تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت0%

تجربه شيرين ندامت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

تجربه شيرين ندامت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين يوسفى
گروه: مشاهدات: 13156
دانلود: 1961

توضیحات:

تجربه شيرين ندامت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 79 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13156 / دانلود: 1961
اندازه اندازه اندازه
تجربه شيرين ندامت

تجربه شيرين ندامت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

١٠ - زوال كابوس يأس و اميدوار شدن به مغفرت خداوند

يكى از بزرگترين گناهان كه به هيچ وجه قابل گذشت و چشم پوشى نيست ، يأس از رحمت خداوند و قطع اميد از مغفرت اوست كسى كه از آمرزش خداوند مأيوس است و به گذشت كريمانه پروردگار اميدى ندارد ، هر گناهى را مرتكب مى شود و در منجلاب انحرافات فرو مى رود ، در درّه هاى شقاوت سقوط مى كند و روز به روز در حال استدراج و فرو رفتن در دركات عذاب خداوند خواهد بود.

خداى مهربان براى جلوگيرى از پديد آمدن اين حالت و رسيدن به چنين سرانجامى ، باب توبه و استغفار را به روى انسان گشوده است ، تا هيچ مجرمى از رحمت واسعه الهى مأيوس نشود و به سوى خدا باز گردد. و باران مغفرت حقّ ، بر سرزمين جانش ببارد و غنچه ايمان و معرفت در بوستان وجودش شكوفا گردد.

در اين راستا يكى از بركات معنوى استغفار كه خود داراى آثار پربارى است ; از بين رفتن كابوس يأس و نااميدى ، و تابش خورشيد اميد و رجاء در خانه دل گنهكار است ; كه اين خود باعث رويش درخت معنويّت در بهشت ايمان انسان ، و لبخند شكوفه هاى آمرزش بر چهره وجود او مى گردد. به همين دليل اميرالمؤمنينعليه‌السلام از كسى كه با وجود استغفار، از آمرزش خدا نااميد گشته ، اظهار شگفتى كرده و مى فرمايند :

اَلْعَجَبُ مِمَّنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ المُمْحاةُ قيلَ : وَ مَا المُمْحاةُ ؟ قالَ : اَلاِْسْتِغْفارُ(٤٨)

تعجب از كسى است كه از رحمت و آمرزش خداوند نااميد مى گردد ، در حالى كه وسيله پاك كننده دارد

سئوال شد: پاك كننده چيست؟

فرمودند:

استغفار و طلب آمرزش از خداوند.

١١ - پاك شدن زنگار دل و صفا يافتن قلب انسان

يكى از علل عدم پذيرشِ حق ، و سستى در انجام واجبات و نپرداختنِ به عبادات اين است كه ، دل انسان را زنگار گناه گرفته باشد، و فكر او را كدورتِ علاقه به شهوات تاريك و ظلمانى ساخته باشد ; و از سوى ديگر قلب او را قساوت فرا گرفته، حالت پذيرش و نرمش در برابر حق را از دست داده و در درّه هاى شقاوت سقوط نموده باشد بى جهت نيست كه خداوند ، علّت انكار و روى گردانى قوم موسىعليه‌السلام را ، سختى دل آنان دانسته و مى فرمايد:

( ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِىَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنْ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الاَْنْهارُ وَإِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ ) (٤٩)

شما بعد از معجزاتى كه از موسىعليه‌السلام ديديد، سخت دل شديد و دل هايتان چون سنگ ، يا سخت تر از سنگ گرديده است از ميان پاره اى سنگ ها نهرهاى آب مى جوشد و برخى ديگر شكافته مى شود و از دل آن آب بيرون مى آيد و پاره اى ديگر از ترس خدا فرو ريزد

روشن است كه بزرگترين مانع براى هدايت و سعادت بشر ، پديد آمدن چنين حالتى در دل و جان اوست ، كه شخص را از پذيرش حق باز داشته و از توفيقات و پيشرفت هاى معنوى او جلوگيرى مى كند، پس در اين راستا، يكى از بركات مهمّ استغفار اين است كه زنگار دل را مى زدايد ، قلب را صفا مى بخشد ، به فكر انسان نور و روشنايى عطا مى كند و ظرف وجود او را پذيراى هدايت هاى خداوند و هاديان راه سعادت و فضيلت مى سازد

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در اين زمينه مى فرمايند:

إِنَّ لِلْقُلوبِ صَداءً كَصَداءِ النُّحاسِ فَاجْلُوها بِالإِسْتِغْفارِ(٥٠)

براى دل ها زنگار و كدورتى است مثل زنگار و كدورت مِسْ ، دل هاى خويش را با استغفار و طلب آمرزش از خدا ، جلا دهيد.

١٢ - روى آوردن خير و خوبى به انسان

توجّه به استغفار و روى آوردن به درگاه خدا و عذرخواهى از گناه، توجّه به همه خوبى ها ، خيرات و بركات است ; و نشانه آن است كه خداوند اراده خير و خوبى به انسان دارد و غفلت از آن ، فرو رفتن در منجلاب زشتى ها و بدى ها را به دنبال دارد و علامت آن است كه خداوند اراده شرّ و بدى نسبت به او دارد

سفيان بن سمط گويد : امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

إِنَّ اللهَ إِذا أَرْادَ بِعَبْد خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِقْمَة وَيُذَكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ ، وَ إِذا أَرادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِيُنْسِيَهُ الإِسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِها وَ هُو قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ (سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لايَعْلَمُونَ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ المَعاصى(٥١)

به راستى ، هرگاه خداوند اراده مى كند خيرى را به بنده اى (برساند) و او گناهى مى كند ، به بلايى گرفتارش مى كند، آن گاه استغفار را به يادش مى آورد (تا بدين وسيله گناهش را ببخشد و از عقوبت دنيا و آخرت ، نجاتش دهد)

و هرگاه اراده مى كند شرّ و بدى را به بنده اى (برساند) و او گناه مى كند ، پس از گناه نعمتى به او مى دهد تا استغفار را فراموش كند و مشغول آن نعمت گردد. و همين مراد خداوند است كه مى فرمايد:

« ما آن ها را در دركات عذاب خويش پايين مى بريم به گونه اى كه خود نمى دانند »

يعنى : به واسطه نعمت هايى كه پس از عصيان و نافرمانى خدا، به آنان مى دهيم ، (ايشان را در عذاب خويش لحظه به لحظه پايين تر مى بريم)

پس چه بهتر كه وِرْد شب و روز خود را استغفار و عذرخواهى از خداوند قرار دهيم ، تا خالق خيرات ، اراده خير و نيكى به زندگى ما كند و خيرات مادّى و بركات معنويش را به سوى ما گسيل دارد و از شرور و بدى ها نگاهمان دارد.

١٣ - بازگشت روح ايمان و تكميل حقيقتش در انسان

از مداركى استفاده مى شود : هنگام گناه، روح ايمان از انسان جدا مى گردد و بين او و حقيقت ايمان فاصله مى افتد و چنانچه شخص گنهكار توبه و استغفار كند ، اين روح به او برمى گردد. و اين يكى از بركات مهمّ استغفار است كه نبايد از اهميّت آن غافل شد.

محمّد بن مسلم گويد: امام باقرعليه‌السلام فرمودند:

إِذا زَنَى الزّانِى خَرَجَ مِنْهُ رُوحُ الايمانِ ، فَإِنْ إِسْتَغْفَرَ عادَ إِلَيْهِ(٥٢)

هنگامى كه شخص زناكار زنا مى كند ، روح ايمان از او بيرون مى رود پس اگر توبه و استغفار كند ، اين روح به او بر مى گردد!

از اين مهمتر آن كه پس از بازگشت روح ايمان به انسان ، اگر او استغفار و عذرخواهى خداوند را ادامه دهد ; مراتب ايمان در وجودش كامل مى شود و حقيقت اعتقاد به حق در او شكل مى گيرد.

پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سفارش هايى كه به اميرالمؤمنينعليه‌السلام دارند ، استغفار بعد از گناه را يكى از هفت عاملى مى شمارند كه باعث تكميل حقيقت ايمان در انسان مى گردد:

يا عَلىُّ سَبْعَةٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَقَدْ اسْتَكْمَلَ حَقيقَةَ الايمانِ وَ أَبْوابُ الْجـَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ : مَنْ أَسْبَغَ وُضُوئَه ، وَ أَحْسَنَ صَلاتَه ، وَ اَدّى زَكاةَ مالِه ، وَ كَفَّ غَضَبَه ، وَ سَجَنَ لِسانَه ، وَاسْتَغْفَر لِذَنْبِه ، وَ اَدّى النَّصيحَةَ لاِِهْلِ بَيْتِ نَبِيّهِ(٥٣)

اى على ! هفت چيز است كه در هر كس باشد حقيقت ايمان را در خود كامل كرده است ، و درهاى بهشت به رويش باز مى گردد:

١ - كسى كه وضويش را شاداب و كامل بگيرد.

٢ - نمازش را نيكو بجا آورد.

٣ - زكات مالش را بپردازد

٤ - خشم خود را باز دارد.

٥ - زبانش را در زندان دهان حبس كند.

٦ - براى گناهش استغفار كرده، آمرزش طلبد.

٧ - براى اهل بيت پيامبرشعليهم‌السلام ، خيرخواهى كند.

١٤ - ورود به بهشت

كسى نيست كه آرزوى بهشت و نعمت هاى بى نظير بهشتى را در سر نپروراند و شكى نيست كه ورود به بهشت شرايطى دارد كه بخشى از آن مربوط به اعتقاد انسان و بخش ديگرش وابسته به عمل اوست در آيات و روايات به صورت پراكنده به اين شرايط اشاره شده است

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سخنى زيبا و پر بار به چهار عمل براى انسان اشاره مى كنند كه اگر در كسى باشد ، از اعتقاد راسخ او به خدا حكايت مى كند و كسى كه عمر گران مايه خويش را با اين صفات سپرى مى كند ، وارد بهشت مى گردد يكى از آن ها اين است كه هر گاه ، مرتكب گناهى شد ، بگويد : « أسْتَغْفِرُاللهَ »(٥٤)

پس يكى از بركات معنوى استغفار ، ورود در بهشت و بهره مندى از نعمت هاى ابدى بهشتى است و اين مطلبى نيست كه تنها در اين روايت آمده باشد. در حديث ديگرى پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فضايل زيادى را براى استغفار بعد از نافله فجر ، قبل از نماز صبح ذكر مى كنند از جمله مى فرمايند:

هر كس اين استغفار را تلاوت كند ، اگر در آن روز يا شبى كه استغفار كرده بميرد ، وارد بهشت مى گردد(٥٥)

در روايت صفحه قبل نيز ، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اين مطلب اشاره كرده و استغفار را يكى از هفت عاملى مى شمارند كه باعث تكميل ايمان و باز شدن درهاى بهشت به روى انسان مى گردد.

_________________________________________

پي نوشت ها :

١. سوره هود ، آيه ٣

٢. سوره هود ، آيه ٥٢

٣. سوره نوح ، آيه ١٠ ـ ١٢

٤. سوره هود ، آيه ٥٢

٥. سوره نوح ، آيه ١٠ ـ ١٢

٦. بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨١

٧ ـ بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٧٧

٨ ـ بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٧٧

٩ ـ بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٧٧

١٠. صحيفة العلوية الجامعة ، ص ٦٥٩ ، جريان كامل اين ماجرا و نسخه استغفارى كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام به آن مرد عطا كردند ، در فصل آخر همين كتاب آمده است.

١١. سوره نوح ، آيه ١٠ ـ ١١

١٢. بحارالأنوار ، ج ٨٤ ، ص ٢٢١

١٣. سوره نوح ، آيه ١٠ ـ ١٢

١٤. بحارالأنوار ، ج ١٠١ ، ص ٨٤

١٥. اين استغفار همراه با ترجمه روان به ضميمه داستان شيرين آن ، در همين كتاب ـ ٢٧٨ آمده است

١٦. سوره افنال ، آيه ٣٣

١٧. بحارالأنوار ، ج ٥٢ ، ص ٣٠ ; الدعوات ، ص ٢٠٧ ; كمال الدين ، ج ٢ ، ص ٤٤١

١٨. سوره انفال ، آيه ٣٣

١٩. مستدرك الوسائل ، ج ٥ ، ص ٣١٨

٢٠. بحارالأنوار ، ج ٧٠ ، ص ٣٨١ ; علل الشرايع ، ج ١ ، ص ٢٣٤

٢١. بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨٣

٢٢. بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨٣

٢٣. بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨٣ ; وسائل الشّيعه ، ج ٧ ، ص ١٧٧

٢٤. بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨١

٢٥. كافى ، ج ٥ ، ص ٣١٦ ، ح ٥١

٢٦. سوره آل عمران ، آيه ١٣٥

٢٧. سوره نساء ، آيه ١١٠

٢٨. مستدرك سفينة البحار ، ج ٧ ، ص ٦٠١

٢٩. كافى ، ج ٢ ، ص ٥٠٤ ; وسائل الشّيعه ، ج ٧ ، ص ١٧٦

٣٠. سوره غافر ، آيه ٦٠

٣١. سوره نساء ، آيه ٦٤

٣٢. وسائل الشّيعه ، ج ١٦ ، ص ٧٠ ; بحارالأنوار ، ج ٦ ، ص ٢٢

٣٣. سوره توبه ، آيه ٧٢

٣٤. سوره فجر ، آيه ٢٧ ـ ٣٠

٣٥. مستدرك سفينة البحار ، ج ٧ ، ص ٦٠١

٣٦. سوره توبه ، آيه ١١٩

٣٧.مفاتيح الجنان

٣٨.بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٧٩

٣٩.سوره يـس ، آيه ٨٢

٤٠.سوره بقره : آيه ٢٢٢

٤١.كافى ، ج ٢ ، ص ٥٠٤ ; وسائل الشّيعه ، ج ٧ ، ص ١٧٦

٤٢.بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٣٧٨ ; الدعوات ، ص ٢٠

٤٣.سوره نور ، آيه ٣٥

٤٤.وسائل الشّيعه ، ج ١٦ ، ص ٧٠ ; مستدرك الوسائل ، ج ٥ ، ص ٣١٠ ; بحارالأنوار ، ج ٧٤ ، ص ١٤٦ ; ثواب الأعمال ، ص ١٦٥

٤٥.كافى ، ج ٢ ، ص ٥٠٤ ; وسائل الشّيعه ، ج ٧ ، ص ١٧٦

٤٦.سوره ص ، آيه ٨٣

٤٧. كافى ، ج ٤ ، ص ٦٣ ; من لايحضر الفقيه ، ج ٢ ، ص ٧٥ ; التهذيب ، ج ٤ ، ص ١٩١ ; وسائل الشّيعه ، ج ١٠ ، ص ٣٩٥

٤٨.وسائل الشّيعه ، ج ٧ ، ص ١٧٧

٤٩.سوره بقره ، آيه ٧٤

٥٠.بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٢٨٤

٥١.كافى ، ج ٢ ، ص ٤٥٢

٥٢.بحارالأنوار ، ج ٩٠ ، ص ٣٧٨ ; الدعوات ، ص ٢٠

٥٣.من لايحضره الفقيه ، ج ٤ ، ص ٢٥٩ اين حديث از سكونى از امام صادقعليه‌السلام به همين مضمون با اندك اختلافى نيز ، روايت شده است بحارالأنوار ، ج ٧٧ ، ص ٣٠٤

٥٤.مستدرك الوسائل ، ج ١٢ ، ص ١٢٠

٥٥.بحارالأنوار ، ج ٨٤ ، ص ٣٢٦ ما متن اين استغفار را در بحث انواع استغفار ، آورده ايم

گفتار ششم : نكته ها و رموز استغفار

بركات فراوان براى استغفار زياد

از مجموع رواياتى كه در فضيلت استغفار روايت شده است ، استفاده مى شود كه آثار مادّى و بركات معنوىِ استغفار براى كسى است كه زياد و پى درپى، شب و روز، در هر حال و همه جا، از خدا عذرخواهى كرده و آمرزش طلبد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سخن پربارى مى فرمايند:

أَكْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ ، فى بُيوتِكُمْ وَ فى مَجالِسِكُمْ وَ عَلى مَوائِدِكُمْ وَ فى أَسْواقِكُمْ وَ فى طُرُقِكُمْ وَ أَيْنَما كُنْتُمْ فَاِنَّكُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ(١)

زياد استغفار كنيد ، در خانه ها و مجالستان ، سر سفره ها و در بازارهايتان ، و در مسير رفت و آمدهايتان و هر جا كه بوديد (استغفار نماييد) چرا كه شما نمى دانيد آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى شود

در بيان گوهر افشان و حكمت بار ديگرى خطاب به زن هاى مسلمان مى فرمايند:

يا مَعاشرَِ النِّساءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرنَ الإِسْتِغْفارَ ، فَاِنّى رَأَيْتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النّارِ(٢)

اى بانوان صدقه دهيد و زياد استغفار كنيد كه من بيشترِ اهل آتش را از شما زنان ديدم

علاوه بر اين ، در روايات ، فضايل خاصّى براى اين ذكر شريف وارد شده است كه خود عامل مهمّى براى زياد گفتن استغفار است ، ما نمونه هايى از آن را زينت بخش اين فصل كتاب قرار مى دهيم.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سخن زيبايى استغفار را برترين دعا شمرده اند:

ما مِنَ الدُّعاءِ شَىْءٌ أَفْضَلُ مِنَ الإِسْتِغْفار(٣)

هيچ دعايى برتر و با فضيلت تر از استغفار نيست

اميرالمؤمنينعليه‌السلام اضافه بر اين ، از آن به عنوان پربركت ترين دعا در دنيا و آخرت ، ياد فرموده اند:

أَىُّ دُعاء أَفْضَلُ مِنَ الإِسْتِغْفار وَ أَعْظَمُ بَرَكَةً مِنْهُ فِى الدُّنْيا وَالآخِرَةِ(٤)

چه دعايى از استغفار ، با فضيلت تر ، و بركت آن در دنيا و آخرت از طلب آمرزش ، بزرگتر و بيشتر است

در سخن زيباى ديگرى آن حضرت ، اجر و پاداش اين ذكر مبارك را بزرگترين پاداش دانسته و از آن به عنوان سريع ترين عامل براى دست يافتن به ثواب خداوند ياد نموده اند:

الإِسْتِغْفارُ أَعْظَمُ أَجْراً وَ أَسْرَعُ مَثُوبَةً(٥)

استغفار بزرگترين اجر و پاداش و سريع ترين مزد و ثواب را دارد

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در گفتار حكيمانه اى آن را سلاح گنهكار، براى دفاع از خويشتن در برابر دشمن (گناه و عقوبتش) شمرده اند :

سِلاحُ الْمُذِنْبِ ، اَلإِسْتِغْفارُ(٦)

اسلحه گنهكار ، طلب آمرزش از خداوند است

همچنين آن حضرت استغفار را وسيله خوبى براى شستشوى گناهان دانسته اند:

نَعْمَ الْوَسيلَةُ ، اَلإِسْتِغْفارُ(٧)

(براى از بين بردن آثار شوم گناه) استغفار خوب وسيله اى است.

در سخن پر بار ديگرى ، آن پيامبر رحمت از گناهان به عنوان درد و مرض ياد كرده و دواى آن را استغفار معرفى كرده اند :

اَلذُّنُوبُ داءٌ وَالدَّواءُ الإِسْتِغْفارُ وَالشَّفاءُ أَنْ لاتَعُودَ(٨)

گناهان درد و مرض هستند و دواى آن استغفار است ، و شفا يافتن از آن به اين است كه ديگر به سوى آن ها برنگردى

باز پيامبر گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دو كلام نورانى، استغفار را بهترين عبادت و دعا معرفى كرده و فرموده اند:

خَيْرُ العِبادَةِ الإِسْتِغْفارُ(٩)

استغفار بهترين عبادت است

خَيْرُ الدُّعاءِ الإِسْتِغْفارُ(١٠)

بهترين دعا ، طلب آمرزش از خداوند است

افزون بر اين ، در بعضى از روايات كه در زمينه آثار و بركات استغفار رسيده است ، به صراحت و روشنى اثرهاى ياد شده ، براى زياد استغفار كردن ذكر گرديده است.

به نمونه هايى از آن ها توجّه كنيد:

امام صادقعليه‌السلام حديثى را از اميرالمؤمنينعليه‌السلام روايت مى كنند كه آن حضرت فرمودند:

عَلَيْكُمْ فى شَهْرِ رَمَضانِ بِكَثْرَةِ الإِسْتِغْفارِ وَالدُّعاءِ ، فَأَمَّا الدُّعْاءُ فَيَدْفَعُ بِهِ عَنْكُمْ البَلاءَ وَ أَمَّا الإِسْتِغْفارُ فَيَمْحى ذُنُوبَكُمْ(١١)

بر شما باد كه در ماه رمضان زياد استغفار و دعا كنيد ، كه دعاى زياد ، بلا و گرفتارى را از شما دور مى سازد ; و استغفار زياد، گناهان شما را نابود مى كند.

نضر بن كثير گويد: بر امام صادقعليه‌السلام وارد شدم در حالى كه سفيان ثورى هم همراه من بود امام صادقعليه‌السلام سفارش هايى كردند ، از جمله فرمودند:

إِذَا اسْتَبْطَأْتَ الرِّزْقَ فَأَكْثِرْ مِنَ الإِسْتِغْفارِ(١٢)

هرگاه روزيت به كُندى آيد و به سختى به تو رسد ، زياد استغفار كن

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در كلامى نورانى ، فرمودند:

مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضيق مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ(١٣)

هر كس زياد استغفار كند، خداوند نسبت به هر غصّه و اندوهى ، گشايشى برايش قرار دهد و از هر تنگنايى راه خروجى پيش پايش گذارد و از جايى كه گمان ندارد او را روزى دهد

از مجموع سخن در اين بخش نتيجه مى گيريم :

همانگونه كه در گفتار قبل عنوان گرديد ، در پاره اى آيات و روايات ، آثار و بركات عظيمه اى براى ذكر استغفار بيان شده كه هضم آن براى همگان آسان نيست و اين خود باعث تشكيك در اصل مطلب مى شود كه چگونه ممكن است ، كسى عمرى گناه كند و سپس با درخواست بخشش از پروردگار خويش ، آمرزش خداوند شامل حالش شود و يا با گفتن يك استغفار به چنين آثار و بركاتى دست يابد ؟!

پاسخ اين سؤال ، به صورت پراكنده در مكتب وحى و سخنان اهل بيتعليهم‌السلام آمده است ، چكيده اش اين است :

اولاً : همانگونه كه در فصل هاى گذشته يادآور شديم ، استغفار ، تنها لغلغه زبان نيست ،بلكه حقيقت آن ، ندامت قلبى گوينده و پشيمانى باطنى او از گذشته و تصميم جدّيش به ترك گناه و رو آوردنش به سوى خدا و احكام نورانى اسلام است

ثانياً : قوام توبه و استغفار به اينست كه اگر واجباتى از او فوت شده ، آن ها را جبران سازد ، به اين صورت كه قضايش را بجا آورده ، كفّاره اش را بپردازد و يا به گونه ديگر آن را تدارك كند.

ثالثاً : اگر گناه او حق الناس است ، آن را پرداخته و يا صاحب حق را راضى كند ، بگونه اى كه هنگام گفتن استغفار هيچ حقى از مردم به عهده او نباشد.

رابعاً : گناهى كه از آن توبه كرده و برايش استغفار مى كند گناهى باشد كه قابل گذشت و بخشش باشد ، نه آن كه توبه در مورد آن مفهومى نداشته و قابل گذشت و آمرزش نباشد مثل اينكه ، آئين جديدى پديد آورده و يا بدعتى در دين خدا گذارده و بدين واسطه جمعى را گمراه و از آغوش دين خدا جدا ساخته باشد. زيرا كسانى كه بر دين اختراعى او باقى مانده ، بدعتهاى او را پذيرفته ، بدان عمل كرده و بر آن عقيده مرده اند ، قابل بازگشت نيستند.

بى شك ، چنين گناهى توبه اى ندارد ، مگر آن كه تمام كسانى را كه گمراه ساخته ، به صراط مستقيم باز گرداند ; و اين كار نيز براى او امكان پذير نيست.

آخرين سخن در پاسخ به سؤال مذكور ، كه از روايات گذشته استفاده مى شود اين است:

آمرزش خداوند و ساير بركات استغفار براى كسى است كه علاوه بر شرايط ياد شده ، زياد و پى در پى استغفار گويد نه آنكه عمرى گناه كند و سپس با گفتن يك استغفار همه گناهانش آمرزيده شود! همچنانكه اگر پى در پى استغفار كند ، ولى تصميم جدّى بر ترك گناه نگيرد و گذشته تاريك خويش را جبران نكند ، از استغفار خويش سودى نمى برد!

پس زياد استغفار كردن ، مصمم بر ترك گناه بودن و گذشته خويش را جبران كردن از مهمترين شرايط پذيرش توبه و مهمترين عامل پديدآورنده آثار و بركات استغفار ، مخصوصاً آمرزش خداوند است.

از سوى ديگر ، گاهى سؤال مى شود زياد گفتن استغفار به چه شكل صورت مى پذيرد و بر چه گفتنى اطلاق مى گردد؟

پاسخ اين سؤال نيز در سخنان نورانى اهل بيتعليهم‌السلام به صورت اجمال آمده است خلاصه جواب اين است :

زياد گفتن استغفار به اين است كه هر كسى در روز صد مرتبه و در شب هفتاد بار استغفار گويد علاوه بر اين ، به مقدارى كه وقت و توان دارد ، استغفارهاى وارده را تلاوت كرده ، بخصوص در اوقات نماز و ساعات استجابت دعا از خدا آمرزش بخواهد در اين صورت ، بى ترديد گناهش بخشيده شده و آثار و بركات آمرزش خواهى را خواهد ديد

بنابراين ، با وجود اين همه مدارك محكم و روشن ، نبايد از رحمت و مغفرت خداوند مأيوس بود و از توبه و استغفار دست شست همچنانكه ، نبايد به ياوه سرايى عده اى گوش فرا داد ، كه سر و كار چندانى با دين ندارند و از تحقيق در آيات و روايات معتبرترين مداركِ مفاهيم دينى بويى نبرده و تنها با خطور اشكالى به ذهن خويش ، تيشه به ريشه مقدسات مذهبى زده و دوستان اميرالمؤمنينعليه‌السلام را از بازگشت به سوى خدا و امام زمانعليه‌السلام باز داشته و از آمرزش خداوند مأيوس مى سازند.

اثر نوشتن استغفار روى انگشتر

محبوبيّت استغفار ، پيش خداوند به حدّى است كه نوشتن جمله « أَسْتَغْفِرُاللّهَ » به ضميمه دو ذكر ديگر ، روى نگين انگشتر ، و همراه داشتن آن ، نيز داراى آثار و بركاتى است. تا چه رسد به اين كه اين ذكر ورد شب و روز انسان باشد! از جمله آثارى كه براى نوشتن اين جمله روى نگين انگشتر ذكر گرديده است ، رهايى از فقر و تنگ دستى است.

محمد بن ابى عمير ، در حديثى از امام صادقعليه‌السلام روايت مى كند:

مَنْ كَتَبَ عَلى خاتَمِهِ « ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِالله أَسْتَغْفِرُاللهَ » أَمِنَ مِنَ الْفَقْرِ الْمُدْقِعِ(١٤)

هر كس روى انگشترش اين عبارت را بنويسد:

« آنچه خدا بخواهد (همان مى شود) ، هيچ نيروى نيست مگر به كمك خداوند ، از خدا طلب آمرزش مى كنم »

از فقرى كه او را خوار و سر افكنده سازد ، در امان مى ماند

گفتنى است : ظاهر حديث اين است كه براى دست يافتن به اثر ياد شده ، بايد متن عربى اذكار نوشته شود.

اثر ديگر نوشتن اين اذكار روى انگشتر عقيق ، اينست :

اگر كسى تربت قبر مطهر امام حسينعليه‌السلام را با آدابى كه امام باقرعليه‌السلام براى جابر ذكر مى كنند، بردارد و سپس آن را با انگشتر عقيقى كه ذكر شريف « ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِالله أَسْتَغْفِرُاللهَ » ، روى آن نوشته شده است ، مهر كند ; چنين تربتى باعث شفاى هر مرضى خواهد بود.(١٥)

سيّد الاستغفار

پيامبر و اهل بيت پاكشعليهم‌السلام با بيانات وحى گونه خويش راه عذرخواهى از خدا را به شيعيان آموخته اند و در فرصت هاى مختلف ، نسخه هاى گوناگونى از استغفار را به آنان ياد داده اند كه هر يك در جاى خود داراى آثار و بركات خاصّى است در ميان نسخه هاى استغفار به بعضى از آن ها با عناوين برگزيده اى اشاره شده است كه داراى مزيّت و شرافت بيشترى است ، و البتّه سرّ آن براى ما فاش نشده است و تنها با رمز و اشاره بيان گرديده است. بسيار به جاست كه راهيان كوى دوست ، با دقّت و تأمل بيشتر ، نكات آن را دريابند و از فيوضات و بركاتش بهره مند گردند.

يكى از رموز ياد شده ، عنوان سيّد الاستغفار است كه پيامبر گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، در سخن زيبايى بدان اشاره مى كنند

جابر بن عبدالله انصارى گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

تَعَلَّمُوا سَيِّدَ الإِسْتِغْفارِ

آقاى استغفار را بياموزيد (و آن را تلاوت كنيد)

سپس اين عبارت را بيان فرمودند:

اَللّهُمَّ أَنْتَ رَبّى لا إِلـهَ إِلاّ أَنْتَ خَلَقْتَنى وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ عَلى عَهْدِكَ وَ أَبْوءُ بِنِعْمَتِكَ عَلَىَّ وَ أَبُوءُ لَكَ بِذَنْبى فَاغْفِرْ لى إِنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ(١٦)

خدايا تو پروردگار منى ، هيچ معبودى جز تو نيست ، تو مرا آفريده اى و من بنده توام و بر عهد و پيمان باقى ام ، به كمك نعمتى كه به من دادى زندگى مى كنم و به گناه خويش اقرار دارم، (خدايا) مرا ببخش كه جز تو كسى گناهان را نمى بخشد

نماز استغفار

يكى از دستوراتى كه در كلمات نورانى پيامبر و اهل بيتعليهم‌السلام ، براى رهايى از مشكلات و نجات از سختى ها ، بدان سفارش شده است ، خواندن نماز استغفار است كه داراى آثار و بركات فراوانى است و كيفيّت آن بدين صورت است :

دو ركعت ، و در هر ركعت بعد از حمد سوره قدر خوانده مى شود و پس از آن پانزده مرتبه استغفار گفته مى شود، و سپس به ركوع رفته و بعد از ذكر ركوع ده مرتبه استغفار و پس از برخواستن از ركوع و قبل از رفتن به سجده همين ذكر ده مرتبه، و پس از ذكر سجده ده مرتبه ، و بعد از برخواستن از سجده اول ده مرتبه ، و در سجده دوّم بعد از ذكر سجده باز ده مرتبه ، و پس از برخواستن از سجده دوم نيز ده مرتبه استغفار گفته مى شود. ركعت دوم نيز به همين صورت به جا آورده مى شود.

اين نماز شبيه نماز جعفر طيّار است با اين تفاوت كه دو ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد سوره قدر تلاوت مى شود و به جاى تسبيحات اربعه ، در هر جا به تعداد خاصّى كه ذكر گرديد، استغفار گفته مى شود

پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در فضيلت اين نماز مى فرمايند:

إِذا رَأَيْتَ فى مَعاشِكَ ضيقاً وَ فى أَمْرِكَ إِلْتِياثاً فَأَنْزِلْ حاجَتَكَ بِاللهِ تَعالى وَ جَلَّ ، وَلاتَدَعْ صَلاةَ الإِسْتِغْفارِ

هر زمان در روزى خود تنگى و سختى ديدى و در كار خويش پراكندگى و از هم پاشيدگى مشاهده كردى، كه كار را بر تو مشتبه ساخت ; حاجتت را با خدا در ميان گذار و نماز استغفار را رها مكن.

سپس نماز را به همان صورت كه كه گذشت توضيح دادند و فرمودند:

(اگر اين نماز را بخوانى) خداوند كار تو را اصلاح مى كند انشاءالله.(١٧)

گفتنى است : براى استغفار در اين نماز ، صورت خاصّى ذكر نشده است بنابراين هر يك از نسخه هاى استغفار را كه در بخش آخر اين كتاب آمده است ، به عنوان ذكر نماز استغفار مى توان گفت ، هر چند مختصر باشد

زمان استغفار

سؤالى كه به ذهن بعضى ممكن است خطور كند اين است :

پس از انجام گناه ، فرصت استغفار و عذرخواهى از خداوند ، تا چه زمانى براى انسان باقيست؟

بايد بگوييم: توبه و بازگشت به سوى خداوند واجب است و وجوب آن فوريست به اين معنى كه شخص گنهكار بلافاصله بايد از كردار زشت خويش استغفار كند و از گناهانش دست بكشد و تصميم جدّى بر ترك آن بگيرد ولى اين هرگز به معناى محدوديت زمانى براى استغفار نيست ، از مداركى استفاده مى شود : كسى كه گناه كند و مدّت زمانى بر آن بگذرد و از توبه كردن غافل شود ، هر زمان كه از گناه خود پشيمان شود و تصميم بر ترك گناه بگيرد و ديگر به سوى آن برنگردد و سپس استغفار كند ، خداى مهربان او را مى بخشد و از سر تقصيرش در مى گذرد.(١٨)

از سوى ديگر از بعضى روايات استفاده مى شود: از زمانى كه انسان گناه مى كند ، تا هفت ساعت بيشتر براى استغفار و عذرخواهى از خداوند مهلت ندارد و چنانچه استغفار نكند ، گناه در نامه عملش ثبت مى شود.(١٩)

جمع بين اين دو دسته روايات ، به اين است :

مهلت هفت ساعت براى اين است كه گناه در نامه عمل انسان ثبت نگردد يعنى اگر قبل از هفت ساعت استغفار و توبه كند اصلاً گناهى در نامه عمل او نوشته نمى شود. ولى چنانچه توبه و عذرخواهى نكند ، گناه نوشته مى شود و اگر بعد از هفت ساعت توبه كند و اصرار در طلب آمرزش از خدا نمايد اميد مى رود كه آنچه برايش نوشته شده است از نامه عملش پاك گردد. امام صادقعليه‌السلام در حديثى مى فرمايند:

مؤمن بعد از گذشت بيست سال به ياد گناهش افتاده و از آن استغفار مى كند و خدا او را مى بخشد در حالى كه كافر همان ساعتى كه گناه مى كند ، گناه خويش را از ياد مى برد.(٢٠)

از همين روست كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام از استغفار به عنوان وسيله اى براى پاك كردن نامه عمل ياد مى كنند :

تعجّب از كسى است كه از آمرزش خداوند نااميد گشته است ، در حالى كه با او وسيله پاك كننده است

شخصى سؤال كرد : پاك كننده چيست؟

امامعليه‌السلام فرمودند: استغفار(٢١)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز به استغفار خاصّى اشاره كرده و مى فرمايند:

هر كسى هر روز بعد از نماز عصر ، روزى يك بار آن را تلاوت كند ، خداوند به دو ملك مأمور او دستور مى دهد ، نامه عمل زشت او را ، هر چه هست پاره كنند.(٢٢)

گفتنى است : هر چه استغفار انسان به گناهش نزديكتر باشد، سريع تر به آمرزش خداوند دست مى يابد و چنانچه قبل از هفت ساعت استغفار و توبه كرده باشد ، از عقوبت هاى گناه در دنيا نيز در امان مى ماند. در حالى كه اگر هفت ساعت بر او گذشت و توبه و استغفارى نكرد ، گناه در نامه عملش ثبت مى شود و چنانچه بعد از گذشت زمانى رو به توبه و استغفار آورد ، ممكن است بعد از ديدن بلاهايى در دنيا از قبيل فقر، مرض، قرض و ناراحتى هايى از اين قبيل ، توبه اش پذيرفته و گناهش آمرزيده شود.

پس چه بهتر كه اگر گناهى از ما سر زد ، بلافاصله توبه و استغفار كرده و ندامت خود را به خداى خويش اظهار كنيم ، تا هم گناهى در نامه عملمان ثبت نگردد و هم علاوه بر مصونيت از عذاب هاى حتمى خداوند در آخرت ، از عقوبت ها و بلاهاى احتمالى او در دنيا ، نيز محفوظ بمانيم.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سخنى زيبا و نورانى مى فرمايند:

خوشا به حال بنده اى كه از گناهى استغفار كند كه كسى جز خودش از آن با خبر نيست به راستى مَثَل استغفار به دنبال گناه ، مَثَل آبى را ماند كه روى آتش ريخته مى شود و آن را خاموش مى كند(٢٣)