الخصال الممدوحه و المذمومه - صفات پسنديده و نكوهيده
0%
نویسنده: شيخ صدوق (ره)
گروه: متون حدیثی
نویسنده: شيخ صدوق (ره)
گروه: مشاهدات: 96442
دانلود: 3934
توضیحات:
- مقدمة المؤلف
- ترجمه مقدمه مؤلف
- مقدمه مترجم
- متن توقيع مبارك
- ولادت صدوق شخصيّت
- محيط تربيتى صدوق شيخ رحمهالله
- اساتيد شيخ صدوق
- مؤلفات شيخ صدوق رحمهالله
- وفات و محل دفن شيخ
- باب الواحد (باب «يك»)
- معناى يكتائى خداوند
- گذشت از يك كار بخاطر يك وعده
- يك نوع ستم خصلة من الجور
- يك رشته از علاقه به دين
- پنج پاداش به يك كار خصلة واحدة به خمس خصال
- پاداشى بكارى خصلة بخصلة
- يك خوى نجات بخش خصلة منجية
- برترين قسمت دين خصلة هى أفضل الدين
- شايسته ترين پيوست ميان خصلتى با خصلت ديگر
- شرافت دنيا و آخرت در يك خصلت است
- يك چيز حقيقت نيك بختى است و يك چيز حقيقت بدبختى
- پاداش و كيفر مردم در يك چيز است
- برترين جهاد يك چيز است
- سخت ترين چيزى كه خوددارى از آن به يك چيز است
- كارى كه مؤمن را آبرو دهد و كارى كه عزتش بخشد
- كليد همه بديها يك خصلت است
- نمونهاى از عدالت
- صاحب يك صفت لياقت قضاوت در اجتماع را دارد
- كمترين حق مؤمن بر برادرش يك خصلت است
- سخت ترين آزمايش خدا بندگان را با يك خصلت است
- ميوه نهال نيكوكارى ثمرة المعروف خصلة
- يك خو ايمان را استوار و خوى ديگر از دلش بيرون كند
- يك رفتار شكوه مؤمن را ميبرد
- تضمين بىنيازى با انجام يك كار
- جوانمردى خاندان پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم
- نمونهاى از جوانمردى خصلة من المروءة
- كارى كه از ثروتمند خوش آيند نيست
- كارى كه خداوند آن را دوست ميدارد و كارى كه دشمنش ميدارد
- هر كس داراى يك خصلت باشد سپاسگزارى نكرده است
- كسى كه براى يك خصلت خشمگين نگردد از يك خصلت نيز سپاسگزار نخواهد بود
- نمونهاى از فروتنى
- صفتى كه نزديك به كفر است و صفتى كه نزديك است از تقدير جلوگيرى كند
- كارى كه پيشينيان را نابود ساخت
- هديهاى كه خداوند فقط بر محمد
- روز قيامت شب وصال متقين است
- كارى كه بضدش شبيه است خصلة تشبه ضدها
- بدترين مردم كسانى هستند كه از ترس يك چيز بهآنان احترام بشود
- زهد در دنيا يك چيز بيش نيست و سپاس هر نعمتى يكى بيش نه
- هيچ چيز از زبان سزاوارتر نيست كه زندانش بطول انجامد
- هر كس آرزوى دراز كند بد كردار مىشود
- مرد مسلمان تا خاموش است نيكوكار نوشته مىشود
- هر كس يك كار انجام دهد خداوند او را از وحشت روز قيامت در اماندارد
- يك چيز در پيكر عقل بجاى سر او است
- پرهيزكارتر و عابدتر و زاهدتر و كوشاترين مردم
- توبه پشيمانى است و بس
- آنكه بيش از خوراك خويش از دنيا برگيرد
- يك وصيت قابل توجه
- اثر منفى يك صفت و اثر مثبت صفت ديگر
- صفتى بر اهل دنيا سنگين است و صفت ديگر سبك
- شخصيت و بزرگوارى و عمل و پرستش، هر يك بچيزى بستگى كامل دارد
- يك كار و چهار فائده
- كارى كه شخص را مبتلا به بواسير كند
- هر كه پيش از سلام دادن شروع بسخن كند جوابش ندهيد
- كارى كه هر كس انجام دهد يا برايش انجام دهند از دين محمد بيرون است
- چون خدا در باره بندهاش نيكى بخواهد
- شكيبائى بر دشمنان نعمت
- پيغمبر و على بن ابى طالب از ميوه يك درختند
- يك سپاسگزارى براى هر نعمت
- دين يعنى محبت
- مايه حيات قلب
- كارى كه دستورات حجتهاى الهى را احياء ميكند
- نه دهم دين در يك كار
- آنكه بقضاى الهى خوشنود است و آنكه از آن دلتنگ است
- شتران سرخ موى را در برابر يك حال نبايد دوست داشت
- يك كار روزى افزا
- گناه نابخشودنى
- كارى كه خود نفاق آرد و دنبالهاش تنگدستى
- اولين تحفه مؤمن
- بندهاى كه با نداشتن عمل صالح به يك كار آمرزيده شود
- سرآمد گناهان
- منظره زشت بندهاى كه با رسوائى داخل بهشت مىشود
- كارى كه خير و بركت خانه را افزايد
- در باره كسى كه تندرستىاش نمايانتر است تا بيمارىاش
- مؤمن يك كار نكند
- هيچ چيز مانند يك خوى ايمان را پايمال نكند
- خوشبخت آنكه تا زنده است جانشين لايق پس از خود را ببيند
- احترام مؤمن بيش از كعبه است
- مؤمن را همين يارى خدا بس كه به بيند دشمنش به گناه آلوده است
- هديه، كينه را از دل ميزدايد
- خوشا بحال بنده گمنام
- سرشناسان اهل بهشت يك صنفاند
- بهترين خوى
- پيغمبر دعاى خود را به يك منظور ذخيره كرد
- بهترين عبادت يك خصلت است
- چيزى كه خود، فراوان و عاملش كم است
- نيمى از دين
- بهترين صفت مرد مسلمان
- شايستگى بنده در شايستگى يك عضو از بدن او است
- كسى كه به دو فائده دلخوش دارد
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم در نمازش يك سلام ميداد
- باب الاثنين (باب دوگانه)
- دو غريب را نگهدارى كنيد
- فقط آنچه از پس و پيش بيرون مىآيد وضو را ميشكند
- دو نعمت پنهان
- وسيله آزمايش بيشتر مردم
- فقط دو نفر را امر به معروف بايد كرد
- دو بال كفر
- خداى تعالى مردم روى زمين را به دو قسمت تقسيم فرموده است
- صلاح و فساد امت وابسته بصلاح و فساد دو صنف است
- در مورد دو ناتوان از خدا بپرهيزيد
- پاداش كسى كه از دو دختر يا دو خواهر يا دو عمه يا دو خاله سرپرستى كند
- دو نفر بوى بهشت را نمىيابند
- در باره شخص دو رو
- مردم دو قسمند از يكى ديگران در راحت و ديگرى خود در استراحت است
- دو صفت يكى موجب فراموشى گناه است
- دو چيز امان از جذام است
- گرفتارى دو كار بزرگ
- دنيا دو كلمه است و دو درهم
- مرد تا داراى دو خصلت نباشد فقيه نگردد
- خير زندگى فقط دو نفر است
- خير دنيا را فقط دو كس دارد
- دانش بر دو نوع است
- دو كار شگفت آور
- امر بمعروف و نهى از منكر دو آفريده خداى عزّ و جلّ هستند
- بيشتر عبادت ابى ذر دو چيز بود
- زنى كه در دنيا دو شوهر ديده است
- دو دشمن در باره خدا
- بخشندگى به دو معنى است
- پول طلا و نقره هر دو كشندهاند
- پناهندگى از دو صفت
- دو صفت شيعه
- دو شادى از براى روزه دار است
- در باره دو سوداگر راستگو و نيكوكار
- دو معامله ناپسند
- دو صفت علامت مؤمن واقعى است
- دو وسيله تقرب التقرب إلى الله
- دو قسم رفتار
- احسان فقط كسى را سزا است كه صاحب دو خصلت باشد
- رفاقت برادرانه بر دو گونه است
- مردم بر دو نوعاند
- مردم با دو چيز نمازشان را باطل ميكنند
- شيطان دو صفت را به نوح تذكر داد
- از دو چيز جلوگيرى شده است
- دو قسم آب دعوت نوح را نپذيرفتند
- ايمان گفتار است با كردار
- دو گرسنهاى كه سير نميشوند
- دو چيز از آثار ايمان واقعى است
- جوانمردى بر دو گونه است
- دو خصلت از اقسام ستم است
- دو چيز جلب روزى ميكند
- دو رفتار به عوض دو رفتار
- حياء بر دو قسم است
- آنچه پدر را عاق فرزند ميكند
- در بيان فرمايش رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم كه من فرزند دو ذبيحم
- دو چيز بر پا هستند و دو چيز روانند
- پاداش آنكه دو مرتبه به حج برود
- حق گوئى در دو حال
- كشته شدن بر دو قسم است و جنگيدن بر دو قسم
- صاحب دو صفت را خداوند از آسمان و مردم از زمين دوست دارند
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم را دو انگشتر بود
- تحفه روزه دار
- صدقه بر سادات روا نبود جز در دو مورد
- دو گناه يكى از ديگرى سختتر
- دندان را با سعد شستن دو اثر دارد
- اشنان خوردن دو خاصيت دارد
- دو طايفه از شفاعت پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم محروماند
- با دو چيز خلال كردن جذام مىآورد
- دنيا و آخرت مانند دو كفه ترازو است
- دو دريا بهم برخوردند و بهم در نياميختند
- پيغمبر در ميان امت دو چيز از خود به يادگار گذاشت
- حسن و حسين دو تعويذ داشتند
- دو راهپيما الليل و النهار
- دو چيز مردم را گمراه كرد
- فرمايش امير المؤمنين: كه پشت مرا دو نفر شكست
- شخص حريص از دو خصلت محروم است و بدو خصلت پاى بند
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم دو نماز را ترك نكرد
- دو صنف را از اسلام بهرهاى نيست
- با مردم دشمنىورزيدن يكى از دو خصلت را در بر دارد
- دو صفت است كه هر يك دو اثر دارد
- آدميزاده دو صفت را خوش ندارد
- رسول خدا
- در هيچ مسلمانى دو خوى با هم جمع نشود
- در دل هيچ بندهاى دو خوى با هم جمع نگردد
- رشگ در دو مورد
- پيغمبر
- دو چيز كه رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم را مسرور نمود
- پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم به هر يك از حسن و حسين دو صفت به ارث بخشيد
- بجز دو كس نبايد كسى پس از نماز عشا بيدار بماند
- امت اسلامى به دو چيز بيشتر از هر چيز بهآتش ميروند و به دو چيز بيشتر به بهشت
- خداى عز و جل دو ترس و دو آسودگى خاطر را به بندهاش يك جا ندهد
- امّت اسلامى را در اول دو چيز باعث صلاح بود و در آخر دو چيز موجب هلاكتش خواهد
- باب الثلاثة (باب خصلتهاى سهگانه)
- خداوند مؤمن را در مورد سه چيز بازخواست نميكند
- هر كس سه صفت و يا يكى از آن سه را داشته باشد در سايه عرش الهى خواهد بود
- سه كس روز قيامت از همه كس به خدا نزديكتراند
- تا سه خصلت در كسى نباشد مؤمن نيست
- سه صفت در مؤمن ديده نميشود
- سه چيز موجب بالا رفتن درجه است
- پاداش سه صفت همسرى با حور العين است
- سه طايفهاند كه اگر ستم بر آنان نكنى آنان بر تو ستم خواهند كرد
- سه كس نميتواند حق خود را از سه كس بستاند
- بنده همواره با سه چيز روبرو است
- سه كس سزاوار دلسوزى هستند
- سه كس را خداى عز و جل دشمن ميدارد
- در سه مورد دروغ گفتن زيبا است، و در سه مورد راست گفتن زشت است
- سه چيز به پاداش سه چيز
- سه چيز بسزاى يكى
- سه چيز نشانه پيرى است
- سه چيز مخصوص پيغمبران است و فرزندان و پيروانشان
- دشمنى خداى تبارك و تعالى در سه چيز است
- هديه بر سه قسم است
- سه خصلت است كه پيغمبر و كمتر از او از آنها خالى نيست
- ريشههاى كفر سه چيز است
- وام بر سه قسم است
- اذن دخول سه بار است
- بهترين مردم سه طايفهاند
- سه چيز از روش پيمبران است
- سه چيز چشم را روشن ميسازد
- صفات نيكو سه است
- زياده روى در سه چيز است
- سه كس را رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم لعن فرمود
- مقامى در بهشت است كه جز سه كس به آن نميرسد
- از سه كس قلم تكليف برداشته شده است
- داستان آن سه كس كه به لات و عزى سوگند ياد كرده بودند
- نيكى در حق برادران دينى و كوشش در انجام احتياجات آنان سه نتيجه دارد
- رو به آفتاب بودن سه خاصيت بد دارد
- سه چيز نشان شخص اسراف كار است
- روز قيامت بجز سه چشم همه ديدهها گريان است
- بر پشت چهار پا نبايد سه نفر رديف سوار شوند
- رفقاى مسافر بيمار بايد سه روز از حركت خوددارى كنند
- كفش سياه سه اثر بد دارد و كفش زرد سه اثر پسنديده
- از كلاغ سه چيز را بياموزيد
- سه چيز با سه چيز همراه است
- فال بد در سه چيز است
- كسانى كه تذكرات حق را فراموش كردند سه طايفه بودند
- مشورت با سه كس قدغن است
- خرد بر سه جزء تقسيم شده است
- در انتخاب يكى از سه خصلت به آدم اختيار داده شد
- ميزان سنجش عقل مرد سه چيز است
- شيعه بر سه قسم است
- شيعه در سه چيز آزمايش مىشود
- سه خصلت در هر كس باشد براستى ايمان خود را كامل كرده است
- مردم در سه جا از همه جاها بيشتر در وحشتند
- سه كس شريك ظلمند
- سخن چين سه نفر را قاتل است
- خداى را سه روز است
- سه كس در روز قيامت شكنجه خواهند شد
- سه كار تكبر را مىزدايد
- امر بمعروف و نهى از منكر وظيفه كسى است كه سه صفت در او باشد
- سه كس نانجيب مىشود
- اين عيب براى مرد بس كه سه صفت در او باشد
- محبوبترين كار نزد خداوند سه چيز است
- روز قيامت آتش با سه كس سخن ميگويد
- سه چيز كمر شكن
- بجز در سه مورد شبزندهدارى روا نيست
- اگر سه چيز در آدميزاد نبود هيچ چيزاش سرافكنده نمىساخت
- همه دستورات دين در سه چيز خلاصه مىشود
- همه گرفتاريها در سه چيز است
- مرد مسلمان را سه دوست است
- مردان سه قسمند
- پيشوائى را نشايد مگر كسى كه سه صفت داشته باشد
- در باره كسى كه سه بار حج رفته است
- در باره كسى كه سه نفر مؤمن را به حج ببرد
- پيراهن يوسف را سه آيت بود
- ستم بر سه گونه است
- هم بسترى با زنان به سه راه حلال مى
- براى همه مسلمانان اميد نجات است جز براى يكى از سه تن
- سخت ترين هنگام براى آدمى سه وقت است
- آدميزاد هرگز كارى انجام نميدهد كه در نزد خدا از سه كار بزرگتر باشد
- مرد سفر نكند مگر در سه مورد
- سه بستر لازم است
- علامتهاى سهگانه
- خداى عز و جل بنده را در سه حال مختلف آفريد
- مردم سه دستهاند
- در سه مورد هيچ كس معذور نيست
- هر كس داراى سه خصلت باشد تا سزاى آنها را نبيند هرگز نخواهد مرد
- سه چيز باعث كامل شدن مسلمان است
- سفارشهاى سهگانهاى كه پيغمبر به امير المؤمنين فرموده است
- در دعا به سه كس بايد لفظ جمع گفته شود
- براى عطسهكننده تا سه بار بايد دعا كرد
- سه صفت را خداى عز و جل نه در منافقى جمع ميكند و نه در فاسقى
- سه كس از مهمانان خداوند هستند و زائر او و در پناه او
- خريدار حيوان تا سه روز اختيار فسخ دارد
- خداى عز و جل در سه چيز بهيچ كس رخصت مخالفت نداده است
- محروميت از سه چيز شديدترين گرفتارى مؤمن است
- اگر سه طايفه نبودند خداوند عذاب سختى بر بندگان فرو ميفرستاد
- سه كس از رحمت خدا دورند
- حكيمان و دانشمندان چون به يكديگر نامه مينوشتند فقط سه جمله مينوشتند و چهارم نداشت
- مؤمن با سه چيز خو نگيرد
- هر كس چيزى از مال دنياى او از دستش برود سه پاداش دارد
- سه خصلت در شيعه يافت نميشود
- سه كار از سختترين كارهاى بندگان خدا است
- گفتار شيطان به نوح عليهالسلام كه در سه هنگام بياد من باش
- گفتار شيطان خدا لعنتش كند
- سه كار بر مردم طاقت فرسا است
- كار نيك شايستگى ندارد مكر با سه شرط
- سه دست هست
- سه صفت دوست داشتنى
- بخشندگان سهاند
- بجز در سه مورد سؤال شايسته نيست
- خداى عز و جل به سه چيز بر آدميزاد منت نهاده است
- سه چيز به اين امت از هر چيز كمتر داده شده است
- آخرين درجه ابتلاء سه چيز است
- سه چيز در اين امت مشروع نيست
- در خانهاى كه سه چيز باشد فرشتگان بهآن خانه در نيايند
- سه نفر در امر بمعروف و نهى از منكر شريك هماند
- خداى عز و جل به مؤمن سه خصلت عنايت فرموده است
- از سه كس بر دين بايد ترسيد
- سه پرسش مرد ترسا
- زمين به پروردگار خود نناليده بمانند نالهاش از سه چيز
- خداوند نگهبانى از سه كس را نمىپذيرد
- در روز قيامت سه كس از سايه عرش خداى عز و جل سايهبان دارند
- سه چيز شكايت به نزد خداى عز و جل برند
- دانشمندان علم قرآن سه قسمند
- بار سفر بستن جز براى سه مسجد جايز نيست
- در فجل سه فايده هست
- سه چيز بىزيان است
- هر كس سه عمل را ترك كند بضمانت پيغمبر سه خانه در بهشت دارد
- امير المؤمنين عليهالسلام بجنگ با سه گروه مأمور بود
- هر كس سه چيز نداشته باشد نه با خدا ارتباطى دارد و نه با پيغمبرش
- سه چيز را بايد براى خدا محترم شمرد
- آخرين درجه ايمان سه خصلت است
- آنكه عمل حج بجا مىآورد بر سه وجه است
- از سه خصلت نهى شده است
- سياه پوشى پسنديده نيست بجز در سه چيز
- كسى كه قصد زيارت خانه خدا دارد اگر سه خصلت در او نباشد مورد اعتنا نميشود
- پذيرائى از مهمان تا سه روز است
- مرد مسلمان در سه چيز خيانت بدل خود راه ندهد
- سه چيز است كه مرد مسلمان در آن خيانت به دل خود راه ندهد
- گفتار پيغمبر: كه بر حقانيت سه چيز سوگند ياد ميكنم
- هيچ عملى پس از مرگ بدنبال شخص نميرود مگر سه كار
- خداى عز و جل سه دسته از مردم را در بهشتش جاى نخواهد داد
- پدران بر سه گونهاند
- مؤمن را سه خصلت داده شده است
- سه نفر از همه سزاوارترند كه آرزوى سه چيز داشته باشند
- كارها بر سه گونه است
- دزدان بر سه گونهاند
- فرشتگان بر سه طبقهاند
- جن بر سه گروه است و انسان بر سه گروه
- پشت سر سه كس نبايد نماز جماعت خواند
- سه نخوردنى فربهى آورد و سه خوراكى لاغرى
- همه قضاوتهاى مسلمانان از سه مجرا است
- سه چيز قرين سه چيز است
- سه كس از خداى عز و جل خواهش ميكنند و خداوند خواهش آنان رامىپذيرد
- نخستين كسانى كه قرعه بنامشان زده شد سه نفراند
- در بِه سه خاصيت هست
- در پياز سه خاصيت هست
- بجز در سه مورد نبايد افسون كرد
- سه چيز از نشانههاى فهم است
- سه چيز را نشايد دميد
- در هر كس سه صفت باشد جهنمى است
- هر كس از راه حرام مالى بدست بياورد خداوند سه چيز بر او مسلط گرداند
- آسايش مؤمن در سه چيز است
- از اسباب خوشبختى مرد اين است كه داراى سه چيز باشد
- دعاى سه نفر مستجاب نيست
- روزه رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم هر ماهى سه روز بود
- سرگرمى مؤمن در سه چيز است
- هر كس سه خصلت دارا باشد مانند اين است كه همه خير دنيا را دارا است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم روز كندن خندق سه كلنگ زد و به هر كلنگى يك تكبير گفت
- محبوبترين كارها نزد خداى عز و جل سه چيز است
- ترسناكتر از هر چيز بر امت من سه چيز است
- كسى كه خدا و روز قيامت را باور دارد سه كار نكند
- بر اين امت فقط از سه چيز بايد ترسيد
- پيغمبر از دنيا سه چيز را دوست داشت
- امام صادق هيچ گاه فارغ از يكى از سه كار نبود
- زائر حضرت رضا در سه مورد بهرهمند مىشود
- كارها بر سه حالتند
- امام باقر عليهالسلام فرزندش امام صادق را سه دستور داد و از سه كار نهى فرمود
- فرمايش پيغمبر بسلمان كه تو را بهنگام بيمارى سه خصلت است
- گفتار ابى بكر
- گفتار عبد اللَّه بن مسعود: دانشمندان روى زمين سه نفرند
- سه نفر حتى يك چشم بهم زدن به وحى الهى كافر نشدند
- پاداش كسى كه سه دختر داشته باشد و بر آنان صبر كند
- روز قيامت سه چيز به پيشگاه الهى شكايت خواهند نمود
- از سه كس قلم تكليف برداشته شده است
- بخل منشأ سه خصلت نكوهيده است
- آغاز كار پيغمبر از سه چيز شروع شد
- هر كس سه كار انجام دهد در سود و زيان مسلمانان شريك است
- ايمان سه چيز است
- سه كس به بهشت ميروند
- در باره كسى كه سه فرزند از دست داده باشد
- ثواب سه كار: وضوى كامل گرفتن
- سه برادر بودند كه هر يك با برادر بعدى ده سال فاصله داشت
- پس از سه پيش آمد مردم مسلمان خوار شدند
- سؤال كردن سه اثر دارد و بدترين مردم سه گروهاند
- دورى بيش از سه روز روا نيست
- سه چيز اثر خوشبختى مسلمان است
- خداى عز و جل با سه كس سخن نگويد
- صديقان سه كساند
- ياران رقيم سه نفر بودند
- سه عمل نزد خداوند از هر كارى محبوبتر است
- مردم سه دستهاند
- ياد، از نورى كه سه بخش شد
- مردم خداى را از سه رو مىپرستند
- امير المؤمنين با ميزبان خود سه شرط كرد
- سه صفتى كه در امير المؤمنين عليهالسلام بود
- سه نفر به رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم دروغ مىبستند
- سه كس لعن شدند يك جلودار و يك راننده و يك سوار
- سه كساند كه معلوم نيست گناه كدام يك بزرگتر است
- دانشمندان سه دستهاند
- هر كس با سه كس ستيزه كند خوار گردد
- مردم در باره قضا و قدر سه نوع عقيده دارند
- باب الأربعة (باب خصلتهاى چهارگانه)
- كيفر كسى كه در چهار چيز همسر خود را اطاعت كند
- تير دعاى چهار كس به خطا نرود
- پايدارى دين بوسيله چهار كس است
- خداوند كسى را كه در چهار مورد سخت گير نبود
- خواسته مردم در دنياى فانى چهار چيز است
- هيچ بندهاى ايمان نخواهد داشت تا آنكه به چهار چيز عقيدهمند باشد
- امير المؤمنين را چهار انگشتر بود
- چهار سوره پيغمبر را پير كرد
- پيغمبر چهار بار عمره بجا آورد
- امام با چهار خصلت شناخته مىشود
- گفتار پيغمبر: با چهار چيز از پيغمبران ديگر برترم
- بهترين ياران سفر چهار نفر
- آنكه از چهار چيز بهرهمند است از چهار چيز بىبهره نيست
- به چهار چيز شنوائى از همه آفرينش داده شده است
- چهار كس را خداوند در روز قيامت نظر نكند
- سواران روز رستاخيز چهارند
- چهار چيزى كه پيره زال بنى اسرائيل از موسى خواست
- بهترين زنان بهشتى چهار كسند
- از چيزهاى كمرشكن چهار چيز است
- خداى عز و جل از مقام الوهيت چهار بار به عالم پائين نگريست
- گفتار پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم به على عليهالسلام كه من در چهار مورد نام تو را قرين نام خود ديدم
- بار حديث اهل بيت را جز چهار كس نتواند كشيد
- هر كس در معامله با مردم از سه خصلت دورى جويد
- چند بيت شعرى كه شيطان در پاسخ دو بيت شعر آدم سروده است
- خداى تبارك و تعالى چهار چيز را در چهار چيز پنهان نموده است
- گفتار پيغمبر كه چهار چيز را ناخوش نداريد كه چهار فائده دارند
- امير المؤمنين را چهار منقبت بود كه هيچ عربى نژاد پيش از او داراى آن منقبتها نبود
- چهار صفت منشأ همه گناهان است
- پاداش كسى كه چهار بار حج بجا آورد
- چهار چيز در چهار مورد پذيرفته نيست
- خوراكى كه چهار خصلت را دارا باشد خوراك كامل است
- زنا زاده چهار نشانه دارد
- خداى عز و جل موسى را چهار سفارش فرمود
- شگفت آور است كسى كه از چهار چيز مىهراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود
- آنچه موجب امان از چهار خصلت در دنيا است
- چهار چيز از وسوسه است
- چهار چيز از چهار چيز سير نشوند
- هر كس چهار چيز را دارا باشد در بزرگترين نور الهى است
- چهار خصلت هر كه را باشد اسلامش كامل است
- چهار كلمه حكمت
- چهار خصلت به چهار خانه در بهشت
- چهار خصلت در هر كس باشد خداوند خانهاى در بهشت براى او بسازد
- هر كه از چهار خصلت بر كنار باشد بهشت براى او است
- چهار كس را خداوند روز رستاخيز مورد نظر قرار دهد
- شيعه به چهار خصلت گرفتار نگردد
- چهار خصلت در هر كس باشد در پناه خدا است
- خداوند از هر چيز چهارش را برگزيده است
- چهار خصلت غم انگيز
- چهار خصلت همواره دامن گير امت محمد است
- پىريزى بدن بر چهار چيز است
- پايدارى انسان و بقايش به چهار چيز است و آتش چهار قسم است
- چهار خصلت دل را تباه سازند و ريشه نفاق را در دل برويانند
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم چهار قبيله را دوست ميداشت و چهار قبيله را دشمن
- چهار خصلت دل را ميميراند
- زمين از چهار نفر مؤمن تهى نگردد
- به چهار خصلت از علم طب بىنياز بودن
- مؤمن داراى چهار خصلت نگردد
- خداى عز و جل از مؤمن به چهار چيز پيمان گرفته
- مؤمن از چهار خصلت جدا نگردد
- چهار چيز كيفر زودرس دارد
- يكى از چهار چيز به هر خانه داخل شود ويرانش سازد
- چيزهائى كه هر يك بر چهار پايه استوار است
- نجده حرورى نامهاى به ابن عباس نوشت و از او چهار چيز پرسيد
- موى سپيد پيرى در چهار جا نشانه چهار چيز است
- مردم بر چهار قسماند
- چهار انگشت فاصله ميان حق و باطل است بين
- گنج دو يتيم چهار جمله پند بود
- بر چهار كس نبايد سلام كرد
- چهار چيز كه صورت آدمى را روشن سازد
- محبوبترين هم سفر نزد خدا چهارند
- به روز قيامت آتش بر چهار كس حرام است
- چهار چيز است كه اندكش نيز افزون است
- از چهار چيز هر چه زودتر بايد بهرهمند شد پيش از چهار چيز
- دانش همه مردم در چهار جمله است
- در چهار مورد امت اسلام را حقى لازم آمده است
- چهار قسم جهاد
- براى بنده چهار چشم است
- چهار خصلت است كه از هر چيز بهتر است
- زنان چهار قسمند
- چهار چيز از روش پيغمبران مرسل است
- چهار كساند كه هيچ نمازى از آنان پذيرفته نيست
- چهار چيز كه رواج يابد چهار چيز آشكار
- چهار چيز نشانه بدبختى است
- خداى عز و جل گفتار خود را براى آدم در چهار كلمه خلاصه فرمود
- چهار كس را نبايد دوست گرفت و با آنان برادرى كرد
- در راه دانش چهار كس پاداش دارند
- در معامله چهار چيز نبايد چكش كرد
- تا يك سال، پيدايش چهار عيب در زر خريد اختيار فسخ در معامله مىآورد
- بهترين ثروت چهار چيز است
- چهار نماز است كه در هر ساعت مىتوان خواند
- قاضيان چهار قسمند
- مرد بايد هزينه چهار نفر را به حكم اجبار پرداخت نمايد
- پيغمبرانى كه پادشاهان روى زمين بودند چهار نفرند
- در آفتاب چهار خاصيت است
- درمان چهارگانه
- چهار چيز مزاج را معتدل ميسازد
- تره را چهار خاصيت است
- نشانه زيادى خون چهار چيز است
- چهار نهر بهشتى است
- چهار كنيه غدقن شده است
- بهترين نامها چهار و بدترين نامها چهار است
- از چهار چيز و چهار ظرف نهى شده است
- دستور زير خاك كردن چهار چيز
- چهار خصلت از اخلاق پيغمبران است
- بر چهار كس تمام خواندن نماز واجب است چه مسافر باشند چه حاضر
- از اسرار نهانى در گنجينه علم الهى نماز را در چهار جا تمام خواندن است
- عزايم: سورههائى كه سجده واجب در آنها است چهار سورة است
- روز رستاخيز هيچ بندهاى قدم از قدم برندارد تا از چهار چيز باز پرسى شود
- پيغمبر بدوستى چهار كس امر فرموده است
- نخستين گروه از چهار گروه كه به بهشت ميروند
- چهار خصلت است كه در هر كسى باشد منافق است
- چهار نفر پادشاه همه روى زمين شدند دو مؤمن و دو كافر
- حديث پيغمبر از چهار كس بدست مردم رسيد كه پنجمى ندارند
- مردم در ماه رمضان از چهار چيز بىنياز نيستند
- حيوانات چهار چيز را تميز ميدهند
- خداى عز و جل اسب را از چهار چيز آفريده است
- بادهاى چهارگانه
- مردم چهار صنفاند
- خواب بر چهار گونه است
- شيطان چهار بار ناله كرد
- چهار چيز به هدر ميرود
- گفتار خداى عز و جل به ابراهيم عليهالسلام
- چهار خصلت هر كه را باشد خداوند دشمنش ميدارد
- باب الخمسة (باب خصلتهاى پنجگانه)
- پنج چيز است كه در ميزان عمل چه قدر سنگيناند
- در شانه زدن پنج خاصيت است
- نشانههاى ايمان پنج چيز است
- پنج چيز از پنج كس نشدنى است
- پنج بجاى پنجاه
- كلماتى كه آدم از پروردگار دريافت نمود و خداوند توبهاش را پذيرفت پنج كلمه بود
- پنج خصلت كه پيسى آورند
- گفتار امام صادق: پنج چيز چنان است كه من ميگويم
- روش پيغمبران نسبت به سر پنج بود و نسبت به بدن پنج
- گفتار پيغمبر كه پنج چيز را تا دم مرگ رها نكنم
- شومى براى مسافر در پنج چيز است
- پنج تن گريه فراوان داشتند
- گناهان بزرگ پنج گناه است
- پيغمبر با پنج شمشير برانگيخته شد بعث
- دوستى پنج شرط دارد
- مؤمن در ميان پنج نور ميغلطد
- پايههاى اساسى كاخ اسلام پنج است
- مكه را پنج نام است
- خداى عز و جل بر بندگان در شبانه روز پنج نماز واجب فرموده است
- افرادى كه پيغمبر را مسخره ميكردند پنج نفر بودند
- نماز بر جنازه را پنج تكبير است
- ترس از خدا بر پنج قسم است
- پنج خصلت را خداى عز و جل و رسولش دوست دارند
- ثروت اندوخته نشود مگر با پنج خصلت
- پاداش كسى كه پنج بار عمل حج بجا آورد
- خداى عز و جل روز رستاخيز بر پنج طائفه حجت تمام كند
- هر كس يكى از پنج خصلت را نداشته باشد بهره فراوانى نخواهد داشت
- نماز را نبايد دوباره خواند مگر در صورتى كه يكى از پنج چيز كم داشته باشد
- شيطان ملعون در پنج كس راه چارهاى ندارد
- كسى كه بازرگانى كند بايد از پنج خصلت دورى كند
- پنج چيز روزه را باطل ميكند
- پنج دسته با طبع آتشين آفريده شدهاند
- از پنج كس در هر حال بايد اجتناب شود
- دانش را پنج درجه است
- پنج كار و پيشه زشت و ناپسند است
- به پنج كس زكات نميرسد
- نماز جماعت با كمتر از پنج نفر صحيح نيست
- از ميوههاى بهشتى پنج ميوه در دنيا است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم پنج چيز را غدقن فرموده است
- پنج چيز است كه خداوند هيچ كس از آفريدگان را بر آن آگاه نكرده است
- كامل بودن دين مسلمان از پنج خصلت شناخته مىشود
- پنج چيز است كه خمس در آنها واجب است
- پنج رود روى زمين را جبرئيل با پاى خود كند
- از جانب پنج نفر يك گاو قربانى بس است
- پيغمبر را پنج چيز عطا شده است كه به هيچ كس پيش از او عطا نشده است
- خداى عز و جل به پيغمبرش پنج چيز عطا فرمود و به على پنج چيز
- خداوند به پيغمبرش در باره پنج كس اجازه شفاعت داده است
- فرمايش پيغمبر: هر كس براى من عهده دار پنج چيز شود
- فرمايش پيغمبر: در باره على عليهالسلام پنج چيز به من عطا شده است
- خوشا به حال كسى كه پنج خصلت در او باشد
- پيرو جعفر بن محمد عليهالسلام كسى است كه پنج خصلت در او باشد
- پنج كس به بىخوابى دچاراند
- در دوزخ آسيائى است كه پنج كس را آرد ميكند
- غدقن از كشتن پنج حيوان و دستور كشتن پنج حيوان ديگر
- پنج كس از رحمت خدا دورند
- روز عيد قربان هيچ كارى بهتر از پنج كار نيست
- پنج خصلت در هر كس نباشد بهره فراوانى از او برده نشود
- در خروس سفيد پنج خصلت است
- دعاى پنج نفر مستجاب نگردد
- دستور اعتراف به بزرگوارى خداى عز و جل در پنج جمله
- پيغمبران اولو العزم پنجاند
- پنج كس را تا تغيير حالت ندادهاند نبايد دفن كرد
- در كوفه پنج مسجد ملعون است و پنج مسجد فرخنده
- در پنج مسجد كوفه نبايد نماز خواند
- پنج كس بايستى نماز را در سفر تمام بخوانند
- مرد ميتواند به پنج عضو زن نامحرم نگاه كند
- بهشت شوق ديدار پنج كس را دارد الجنة
- پنج زن را در هر حال ميتوان طلاق داد
- خروج امام قائم پنج علامت دارد
- كلماتى كه خداوند ابراهيم را با آنها آزمود
- امير المؤمنين به فرمانداران حكومت خود پنج دستور كتبى داد
- پنج كار مطابق فطرت است
- پنج امتياز كه مخصوص امير المؤمنين عليهالسلام بود
- در پنج مورد بر قاضى لازم است كه بر طبق ظاهر حكم كند
- پيش آهنگان پنج نفراند
- عبد المطلب پنج رسم در زمان جاهليت نهاد
- وليمه فقط در پنج مورد است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآله از پروردگار خود در باره على عليهالسلام پنج چيز درخواست كرد
- پنج موعظه است كه اگر مردم در آن باره كوچ كنند مانند آنها را نيابند
- در روز جمعه پنج خصلت است
- همسرى با پنج طائفه از زنان ناروا است
- بهترين بندگان كسانى هستند كه پنج خصلت بجاى مىآورند
- گفتار نيك پنج نتيجه دارد
- روز قيامت پنج كس از پنج كس ميگريزد
- پنج تن از پيغمبران به زبان عربى سخن گفتند
- پنج تن از بدترين خلق خداى عز و جلاند
- باب الستة (باب خصلتهاى ششگانه)
- شش خصلت مخصوص اين امت است
- زنا شش نكبت به بار آورد
- فرمايش پيغمبر: شما انجام شش عمل را براى من تعهد كنيد تا من بهشت را براى شما متعهد شوم
- هر كس شش عمل را انجام دهد به بهشت خواهد رفت
- شش پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم هر كدام به دو نام
- شش چيزاند كه متولد شدند ولى نه از رحم مادر
- مؤمن پس از مرگ هم از شش چيز بهرهمند مىشود
- شش كلمهاى كه بر در بهشت نوشته شده است
- شش خصلت از آثار جوانمردى است
- خمس به شش قسمت ميگردد
- شش چيز است كه از اختيار بيرون است
- خداى عز و جل شش طايفه را براى داشتن شش خصلت عذاب خواهد فرمود
- شش خصلت در مؤمن نباشد
- شش كس را نبايد سلام كرد
- شش چيز عجيب
- دستور نكشتن شش حيوان
- خداى عز و جل شش خصلت را براى پيغمبر
- آئين آسان محمدى شش دستور اساسى دارد
- شش طائفة نانجيباند
- در شش صورت عزل روا است
- احتكار در شش چيز است
- پناه بردن به خدا از شش چيز است
- شش چيز حرام است
- اولين بار كه گناه در پيشگاه الهى انجام گرفت بخاطر شش چيز بود
- چهار پايان شش حق بر ذمه صاحب خويش دارند
- سلام دادن بر شش كس سزاوار نيست شش كس را نشايد
- تفسير كلماتى كه الفبا را تشكيل ميدهند
- ديوانه كسى است كه شش خصلت در او باشد
- در شش نماز تكبيرات افتتاحيه و دعاى توجه مستحب است
- از تن شهيد شش چيز بايد كنده شود
- مردم شش گروهاند
- كسى كه با كسى دوست است از انجام شش كار در باره او بايد دورى كند
- خداى عز و جل انگشترى به حضرت ابراهيم فرو فرستاد كه شش حرف آن بر آن نوشته شده بود
- خداى عز و جل شيعه را از شش خصلت
- شش دعاى نامستجاب
- شش طائفه گرفتار لعنت شدهاند
- شش چيز مايه كمال مرد است
- طبقات ششگانه مردم
- باب السبعه (باب خصلتهاى هفتگانه)
- به زير خاك نمودن هفت چيز دستور داده شده است
- خوردن هفت عضو از گوسفند حرام است
- به پيغمبر در باره على هفت خصلت داده شد
- هفت خصلت تمام نيست شايد سقط از راوى و يا از نسخه باشد
- به روز قيامت هفت صنف در سايه عرش خدا باشند
- در كشمش هفت خاصيت است
- هفت كوهى كه در روز تجلى حق بر موسى پراكنده شدند
- نام آسمانهاى هفتگانه و رنگشان
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم به ابى ذر هفت چيز را سفارش فرمود
- هفت صفت در هر كس باشد ايمان حقيقى را به سر حد كمال رسانده است
- كسى كه ماه رمضان را روزه بدارد هفت خصلت برايش لازم مىشود
- عذاب هفت نفر به روز قيامت از همه مردم سختتر است
- تكبيرات اول نماز هفت است
- دانشمندى به دنبال دانشمندى ديگر هفت صد فرسخ راه پيمود
- هفت كس كاركردهاى خود را تباه ميكند
- سجده بر هفت استخوان واجب است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم هفت كس را لعن فرموده است
- مؤمن را بر مؤمن هفت حق است
- كافر با هفت روده ميخورد
- مؤمن كسى است كه مجموعه هفت خصلت باشد
- مؤمن بر هفت درجه است
- شيرينى ايمان به هفت دل راه ندارد
- هفت دسته از دانشمندان در آتشند
- هفت چيز جاندار كه خدا آنها را آفريده ولى از شكم مادر بيرون نيامدهاند
- خداوند اسلام را به هفت سهم قرار داده است
- هفت خصلتى كه خداوند به پيغمبرش عطا فرموده است
- يك گاو و يك شتر قربانى از هفت نفر كافى است
- خورشيد هفت طبقه است و ماه نيز هفت طبقه
- دنيا هفت كشور است
- هفت مورد دعاى مخصوصى ندارد
- هفت كس نبايد قرآن بخوانند
- قرآن بر هفت حرف نازل شده است
- از روزى كه خداوند زمين را آفريده هفت عالم در روى زمين آفريده است
- در آسمانها و زمين چيزى وجود پيدا نميكند مگر آنكه هفت سبب دارد
- نجاشى كه مرد پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم هفت تكبير بر او گفت
- چون خدا بر امتى خشم كند و عذاب بر آنان فرود نفرستد به هفت بلا مبتلاشان مىكند
- در زمان حيات پيغمبران در هفت مقام آزمايش فرمود
- آنچه از طريق سنيان رسيده كه زمين براى هفت كس آفريده شده است
- دوزخ را هفت در است
- على عليهالسلام با هفت خصلت كه داشت به روز قيامت بر مردم حجت مىآورد
- خواهران بهشتى هفت نفراند
- خداى عز و جل جانشينان پيغمبران را در زمان حيات پيغمبران در هفت مقام آزمايش فرمود
- آنچه در باره روزهاى هفته
- آنچه در باره روز يك شنبه و روزهاى پس از آن رسيده است
- آنچه در باره روز دوشنبه رسيده است
- آنچه در باره روز سهشنبه رسيده است
- آنچه در باره روز پنجشنبه رسيده است
- آنچه در باره روز شنبه رسيده است
- آدم و حواء در بهشت هفت ساعت بودند تا آنكه خداوند آنان را بيرون كرد
- در شيعه هفت خصلت هست
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم در هفت مورد ابا سفيان را لعن كرد
- صندوقهاى هفتگانهاى كه در دوزخ است
- فرشتگان بر هفت صنفند و حجابها هفتند
- امير المؤمنين على عليهالسلام هفت سال پيش از مردم نماز خواند
- شيطان بر هفت تن از غاليان فرود آيد
- كسى كه روايت كرده است كه اهل بيتى كه آيه تطهير
- هفت كس نبايد نماز را شكسته بخوانند
- هر حق بر هفت عضو پخش شده است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم را هفت فرزند بود
- باب الثمانيه (باب خصلتهاى هشتگانه)
- شايسته است كه هشت خصلت در مؤمن باشد
- نماز هشت طايفه پذيرفته نميشود
- حاملين عرش هشتند
- بهشت را هشت در است
- هشت طايفه است كه از مردم نيستند
- كسى كه به مسجدها رفت و آمد داشته باشد به يكى از هشت خصلت ميرسد
- هشت طايفهاند كه اگر توهين بهآنان شد نبايد بجز خود ديگرى را ملامت كنند
- مسجدها را از هشت چيز بايد دور داشت
- ايمان هشت خصلت است
- گناهان بزرگ هشت است
- براى على عليهالسلام هشت خصلت هست
- باب التسعة (باب خصلتهاى نهگانه)
- به شيعيان و دوستان على نه چيز داده شده است
- فاطمه عليهاالسلام را در نزد خداوند نه نام است
- به پيغمبر در باره على نه چيز داده شد
- نه چيز است كه هر يك آفتى دارد
- در خرماى برنى نه خاصيت است
- نه چيز از اين امت برداشته شده است
- از نه چيز نهى شده است
- به گناهكار نه ساعت مهلت داده مىشود
- امامان از فرزندان حسين عليهالسلام نه نفراند
- پيغمبر
- نه كلمهاى كه امير المؤمنين عليهالسلام فرمود
- اندازه بالغ شدن زن نه سال است
- زنى كه از شوهر خود نه بار طلاق عده دار گرفته باشد
- زكات بر نه چيز است
- حكم نماز جمعه از نه نفر برداشته شده
- نه چيز فراموشى آورد
- بيان نه معجزهاى كه كه خداى عز و جل به موسى عطا كرد
- آنانى كه در خدمت امام قائم خواهند بود
- باب العشرة (باب دهگانه)
- رفت و آمد به در خانهها بخاطر ده چيز شايسته است
- بايد امام ده خصلت داشته باشد
- مژده بر شيعيان و ياران على به ده خصلت
- ده خصلت از اخلاق ستوده
- قيامت بر پا نشود تا ده نشانه بوجود آيد
- ده خصلت است كه خداوند آنها را براى پيغمبرش صلىاللهعليهوآلهوسلم و خاندان او فراهم آورده
- هر كس با ده خصلت خدا را ملاقات كند به بهشت داخل مىشود
- مؤمن خردمند نگردد تا ده خصلت در او نباشد
- ده چيز از گوسفند را نبايد خورد
- ده چيز از مردار پاك است
- طمع ده كس در ده خصلت بىجا است
- ده جا نبايد نماز خواند
- ده كس به بهشت نميروند
- سلامتى ده جزء است
- ده طائفه خود و ديگران را گرفتار مىسازند
- بی رغبتى به دنيا ده جزء دارد
- ده قسم كنيز بر آقاى خود حرام است
- ميل زناشوئى ده جزء است
- حياء ده جزء است
- خوابگاه پسر بچهها را در ده سالگى بايد از زنان جدا كرد
- يك زن بردبارى ده مرد را دارد
- ده چيز است كه يكى از ديگرى سختتر است
- در خربزه ده خاصيت فراهم آمده است
- نشاط در ده چيز است
- نماز بر ده قسم است
- شيعه داراى ده خصلت است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم در باره مى ده كس را لعن كرد
- پاداش كسى كه ده ماه رمضان روزه بگيرد
- پاداش كسى كه ده حج انجام دهد
- بركت ده جزء است
- نزديك شدن رستاخيز را ده علامت است
- سازمان اسلام بر ده بخش است
- ايمان ده درجه است
- پاداش كسى كه ده سال براى رضاى خدا اذان بگويد
- نشانههاى قيامت ده است
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم در شبانه روزى ده طواف هفت شوطى بجا مىآورد
- در باره كسى كه با زنى در يك روز ماه رمضان ده بار عمل جنسى انجام دهد
- ده سخن پند آميز
- ده طايفه از اين امت بخداى بزرگ كافر هستند
- تيرهاى قمار كه مردم دوران جاهليت با آنها تقسيم ميكردند ده بود
- پسران عبد المطلب ده تن بودند
- أبواب الأحد عشر (بابهاى يازدهگانه)
- نامهاى يازده ستارهاى كه يوسف آنها را در خواب ديد
- نامهاى زمزم يازده است
- أبواب الاثنى عشر (بابهاى دوازدهگانه)
- باب يكم تا دوازدهم
- بدترين خلق اولين و آخرين دوازده نفرند
- راه شناختن نيم روز در هر ماه از ماههاى دوازدهگانه رومى
- دوازده نفر بودند كه نشستن ابى بكر را بر مسند خلافت
- خداى عز و جل از نسل بنى اسرائيل دوازده گروه بيرون آورد
- جانشينان و امام پس از پيغمبر دوازده نفر بودند
- در مسواك دوازده خاصيت است
- روايتى كه حجابها دوازده است
- پرهيزكاران را دوازده نشانه است
- به دوازده نفر نبايد سلام كرد
- جعفر بن ابى طالب كه از حبشه بازگشت پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم دوازده گام به پيشواز او رفت
- دوازده كس در تابوت ته دوزخ جا دارند
- در سفره دوازده خاصيت است
- ماهها دوازده ماه است
- شب دوازده ساعت است و هم چنين روز ساعات
- برجهاى فلك دوازده است و بيابانها دوازده است
- حديث دوازده درهمى كه براى رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم هديه آورده شد
- نقيبان دوازده نفراند
- أبواب الثلاثة عشر (بابهاى سيزدهگانه)
- سيزده صنف حيوان نخست به صورت انسان بودهاند
- اندازه بالغ شدن پسر از سيزده سال است تا چهارده سال
- سيزده خصلت از فضائل امير المؤمنين عليهالسلام
- أبواب الأربعة عشر (بابهاى چهاردهگانه)
- در حنا گذاشتن چهارده خاصيت است
- در چهارده جا غسل كردن لازم است
- ياران عقبه چهارده نفر بودند
- أبواب الخمسة عشر (بابهاى خصلتهاى پانزدهگانه)
- هر گاه امت مسلمان پانزده خصلت را مرتكب شوند دچار بلا ميشوند
- پسر بچه را ميان پانزده و
- تكبيراتى كه در منى روزهاى تشريق گفته مىشود پس از پانزده نماز است
- پاداش كسى كه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد
- دستور شرعى در نوره كشيدن هر پانزده روز يك بار است
- أبواب الستة عشر (بابهاى شانزدهگانه)
- از جمله حقوق دانشمندان شانزده خصلت است
- شانزده خصلت است كه تهى دستى آورد و
- شانزده خصلت از دانش و واقع بينى است
- شانزده طايفه از امت محمد صلىاللهعليهوآلهوسلم خاندان او را دوست نميدارند و
- باب السبعة عشر (باب هفده)
- غسل در هفده مورد است
- باب الثمانية عشر (باب هيجدهگانه)
- أبواب التسعة عشر (بابهاى نوزدهگانه)
- نوزده جملهاى كه هر كس آنها را بخواند از گرفتارى رهائى مىيابد
- نوزده تكليف از زنان برداشته شده است
- أبواب العشرين و ما فوقه (بابهاى خصلتهاى بيستگانه و بالاتر)
- در دوستى خاندان پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم بيست خصلت است
- مؤمن را بر عهده خداى عز و جل بيست خصلت ثابت است
- پاداش كسى كه بيست بار به حج رفته باشد
- بيان بيست و سه خصلت از خصلتهاى پسنديدهاى كه امام زين العابدين عليهالسلام
- آنچه در باره شب بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان رسيده است
- از بيست و چهار خصلت نهى شده است
- نماز را به جماعت خواندن بيست و پنج درجه از خواندن به تنهائى بهتر است
- بيست و نه خصلت در نماز هست
- بيست و نه خصلت در دانش است
- خصلتهائى كه ابو ذر آنها را از رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم پرسيد
- أبواب الثلاثين و ما فوقه (بابهاى سى و بالاتر)
- از براى امام عليهالسلام سى نشانه هست
- ماه رمضان سى روز است و هرگز كمتر نميشود
- خداى تبارك و تعالى از جمعه تا جمعه ديگر سى و پنج نماز واجب كرده است
- روزه بر چهل قسم است
- در باره كسى كه چهل تن از برادران خود را پيش از خود دعا كند
- در باره كسى كه پس از مردنش چهل تن از مؤمنين به نيكىاش گواهى دهند
- در نهى از نستردن موى زهار بيش از چهل روز
- زمين از ادرار شخص ختنه نشده تا چهل روز نجس ميماند
- خداى تعالى به فرعون ميان دو جملهاش چهل سال مهلت داد
- دو رحم تا چهل پشت به هم ميرسد
- چون حضرت قائم قيام كند خداى عز و جل نيروى هر يك مرد
- در باره كسى كه چهل حديث نگهدارى كند
- حريم مسجد چهل ذراع است و
- در باره كسى كه چهل سال و بيشتر از عمرش بگذرد
- پاداش كسى كه چهل بار عمل حج انجام دهد
- امير المؤمنين چهل و سه دليل عليه ابى بكر اقامه كرد
- أمير المؤمنين عليهالسلام به اين گونه خصلتها در روز شورى بر مردم احتجاج كرد
- أبواب الخمسين و ما فوقه (بابهاى پنجاه و بالاتر)
- پنجاه حقى كه حضرت على بن الحسين سيد العابدين براى اصحاب خود نوشته است
- پنجاه خصلت از صفات مؤمن است
- ثواب كسى كه پنجاه بار عمل حج انجام داده باشد
- أبواب السبعين و ما فوقه (بابهاى هفتاد و بيشتر)
- هفتاد منقبت امير المؤمنين عليهالسلام داشت كه
- ثواب كسى كه در نماز وتر هفتاد بار استغفار كند
- ثواب كسى كه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه از خداى عز و جل آمرزش بطلبد
- ثواب كسى كه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار استغفار كند
- پرچم حمد هفتاد شقه دارد
- ربا هفتاد جزء است
- حديث بندهاى كه هفتاد خريف در آتش بماند
- امت هفتاد دو فرقه خواهند شد
- كسى كه روايت نموده كه امت هفتاد و سه فرقه خواهد شد
- هفتاد و سه خصلت در آداب زنان و فرق ميان احكام آنان و مردان
- خداى عز و جل خرد را هفتاد و پنج لشكر عطا فرمود و
- أبواب الثمانين و ما فوقه (بابهاى هشتاد و بالاتر)
- پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم در مورد شرابخوارى هشتاد تازيانه زد
- تكبيرهاى نماز نود و پنج تكبير است
- براى خداى تبارك و تعالى نود و نه نام است
- ثواب صد لا اله الا اللَّه گفتن و ثواب صد بار استغفار كردن
- باب الواحد إلى المائة (باب يك تا صد)
- پرسشهاى يهود از ابى بكر
- اهل بهشت يك صد و بيست صنفند
- پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم يك صد و بيست بار به آسمان بالا رفت
- ميوه يك صد و بيست نوع است
- اهل بهشت يك صد و بيست صنفند
- هر كس قرآن را حفظ كند ساليانه دويست دينار از بيت المال حقوق دارد
- سال سيصد و شصت روز است
- خصال من شرائع الدين (خصلتهائى از قوانين دين)
- امير المؤمنين عليهالسلام به ياران خود در يك مجلس
- آنچه دو هزار سال پيش از آفرينش آسمانها و زمين به در بهشت نوشته شده است
- نماز چهار هزار باب دارد
- آنچه هفت هزار سال پيش از آفرينش آدم بر پايه عرش نوشته يافته شد
- كسى كه روايت كرده است كه خداى عز و جل را دوازده هزار جهان است
- اصحاب پيغمبر دوازده هزار مرد بودند
- بيان نورى كه پيش از آفرينش آدم در پيشگاه الهىبود
- بيان آنچه بيست و دو هزار سال پيش از آفرينش آدم
- خداى عز و جل يك صد و بيست و چهار هزار پيغمبر آفريد و
- خداى تعالى يك صد و بيست و چهار هزار كلمه با موسى
- رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم به على عليهالسلام هزار باب آموخت
- ٢٥ - بكير بن ايمن گويد سالم بن ابى حفصه گفت: شنيدم امام باقر عليهالسلام ميفرمود: همانا رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم صلىاللهعليهوآلهوسلم بعلى هزار باب بياموخت كه هر بابى هزار باب ميگشود بگير گويد اصحاب ما كه اين شنيدند رفتند و از امام باقر اين موضوع را پرسيدند ديدند سالم راست گفته است و راوى گويد كسى كه اين حديث را از امام باقر شنيده بود براى من حديث كرد و سپس گفت از آن بابها بجز يك باب و يا دو باب بدست مردم نرسيده است و
- فهرست مطالب