ايران كه صداى كشيده فتحه و كسره را به اين صورت (ا ـ اى) عـلامت گذارى كرده اند، در جاهايى كه بايد با صداى كوتاه خوانده شوند به صورت صداى كوتاه (ـَ ا ـِ ى) نوشته شده است و بايد توجه داشته باشيم كه الف بعد از صداى (ـَ) و ياى بعد از صداى (ـِ) خوانده نمى شوند، مانند :
نوشته شده خوانده مى شود
وَاِذَاالْجِبالُ وَاِذَلْجِبالُ
اِنَّمَا الْتَّوْبَةُ اِنَّمَ تَّوْبَةُ
فِى الاَْرضِ فِلْاَرْضِ
فِى الصُّورِ فِصُّورِ
تنها مورد صداى كشيده ضمه (ـُو) باقى مى ماند كه بايد با صداى كوتاه (ـُ) بخوانيم ، مانند :
ذُوالْعَرْشِ كه خوانده مى شودذُلْعَرْشِ
اتُوالزَّكوةَكه خوانده مى شود اتُزَّكاة

تمرين ٢ كلمه هاى زير را شمرده بخوانيد :
فـَاِذَا الَّذى ـ مـِنْ اَقـْصَا الْمَدينَةِ ـ وَ وَصَّيْنَا اْلاِنْسانَ ـ بِهَااللّهُ ـ فَىِ الْيَمِّ ـ فىِ السَّمواتِ ـ فىِ الْميزانِ ـ ذِى الْجَلالِ ـ عَمِلُواالْصّالِحاتِ ـ اَقيمُواالْوَزْنَ ـ ذُوالْعَصْفِ ـ ذُوالْجَلالِ

تمرين ٣ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
اِنَّ الَّذيـنَ امـَنـُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ جَنّاتِ النَّعيمِ (٨ / لقمان) يا بُنَىَّ اِنَّها اِنْ تَكُ مِثْقالَ حـَبَّةٍ مـِنْ خـَرْدَلٍ فـَتـَكـُنْ فى صَخْرَةٍ اءوْ فِى السَّمواتِ اءوْ فِى الاَْرْضِ يَاءتِ بِهَا اللّهُ اِنَّ اللّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ (١٦ / لقمان) وَ اَقيمُو الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْميزانَ (٩) وَ الْحَبُّ ذُوالْعَصْفِ وَالرَّيـْحـانِ (١٢) كُّلُّ مـَنْ عـَلَيـْهـا فـَانٍ (٢٦) وَ يـَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُوالْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ (٢٧ / رحمن) وَالَّذينَ اجْتَنَبُوا الطّاغُوتَ اءَنْ يَعْبُدُوها وَ اءَنابُوا اِلَى اللّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادَِ الَّذينَ يـَسـْتـَمـِعـُونَ الْقـَوْلَ فـَيـَتَّبـِعـُونَ اءَحـْسـَنـَهُ اءُولئِكَ الَّذيـنَ هـَديـهُمُ اللّهُ وَ اءُولئِكَ هُمُ اءُولُوا الْاءَلبابِ (١٧ ، ١٨ / زمر) .

تمرين و تكليف از جـلسـه بـعـد در آغـار هـر جـلسـه ، قـراءت قـرآن داريـم ، و بـراى ايـن كـار دو صـفـحـه اول سـوره بـقـره را انتخاب كرده ايم ، آنها را به صورت كلمه كلمه و شمرده بخوانيد، و كلمه هـايـى كـه صـداهـاى كـشـيـده آنـهـا بـايد با صداى كوتاه خوانده شوند انتخاب و در دفتر خود بنويسيد.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
ذلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ (٢)
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (٣)
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُ نْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُ نْزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِا لاَّْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ (٤)
اءُولئِكَ عَلَى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَاءُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (٥)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ ءَاءَنْذَرْتَهُمْ اءَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (٦)
خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى اءَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (٧) وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ اَّمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الاَّْخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (٨) يُخادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ اَّمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلا اءَنـْفـُسـَهـُمْ وَمـَا يـَشـْعـُرُونَ (٩) فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُمْ عَذَابٌ اءَلِيمٌ بِمَا كـَانـُوا يـَكـْذِبُونَ (١٠) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَتُفْسِدُوا فِيْ الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (١١) اءَلاَ إِنَّهـُمْ هـُمُ الْمـُفـْسِدُونَ وَلكِنْ لاَ يَشْعُرُونَ (١٢) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ اَّمِنُوا كَمَا اَّمَنَ النَّاسُ قَالُوا اءَنُؤْمِنُ كَمَا اَّمـَنَ السُّفـَهَاءُ اءَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلكِن لاَ يَعْلَمُونَ (١٣) وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ اَّمَنُوْا قَالُوا اَّمَنَّا وَإِذَا خـَلَوْا إِلَى شـَيـَاطـِيـنـِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (١٤) اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فـِي طـُغـْيـَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (١٥) أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كـَانُوا مُهْتَدِينَ (١٦) مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا اءَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَيُبْصِرُونَ (١٧) صُمُّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَيَرْجِعُونَ (١٨)

درس سيزدهم - تبديل صداى كوتاه به كشيده

(ابتدا هيجده آيه اول سوره مباركه بقره قرائت و تمرين مربوط به آن مرور مى گردد، آنگاه اين درس تدريس مى شود.)
اگـر در كـلمـه اى هـاءِ گـردِ چـسـبـان يـا تـنـهـا (‍ه ، ه) بـا صـداى كـوتـاه كـسـره (ـِ) بـاشـد و قـبـل از آن نـيـز حـرفـى بـا صـداى كوتاه كسره (ـِ ـهِ ، ـِ هِ) قرار بگيرد صداى كوتاه كسره هاء تبديل به صداى كشيده (اى) مى شود، مانند :
بِهِ كه خوانده مى شودبِهى
عِبادِهِ كه خوانده مى شودعِبادِهى
براى آشنايى بهتر، روى كلمه هاى زير تمرين مى كنيم .
لِقـَوْمـِهِ ـ بـِمـِثـْلِهِ ـ بِيَدِهِ ـ مِنْ دُونِهِ ـ بِدارِهِ ـ فى بَطْنِهِ ـ اُمِّهِ ـ صاحِبَتِهِ ـ لِكَلِماتِهِ ـ قَوْمِهِ ـ عَنْ ضَيْفِهِ ـ نَفْسِهِ
اگـر در آخـر كـلمـه ، هـاء گـرد چـسـبـان يـا تـنـهـا (‍ه ، ه) بـا صـداى كـوتاه ضمه (ـُ) باشد و قـبـل از آن نـيـز حـرفى با صداى كوتاه ضمه يا فتحه (ـَ، ـُ، ‍هُ، ـَ ـُ هُ) قراربگيردصداى كوتاه ضمه هاءتبديل به صداى كشيده (ـُو) مى شود،مانند :
لَهُ كه خوانده مى شودلَهُو
رَبَّهُ كه خوانده مى شود رَبَّهُو
عَبْدَهُ كه خوانده مى شود عَبْدَهُو
عِبادُهُ كه خوانده مى شود عِبادُهُو

تمرين ١ آيات زير را كلمه كلمه و شمرده بخوانيد :
فَلَوْلا اَنَّهُ كانَ مِنْ الْمُسَبِّحينَ (١٤٣) لَلَبِثَ فى بَطْنِهِ اِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (١٤٤ / صافات) اِذْ قـالَ لِقـَوْمـِهِ اءَلا تـَتَّقُونَ (١٢٤ / صافات ) اِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤ مِنينَ (٨١ / صافات) فَكَفَرُوا بـِهِ فـَسـَوْفَ يـَعْلَمُونَ (١٧٠ / صافات) وَ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ اْلاَرْضِ كُلُّ لَهُ قانِتُونَ (٣٦ / روم) اِذْ جـاَّءَ رَبَّهُ بـِقَلْبٍ سَليمٍ (٨٤ / صافات) قُلِ اللّهُ اَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ اءَبـْصـِرْ بـِهِ وَ اءَسـْمـِعْ مـا لَهـُمْ مـِنْ دُونـِهِ مـِنْ وَلِي وَ لا يـُشـْرِكُ فـى حـُكـْمـِهِ اءَحـَدًاَ وَ اتـُل مـا اءُوحـِىَ اِلَيـْكَ مـِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا (٢٦ ، ٢٧ / كهف)
يادسپارى ١ : در سه مورد صداى كوتاه هاء گرد با همان صداى كوتاه خوانده مى شود.
١ـ اگر قبل از هاء گرد حرفى با علامت سكون باشد، مانند :
اِلَيْهِ ـ يَزِدْهُ ـ ذِراعَيْهِ ـ لَدُنْهُ ـ فَاعْبُدْهُ ـ يَعْلَمْهُ ـ مِنْهُ
٢ـ اگر قبل از هاء گرد حرفى با صداى كشيده باشد، مانند :
اَنْزَلْناهُ ـ خُذُوهُ ـ يَهْديهِ ـ فَاَسْكَنّاهُ ـ نَصَرُوهُ ـ هَداهُ
٣ـ اگر بعد از هاء گرد حرفى با علامت سكون يا تشديد باشد، مانند :
لَهُ الْحَمْدُ ـ نَصَرَهُ اللّهُ ـ دُونِهِ الْباطِلُ ـ اِسْمُهُ الْمَسيحُ ـ بِهِ الَّذينَ
يـادسپارى ٢ : در بعضى از قرآنها براى راهنمايى قارى قرآن در جاهايى كه صداى كوتاه هاء گرد بايد با صداى كشيده خوانده شود، علامت صداى كوتاه كسره را به صورت (ـ) و ضمه را به صورت (ـُ) علامت گذارى كرده اند، مانند :
اَنَّهُ ـ بُه ـ لَهُ ـ يَرَهُ ـ صاحِبَتِه ـ مالُهُ ـ لِقَوْمِهِ

تمرين و تكليف هـمـه سـاده خـوانـى قـرآن را يـادگـرفـتـه ايم ، از اين به بعد وارد قسمت روانخوانى قرآن مى شويم ، يعنى آيات را كلمه كلمه نمى خوانيم بلكه پشت سر هم ولى شمرده مى خوانيم ، براى جلسه بعد دو صفحه از سوره بقره تمرين كنيد.
اءَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ اءَصَابِعَهُمْ فِي اَّذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حـَذَرَ الْمـَوْتِ وَاللّهُ مـُحـِيـطٌ بـِالْكـَافـِرِينَ (١٩) يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ اءَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا اءَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا اءَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَاءَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شـَيْءٍ قـَدِيـرٌ (٢٠) يـَااءَ يُّهـَا النَّاسُ اعـْبـُدُوا رَبَّكـُمُ الَّذِي خـَلَقـَكـُمْ وَالَّذِيـنَ مـِنْ قـَبـْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تـَتَّقـُونَ (٢١) الَّذِى جـَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَاءَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّـمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلّهِ اءَنْدَاداً وَاءَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (٢٢) وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نـَزَّلْنـَا عـَلَى عـَبـْدِنـَا فـَاءْتـُوا بـِسـُورَةٍ مـِن مـِثـْلِهِ وَادْعـُوا شـُهـَدَاءَكـُمْ مـِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ كـُنـْتُمْ صـَادِقـِيـنَ (٢٣) فـَإِنْ لَمْ تـَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوْا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعـِدَّتْ لِلْكـَافـِرِينَ (٢٤) وَبَشِّرِ الَّذِينَ اَّمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ اءَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِيْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوْا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هَذَا الَّذِيْ رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فـِيـهـَا اءَزْوَاجٌ مـُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (٢٥) إِنَّ اللّهَ لاَ يَسْتَحْيِي اءَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فـَمـَا فـَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ اَّمَنُوا فَيَعْلَمُونَ اءَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَاءَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا اءَرَادَ اللّهُ بـِهـذَا مـَثـَلاً يـُضـِلُّ بـِهِ كـَثـِيـراً وَيـَهـْدِي بـِهِ كـَثـِيـراً وَمـَا يـُضـِلُّ بـِهِ إِلا الْفَاسِقِينَ (٢٦) الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا اءَمَرَ اللّهُ بِهِ اءَنْ يُوصَلَ وَيـُفـْسـِدُونَ فـِي الْأَرْضِ أُوْلئِكَ هـُمُ الْخـَاسـِرُونَ (٢٧) كـَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَكُنْتُمْ اءَمْواتاً فـَأَحـْيـَاكـُمْ ثـُمَّ يـُمـِيـتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (٢٨) هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَا فِي الْأَرْضِ جـَمـِيـعـاً ثـُمَّ اسـْتـَوَى إِلَى السَّمـاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (٢٩) وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمـَلاَئِكـَةِ إِنِّي جـَاعِلٌ فِي الاَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا اءتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمـَاءَ وَنـَحـْنُ نـُسـَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي اءَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (٣٠) وَعَلَّمَ اَّدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقالَ اءَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (٣١) قَالُوا سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ اءَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ (٣٢) قَالَ اَّدَمُ اءَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فـَلَمَّا اءَنـْبـَاءَهـُمْ بـِأَسْمائِهِمْ قَالَ اءَلَمْ اءَقُلْ لَّكُمْ إِنِّي اءَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاءَعْلَمُ مَا تـُبـْدُونَ وَمـَا كـُنـْتـُمْ تـَكْتُمُونَ (٣٣) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوْا لاِدَمَ فَسَجَدُوا إِلا إِبْلِيسَ اءَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (٣٤)

درس چهاردهم - وقف (١)

(اول آيـات ١٩ ـ ٣٤ سـوره مـبـاركـه بـقره چند بار به صورت شمرده قرائت گردد آن گاه اين درس تدريس شود)
هـمـه مـى دانـيم كه هر انسانى در هنگام صحبت كردن و يا خواندن عباراتى ناچار است براى نفس تازه كردن ، كلام خود را قطع و پس از تازه كردن نفس به صحبت يا خواندن خود ادامه دهد.
اين ايستادن و نفس تازه كردن را (وقف) مى گويند.
بـراى ايـنـكـه جـمله ما ناقص نباشد بايد جاى مناسبى براى وقف كردن انتخاب كنيم . اگر جاى مناسبى براى وقف كردن انتخاب نكنيم بعضى وقتها معناى جمله عوض مى شود. براى اينكه خوب روشن شود كه چگونه وقف بيجا معناى كلمه را عوض مى كند، به اين جمله توجه كنيد.
(بخشش لازم نيست اعدامش كنيد)
اگـر بـعد از كلمه (بخشش) وقف كنيم معناى جمله چه مى شود؟ بله معناى آن اين مى شود كه او را رهـا كـنـيـد بـرود. حال اگر بعد از كلمه (نيست) وقف كنيم معناى آن چه مى شود؟ بله معناى آن مى شود كه او را بكشيد.
در خـوانـدن قـرآن نـيـز بايد جايى وقف كنيم كه معناى جمله تمام باشد؛ ولى از كجا بفهميم كه جمله تمام شده است ؟
براى ما كه عربى نمى دانيم ، علامت هايى گذاشته اند تا بفهميم كجا مى شود وقف كرد؛ ولى قبل از آشنايى با آن علامتها لازم است با شيوه هاى وقف كردن بر آخر كلمه ها آشنا شويم :

١ـ وقف بدون تغيير اگـر حـرف آخر كلمه داراى علامت سكون (ـْ) يا صداى كشيده (ا ، اى ، وُ) باشد هيچ تغييرى در آن داده نمى شود و به همان صورت خوانده مى شود.
مانند :
قـُمْ فـَاَنـْذِرْ ـ وَ رَبَّكَ فـَكـَبِّرْ ـ وَالضُّحـى ـ فَانْطَلَقا ـ وَادْخُلى جَنَّتى ـ اَفَعَصَيْتَ اَمْرى ـ وَ لا تُسْرِفُوا ـ اَلاّ تُقاتِلُوا

٢ـ وقف ابدال اگـر حـرف آخـر كـلمـه تـاء گـرد (‍ة ـ ة) بـاشـد هـنـگـام وقـف بـه هـاء سـاكـن (‍ه ـ ه) تبديل مى شود.
اَقيمُوالصَّلوةَ به هنگام وقف مى شود اَقيمُوالصَّلوهْ
فِى الْحافِرَةِبه هنگام وقف مى شود فِى الْحافِرَهْ
وَقَعَتِ الْواقِعَةُبه هنگام وقف مى شود وَقَعَتِ الْواقِعَهْ
نَخْلٍ خاوِيَةٍ به هنگام وقف مى شود نَخْلٍ خاوِيَهْ
عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ به هنگام وقف مى شود عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَهْ
و اگـر حـرف آخـر كـلمـه داراى تـنـويـن فـتـحـه (ـً) بـاشـد تبديل به صداى (ا) مى شود، مانند :
اَعْنابًا به هنگام وقف مى شوداَعْنابا
عِشاءًبه هنگام وقف مى شود عِشاءا
هُدًى به هنگام وقف مى شود هُدى
اگـر حـرف آخـر كـلمـه داراى صـداى كـوتـاه (ـَ ـِ ـُ) و يـا تـنوين (ـٍ ـٌ) باشد، هنگام وقف با علامت سكون خوانده مى شود. مانند :
هُدًى لِلْمُتَّقينَ به هنگام وقف مى شود هُدًى لِلْمُتَّقينْ
عاقِبَةُ الاُْمُورِ به هنگام وقف مى شود عاقِبَةُ الاُْمُورْ
اِيّاكَ نَسْتَعينُ به هنگام وقف مى شود اِيّاكَ نَسْتَعينْ
حَظٍّ عَظيمٍ به هنگام وقف مى شود حَظٍّ عَظيمْ
وَلَهُمْعَذابٌاَليمٌبه هنگام وقف مى شودوَلَهُمْعَذابٌاَليمْ

تمرين دنباله سوره بقره را مى خوانيم و در هنگام وقف كردن نكات بالا را مراعات مى كنيم .

تمرين و تكليف دو صفحه ديگر از سوره بقره براى جلسه بعد تمرين كنيد.
فـَأَزَلَّهـُمـَا الشَّيـْطـَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ وَلَكُمْ فـِي الْأَرْضِ مـُسـْتـَقـَرُّ وَمـَتـَاعٌ إِلَى حـِينٍ (٣٦) فَتَلَقَّى اَّدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحـِيـمُ (٣٧) قـُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَاءْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خـَوْفٌ عـَلَيـْهـِمْ وَلاَ هـُمْ يَحْزَنُونَ (٣٨) وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِاَّيَاتِنَا أُولئِكَ اءَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فـِيـهـَا خـَالِدُونَ (٣٩) يـَا بـَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي اءَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَاءَوْفُوا بِعَهْدِى أُوفِ بـِعـَهـْدِكـُمْ وَإِيَّايَ فـَارْهـَبـُونِ (٤٠) وَاَّمـِنـُوْا بِمَا اءَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُوا اءَوَّلَ كـَافـِرٍ بـِهِ وَلاَ تـَشـْتـَرُوا بـِاَّيـَاتـِي ثـَمـَنـاً قـَلِيـلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ (٤١) وَلاَ تَلْبِسُوا الْحَقَّ بـِالْبـَاطـِلِ وَتـَكـْتُمُوا الْحَقَّ وَاءَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (٤٢) وَاءَقِيمُوا الْصَّلاَةَ وَاَّتُوا الْزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الْرَّاكِعِينَ (٤٣) اءَتَاءْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ اءَنْفُسَكُمْ وَاءَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ اءَفَلاَ تـَعـْقـِلُونَ (٤٤) وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِينَ (٤٥) الَّذِينَ يـَظـُنُّونَ اءَنَّهـُم مـُلاَقُوا رَبِّهِمْ وَاءَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (٤٦) يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي اءَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَاءَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (٤٧) وَاتَّقُوا يَوْماً لاَ تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شـَيـْئاً وَلاَ يـُقـْبـَلُ مـِنـْهـَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنْصَرُونَ (٤٨) وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ اَّلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ اءَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكـُمْ عـَظـِيـمٌ (٤٩) وَإِذْ فـَرَقـْنـَا بـِكـُمُ الْبـَحـْرَ فـَأَنـْجـَيـْنـَاكـُمْ وَاءَغـْرَقْنَا اَّلَ فِرْعَوْنَ وَاءَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (٥٠)

درس پانزدهم - وقف (٢)

(ابـتـدا آيـات ٣٥ ـ ٥٠ سـوره مـبـاركـه بـقـره قـرائت و مـوارد وقـف قـبـلى در آن اعمال گردد سپس به تدريس اين درس پرداخته شود.)
در جـلسـه قـبل توضيح داديم كه وقتى مى توانيم وقف كنيم كه معناى جمله تمام باشد و چون ما مـعـنـاى عربى را نمى دانيم با قرار دادن علامتهايى ما را راهنمايى كرده اند. در اين درس با اين علامتها آشنا مى شويم .
(م) نشانه وقف لازم : با ديدن اين علامت بايد وقف كنيم .
(لا) نشانه وقف ممنوع : با ديدن اين علامت نبايد وقف كنيم .
(ط) نشانه وقف مطلق : با ديدن اين علامت مى توانيم وقف كنيم و وقف آن خوب است .
(ج) نـشـانـه وقف جايز : با ديدن اين علامت اگر خواستيم مى توانيم وقف كنيم و اگر نخواستيم وقف نمى كنيم .
(ز) نشانه وقف مجوَّز : با ديدن اين علامت اگر وقف نكنيم بهتر است .
(ص) نشانه وقف مرخَّص : با ديدن اين علامت اگر نَفَسمان نرسيد مى توانيم وقف كنيم .
نـكـته : تا اينجا با روانخوانى قرآن آشنا شديد. در اين آخر قاعده اى را بيان مى كنيم كه بى ارتـبـاط بـه روانـخوانى قرآن نيست ، در بعضى از آيات قرآن زير حرف تنوين دار نونى با عـلامـت كـسره (نِ) قرار داده اند كه خود قاعده اى خاص دارد و آن اينكه هرگاه آخر كلمه اى تنوين باشد و بعد از تنوين حرفى با علامت سكون يا تشديد قرار گيرد، دو حرف ساكن در خواندن نزد هم واقع مى شوند. مانند :
فِسْقٌ الْيَوْمَ كه مى شود فِسْقُ نْ الْيَوْمَ
در اينجا براى اينكه حرف ساكن بعد از تنوين خوانده شود، نون تنوين را با صداى كسره (ـِ) مى خوانيم به اين نحو : فِسْقُ نِ الْيَوْمَ

تمرين كلمات زيرا را بخوانيد :
بـِرَحـْمـَةٍ ادْخـُلُوا ـ مَثَلاً الْقَوْمُ ـ اَليمًا الَّذينَ ـ اَحَدٌ اللّهُ ـ عَدْنٍ الَّتى ـ عُزَيْرٌابْنُ ـ لَهْوًا انْفَضُّوا ـ سَواءً الْعاكِفُ ـ يَوْمِئذٍ الْحَقُّ ـ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ


۲