عدالت امام على
۷۴- «كسى كه ثروتمندى را براى خاطر ثروتش تعظيم كند، ثلث ايمانش را از دست داده است. هرگاه مردى كه قرآن تلاوت مى كند و پس از مرگ به جهنم رود از آن كسانى است كه آيات قرآن را به مسخره مى گيرند و هرگاه قلب مردى به دنيا علاقمند گردد، او مبتلاى به سه چيز مى گردد: غم پى درپى كه هرگز او را ترك نخواهد كرد، حرص بى پايان و ميل و آرزوى غيرقابل حصول.»
۷۵- «همان طور كه ثروت مفيد است قناعت هم ارزنده است و همان طور كه نعمت خدا داده، پسنديده است، خوش خلقى هم پسنديده است.»
۷۶- از او معنى گفتار خدا را پرسيدند، بعد از اينكه خدا از مرد يا زن نيكوكار تمجيد مى كند مى گويد: «ما مسلماً به او يك زندگى خوش و راحتى عطا مى كنيم.» امام فرمود: «كسى كه قانع و سازگار باشد.»
۷۷- «با كسى كه وسايل زندگى و معاش به حد وفور دارد شريك شو زيرا او در بدست آوردن معاش و ثروت خوشبخت تر است و اميد مى رود از اين حيث سهم تو را هم زياد كند.»
۷۸- از او معنى گفتار خدا را پرسيدند كه مى گويد: «خدا به عدالت و احسان سفارش مى كند.» امام على فرمود: «به ديگران فشار وارد نكنيد تا بر آنها مسلط گرديد (نسبت به مردم مهربان باشيد)».
۷۹- امام على به فرزندش امام حسن فرمود: «ابتدا تو دعوت به جنگ مكن اما اگر به جنگ دعوت شدى پاسخ مثبت بده چون كسى كه به جنگ دعوت مى كند ياغى است و ياغى بايستى هلاك گردد.»
۸۰- از او معنى خردمند پرسيده شد. امام علىعليهالسلام
فرمود: «خردمند كسى است كه هر چيز را در جاى صحيح خود قرار دهد.» سپس پرسيدند كه نادان را تعريف كند. او فرمود: «هم اكنون آن را تعريف كردم» (كسى كه چيزها را در جاى مناسب خود قرار ندهد).
۸۱- امام فرمود: «به خدا سوگند اين دنيايى كه شما براى به دست آوردن آن با هم مثل سگان و لاشخورها سر و دست مى شكنيد، در نظر من از يك تكه استخوان خوك كه در دست يك نفر جذامى باشد پست تر است.»
۸۲- «به طور كلّى تمام زنان شرور و فتنه جو هستند و تأسّف آورتر كه مرد نمى تواند راه فرار از او را پيدا كند مرد به وجود او احتياج دارد.»
۸۳- امام على فرمود: «مردى كه كارهايش از روى بى دقتى باشد، حقوق حقه ى خود را از دست مى دهد و كسى كه سخنِ سخن چين را باور كند دوستانش را گم مى كند.»
۸۴- «يك تكه سنگ كه از راه نامشروع به دست آمده و در ساختمان خانه اى قرار گيرد، گروگان خرابى آن (خانه) است.»
۸۵- «روزى كه ظالم از دست مظلوم عذاب مى كشد، به مراتب سخت تر از روزى است كه مظلوم از ظالم مى كشد زيرا عذاب كشيدن در اين دنيا آسانتر از آخرت است.»
۸۶- «وقتى كه پاسخها متعدد باشند، حقيقت ناشناخته مى ماند (معلوم نيست كدام پاسخ حقيقت را روشن مى سازد).»
۸۷- «زمانى كه امكانات زياد مى شوند، آرزوها كم مى شوند.»
۸۸- «كسى كه نسبت به تو عقيده خوب دارد، عقيده ى او را محقّق دار (سعى كن كه عقيده ى او ثابت بماند).»
۸۹- «بهترين كار آن است كه تو مجبور به انجام آن هستى (واجبات خدا را انجام دادن است).»
۹۰- «محنت و تلخ كامى اين دنيا مايه ى خوشى دنياى بعد است و خوشى اين دنيا باعث مرارت آخرت است.»
۹۱- «خشم يك نوع جنون است، زيرا وقتى مرد به حواس خود برمى گردد (خشم فرو مى نشيند) پشيمان مى شود كه غضب كرده است و اگر پشيمان نشود گواهى بر ديوانگى اوست.»
۹۲- «سلامتى از حسادت نداشتن حاصل مى شود.»
۹۳- «اگر سخن مرد خردمند معقول و عملى است، آن شفا است و اگر خطا بود مرض است.»
۹۴- «كارهاى كوچك اگر به دقت ادامه داشته باشند، مفيدتر از كارهاى بزرگ است كه با شتاب انجام گيرند.»
۹۵- «بين تو و پند و نصيحت، پرده اى از تكبر و خودخواهى وجود دارد.»
۹۶- «چنانچه دانشمند درنگ نمايد، نادان از حد خود پا فراتر مى گذارد.»
۹۷- «دانش، راه آنها كه بهانه جويى مى كنند مى بندد.»
۹۸- از امام علىعليهالسلام
راجع به قضا و قدر پرسيده شد، او فرمود: «آن راه تاريكى است قدم در آن نگذاريد و آن اقيانوس ژرفى است در آن غوّاصى نكنيد، آن از اسرار خداست (براى گشودن آن سرّ) به خود زحمت ندهيد.»
۹۹- امام علىعليهالسلام
فرمود: «من در قديم دوست عزيزى داشتم كه خيلى مورد احترام من بود، زيرا دنيا در برابر چشم او خوار بود، او شكم پرست و سورچران نبود و آنچه را كه نمى توانست بيابد آرزو نمى كرد. او بيش از آنچه كه نمى توانست به دست بياورد درخواست نمى كرد (بيش از حق خود توقع نداشت)، تمام وقت را ساكت و آرام بود، وقتى كه صحبت مى كرد سخن گويان ديگر را ساكت مى كرد.
او تشنگى سؤال كنندگان را فرو مى نشاند، او ظاهراً فروتن و باحيا بود ولى در موقع جنگ مثل شير جنگل بود. او هيچ وقت اقامه ى دليل نمى كرد، مگر در حضور قاضى. او هيچ وقت كسى را در موضوعات جزئى ملامت نمى كرد تا وقتى كه عذر و بهانه او را گوش مى كرد. او هيچ گاه درباره ى دردسر و زحمتى سخن نمى گفت، جز بعد از رفع مزاحمت او هر كارى كه انجام مى داد مى گفت «قول مى داد» و درباره ى كارى كه انجام نمى داد چيزى نمى گفت.
اگرچه او در سخن گفتن مسلط بود اما در سكوت هم مغلوب نمى شد «اگر مطلبى را ادا نمى كرد در سكوت هم حق به جانب او بود». او دوست مى داشت بيشتر ساكت باشد تا اينكه صحبت كند. اگر او بنا بود با دو چيز رو به رو شود با آن چيز كه نزديك به هوى و هوس بود مخالفت مى كرد.
بنابراين شما بايد اين صفات پسنديده را فرا گيريد، اگر نمى توانيد آنها را تمام ياد بگيريد شما بدانيد كه فراگرفتن قسمتى از آن بهتر است از اينكه همه آنها را ترك كنيد.»
۱۰۰- از امام پرسيده شد راجع به مسافت بين مشرق و مغرب. او جواب فرمود: «آن برابر است با يك روز سفر خورشيد.»
۱۰۱- او فرمود: «با احمق رفاقت نكنيد زيرا او كارهايش را زيبا جلوه مى دهد و دوست دارد تو هم مانند او باشى.»
۱۰۲- امام فرمود: «دوستان تو سه قِسم و دشمنان تو هم سه نوع اند: دوست تو كه دوست توست و دوست دوستت و دشمن دشمنانت و دشمنان تو عبارتند از دشمنانت و دشمن دوستانت و دوست دشمنت.»
۱۰۳- مولا اميرالمؤمنين مشاهده فرمود كسى مشغول ضديّت با دشمن خويش است كه آن عمل براى خودش نيز زيان آور است، بنابراين فرمود: «تو مثل آن كس مى مانى كه نيزه را در ميان سينه اش فرو مى كند تا آنكه در عقب نشسته است بِكُشَد.»
۱۰۴- امام على فرمود: «چقدر مايه ى عبرت و پند وجود دارد و چه قدر كم از آنها سرمشق مى گيرند.»
۱۰۵- «كسى كه براى جنگ و دعوا پافشارى مى كند به گناه مى افتد و اگر كسى در گناه افتاد تحت تأثير گناه قرار مى گيرد و براى جنگ طلب سخت است كه از گناه پرهيز كند.»
۱۰۶- «فقير و تهيدست پيغام آور و نماينده ى خداست. كسى كه او را رد كند خدا را رد كرده است و كسى كه به او چيزى ببخشد به خدا بخشيده است.»
۱۰۷- «يك مرد غيرتمند هرگز زنا نمى كند: (چون مكافات دارد).»
۱۰۸- «يك مرد ممكن است راحت بخوابد وقتى كه بچه اش را از دست بدهد و نمى تواند بخوابد زمانى كه ضررى به اموالش برسد.»
۱۰۹- «و فرمود پادشاهان پاسبانان خدا هستند در روى زمين.»
۱۱۰- امام على فرمود: «كمترين حق خدا بر شما به كار نگرفتن نعمتهاى او در ارتكاب گناه است.»
۱۱۱- «امام فرمود: «بى نيازى در معذرت خواهى، بهتر است از پيش كشيدن بهانه ى حقيقى. (اينكه معذرت خواهى نكند بهتر است از اينكه با دليل خطا كند).»
۱۱۲- «بالاترين ثروت آن است كه كسى به آنچه در دست مردم است چشم داشتنى نداشته باشد.»
۱۱۳- «زمانى خواهد رسيد كه هيچ از قرآن باقى نخواهد ماند جز نوشته اش و از اسلام جز نامش، در اين روزگار مسجدها به فراخور ساختمانش جمعيت مى شود و درباره ى هدايت مردم بد و خراب است. كسانى كه در مساجد جمعيت كنند و در مساجد توقف نمايند بدترين همه ى آدمها هستند. زيرا فتنه ها و شرارت از آنها ظاهر خواهد شد و تمام گناهان به سوى آنها مى چرخد. هرگاه كسى از مساجد كناره گيرى كند آنها او را به آنجا برمى گردانند و اگر كسى از آنجا عقب افتاد آنها او را به سوى آن جلو مى برند.»
خداى ذوالجلال مى گويد: «به ذات خودم سوگند ياد مى كنم كه بر سر آنها بلائى مى آورم كه در آنجا خردمند و زيرك هم متحيّر و سرگردان باشد كه چگونه خودش را از مهلكه نجات دهد و خدا اين كار را خواهد كرد. ما از او طلب عفو مى كنيم كه از روى نادانى، اشتباه كنيم.»
۱۱۴- «او مى فرمايد اى مردم از خدا بترسيد (از گناه دورى كنيد) زيرا انسان بيهوده و باطل آفريده نشده است تا خودش را با سرگرميها مشغول كند و نه آنچنان آزادى دارد كه كارهاى مبتذل انجام دهد.»
۱۱۵- «سخن در اختيار توست تا از دهنت نپريده وقتى كه آن را ادا كردى تو در اختيار آن هستى، بنابراين مواظب زبانت باش همچنانكه از طلا و پولت مواظبت مى كنى زيرا بعضى اوقات ممكن است با حرف نعمتى سلب گردد و ايجاد زحمت نمايد.»
۱۱۶- «او فرمود: آنچه نمى دانى مگوى، بلكه همه ى آنها هم كه مى دانى نيز مگوى.»
۱۱۷- «هر كس كه گرفتار امور مختلف شود، او اسير چاره جويى براى خلاصى از آنهاست (زمان زيادى طول مى كشد تا گره ها را باز كند).»
۱۱۸- «هر چه از دنيا پيش آيد از آن استفاده ببر و آنچه كه از تو كناره مى گيرد تو هم خود را كنار گير. اگر نمى توانى چنين كنى در طلب و جستجو، حد اعتدال را پيش گير.»
۱۱۹- امام علىعليهالسلام
فرمود: «اغلب يك حرف (پيشنهاد) مؤثرتر از يك حمله است.» (پيش از وقوع جنگ، پيشنهادها ردّ و بدل شود.)
۱۲۰- او فرموده است: «كسى كه مخالف حق است به وسيله ى حق از پا درمى آيد.»
۱۲۱- حضرت امام علىعليهالسلام
به مأمورش زيادبن ابيه فرمود: «با مردم به عدالت رفتار كن و از بى عدالتى و تجاوز (به حقوق مردم) برحذر باش زيرا تجاوز مردم را به سرگردانى مى كشاند و بى عدالتى آنها را بر ضد تو مسلح مى سازد.»
البته آنها كه خود را با زندگى ساده عادت مى دهند و بدون چيزى به سر مى برند و با هوى و هوس مخالفت مى كنند، خداوند نور دانش را در قلب آنها مى ريزد خصوصاً اگر آن سادگى توأم با پرهيز از گناه باشد. در اثبات اين گفته به مرتاضان هندى كه نفس خود را رياضت مى دهند اشاره مى كنم.
آنها به واسطه ى اينكه زمانى خود را از خوشيها و لذتها محروم مى سازند و با آرزوها و خواهش دل مخالفت كرده و در مقابل سختيها مقاومت مى كنند، به آسانى حوادث آينده ى طبيعت را پيش بينى مى كنند، پس مسلماً مردان خدا كه با اطاعت از خدا و دورى از گناهان نفس خود را رياضت مى دهند، قلب آنها فرودگاه نور دانش خدا مى گردد و در نتيجه به اغلب اسرار خلقت و آفرينش با خبر مى شوند.
امام علىعليهالسلام
به جهت سادگى زندگى و تقوى و پرهيزكارى، ضرب المثل است و تمام اين زمينه ها او را در علم و آگاهى نابغه ساخته است.
اظهارات زياد و به قدر كافى در اين زمينه موجود است كه گفته شود اما اجازه دهيد به بعضى از گفته هاى پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
درباره ى مقام علمى امام علىعليهالسلام
اشاره بنمايم و اين موضع را در همين جا خاتمه دهم:
حضرت پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرموده است: «من شهر علم هستم و على دروازه ى آن، هر كسى كه دوست دارد وارد شهر علم گردد بايستى از دروازه (حاكم نيشابورى، امام ثعلبى، محمد جزايرى، محمد بن يوسف گنجى، خطيب خوارزمى، و بسيارى ديگر از دانشمندان بزرگ سنى اين حديث را روايت كرده اند.) آن داخل شود از طريق امام على مى توان به علم پيغمبر دسترسى پيدا كرد».
و باز فرموده است: «در اين زمان علىعليهالسلام
از تمام شما داناتر است.»
«الف- ابن ابى الحديد، در شرح نهج البلاغه، جلد سوم، صفحه ى ۴۰،
ب- مير سيد على همدانى، در مودة القربى، و بسيارى ديگر.»
آرى او اعجوبه اى در دانش بود چنان كه بارها از او شنيده شده است: «آنچه كه مى خواهيد از من سؤال كنيد، قبل از اينكه مرا از دست بدهيد.»