شرط قبول اعمال
آن هنگام که خدا ابليس را به سجده آدم امر کرد، ابليس تکبر نموده از خدا خواست که او را از اين فرمان معاف داشته در عوض، عبادتی کند که هيچ کس خدا را آن گونه عبادت نکرده باشد! خداوند در پاسخ او فرمود:
عبادت آن است که من فرمان می دهم نه آن که تو می خواهی
يعنی عبادت، اطاعت فرمان خدا است، وتنها به سجده رفتن وتضرع نمودن عبادت نيست. نماز ودعا به شرطی عبادت است که در اطاعت از فرمان خدا باشد.
امام صادقعليهالسلام
فرمودند: به خدا قسم اگر ابليس پس از نافرمانی وتکبر از اطاعت دستور خدا، به مقدار عمر دنيا بر خدا سجده می کرد، برای او سودی نمی داشت وخدا از او نمی پذيرفت، مگر اينکه او طبق فرمان خدا بر آدم سجده می کرد. وضعيت اين امتی که بعد از پيامبرشصلیاللهعليهوآلهوسلم
نافرمانی کرده گمراه شده است نيز چنين است.
بعد از ترک گفتن پيشوايی که پيامبرصلیاللهعليهوآلهوسلم
برای آنها منصوب کرد، خداوند هرگز عملی از آنها را نمی پذيرد ونيکيهای آنها را بالا نمی برد، مگر اينکه از آن جهتی که خدا امر کرده است بيايند وامامی را که خدا به ولايتش امر کرده اطاعت کنند واز بابی که خدا ورسول برای آنها گشوده اند وارد شوند.
امام باقر يا امام صادقعليهمالسلام
فرمودند: خاندانی در بنی اسرائيل بودند که در پی چهل روز عبادت، هر چه از خدا طلب می کردند، خداوند به آنها مرحمت می فرمود. يکی از آنان به عبادتی چهل روزه پرداخت ولی دعای او پذيرفته نشد.
به نزد حضرت عيسی شکايت کرد. حضرت عيسیعليهالسلام
تطهير نموده نماز خواند. آن گاه به درگاه حق دعا کرد. وحی آمد: «يا عيسی إنَّ عبدی أتانی من غير الباب الذی أؤتی منه، إنَّه دعانی وفی قلبه شكّ منك فلو دعانی حتَّی ينقطع عنقه وتنتثر أنامله ما استجبت له
». ای عيسی او از غير دری که بايد بيايد به نزد من آمد. او مرا خواند. اما در دلش نسبت به تو ترديد داشت.
پس اگر (با اين حال، آن قدر) مرا بخواند که گردنش قطع شده انگشتانش جدا شود، دعايش را اجابت نخواهم کرد. حضرت عيسی از او پرسيد: آيا تو به نبوت من شک داري؟ او اعتراف کرد واز حضرت عيسی تقاضا کرد که برای او دعا کند تا خدا ترديد قلبی او را برطرف سازد، عيسیعليهالسلام
دعا نموده، خدا توبه او را پذيرفت ودعای او مستجاب شد.
رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
نيز در خطبه غديريه فرمودند: ای مردم، خدای بزرگ دينش را با امامت علی کامل کرد، پس کسانی که امامت او وجانشينان او از فرزندان من که تا قيامت وحضور در برابر حق می آيند را نپذيرند، اعمالشان در دنيا وآخرت نابود شده در آتش جاودانه خواهند بود.
اين مطلب، تعجبی ندارد، زيرا خداوند، قبول زحمات بيست وسه ساله پيامبر در ايام نبوت را نيز به ابلاغ ولايت امير المومنينعليهالسلام
مشروط کرده فرمود:(
وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ
)
اگر وظيفه خود در ابلاغ ولايت علی را انجام ندهی، رسالت خود را انجام نداده اي! ودر جای ديگر می فرمايد:
(
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِی يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلی شَيْءٍ
)
اعمال کسانی که به خدا کافر شدند. به خاکستری می ماند که در روز طوفانی با تندبادی شديد، از بين رفته، از کوشش خويش بهره ای نبرند.
در روايت حضرت باقرعليهالسلام
، منکرين ولايت اهل بيتعليهمالسلام
مصداق اين آيه معرفی شده اند.
لذا امام صادقعليهالسلام
فرمودند: برای دشمن ما اهل بيت تفاوتی ندارد، چه روزه گرفته نماز بخواند ويا زنا کرده دزدی کند، او در آتش خواهد بود، او در آتش خواهد بود.
در عصر حاضر نيز، آن بابی که هيچ عبادتی جز از طريق ولايت او پذيرفته نيست، وجود مقدس امام زمانعليهالسلام
است.
در زيارت جامعه، خطاب به اين بزرگواران می گوييم: «و بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة
». با ولايت شما است که خداوند عبادات واجب را می پذيرد. پس کسی که خدا را از غير اين باب، بندگی کند، خدا از او نخواهد پذيرفت.
امام صادقعليهالسلام
در نامه ای به مفضل بن عمر مرقوم فرمودند: کسی که نماز خوانده، زکات بدهد، حج وعمره بجا آورد ولی معرفت آن کس که خدا اطاعت او را واجب ساخته است نداشته باشد، نه نماز خوانده، نه روزه گرفته، نه زکات داده، نه حج وعمره بجا آورده، نه از جنابت غسل کرده وتطهير نموده، ونه حرامی را رها کرده ونه حلالی را حلال داشته است.
برای او نماز نيست هر چند که رکوع وسجود کند، وبرای او زکات وحجی نخواهد بود. تمام اين اعمال با شناخت آن فردی انجام می شود که خداوند بزرگ با امر به اطاعت او بر مردم منت نهاده است.
مضمون روايات فوق در مجاميع حديثی شيعه آن قدر زياد است که فقهاء شيعه در آغاز کتب فقهی خويش، بابی تحت عنوان «إبطال العبادة بدون ولاية الأئمّة
عليهمالسلام
و اعتقاد إمامتهم
» گشوده اند.
يعنی هر عبادتی که بدون ولايت ائمه واعتقاد به امامت آنها انجام شده باشد باطل است. محدث بزرگ شيعه، مرحوم شيخ حر عاملی باب ۲۹ جلد اول از کتاب وسائل الشيعه خويش را به اين مطلب اختصاص داده ودر آن ۱۹ حديث نقل نموده ومحدث نوری در مستدرک الوسائل، ۶۶ حديث ديگر به اين مجموعه در اين موضوع افزوده است.
اين قبيل روايات، در کتب اهل سنت نيز نقل شده است. جابر بن عبدالله انصاری از رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
نقل نموده که فرمودند: «يا علی لو أنَّ أمّتی صاموا حتَّی يکونوا کالحنايا وصلّوا حتَّی يکونوا کالأوتار وبغضوک لأکبَّهم الله فی النار
». ای علی اگر امت من آن قدر روزه بگيرند که همچون کمان (گوژ پشت) شده وآن قدر نماز بخوانند که چون زه (لاغر) شوند ولی تو را دشمن بدارند، خداوند آنان را در آتش جهنم می افکند.