الف- آیات کریمه
(
فَاقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا (۸۰) وَمَا جَعَلَ عَلَیکُمْ فِی الدِّینَ مِنْ حَرَج
)
(
یرِیدُ اللهُ أَن یخَفِّفَ عَنکُمْ
)
(
الّامَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیهِ
)
(
الّا ان تَتَقُوا مِنهم تُقاة
)
(
یرِید اللهُ بِکمُ الیسرَوَ لایرید بِکُم العُسرَ
)
(
مَایریدُ اللهُ لِیجْعَلَ عَلَیکُم مِّنْ حَرَج وَلکِن یرِیدُ لِیطهِّرَکُمْ وَلِیتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیکُم لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
)
(
لایکَلِفُ اللهَ نَفَساً الّا وُسعَها
)
(
لایکَلِّفُ اللهَ نَفساً الّامآ آتَاهَا
)
ب- احادیث شریفه
«لا ضَررَ وَلاضِرار فی الإسلام
»
«رُفِعَ عَن امَّتِی تِسعَة
...»
«یسِّرُوا وَلا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا، ولاتنفِرُوا
...»
«بُعِثتُ بِالحَنفیةِ السَمحة
»
مطابق آن چه بیان گردید، بنای شرع بر تسهیل و آسانی است؛ پس، این سؤال مطرح است که چرا تکالیف دشوار- که به بذل مال و جان نیاز دارد- در شرع بسیار است؟
در پاسخ باید گفت: اگرچه بذل جان و فداکاری آسان نبوده و بذل اموال نیز بر کسانی که از خصلت سخاوت محروم اند و از همدردی با هم نوع، لذّت نبرده و آن را پرداخت غرامت و ضرر می پندارند، دشوار است؛ امّا برای تحصیل مقاصد مهم و یا دفع مفاسد بزرگ، تحمّل این زحمات، گوارا و موافق با فطرت است و وقتی این تکالیف به نوع بشر عرضه شود، همه با صرف نظر از توجّه به خود، انجام آن را لازم و از اصول و نوامیس کمال و بقای نظام اجتماع می دانند. این گونه تکالیف، خلاف یسر و آسانی نیست؛ بلکه تأمین کننده آن نیز است.
در ضمن آیات راجع به روزه ماه رمضان، این جهت سهولت دین اعلان گردیده و نشان گر آن است که در تشریع روزه هم این موضوع رعایت شده است.
روزه بر نفوس معتاد به صرف غذا سخت بوده و به نوعی، ریاضت است؛ چرا که مانند هر رژیم تربیتی دیگر، با هوای نفس انسان سازگار نیست؛ ولی این ناسازگاری مثل ناسازگاری دارو با اشتهای بیمار است و قبول نکردن ذایقه و تنفّر مزاج بیمار، به واسطه طعم دارو است؛ ولی فطرت، وجدان و عقل بیمار، خوردن این دارو را پذیرفته و تحمّل زحمت آن را لازم می داند و سرباز زدن از خوردن آن را ناپسند و نابخردی می شمارد؛ به طوری که اگر بیمار از خوردن آن دارو خودداری کند، پرستار- که عقل و فطرتش پا بر جا است- آن را به زور به او می خوراند.
امّا اگر دارویی زیان آور بود، نباید آن را به بیمار خورانید و یا اگر خوردن آن دارو، ناراحت کننده است، ولی قابل تبدیل به داروی دیگر می باشد، پزشک حاذق آن را به داروی دیگر تبدیل می نماید و یا اگر تغییر زمان آن، مصلحت مهمّی داشت، وقت آن را تغییر می دهد.
خداوند متعال در ضمن بیان احکام روزه، دستور فرموده است که مسافر و بیمار در وقت دیگر- که این دو عذر را ندارند- روزه بگیرند. سپس می فرماید:(
یرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیسْرَ
)
؛ خدا بر شما آسانی می خواهد. خداوند در روزه نیز، سخت گیری و دشواری نخواسته و به طور کلّی هدف تکالیف، تنگ گرفتن بر مردم و به دشواری انداختن آنان نیست؛ بلکه خدا نسبت به بندگانش رؤوف و مهربان است؛ آسانی امور آن ها را می خواهد و سخت گیری بر آنان را اراده نفرموده است.
اگر چه اصل مذکور، در ضمن احکام روزه بیان شده، امّا اصلی کلّی است که در تمام موارد دیگر هم منظور شده و تذکّر آن در ضمن احکام روزه، به این دلیل است که: بسا بعضی نادانان و ناپخته گان گمان کنند که در تشریع روزه بر مکلّفین سخت گیری شده است و از این رو خداوند برای دفع این توهّم فرموده است:
(
یرید الله بکم الیسر
)
؛ بی شک اگر مراد خداوند از روزه به دشواری افکندن بندگان بود، از بیمار و مسافر و پیران سالخورده، وجوب آن برداشته نمی شد.
پس، ای برادر مسلمان! سپاس خدای را به جای آور و نعمت اسلام را قدر بدان و در ماه رمضان، فرمان او را به جان و دل پذیرا شو!
مبادا که از آمرزش خدا در این ماه محروم بمانی:
«فالشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم
».
مبادا بدون عذر شرعی روزه ات را افطار کنی و با امر الهی در این ماه عزیز مخالفت کرده و معصیت نمایی
و مشمول این حدیث شریف گردی:
«مَن افطَرَ یوماً مِن شَهر رَمَضان خَرجَ رُوحَ الایمانِ مِنه
»
کسی که روزی از ماه رمضان را (بدون عذر) افطار کند، روح ایمان از او بیرون خواهد رفت.