قاطعيت امام در برخورد با اشخاص وگروه هاى مختلف
ائمه ى طاهر،عليهمالسلام
مهربان بودند و همه، منشأ رحمت و برکات اند. امام رضا،عليهالسلام
مى فرمايد: «الإمام، الأنيسُ الرَّفيقُ، والِدُ الشّفيقُ، وَالأَخُ الشَّقيقُ والأمُّ البَرَّةُ بالوَلدِ الصَّغيرِ ومَفزَعُ العِبادِ فى الدّاهِيَةِ النّادِ
...؛
امام، همدمى رفيق، پدرى دل سوز، برادرى برابر، مانند دو نيمه ى خرما که به هم متصل باشند، مادر مهربانى نسبت به فرزند خردسال اش، پناه امّت در گرفتارى هاى هول ناک است...»
نيز ابوربيع شامى گويد: به امام صادقعليهالسلام
عرض کردم: (حديثى از عمر بن اسحاق به من رسيده است). فرمود: (عرضه بدار). گفتم: (عمرو، پيش اميرالمؤمنينعليهالسلام
رفت وآن حضرت در چهره ى او زردى مشاهده کرد. حضرت فرمود: اين زردى چيست؟ گفت: به مرضى مبتلا بودم. پس حضرت علىعليهالسلام
به ايشان فرمود: «إنّا لَنَفرح لِفَرحِکُم وَنحزُنُ لِحُزنِکُم ونَمرُضُ لِمَرَضِکُم وَنَدعُوا لَکُم فتَدعُونَ فَنُؤمِّن... فقال أبوعبدالله
،عليهالسلام
:صَدَقَ عَمْروٌ
. »
همانا، ما در شادى شما شاديم ودر غم و اندوه شما، اندوه ناک و در مريضى شما، مريض مى شويم و براى شما دعا مى کنيم. پس شما دعا کنيد و ما آمين مى گوييم.... پس امام صادق،عليهالسلام
، فرمود: (عمرو، راست گفت).
نظير اين جريان را رميله از امير المؤمنينعليهالسلام
نقل مى کند.
نيز امام عصر (عجل الله فرجه) در توقيعى به شيخ مفيدرحمهالله
مى فرمايد: «...إنّا غَيرُ مُهملينَ لِمُرعاتِکُم، وَلا ناسينَ لِذِکرِکُم وَلَولا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُم اللَّأْواءُ وَاصْطلَمَکُمُ الأَعداءُ
؛
همانا، ما، سرپرستى شما را وا نگذاشته ايم (شما را مراعات ومواظبت مى کنيم) و فراموش تان نمى کنيم، اگر جز اين بود، گرفتارى ها، شما را از پى مى انداخت و دشمنان، شما را از بين مى بردند...»
امثال اين احاديث بسيار است:
ائمه ى طاهرعليهمالسلام
مايه ى رحمت اند و مقتضى رحمت آنان برداشتن موانع از سر راه است. مقابله ى قاطع با ظالمان و مخالفان حاکميت اسلام، يکى از مصاديق رأفت و رحمت امام به مؤمنان است.
با توجه به اين که شرايط ويژه ى هنگام ظهور طورى است که جايى را برى کوچک ترين اغماض و مدارات با معاندان نمى گذارد، قاطعيّت امام و ياران مقتدر و شهادت طلب آن حضرت در رويارويى با دشمنان و ايجاد رعب و وحشت در ميان آنان، هر مخالف ستم پيشه ى را به تسليم وا مى دارد و آنان، چنان مرعوب مى شوند که بعضاً، خلع سلاح شده.
و قدرت رويائى را ندارند. و بدين ترتيب دامنه برخورد نظامى و خون ريزى، تقليل مى يابد و به حدّاقل مى رسد. از طرفى، زمينه ى گناه نيز از ميان مى رود؛ چون، امنيّتى برى طاغيان و عاصيان نخواهد بود.
بنابراين، اکثريّت مردم، مظلوم و ستمديده و طالب خير و صلاح و از کسانى خواهند بود که امام عصر (عجل الله فرجه) آنان را مورد لطف قرار مى دهد و تنها گروه اى اندک مقاومت نشان مى دهند. و اين جا است که در چنين شرايطى، صلح و تقيه و رحمت و رأفت با اين گونه افراد و گروه ها و خطوط، معنا ندارد و چاره ى جز شمشير و اِعمال قوّه ى قهريّه و قضاوت هاى داودى و سليمانى که در آن نيازى به شهادت شاهدى ندارد،
نيست.
پس اشخاص و گروه هايى مورد نقمت واقع مى شوند که مى خواهند مانع پيشرفت، و به اصطلاح سد راه وصد (عن السبيل) هستند. اين جا است که طبق روايت، (وى به حال کسى که مانع حرکت حضرت بشود.)
بعضى از آنان، قوم و نژاد خاصى اند و برخى پيرو اديان ديگرند و گروه ها و فرقه هايى به ظاهر مسلمان ولى منافق صفت و يا مقدّسان کج انديش خواهند بود. امام زمان (عجل الله فرجه) با هر يک، به شيوه ى خاصى برخورد خواهند داشت. با نقل رواياتى، اين موارد را بازگو مى کنيم.