تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت0%

تجربه شيرين ندامت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

تجربه شيرين ندامت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين يوسفى
گروه: مشاهدات: 12951
دانلود: 1878

توضیحات:

تجربه شيرين ندامت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 79 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12951 / دانلود: 1878
اندازه اندازه اندازه
تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٥ - اصرار بر گناه

مانع ديگر براى پذيرش توبه و استغفار انسان، تكرار گناه و دست نكشيدن از كار زشتى است كه از آن توبه مى كند. همان گونه كه در معنا و حقيقت استغفار گفتيم ، تا حال ندامت و پشيمانى در كسى ايجاد نگردد و تصميم بر ترك گناه نگيرد و از كردار زشت خود دست نشويد به توبه واقعى دست پيدا نمى كند و استغفارش رنگ خدايى نمى گيرد

كسى كه مرتّب گناهى را انجام مى دهد و استغفار هم مى كند مانند كسى است كه خدا را مسخره مى كند و بويى از واقعيّت نبرده است.

امام صادقعليه‌السلام در سخن زيبايى به اين نكته اشاره مى كنند:

ا َلتّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ ، وَالمُقيمُ عَلى ذَنْب وَ هُوَ يَسْتَغْفِرُ كَالْمُسْتَهْزِءِ(١٤)

كسى كه از گناهى توبه مى كند همانند كسى است كه هيچ گناهى براى او نيست ، و كسى كه بر گناهى باقى مى ماند و بر آن اصرار دارد و در عين حال استغفار هم مى كند همانند كسى است كه (خداى خويش را) مسخره مى كند

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ چهل سفارش به اميرالمؤمنينعليه‌السلام كرده و فرمودند:

« هر كس اين سخنان را حفظ كند (و بدان عمل نمايد) روز قيامت با پيامبران ، صديقين ، شهدا و صالحين برانگيخته مى شود و اينان رفيقان نيكويى هستند ».

از جمله سفارش هاى آن حضرت اين بود :

... وَ أَنْ تَتُوبَ إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ ذُنُوبِكَ ، فَاِنَّ التّائِبَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ، وَ أَنْ لاتُصِرَّ عَلَى الذُّنُوبِ مَعَ الإِسْتِغْفارِ فَتَكُونَ كَالْمُسْتَهْزِءِ بِاللهِ وَ آياتِهِ وَ رُسُلِهِ(١٥)

... و اين كه از گناهان خويش به درگاه خدا توبه كنى مسلّماً كسى كه از گناهان خويش توبه مى كند ، همچون كسى است كه هيچ گناهى ندارد. و همراه با استغفار اصرار بر گناهان نداشته باشى كه در اين صورت همانند كسى خواهى بود كه خدا و آيات و رسولان او را مسخره مى كند!

البتّه روشن است كه با توجّه به ادّله قطعى و محكمى كه بر عصمت اميرالمؤمنينعليه‌السلام است ، معناى اين سفارش ها اين نيست كه چنين صفاتى در اميرالمؤمنينعليه‌السلام وجود دارد و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را از آنها نهى مى كند ، بلكه هدف پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن است كه اين سخنان حكمت آميز ، از طريق وصيّتش به تمام كسانى كه سخن آن حضرت را مى شنوند، برسد بى شك در ميان آنان افراد زيادى يافت مى شوند كه داراى اين صفات باشند و اين سفارش ها براى هدايت آنان مفيد باشد.

٦ - پديد آوردن دين جديد و گمراه نمودن مردم

يكى از گناهان بزرگى كه توبه و استغفار در مورد آن پذيرفته نيست ، ايجاد آيين جديد و گذاردن بدعت در دين خدا و گمراه نمودن مردم از راه و روش توحيد و ولايت است چنين گناهى را با استغفار و عذرخواهى از پروردگار نمى توان جبران كرد، بلكه چنين شخصى زمانى مى تواند از گناه خويش استغفار و توبه كند كه بطلان دين اختراعى خود را براى مردم بازگو كرده ، بدعت هايى را كه در دين خدا گذارده است از بين ببرد و مردمى را كه گمراه ساخته به دين خدا و صراط مستقيم باز گرداند.

ابابصير گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

در زمان هاى گذشته ، مردى دنبال دنيا رفت ، خواست كه از راه حلال آن را به دست آورد ، ولى نتوانست از راه حرام و نامشروع در جستجوى دنيا برآمد، باز هم نتوانست ، شيطان نزد او آمد و گفت: مى خواهى تو را به چيزى راهنمايى كنم كه بدان وسيله دنياى فراوان و پيروان زيادى پيدا كنى ؟

گفت: آرى.

شيطان گفت: دينى اختراع كن و مردم را به سوى آن فرا بخوان

آن شخص چنين كرد، مردم نيز دعوتش را پذيرفتند و از او پيروى كردند و از اين راه به دنياى خوب و ثروت انبوهى دست يافت

بعد از مدّتى فكر عميقى كرد و با خود گفت: اين چه كارى بود كه من كردم ؟ دينى اختراع كردم و مردم را به سوى آن فرا خواندم (و گمراه ساختم) براى خويش توبه و باز گشتى نمى بينم ، جز اين كه نزد كسانى بروم كه به دين خود دعوتشان كردم و آن ها را از اين دين باطل خويش برگردانم.

يكى يكى پيش مريدان و پيروانش رفت ، به آن ها گوشزد كرد كه آنچه من ، شما را به سويش فرا خواندم باطل است و اين آيين بدعتى بود كه من از پيش خود ساختم

پيروانش در جواب گفتند: تو دروغ مى گويى ، آنچه به ما گفته اى حقّ است ، تو در دين خويش به ترديد افتاده اى و از آن برگشته اى

وقتى اين جواب را از آن ها شنيد ، غل و زنجيرى تهيه كرد و به گردن خود آويخت و آن را با ميخى محكم كرد و گفت :

زنجير را از گردنم باز نمى كنم تا خدا توبه ام را بپذيرد.

خداوند به پيامبر آن زمان وحى فرمود : به فلانى بگو:

وَ عِزَّتى ، لَوْ دَعَوتَنى حَتّى يَنْقَطِعَ أَوْصالُكَ مَااسْتَجَبْتُ لَكَ حَتّى تَرُدَّ مَنْ ماتَ عَلى ما دَعَوْتَه إِلَيْه فَيَرْجِعُ عَنْهُ

به عزّتم سوگند ، اگر آن قدر مرا بخوانى و ناله بزنى كه بند بندت از هم جدا گردد ، دعايت را مستجاب نمى كنم ، مگر آن كه كسانى را كه به آيين تو مرده اند و گمراهشان ساخته اى (از حقيقت كارت با خبر سازى و) از آيين باطل خويش برگردانى و آن ها هم بپذيرند و باز گردند(١٦)

بى شك ، چنين كارى براى او ممكن نبود ، پس راهى براى توبه او هم باقى نمانده بود.

در همين راستا امام رضاعليه‌السلام حديثى را از پدران گراميش ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى كنند كه فرمودند:

إِنَّ اللهَ غافِرُ كُلِّ ذَنْب إِلاّ مَنْ أَحْدَثَ ديناً(١٧)

خداوند هر گناهى را مى بخشد مگر كسى كه دين تازه اى اختراع كند

___________________________________

پي نوشت ها :

١. سوره منافقون ، آيه ١

٢. سوره منافقون ، آيه ٥ ـ ٦

٣. سوره توبه ، آيه ٨٠

٤. سوره توبه ، آيه ٨٠

٥. سوره فتح ، آيه ١١

٦. سوره نساء ، آيه ٤٨

٧. سوره توبه ، آيه ١١٣

٨. سوره توبه ، آيه ١١٤

٩. بحارالأنوار، ج ٦٧ ، ص ٢١٢

١٠. سوره نساء ، آيه ٣٥

١١. سوره اعراف ، آيه ٢٨

١٢. سوره انعام ، آيه ١٦٣

١٣. المججة البيضاء ، ج ٧ ، ص ٦٣ ; نهج البلاغه ، حكمت ٤١٧

١٤. مستدرك سفيه ، ج ٧ ، ص ٦٠١

١٥. بحارالأنوار ، ج ٢ ، ص ١٥٤

١٦. وسائل الشّيعه ، ج ١٦ ، ص ٥٤

١٧. وسائل الشّيعه ، ج ١٦ ، ص ٥٥

گفتار پنجم : آثار و بركات استغفار

با روشن شدن ارزش والاى استغفار و نقش حياتى آن در بهبود زندگى انسان ; و اين كه استغفار داراى شرايط ويژه اى است كه بدون آن دست يابى به همه آثار و بركات استغفار ممكن نيست ; و با توجّه به موانع متعددى كه با وجود يكى از آن ها استغفار انسان فايده اى ندارد ; اكنون مناسب است به بيان آثار و بركات استغفار بپردازيم اين آثار و بركات در دو عرصه ظهور پيدا مى كنند: بخشى از آن مربوط به امور مادى و اقتصادى است و بخش ديگر آثار پربار معنوى است كه به مراتب اهميّت بيشترى دارد.

بركات مادّى استغفار

١ - زندگى خوب و بهره ورى از نعمت هاى خدا در دنيا

يكى از بركات مادّى استغفار دست يافتن به زندگى خوب و دنياى آسوده و بى دغدغه تا آخرين لحظه عمر است افزون بر آن ، افزايش كمالات و رشد فضايل نفسانى در وجود انسان ، پى آمد ديگرى است كه محصول زندگى خوب و آسوده است.

خداى مهربان در اين زمينه از زبان پيامبرشصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:

( وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَل مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْل فَضْلَه وَ إِنْ تَولَّواْ فَاِنّى أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْم كَبير ) (١)

(دعوت من اين است كه ...) استغفار كنيد و از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او باز گرديد ، تا شما را تا مدّت معين (كه براى عمرتان قرار داده از نعمت هاى اين جهان) به خوبى بهره مند سازد، و به هر صاحب فضيلتى به مقدار فضيلتش ببخشد ، و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روزى بزرگ بيمناكم

٢ - نزول باران رحمت و نجات از خشك سالى

اثر پر بار ديگر استغفار كه بركات آن شامل حال ديگران نيز مى گردد ، نزول باران رحمت و در نتيجه رويش مناسب گياهان ، سرسبزى مزارع و باغستان ها و شادابى ميوه ها و سبزى هاست كه حيات تمام موجوداتِ زنده وابسته بدان است

در آيات متعددى از قرآن به اين اثر اشاره شده ، به گونه اى كه جاى ترديد براى كسى باقى نمى گذارد.

در سوره هود خداوند كريم سخن پيامبرش حضرت هودعليه‌السلام را با مردم

خويش چنين بيان مى فرمايد:

( وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماء عَلَيْكُمْ مِدْرراً ) (٢)

اى قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد و به سوى او باز گرديد تا (بارانِ) آسمان را پى درپى بر شما فرو فرستد.

همچنين زبان حال پيامبرش حضرت نوحعليه‌السلام را چنين بيان مى كند:

( فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّارًا * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارًا * وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّات وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارًا ) (٣)

به آن ها گفتم: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است (و اگر چنين كنيد خداوند ) باران هاى پر بركت آسمان را پى درپى بر شما مى فرستد و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار مى دهد

ترديدى نيست كه كليد بارانِ رحمت ، در دست خداوند قادر متعال است و تا مشيّت و اراده حق به سيراب شدن سرزمينى تعلق نگيرد ، ابر رحمت ، باران خويش را فرو نمى فرستد

او خود در منشور آسمانيش مى فرمايد :

( وَ هُوَ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ حَتّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَد مَيِّت فَأَنْزَلْنا بِهِ الماءَ فأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ المَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ) (١)

او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى فرستد ; تا ابرهاى سنگين را (بر دوش) كشند ; (سپس) ما آن ها را به سوى زمين هاى مرده مى فرستيم ; و به وسيله آن ها ، آب (حياتبخش) را نازل مى كنيم و با آن ، هر گونه ميوه اى (را از خاك تيره) بيرون مى آوريم ; همان گونه (كه زمين هاى مرده را زنده مى كنيم) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى كنيم ، شايد (با توجّه به اين مثال قدرت خدا را) متذكّر شويد

از طرفى همان گونه كه در بحث عقوبت گناهان اشاره كرديم ، يكى از آثار شوم گناهان بندگان ، در هر منطقه اى ، قحطى و خشك سالى است. پس چه بهتر كه پس از انجام گناه ، از كردار خويش پشيمان شويم و به درگاه خدا روى آوريم و از او عذر خواسته و استغفار كنيم تا خداوند مهربان ، باران رحمتش را پى درپى بر ما فرو فرستد.

از مدارك معتبرى استفاده مى شود : هر جمعيّتى كه استغفار و عذر خواهى از خداى غفّار را شعار خويش قرار دهند خدا آن ها را از قحطى و خشك سالى نجات مى دهد ، و هر جمعيتى كه گناهان را يكى پس از ديگرى انجام داده و از استغفار و توبه غافل شوند ; خدا باران رحمتش را از آنان قطع مى كند.

ذوالقرنين بنده صالحى كه خداوند به او قدرت و سلطنت داده بود و در قرآن به زندگى او اشاره كرده است(٢) از امّت دانشمندى كه در ميان قوم موسىعليه‌السلام بودند ، پرسيد: علت اين كه شما گرفتار قحطى (و خشك سالى) نمى شويد چيست ؟

گفتند:

مِنْ قِبَلِ إِنّا لا نَغْفَلُ عَنِ الاِسْتِغْفارِ

بدين خاطر كه ما از استغفار و طلب آمرزش از خداوند غافل نمى شويم.(٣)

٣ - تقويت قواى جسمى و روحى ، فردى و اجتماعى

بى شك بسيارى از گناهان ، قواى جسمى و روحى انسان را تحليل برده و او را به سوى ضعف و سستى و كسالت و تنبلى مى كشاند و گاهى منجر به نابودى و از بين رفتن هستى او مى گردد.

از طرفى چون استغفار و عذرخواهى از خداوند غفار ، باعث ريزش گناهان و از بين رفتن آثار سوء كردار زشت انسان مى گردد ، پس يكى از آثار درخواست عفو و بخشش از خداوند ، زياد شدن قواى جسمى و افزايش نيروهاى متمركز در روح انسان است خداوند، سفارش حضرت

هودعليه‌السلام به قومش را چنين بيان مى فرمايد:

( وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماء عَلَيْكُمْ مِدْرراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَولَّوْا مُجْرِمينَ ) (٤)

اى قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد ، سپس به سوى او باز گرديد ، تا (باران) آسمان را پى درپى بر شما بفرستد ، و نيرويى بر نيرويتان بيافزايد ، و در حالى كه گناه كاريد (از حق) روى برنتابيد

٤ - وسعت روزى و حلّ مشكلات اقتصادى

از آن جا كه يكى از عقوبت هاى گناه براى مؤمن در دنيا ، گرفتارى هاى اقتصادى و فقر و تنگ دستى است كه همچون خوره اى به جانش افتاده ، او را آزار داده و در اجتماع خوارش مى كند و نيز از آن جا كه استغفار شوينده گناهان و از بين برنده عقوبت آنها در دنيا با همه شدّت و عظمتشان مى باشد ، و با از بين رفتن گناهان زمينه اى براى گرفتارى مؤمن در اثر ارتكاب گناه باقى نمى ماند ; بدين خاطر يكى از بركات استغفار رهايى از نادارى و حل شدن مشكلات اقتصادى شمرده شده است. پس استغفار از گناه و عذرخواهى از خداوند ; باعث زدايش فقر و بيچارگى ، افزايش رزق و روزى ، بركت در مال و ثروت ، بهره مندى از نعمت هاى پروردگار و گشوده شدن گره هاى كور اقتصادى مى گردد

اين خود اثر پربارى است كه باعث توفيقات معنوى بسيارى در دنيا مى شود از اين روست كه خداوند با روشنى از آن ياد كرده و مى فرمايد:

( اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوال وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّات وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً ) (٥)

از پروردگار خويش آمرزش طلبيد كه او بسيار آمرزنده است (اگر چنين كنيد) او (باران) آسمان را پى درپى بر شما فرو مى فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسيار كمك مى كند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار مى دهد

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز در اين زمينه مى فرمايند:

مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضيق مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ(٦)

كسى كه زياد استغفار گويد و از خدا عذرخواهى كند ; خداوند از هر غصّه اى برايش گشايشى قرار دهد و از هر تنگنايى راه فرارى پيش پايش گذارد و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى دهد

امام رضاعليه‌السلام حديث زيبايى را از پدران خويش ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كنند كه فرمودند:

مَنِ اسْتَبْطَأَ الرِّزْقَ فَلْيَسْتَغْفِرِ اللهَ(٧)

كسى كه روزيش به كندى به دست مى آيد ، بايد استغفار كند و از خدا آمرزش طلبد

اميرالمؤمنينعليه‌السلام نيز ، در سخن پربارى استغفار را سبب افزايش روزى شمرده ، مى فرمايند:

اَلإسْتِغْفارُ يَزيدُ فِى الرِّزْقَ(٨)

استغفار و طلب آمرزش از خداوند روزى انسان را زياد مى كند

در سخن پر نور ديگرى نيز همين اثر را براى زياد گفتن استغفار ذكر مى فرمايند:

أَكْثِرُوا الإِسْتِغْفارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ(٩)

زياد استغفار گوييد و از خدا پوزش بطلبيد تا روزى را (به سوى خود) جذب نماييد

اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، براى دست يافتن به روزى بيشتر و افزايش مال و ثروت ، استغفار خاصّى را با مضامين عالى ، به مرد عربى كه سخت گرفتار بود آموختند. بعد از يك سال كه آن را هر شب قبل از خواب تلاوت كرده بود ، خدمت مولا آمد و عرض كرد:

يا اميرالمؤمنين ! خداوند نعمتش را بر من تمام كرد و آن قدر به من مال و ثروت عطا فرمود كه از زياديش ، نگهدارى آن اموال برايم سخت شده است ، و جايى براى محافظت گوسفندان و شتران فراوانى كه خداوند روزيم كرده است ندارم(١٠)

٥ - بچه دار شدن و افزايش اولاد

خانواده هاى بسيارى از نداشتن ، يا كمى فرزند رنج مى برند و براى دست يافتن به اولاد سالم و صالح در تلاش مى باشند ، به هر دكترى مراجعه كرده ، و هر دارويى را مصرف مى كنند و چه بسا ثروت زيادى را در اين راه هزينه كرده و عاقبت هم نتيجه اى نمى گيرند. در حالى كه نعمت فرزنددارى نيز يكى از نعمت هايى است كه زمام امرش به دست خداوند است و تا او اراده نكند ; كسى داراى فرزند دختر يا پسر نمى شود و لذا خداى سبحان ، با كمال دلسوزى راه دست يافتن به چنين نعمتى را زياد استغفار كردن شمرده و مى فرمايد:

( اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوال وَ بَنينَ ) (١١)

از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است (اگر چنين كنيد) او (باران) آسمان را پى درپى بر شما فرو مى فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسيار كمك مى كند

امام باقرعليه‌السلام در حديثى، زمان و تعداد استغفار نمودن ، براى دست يافتن به چنين نعمتى را به يكى از اصحاب خويش آموخته اند.

محمد بن يوسف از پدرش نقل مى كند : خدمت امام باقرعليه‌السلام بودم كه مردى خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد : جانم به فدايت ، من ثروت زيادى دارم اما فرزندى برايم متولد نمى شود ; آيا راه چاره اى (براى رسيدن به اين نعمت) هست ؟

امامعليه‌السلام فرمودند:

نَعَم إِسْتَغْفِرْ رَبَّكَ سَنَةً فى آخِرِ اللَّيْلِ مِأَةَ مَرَّةً فَاِنْ ضَيَّعْتَ ذلِكَ فَاقْضِهِ بِالنَّهار فَاِنَّ اللهَ يَقُولُ : (اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوال وَ بَنينَ)(١٢)

آرى، يك سال در ساعت آخر شب ، شبى صد بار از پروردگار خويش آمرزش طلبيده ، استغفار كن و چنانچه ساعت آخر شب را از دست دادى قضاى آن را در روز به جا آور، البتّه كه خداوند مى فرمايد: « از پروردگار خويش آمرزش طلبيد كه او بسيار آمرزنده است (اگر چنين كنيد) او (باران) آسمان را پى درپى بر شما فرو فرستاده و شما را با اموال و فرزندان بسيار كمك مى كند ».

در روايت ديگرى امام باقرعليه‌السلام دستور استغفار براى فرزنددار شدن را به گونه ديگر بيان مى كنند.

سليمان بن جعفر گويد: مردى خدمت امام باقرعليه‌السلام آمد و از كمى فرزند به محضر آن حضرت گلايه كرد و گفت از كنيزان و زن هاى آزاد ، فرزند مى خواهد ولى با اين كه شصت سال از عمرش مى گذرد هنوز روزيش نشده است. امامعليه‌السلام فرمودند:

مدت سه روز بعد از نماز عشا ، و نماز صبح ، هفتاد مرتبه بگو: « سبحان الله » و هفتاد مرتبه استغفار كن و در انتهاى ختم استغفار ، فرمايش خداوند در قرآن را بخوان كه فرموده است :

( إسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ * إِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوال وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّات وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً ) (١٣)

سپس در شب سوم ، با همسرت همبستر شو البتّه كه با اجازه خداوند ، فرزندى پسر ، سالم و كامل روزيت مى گردد.

سليمان گويد: آن مرد به دستور امامعليه‌السلام ، عمل كرد و هنوز سال بر او نگذشته بود ، فرزندى روزيش شد كه نور چشم او گشت.(١٤)

از آنچه گذشت روشن مى شود كه يكى از بركات استغفار و مداومت بر آن اين است كه خداوند به آن ها كه از او فرزند مى خواهند، فرزند عنايت مى كند و اين مسأله به تجربه هم ثابت شده است

نگارنده گويد : اينجانب نمونه اى از آن را ، در زندگى يكى از دوستان ديدم. شخصى كه ده سال ازدواج كرده بود و بچه دار نمى شد، استغفارى را كه از اميرالمؤمنينعليه‌السلام روايت شده است ; خود و همسرش يك سال هر شب قبل از خواب تلاوت كردند و بعد از يكسال خداوند فرزندى صحيح و سالم به آن ها عطا فرمود.(١٥)

نمونه ديگر : شخص موثّقى از دوستان روحانى ، بعد از فرزند اوّلى كه خدا به آنان داد ، تا مدّت پانزده سال از داشتن فرزند محروم بودند و در اين مدّت خود و همسرش به دكترهاى متعدد و متخصصى مراجعه كرده و تحت درمان هاى مختلفى قرار گرفتند ولى نتيجه اى نگرفتند بعد از آشنايى با اينجانب و سفارش به تلاوت اين استغفار و ذكر آثار و بركاتش ، مدّت يكسال طبق دستور اميرالمؤمنينعليه‌السلام آن را تلاوت كردند و بعد از پانزده سال محروميّت ، داراى فرزند ديگرى گرديدند

٦ - نجات يافتن از بلاهاى خانمان سوز دنيا

يكى از عقوبت هاى گناه براى مؤمن در دنيا، نزول انواع بلاهاى خانمان سوز براى او و خانواده اوست و چنانچه گناه در اجتماع مسلمين فرا گير شود و فضاى شهر يا روستايى را آلوده سازد ، اين بلاها عموميّت پيدا كرده و به صورت سيل ، طوفان ، زلزله ، تگرگ هاى شديد و جنگ هاى خانمان سوز و هستى آنان را بر باد مى دهد.

در آيات متعدّدى از قرآن كريم به نزول بلاهايى سخت تر از اين ها به خاطر معصيت و نافرمانى مردم در امّت هاى گذشته ، اشاره شده است. گرچه چنين بلاهايى در امّت اسلام ، به خاطر وجود نازنين پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اوصياى گراميشعليهم‌السلام ، برداشته شده است و خداوند به صراحت آن را در قرآن اعلام كرده است:

( وَ ما كانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ ) (١٦)

تا تو (اى رسول ما) در ميان اين مردم هستى خداوند آنان را عذاب نمى كند .و امام زمانعليه‌السلام نيز به نقش وجود پر بركت خود ، در دور كردن بلا از شيعيانشان اشاره كرده و مى فرمايند:

أَنَا خاتَمُ الأَوْصِياءِ وَ بى يَدْفَعُ اللهُ البَلاءَ عَنْ أَهْلى وَشيعَتى(١٧)

من آخرينِ اوصيايم ، خداوند به وسيله من بلا و گرفتارى را از خاندان و شيعيانم برطرف مى كند

ولى نزول بلاهايى همچون سيل ، طوفان ، زلزله و هنگام زياد شدن معصيت و نافرمانىِ خداوند در جامعه ، انكار مقدّسات و ضروريّات مذهب و بى اعتنايى به مقام ولايت اميرالمؤمنين و اولاد پاكشعليهم‌السلام ، براى احدى قابل انكار نيست و در طول تاريخ نمونه هاى زيادى داشته است

از همين روست كه خداوند كريم و مهربان ، براى پيشگيرى از نزول چنين بلاهايى تنها راه نجات را پناه بردن به سايه استغفار بيان كرده است و بى درنگ پس از آيه مذكور مى فرمايد:

( وَ ما كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُم وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ) (١٨)

اگر مردم استغفار كنند و از خداى خويش آمرزش بخواهند خداوند آنان را عذاب نمى كند

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز در سخن زيبايى ، استغفار را عامل دور گشتن بلا و گرفتارى برشمرده و فرموده اند:

إِدْفَعُوا أَبْوابَ البَلايا بِالإِسْتِغْفارِ

درهاى بلاها و گرفتارى ها را به كمك استغفار ببنديد(١٩)

پس يكى از مهمترين آثار و بركات استغفار در دنيا نجات يافتن از بلاهاى ويرانگر است كه زندگى انسان را به آتش مى كشند و نعمت هاى خداوند را از او سلب مى كنند.

٧ - دفع عذاب از ديگران به وجود استغفار گويان

استغفار نه تنها سبب نجات انسان از بلاهاست بلكه از ديگران نيز عذاب را دور مى سازد ، و اين بدان خاطر است كه جايگاه استغفار در نزد خدا بسيار عظيم است ، و مستغفرين بسى محبوب خدايند

آرى ! مقام استغفارگويان به قدرى ارجمند است كه خداوند به احترام آنان ، از عذاب مردمان شهر يا روستا كه به خاطر معصيت و نافرمانى خداوند مستوجب عذاب و بلاى الهى شده اند ، صرف نظر مى كند و به خاطر عدّه معدودى كه سحرگاهان استغفار مى كنند و از خوف خدا اشك مى ريزند ، آن ها را عذاب نمى كند.

امام صادقعليه‌السلام در اين باره حديث پربارى را از پدرانشان ، از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كنند كه فرمودند:

إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ إِذا رَأى أَهْلَ قَرْيَة قَدْ أَسْرَفُوا فِى المَعاصى وَفيها ثَلاثُ نَفَر مِنَ الْمُؤْمِنينَ ناداهُمْ جَلَّ جَلالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمائُهُ : يا اَهْلَ مَعْصِيَتى ، لَوْلا ما فيكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنينَ المُتحابّينَ بِجَلالى ، الْعامِرينَ بِصَلاتِهِمْ أَرْضى وَ مَساجِدى ، اَلْمُسْتَغْفِرينَ بِالأَسْحارِ خَوْفاً مِنّى ، لاََنْزَلْتُ بِكُمْ عَذابى ثُمَّ لا أُبالى(٢٠)

زمانى كه خداوند اهل شهر و ديارى را ببيند كه در گناهان زياده روى كرده اند ولى سه نفر از مؤمنان در ميان آنان هستند، خداوند كه جلالتش بزرگ و نامهايش مقدّس است اهل آن منطقه را چنين ندا مى كند :

اى اهل نافرمانى من ، اگر در ميان شما برادران مؤمنتان نبودند كه به يكديگر در راه جلال من اظهار محبّت كنند ، با نمازشان زمين و مساجد مرا آباد سازند و در سحرگاهان از ترس من استغفار گفته و طلب آمرزش كنند ; هر آينه عذابم را بر شما نازل مى كردم و مرا باكى نبود.

٨ - رفع غم و غصّه ، رهايى از مشكلات

زندگى امروز بشر ، با مشكلات ، ناملايمات و سختى هاى فراوانى همراه است هر كس براى رهايى خويش از غم و اندوه ، به وسيله اى متوسّل مى شود تا از عواقب سوء آن در امان مانده و گرفتارِ پى آمدهاى ناگوارش نگردد.

چه بسا افرادى در اثر ديدن مشكلات سخت و دست و پنجه نرم كردن با غم و غصّه هاى گوناگون ، گرفتار ناراحتى هاى شديد عصبى و نارسايى هاى سخت روحى گشته اند و براى درمان خود بار سنگين سفرهاى پرتلاش و كم سودى را به دوش كشيده اند و مخارج زيادى را متحمّل شده اند و ضررهاى اقتصادى فراوانى ديده اند. غافل از آن كه خداى مهربان ـ كه تمام احكام و دستوراتش براى سعادت و آسايش بشر وضع شده است ـ در اين زمينه نيز دستوراتى را به انبيا و فرستادگانش داده است تا براى مردم بيان كنند و كامل ترين آن را در اختيار برترين پيامبرش قرار داده است.

مهمترين عامل نجات از مشكلات و سختى ها و بهترين سبب زدودن غم و اندوه در كلمات نورانى پيامبر و اهل بيت پاكشعليهم‌السلام استغفار و عذرخواهى از خداى مهربان، معرفى شده است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سخن زيبايى مى فرمايند:

مَنْ كَثُرَ هُمُومُه فَلْيُكْثِر مِنَ الاِْسْتِغْفار(٢١)

هر كس غم و غصه اش زياد است ، بايد زياد استغفار كند

و نيز در عبارت ديگرى ميدان تأثير استغفار را گسترده تر معرفى كرده و فرموده اند:

عَلَيْكَ بِالإِسْتِغْفارِ فَاِنَّهُ الْمُنْجاةُ(٢٢)

بر تو باد به استغفار و عذر خواهى از خداوند كه استغفار نجات دهنده (انسان از مشكلات و سختى ها) است

امام هادىعليه‌السلام براى رهايى از مشكلات و ناروايى ها ، به استغفار به عنوان دعايى خاصّ كه مورد تأكيد پدران گراميشانعليهم‌السلام نيز بوده است ، سفارش مى كنند

محمد بن ريّان گويد: نامه اى به امام هادىعليه‌السلام نوشتم و از آن حضرت دعايى خواستم براى رهايى از سختى ها و بلاهايى كه نازل مى گردد و مشكلاتى كه دست و پا گير انسان مى شود ، و در نامه ام تأكيد كردم : همان گونه كه پدران گراميشان به دوستانشان مطالب خاصّى را مى آموختند ، به

من نيز دعايى مخصوص بياموزند (كه از آن بهره فراوان ببرم) ، حضرت در جواب چنين مرقوم فرمودند:

أَلْزِمِ الإِسْتِغْفارَ(٢٣)

هميشه و در همه حال با استغفار همراه باش (و آن را تلاوت كن) !

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در كلام دلنشينى ، براى نجات از غم و اندوه و تنگناهاى زندگى ، به زياد گفتن استغفار سفارش كرده اند:

مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارِ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلَّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضيق مَخْرجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ(٢٤)

هر كس زياد استغفار كند خداوند، نسبت به هر غصّه و اندوهى گشايشى برايش قرار دهد و از هر تنگنايى راه خروجى پيش پايش گذارد ، و از جايى كه گمان ندارد او را روزى دهد

٩ - نجات از قرض و پرداخت بدهى

يكى از مشكلات اقتصادى مسلمانان و مخصوصاً دوستان اميرمؤمنانعليه‌السلام ، گرفتار شدن به قرض و وام هاى دراز مدّت است كه در موارد بسيارى با رِبا و سود دهىِ غير مجاز همراه است و باعث خمودى و انحطاط فكرى مسلمين و ضررهاى سنگين مالى و سقوط در گرداب گناه مى گردد و عواقب سوئى را براى فرد و جامعه در بر دارد و ضربه هاى سهمگينى بر پيكر نظام اقتصادى اجتماع وارد مى سازد.

از طرفى اشخاص بسيارى براى بهبود زندگى خويش ، ناچار به گرفتن وام بدون بهره هستند اين گونه وام گرفتن ، هر چند ضررى به همراه ندارد بلكه در بسيارى از اوقات گره هاى كور اقتصادى وام گيرندگان را باز مى كند و براى وام دهندگان ثواب عظيم و بركات فراوانى را به دنبال دارد امّا فرو رفتن در گرداب قرض و دست و پا زدن براى بازپرداخت وام ، از مشكلات سختى است كه مؤمن را در دنيا گرفتار ، فكرش را مشغول و عمرش را كوتاه مى كند ; چرا كه غم و غصه پرداخت اقساط ماهيانه و تأمين وجه چك هايى كه به اشخاص مختلف داده است براى كسى كه قدرت تهيّه و پرداخت آن را ندارد ، آرامش زندگيش را سلب كرده و سلامت جسم و جانش را به خطر مى اندازد.

در كلمات نورانى اهل بيتعليهم‌السلام براى رهايى از اين مشكل و سهولت در پرداخت بدهى ، راه هايى ارائه شده است.

يكى از مهمترين آن ها ، زياد استغفار نمودن و عذرخواهى كردن از خدا در ساعات شب و روز است.

اسماعيل بن سهيل گويد: براى امام باقرعليه‌السلام نامه اى نوشتم ، (مشكل خود را عنوان كردم) كه گرفتار قرض سنگينى شده ام (به گونه اى كه فكرم را مشغول كرده و آبرويم را به خطر انداخته است)

حضرت در جواب نامه ام نوشتند:

أَكْثِرْ مِنَ الإِسْتِغْفارِ وَ رَطِّبْ لِسانكَ بِقَراءَةِ « إِنّا أَنْزَلْناهُ »(٢٥)

زياد استغفار كن و زبانت را به تلاوت سوره « اِنا اَنْزلناهُ » تر و تازه گردان (سوره قدر را مرتّب تلاوت كن)