اصالت مهدويت از جهت ابتناء آن بر آيات قرآن کريم
در قرآن مجيد آيات متعددى است که دلالت دارند بر پيروزى وفلاح حزب الله وغلبه سپاه خدا.
مانند اين آيات
(
فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
)
.
(
أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
)
.
(
وَإِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ
)
.
چنانکه آياتى نيز دلالت دارند بر اينکه خدا پيامبران ومومنان را يارى مى نمايد مثل اين آيات
(
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ
*إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ
)
.
(
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِى الْحَياةِ الدُّنْيا وَيَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ
)
.
بديهى است اين يارى وپيروزى شامل موارد جزئى هم مى شود مثل مواقف ومشاهد بسيارى که خدا پيغمبر اعظم اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
را نصرت عطا فرمود چنانکه شامل پيروزى به حجت وبرهان ودليل وبيان نيز مى گردد.
اما معلوم است که مناسب کمال امتنان، ولطف خدا پيروزى ونصرت مطلق است که در زمينه وجود شرايطش انجام خواهد شد پيروزيهاى جزئى ومحدود نيز در زمينه وجود شرايط حاصل مى شود و بالاخره فرد اکمل و مصداق اتم پيروزى و نصرت پيروزى و نصرت مطلق بر همه کفار وجنود ابليسى است که نه حد زمانى آن را به پايانى محدود سازد، ونه حد زمينى وجغرافيائى آن را مختص به يک منطقه نمايد.
بايد بر طبق اين آيات در رو در روئى ومقابله اهل حق با اهل باطل غلبه نهائى با اهل حق باشد، وبه طور کامل مشمول نصرت الهى شوند.
آياتى نيز دلالت دارند بر اينکه حق پايدار وباقى است وباطل از ميان رفتنى است مانند آيه ۱۷ سوره رعد که در آن باطل را به کفى که روى آب وچيزهاى ديگر ظاهر مى شود و حق را به آب وبارانهاى سودمند تشبيه کرده است ودر سوره ى انفال مى فرمايد(
وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَيَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ
)
خدا اراده کرده است که حق را با کلمات خود حق نمايد (آن را اظهار واعلام واثبات نمايد) و دنباله ى کافران را قطع فرمايد.
آياتى نيز دلالت دارند بر اينکه اراده الهى به اين تعلق گرفته وسنتش بر اين قرار يافته است که مستضعفان پيشوايان ووارثان زمين شوند، ومستکبران وطاغوتيان نابود گردند.
مثل اين دو آيه
(
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الأَْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِى الأَْرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ
)
.
که بديهى است اين اراده خدا عام است واختصاص به قوم بنى اسرائيل که مستضعف شدند وفرعون وهامان که آنان را استضعاف کرده بودند ندارد.
مستضعاف مشمول اين عنايت الهى هستند، واين سنت خدا است لذا از حضرت امير المومنينعليهالسلام
در نهج البلاغه روايت شده است که فرمود: لتعطفنَّ الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس على ولدها، وتلا عقيب ذلک:(
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى
...)
يعنى دنيا بعد از خوددارى وتمکين نداشتنش از ما منقاد ومطيع ورام ما خواهد شد مانند ناقه سرکش که نسبت به بچه خود پذيرائى وعطوفت دارد سپس اين آيه را تلاوت فرمود (وَنُرِيدُ...) که بديهى است اين فرمايش اشاره به ظهور حضرت مهدىعليهالسلام
است.
بعضى آيات نيز دلالت دارند بر اينکه خلافت ارض به مومنين وکسانى که اعمال صالح دارند خواهد رسيد ودينشان که خدا براى آنها پسنديده است در زمين استقرار خواهد يافت وبيم وترسشان به امن واستراحت خاطر تبديل خواهد شد.
مثل اين آيه
(
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً
)
.
وآياتى متضمن اين بشارت هستند که اسلام بر سائر اديان غالب مى شود ونور خدا که همان دعوت اسلام ونظام اسلام است چنانکه از جهت مايه ودستور واصول وفروع واحکام ونظامات به حکم(
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ
)
کامل است از جهت اجراء وعمل، وگسترش يافتن در تمام جهان نيز کامل خواهد گشت وخدا آن را اتمام خواهد فرمود.
مانند اين آيات
در سوره توبه:(
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ * هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
)
.
ودر سوره فتح:(
هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفى بِاللَّهِ شَهِيداً
)
.
ودر سوره صف:(
يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ * هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ
...)
.
اين آيات وآيات متعدد ديگر علاوه برآنکه بر استقرار دين خدا در سراسر زمين وآينده درخشان عالم دلالت دارند بر حسب معتبرترين مدارک وتفاسير واحاديث به تحول بى سابقه وبى نظير وانقلابى که به رهبرى وقيام حضرت مهدى اهل بيت وامام منتظر وموعود انجام خواهد گرفت تفسير شده است که تعداد زيادى از اين احاديث در کتابهاى اهل سنت روايت شده مثل کتاب (شواهد التنزيل) حاکم حسکانى که در آن دويست و ده آيه از آياتى را که در شان اهل بيت نازل شده جمع آورى شده ومتجاوز از هزار وصد وشصت روايت در رابطه با اين موضوع روايت نموده است. (۸)
واز جمله محدثين نامدار وعلماء بزرگ سيدهاشم بحرانى در جمع آورى آياتى که مربوط به حضرت مهدى سلام الله عليه است کتابى تاليف کرده است به نام (المحجة فيما نزل فى القائم الحجة) وى در اين کتاب متجاوز از يکصد آيه را با احاديثى که در تفسير هر يک وارد شده است ذکر فرموده است.
عليهذا اصالت قرآنى عقيده به مهدويت نيز با توجه به اين آيات ودقت در مضامين آنها وکتابهاى تفسير واحاديثى که در تفسير اين آيات وارد شده است ثابت وغير قابل انکار است.