استغفار پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم
!
خداوند در مواردى به انبيا و فرستادگان خويش ، با اين كه داراى مقام عصمت بودند و گناهى از آن ها سر نزده بود ، دستور استغفار مى دهد. چرا كه استغفار ظرف وجودىِ انسان را گسترش مى دهد و دل و جان او را آماده فيوضات پروردگار مى كند
در يك جا به رسول مكرّم اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
ابتدا دستور تسبيح و شكر نعمت داده و سپس از او مى خواهد كه از پروردگار خويش طلب آمرزش كند ، آن جا كه مى فرمايد:
(
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوّاباً
)
(حال كه ، فتح و پيروزى خدا نصيبتان گشته است) پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه (استغفار كن) كه او بسيار توبه پذير است
در جاى ديگرى به او دستور صبر و پايدارى داده و سپس سفارش به استغفار كرده و مى فرمايد:
(
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِىِّ وَالاِْبْكارِ
)
(اى پيامبر) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حق است و براى گناهت استغفار كن و در صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را به جا آور
آيا استغفار پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از گناه بود؟ !
با توجّه به ادلّه قطعى و محكمى كه بر عصمت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
داريم ، گناهى كه در اين آيه به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نسبت داده شده ، ظاهرش قطعاً مراد نيست بدين خاطر چاره نداريم كه از ظاهر آيه صرف نظر كرده و يكى از احتمالات زير را درباره آن روا شمريم:
١ - پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
كارهايى را در ارتباط با خلق خدا انجام مى داد و به امور آنان رسيدگى مى كرد ، حتى گاهى دعوت كودكان را رد نمى كرد و به تقاضاهاى كودكانه آنان پاسخ مثبت مى داد ; اين ها همه ، گرچه عبادت عظيم و طاقت فرسايى براى حضرتش بود، امّا او آن ها را يك نوع فاصله و جدايى ، بين خود و خداىِ خويش مى ديد و از اين باب كه « حَسَناتُ الأَبْررِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ »
آن توجّهات و رسيدگى ها را نوعى گناه و كوتاهى براى خود به حساب مى آورد بدين جهت مقيّد بود روزى صد بار استغفار كند و تا استغفار نمى كرد آرام نمى گرفت و خدا هم با توجّه به اين حالت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
به او دستور استغفار براى آنچه او براى خود گناه مى داند ، مى دهد گرچه از نظر خدا گناهى به شمار نمى آمد.
٢ - اين دستور به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از اين جهت بود كه امّت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
، به اهميّت استغفار و نقش والاى آن در توفيقات مادّى و معنوىِ خويش پى ببرند و با تأسّى به حضرتش براى گناهان و لغزش هاى خود استغفار كنند تا از عذاب خداوند در دنيا و آخرت نجات يابند و به سعادت ابدى دست پيدا كنند مخصوصاً كه اكثر مردم مقيّد بودند كه هر كارى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى كند آن ها هم همان را انجام دهند. لذا خدا به پيامبرش چنين خطاب مى كند تا ديگران از او درس بگيرند.
٣ - گناه يك جمعيتى كه معتقد به مكتب خاصّى هستند خواه ناخواه به نام صاحب آن مكتب تمام مى شود هر چند او آنان را از آن برحذر داشته باشد. خدا هم در اين آيه ، گناه امّت پيغمبرش را به او نسبت داده و مى فرمايد: « براى گناهت استغفار كن » يعنى اى پيامبر اگر نجات امّتت را مى طلبى ، براى گناهان آنان طلب آمرزش نما تا به اين واسطه شفاعت تو را در حق ايشان بپذيريم
استغفار پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم
عامل دست يابى به شفاعت كبرى !
دست يافتن به مقام محمود و شفاعت كبرى، براى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از طريق نماز شب و استغفار در سحرگاهان، به دست مى آيد آن جا كه خداوند خطاب به او مى فرمايد:
(
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِه نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً
)
و پاسى از شب را (از خواب برخيز و) قرآن و نماز بخوان ; اين يك وظيفه اضافى براى توست، اميد است پروردگارت تو را به مقامى درخور ستايش برانگيزد
گفته اند: مقام محمودى كه خدا به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
عطا كرده است، به خاطر بيدارى در سحر و پرداختن به تلاوت قرآن و مناجات با خدا و استغفار براى امّتش بوده است و اين همان مقام شفاعت كبرى است كه از مختصّات آن حضرت به شمار مى رورد.
گويا استغفار آن حضرت در سحرگاهان براى شيعيان و دوستان اميرالمؤمنينعليهالسلام
يكى از عوامل دست يافتن آنان به شفاعت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و در نتيجه ، رسيدن به آمرزش خداوند است. و اين خود شاهديست براى احتمال سوم در آيه مذكور
شاهد ديگر براى اين احتمال ، آيه ديگرى است كه خداوند به صراحت به پيامبرش دستور مى دهد براى گناهان امتش استغفار كند تا از عذاب آنان چشم بپوشد آن جا كه مى فرمايد:
(
فَاعْفُ عَنْهُم وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ
)
از آن ها درگذر و برايشان استغفار كن
وجود پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مهمترين عامل دفع بلاست
استغفار پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
براى امّتش ، نه تنها باعث دفع بلا و عذاب از آنان بود بلكه اصل وجود نازنين آن حضرت در ميان امّتش ، مايه برطرف گشتن عذاب بود ، كه خداوند در شأن او مى فرمايد:
(
وَ ما كانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ
)
(اى پيامبر) تا تو در ميان آنان هستى ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد كرد.
اگر وجود نازنين پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
باعث دفع بلا و عذاب از امّتش مى گردد شگفتى ندارد ، چرا كه وجود مقدّس حضرتش باعث آفرينش و اعطاى فيض وجود به تمام آفريدگان بوده است ، از همين رو بقاى او هم در اين عالم مايه برطرف گشتن عذاب از امّت گنهكار اوست.
بلكه ، وجود مقدّس پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و استغفار او براى امّتش، نقش وجود آن حضرت را در دفع عذاب از آنان دو چندان مى كرد و سپر بلا بودن آنحضرت را برتر و بالاتر از استغفار خودِ مردم مى ساخت، و بلكه استغفار آن حضرت براى مردم ، قابل قياس با استغفار همه امتش در دور ساختن عذاب خداوند نيست. و اين نكته اى است كه خود آن وجود نازنين در سخن دُرر بارى بدان اشاره كرده اند:
« مَقامى فيكُمْ وَالاِْسْتِغْفارُ لَكُمْ حِصْنٌ حَصينٌ مِنَ الْعَذابِ، فَمَضى أَكْبَرُ الحِصْنَيْنِ وَ بَقِىَ الاِْسْتِغْفارُ فَأَكْثِرُوا مِنْهُ ، فَاِنَّهُ مُمْحاةٌ لِلذُّنُوبِ قالَ اللهُ تَعالى: (وَ ما كانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)
بودن من در ميان شما و استغفار كردنم براى شما سپر محكمى است براى جلوگيرى از عذاب ، (بعد از مرگ من) بزرگترين سپر از ميان شما رفته و استغفار (كه سپر كوچكتر است) باقى مانده است پس زياد استغفار كنيد كه گناهان را نابود مى كند. خداى متعال فرموده است: « (اى پيامبر) تا تو در ميان آنان هستى ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد كرد، و تا خود آنان هم استغفار مى كنند خدا آن ها را عذاب نمى كند »
استغفار ، مانند پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم
بلاها را دفع مى كند
از اين سخن نورانى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و استدلالشان به آيه مذكور نتيجه مى گيريم : آنچه در رديف وجود نازنين پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
باعث دور ساختن عذاب خداوند مى گردد ، استغفار مردم از گناهان است
بى جهت نيست كه خداوند بعد از عبارت مذكور بلافاصله مى فرمايد:
(
وَ ما كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
)
تا امّت پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
استغفار مى كنند خدا آنان را عذاب نمى كند
يعنى : استغفار مردم از گناهانشان همان نقشى را در دفع بلا و عذاب دارد كه وجود مقدس پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
در زمان حياتش براى امّتش داشته است، وجودى كه رسالتش باعث نزول رحمت بر همه اهل عالم بود و خدا درباره اش فرموده است :
(
وَ ما اَرْسَلْناكَ، اِلاّ رَحْمَةً لِلْعاَلمينَ
)
ما تو را به سوى مردم نفرستاديم جز براى اين كه وجودت باعث نزول رحمت بر همه عالميان گردد.
از اين جا به جايگاه بلند استغفار در بهبود بخشيدن به زندگى مادّى و معنوى خويش و نزول رحمت خاصّ خداوند بر انسان ، پى مى بريم ، بگونه اى كه يكى از عوامل مهم دور گشتن بلا و بر طرف شدن عذابِ خداوند بعد از وجود مقدّس پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
استغفار مردم شمرده شده است !
جايگاه استغفار در عبادات
بعضى از عبادات باعث ريزش گناه شده و انسان را همچون روز تولّد ، از آلودگى گناه پاك مى سازد. در عين حال در اين عبادات سفارش به استغفار نيز شده است و اين بدان جهت است كه ، استغفار يعنى : طلب آمرزش از خداوند و بازگشت به معنويّت و اطاعت حقّ براساس ايمان و معرفت ، استغفار يعنى : آشتى با مبدأ همه فيوضات و پيوند با منبع همه كمالات وجود اين حالت در شخص مخصوصاً در ضمن عبادت باعث مى شود كه مقام والايى در نزد خداوند پيدا كرده و بهره بيشترى از عبادات خويش ببرد. از اين رو در عبادات مختلف با تمام آثار پربارى كه در آمرزش انسان دارد ، به استغفار و طلب آمرزش از خداوند سفارش شده و به مداومت بر آن تأكيد گشته است.
به عنوان نمونه: حجّ يك عمل عبادى عظيم است و آثار معنوى فراوانى براى انسان دارد ، تا آن جا كه كمترين اثر رفتن به حجّ و انجام مناسكش ، ريزش گناهان و شستشوى دل و جان از كثافات گناه ذكر گرديده است.
اين اثر در مورد بعضى از اعمال حج، مثل حضور در صحراى عرفات نيز آمده است :
وقتى حاجى در صحراى عرفات حاضر مى گردد، هنگام غروب كه از آن جا به مقصد مشعر خارج مى شود ، از گناهان خود بيرون مى رود مثل روزى كه از شكم مادر متولّد شده به گونه اى كه هيچ گناهى بر او نيست.
ولى با همه اين بركاتِ حجّ ، وقتى خداوند دستور كوچ كردن از عرفات و مشعر را مى دهد بلافاصله سفارش به استغفار و طلب آمرزش مى كند و مى فرمايد:
(
ثُمَّ أَفيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحيمٌ
)
سپس از همان جا كه مردم كوچ مى كنند (به سوى سرزمين منى) كوچ كنيد از خداوند آمرزش بطلبيد كه خدا آمرزنده مهربان است
نمونه ديگر آن ، زيارت قبر مطهر امام رضاعليهالسلام
است كه از عبادات عظيم و پر بارى است كه ثواب آن از هفتاد حجّ تا يك ميليون حجِّ قبول شده، ذكر گرديده است ;
و كمترين اثر آن ، آمرزش همه گناهان است
ولى با همه اين آثار و بركات ، وقتى زائر از نماز زيارت فارغ مى گردد ، موظّف است دعايى را كه مشتمل بر فقرات گوناگونى از استغفار است ، تلاوت كند
در بخشى از دعايى كه بعد از نماز زيارت آن حضرت خوانده مى شود ، اين عبارات به چشم مى خورد :
رَبِّ إِنّى أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ حَيآء ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ رَجاء ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ إِنابَة ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ رَغْبَة ، وَأَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ رَهْبَة ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ طاعَة ، وَأَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ إيمان ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ إِقْرار ، وَأَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ إخْلاص ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ تَقْوى ، وَأَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ تَوَكُّل ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ ذِلّة ، وَأَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفارَ عامِل لَكَ ، هارِب إِلَيْكَ ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تُبْ عَلَىَّ وَ عَلى والِدَىَّ بِما تُبْتَ وَتَتُوبُ عَلى جَميعِ خَلْقِكَ ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ
پروردگارا ، از تو آمرزش مى خواهم ، بسان آمرزش طلبى كه از تو حيا و شرم دارد
پروردگارا ، از تو عفو و بخشش مى جويم ، بسان آمرزش خواهى كه به تو اميد دارد
پروردگارا ، از تو طلب گذشت و بخشش دارم، همچون بخشش طلبى كه در جست و جوى توست و به سوى تو روى آورده است
پروردگارا ، از تو آمرزش مى طلبم ، همانند آمرزش طلبى كه به تو اشتياق دارد
پروردگارا ، از تو درخواست عفو و بخشش مى كنم ، بسان بخشش خواهى كه از تو خائف و ترسان است
پروردگارا ، از تو تقاضاى آمرزش مى كنم ، همچون آمرزش طلبى كه مطيع و فرمانبردار توست
پروردگارا ، از تو آمرزش مى خواهم ، همانند آمرزش خواهى كه به تو ايمان دارد
پروردگارا ، از تو درخواست بخشش مى كنم ، بسان بخشش طلبى كه به تو اقرار مى كند
پروردگارا ، از تو آمرزش مى طلبم، همچون آمرزش خواهى كه به تو اخلاص دارد
پروردگارا ، از تو تقاضاى عفو و گذشت مى كنم ، همانند متقاضى گذشتى كه تقوى دارد
پروردگارا ، از تو آمرزش مى طلبم ، نظير آمرزش خواهى كه بر تو توكّل كرده است
پروردگارا ، از تو بخشش مى جويم، شبيه آمرزش خواهى كه ذليل درگاه تو شده است
پروردگارا ، از تو طلب آمرزش مى كنم، بسان آمرزش طلبى كه براى تو عمل مى كند
پروردگارا ، از تو درخواست گذشت و بخشش دارم، همانند استغفار كسى كه از تو گريخته و در فرجام به سويت باز گشته است
پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و توبه من و پدر و مادرم را بپذير به همان سببى كه توبه همه آفريده هايت را پذيرفته اى
اى مهربانترين مهربانان
گويى خدا، حالت عذرخواهى بنده اش را دوست دارد ، هر چند گناه او را قبلاً بخشيده باشد. جهت ديگر اين كه ، ذكر شريف استغفار ، حالتى را در بنده ايجاد مى كند كه نسبت به آينده خويش متوجّه باشد تا ديگر خطاهاى گذشته را تكرار نكند.