• شروع
  • قبلی
  • 28 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5001 / دانلود: 2566
اندازه اندازه اندازه
آثار اعتقادات به امام زمان (اروحناه فداه)

آثار اعتقادات به امام زمان (اروحناه فداه)

نویسنده:
فارسی

برترين راه تقرب به خداوند

مسلما راه تقرب به خداوند، انجام دستورات ودوری از منهيات او است. ولی در ميان فرائض دينی، هيچ فريضه ای (پس از توحيد ونبوت) به اهميت ولايت نمی باشد. لذا است که برترين راه تقرب به خدا، ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است. رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در همين زمينه فرمودند: «لکلّ أمر سيّد وحبّ ی وحبّ عل ی سيّد ما تقرَّب به المتقرّبون من طاعة ربّهم ».

در هر کاری رتبه برتری وجود دارد، ومحبت من ومحبت علی، برترين طاعتی است که افراد می توانند از طريق آن به خدا تقرب جويند.(۳۵) لذا در نظام آفرينش، مقام آن مخلوقی برتر است که در امر ولايت، اعتقاد واخلاص بيشتری نشان داده باشد. در همين راستا، انبيا در عالم قبل، با آزمون ولايت برگزيده شده، مقام رفيع نبوت، به اين دليل به آنان واگذار شد که در آن آزمايش، آنان ولايت را در درجه بالاتری پذيرفته، ونسبت به اهل بيتعليهم‌السلام خضوع بيشتری داشتند.

حضرت باقرعليه‌السلام فرمودند:... آن گاه خداوند از انبياء ميثاق گرفته، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟

سپس خداوند فرمود: آيا محمد پيامبر من وعلی رهبر مومنين نمی باشد؟ همه آنها پذيرفتند. لذا نبوت آنها تثبيت شد. گزينش انبيای اولو العزم، از ميان گروه کثير انبيا ورسل نيز به آزمون ولايت ومعرفت اهل بيت وپذيرش غيبت وظهور حضرت مهدیعليه‌السلام بود.

امام باقر در ادامه حديث فوق فرمودند: وخداوند از پيامبران اولو العزم عهد گرفت به اينکه: من پروردگار شما ومحمد پيامبر من وعلی امير مومنان بوده، جانشينان او صاحب ولايت وخزانه دار علم من خواهند بود ومهدی کسی است که توسط او دينم را ياری کرده، دولتم را ظاهر می سازم وبه واسطه او از دشمنانم انتقام می گيرم وبه واسطه او در زمين، با اشتياق يا کراهت بندگی خواهم شد.

همه آنها گفتند: پروردگارا به همه مطالب فوق اقرار کرده شهادت می دهيم. ولی آدم (توقف نموده) نه انکار کرد ونه اقرار نمود، لذا مقام اولو العزمی برای آن پنج پيامبر، به علت پذيرش ولايت مهدی تثبيت شده، برای آدم اين مقام قرار نگرفت.

زيرا او نسبت به مهدی (در ابتداء امر) اقرار ننمود. آن گاه امامعليه‌السلام به اين آيه شريفه استناد کردند:( وَلَقَدْ عَهِدْنا إِل ی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً ) (۳۶) ما از قبل بر آدم عهدی کرديم، ولی آدم عهد ما را فراموش کرد وما او را صاحب عزم نيافتيم.(۳۷) ملائکه آسمانها نيز با همين ملاک از ميان ديگر مخلوقات، گزيده شده، در اين مقام منصوب گرديده، ورمز درجات گوناگون آنان نيز به همين امر برگشت می کند.

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: ملائکه الهی با همه تقربی که به حق متعال دارند، به علت همين اعتقادی که شما بر آن هستيد (عقيده ولايت) به مجاورت خداوند راه يافته اند...(۳۸)

در روايت ديگری، آن حضرت، پس از بيان کثرت تعداد ملائکه می فرمايند: «ما منهم أحد إلاَّ ويتقرَّب کلّ يوم إل ی الله بولايتنا أهل البيت ويستغفر لمحبّينا ويلعن أعدائنا » همه ملائکه، هر روز با ولايت ما اهل بيت بسوی خدا تقرب جسته، برای محبين ما استغفار نموده دشمنان ما را نفرين می کنند.

آن گاه امامعليه‌السلام ، اين گونه به قرآن استناد فرمودند:( الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا ) .(۳۹) حاملان عرش واطرافيان آنها (ملائکه)، با حمد پروردگارشان خدا را تسبيح گفته، برای افراد مومن طلب آمرزش می کنند.(۴۰)

وقتی پدر ما حضرت آدمعليه‌السلام به علت عدم يقين به امام زمانعليه‌السلام ، از مقام والای اولو العزمی تنزل می کند وديگر انبيا با پذيرش آن به اين مقام ارتقاء يابند، آيا در عصر حاضر، برای ما، راهی جز اخلاص در قبول ولايت امام زمانعليه‌السلام وارتباط وتوسل به آن حضرت در تقرب به خداوند وجود خواهد داشت؟

آری، ولايت امام زمانعليه‌السلام بالاترين راه تقرب به حق متعال ومحکمترين ريسمان ايمان در عصر حاضر است. امام صادقعليه‌السلام از يکی از اصحابشان پرسيدند: کدام ريسمان ايمان محکمتر است؟

گفتند: نماز، فرمودند: نماز فضيلت دارد، ولی محکمترين ريسمان ايمان نيست. گفتند زکات. فرمودند: زکات فضيلت دارد، ولی محکمترين ريسمان ايمان نيست.

گفتند: روزه ماه رمضان... حج وعمره... جهاد در راه خدا وامام در هر يک، با تاييد فضيلت اين اعمال، آن را محکم ترين ريسمان ايمان ندانستند.

هنگامی که اصحاب از پاسخ ناتوان شدند. امام فرمودند: «إنَّ أوثق عر ی الإيمان الحبّ ف ی الله والبغض ف ی الله وتوال ی وليّ الله وتعاد ی عدوّ الله ». بدرستی که محکمترين و قابل اعتمادترين ريسمانهای ايمان، تولی وتبری وقبول ولايت اولياء خدا ودشمنی با دشمنان خدا است.(۴۱)

تنها راه نجات

همان طور که در فصل اول گفته شد، ايمان غير از اسلام است. مسلمان (گوينده شهادتين) از اسلام خويش در دنيا بهره مند می شود: ارث می برد، ازدواج می کند واز حقوق يک مسلمان در جامعه بهره مند است.

ولی مومن، يعنی آن کس که مطيع ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، علاوه بر اينکه در بهره وری از آثار دنيوی اسلام، با مسلمان برابر است، مزيتی که دارد اين است که از آثار معنوی واخروی ايمان نيز بهره مند است، در حالی که مسلمان غير مومن از آن بهره ای ندارد.

و آن عبارت است از: قبول اعمال ونجات اخروی و شفاعت اولياء خدا در عالم آخرت. در حديث شيعه واهل سنت آمده که عمر بن خطاب از رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره صحت اين روايت پرسيد که: (من قال: لا إله إلاَّ الله، محمّد رسول الله دخل الجنّة). کسی که به توحيد ونبوت معتقد باشد، اهل بهشت است.

رسول خدا حديث فوق را تاييد نموده، فرمودند: «نعم، إذا تمسَّک بمحبّة هذا و ولايته ». آری، بشرط اينکه به محبت علی بن ابی طالب وولايت او متمسک باشد.(۴۲)

يعنی ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در دنيا وآخرت به مانند دژ مستحکمی است که انسان را از عذاب الهی حفظ می کند(۴۳) ، زيرا امام رضاعليه‌السلام در روايتی از اجداد طاهرينشان از رسول خدا از جبرئيل، از ميکائيل، از اسرافيل، از لوح از قلم نقل نمودند، که خدای تبارک وتعالی فرمود: «ولاية عل ی بن أب ی طالب حصن ی فمن دخل حصن ی أمن من عذابي ». ولايت علی بن ابی طالب سنگر من است، هر کس که در اين سنگر وارد شود از عذاب الهی ايمن است.(۴۴)

رمز اين سخن اين است که در مراحل مختلف از عالم آخرت، قبل از هر گونه محاسبه وپرسشی، از امر ولايت واعتقاد به امامت ائمه هدی عليهما السلام می پرسند، وآن کس که پاسخگو نباشد نجات نخواهد يافت.

ابن حجر عسقلانی - دانشمند بزرگ اهل سنت - از يونس بن خباب نقل می کند که پس از توضيح درباره چگونگی عذاب قبر، گفت:

در اينجا مطلبی است که ناصبی ها (دشمنان اهل بيت) آن را پنهان داشته اند! گفتم: آن مطلب چيست؟ گفت: (إنَّه ليسئل فی قبره: من وليّک، فإن قال: علی نجي). در عالم قبر درباره امامت می پرسند، اگر فرد بگويد: امامم علی است نجات پيدا می کند.(۴۵)

در قيامت نيز آن گاه که نامه اعمال را منتشر کنند، عنوان نامه عمل هر کس، موضع او در قبال امر ولايت است.(۴۶) و عبور از پل صراط نيز نيازمند اعتقاد به ولايت بوده، منکر ولايت در جهنم سقوط نموده، پيرو اهل بيت امکان عبور دارد(۴۷) که امام صادق به نقل از رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در روايتی که سنی وشيعه نقل کرده اند فرمودند: «أثبتکم قدماً عل ی الصراط أشدّکم حبّاً لأهل بيتي ». کسی از شما بر پل صراط ثابت قدم تر است که محبت بيشتری به اهل بيت من دارد.(۴۸)

در زيارت جامعه نيز می خوانيم: «بکم يُسلک إل ی الرضوان وعل ی من جحد ولايتکم غضب الرحمن » با ولايت شما است که افراد به بهشت می روند وبر منکرين ولايت شما، خشم خدا خواهد بود. مفسر بزرگ اهل سنت، آلوسی در ذيل آيه:( وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ ) (۴۹) ، ايشان را از حرکت بازدار، آنها بايد مورد رسيدگی قرار گيرند، درباره موضوع پرسش، اقوالی نقل کرده، آن گاه گويد:

«وأول ی هذه الأقوال إنَّ السؤال عن العقائد والأعمال ورأس ذلک لا إله إلاَّ الله ومن أجلّه ولاية عل ی کرَّم الله وجهه ». بالاترين اقوال اينکه: سئوال از عقائد واعمال است ودر راس همه عقائد توحيد، وبرترين اين اعتقادات ولايت علیعليه‌السلام است.(۵۰)

به امام باقرعليه‌السلام خبر رسيد که عکرمه، غلام ابن عباس، که مردی خبيث ودشمن اهل بيت بود، در حال مردن است. فرمودند: اگر قبل از مرگ به او برسم به او مطلبی می آموزم که به آتش جهنم دچار نشود. اصحاب عرض کردند:

(او که مرد) پس آن مطلب را به ما بياموزيد! فرمودند: «والله ما هذا إلاَّ الأمر الذ ی أنتم عليه ». به خدا قسم اين مطلب جز همين اعتقاد به ولايت که شما بر آن هستيد نمی باشد.(۵۱) لذا است که بزرگترين محدث اهل سنت - بخاری - از قول رسول اکرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده است که درباره قيامت فرمودند:

«ليردنَّ عليَّ حوض ی أقوام فيختلجون فأقول: أصحاب ی ، فيقال: إنَّک لا تدر ی ما أحدثوا بعدک، فيختلجون ».(۵۲) گروه هایی از امت اسلام در قيامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شده، ملائکه مانع آمدن آنها می شوند، من می گويم:

خدايا اصحابم (از رسيدن به من مانع شده اند)، پاسخ گفته می شود: تو نمی دانی پس از مرگ تو آنها چه کرده اند، پس مانع آمدن آنها ونجات آنها می گردند. يعنی اگر فرد، از اصحاب پيامبر نيز باشد وبه راه پيامبر جان فشانی کرده باشد، اگر پيرو ولايت نباشد نجات نخواهد يافت.

پس رمز نجات اهل بهشت، ولايت اهل بيت وسر شقاوت اهل جهنم، انکار ولايت اهل بيت است، که امام صادقعليه‌السلام در ذيل آيه شريفه:( فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ ) (۵۳) در روز قيامت، از گناهان (برخي) انسانها وجن ها پرسش نخواهد شد (مورد شفاعت قرار می گيرند). فرمودند:

«والله لا يُر ی منکم ف ی النار اثنان، لا والله، ولا واحد ». به خدا قسم از شما شيعيان(۵۴) در جهنم دو نفر حتَّی يک نفر هم ديده نمی شود.(۵۵)

و نيز فرمودند: «أمَا والله ما هلک من کان قبلکم وما هلک من هلک حتَّ ی يقوم قائمنا إلاَّ ف ی ترک ولايتنا وجحود حقّنا ». به خدا قسم علت هلاکت اقوام قبل از شما واقوام بعد، تا زمان ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام ، چيزی جز ترک ولايت ما وانکار حق امامت وخلافت ما نيست.(۵۶)

بنابراين، راه نجات ما که در عصر غيبت حضرت مهدیعليه‌السلام قرار گرفته ايم، نيز چيزی جز پناه بردن به ولايت ومحبت وانتظار ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشريف نيست.

از اين روست که در زيارت آن حضرت، خطاب به آن بزرگوار عرض می کنيم: «أشهد أنَّ بولايتک تُقبل الأعمال وتزکّ ی الأفعال وتضاعف الحسنات وتمح ی السيّئات، فمن جاء بولايتک واعترف بإمامتک، قبلت أعماله وصدقت أقواله وتضاعفت حسناته ومحيت سيّئاته، ومن عدل عن ولايتک وجهل معرفتک واستبدل بک غيرک کبَّه الله عل ی منخره ف ی النار ولم يقبل له عملاً ولم يقم له يوم القيامه وزناً »

گواهی می دهم که به ولايت تو (ای امام زمان)، (خدا) اعمال را پذيرفته، افعال را پاکيزه کرده، حسنات را دو برابر نموده، گناهان را پاک می کند. پس کسی که معتقد به ولايت تو باشد وبه امامت تو اعتراف کند، اعمالش پذيرفته شده، گفتارهايش تصديق شده، حسناتش دو برابر و گناهانش محو خواهد شد و آن کس که از ولايت تو سر باز زند و معرفت تو را جاهل باشد وبه جای تو ديگری را به امامت بپذيرد، خداوند او را به صورت در آتش پرتاب می کند وعمل او را نمی پذيرد، برای سنجش اعمال او ميزانی اقامه نمی کند.

شرط لازم برای مغفرت حق

يکی از جلوه های رحمت بيکرانه خدای متعال، مغفرت او است. از اسماء او غفور، غفار، تواب، غافر الذنب وخير الغافرين است که خداوند صد وده بار در قرآن به اين اوصاف، توصيف گرديده است. ولی برخورداری از مغفرت خداوند متعال، شرائطی دارد که مهمترين آنها شرط ايمان است.( يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ ) . ای قوم ما، دعوت پيامبر را اجابت کرده، به او ايمان آوريد تا خداوند، گناهان شما را ببخشايد وشما را از عذاب دردناک پناه دهد.(۵۷)

بدين جهت کسانی که از ايمان بهره ندارند، از اين رحمت واسعه الهی بی بهره اند، حتَّی در صورت شفاعت اولياء خدا، آنان، مورد فضل ومغفرت حق قرار نمی گيرند. «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ».

ای پيامبر، اگر برای آنان طلب مغفرت نمايی يا اينکه اين کار را نکنی، حتَّی اگر هفتاد بار هم برای آنها استغفار کنی، خدا هرگز آنان را نمی آمرزد، زيرا آنان به خدا وپيامبرش کافرند.(۵۸) در فصل دوم نيز بيان کرديم که از شرائط لازم ايمان، اعتقاد به ولايت دوازده امام و محبت آنان وبيزاری از دشمنان آنان است.

لذا کسی که از نعمت ولايت اهل بيت ومعرفت امام زمانعليه‌السلام برخوردار نيست، از رحمت حق در عالم آخرت وشفاعت اولياء خدا بی بهره خواهد بود. امام صادقعليه‌السلام در ذيل آيه شريفه:( وَإِنِّ ی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَد ی ) .

بدرستی که من بسيار آمرزنده ام کسی را که توبه کند، ايمان داشته باشد وعمل نيکو انجام دهد آن گاه به هدايت رهنمود گردد.(۵۹) فرمودند: آيا نديدی که خداوند چگونه (مغفرت خويش را به ولايت ما) مشروط کرده است؟

زيرا توبه وايمان وعمل صالح سودی ندارند، مگر اينکه فرد هدايت شود. بخدا قسم اگر فرد، در راه بندگی تلاش فراوان نيز کند، اعمال او پذيرفته نمی شود مگر اينکه هدايت شده باشد. راوی گويد: عرض کردم: قربانت شوم، بسوی چه کسی هدايت شده باشد؟ فرمودند: بسوی ما.(۶۰)

بدين روی برای رحمت حق ومغفرت او وشفاعت اوليائش در مواقف سهمگين عالم آخرت، راهی جز ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ودر زمان ما، محبت ومعرفت امام زمانعليه‌السلام وانتظار ظهور آن حضرت وجود ندارد. رسول خدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «حبّ ی وحبّ أهل بيت ی نافع ف ی سبعة مواطن أهوالهنَّ عظيمة: عند الوفاة، وف ی القبر، وعند النشور، وعند الکتاب، وعند الحساب، وعند الميزان، وعند الصراط ». حب من واهل بيت من در هفت جايگاه که بشدت هراسناک می باشند، سودمند است:

در لحظه مرگ ودر داخل قبر ودر حشر ونشر وبهنگام (دادن) نامه اعمال ودر زمان محاسبه اعمال ودر موقف سنجش اعمال ودر (گذر) از پل صراط.(۶۱) اين مطلب، فقط در آثار ما شيعيان نيامده، کتب اهل سنت نيز بدان اقرار دارند. در روايتی که آنان از رسول اکرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرده اند، آمده است:

«معرفة آل محمّد براءة من النار، وحبّ آل محمّد جواز عل ی الصراط، والولاية لآل محمّد أمان من العذاب ». معرفت آل محمد شرط دوری از آتش جهنم است ودوستی آل محمد لازمه عبور از صراط است وولايت آل محمد باعث محفوظ بودن از عداب الهی است.(۶۲)

محبت اهل بيتعليهم‌السلام آن چنان رحمت الهی را بر انسان سرازير می کند که حتَّی اگر غير مسلمانی يافت شود که محب اهل بيت باشد، گر چه به علت عدم ايمان به ديگر مبانی دين، راهی به بهشت برين الهی ندارد، ولی با محبت اهل بيت، از عداب الهی در جهنم مصون خواهد ماند. ابن عباس گويد:

مردی يهودی بشدت به حضرت علیعليه‌السلام علاقه داشت، ولی قبل از اينکه مسلمان شود مرد. بعد از مرگ او، خدای بزرگ فرمود: اما او را از بهشت من بهره ای نيست، ولی ای آتش او را بی قرار مکن.(۶۳)

ولی دنيا، دار حجاب است وبسياری از اين حقائق بر حواس ما پوشيده است. حقيقت اينست که ما در لحظه چشم بستن از دنيا وچشم گشودن به حقائق عالم آخرت است که بزرگی نعمت ولايت واهميت آن را در می يابيم. امام صادقعليه‌السلام پس از آنکه لازمه ايمان را معرفت امام زمانعليه‌السلام معرفی کردند، به بيان آثار اخروی اين معرفت پرداخته، فرمودند:

«وأحوج ما يکون أحدکم إل ی معرفته إذا بلغت نفسه هيهنا -وأهو ی بيده إل ی صدره -». در لحظه مرگ آن هنگام که جان شما به سينه برسد، بيش از هر زمان ديگر به معرفت امام نيازمنديد.(۶۴) پس چه بهتر که تا نفس باقی است، در مسير ولايت اهل بيت بکوشيم و با امام زمانعليه‌السلام آشنا شويم. وشيرينی محبت آن بزرگوار وپدران گرامش را در قلب خويش احساس نماييم تا شايد مورد لطف ورحمت ومغفرت حق قرار گيريم.

هدايت الهی

در منطق قرآن، حيات وزندگی، در آثار ظاهری آن از قبيل تنفس وحرکت و... نيست، بلکه در نور ايمان وشناخت خدا وپيامبر واعتقاد به معاد ودين می باشد. به همين دليل قرآن کريم، منکرين حقائق دينی را مرده وناشنوا وساکنان ظلمت قلمداد می نمايد ومی فرمايد: (وَ ما يَسْتَوِ ی الأَْعْم ی وَالْبَصِيرُ * وَلاَ الظُّلُماتُ وَلاَ النُّورُ * وَلاَ الظِّلُّ وَلاَ الْحَرُورُ * وَما يَسْتَوِ ی الأَْحْياءُ وَلاَ الأَْمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِ ی الْقُبُورِ ) . نه کور وبينا مساوی اند ونه تاريکيها با نور، ونه سايه وگرما ونه زندگان با مردگان، بدرستی که خداوند هر که را بخواهد شنوا می کند ولی تو نمی توانی ساکنان قبرها را شنوا کني.(۶۵)

بدين جهت، فرزند مومنی که به تقدير خدا از خانواده ای کافر متولد شده است، مصداق:( يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ ) (۶۶) است. يعنی او زنده ای است که از مرده يعنی از کافر وبی دين بيرون آمده است.(۶۷)

لذا است که در روايات اهل بيتعليهم‌السلام ، حيات حقيقی زمين، در ظهور امام زمان حضرت مهدیعليه‌السلام وگسترش حکومت آن حضرت بر سر تا سر زمين قلمداد شده است. قرآن کريم می فرمايد:( اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الأَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها ) . بدانيد که خداوند زمين را بعد از مرگش زنده خواهد گردانيد.(۶۸)

امام باقرعليه‌السلام درباره آيه فوق فرموده اند: (يحييها الله عزَّ وجلَّ بالقائم عليه‌السلام بعد موتها، بموتها: کفر أهلها والکافر ميّت ). خدای بزرگ، زمين را بعد از مرگش به حضرت مهدیعليه‌السلام زنده می دارد. مرگ زمين، کفر ساکنان آن بوده وکافر مرده است.(۶۹)

با توجه به آنچه در فصول گذشته آمد، تنها کسانی که به هدايت الهی، خلفاء رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را شناخته، پيرو آن بزرگواران می باشند، از نظر قرآن حيات داشته، منحرفين از طريق ولايت به مردگان می مانند، زيرا قرآن کريم می فرمايد:( أَوَمَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَجَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِ ی بِهِ فِ ی النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِ ی الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ) . آيا کسی که مرده بود وما او را زنده گردانيديم وبرای او نوری قرار داديم که با آن نور در ميان مردم حرکت می کند، مانند کسی است که در تاريکی ها بوده از آن خارج نمی گردد؟(۷۰) وحضرت باقرعليه‌السلام در تفسير آيه فوق فرمودند: «الميّت الذی لا يعرف هذا الشأن ». مرده کسی است که به خلافت اهل بيت معتقد نيست.(۷۰)

بنابراين، نوری که خداوند به وسيله آن، مردگان را زنده می گرداند، امامت امير المومنين علی بن ابی طالبعليه‌السلام وديگر فرزندان مطهر آن حضرت می باشد.(۷۲) پس ولايت آل محمدصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زنده کننده انسان بوده، انسان را از مرگ حقيقی نجات می بخشد.

امام صادقعليه‌السلام منظور از حيات در آيه شريفه زير را ولايت معرفی نمودند:( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ ) .(۷۳) بنابراين، معنای آيه بنابر تفسير آن حضرت اينگونه خواهد بود: ای افراد مومن، سخن خدا ورسول را اجابت کنيد آن زمان که پيامبر شما را به سوی ولايت علی بن ابی طالب که با آن زنده خواهيد شد، می خواند.(۷۴)

بدين جهت آن کسانی که از اين دعوت پيامبر، يعنی امر او به تبعيت از ولايت وامامت حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام اطاعت ننموده، به ولايت اهل بيت پشت کردند، از نور هدايتی که با قبول توحيد ونبوت، تا قبل از اين بر حيات آنان سيطره داشت بيرون رفته، در ظلمات گمراهی غرق شده، همراه با رهبران طاغوتی خويش در عذاب الهی جايگير خواهند شد.

سند ما روايت ارجمندی است که در ذيل آيه زير نقل گرديده است. خدای متعال می فرمايد:( اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ) . خدا سرپرست افراد با ايمان بوده آنان را از تاريکيها به سوی نور هدايت می کند. وکسانی که کافرند، تحت سرپرستی طغيانگرها هستند که اين رهبران طاغوتی، آنان را از نور به سوی تاريکی بيرون می برند. اينان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(۷۵)

هنگامي که عبدالله بن ابی يعفور در محضر امام صادقعليه‌السلام از حسن اخلاقی برخی مخالفين ولايت، وکج رفتاری پيروان اهل بيت ابراز شگفتی نمود، امام صادقعليه‌السلام غضبناک شده، با سخنان زير، ديد ظاهر بين او را اصلاح نموده، معيار درست ارزيابی را ابراز فرمودند:

کسی که با پيروی از رهبری پيشوايی ظالم که خدا او را منصوب ننموده، خدا را بندگی کند، دين ندارد، وبر آن کس که به ولايت امام عادلی که از طرف خدا می باشد معتقداست، سرزنشی نخواهد بود.

يعنی قبل از اينکه به رفتار اين دو گروه بنگری، بايد عقيده آنها را بسنجی وملاک ومعيار اصلی، اعتقاد درست بوده، در مرحله بعد، عمل قرار دارد. آنگاه امامعليه‌السلام ، در توضيح مطلب فوق، به آيه شريفه استناد نموده، فرمودند: خدا سرپرست افراد با ايمان بوده، آنها را از تاريکيها به سوی نور هدايت می کند. يعنی آنان را از تاريکی گناهان به سوی نور توبه ومغفرت رهنمايی می کند زيرا آنان پيرو ولايت پيشوايان عادلی هستند که خدا آنان را منصوب فرموده است.

سپس سخن را به قسمت ديگر آيه معطوف داشته، اينگونه دنبال کردند: وکسانی که کافرند تحت سرپرستی طغيانگر هستند که اين رهبران طاغوتی انان را از نور به سوی تاريکی ها بيرون می برند. زيرا آنان، بر نور اسلام بودند، ولی هنگامی که از ولايت پيشوايان ظالمی که از جانب خدای بزرگ نبودند پيروی نمودند، با اين اعتقاد، از نور اسلام به سوی تاريکی کفر بيرون رفتند، پس خداوند، آتش جهنم را همراه با کفار بر آنان واجب ساخت، پس آنان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(۷۶)

پس اگر ما طالب حيات واقعی وهدايت الهی هستيم، در زمان حاضر، راهی جز توسل به ذيل ولايت امام زمانعليه‌السلام ومعرفت آن حضرت وپيوند قلبی با آن حضرت ندارد. زيرا قرآن دستور می دهد:

( فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ) . پس بخدا وپيامبرش وبه نوری که نازل کرديم ايمان آوريد که خدا به آنچه شما انجام می دهيد، آگاه است.(۷۷) امام باقرعليه‌السلام در ذيل آيه فوق، منظور از عبارت نوری که نازل کرديم، را نور ائمهعليهم‌السلام در همه اعصار دانسته اند.(۷۸) پس آن نور الهی که مردم اين زمان مامور به ايمان به او هستند ودر پی اعتقاد به او، هدايت يافته وزنده خواهند شد، امام زمان حضرت مهدیعليه‌السلام می باشد.