ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق

ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق0%

ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق

نویسنده: آيت الله العظمى صافى گلپايگانى
گروه:

مشاهدات: 12722
دانلود: 2229

ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 58 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12722 / دانلود: 2229
اندازه اندازه اندازه
ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق

ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق

نویسنده:
فارسی

ویژگی های كتاب:
1. ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه توبه و خیر و بركت و رحمت الهی است كه در آن بندگان مشتاق حضرتش، دعوت معبود خویش را لبیك گفته و به ضیافت او می شتابند.
مكتب «صوم» عهده دار تربیت كسانی می گردد كه در شوق قرب و وصال به حضرت باریتعالی، خاضعانه در آن مكتب زانوی تلمّذ زده و با استغفار از درگاه احدیت، دل در گرو كسب معارف الهی و فضایل انسانی نهاده اند. كتاب حاضر كه به قلم فقیه وارسته، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به رشته ی تحریر درآمده پیرامون آثار این ماه عظیم سخن می گوید.
2. كتاب آكنده از نكات جالب و جذاب تفسیری، حدیثی، تربیتی و اخلاقی است و خواننده مطالب نافع و سودمندی را درباره ماه مبارك رمضان و آثار این ماه به دست می آورد.
3. این كتاب، راهنمای خوبی برای همه ی خوانندگان و افرادی كه خواهان منبعی مفید درباره اخلاق اسلامی و ارتقای سطح معرفت و آگاهی خود در این زمینه هستند بخصوص جوانان عزیز كه نهایت استفاده را می توانند از این اثر برده و راه كمال را با بصیرتی بیشتر طی نمایند.
4. قلم كتاب، روان و مطالب آن دارای چینش منطقی و دقت علمی خوبی بوده و مستندات بخوبی با ذكر آدرس ذكر شده و كثرت استفاده از آیات و روایات و حكایات اسلامی از ویژگی های برجستة این اثر است.

امّا برنامه ماه رمضان

ماه رمضان ما: پرخوری در افطار و سحر، تندخویی و بدزبانی با نزدیک و بیگانه، شب نشینی های زیان بخش، معاشرت ها و جلسات بیهوده است.

ماه رمضان اسلام: موسم وزش نفحات رحمت، تجلّی حقیقت و زمان نزول برکات است که جویندگان این معانی بدون هیچ گونه ملال و خستگی خود را در معرض این نسیم ها قرار داده و هشیارانه از آن استفاده می کنند، و دل های خود را مهبط این فیوض رحمانی قرار می دهند.

بیشتر افراد در غفلت از این معانی به سر برده و از روحانیت و نورانیت این ماه استفاده نمی کنند.

در ماه رمضان اسلام: شیاطین مغلول اند و اسباب گناه در این ماه فراهم نبوده و محیط، برای فعّالیت شیاطین و رشد قوای اهریمنی و افکار زشت ابلیسی مساعد نمی باشد.

همه جا به نور این ماه منوّر است و صدای دل نواز و روح بخش تلاوت قرآن مجید و صوت مناجات و دعا و استغفار، دل ها را به سوی خدا متوجّه می سازد و خفتگان بستر غفلت را بیدار می نماید.

ماه رمضان ما: شیاطین در آن مشغول کار و اغوا و اضلال بوده و جز چند شب، بقیه اوقات سینماها، میکده ها، کاباره ها، مراکز فساد و انحراف باز است و زنان برهنه و نیم برهنه در ملأ عام در خیابان ها آمد و شد می کنند و صدای موسیقی از هر سو بلند است و از مصونیت هایی که باید در این ماه از معاصی وجود داشته باشد، خبری نیست و چشم و گوش، همیشه در معرض گناه و معصیت است.

ماه رمضان اسلام: بهترین فرصت و گرانبهاترین وقتی است که حتّی یک دقیقه و ثانیه اش نباید هدر برود و بیهوده مصرف شود؛ بلکه باید تمام دقایق و ساعات آن در انجام کارهای نیک و اعمال حسنه، تفکّر و تأمّل، توبه و اصلاح حال سپری شود.

ماه رمضان ما: بیشتر اوقاتش تلف می شود و اوقاتی به این عزیزی، آسان از دست می رود.

ماه رمضان اسلام: مسلمانان باید در آن به مناسبت نزول قرآن در سیره رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلّم شخصیتی که قرآن به او نازل شد به طور عمیق مطالعه نمایند و ارشادات و راهنمایی های آن رهبر عالی قدر آسمانی را- که دافع هر ضرر و خسارت، و علاج کننده تمام مشکلات اجتماعی و حیاتی است- سرمشق خود قرار دهند و به حکم:

( لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ اسوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کانَ یرجُوا اللهَ وَالْیوْمَ الأَخِرَ ) (۱۶۲)

به روش و سلوک آن رسول اعظم خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تأسّی نمایند. ماه رمضان ما: اکثریت مسلمانان از سیره رهبر عظیم خود بی اطّلاع بوده و در این موضوع که درس و بحث، تفکّر و مطالعه در آن بر هر مسلمانی لازم است، نه در ماه رمضان و نه در ماه های دیگر اهتمام شایان ندارند و به دانستن تاریخ حیات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که آموزنده ترین صفحات تاریخ است- اعتنایی لازم و کافی نمی کنند. تاریخ کدام شخصیت ها، و رجال تاریخ، زعما و رهبران اصلاحات و انقلاب ها و پیامبران بزرگ، مانند تاریخ پیامبر بزرگ اسلام، آموزنده و سودمند است.

ماه رمضان اسلام: ماه درس علوم دین از قبیل: فقه، احکام و معارف حقیقی است تا خدا را از روی معرفت و بصیرت بپرستیم و طعم ایمان را بچشیم و در جمال ربوبیت، واله و حیران گشته و روح ما به عوالم عالی تر طیران نماید:

طیران مرغ دیدی تو زپای بند غفلت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت(۱۶۳)

و این حدیث که از پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت شده است، بر ما منطبق شود:

«اذا اراد الله بعبدٍ خیراً فقهه فی الدین، ویلهمه رشده »(۱۶۴) ماه رمضان ما: در جهالت و نادانی می گذرد و این مدرسه عالی و همگانی اسلامی به صورت تعطیل جلوه کرده و معلّم و مدرّس، شاگرد و دانشجو در آن کم است و ادعیه آن کمتر مورد استفاده و تأمّل قرار می گیرد.

ماه رمضان اسلام: ماه نشاط، و اقبال و شتاب به سوی عبادت و تقرّب به خدا است.

ماه رمضان ما: بعضی آن را در کسالت و سستی و تن پروری و خواب و بی خبری به پایان می رسانند.

ماه رمضان اسلام: آغاز فصل جدید و مرحله نوین عمر و زندگی است که در آن باید قوای فکری و اخلاقی خود را از نو به رشد و نمو وا داریم و با گذشته خود وداع کرده، و دل خود را جلا دهیم و زنگار معصیت و گناه را از آن بزداییم.

ماه رمضان ما: تغییر مختصر در وقت خوردن غذا و امساک از مفطرات است که هر چند امتثال و اطاعت فرمان خدا و دلیل بیدار بودن وجدان دینی و شعور مذهبی است و نسبت به آن بدبخت ها و گمراهانی که روزه را افطار می کنند شرافت و فضیلت آن بسیار است؛ امّا با این وجود، روزه دار نباید فقط به امساک از مفطرات قناعت کند؛ بلکه باید سایر برنامه هایی را که برای روزه داران معین شده نیز انجام دهد تا از فواید بسیار و رَحَمات واسعه الهی در این ماه حدّاکثر استفاده را بنماید.

ماه رمضان اسلام: سبب تهذیب نفوس، تطهیر قلوب و تخلّق به اخلاق حمیده، اعتیاد به عادات حسنه، تمرین خلوص نیت، احیای معالم و مبانی اسلامیت و انسانیت، انتشار محبّت و نوع پروری و صداقت است.

ماه رمضان ما: بسا شب نشینی ها و مجالسی که پس از افطار برپا می شود و با متحمّل شدن مصارف زیاد به پرخوری، غیبت، لهو و مزاح های باطل و گفت و شنودهای بی ثمر مشغول شده و با شکم چرانی هایی که می کنند از حکمت نبویه «صُومُوا تَصِّحُوا» محروم می شوند. و چون از روح همکاری و همدردی اسلامی و ارتباط معنوی و اتّصال ناگسستنی قلبی و ایمانی، نشانه و علامتی نیست، آن دید و بازدیدها و معاشرت ها، سبب کینه و عداوت و دشمنی و سوء تفاهم می گردد.

«اللُهَّم وَفِّقْنا لِشهَرِ رَمضانِ الاسلامِ وَارزُقنا صِیامَهُ وَقِیامَهُ وَاهدِنا فِیه الی صِراطِکَ المُستَقیم وَ بِحقِ مُحَمَدٍ و آلِهِ الطَیبِینَ الطاهِرِینَ صَلَواتُکَ عَلیهِم أَجمعِین »(۱۶۵)

فصل شانزدهم: عید سعید فطر

اشاره

«اسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیومِ الَّذِی جَعَلتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً »(۱۶۶)

غرض از «عید» نه آن است که از باب جلال جامه ناز بپوشند به الطاف مزید ای خوش آن عید، کز آن شاه و گدا خوش باشند که چنین «عید سعید» است و جز این نیست سعید

در روز «عید فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند که ماه مبارک رمضان را با توفیق به پایان رسانده و از برکات معنوی و تربیتی آن مستفیض شده اند.

خدا را شکر می نمایند که یکی از بزرگ ترین کلاس های تربیتی اسلام را در طی یک ماه گذرانده، و از درس هایی که در آن ها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگی خود استفاده کرده و با روح و جان خود

آمیزش داده و بر الواح دل ها و ضمایر خود ثبت کرده اند. در این روز، مسلمانان از یک جهاد حسّاس و خطرناک- که پهلوانان، قهرمانان و شیرافکنان جهان در آن میدان به خاک هلاکت افتاده و مغلوب شده اند- فاتحانه و پیروزمندانه باز می گردند.

این جهاد، جهاد با نفس، جهاد با امیال و غرایز حیوانی و لذایذ نفسانی است.

بازداشتن نفس از کام گیری های شهوانی، نگهداری نفس از خوردن غذاهای لذیذ و نوشیدنی های شیرین و خوش گوار، خودداری از چشم چرانی و هوس های شیطانی، از دروغ، غیبت، خشم و غضب، بدخویی و ترش رویی، تکبّر و جاه طلبی و دوری از هر معصیت و گناه دیگر در این میدان جهاد، فتح و پیروزی است.

همه این ها جهاد است و همان «جهاد اکبر» ی است که پیامبر بزرگ اسلام به گروهی از صحابه که به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشیر و اسلحه دست و پنجه نرم کرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود:

«مَرحَباً بِقَومٍ قَضُوا الجِهادَ الاصغَر وَ بَقِی عَلَیهِمُ الجِهادُ الاکبرَ »(۱۶۷)

«جهاد اکبر» ی که جز افراد با ایمان و مردان و زنان تربیت شده در دامان اسلام، هیچ شخص دیگری نمی تواند در صحنه آن عرض اندام کند و در میدان رزم آن، افتخاری کسب نماید.

میدانی که در آن پیلتن های قوی پنجه و عشّاق مال و مقام دنیا، شهوت پرستان، جلّادان خون خوار، فاتحان جاه طلب کشورها، جوانان مغرور، خشم گینان پلنگ آسا، ستمگران بی رحم، آدم کشان و قصّابان تاریخ، زنان هوس باز، دوشیزگان ناپاک و پرستندگان مظاهر مادّی به خاک هلاکت افتاده؛ و از این که بتوانند افتخاری کسب و در مسابقات آن شرکت نمایند عاجز و ناتوانند.

میدانی که مردان و بانوان با ایمان، خداپرست، فروتن، پاکدل، پرهیزکار، شکیبا و بی اعتنا به زر و زیور دنیا در آن لباس رزم پوشیده، با اراده محکم و همّت بلند حریف را شکست می دهند و در مسابقه با افتخار به پیروزی دست می یابند.

آری، نبرد با هوای نفس در عین آسانی، دشوار است. آسان است، برای این که وجدان پاک و فطرت آدمی و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درک می نماید و اگر انسان در این میدان قدم نهاد، هر چه پیش رود موفّق تر می شود؛ تا سرانجام نفس سرکش و جنود اهریمنی را مغلوب و ذلیل خود کند و قوای ملکوتی و عقلانی و وجدانی را در کشور بدن، حاکم و کارفرما سازد.

از سوی دیگر این کار دشوار است؛ برای این که جهاد با نفس، ایستادگی در برابر غرایز گوناگون و تلاش و کوشش برای کنترل و انضباط آن ها است. و شناخت دام های شیطان و هواهای پنهانی کار هر شخصی نیست. و رام کردن نفس امّاره و چشم پوشی از لذایذ و کام گیری های نفسانی و خواسته های هزارگونه نفسِ وسیع و سرکش، به این زودی ها میسّر نخواهد بود و این دشمن خانگی با غرایزی که انسان را در دفع دشمن خارجی یارو یاور و محرّک و مشوّق هستند، آشنایی و ارتباط برقرار می کند و از آن ها کمک و یاری می گیرد.

از این جهات، مبارزه با نفس کاری بس دشوار است و رستگار، کسی است که بتواند نفس را تعدیل کرده، و به نظم و ترتیب صحیح وادار سازد.

ماه مبارک رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعدیل و اصلاح غرایز و خواسته ها و نمایش قوّت اراده و توان روان، سپری شده و اینک فرصت برگزاری مراسم عیدی بزرگ و پرفضیلت است. این عید، عید اسلامی فطر است که عید همگان و عید عموم طبقات و افراد است.

«اسئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الیومِ الَّذِی جَعَلتَهُ لِلْمُسلِمینَ عیداً »

عیدی که خدا آن را برای همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شریک فرموده است.

عیدی که در آن مساجد و مجامع اسلامی و در گستره جهان اسلام، شکوه عبادت و بندگی خدا دیده می شود.

مراسم این عید اختصاص به توانگران، کارفرمایان، رجال و زمامداران و طبقات به اصطلاح ممتاز ندارد.

تشریفات مادّی، تقدیم هدایا و تحفه های گرانبها- چنان چه پیش از اسلام در اعیاد رسم بود- در این عید مرسوم نیست.

زیردستان موظّف به دیدار زمامداران نیستند، و کارگر و کارفرما، افسر و سرباز، فقیر و غنی، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات باید در صف بندگی خدا و دعا و عبادت برادرانه بایستند.

چنان چه می دانیم مراسم عمده و حسّاس این عید «نماز» و «زکات» است.

نماز و زکات

چنان چه بیان شد در مراسم نماز، همه اصناف شرکت می کنند، و مساوات و برادری اسلامی آن ها آشکار می شود. در ضمن ادای نماز و خواندن دعایی که در قنوت است، در دو خطبه و سخنرانی پس از نماز، عالی ترین دروس به همگان آموخته می شود، و مطالب لازم و مورد حاجت به عموم گوشزد می گردد، و از همه دعوت می شود تا در پیش بردن مقاصد اسلام و تعظیم شعایر و تعمیم علم و دانش و امر به معروف و نهی از منکر، مجاهدانه کوشش کنند.

کسانی که دارای مخارج سال خود هستند و یا دارای کار و پیشه ای می باشند که درآمد آن ها وافی به مخارج سال آنهاست، در اعطای زکات و کمک به مستمندان شرکت می کنند.

هیچ گونه مراسم کمرشکن و مصارف رقابت انگیز و مخارج بیهوده در این جشن اسلامی وجود ندارد و از این رو نمی تواند بهانه ای جهت کردارهای پلید عیاش ها، هرزه ها، پول داران، شهوتران ها و می خواران باشد.

این عید، نه مثل «عید کریسمس» است که در آن، جهان مسیحیت در کارهای زشت و فحشا و فساد غرق شده، و در هرزگی و رقص و باده و فسق و فجور، خود را آلوده می سازند، و به نام مسیحعليه‌السلام و دین، مجالسی برای لهو و قمار، مستی و شراب و ساز و آواز بر پا می کنند که بی شک حضرت عیسیعليه‌السلام پیامبر پاک خدا- از آن بیزار است؛(۱۶۸) و نه مثل سیزده نوروز و تعطیلات نوروزی است که تا چندی پیش نیز در آن بازار باده فروش ها و کاباره ها، مجالس لهو و قمار، سینماها و فیلم های شهوت انگیز رواج داشت و آمار جنایات و بی ناموسی و خیانت و چاقوکشی و انتحار در این ایام بسی فراوان بود و حتّی طبق آمارهایی که داده می شد فرزندانی که در این مراسم و اوقات نطفه آن ها منعقد می گردید، اختلال فکری و جسمی داشتند.

روزهایی هم به نام های مقدّسی مانند: «روز مادر»، «روز معلّم»، «روز کودک» و... نام گذاری می شود که بیشتر آن ها از حقیقت خالی است و فقط تشریفات و برگزاری مراسم، منظور می باشد و احساسات را کودکانه و جاهلانه و به طور موقّت تحریک می سازد.

چنین روزهایی را نباید عید دانست؛ این مراسم، تقلید از بیگانه و سوغات دروغین و بی حقیقت غرب است؛ وگرنه همه روزها، «روز مادر» است و در هر روز، رعایت حقّ مادر و معلّم و احترام به آن ها لازم و واجب است.(۱۶۹) در محیط اسلامی- که کانون عواطف عالی انسانیت است- همواره و در همه لحظات، تکریم مادر، معلّم، کودک و... باید مورد عنایت باشد.

در جاهایی که در دوره سال پدر و مادر و معلّم مورد فراموشی اند چون می بینند که این عواطف به صورت مرده در آمده و از بین رفته است، برای تِذکار و تجدید خاطرات آن، در سال یک روز را معین می کنند که مثلا به سراغ مادران بروند و به طور مصنوعی از آن ها یاد کنند و از این رو، این روزها را باید یادبود و سالگرد از بین رفتن و نابود شدن آن عواطف عالی انسانی شمرد.

ملّتی که واقعاً و حقیقتاً خود را مدیون مادر و پدر و معلّم خود می داند و دینش او را برای ادای این گونه حقوق تربیت می کند، چه حاجت به این صحنه سازی های بی مغز و بی حقیقت دارد؟!

ما مسلمانان در همین ماه رمضان چقدر درس حق شناسی درباره پدر و مادر و... می آموزیم و در ادعیه، مکرّر از مادر و زحمات او یاد می کنیم و خدمات او را در ذهن می سپاریم؟

زنده باد اسلام! که تربیت و بهبود روح و روان جامعه را در سرلوحه برنامه های خود قرار داده و از هر فرصت برای ترقّی فکر و قوّت اراده بشر استفاده کرده است.

این عید فطر هم برای تمام مفاهیم ارزنده و عالی انسانی تذکار بوده و به سوی هر عمل نیک و انسانی هدایت گر است. «ان تُدخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ ادخَلتَ فِیهِ مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّد، وَان تُخرِجَنِی مِن کُلِّ سُوءٍ اخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد »(۱۷۰)

این عید، عید خدا و موسم دعا و نماز و احسان و نیکی به بندگان خدا و دیدارهای پاک و منزّه است. نزدیک به چهارده قرن است که این عید برگزار می شود؛ تاکنون شنیده نشده که برای تهیه وسایل این عید و شرکت در مراسم آن یک نفر خودکشی کرده و یا پای یک زن و شوهر به دادگاه کشیده شده باشد.

این عیدی است که در آن به جای تفریحات ناسالم، همه به سوی مساجد و مراکز اقامه نماز عید می روند و خدا آن را ذخیره خیر و نشان شرف و کرامت پیامبر اسلام و سبب ارتقای افتخارات اسلامی قرار داده است.

داستانی از زهد علیعليه‌السلام

در خاتمه، با خواندن این حدیث و دقّت نظر در روش و آیین حکومت و مساوات اسلامی، از آن پند و اندرز گرفته و درس آزادگی بیاموزید. «محمّد عبدالرّحمن جدیلی مصری در کتاب» امالی رمضان(۱۷۱) می گوید:

مردی بر علی بن ابیطالبعليه‌السلام (در هنگامی که زمامدار رسمی مسلمانان بود) در روز عیدی وارد شد.

مرد دید امیرالمؤمنینعليه‌السلام در روز عید، نان خشکی را میل می فرماید.

فقال: «یا امیرالمؤمنین افِی یومِ العِید تَاکُلُ خُبزاً خَشناً ؟»(۱۷۲)

(مرد گمان می کرد که چون روز عید است، باید در سفره علیعليه‌السلام همه گونه طعام، چیده شده باشد) عرض کرد:

یا امیرالمؤمنین! در روز عید نان خشک می خوری؟

علیعليه‌السلام فرمود:

«انَّما هُوَ عیدٌ لِمَنْ قَبِلَ الله مِنْهُ صیامَه، وَشَکَر قیامَه، وکل یومٍ لا یعصی الله فیه فهو عید »(۱۷۳)

همانا عید فطر عید است برای کسی که روزه اش را خدا قبول کرده باشد و از قیامش سپاسگزاری نموده باشد و هر روزی که در آن معصیت خدا نشود آن روز عید است.

«الْیوم لنا عیدٌ، وَغدا لنا عید، وکُلُّ یوم لا تُعصَی اللهُ فِیه فَهُوَ لَنا عِید »(۱۷۴)

امروز برای ما عید است و فردا هم برای ما عید است و هر روزی را که در آن معصیت خدا نکنیم آن روز برای ما عید است.

«اللّهُمَّ وَفِّقنا لِما تُحِبُّ وَتَرضی وَاحشُرنا فِی زُمرةِ نَبِیکَ وَصَفیکَ مُحَمِّد وَآلِهِ الطّاهِرِین وَصَلِّ عَلَیهِم یا ارْحَمَ الراحِمِین »

۱۶ جمادی الثانیه ۱۳۹۱ هجری قمری

از خوانندگان ملتمس دعا

لطف الله صافی

ماه یزدان

در آمد بار دیگر ماه یزدان

به فرّ و شوکت و فیض فراوان

صباح مکرمت گردید طالع

منوّر شد جهان از طلعت آن

بهار توبه و آمرزش آمد

مه ایمان و عید حق پرستان

نسیم مغفرت هر سو وزان است

سحاب مرحمت باشد خروشان

مه روزه است و هنگام عبادت

خوشا حال نکوی روزه داران

در آ در مکتب «صوموا تصحوا»

که در آن می شود امراض درمان

هلا بر خود بنازید و ببالید

که ایزد را در این ماهید مهمان

الا ای معصیت کار گرفتار!

که از کردار خود هستی پشیمان

چرا بیگانه ای از درگه دوست؟

چرا حال تو زار است و پریشان؟

بنه تاریکی جهل و ضلالت

بیا در پرتو انوار قرآن

مپو زین پس ره شرّ و شقاوت

بیا اندر طریق خیر و احسان

مشو نومید از عفو خداوند

و گر هستی غریق بحر عصیان(۱۷۵)

مکتب «توبوا الی اللّه»

بیا در مکتب «توبوا الی الله»

ز قرآن آیه «لاتقنطوا» خوان

جهان را نور رحمت کرده روشن

منوّر شد ز اشراقش دل و جان

مبادا کفر این نعمت نماییدکه

نعمت سلب می گردد ز کفران

مبارک ماه و اوقات شریفی است

به لهو و بیهده ضایع مگردان

غنیمت دان دعا و عرض حاجات

نماز و روزه و نیکی به اخوان

به خود آ ای گنه کار نگون حال

رها کن رشته بیداد و طغیان

بیا با خالق خود آشنا شو

مرو زین بیش، اندر راه شیطان

خدایا! از کرم بر من ببخشای

به رویم باز کن ابواب عرفان

ز ما بر احمد (ص) و آلش تحیات

فروزان تا بود مهر درخشان(۱۷۶)