ج) سنت (دليل روايی)
روايات فراوانی از طريق اهل بيت -عليهمالسلام
به دست ما رسيدهاست كه هر يك به گونهای نجاست خمر را در بردارد. ولی از آن جا كه مبنای اين رساله بر اختصار است، تنها به نقل رواياتی كه از جهت دلالت و سند قابل استناد است، اكتفا میكنيم. اين روايات معمولاً در دو باب ذكر میشود: يكی ابواب مربوط به نجاسات و دوم، ابواب مربوط به نوشيدنی های حرام (اشربه محرّمه). در ابواب ديگر نيز كم و بيش احاديثی در اين زمينه يافت میشود كه به آنها نيز اشاره خواهيم كرد.
١ - در يك روايت صحيحه، عبداللَّه بن سنان از پدرش نقل میكند كه وی از امام صادق -عليهالسلام
- چنين پرسيد كه شخصی لباس خويش را به كسی كه گوشت جِرّی (مار ماهی) میخورد و يا خمر مینوشد، عاريه میدهد و آن را باز پس میگيرد، آيا میتو اند قبل از شست و شو در آن نماز بخو اند؟ امام میفرمايد: «لا يصلّی فيه حتی يغسله»
بديهی است جايز نبودن نماز در لباس مزبور (كه مستفاد از ظاهر نهی است) دليلی به جز نجاست آن نمیتواند داشته باشد؛ به عبارت ديگر اين مثل طلا و يا حرير نيست كه همراه بودن آنها با نمازگزار، مانع درستی نماز میباشد. به ويژه كه خمر هم اكنون خشك شده و عين آن باقی نمانده است. نهايت حكم مذكور در جايی است كه عاريه دهنده بد اند كه لباس او آلوده به خمر شده است و در صورت شك، اصل طهارت در آن جاری خواهد بود.
٢ - در موثّقه عمّار ساباطی، امام صادقعليهالسلام
میفرمايد: «در خانهای كه خمر و يا مسكر ديگری وجود دارد، نماز نخوان ، زيرا ملائكه در چنين خانهای وارد نمیشوند. و در لباسی كه آلوده به خمر و يا مسكر ديگری است، قبل از شست و شوی آن، نماز نخوان.»
ظاهر نهی از نماز خو اندن در لباس آلوده به خمر، چنان كه گفته شد، نجس بودن آن است. و اين كه حكم اول (يعنی نماز درخانهای كه خمر در آن وجود دارد) كراهت بيش نيست، ضرری به استفاده آنچه گفتيم از روايت، ندارد، چرا كه در آن، دو حكم جداگانه ذكر شده است.
البته میپذيريم كه اين دوگانگی، ظهور قویّ اين روايت را تا اندازهای دچار تزلزل میكند ولی به حدی نيست كه آن را از امكان استدلال ساقط كند.
٣ - در موثقه ديگر از عمّار ساباطی از امام صادقعليهالسلام
درباره ظرفی كه قبلاً در آن شراب بوده میپرسد كه آيا میتوان اكنون در آن سركه يا آبكامه
يا زيتون ريخت؟ امام میفرمايد: «هرگاه شسته شود ايرادی ندارد.» در خصوص ابريق نيز همين را میگويد. اما درباره قدح يا ظرفی كه در آن خمر مینوشيده اند میفرمايد: «سه مرتبه آن را میشويی» بلكه در پاسخ به اين سؤال كه آيا آب ريختن به تنهايی كفايت میكند، تأكيد میكند: «ريختن آب به تنهايی كافی نيست مگر آن كه دست بكشد و سه بار آن را بشويد.»
در اين روايت، نجاست خمر به چند عبارت بيان شده است. به ويژه كه در قسمتی ازآن، چندبار آب ريختن را لازم دانسته است.
٤ - در صحيحه محمدبن مسلم، استفاده از ظروف اهل ذمّه و مجوس كه در آنها خمر مینوشند، نهی شده است.
در اين جا توصيف ظرف های اهل ذمّه به اين كه در آنها خمر مینوشند، میرساند كه نوشيدن خمر علت حكم است. و بعيد است كه نوشيدن خمر، موضوعيت داشته باشد. بلكه علت اصلینجس بودن خمر میباشد.
٥ - در صحيحه عبداللَّهبن سنان از امام پرسيده میشود كه: لباس را به كافر ذمّی كه خمر مینوشد و گوشت خوك میخورد عاريه میدهم و او باز میگرد اند. حضرت میفرمايد: «در آن نماز بخوان و بدين خاطر آن را نشوی زيرا هنگا می كه تو آن را به عاريت دادی، پاك بود و اكنون يقين به نجاست آن نداری ...»
اين روايت كه از ادلّه اصل استصحاب نيز به شمار میرود، میرساند نجاست خمر در ذهن مردم مسلمان معهود بوده و از خصوصيات آن سؤال میكرده اند.
٦ - و سرانجام در صحيحه حلبی، خمر به منزله چربی خوك دانستهشده است. و اطلاق آن میرساند كه خمر در همه احكام حتی نجاست به منزله گوشت خوك است.
لكن در استدلال به اين روايت ممكن است اشكال شود كه در ابتدای آن، ابراز انزجار از داروی مخلوط به خمر است و اين كه خمر به منزله گوشت خوك است، تأكيدی بر همان تنفّر و انزجاز میباشد. مگر اين كه بگوييم آن چه در صدر روايت آمده، مقيد اطلاق ذيل آن نيست.
متذكر میشود دليل های ديگری نيز برای اثبات نجاست خمر ارائه شده است؛ مثلاً دانشمندان عامه گفته اند: «حكم به نجاست خمر، باعث تنفّر بیشتر مردم از آن میشود. چنان كه نجس بودن سگ و غذايی كه از آن خورد چنين حالتی را دارد»
بديهی است قياس و استحسان بنابر مذهب اماميه نمیتو اند دليل اثبات حكم قرار گيرد.