آثار اخلاص
اخلاص ، آثار ارزنده اى در سعادت انسان دارد كه برخى از آنها به شرح زير است :
الف ـ تقرّب به خدا
حضرت علىعليهالسلام
در اين باره فرمود:
(تَقَرُّبُ الْعَبْدِ إِلىَ اللّهِ سُبْحانَهُ بِإِخْلاصِ نِيَّتِهِ)
نزديك شدن بنده به خداى سبحان به سبب خالص كردن نيت اوست
ب ـ امدادهاى الهى
اثـر ديـگـر رعـايـت اخـلاص ، يـارى ، پـشتيبانى و امداد هاى الهى در زندگى فرد مخلص است حضرت فاطمه زهرا٣ فرمود:
(مَنْ اءَصْعَدَ إِلىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اءَهْبَطَ اللّهُ إِلَيْهِ اءَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ)
كـسـى كـه عـبـادت خالصانه اش را به سوى خدا بالا بفرستد، خداوند بهترين مصلحتش را به سوى او فرو خواهد فرستاد.
ج ـ بصيرت و حكمت
از ديـگـر آثـار رعـايـت اخـلاص ، اعـطـاى روشـن بـينى ، بصيرت ، حكمت و معيار شناسايى حق و بـاطـل از جـانـب خـدا بـه فـرد مـخـلص است ، بگونه اى كه اين اثر در تمام برخوردهاى او به روشنى ديده مى شود. چنانچه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
(مـا اءَخـْلَصَ عـَبـْدٌ لِلّهِ عـَزَّوَجـَلَّ اءَرْبـَعـيـنَ صـَبـاحـاً إِلاّ جـَرَتْ يـَنـابـيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ)
هـيـچ بـنـده اى بـراى خـدا چـهـل روز اخـلاص نـورزيـد، مگر اينكه چشمه هاى حكمت از قلب او، بر زبانش جارى گرديد.
همچنين حضرت علىعليهالسلام
فرمود:
(عِنْدَ تَحقيقِ الاِْخْلاصِ تَسْتَنيرُ الْبَصائِرُ)
هنگام محقق شدن اخلاص ، ديدگاهها نورانى مى شوند.
د ـ پيروزى و موفّقيّت
موفقيت در كارها، يكى ديگر از آثار اخلاص است علىعليهالسلام
در اين باره فرمود:
(فى إِخْلاصِ النِّيّاتِ نَجاحُ الاُْمُورِ)
موفقيت در كارها، به خالص كردن نيتهاست
ه ـ هيبت و شوكت
انـسـان مـخـلص بـر اثـر رعـايـت اخـلاص ، چنان هيبتى به دست مى آورد كه حتى همه جنبندگان ، حـيـوانـات وحـشى و پرندگان نيز از هيبت و شوكت او مى هراسند، چنانچه امام صادقعليهالسلام
در اين باره فرمود:
(إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَخْشَعُ لَهُ كُلُّ شَىْءٍ وَيَهابُهُ كُلُّ شَىْءٍ ثُمَّ قالَ: إِذا كانَ مُخْلِصاً لِلّهِ اءَخافَ اللّهُ مِنْهُ كُلَّ شَىْءٍ حَتّى هَوامِّ الاَْرْضِ وَ سِباعِها وَطَيْرِ السَّماءِ)
هـمـانا همه چيز براى مومن خشوع مى كند و او را بزرگ و باشكوه مى دارد. سپس فرمود: هر گاه مـومـن ، مـخـلص خـدا شـد خـداونـد هـمه چيز را از او مى ترساند حتى جنبندگان و درندگان زمين و پرندگان آسمان را.
عابدان مخلص
پـس از بـيـان آثـار اخـلاص ، اكنون به معرفى نمونه هايى از انسانهاى پاكباخته كه درون و بـرون خـود را از هـر آلودگـى ، پاك و مبرّا كرده اند، مى پردازيم ، باشد تا اين راه يافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده ، از آنان شيوه اخلاص بياموزيم
خداى تعالى در حديث قدسى فرمود:
(اَلاِْخْلاصُ سِرُّ مِنْ اءَسْرارى إِسْتَوْدَعْتُهُ قَلْبَ مَنْ اءَحْبَبْتُ مِنْ عِبادى)
اخلاص ، سرّى از اسرار من است كه در دل بندگان محبوب خويش به امانت نهاده ام
اگر كسى به اين مرتبه دست يافت ، بزرگترين نعمت الهى نصيبش شده است گويند:
(روزى سيد بحرالعلومرحمهالله
را شاگردانش خندان و متبسّم ديدند. سبب پرسيدند در پاسخ گفت : پس از بيست و پنج سال مجاهدت ، اكنون كه در خود نگريستم ، ديدم ديگر اعمالم ريايى نيست و توانسته ام به رفع آن موفّق گردم .)
در مورد امام خمينى قدس سرّه گفته اند: (از روز جـوانـى كـه بـه مـقـام اجـتهاد رسيد، تا روزى كه بر كرسى قيادت و امامت نشست در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، كوچكترين گامى برنداشت .)
هـر كـه بـا خـدا بـاشد، خدا همراه اوست اين عظمت و قدرت و شوكتى كه امام خمينى در دنيا كـسـب كـرده ، نـه بـه خـاطـر تلاش براى خودش بود، بلكه اين نتيجه اخلاص ، سعى و تلاش براى انجام فرمان خدا بود كه او را به آن مرتبه و مقام رساند.
(دربـاره مـيـرزاى بزرگ شيرازى نقل شده هنگامى كه شاگردان شيخ انصارى پس از درگذشت شيخ با اصرار فراوان ميرزا را وادار به قبول اين مسؤ وليت كردند. قطرات اشك بر گونه و ريـش مـبـاركـش جـارى شد و سوگند ياد كرد كه هرگز به ذهنم خطور نكرده بود كه روزى اين مسؤ وليت عظيم بر دوشم مى آيد.)
درباره فرزند وحيد بهبهانى كه نامش عبدالحسين بود نوشته اند:
(در كـربـلا مـتـولد شـده خـدمـت پـدرش عـلوم ديـنـى و شـرعـى را تحصيل كرد و در عصر آن مرحوم مرجع مردم در مسائل شرعى شد. وحيد بهبهانى اجازه مبسوط به ايـشـان داد و مـردم را به رجوع و استفتا از خدمتش حكم فرمود. پس از رحلت پدر، مردم ، علما و مؤ مـنـيـن از او خـواهـش كـردنـد كـه بـه جـاى آقـا نـمـاز بـخـوانـد. پـس از اصـرار، چـنـد روزى مشغول امامت شد و ماءمومين فراوانى حاضر مى شدند پس از دو ماه ، ديگر نيامد و گفت : امامت مقامى است عظيم و تحمّل آن بر من مشكل است و با آن زهد وتقوا، كناره گرفت .)