تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت0%

تجربه شيرين ندامت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

تجربه شيرين ندامت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين يوسفى
گروه: مشاهدات: 13157
دانلود: 1961

توضیحات:

تجربه شيرين ندامت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 79 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13157 / دانلود: 1961
اندازه اندازه اندازه
تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

بركات معنوى استغفار

١ - مغفرت و آمرزش خداوند

مهمترين اثر معنوى استغفار و طلب آمرزش از خداوند ، دست يافتن به مغفرت و آمرزش خداى سبحان است.

شايد اين اثر ، برترين و پر بركت ترين خاصيّت اين ذكر شريف باشد بلكه ريشه دست يابى به ساير آثار مادى و بركات معنوى استغفار، آمرزش گناهان است چرا كه اكثر گرفتارى هاى انسان به انواع سختى ها و بلاها و عمده محروميّت هاى او از كارهاى خير و نعمت هاى مادى و معنوى ، معلول غفلت و كوتاهى او در انجام واجبات و كارهاى نيك ، و اصرار او بر كردار زشت و ناپسند است.

اين دو عامل (ترك واجبات و انجام مُحَرَّمات) آتش غضب خداوند را شعله ور مى سازد و زندگى انسان را در آتش فقر ، مرض ، قرض و محروميّت از نعمت هاى مادّى و توفيقات معنوى ، مى سوزاند ولى به مجرّد عذر خواهى و استغفار، عنايت خداوند غفار شامل حال بنده گنهكار مى شود ، باران رحمت و مغفرت پروردگار بر پيكر و روح او مى بارد ، جان و دل آلوده او را شستشو مى دهد ، عوامل نزول بلا و گرفتارى را از وجود او زدوده و زمينه عنايات حق را در زندگى او فراهم مى سازد.

خداوند غفور براى دعوت بندگانش به سوى خويش و بهره مند ساختن آنان از عنايت و مغفرتش ، آيات متعددى بر پيامبرش نازل كرده است. در يك جا مى فرمايد:

( وَالَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا الله فَاسْتَغْفَروا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ أُولـئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ) (٢٦)

آن ها كه وقتى عمل زشتى انجام دادند و يا به خود ستم كردند، به ياد خدا افتاده و براى گناهان خويش از خداوند آمرزش طلبيدند ، و بر گناه خويش اصرار نورزيدند، پاداششان آمرزش پروردگارشان مى باشد و چه كسى جز خدا گناهان را مى بخشد ؟ ايشان خوب مى دانند (كه اصرار بر گناه با استغفار سازش ندارد و جز خدا كسى گناهشان را نمى بخشد)

در جاى ديگر با تعبير زيباترى مى فرمايد:

( وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا اَوْ يَظْلِمْ نَفْسَه ثُمَّ يَسْتَغْفِرِاللهَ يَجِدِ اللهَ غَفُوراً رَحيماً ) (٢٧)

هر كس كار بدى انجام مى دهد يا به نفس خويش ستم مى كند و سپس استغفار مى كند خداوند را بسيار آمرزنده و مهربان مى يابد

تعبير( يَجِدِ اللهَ غَفُوراً رَحيماً ) در اين آيه كريمه ، از وعده حتمى خداوند نسبت به آمرزش كسى كه بعد از گناه خويش استغفار كرده، حكايت مى كند يعنى حتماً مغفرت و آمرزش خداوند شامل حال چنين كسى مى شود و آثار آن در زندگى او ظاهر مى گردد.

از همين روست كه پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى رسيدن به چنين حالتى به امّت خويش سفارش مى كنند كه زبان خويش را به استغفار و عذرخواهى از خداوند عادت دهند تا گناهى بدون استغفار نماند و شيعه اى از آمرزش خداى غفّار محروم نگردد حضرتش مى فرمايند:

عَوِّدُوا أَلْسِنَتَكُمْ الإِسْتِغَفارَ فَإنَّ اللهَ تَعالى لَمْ يُعَلِّمْكُمُ الإِسْتِغْفارَ إِلاّ وَ هَوَ يُريُد أَنْ يَغْفِرَ لَكُمْ(٢٨)

زبانهايتان را به استغفار و آمرزش طلبيدن ، عادت دهيد كه خداوند استغفار را به شما نياموخت مگر براى اين كه مى خواهد شما را ببخشد

امام رضاعليه‌السلام در تمثيل زيبايى ، استغفار را تشبيه مى كنند به تكانى كه بر درختى وارد مى شود و برگ هاى آن را بر زمين مى ريزد:

مَثَلُ الإِسْتِغْفارِ مَثَلُ وَرَق عَلى شَجَر تَحَرّكَ فَيَتَناثَرُ ، وَالْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْب وَ يَفْعَلُهُ كَالمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّه. (٢٩)

مَثَل استغفار ، مَثَل برگى است كه بر درختى است ، و حركت باد يا طوفان آن را بر زمين مى افكند ، و كسى كه از گناهى استغفار مى كند و در عين حال مرتكب آن مى شود همچون كسى است كه پروردگار خويش را مسخره مى كند .آرى طلب آمرزش از خداوند ، درخت عمل انسان را تكان مى دهد و برگ هاى سياه گناه را از شاخه هاى آن جدا مى سازد و آمرزش خداوند را براى او به ارمغان مى آورد.

٢ - پذيرفته شدن توبه

آنچه براى مؤمن گنهكار بعد از توبه و استغفار ، از همه چيز مهمتر است ، اين است كه بداند : آيا توبه اش پذيرفته شده يا نه؟ آيا همان گونه كه او به سوى خدا بازگشته است و از كردار زشت خويش دست كشيده است ، خدا هم به سوى او روى آورده و توبه اش را پذيرفته است يا خير؟

از مدارك معتبرى استفاده مى شود كه يكى از عوامل پذيرش توبه، اظهار ندامت و اقرار به گناه و طلب آمرزش از خداوند است كه در اصطلاح آيات و روايات از آن تعبير به استغفار مى شود. و نقطه مقابل آن اغترار است ، كه نشانه تكبر و غرور بنده در برابر خداى سبحان است

بنده اى كه آلوده به اغترار است با اين كه گناه كرده ، از كردار خود پشيمان نمى شود ، لذا حاضر به اقرار به گناه و عذرخواهى و استغفار نيست و اين حالتِ بنده خوشايند خداوند نيست و از آن جا كه بهترين دعا استغفار است ، خدا بندگانش را دعوت به دعا كرده و سپس در مذمّت كسانى كه از خواندن او تكبّر مى ورزند فرموده است:

( إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ ) (٣٠)

به راستى كسانى كه از خواندن من تكبّر مى ورزند به زودى با ذلّت و خوارى وارد جهنم خواهند گشت!

و همان قدر كه خداوند اين حالت بنده را دشمن مى دارد ، از حال استغفار و عذرخواهى او خشنود مى شود و آغوش مهر و رحمتش را به روى او مى گشايد. مخصوصاً اگر شخص گنهكار ، علاوه بر استغفار خويش ، از مولا و امام خود نيز بخواهد ، براى گناه او طلب آمرزش كند. كه در اين صورت امام مهربان او هم برايش استغفار خواهد كرد و وعده خداوند نسبت به پذيرش توبه او تحقّق مى پذيرد. خداوند كريم در اين باره مى فرمايد:

( وَ لَوُ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُو أَنْفُسَهُمْ جاءُوْكَ فَاسْتَغْفَرُوا الله وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً ) . (٣١)

اگر اينان زمانى كه به خود ستم كردند نزد تو آمده و از خدا آمرزش مى طلبيدند ، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز براى آن ها استغفار مى كرد، خدا را پذيراى توبه و مهربان مى يافتند

تعبير( لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً ) در اين آيه شريفه ، از پذيرش توبه چنين افرادى حكايت مى كند ، پس اگر مؤمن گنهكار از خداى خويش آمرزش طلبد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يا امامى كه اعتقاد به امامتش دارد و در عصر او زندگى مى كند، برايش استغفار كند ، وعده خداوند در مورد پذيرش توبه و استجابت استغفارش درباره او به ثمر مى نشيند و اثر آمرزش طلبى خويش را در مى يابد

٣ - رفع بوى بد گناهان و معطّر شدن به عطر استغفار

خداى متعال ، در عين حال كه ستّّارالعيوب است و تا زمانى كه بنده اى از حدّ خويش پا فراتر نگذاشته و بى باك در گناه نگشته باشد ، عيب او را مى پوشاند ; امّا گناه و پشت پا زدن به فرامين خداوند آثار وضعى و لوازم طبيعى اى دارد كه گريزى از آن نيست و بنده گنهكار چاره اى جز تحمّل آن آثار ندارد.

از طرفى اشخاص متخلّف و گنهكار نوعاً دوست ندارند كسى از گناهشان با خبر گردد و تا مى توانند گناه خويش را پنهان مى سازند ، و اگر كردار زشتشان نشانه و آثارى داشته باشد ، در پوشاندن و از بين بردن آن تلاش مى كنند.

يكى از پى آمدهاى گناه ، تاريك شدن روح و متعفّن گرديدن جسم و جان انسان است و در صورتى كه خدا اجازه دهد ، اين تعفّن و گنديدگى را فرشتگان آسمان استشمام مى كنند و در بسيارى موارد صاحب آن را نفرين مى كنند ; همچنين انسان هايى كه پاك زيسته اند و اتّصالى با عالم ملكوت يافته اند گاهى بوى بد گناه را استشمام مى كنند.

يكى از آثار و بركات استغفار مخصوصاً اگر بلافاصله بعد از گناه باشد از بين بردن آثار گناه از جمله بوى بد گناهان اين اثر رسوا كننده است افزون بر اين ، معطّر گشتن انسان به عطر دل انگيز استغفار ، يكى از بركات معنوىِ اين ذكر شريف به شمار مى رود

آرى ! كسى كه هر روز و هر شب در گلستان عذرخواهى و آمرزش طلبى قدم زند و از انواع گل هاى معطّر آن در هر فصلى ، شاخه اى بچيند ، خانه وجودش معطّر مى گردد.

اميرالمؤمنينعليه‌السلام در سخن پر مغزى مى فرمايند:

تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ ، فَلا تَفْضَحَنَّكُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ(٣٢)

با استغفار و آمرزش خواهى از خداوند ، خود را معطّر كنيد ، تا بوى بد گناهان شما را رسوا نكند

٤ - دست يافتن به رضوان خداوند

مقام رضا و خشنودى خداوند، برترين مقامى است كه خدا در قيامت به بندگانش عطا مى فرمايد. وقتى در قرآن سخن از پاداش مؤمنين و مؤمنات به ميان مى آيد و از بهشت عَدْن به عنوان بهترين منزلگاه ، ياد مى شود، از مقام رضا و خشنودى حق به عنوان ثوابى بزرگتر و بالاتر از بهشت عَدْن و نعمت هاى جاودانه خداى سبحان ياد مى گردد و رستگارى عظيمى براى مؤمن به شمار مى آيد.

ذات اقدس حق در اين باره مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَة فى جَنّاتِ عَدْن وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الفَوْزُ العَظيمُ ) (٣٣)

خداوند به مردان و زنان با ايمان ، باغ هايى از بهشت وعده داده است كه نهرهايى از زير درختانش جارى است ، جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن هاى پاكيزه اى در بهشت هاى عَدْن (نصيب آن ها ساخته) است ، و رضا و خشنودى خداوند (از همه اين ها برتر و) بزرگتر است و اين رستگارى بزرگى است

بزرگتر بودن مقام رضا و خشنودى حقّ از بهشتِ عَدْن و برترين نعمت هاى بهشت ، بدان جهت است كه دست يافتن به رضا و خشنودى خدا در دنيا و در نتيجه رسيدن به رضوان حق در آخرت، عامل دست يافتن به همه نعمت هاى ابدى خداوند در قيامت مى باشد كه برترين آن ها ، دخول در زمره بندگان مخلَص او ، محمّد و آل محمّدعليهم‌السلام است و بهشت واقعى

براى اهل بهشت ، همنشينى با اين پاكان عالم وجود است از همين روست كه خداوند پاداش بندگان پاك و مورد پسند خويش را چنين بيان مى فرمايد:

( يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعى إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيّةً فَادْخُلى فى عِبادى وَادْخُلى جَنَّتى ) (٣٤)

اى روح آرام يافته ! به سوى پروردگارت باز گرد در حالى كه تو از او خشنودى و او هم از تو راضى است ، پس در زمره بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو

اكنون كه عظمت و بزرگى مقام رضوان و خشنودى ذات اقدس پروردگار روشن شد ، بايد بدانيم كه يكى از بركات استغفار دست يافتن به چنين عظمتى است ; و از همين جا مفهوم عناوينى كه درباره استغفار به كار رفته است بهتر مشخص مى شود.

عبارت هايى مانند : « خَيْرَ الدُّعا » و « خَيْرُ العِبادَة » و « نِعْمَ الوَسيلَة » و « أَعْظَمُ أَجْراً » و « أَسْرعُ مَثُوبَةً » و « أَعْظَمُ بَرَكَةً » ، عناوينى است كه در مورد استغفار به چشم مى خورد اين تعابير بلند ، همگى حكايت از اين دارد كه يكى از بركات معنوى اين ذكر مبارك ، دست يافتن به مقام رضوان و خشنودى ذات قدّوس إله است كه از بهشت و تمام نعمت هاى جاودانه خدا نيز برتر و بالاتر است و سبب همنشينى با عباد مخلص خدا ، محمّد و آل محمّدعليهم‌السلام در بهشت مى گردد و اين خود بيانگر اوج ارزش استغفار است

اميرالمؤمنينعليه‌السلام در سخن پربار و جامعى مى فرمايند:

ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللهِ: كَثْرَةُ الإِسْتِغْفارِ ، وَ خَفْضُ الجانِبِ ، وَ كَثْرهُ الصَّدَقَةِ(٣٥)

سه چيز است كه بنده را به رضوان و خشنودى خدا مى رساند :

١ - زياد استغفار كردن

٢ - فروتن و نرم خوى بودن

٣ - زياد صدقه دادن

٥ - همراهى با امامان معصومعليهم‌السلام مخصوصاً امام زمانعليه‌السلام

يكى از وظايف سنگينى كه خداوند بر دوش همه ايمان آورندگان به خويش و رسولش گذارده ، اين است كه هر مسلمانى به گونه اى بايد گام بردارد كه در عقيده و عمل ، رفتار و گفتار و اذكار و اوراد، همراه با اولياى او ، يعنى پيامبر و اهل بيت پاكشعليهم‌السلام باشد قدمى از آنان جلو نرود ، گامى از ايشان عقب نماند و همراهى با آن بزرگواران را هميشه و همه جا رعايت نمايد او خود در قرآن كريمش مى فرمايد:

( يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إتَّقُوا اللهَ وَ كُونُوا مَعَ الصّادقين ) (٣٦)

اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، از خدا بترسيد ، تقوا پيشه كنيد و همراه با صادقين باشيد

صادقين در اين آيه شريفه ، كسى جز پيامبر و اوصياى پاكشعليهم‌السلام نيست در روايات متعدّدى صادقين به امامان دوازده گانه شيعه تفسير شده اند و ظاهر امر و فرمان خداوند كه بدون قيد و شرط صادره شده است وجوب معيّت و همراهى با اين بزرگواران در تمام جهات فكرى و اعتقادى ، فقهى و عملى ، عرفانى و اخلاقى است نه تنها همه مسلمين موظّفند در تمام ابعاد زندگى با اينان و همراه ايشان باشند ، بلكه از معيّت و همراهى با غير آنان مخصوصاً دشمنانشان بايد پرهيز نمايند.

از اين روست كه در زيارت جامعه كبيره كه سراسر آن درس امام شناسى است خطاب به آن بزرگواران عرض مى كنيم:

فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ غَيْرِكُمْ (عَدُوِّكُمْ)(٣٧)

من هميشه و همه جا با شما و همراه شمايم، نه با غير شما و دشمنان شما

بى شكّ ، همراهى با اين بزرگانِ آفرينش ، اكسير اعظمى است كه موجب توفيقات فراوانى در زندگى مادّىِ دنيوى ، و منشأ دستيابى به مقامات عاليه در حيات جاودانه آخرت است.

آنچه در اين رابطه حايز اهميّت مى باشد، دست يافتن به كليد اين گنجينه كمال است، كه راه را كوتاه مى كند و باب وصال اولياى حقّ را به روى انسان مى گشايد.

يكى از عواملى كه توفيق همراهى با اين بزرگواران را نصيب انسان مى سازد ، و كليد خانه وصل امام زمانعليه‌السلام به شمار مى آيد ، كثرت استغفار و عذرخواهى هميشگى از خداوند است

اسماعيل بن سهل گويد: به امام جوادعليه‌السلام نامه اى نوشتم بدين مضمون :

عَلِّمْنى شَيْئَاً إِذا أَنَا قُلْتُه كُنْتُ مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالآخِرَةِ

به من چيزى بياموزيد كه هر گاه آن را خواندم در دنيا و آخرت با شما و همراهتان باشم.

امامعليه‌السلام به خط مباركشان ، كه آن را مى شناختم ، چنين مرقوم فرمودند:

أَكْثِرْ مِنْ تَلاوَةِ إِنّا أَنْزَلْناهُ ، وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالاِْسْتِغْفارِ(٣٨)

سوره « انا انزلناه » را زياد تلاوت كن ، و دو لب خويش را به طلب آمرزش ، تر و تازه گردان (و زبانت را هميشه به ذكر استغفار مترنّم ساز)

بنابراين يكى از آثار معنوى استغفار و عذرخواهى از خداوند اين است كه توفيق همراهى با امامان معصومعليهم‌السلام در دنيا و آخرت، مخصوصاً بودن با امام زمانعليه‌السلام و بهره جستن از وجود پر بركت آن ذات پاك را نصيب انسان مى گرداند.

٦ - محبوبيت نزد خدا و امام زمانعليه‌السلام

.علاقه به محبوب شدن در نزد ديگران ، در فطرت هر انسانى نهفته است كسى را نمى يابيد كه دوست نداشته باشد محبوب ديگران شود. نوع افراد دوست دارند محبوب كسانى باشند كه داراى علم ، قدرت ، كمال ، جمال ، معنويّت و صفات نيك انسانى باشند ، تا هر زمان كه به مشكلى برخوردند ، با مراجعه به ايشان و اشاره آنان مشكلشان حل شود.

پس شكّى نيست كه هر چه محبوب انسان ، قدرت و آگاهى بيشترى داشته باشد ، علاقه به محبوب گشتن در نزد او بيشتر مى شود. از طرفى هر چه محبوبيّت انسان در نزد صاحب قدرتى بيشتر باشد استفاده بيشترى از نفوذ و قدرت او مى تواند بكند به همين دليل افراد زيرك ، سعى مى كنند كارى كنند كه خوشايند محبوبشان باشد و بر محبوبيّت خويش در نزد او بيافزايند تا از طريق او به تمام خواسته هايشان برسند

اكنون اگر شخص مورد علاقه انسان ، خداوند قدرتمندى باشد كه در علم ، كمال ، قدرت و توانگرى ، نظيرى ندارد او كه هر چه را اراده كند برايش فراهم است:

( إِذا أَرادَ شَيْئَاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ) (٣٩)

هر زمان چيزى را اراده كند ، به آن مى گويد باش ، پس آن چيز تحقّق مى پذيرد

پس محبّت به محبوبيّت در نزد چنين محبوبى، نبايد قابل قياس با علاقه به محبوبيّت در نزد ديگران باشد.

اين محبوبيّت زمانى تحقّق پيدا مى كند كه بنده اى كه طالب چنين موقعيّتى است ، خواسته هاى محبوب خويش را به جا آورد.

يكى از كارهايى كه خدا از بندگانش خواسته است و بسيار خوشايند اوست، حالت توبه و استغفار پى درپى بنده به پيشگاه خداوند ذوالجلال است او خود در قرآن كريمش مى فرمايد:

( إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحَبُّ الْمُتَطَهِّرينَ ) (٤٠)

خداوند كسانى را كه زياد توبه و استغفار مى كنند ، دوست دارد و (همچنين) پاكى طلبان را (نيز) دوست دارد

با توجه به اينكه « توّاب » صيغه مبالغه است ، و به كسى گويند كه پياپى توبه و استغفار كند ; بنابراين ، خداوند كسانى را كه مرتّب ، هر روز و شب استغفار مى كنند ، دوست دارد علاوه بر اين ، توبه و استغفار يكى از مصاديق روشن دعا است و بلكه از استغفار به عنوان بهترين دعا ياد شده است(٤١) پس كسى كه زياد توبه كند و از خدا آمرزش طلبد ، مصداق اصرار كننده در دعا نيز بشمار مى آيد و ترديدى نيست كه چنين فردى محبوب خدا مى باشد

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند :

إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُلِحّينَ فِى الدُّعاءِ(٤٢)

به راستى ، خداوند اصرار كنندگان در دعا را دوست دارد

بنابراين يكى از آثار پر بار استغفار و طلب آمرزش از خداوند ، محبوب شدن در نزد خدايى است كه همه عالم تشنه محبت او و در انتظار عنايت اويند بى شك كسى كه محبوب خدا گردد همه عالم كارگزارش مى گردند و تا آن جا كه صلاح اوست خواسته هايش برآورده مى شود و كسى كه محبوب خدا گشت وليّش ، امام زمانعليه‌السلام نيز دوستش دارد، و از بركات وجودى خويش بهره مندش مى سازد.

٧ - ورود در نور اعظم خدا

نور زيباترين و لطيف ترين موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه همه زيبايى ها و لطافت ها به شما مى رود و وسيله اى براى مشاهده موجودات مختلف در جهان ماده است.

نور خورشيد پرورش دهنده گل ها و گياهان و رمز بقاى تمام موجودات زنده و نابود كننده انواع ميكروب ها و موجودات موذى است و بدون آن ادامه حيات براى هيچ موجود زنده اى امكان ندارد.

نور مبدأ همه كمالات و توفيقات مادّى و معنوى است زندگى بدون روشنايى براى احدى مقدور نيست توفيق كمال يابى نيز در سايه نور و روشنايى به دست مى آيد با توجّه به اين كه همه كمالات دنيوى و اخروى و تمام پيشرفت هاى مادّى و معنوى از بركت نور براى بشر فراهم مى گردد ، خداوند از ميان تمام محسوسات ، وجود اقدس و بى مثال خويش را به نور مثل مى زند و مى فرمايد:

( اللهُ نُوُر السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ مَثَلُ نُوِرهِ كَمِشْكـوة فيها مِصْباحٌ المِصْباحُ فى زُجاجَة الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَة مُبارَكَة زَيْتُونَة لاشَرْقِيَّة وَلاغَرْبِيَّة يَكادُ زَيْتُها يُضيئُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُور يَهْدِى اللهُ لِنُورِه مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللهُ الأَمْثالَ لِلنّاسِ وَاللهُ بِكُلِّ شَىْء عَليم ) (٤٣)

خدا نور بخش آسمان ها و زمين است ، مَثَل نور خداوند همانند چراغدانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد ، چراغ در حبابى قرار دارد كه شفاف و درخشنده ، همچون ستاره فروزان است اين چراغ با روغنى افروخته مى شود كه از درخت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى و نه غربى است (هم از نور آفتاب كه از سمت شرق در صبح مى تابد استفاده مى كند و هم از نورى كه از سوى غرب مى تابد آنچنان روغنش صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود ، نورى بر فراز نور ديگر است ، و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى كند و خداوند براى مردم مثل هايى مى زند و بر هر چيزى آگاه است

هر بخشى از اين آيه به پيغمبر و اوصياى پاكشعليهم‌السلام ، اين انوار مقدسه هدايتگر ، تفسير شده است و خدا هر كه را بخواهد از ظلمت جهل و گمراهى نجات دهد و با دين خويش آشنا سازد ، به نور اينان ، مخصوصاً امام زمانعليه‌السلام هدايت مى نمايد.

پس راه يافتنِ به نور ، به معناى راه يابى به كليد همه مشكلات و گشوده شدن باب همه كمالات ، و هدايت يافتن به همه سعادت ها است.

از سوى ديگر هر چه قدرت نور و شدّت تابش آن بيشتر شود، منطقه وسيع ترى را روشن مى كند و امكانات بيشترى را براى بشر در پيمودن راه سعادت ، فراهم مى سازد.

اضافه بر اين ، هر چه عظمتِ آنچه نور بدان اضافه مى گردد ، بيشتر باشد به همان ميزان ، نور هم عظمت مى يابد. زيرا يكى از خواص اضافه ، سرايت خصوصيّات مضاف اليه به مضاف است گفته مى شود : نور شمع، نور لامپ، نور پروژكتور ، نور ستاره ، نور ماه ، تا مى رسد به نور خورشيد كه منبع همه انوار در جهان مادّه است پس هر نورى به ملاحظه آنچه كه بدان اضافه گشته است ، دامنه روشنايى و تابش مشخصى دارد و محدود به گستره وجودى مضافٌ اليه است هر چه مضافٌ اليه عظمتش بيشتر ، عظمت نور هم بيشتر مى گردد.

اكنون اگر نور به خدايى نسبت داده شود كه خالق همه انوار و مصدر همه فيوضات است و حقيقت هر نورى به لطف و عطاى او وابسته است ، دامنه اين نور تا چه حد گسترش پيدا كرده و چه آثار پربارى را به ارمغان مى آورد؟ خدا مى داند.

با روشن شدن اين مقدّمه ، بايد بگوييم: يكى از آثار و بركات عجيب استغفار كه در روايات بدان اشاره شده اين است كه انسان ، در نور اعظم خداوند وارد مى شود ورود در ميدان اين نور ، با هستىِ انسان چه مى كند؟ و چه ابوابى را به روى او مى گشايد؟ جز خدا كسى نمى داند.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در كلام پر نورى مى فرمايند:

أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كانَ فى نُورِ اللهِ الأَعْظَمِ:

مَنْ كانَ عِصْمَةُ أَمْرِه شَهادَةُ أَنْ لا إِلـهَ إِلاَّ اللهَ وَ أَنّى رَسُولُ اللهِ وَ مَنْ إِذا أَصابَتْهُ مُصيبَةٌ قال: إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ ، وَ مَنْ إِذا أَصابَ خَيْراً قالَ : اَلْحَمْدُللهِِ، وَ مَنْ إِذا أَصابَ خطيئَةً قالَ : أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ(٤٤)

چهار چيز است كه در هر كس باشد ، در نور اعظم خدا خواهد بود:

١ - كسى كه گواهى به اين كه معبودى در عالم جز خداى يكتا نيست و اين كه من رسول خدايم، باعث حفظ و نگاه دارى او (از خطا و لغزش) گردد.

٢ - كسى كه هر گاه مصيبت و سختى بر او وارد شود بگويد:( إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ ) ، ما براى خداييم و به سوى او بازگشت مى كنيم

٣ - كسى كه هر گاه خيرى به او رسيد بگويد: « اَلْحَمْدُللهِِ » ، حمد و سپاس مخصوص خداى يكتا است

٤ - كسى كه هر زمان مرتكب خطايى گشت بگويد: « أَسْتَغْفِرُاللهَ وَأَتُوبُ إِلَيْهِ » ، از خدا آمرزش مى طلبم و به سوى او باز مى گردم

٨ - درخشش نامه عمل ، آن گاه كه بالا مى رود

با توجّه به آنچه در بحث قبل ذكر شد، قدم نهادن در وادى عذرخواهى و پوزش طلبى از خداوند غفور ، يعنى : گام نهادن در بساط نورانى حق و نشستن بر سر سفره روحانى خدايى كه خالق همه انوار ، و پذيراى توبه بندگانى است كه با باز نمودن پنجره توبه و استغفار ، به سوى خورشيد مغفرتِ حق نورى يافته اند و خانه دل خويش را روشن ساخته اند و لازمه روى آوردن به چنين شعاع پرنورى ، نورانى شدن همه وجود انسان و نجات هستى او از تمام ظلمت ها و تاريكى هاست

از جمله تاريكى هايى كه امنيّت انسان را در عوالم بعد از مرگ تهديد مى كند ، تاريكى نامه عمل اوست ، كه در واقع انعكاس اعمال زشت او در عالم برزخ و قيامت است

پر واضح است ، وقتى انسان بر اثر استغفار ، در نور اعظم حق داخل گشت و ظلمت گناهانش برطرف شد ، تاريكى نامه عمل او نيز از بين خواهد رفت. بلكه مى توان گفت: بنده گنهكار ، به خاطر توبه و آشتى با خداوند به جايى مى رسد كه خدا به سوى او رو مى كند و روى آوردن خدا به سوى او باعث مى شود كه نور قُدْسى حق در صحيفه كردارش منعكس گردد و نامه عملش نورانى شود. از اين جا به يكى ديگر از آثار و بركات معنوىِ استغفار پى مى بريم كه عبارت است از: نورانى شدنِ نامه عمل انسان به نور حق ، به گونه اى كه وقتى به آسمان برده مى شود از درخشش خاصّى برخوردار است

امام صادقعليه‌السلام در حديثى به اين مطلب اشاره كرده و شرط دست يافتن به چنين اثر پر بارى را زياد استغفار كردن معرفى مى فرمايند :

إِذا اَكْثَرَ الْعَبْدُ مِنَ الإِسْتِغْفارِ ، رُفِعَتْ صَحيفَتُه وَ هِىَ تَلاَْ لاَُ(٤٥)

هر گاه بنده اى زياد استغفار گويد و از خدا آمرزش طلبد، نامه عملش در حالى كه نور افشانى كرده ، و مى درخشد ، بالا مى رود

٩ - زمين خوردن شيطان و خنثى شدن وسوسه هاى او

شيطان دشمن درجه يك بشر ، و عامل تمام انحرافات و لغزش هاى فكرى و عملى انسان است و پيوسته دنبال گمراه نمودن مؤمنين و دوستان اميرالمؤمنينعليه‌السلام است.

تنها بندگان خاصّ خدايند كه در اثر اخلاص در ايمان و عمل ، از شرّ او در امانند. روزى كه خداوند او را از درگاه خويش راند ، قسم ياد كرد كه به جز بندگان مخلَص خدا ، همه بندگان را گمراه خواهم نمود :

( فَبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُم المُخْلَصينَ ) (٤٦)

به عزّتت سوگند همه آنان را گمراه خواهم كرد ، مگر از ميان آن ها بندگان خالص شده تو ، را

مخلَصين در ديدگاه روايات ، ائمه طاهرينعليهم‌السلام هستند ، كه راه هاى

مبارزه با شيطان را از خداى خويش آموخته اند ، و براى رهايى از چنگال شيطان ، مؤمنان را به پيمودن آن سفارش كرده اند

كسى كه طالب كمال و رهايى از دام شيطان است ، بايد اين ارشادات را در زندگى خود به كار گيرد و بدين وسائل ، با شيطان و مريدانش مبارزه كند.

يكى از مهمترين عوامل مبارزه با شيطان كه در روايات اهل بيتعليهم‌السلام از آن ياد شده است، زياد استغفار كردن ، و مرتّب از خدا عذرخواستن است.

روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحاب خويش فرمودند:

أَلا أُخْبِرُكُمْ بِشَىْء إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَباعَدَ الشَّيْطانُ مِنْكُمْ كَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ

آيا به شما خبر دهم آنچه را كه اگر انجام دهيد شيطان از شما دور شود ، همان گونه كه مشرق از مغرب فاصله دارد؟

اصحاب عرض كردند : آرى (بفرماييد)

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

الصَّومُ يَسْوَدُّ وَجْهَه ، وَالصَّدَقَةُ تُكْسِرُ ظَهْرَهُ ، وَالحُبُّ فِى اللهِ وَالمُوازَرَةُ عَلَى العَمَلِ الصّالِحِ يَقْطَعُ دابِرَه ، وَالإِسْتِغْفارُ يَقْطَعُ وَتينَهُ(٤٧)

روزه چهره او را سياه مى كند، صدقه پشت او را مى شكند ، محبّت ورزيدن در راه خدا و مواظبت بر عمل نيك ريشه او را بَركَند و استغفار رگ حياتى او را مى بُرّد

بنابر اين يكى از آثار و بركات استغفار ، به زمين خوردن شيطان و خنثى شدن تلاش هاى بى وقفه اوست ، كه با توجّه به گستره فعاليت هاى او در گمراه نمودن مردم، عظمت و اهميّت اين خاصيّت بيشتر روشن مى شود.