خطرات و تهديدات مواقف
جمعى از فرشتگان، رحمت خدا را به انسان هاى مستوجب رحمت - از زمان مرگ و پس از آن - مى رسانند؛ زيرا مرحله ى مرگ (قيامت صغري) و نيز موقف بعث و برانگيخته شدن (قيامت كبري) مواقف و مراحل سنگين و دشوارى است. در اين موقف ها و مراحل، آدمى با يك سلسله امور، قوانين و حقايق ناشناخته و جديدى مواجه مى گردد و از اين رو ترس و اضطراب شديدى بر وجودش حاكم مى شود! حقيقت اين مخاطرات، موقع ديدن فهم مى شود. تعابير و مفاهيم كلى در اين خصوص، تنها قسمتى از آن را بيان مى كند؛ و گرنه هر چه تصوير و تصور كنيم، باز به آن حقيقت نزديك نشده ايم. درباره ى مسأله ى «ترس و اضطراب در هنگام مرگ و قيامت»، در دو روايت ذيل تأمل مى كنيم:
١ - «عن ياسر الخادم قال: سمعت الرضاعليهالسلام
يقول: ان اوحش ما يكون هذا الخلق فى ثلاثة مواطن يوم يولد و يخرج من بطن امه فيرى الدنيا، و يوم يموت فيعاين الآخرة و اهلها، و يوم يبعث فيرى احكاما لم يرها فى دار الدنيا و قد سلم الله عز وجل على يحيى فى هذه الثلاثة المواطن و آمن روعته فقال: و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت ويوم يبعث حيا و قد سلم عيسى بن مريمعليهالسلام
على نفسه فى هذه الثلاثة المواطن فقال: و السلام عليّ يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حياً»
«ياسر خادم (از خادمان امام رضاعليهالسلام
) مى گويد: از امام رضاعليهالسلام
شنيدم كه فرمود: وحشتناك ترين [مراحل] براى اين انسانها، سه موطن است: [يك موطن] روزى است كه به دنيا مى آيد و از رحم مادر به عالم دنيا وارد مى شود؛ پس دنيا را مى بيند. [موطن دوّم] روزى است كه مى ميرد؛ پس آخرت و اهلش را مشاهده مى كند. [موطن سوّم] روزى است كه برانگيخته مى شود؛ پس احكام [و سنن و قوانيني] را مى بيند كه آنها را در دنيا نديده بود. و به تحقيق خداوند بزرگ مرتبه، بر حضرت يحيىعليهالسلام
در اين سه موطن سلام مى كند و [او را از] ترس و بيم ايمن مى گرداند. پس خداوند متعال [در قرآن] فرمود: «و سلام بر يحيى روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود».
و [نيز] به تحقيق عيسى بن مريمعليهالسلام
بر خويش در اين سه موطن سلام مى كند. خداوند متعال [از قول وى در قرآن] مى فرمايد: «و سلام بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم
»
در اين روايت به دهشتناك و وحشتناك بودن سه مقطع (هنگام تولد، هنگام مرگ و زمان قيامت كبري) به صراحت اشاره شده است. از طرفى به اجمال درمى يابيم كه گريه كودكان در هنگام تولد از روى وحشت است؛ زيرا با سنن، قوانين و عالم جديدى مواجه مى شوند كه با عالم قبل از آن، كاملاً متفاوت است. البته به دليل رحمت الهى، پس از زمانى اندكى نوعاً بچه ها آرام مى گيرند. طفل در حد فهمش، سلم و رحمت الهى را درك كرده و آرامش خاصى - پس از آن بيم و ترس - برايش حاصل مى شود. اما پس از مرگ براى همه سلام و رحمت نيست و از اين جهت با زمان تولد فرق دارد و نبايد مسأله ورود به برزخ را با ورود به عالم دنيا مقايسه كرد! با به دنيا آمدن انسان ها، نوعاً با «سلام» مواجه مى شوند و به همين جهت پس از گريه، آرام مى گيرند؛ ولى با پا گذاشتن به برزخ، تنها انسان هاى شايسته رحمت، با «سلام» رو به رو مى شوند، نه همه ى آنان. با برپايى قيامت نيز فقط گروهى كه ايمان و عمل صالح صحيح و حقيقى دارند، با «سلام» پذيرايى شده و وحشت و اضطرابى نخواهند داشت.
گفتنى است كه اين سلام(
قَوْلاً مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ
)
عالم سلام است؛ عالمى كه همه با او ملايم اند و با هر چه كه مواجه مى شود، «سلم» است؛ يعنى طبق خواست، ميل و اشتياق آدمى است. اين دارالسلام(
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دَارِ السَّلامِ
)
، همان بهشت و بهشت ها است و در واقع بهشت، ظهور تا اسم «سلام» خداوند متعال است. و سلام خالص الهى، در آخرت تجلّى مى يابد.
در حديث ياد شده به دو الگوى بزرگ انسانى اشاره شده كه اينها با ورود به هر سه موطن، با سلام الهى مواجه اند: حضرت يحيىعليهالسلام
و حضرت عيسىعليهالسلام
. با اين تفاوت كه اين «سلام» براى حضرت يحيى از قول خداوند متعال است و براى حضرت عيسى از قول خودش؛ زيرا حضرت يحيى در مقام هيبت و خوف بوده و از خشيت بالايى برخوردار بود؛ به حدّى كه همواره گريه مى كرد و در ميان پيامبران حال عجيبى داشت و ترس او در حدى بود كه نمى توانست سلام را براى خود بگويد.
خداوند متعال درباره ى او فرمود: «و سلام بر يحيحى روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود». اما مقام ومنزلت حضرت عيسىعليهالسلام
ايجاب مى كرد كه اين سلام را خود براى خويش بگويد: «و سلام بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم».
٢.«عن الخصال الصدوق، قال على بن الحسين عليهما السلام: اشد ساعات ابن آدم ثلاثة ساعات، الساعة التى يعاين فيها ملك الموت و الساعة التى يقوم فيا من قبره و الساعة التى يقف فيها بين يدى الله تبارك و تعالى ...»؛
«در خصال صدوق از امام زين العابدينعليهالسلام
نقل شده است:
شديدترين وسخت ترين ساعات براى انسان ها سه وقت است: زمانى كه ملك الموت را مشاهده مى كند (مرگ)، هنگامى كه از قبرش بر مى خيزد (قيام قيامت) و موقعى كه در پيشگاه خداوند قرار مى گيرد».
در اين روايت هر چند به وحشت هنگام تولد اشاره نشده؛ ولى اضطراب، ترس، دلهره و سختى زمان مرگ، قيامت و حسابرسى بيان شده است.
نزول فرشتگان رحمت در مواقف
از اين دو روايت و احاديث ديگرى به دست مى آيد كه عالم مرگ و برزخ و بعث و قيامت - به دليل احكام، سنن و قوانين جديد - با وحشت و ترس، مخاطرات و تهديدات توأم است؛ مگر آنكه ملائكه رحمت بيايند و انسان سزاوار رحمت را مشمول رحمت خويش سازند و از اين دهشت و دلهره برهانند. در واقع فرشتگان رحمت، به امر خداوند نازل مى شوند تا خوف ها، حزن ها، اضطراب ها، و دلهره ها را از انسان هاى لايق و وارسته كنار بزنند و رحمت الهى را از همه جهت، براى او به ارمغان آورده و او را به عالم «سلم» دعوت كنند. آيات ذيل اين حقيقت را به روشنى بازگو مى كنند:
١ -(
إنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائكةُ أَلاَّ تخَافُوا وَ لا تحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالجَنَّةِ الَّتى كُنتُمْ تُوعَدُونَ
•
نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فى الآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَشتَهِى أَنفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ
•
نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ
)
.
«در حقيقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند:] «هان، بيم مداريد و غمين مباشيد، و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد در زندگى دنيا و آخرت دوستانتان ماييم، و هر چه دل هايتان بخواهد در [بهشت] براى شما [مهيا] است، و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد يافت. اين سفره ى احسان را خداى غفور و مهربان [پاداش ثبات ايمان] براى شما گسترده و آماده كرده است».
مفسران اين آيات را، هم بر روز بعث تطبيق كرده اند و هم بر هنگام مرگ. بر اساس اين آيات، هنگام شروع وحشت ها و اضطرابها و اندوه ها، ملائكه رحمت به امر خدا بر مؤمنانى كه «ربنا الله» گفته و عملاً هم بر روى حرف خويش ايستاده اند، نازل شده و بيم و حزن آنان را زايل كرده و آرامش و طمأنينه وسرور خاصى براى آنان به ارمغان مى آورند و آنها را وارد بهشت و بهشت ها - كه تجلى خاصى اسم «سلام» الهى است - خواهند كرد.
گفتنى است گفتار ملائكه مبنى بر اينكه «بيم مداريد و غمين مباشيد» صرف حرف و سخن نيست، بلكه تكوين است؛ يعنى، گفتن همان و رفع بيم و اندوه همان.
مسأله مرگ، ورود به برزخ و عالم قيامت را نبايد ساده يا شوخى پنداشت! اين مراحل به قدرى سخت و سهمگين است كه امام حسن مجتبىعليهالسلام
- با آن مقام و منزلت والا - از خوف
آن مى گريست.
شيخ صدوق از امام رضاعليهالسلام
و ايشان از آباى گرامى خويش نقل مى كند:
«لما حضرت الحسن بن علىعليهماالسلام
الوفاة بكى، فقيل يابن رسول الله! أتبكى و مكانك من رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) مكانك الذى انت به وقد قال فيك رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
ما قال، و قد حججت عشرين حجة ماشيا و قد قاسمت ربك مالك ثلاث مرات حتى النعل و النعل فقالعليهالسلام
: انما ابكى لخصلتين: لهول المطلّع و فراق الاحبة»؛
«چون وقت وفات امام حسنعليهالسلام
رسيد، گريه كرد. پس [به ايشان] گفته شد: اى پسر رسول خدا! آيا گريه مى كنيد و حال آنكه منزلت و مقام شما با رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
اين چنين منزلتى است و پيامبر خدا درباره ى شما آن چنان فرموده است و [ديگر آن كه] بيست بار با پاى پياده براى اداى مناسك حج به بيت الله الحرام مشرف شده ايد و [ديگر آن كه] براى [رضاي] پروردگارت سه بار مال خويش را با [نيازمندان] تقسيم كرده ايد؛ حتى [در اين تقسيم و انفاق] از [تقسيم] نعل هاى خود [نيز] دريغ نورزيده ايد؟!
آن حضرت [در پاسخ] فرمود: گريه ى من براى دو چيز است: يكى براى «هول مُطَّلع
و دوم به جهت دورى از محبان و دوستانم».
٢ -(
...كَذَلِك يجْزِى اللَّهُ الْمُتَّقِينَ
•
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائكَةُ طيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
)
«...خدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش مى دهد. همان كسانى كه فرشتگان جانشان را - در حالى كه پاك اند - مى ستانند [و به آنان] مى گويند: درود بر شما باد، به [پاداش] آنچه انجام مى داديد به بهشت درآييد».
آيه ياد شده نيز بيانگر اين حقيقت است كه در هنگام مرگ، ملائكه رحمت متصدى قبض روح پرهيزگاران و تقوا پيشگان اند و با «سلام» دادن به آنها - كه در واقع «سلام» الهى است - آنها را به عالم سلم و آرامش و سرور (بهشت و بهشت ها) وارد مى كنند.
٣ -(
الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ
•
لَهُمُ الْبُشرَى فى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فى الآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذَلِك هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
)
«همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى كردهاند، در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است. وعدههاى خدا را تبديلى نيست، اين همان كاميابى بزرگ است».
اين آيه نيز در خصوص متقيان بوده و بشارت الهى را هم در دنيا و هم در آخرت، براى اين گروه مطرح مى سازد. اين بشارت به وسيله ملائكه رحمت صورت گرفته و به دنبال آن اضطراب ها و نگرانى ها رخت بربسته و انعام الهى و رحمت هاى سبحانى، به سوى پرهيزگاران سرازير مى شود.
بشارت صاحبان ولايت مطلقه در مواقف
بنابر روايات، اين بشارت به وسيله مبشّران ديگرى - كه اصل بوده و ملائكه به اذن آنان پرهيزگاران را تبشير مى كند - صورت مى گيرد و آنان شخصيت عظيم الشأن رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
را به تبع ايشان اميرمؤمنانعليهالسلام
و امامان معصومعليهمالسلام
و صاحبان ولايت مطلقه اند. در واقع هنگام مرگ و برپايى قيامت كبرى، بشارت حضرت محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
و سپس امام علىعليهالسلام
و امامان معصومعليهمالسلام
، به سراغ انسان متقى مى آيد و آن گاه به اذن آنان ملائكه رحمت - كه تحت اوامر آنان هستند - مبشّر فرد پرهيزگار خواهند بود. به همين جهت است كه گفته شده: شفاعت كلى و مطلقه در نظام وجود، براى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) و به تبع آن براى اميرمؤمنانعليهالسلام
و ائمه معصومينعليهمالسلام
است. در روايات به اين انگاره اشاره شده است از جمله:
١.«عن الخصال، قال اميرالمؤمنينعليهالسلام
: تمسكوا بما امركم الله به فما بين احدكم و بين ان يغتبط و يرى ما يحبّ الا ان يحضره رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
و ما عندالله خير وابقى و تأتيه البشارة من الله عز وجل فتقر عينه و يحب لقاء الله»
«در كتاب خصال از اميرمؤمنانعليهالسلام
نقل شده است: آنچه را خدا بدان امر فرموده است، عمل كنيد. [اگر چنين كرديد] پس نيست فاصله اى ميان شما [مقام شما] و ميان [مقامى كه] مورد غبطه هر بيننده اى بوده و آنچه كه دوست مى دارد [در آن منزلت] مى بيند؛ مگر آنكه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
[به حضور] او حاضر شود. آنچه نزد خداوند است، بهتر و پاينده تر است و [پس از حضور رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
]، بشارتى از طرف خداوند عز و جل به سراغ او مى آيد. پس چشمش [چيزهايى را مى بيند كه] روشن مى شود و [مفارقت روح از بدن و] لقاى حضرت حق را دوست مى دارد».
روايت ياد شده اين حقيقت را بازگو مى كند كه با حضور رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در هنگام مرگ و بشارت آن به رحمت الهى، فرد متقى به مقام و منزلتى مى رسد كه مورد غبطه ى ديگران قرار مى گيرد و در آن حالت چيزهايى را مشاهده مى كند كه لقاى حضرت حق را بر لقاى خود در دنيا ترجيح مى دهد. به بيان ديگر، ميان انسان پرهيزگار (كسى كه به اوامر و نواهى الهى گردن نهاده) و مرتبت و جايگاه مورد غبطه قرار گرفته، يك قدم است كه با حضور رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
و بشارت او در هنگام مرگ، اين قدم نيز طى شده و شخص مؤمن، مشمول رحمت الهى و آثار چشمگير آن مى گردد.
٢ - «و فى تفسير البرهان عن ابن شهر آشوب عن زريق عن الصادقعليهالسلام
فى قوله تعالي: (لهم البشرى فى الحيوة الدنيا) قال: هو ان يبشراه بالجنة عند الموت يعنى محمد او علياًعليهمالسلام
»
«در تفسير برهان از ابن شهر آشوب از زريق از امام صادقعليهالسلام
نقل شده است كه در تفسير آيه (لهم البشرى فى الحيوة الدنيا) فرمود: «دو فرد، پرهيزگار را هنگام مرگ به بهشت بشارت مى دهند، يعنى، حضرت محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
و حضرت علىعليهالسلام
».
٣.امام صادقعليهالسلام
مى فرمايد:
«ان الرجل اذا وقعت نفسه فى صدره رأي. قلت: جعلت فداك و ما يري؟ قال: يرى رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
فيقول له رسول الله: انا رسول الله ابشر، ثم قال: ثم يرى على بن ابى طالبعليهالسلام
فيقول: انا على بن ابى طالب الذى كنت تحب اما لأنفعنك اليوم. قال: قلت له: أيكون احد من الناس يرى هذا ثم يرجع الى الدنيا؟ قال: اذا راى هذا ابدا مات ...»؛ (١٥٢). [شخص محتضر] هنگامى كه [در زمان مرگ] روح به سينه [اش] رسيد [چيزهايى را] مشاهده مى كند. [راوى مى گويد:] گفتم: فدايت شوم! چه مى بينيد؟ فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
را مى بينيد، پس آن حضرت به او مى گويد: من رسول خدا هستم و [تو را] بشارت مى دهم. آن گاه فرمود: سپس على بن ابى طالبعليهالسلام
را مى بيند، پس اميرمؤمنانعليهالسلام
مى فرمايد: من على ابن ابى طالب هستم كسى كه تو او را دوست مى داشتى، من امروز به نفع تو كار خواهم كرد. [راوى مى گويد: به حضرت] گفتم: آيا كسى از مردم هست كه [اين امور را] ببيند، پس از آن به دنيا بازگردد؟! حضرت فرمود: هنگامى كه اين حقايق را ديد، مى ميرد [و ديگر به اين دنيا باز نمى گردد].
روايت دوم و سوّم در تفسير آيه ى شريفه ى سوره ى يونس، مبشران اصلى را حضرت رسولصلىاللهعليهوآلهوسلم
و امام علىعليهالسلام
مى داند. علاوه بر آنكه مرحله ى بشارت، مرحله اى است كه پس از آن بازگشتى به دنيا نخواهد بود. اميدواريم و بايد عاجزانه از خدا بخواهيم - و با اين خواستن عمل را نيز همراه سازيم - تا در زمره ى پرهيزگاران و مؤمنانى باشيم كه در هنگام مرگ، رسولخداصلىاللهعليهوآلهوسلم
و على بن ابى طالب و ائمهعليهمالسلام
به بالينشان آمده و اين مبشّران رحمت و غفران الهى به ميزبانى اشان آيند.
گفتار سيزدهم