چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس جلد ۲

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس 0%

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس نویسنده:
گروه: شخصیت های اسلامی

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: علی ربانی خلخالی
گروه: مشاهدات: 76145
دانلود: 4975


توضیحات:

چهره درخشان قمر بنى هاشم (جلد اول) جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 275 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 76145 / دانلود: 4975
اندازه اندازه اندازه
چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس

چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس جلد 2

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

كوفه

كوفه از شهرهاى مشهور اسلامى در بخش بالاى ضلع غربى فرات است سعد بن ابى وقاص پس از جنگ قادسيه آن را بنا كرد و امام اميرالمومنين على بن ابى طالبعليه‌السلام در سال ٣٦ ه‍ ق پس از جنگ جمل وارد آنجا شد و در تمام مدت كوفه را مركز خلافت خود قرار داد. همان طور كه بنى عباس نيز مدتى آنجا را پايتخت خود قرار دادند. كوفه سالها مركز تمدن اسلامى بوده است ، چنانكه در ادامه تاريخ علمى آن شهر، امروز شهر مقدس نجف اشرف مركز نشر انوار دينى و فكرى جهان اسلام گرديده(٢٠١) است

واردين به كوفه از اولاد عباس بن علىعليهم‌السلام ، برخى از فرزندان حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه مشخصات كاملتر آنان چنين است :

فرزندان محمد اكبر پسر اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(٢٠٢)

كينوس

واردين به كينوس از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام برخى از اولاد عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند، با مشخصات ذيل : حسن بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله امير فرزند حسن امير پسر عبيدالله

بازماندگان وى عبارتند از: ابو عبدالله محمد كه خود فرزندانى داشته است ، خديجه و مريم كه اين دو بدون فرزند بوده اند و مادر همه اينها عرب بوده است(٢٠٣) گرگان

اسامى واردين به گرگان از اولاد حضرت عباسعليه‌السلام چنين است :

١ - برخى از فرزندان عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٢ - بعضى از اولاد حسن بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام .(٢٠٤)

مرو

نام شهر مرو، شاهجان است ، كه براى آنكه با مرو رود - كه ذكر آن بعدا خواهد آمد - اشتباه نشود، به مرو بزرگ مشهور است مرو از مشهورترين شهرهاى خراسان قديم بوده است و جغرافي دانان سخنان زيادى در تعريف و توصيف آن گفته اند، بخصوص ياقوت حموى كه در آنجا سه سال اقامت داشته و مطالب كتاب خود معجم البلدان را جمع آورى مى كرده است زيرا مرو در آن زمان به علت گنجينه هاى كتابش مشهور بوده است ، همچون كتابخانه عزيزيه كه حدود دوازده هزار كتاب داشته ، كتابخانه كماليه (دو كتابخانه ياد شده در مسجد جامع شهر بوده است )، كتابخانه نظام الملك كه در مدرسه نظام الملك قرار داشت ، كتابخانه شرف الملك كه آن نيز در مدرسه وى بود، دو كتابخانه از سمعانيها، كتابخانه اى در مدرسه عهديه ، كتابخانه مدرسه خاتوينه ، كتابخانه مجدالملك ، و بالاخره كتابخانه ضميريه

آرامگاه سلطان سنجر، آخرين پادشاه قدرتمند سلاجقه متوفى ٥٥٢ در مرو قرار دارد. مرو در جنگ تاتار ويران شد و هرچه داشت به غارت رفت و بعدها مثل همه شهرهايى كه مغولان مى گشودند، از رونق افتاد.(٢٠٥)

مرو رود

مرو رود، از شهرهاى خراسان است ، كه با فاصله پنج روز راه بالاتر از مرو شاهجان قرار داشته و حدود١٦٠ ميل تا رود مرغاب فاصله دارد و به آن مرو بالا يا مرو كوچك نيز مى گويند.(٢٠٦)

واردين به مرو از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از فرزندان حمزه بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى آنان بدين صورت است :

١. - عبدالله بن عباس بن قاسم بن حمزه بن حسن بن عبيدالله

٢. - جعفر بن قاسم بن بن حمزه بن حسن بن عبيدالله(٢٠٧)

اسامى واردين به مرو از اولاد بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام نيز چنين است :

شيخ ابو طيب احمد بن على بن ابراهيم بن حسن بن عبيدالله بازماندگانش ‍ عبارتند از: محمد، على و حسين كه تعداد اعقاب آنها اندك است(٢٠٨)

مسيب

مسيب شهرى است واقع در كنار فرات و حدود چهار فرسنگ از كربلا فاصله دارد، در نزديك آن آرامگاه آبادى است كه قبر محمد و ابراهيم پسران مسلم بن عقيل بن ابى طالبعليهم‌السلام داخل آن است اين مطلب را حاج شيخ عباس قمى در منتهى الامال ج ١ از بحار مجلسى نقل كرده است كه آن دو در كنار فرات نزديك مسيب به شهادت رسيدند.(٢٠٩)

آستانه طفلان مسلمعليها‌السلام

خوانندگان محترم توجه شما را به يكى ديگر از جنايات بنى اميه لعنه الله عليهم اجمعين جلب مى كنيم ، اين دو طفل معصوم خواهر زادگان حضرت ابوالفضل العباس قمر بنى هاشمعليه‌السلام بودند، لذا خواستيم از اين عزيزان ستم كشيده و زجر ديده يادى شده باشد. ابراهيم و محمد، فرزندان مسلم بن عقيل بن ابى طالبعليهم‌السلام هستند كه به دست يكى از عمال سنگدل ابن زياد موسوم به حارث در سنه ٦١ ق به شهادت رسيدند مدفن و آستانه مباركه اين دو كودك نازنين ، در غرب شهر مسيب در كنار شط فرات ، در چهار فرسخى كربلا واقع شده است و توسط يك راه فرعى به جاده اصلى كربلا - بغداد مى پيوندد.

عمارت اول : تاريخ عمارت اول اين آستانه مباركه به قرن چهارم هجرى باز مى گردد كه توسط عضدالدوله ديلمى بنا گشت و زائر دينى كه قصد تشرف به آستانه حضرت سيدالشهداعليه‌السلام در كربلا را داشته در سر راه خود به زيارت اين آستانه مشرف مى گشتند.

عمارت دوم : پس از فتح بغداد توسط شاه اسماعيل صفوى ، تجديد بنا گشت

عمارت سوم : توسط حاج ملا محمد صالح بزغانى قزوينى حائرى و به دست سردار حسن خان و حسين خان قزوينى بين سالهاى ١٢٤٣ و ١٢٤٦ ق انجام گرفت و صحن بزرگ و در اطراف آن حجره هايى جهت سكونت زائرين احداث شد. در وسط صحن شريف ، حمام آستانه واقع شده است كه داراى دو گنبد كاشيكارى مى باشد. درب اصلى آستانه به صحن بزرگ باز مى شود و در مقابل درب ورودى صحن ، ايوان مستطيل شكل سرپوشيده اى است و در طرفين ايوان مذكور كفش كن قرار دارد. از ايوان دو درب ورودى به داخل حرم مطهر كه به شكل مستطيل است باز مى شود و در وسط حرم ضريح مقدس و صندوق بر روى قبر شريف نصب شده و بر روى هر قبر، يك گنبد كاشيكارى باشكوه برپا شده است

بين اهل علم و محققين و مورخين گاه اين بحث وجود داشته كه : آيا اين محل ، پيكر مطهر دو طفلان حضرت مسلمعليهم‌السلام را در بر دارد؟ و يا اينكه محلى است كه خون پاك آنان بر زمين ريخته است ؟

شواهد و مدارك موجود دلالت بر اين دارند كه اين آستانه مباركه محل دفن دو طفل مسلم بن عقيلعليه‌السلام مى باشد.(٢١٠)

ابراهيم بن مسلمعليه‌السلام ، فرزند مسلم بن عقيل بن ابى طالبعليه‌السلام از شهداى بعد از واقعه كربلا مى باشد. بين مورخين در نحوه آمدن ابراهيم و برادر وى محمد به كوفه و كيفيت افتادن آنها به زندان عبيدالله بن زياد اختلاف وجود دارد. معدودى از مورخين بر آنند كه حضرت مسلم بن عقيلعليه‌السلام اولادى به نام محمد و ابراهيم نداشته است اما علماى بزرگ شيعه در وجود آنان اتفاق نظر داشته و به زيارت آستانه مطهر اولاد مسلمعليهم‌السلام مى شتابند. از قديم الايام از ايران و ساير ممالك اسلامى ، شيعيان جهان به زيارت آن آستانه رفته ، نذورات خود را تقديم مى دارند.

طبرى اشاره نموده كه پس از واقعه كربلا و زمانى كه اسراى خاندان نبوت را به كوفه آوردند، ابراهيم و محمد، فرزندان مسلم بن عقيلعليهم‌السلام ، از ترس فرار كردند و به خانه مردى پناه بردند. او جوياى احوال آنان شد و چون هويت آنان براى او محرز گشت آنان را كشت و سرشان را به خيال دريافت جايزه ، نزد عبيدالله بن زياد ملعون برد، ولى ابن زياد در پاسخ او گفت :

بسيار عمل زشتى به جاى آوردى ! و دستور داد كه سر مرد مذكور را بريدند و خانه وى را خراب كردند. شيخ صدوق در كتاب امالى مى گويد: پس از شهادت ابى عبدالله الحسينعليه‌السلام طفلان مسلمعليها‌السلام اسير شده و تحويل عبيدالله بن زياد گشتند و او آنان را زندانى كرد. جمعى از مورخين و ارباب مقاتل برآنند كه طفلان حضرت مسلم ، ابراهيم و محمد، با حضرت مسلمعليه‌السلام از مدينه به كوفه آمده اند و پس از آنكه حضرت مسلمعليه‌السلام از خانه هانى ابن عروه خارج شد و آن اتفاقات شوم و ناگوار واقع گشت ، حضرت مسلم فرزندان خويش را به شريح قاضى سپرد و بعد از شهادت آن حضرت شريح قاضى تصميم گرفت آنها را توسط شخصى امين به مدينه گسيل دارد اما چون قافله حركت نموده بود آنان از قافله بازماندند و عمال ابن زياد آنها را شناسايى كرده و به زندان افكندند مع الوصف چون زندانبان خود از شيعيان اهل بيتعليهم‌السلام بود، پس از شناخت هويت ابراهيم و محمد، طفلان حضرت مسلمعليه‌السلام را فرارى داد، و آنان در سنه ٦١ ق به دست حارث به شهادت رسيدند. قبر شريف آن دو در نواحى غرب شهر مسيب در نزديكى شط فرات واقع(٢١١) است

مصر

مصر، نام شهرى مشهور است كه عرضا بين دو كوه بى آب و علف نه چندان بلند و از هر جهت شبيه به هم قرار گرفته است كه يكى از آنها در ساحل شرقى نيل به نام مقطم و ديگرى در ساحل غربى نيل واقع شده است رود نيل بين دو كوه مزبور از شهر اسوان تا آخر و تا فسطاط جريان دارد و گاهى تمام آن نواحى را مصر مى گفتند و امروزه نام آن جمهورى متحده عربى مصر مى باشد.(٢١٢)

واردين به مصر از فرزندان حضرت ابوالفضل العباسعليه‌السلام ، برخى از اولاد عبيدالله بن عباسعليه‌السلام هستند كه مشخصات آنان از قرار زير است :

١. - اولاد محسن ، حسين بن على بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس ‍عليه‌السلام (٢١٣)

واردين به مصر از اولاد عباس بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام نيز، آن گونه كه ابو عبدالله بن طباطبا نوشته ، از قرار زير است : برخى از فرزندان حمزه بن حسين بن حمزه فرزند عبدالله بن عباس بن حسن بن عبيدالله بن عباس(٢١٤)

امامزاده عبيداللهعليه‌السلام جناب عبيدالله بن على بن ابراهيم بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنينعليه‌السلام . وى از علما و دانشمندان عصر خود بود و تمام شهرها و بلاد را به گام سياست پيمود. كتابى در فقه اهل بيتعليهم‌السلام تاليف كرد كه به جعفريه موسوم است در سنه ٣١٢ هجرى در مصر وفات نمود.(٢١٥)

مغرب

مغرب نامى است كه جغرافي دانان قديم بر بلاد بربر يا آفريقاى صغير (مشتمل بر بلاد غرب طرابلس ، تونس ، الجزاير و مراكش ) اطلاق مى كردند.

و آن را منقسم به نقاط زير مى نمودند: از طرف غرب به مغرب دور (كه از شرق به تلمسان ، از غرب به ساحل اقيانوس اطلس ، از شمال به سبه ، و از جنوب به مراكش محدود است ) و مغرب اوسط (كه از غرب به وهران ، از شرق به حدود سرزمينهاى بجايه ، معروف به قطر و جزاير نو، محدود است ) و مغرب نزديك ، كه به آفريقا مشهور است و در منطقه وسيعى قرار دارد كه اندكى از شهرهاى تونس را نيز در بر مى گيرد.

اما مغرب امروز، نام دولت مهمى است كه پايتخت آن رباط است و از شهرهاى بزرگ آن ، مراكش ، فاس ، مكناس ، داربيضاء و غيره مى باشد.(٢١٦)

.واردين به مغرب از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس مى باشند كه مشخصات آنان بدين شرح است :

١. - فرزندان يحيى بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس ‍عليه‌السلام

٢. - بعضى از فرزندان احمد بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام ، كه در مغرب و مدينه به بنى العشارى معروفند. بازماندگانش به نامهاى : حسن ، على ، حسين و محمد بوده اند، و دانشمند نسب شناس مرشد بالله مى گويد: بازماندگان احمد بن محمد لحيانى در يمن موجودند.(٢١٧)

مكه معظمه

خداى متعال ، مكه معظمه را به وسيله بيت الله الحرام بزرگ و گرامى داشته و قبله نمازگزاران مسلمان (كعبه ) را در آنجا قرار داده است

مسلمانان از همه جاى دنيا هر ساله براى انجام فريضه حج به مكه مى روند و اين شهر از ويژگيهاى مخصوصى برخوردار است كه كتب حديث و فقه عهده دار ذكر آن ويژگيهاست مورخان و جغرافيدانان درباره تاريخ اين شهر حكايات بسيارى نقل كرده اند كه در اين مختصر گنجايش ذكر آنها نيست(٢١٨)

واردين به مكه از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام برخى از فرزندان عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى آنان به شرح زير است :

١. - عبدالله بن حسين بن على بن عبيدالله ثانى ، فرزند حسن بن عبيدالله

٢. - برخى از فرزندان محسن بن حسين بن على بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام

٣. - محمد اكبر بن حسن ثانى فرزند عبيدالله ثانى پسر حسن بن عبيدالله

بازماندگانش عبارتند از: حسن كه بازمانده اى نداشته و مادرش خديجه دختر عبدالعزيز بن طلحه بن عمر بوده است ، ابوالعباس احمد كه بازماندگانى داشته است ، و نفيسه كه مادر اين دو تن ام ولد بوده است ، و على ، و عباس كه فرزندانى داشته اند و جز اينها(٢١٩)

افعال حج

حج واجب ما ايرانيان و بسيارى از بلاد مسلمين حج تمتع است و (حج تمتع ) مركب از دو عمل است عمل اول را كه پنج جزء است عمره تمتع و عمل دوم را كه سيزده جزء است حج تمتع گويند و به مجموع اين دو عمل هم حج تمتع گفته مى شود.

عمره كه قسمت اول حج است مركب است از

١ - احرام

٢ - طواف خانه خدا

٣ - طواف

٤ - سعى بين صفا و مروه

٥ - تقصير (كمى از ناخن يا موى لحيه و شارب كوتاه كردن )

اين پنج جزء به ترتيبى كه ذكر شد افعال عمره را تشكيل مى دهند و مجموع آنها را عمره گويند و چون جزء آخر آن كه تقصير است به جاى آورده شود از احرام خارج مى شود و چيزهايى كه براى محرم تا به حرام بود حلال مى شود مگر تراشيدن سر، كه حلال نمى شود تا روز عيد بعد از قربانى

و معناى تقصير در اين جا اين است كه كمى از موى لحيه و شارب يا ناخن خود را كوتاه كند چنان كه اشاره شد.

قسمت دوم

قسمت دوم حج تمتع است كه از سيزده جزء تشكيل مى شود:

١ - احرام حج

٢ - وقوف در عرفات

٣ - وقوف در مشعر الحرام

٤ - رمى جمره عقبه

٥ - قربانى نمودن

٦ - سر تراشيدن

٧ - طواف خانه خدا

٨ - دو ركعت نماز طواف

٩ - سعى بين صفا و مروه

١٠ - طواف ديگرى به نام طواف نساء

١١ - دو ركعت نماز طواف نساء

١٢ - رمى جمرات روز يازدهم و دوازدهم

١٣ - بيتوته در منى (يعنى دو شب در منى ماندن )

اين سيزده جزء كارها و افعال حج است و مجموع آنها يك عمل است كه آن را حج تمتع مى نامند.

پس كسى كه بخواهد حج تمتع بجا آورد بايد آن پنج جزء را كه عمره ناميده اند با اين سيزده جزء كه حج مى گويند به جاى آورد

كارهايى كه در حال احرام حرام است

١ - شكار حيوان صحرايى كه وحشى باشد مانند آهو و خوردن گوشت آن و ارتكاب آن موجب كفاره است

٢ - نزديكى با زن و هر گونه لذت ديگر گرفتن ، هر چند با عيال خود باشد

٣ - عقد بستن براى خود يا ديگرى

٤ - شاهد شدن براى عقد ازدواج

٥ - استمناء كارى كند كه منى از او خارج شود.

٦ - بوييدن بوى خوش مانند مشك و زعفران ولى رسيدن بوى خوش به دماغ در مواردى كه اختيارى نباشد مانعى ندارد

٧ - پوشيدن چيز دوخته هر چند كوچك باشد ولى بستن هميان به كمر ممنوع نيست و كسى كه ناچار باشد بر بستن فتق بند منعى براى او نيست هر چند احتياط آن است كه براى خاطر بستن فتق بند يك گوسفند كفاره بدهد و معلوم باشد كه دوخته براى زن اشكال ندارد

٨ - سورمه كشيدن بطورى كه موجب زينت باشد

٩ - نگاه كردن در آئينه

١٠ - پوشيدن چيزى كه تمام روى پا را بگيرد براى مرد مثل جوراب و فرموده اند از چيزى كه قسمتى از روى پا را بپوشاند از آن هم بنابر احتياط خوددارى نمايند ولى بند نعلين كه مقدار كمى از روى پا را مى پوشاند اشكال ندارد

١١ - فسوق است - فسوق دروغ گفتن و فحش دادن است و هم حرام است كه شخص محرم عيبى را از خود دور نمايد و به ديگرى نسبت دهد يا صفت خوبى را براى خود اثبات كند و از ديگرى سلب نمايد و احتياط اين است كه از هر سخن زشت و عمل ناروا خوددارى بنمايد.

١٢ - جدال و آن قسم خوردن است

١٣ - كشتن شپش و كك و كنه و مانند اينها بلكه احتياط آن است كه هيچگونه آسيبى به آنها وارد نياورد.

١٤ - انگشتر در دست كردن براى زينت ولى به قصد استحباب مانع ندارد

١٥ - پوشيدن زيور براى زدن در صورتى كه به قصد زينت باشد

١٦ - ماليدن روغن به بدن هر چند در آن بوى خوش نباشد

١٧ - دور كردن مو از بدن چه از بدن خود باشد و چه از بدن ديگر ولى كنده شدن مو در حال وضو و غسل چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد

١٨ - پوشانيدن مرد سر و گوش خود را در حال احرام هر چند به وسيله دستهاى خود باشد ولى پوشانيدن صورت براى مرد اشكال ندارد

١٩ - پوشاندن زن صورت خود را هر چند قسمتى از آن باشد بلى براى حفظ از نامحرم مى تواند مقدارى از چادر يا چيز ديگرى را حمل قرار دهند ولى بايد طورى باشد كه مثل نقاب نشود

٢٠ - سايه قرار دادن بالاى سر براى مرد كه بايد در حال راه پيمودن از اين كار خوددارى نمايد چه سواره باشد و چه پياده و احتياط آن است كه در شب هم در حال راه پيمودن سايه بر سر خود قرار ندهد ولى سايه قرار دادن براى زنها و اطفال اشكال ندارد

و براى مردها هم در وقتى كه منزل مى كنند جايز است و توقفى كه در بين راه در قهوه خانه ها اتفاق مى افتد منزل حساب مى شود بنابراين در محل هايى كه منزل مى نمايند مى توانند در چادر و در زير سقف بروند.

٢١ - بيرون آوردن خون از بدن خود هر چند به خاراندان بدن يا مسواك كردن باشد.

٢٢ - ناخن گرفتن هر چند مقدار كمى از يك ناخن باشد

٢٣ - كندن دندان هر چند خون ريزى نداشته باشد

٢٤ - كندن درخت يا گياهى كه در حرم روئيده باشد

٢٥ - اسلحه و آلات جنگ بر خود بستن

سوال : آيا اينها همه كفاره دارد؟

ج : در صورتى كه حكم آنها را بداند و از روى عمد بجا آورد بسيارى از آنها كفاره دارد كه از باب نمونه به قسمتى از آنها اشاره مى كنيم :

١ - شكار پرندگان و از براى آن اقسامى است

٢ - كشتن حيوانات وحشى

٣ - خوردن گوشت صيد

٤ - نزديكى با زن و هر گونه لذت ديگر گرفتن از او

٥ - استمناء (بيرون آوردن منى از خود)

٦ - استشمام بوى خوش

٧ - چيدن ناخن

٨ - سايه بر سر قرار دادن در حال سير براى مرد

٩ - جدال نمودن

١٠ - قطع نمودن درخت حرم

١١ - كندن موهاى زير بغل

١٢ - سوال : چنانچه جاهل به حكم باشد يا فراموش كرده باشد چه صورت دارد؟

ج : در صورت جهل و فراموشى كفاره ندارد مگر صيد

واجبات عمره مفرده

١ - احرام از ميقات

٢ - طواف كعبه هفت دور

٣ - دو ركعت نماز طواف پشت مقام ابراهيمعليه‌السلام

٤ - سعى بين صفا و مروه هفت بار

٥ - تقصير (كوتاه كردن ناخن يا موى لحيه و شارب )

٦ - طواف نساء

٧ - دو ركعت نماز طواف نساء

واجبات احرام

١ - پوشيدن دو جامه ندوخته (با شرايط) بعد از بيرون آوردن لباسهاى دوخته

٢ - نيت عمره يا حج وقت پوشيدن دو جامه

٣ - تلبيه (ذكر لبيك ) به اين صورت : لبيك اللهم لبيك لبيك لا شريك لك لبيك ان الحمد و النعمه لك و الملك لاشريك لك لبيك(٢٢٠)

جنايات آل سعود در مكه مكرمه

نخست در طائف گنبد عبدالله بن عباس را خراب كردند، پس از آن در مكه قبرهاى عبدالمطلب جد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ابوطالب عموى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و خديجه ام المومنينعليها‌السلام (زوجه اول رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) و هم چنين بناى محل تولد رسول گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و محل تولد حضرت فاطمهعليه‌السلام را ويران نمودند. در جده قبر حضرت حواء (يا منسوب به حضرت حواء) و به طور كلى تمام مزارات اطراف مكه و جده را از ميان بردند. در مدينه ، هنگامى كه شهر را در محاصره داشتند مسجد و مزار حمزه سيدالشهداعليه‌السلام و مقبره شهداى احد را كه بيرون شهر بود، خراب كردند. چون انعكاس خبر ويرانى مقابر بخصوص قبور ائمه بقيععليهم‌السلام ، در ايران و ديگر كشورهاى اسلامى انتشار يافت ، مسلمانان آن را واقعه اى عظيم و كارى بزرگ شمردند، تلگرافهاى اعتراض از عراق و ايران و نقاط ديگر مخابره شد مجالس درس و نمازهاى جماعت تعطيل گرديد و مراسم عزادارى به عنوان اعتراض به اين امر تشكيل يافت مطالبى كه بيشتر مورد نگرانى شد، انتشار اين موضوع بود كه گنبد روى قبر مطهر رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را نيز گلوله بسته اند (و حتى قبر مقدس را خراب كرده اند) اما بعدا معلوم شد كه موضوع اخير صحت نداشته(٢٢١)

مزار شريفه در مكه مكرمه

١ - قبر حضرت ابوطالبعليه‌السلام ، ٢ - قبر حضرت خديجهعليها‌السلام ، ٣ - قبر حضرت عبدالمطلب و عبد منافعليهم‌السلام و قبور جمعى از علما در قبرستان حجون سزوار است زيارت نمودن غار حرا محل بعثت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و غار نور محل اختفاى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از شر مشركين و زيارت محل شق القمر در كوه ابوقبيس و زيارت شهدا فخ در يك فرسخى مكه و محل ولادت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در محل سوق الليل

مهجم

مهجم (به فتح اول و سوم و سكون دوم ) نام شهر و ولايتى از نواحى زبيد يمن است ، كه فاصله آن تا زبيد سه روزه راه مى باشد و بيشتر مردم آن از قبيله خولان مى باشند.(٢٢٢)

واردين به مهجم از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از اولاد عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند، با مشخصات زير:

اسماعيل بن محسن بن حسين بن على بن عبدالله بن حسن بن عبيدالله بازماندگانش عبارتند از: ابوتراب ، محسن و ابوالفضل يحيى(٢٢٣)

نصيبين

واردين به نصيبين از فرزندان عباس بن علىعليه‌السلام برخى از فرزندان عبدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن علىعليه‌السلام بوده و مشخصات آنها از قرار زير است :

١ - ابو على عبيدالله بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسين بن عبيدالله بازماندگانش عبارتند از: محمد ملقب به مهدى و ابو يعلى حمزه ٢ - حمزه بن محمد بن لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بازماندگانش عبارتند از: عباس ، ابوالفضل ملقب به غضبان كه اولادش معروف به بنى غضبانند، ابو عبدالله محمد، اسامه و ام قاسم همچنين اسامى واردين به نصيبين از اولاد حمزه بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام از اين قرار است : فرزندان احمد بن قاسم بن حمزه بن حسن بن عبيدالله(٢٢٤)

نيشابور

نيشابور: به فتح اول ، مردم عرب ، نيسابور مى گويند، شهر بزرگى در قلمرو خراسان است جغرافي دانان عرب ناحيه خراسان را به چهار بخش تقسيم مى كردندو هر بخشى را به نام يك شهر از چهار شهر بزرگ مى خواندند كه در دوره هاى مختلف هر كدام از آن ها به تنهايى و يا به صورت جمعى مركز يك اقليم بودند. و آن چهار شهر عبارتند از: نيشابور مرو، هرات و بلخ و در روزگار طاهريان ، آنان پايتخت را به نيشابور منتقل كردند و آنجا را مركز همه آن اقليم قرار دادند و آن در تمام چهار ناحيه بزرگترين شهر در منتهااليه غربى آنجا بود. نيشابور تاريخ(٢٢٥) گسترده اى دارد، مراجعه شود به كتب مربوطه آن

السيد الحسن ابو محمد العلوى الفارسى كان علويا محدثا وقد راى المتنبى و قرا عليه بعض ديوانه قتل بنيسابور فى ذى الحجت سنه اربع و ثمانين و ثلاثمائه و اخرج من السجن فى مسكه الباغ و لم يتغير منه شى ء.

ابن على بن محمد بن حسن بن محمد بن حسين بن على بن عبيدالله القاضى بن الحسن بن عبيدالله بن العباس قتل بنيسابور.(٢٢٦)

ورامين

از نواحى رى ، به فتح واو و ميم مكسور و يا و نون ، شهركى از نواحى رى بين راه(٢٢٧) اصفهان است ، امامزاده موسى بن عبدالله بن عبيدالله قاضى حرمين و امير مكه و مدينه ابن ابو محمد حسن الاصغر بن ابو محمد عبيدالله امير مدينه ايام بنى عباس بن عباسعليه‌السلام در رى(٢٢٨) بوده و ظاهرا در دو كيلومترى پيشواى ورامين روستاى كهنك دفن شده است

امامزاده موسى در ورامين

امامزاده موسى بن عبدالله بن عبيدالله(٢٢٩) بن ابو محمد حسن الاصغر بن ابو محمد عبيدالله بن عباسعليه‌السلام در رى بوده(٢٣٠)، او در قريه اى تقريبا دو كيلومترى پيشواى ورامين روستاى كهنك دفن شده است

چند كرامت از امامزاده اسحاق و موسى

١. - مقدارى از خاك ضريح آنجا را بر روى زخمها ماليدم

آقاى ابوالقاسم طرقى داشته است :

اينجانب ابوالقاسم طرقى كه مدتى قبل دچار بيمارى پوستى (از نوع آبله ) شده بودم ، بنا به پيشنهاد يكى از دوستان به امامزاده اسحاق و موسىعليهما‌السلام واقع در روستاى كهنك مراجعه كردم و مقدارى از خاك ضريح آنجا را بر روى زخمها ماليدم و در مدت نصف روز بعد از آن ، شفاى كامل گرفتم

٢. - علاج مرض تنگى نفس

دار الشفاء شاهزاده اسحاق و موسىعليهما‌السلام

آقاى حسين جمالى سه كرامت زير را كه يكى از آنها را خود شخصا ديده است ، براى ما ارسال داشته اند كه ذيلا مى خوانيد:

اينجانب حسين جمالى ، كه مدت زيادى داراى مرض تنگى نقس بودم هر چه دكتر رفتم اثرى نبخشيد به دلم برات شد كه بروم و دست به دامان شاهزاده اسحاق و موسىعليهما‌السلام بشوم به آنجا رفتم ، گريه زيادى كردم و از اين دو بزرگوار شفاى درد خود را خواستار شدم

خدا شاهد است كه حال من خيلى خوب شد، به حدى كه من كه راه زياد نمى توانستم بروم ، همان روز از كهنك تا پيشوا را كه يك كيلومتر فاصله است پياده رفتم و هيچ احساس ناراحتى نكردم

٣. - شما دو شب بيا به كهنك

آقاى سنگ سفيدى كه ساكن حبيب آباد مى باشد در يكى از بيمارستانهاى تهران بسترى بود وى گرفتار مرض مننژيت شده بود و اين مرض آزارش ‍ مى داد ايشان در بيمارستان شاه زاده اسحاق و شاه زاده موسىعليهما‌السلام را خواب مى بيند كه به وى مى گويند: شما بيا به كهنك و دو شب پيش ما باش ايشان كه مشرف به مرگ بود در تاريخ ١٠/٨/٧٧ و ١١/٨/٧٧ شفا گرفت به امامزاده رفته دو شب آنجا خوابيد، بحمداللّه

٤. - يك سال داخل حرم را جارو كند

خانم آقاى محمد على آرامى سال ٧٦ به بيمارى سختى دچار شد كه دكتر وى را جواب كرد در اين ماجرا نيز مريض را به حرم شاهزاده اسحاق و موسىعليهما‌السلام آوردند مدت يك هفته در آنجا بسترى كردند ايشان هم شفا گرفت و خوب شد. وى نذر كرده بود كه مدت يك سال داخل حرم دو بزرگوار جارو كند و فرشهايشان را بشويد.(٢٣١)

والى زادگان

شجره نامه خاندان واليان پشتكوه از نسل حضرت ابوالفضل العباسعليه‌السلام

شجره نسب خاندان واليان پشتكوه و شجره نسب خاندان والى زادگان خوزستان كه به حضرت ابوالفضل العباسعليه‌السلام منتهى مى شوند از كتاب (ايلام و تمدن ديرينه آن )، تاليف ايرج افشار سيستانى ص ١٧٣ - ١٧٤ چاپ ١٣٧٢ شمسى ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى برگرفته شده است

يكى از خاندانهاى مهم و ديرينه غرب ايران ، كه ساليان دراز حكومت پشتكوه را بر عهده داشته اند و بنيانگذار رژيم منحوس پهلوى ، همچون ديگر عشاير، طومار حاكميت آنها را در هم ريخت ، خاندان واليان پشتكوه مى باشند كه از نسل علمدار كربلا حضرت ابوالفضل العباسعليه‌السلام هستند. شجره نسب خاندان واليان پشتكوه را در صفحه بعد ملاحظه بفرمائيد

يمن

يمن ، از حكومت نشينهاى قديمى عرب مى باشد كه داراى شوكت و عظمتى بوده است دور تا دور آن را از مشرق تا جنوب ، دريا فرا گرفته و از دو طرف به سمت مغرب دور مى زند. ما بين و بقيه جزيره ، خطى از درياى هند تا درياى يمن كشيده شده و پهنايش در خشكى از سمت شرق گسترده است(٢٣٢)

واردين به يمن از اولاد عباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله ابن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام هستند كه مشخصات آنان از اين قرار است :

١ - اولاد محسن بن حسن بن عبيدالله

٢ - احمد بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن ، كه مادرش ‍ زنى به نام عبيده دختر حسن بن حسن افطس بوده و تنها بازمانده اش پسرى به نام ابو محمد حسن(٢٣٣) مى باشد.(٢٣٤)

ينبع

ينبع (به فتح ياء سكون نون و ضم باء) نام دژ و روستايى است كه سمت راست كوه رضوى قرار دارد، براى كسى كه از مدينه بيرون شود و به سمت دريا برود.

فاصله آن تا رضوى يك شب راه مى باشد. ينبع امروزه بندر كوچك و شهرى در كناره غربى جزيره بوده و وسيله ارتباط تجارى بين مدينه ، سويس ، قيصر و قنه است(٢٣٥)

واردين بن ينبع از اولاد ابوالفضل العباس بن علىعليه‌السلام ، برخى از فرزندان فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه‌السلام مى باشند كه اسامى آنان ذيلا ذكر مى شود:

١ - فرزندان عباس اكبر پسر فضل بن حسن بن عبيدالله

٢ - عبدالله بن عباس اصغر پسر فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباس(٢٣٦) عليه‌السلام

زيارتنامه امامزادگان

سيد اجل على بن طاوس رضى الله عنه در مصباح الزائر دو زيارت از براى امامزادگان نقل نموده كه به آن زيارت كرده مى شوند و نقلش در اينجا مناسب است فرموده كه چون قصد كردى زيارت كنى يكى از ايشان را مثل قاسم فرزند حضرت كاظمعليه‌السلام يا عباس فرزند اميرالمومنينعليه‌السلام يا على بن الحسينعليه‌السلام را كه مقتول به طف است و هر كه جارى مجراى ايشان باشد در حكم ، پس بايست بر سر قبرشان و بگو:

السلام عليك ايها السيد الزكى الطاهر الولى و الداعى الحفى اشهد انك قلت حقا و نطقت حقا و صدقا و دعوت الى مولاى و مولاك علانيه و سرا فاز متبعك و نجى مصدقك و خاب و خسر مكذبك و المتخلف عنك اشهد لى بهذه الشهاده لاكون من الفائزين بمعرفتك و طاعتك و تصديقك و اتباعك و السلام عليك يا سيدى و ابن سيدى انت باب الله الموتى و الماخوذ عنه اتيتك زائرا و حاجاتى لك مستودعا وها اناذا استودعك دينى و امانتى و خواتيم عملى و جوامع املى الى منتهى اجلى و السلام عليك و رحمة الله و بركاته