گفتار يكم چيستى فرشتگان
(
وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُّكْرَمُونَ
•
لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ
)
انگيزه ى بحث از فرشتگان
برخى
از انسان ها كه در معارف الهى ژرف انديشى بايسته را ندارند و آموزه هاى دينى را با بصيرت كافى فرا نگرفته اند، پندار و تصوير صحيحى از حقايق جهان هستى ندارند و همواره مى كوشند تاپديده هايى را كه سرى در آن سو داشته و در خصوص آنها خبرها و گزارش هايى از غيب رسيده است، با فهم كوتاه و ناقص خويش ترسيم كنند؛ چنين پندارهاى ناروا، علاوه بر آنكه آدمى را از اصل حقيقت دور مى سازد، او را دچار اوهام و تخيّلات باطل نيز مى گرداند.
بعضى از فكرهاى ساده و قاصر، در خصوص ملائكه و فرشتگان پندارها و تصوراتى دارند كه دور از حقيقت است. اينان ملائكه را با ذهنيت خود ساخته، ترسيم مى كنند و تمام تلاش خويش را در اين جهت قرار مى دهند تا بر اساس خيال باطل خود ملائكه را تصوير نمايند. از اين رو آموزه هاى قرآنى و روايى را - كه در تبيين حقيقت و ويژگى اين موجودات الهى است - در حدّ انديشه ى مادى زده و در قالب اوهام خويش تفسير مى كنند.
با توجه به اين مطلب، دغدغه ى اصلى و انگيزه ى اين گفتارها، زدودن تصويرهاى باطل، تصورات غلط و اوهام ناروا از دامن اين حقيقت شگرف مى باشد. همچنين ارائه معرفتى صحيح و بصيرتى نافذ در حوزه ى يكى از معارف الهى و تشريح و تبيين حقيقت يا حقايقى درباره ى اين پديده ى مهم و سرانجام گرفتن درس ها و توصيه هاى لازم براى حيات معنوى خويش است.
شناخت ملائكه
«ملائكه» برتر از فكر وانديشه ى ما بوده و در وراى عالم طبيعت ناسوتى و مادى قرار دارند و از سنخ ماديات و جسمانيات نيستند؛ از اين رو براى شناخت حقيقت و ويژگى هاى آنها بايد به آيات و روايات مراجعه كرد و در حدّ فهم خويش از اين نصوص امور كلى را دريافت. آيات و روايات در خصوص حقيقت ملائكه مطالب عميق و ژرفى را بيان كرده اند كه در حدّ اختصار به چند نكته ى مهم و برجسته اشاره مى شود.
يك. ملائكه موجودات غير مادى
از ديدگاه روايات ملائكه، موجوداتى غير مادى و غير جسمانى اند. فرشتگان مخلوقاتى از ماده ى جسمانى و مخلوقات مادى نيستند كه در عالم مادى و جسمانيت مشهود ما است؛ بلكه منزه اند از اينكه ماده ى جسمانى داشته باشند. كيفيت خلقت ملائكه و موجودات نامرئى (جن) در آيات و روايات بيان نشده؛ بر خلاف كيفيت آفرينش انسان كه در اين خصوص حقايق قابل توجهى ارائه شده است. در خصوص جن و ملك، تنها به اين انگاره اشاره شده كه جن نارى و ملائكه نورى اند. در هر صورت ملائكه موجودات غير مادى و جسمانى اند، از اين رو، ترسيم كردن فرشتگان در قالب مادى و جسمانى، ريشه در اوهام و تخيلات دارد؛ نه اصل حقيقت آنها بعضى از شواهد روايى در اين خصوص عبارت است از:
١-١.علامه مجلسىقدسسره
از كتاب الاختصاص روايتى را از مرفوعه معلى بن محمد از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده است: «ان الله عز و جل خلق الملائكة من نور» (٣) «خداوند عز و جل ملائكه را از نور خلق كرده است». روشن است كه «نور» حقيقتى مجرد از ماده است و حضرت با اين بيان، اين نكته را مطرح فرموده كه ملائكه موجودات غير مادى اند.
١-٢.در روايت ديگرى آمده است: «بالاسناد الى ابى محمد العسكرىعليهالسلام
فيما احتج رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
به على المشركين: و الملك لا تشاهده حواسكم...»
؛ «از امام حسن عسگرىعليهالسلام
نقل شده است: در [فرازى از] احتجاجاتى كه رسول خدا براى مشركان داشت، فرمود: ملك موجودى است كه حواس شما آن را مشاهده نمى كند».
اين بيان نيز نشانگر و دليل جسمانى نبودن ملائكه است؛ زيرا اگر ملك جسمانى و مادى بود، دليلى ندارد كه انسان شرايط ديدن و لمس كردن او را نداشته باشد.
١-٣.امام صادقعليهالسلام
فرموده است: «ان الملائكة لا يأكلون و لا يشربون و لا ينكحون وانما يعيشون بنسيم العرش ...»؛
«...حقيقت آناست كه فرشتگان نمى خورند و نمى آشامند و ازدواج نمى كنند؛ بلكه حيات آنان با نسيم عرش است...».
اين روايت نيز به روشنى بر غير مادى بودن ملائكه دلالت دارد؛ زيرا، خوردن، آشاميدن، نكاح و....مربوط به موجود مادى جسمانى است. موجود جسمانى با تغذيه، توليد نسل و مانند آن است كه بقاى مادى دارد و بدون آنها، زندگى مادى نخواهد داشت. اما حيات ملائكه به دليل غير مادى بودن با نسيم عرش است. البتّه نسيم عرش را نبايد با نسيم خوب و يا بد دنيوى تشبيه كرد. نسيم عرش، حقيقتى است كه اگر ذره اى از آن به ما برسد، آدم مى شويم، اصلاح مى گرديم و به ما حيات ابدى مى دهند.
تمثل ملائكه
گفتنى است ملائكه اگر چه موجودات نورى و غير مادى اند؛ ولى اگر خداوند متعال بخواهد، در شرايط ويژه اى براى افراد مخصوصى - كه ديده ى بالا بين و آن سويى دارند - تمثّل پيدا مى كنند؛ ولى اين «تمثل» غير از اين است كه فرشتگان، خود اين صورت تمثل را دارند. تمثّلات غير از ذات و حقيقت آنها است؛ مانند تمثّل روح اعظم براى حضرت مريمعليهالسلام
در شكل يك انسان راست قامت:(
فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَرًا سَوِيًّا
)
.
حقيقت و ذات روح اعظم، انسان و انسانى نيست؛ بلكه در آن شرايط خاص به امر خداوند متعال براى حضرت مريم به شكل يك انسان «تمثّل» يافت. فرشتگان نيز حقيقت و ذاتشان غير مادى و غير جسمانى است؛ ولى به اذن حضرت حق در شرايط ويژه اى، براى اشخاص خاصى «تمثّل» مى يابند. اين بدان معنا نيست كه آنان موجودات مادى اند؛ بلكه مقصود آن است كه ملك در قالب و شكلى تمثّل يابد و آدمى تمثّل يافته او را ببيند؛ نه حقيقت غير مادى وى ر.
البته اين مسأله تنها براى اهل آن اتفاق مى افتد؛ نه براى مدعيان و كسانى كه با هوا و هوس هاى خويش، ادعاى ديدار مكرّر فرشتگان را كرده و بدين طريق عوام فريبى مى كنند.
دو. ملائكه داراى كرامت ذاتى
از آيات قرآن و روايات، به روشنى استفاده مى شود كه فرشتگان كرامت ذاتى دارند. خداوند متعال مى فرمايد:
(
وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُّكْرَمُونَ
)
.
« [در خصوص ملائكه برخى از منحرفان] گفته اند: اينها فرزندان خدا هستند! منزه است خداوند متعال [از گفته ى اينان] ولكن [فرشتگان] بندگان خدا هستند [كه به آنها] كرامت داده شده است».
اين آيه به روشنى دلالت دارد كه ملائكه، داراى كرامت ذاتى اند كه خداوند متعال اين چنين آنها را توصيف مى كند. ازاين تعبير معلوم مى شود كه مرتبه ى وجودى و كمالى ملائكه، خيلى بالا است كه خداوند درباره ى آنان مى فرمايد:(
عِبادٌ مُّكْرَمُونَ
)
.