سيرت و سنت مهدى
اين رسالت با دولت مهدىعليهالسلام
به کمال مى رسد وآن حضرت مردمان را به سيرت وسنت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
هدايت مى کند وآن چه را که خواست پيامبر خاتم بوده است، محقق مى سازد. در حديثى از پيامبر اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
چنين نقل شده است: «سنته سنتى، يقيم الناس على ملتى وشريعتى ويدعوهم الى کتاب ربى عز وجل
».
سيره وسنت او (مهدى)، سيره وسنت من است.
مردم را بر دين وآيين من راست خواهد کرد وآنان را به کتاب پروردگارم دعوت مى کند. سيرت آن حضرت چون سيرت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
است. جاهليت را ريشه کن مى کند واسلام را از نو آن سان که بنيانگذار اسلام آورده بود، بر پا مى سازد. عبدالله بن عطاء ملکى گويد از امام صادقعليهالسلام
درباره سيرت مهدىعليهالسلام
پرسيدم که چگونه است.
حضرت فرمود: « يصنع کما صنع رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
، يهدم ما کان قبله کما هدم رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
امر الجاهليه، ويستانف الاسلام جديدا »
همان گونه که رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
عمل کرد، عمل مى کند، آنچه را پيش از او بوده است نابود مى سازد، همان گونه که رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
جاهليت را نابود کرد، واسلام را از نو مى آورد.
همچنين ابوخديجه از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: «اذا قام القائم
عليهالسلام
جاء بامر جديد کما دعا رسول الله
صلىاللهعليهوآلهوسلم
فى بدو الاسلام الى امر جديد
».
چون قائمعليهالسلام
قيام کند، امرى جديد مى آورد چنانکه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در آغاز اسلام به امرى جديد دعوت کرد. اينکه مهدىعليهالسلام
به سيرت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
عمل مى کند، بدين معناست که جاهليتى را که مجددا بر پا شده است از بين مى برد وچون پيامبر عدالتى راستين را بر پا مى دارد.
محمد بن مسلم گويد از امام باقرعليهالسلام
درباره قائمعليهالسلام
پرسيدم که چون قيام کند، به کدام سيرت در ميان مردم عمل مى کند؟ حضرت فرمود: «بسيره ما سار به رسول الله
صلىاللهعليهوآلهوسلم
حتى يظهر الاسلام
». قلت: وما کانت سيره رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
؟ قال: «ابطل ما کان فى الجاهليه واستقبل الناس بالعدل، وکذلک القائم عليهالسلام اذا قام يبطل ما کان فى الهدنه مما کان فى ايدى الناس ويستقبل بهم العد
».
به سيرتى عمل مى کند که رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
عمل کرد تا اسلام را آشکار (وحاکم) ساخت.
گفتم: سيرت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
چه بود؟ فرمود: آنچه را که در جاهليت بود، از بين برد وبا مردم به عدالت رفتار کرد، وهمين گونه است قائمعليهالسلام
که چون قيام کند آنچه را که از روابط ناعادلانه در ميان مردم است از بين ببرد وبا ايشان به عدالت رفتار کند.
البته سيرت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
براى رسيدن به اهداف اصلاح طلبانه بر رحمت وگذشت استوار بود تا مردمان آرام آرام به حق گرايش يابند و اصلاحات اجتماعى تحقق يابد، اما تا زمان ظهور مهدىعليهالسلام
همه حجت ها تمام مى شود وآن حضرت براى تحقق اهداف اصلاح طلبانه خود ديگر بر اساس رحمت وگذشت عمل نمى کند، زيرا ديگر جايى براى رحمت وگذشت نيست واز هيچ کس عذر وبهانه اى پذيرفته نمى شود.
زراره گويد به امام باقرعليهالسلام
گفتم: نام صالحى از صالحان را برايم بيان کن، ومنظورم قائمعليهالسلام
بود. فرمود: نام او نام من است. گفتم: آيا به سيرت محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
رفتار مى کند؟
فرمود: «هيهات، هيهات يا زراره، ما يسير بسيرته
» قلت: جعلت فداک لم؟ قال: «ان رسول الله
صلىاللهعليهوآلهوسلم
سار فى امته باللين کان يتالف الناس والقائم
عليهالسلام
يسير بالقتل، بذلک امر، فى الکتاب الذى معه ان يسير بالقتل ولا يستتيب احدا، ويل لمن ناواه
».
هيهات، هيهات، اى زراره - به سيرت پيامبر رفتار نمى کند. گفتم: فدايت شوم براى چه؟
فرمود: همانا پيامبر در ميان امت خود به ملايمت رفتار مى کرد ومى کوشيد محبت مردم را در راه دين جلب کند وتاليف قلوب نمايد، امام قائم با شمشير وقتل با مردم رو به رو مى شود. در کتابى که با اوست بدو چنين فرمان داده شده است (خدا به او اين گونه فرمان داده است) که بکشد و توبه اى از کسى نپذيرد.
واى به حال کسى که با مهدى بستيزد. بنابر اين سيرت انقلابى واصلاحى مهدىعليهالسلام
بر کشتن تباهگران وستمگران استوار است وديگر از کسى توبه اى پذيرفته نمى شود که پيش از آن همه حجتها تمام شده است.
استاد محمدرضا حکيمى در اين باره مى نويسد: آرى، اين چنين است: شمشير. ديگر، روزگار موعظه وخواهش تمام مى شود. از قديمترين روزگاران که پيامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه کردند، وراه نمودند، وراه نمودند، ودرخواست کردند که: مومن باش، وعمل صالح به جاى آر. و ديديم که بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبيا واوليا را از دم تيغ گذرانيد.
اما روزگار مهدى، روزگار خوار ساختن زورداران است. بشر قدرتمند فاسد و جانى و درنده، چقدر نواميس خدا را هتک کرد، و چقدر محرومان و ناتوانان و مستضعفان را پايمال ساخت، و چقدر زمين را از ستم و فساد آکنده نمود؟ - مهدىعليهالسلام
که بيايد ديگر اين چنين نخواهد بود... ديگر، آن روزگار نخواهد بود که پيامبران وامامان و مصلحان، مردمان را موعظه کنند وارشاد نمايند، و از آنان بخواهند که مومن وصالح باشند، وستم وگناه مرتکب نشوند.
و بسيار کسان گوش ندهند، و سرگرم جنايت و فساد باشند... پيامبران را بکشند، سنت هاى آنان را محو کنند، مصلحان را زهر خورانند، نيکان و پاکان را نابود سازند، و صحنه هايى چون صحنه عاشورا پديد آورند. «هيهات، هيهات، يسير بالقتل وا لا يستتيب احدا
». شمشير در ميان نابکاران نهد، واز احدى توبه نپذيرد.
و بدين گونه ماهيت زمان را تطهير کند، وانسانيت خرد شده را زنده سازد، و والايي ها را حاکم نمايد، و پستي ها را از ميان بردارد. بشر، در گذشته خويش، امتحان خوبى نداده است. همنوع خود را، براى اميال وهوسهاى سبعانه خود، پايمال کرده است. بايد انتقام پس دهد. و مهدى، دست انتقام خدايى است. مهدى، دشمن خونريز مستکبران وفاسدان است، و يار دلسوز فروتنان و مستضعفان و پاکان.
مهدى، آن قدر بکشد که مردم بگويند: اين مرد، از آل محمد نيست. اگر از آل محمد بود، اين اندازه خون نمى ريخت. اما او از آل محمد است، يعنى: آل حق، آل عدالت، آل عصمت وآل انسانيت. وهمين ا ست که براى فرا آوردن انسانيت هضم شده، و عدالت به خون خفته، وحق خاک شده، وعصمت هتک گشته مى کشد. او مى کشد اما درندگان را، او مى کشد خونخواران را، که تا پيش از ظهور او خود مشغول آدمکشى و خونخواهى بودند، و سرسوزنى به کشته شدگان خود نمى انديشيدند، ولحظه اى به آن همه خون ناحق که ريخته بودند فکر نمى کردند.
او اين جانيان را مى کشد. از شمشير مهدى، براى خون آشامان پست، ودرندگان متمدن، وابر قدرتان نا انسان، خون ومرگ مى بارد، وبراى انسانيت درد کشيده خرد شده، رحمت وحيات. شمشير مهدى، سيف الله است، سيف الله المنتقم. شمشير مهدى، شمشير انتقام از همه جانيان است، در طول تاريخ.