در معرفت امام زمان
همانطور که اعتقاد به توحيد ونبوت ومعاد، بدون ايمان به ولايت امير المومنينعليهالسلام
وبرائت از غاصبين حق خلافت ارزشی ندارد، وبه همانگونه که نماز وحج وديگر عبادات، بدون ولايت اهل بيتعليهمالسلام
پشيزی نمی ارزد، همه اين اعتقادات وعبادات اگر انجام شود وانسان به ولايت اهل بيت نيز ايمان داشته باشد ولی امام زمان خويش را نشناسد، از هيچ يک از معتقدات خود، حتَّی از ولايت ائمه قبل نيز بهره مند نخواهد گرديد.
بهترين سند بر ادعای فوق، روايت مشهوری است که اهل سنت وشيعه آن را نقل نموده وبر آن اعتماد کرده اند وآن اينکه پيامبر اکرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند: «من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية
».
کسی که بميرد وامام زمان خويش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است. منظور از جاهليت در اين روايت، ايام کفر وضلالت قبل از اسلام است.
بنابراين معنای حديث چنين خواهد شد: اگر مسلمانی - يعنی کسی که توحيد ونبوت و قرآن و قيامت و ديگر مبانی دين را پذيرفته و به واجبات دين اهتمام نموده است - بميرد و امام معصوم زمان خويش را نشناخته باشد، او نامسلمان مرده، دين او همان کفر وضلالت کفار ومشرکين قبل از اسلام تلقی خواهد شد واز اسلام، توحيد، نبوت، تقوی وعبادت خود نفعی نخواهد برد.
لفظ جاهليت، در اين نقل از حديث، توصيف روشن تری يافته است. راوی گويد: از امام صادقعليهالسلام
پرسيدم: آيا رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
فرموده اند: من مات ولا يعرف إمامه مات ميتة جاهلية؟ کسی که بميرد وامامش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است؟
فرمودند: آری، عرض کردم: اين جاهليت به معنی جاهليت ايام نادانی قبل اسلام است، يا منظور جاهليت عدم آشنايی با امام می باشد؟ يعنی آيا جاهليت چنين کسی در همه زمينه ها ومطلق بوده ويا در محدوده خاص امامت بوده، به ديگر محدوده های دين لطمه نمی زند؟
امام فرمودند: «جاهلية کفر ونفاق وضلال
»
جاهليت او از سنخ جاهليت کفار، منافقين وگمراهان است. يعنی جاهليت مطلق بوده، گمراهی از امامت مساوی با گمراهی در تمامی مبانی دين خواهد بود.
پس علاوه بر معرفت اصل ولايت وشناخت حق اهل بيتعليهمالسلام
، ما موظف به معرفت واطاعت وتسليم در برابر امام زمانمانعليهالسلام
نيز هستيم ومعرفت ولايت، ما را بی نياز از معرفت آن حضرت نخواهد کرد. محمد بن تمام گويد: به امام صادقعليهالسلام
عرض کردم: فلان کس از دوستان شما اهل بيت است... ولی او به ولايت امير المومنينعليهالسلام
ايمان داشته، اوصياء آن حضرت را نمی شناسد.
امام فرمودند: او گمراه است، او مانند کسی است که به نبوت عيسی اقرار کرده نبوت پيامبر اسلامصلیاللهعليهوآلهوسلم
را انکار کند يا نبوت پيامبر اکرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
را پذيرفته ونبوت عيسی را انکار نمايد. ما بخدا پناه می بريم از کسی که حجتی از حجج الهی را انکار نمايد.
فرد ديگری نيز از امام صادقعليهالسلام
می پرسد: کسی که به ائمه قبل معرفت داشته، فقط امام زمان خويش را نمی شناسد، آيا چنين کسی مومن است؟ فرمودند: خير.
راوی از امام صادقعليهالسلام
پرسيد:
فردی است که به ولايت شما قائل بوده از دشمن شما بيزار است، حلال وحرام شما را مراعات می کند ومعتقد است که امامت با شما خاندان است وبه خاندان ديگری تعلق ندارد، ولی می گويد:
در اينکه کداميک از افراد اين خاندان امام هستند، امری اختلافی است واگر انها بزودی اجتماع کرده او را امام بنامند، من نيز به امامت او معتقد خواهم بود! وضعيت او چگونه است؟ امام صادقعليهالسلام
فرمودند: اگر بميرد به مرگ جاهليت مرده است.
نکته اين بحث در اين است که بنابر روايات، انکار يکی از ائمه در حکم انکار جميع آنها ودر حکم انکار رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
بوده. چنين کسی قطعا گمراه ومنحرف خواهد بود.
شاعر بزرگ اهل بيت سيد حميری (م ۱۷۳) که شيعه بوده ولی از پيروان کيسانيه بود، يعنی بعد از حضرت امام حسينعليهالسلام
به امامت برادر آن حضرت محمد حنفيه معتقد بود، با وجود همه اشعاری که در حق اهل بيت داشت ومبارزه ادبی که با دشمنان آنان می نمود خبر دار شد که امام صادقعليهالسلام
او را کافر ناميده اند. نزد آن حضرت آمده عرض کرد:
آيا من، با همه محبتی که با شما داشته، با دشمنان شما مخالفت می نمايم. آيا منهم کافرم؟ امام فرمودند: «وما ينفعک ذاک وأنت کافر بحجّة الدهر و الزمان
». در حالی که تو به امام زمانت ايمان نداری، اعتقادات به ولايت ائمه قبل ومحبت تو به ما ودشمنی با دشمنان، برای تو سودی نخواهد داشت.
آنگاه حضرت او را به سر قبر ابن حنفيه بردند، ابن حنفيه زنده شد به امامت امام صادقعليهالسلام
اعتراف کرد وسيد حميری از اعتقاد سابق خود دست برداشته اثنا عشری گرديد. وقصيده رائيه خود را سرود.
امام صادقعليهالسلام
فرمودند: (من أقرَّ بالأئمّة من آبائی وولدی وجحد المهدی من ولدی کان کمن أقرَّ بجميع الأنبياء وجحد محمّداًصلیاللهعليهوآلهوسلم
).
کسی که به امامت پدران من اقرار نموده، امامت فرزندان (معصوم) مرا نيز بپذيرد، ولی مهدی را که از فرزندان من خواهد بود انکار کند، مانند کسی است که نبوت جميع انبياء را پذيرفته، نبوت پيامبر اکرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
را انکار نمايد.
رسول اکرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
نيز فرمودند: (من أنکر القائم من ولدی فی زمان غيبته، فمات. فقد مات ميتة جاهلية). کسی که در ايام غيبت مهدی از فرزندان من، او را انکار نمايد وبميرد، به مرگ جاهليت (يعنی غير مسلمان وکافر وگمراه) از دنيا رفته است.
پس در عصر ما شناخت امام زمان حضرت مهدیعليهالسلام
از لوازم ايمان وسعادت اخروی انسان وقبول اعمال او است. اين اعتقاد است که او را از معرف ديگر ائمه وديگر مبانی دينی، بهره مند می سازد.