وجوب عينى تزكيه نفس
شرط اول براى ورود در اين راه، تزكيه نفس است. تزكيه نفس، تنها واجبى است كه به تمام معنا عينى است، يعنى به هيچ وجه براى آن جايگزين و جانشينى پيدا نمى شود، كارى است كه تنها از دست خود انسان بر مى آيد. تزكيه نفس، عمل كاملاً شخصى و فردى است، نه كسى مى تواند نيابت آن را از سوى ديگرى بر عهده گيرد و نه مى توان جاى آن را با چيز ديگرى پر كرد. انسان بايد در راه تزكيه قدم بگذارد و به جايى برسد كه از گناه تنفر پيدا كند. نفرت از عمل قبيح و گناه، نخستين مرحله تزكيه نفس است. تزكيه نفس نيز مراحلى دارد كه به تدريج، مقام و شأن انسان را بالا مى برد و به آن جا مى رسد كه هنگام مقابله با گناه همانند گنجشكى مى شود كه در دامى گرفتار آمده و خود را براى رهايى به در و ديوار مى زند، مؤمن بايد به اين مقام دست يابد.
آرى ترس از گناه، يكى از عواملى است كه مى تواند راه را براى انسان كوتاه كند و آدمى را از قعر بدويت به اوج فقاهت برساند.
احياء و پرورش صفت عدالت در ذات خويش، يكى ديگر از عوامل رشد و تكامل واقعى انسان است، اگر انسان بتواند عدالت را چنان در خود بپروراند و جان خويش را با آن عجين كند كه درخت تناور آن، در او رشد كرده و خُلق عدالت جويى را ملكه اى براى خود نمايد، باز هم قدمى بلند براى رسيدن به كمال برداشته است. كسب اين صفت و صفات نيك ديگر نيز به واسطه تمرين و ممارست و قرائت ادعيه است: قرآن به سر گرفتن، دعاى ابوحمزه و افتتاح را با توجه و حضور قلب و سوز دل خواندن، زمينه ساز جوانه زدن شاخه هاى صفات ممدوحه در ذات و جان آدمى است. با اين اعمال مى توان نفس و صفات ممدوحه آن را ارتقاء بخشيد و به مراحل بالاتر رسيد. چرا كه عدالت و همچنين ساير صفات ممدوحه داراى مراتب مختلف و مشكك هستند. يكى «عادل» است و ديگر «اَعدل» و شخص سومى «اعدل من ذاك الاعدل».
البته تكاپوى انسان، نبايد منحصر به زمانى خاص و محدود باشد. تزكيه نفس در آدمى بايد امرى پيوسته باشد؛ اما ماه مبارك رمضان و خصوصاً شب هاى قدر، موسمى است كه اين تلاش ها و كوشش ها در آن ثمره بهتر و بيشترى دارد:(
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر
)
پس فوايد مستقيم و غيرمستقيم عبادت در اين شب، بهتر و بالاتر از عبادت كردن به مدت هزار ماه است.
حال بايد فكر كرد كه در چنين شب مهمى، بهترين كار و عاقلانه ترين كار كدام است، يعنى بعد از به جا آوردن مقدمات عبادى اين شب، مانند دعا خواندن و قرآن به سرگرفتن، چه كار بايد كرد كه به واسطه آن بيشترين سود و بهره را از اين موقعيت استثنايى برد.
از سوى قدما دو عمل سفارش شده است كه انجام آن بسيار پرفايده است.
شيخ صدوق در امالى مطلبى دارد كه علامه مجلسى در بحارالانوار و شيخ عباس قمى نيز در مفاتيح الجنان آن را ذكر كرده اند. شيخ صدوق، بحث كردن پيرامون مسائل علمى اسلام؛ مانند مذاكره و مباحثه پيرامون اصول و فروع آن و به طور كلى هرچه كه به اسلام مربوط مى شود را، پيشنهاد و سفارش مى كند، و سپس مى فرمايد: «ومن أحيا هاتين الليلتين بمذاكرة العلم فهو أفضل
؛ و هر كس اين شبها را در مذاكره علمى به صبح برساند، افضل و بهتر است».
البته بيدار ماندن و پرداختن به مذاكرات علمى، بايد بعد از عبادت هاى مقدماتى و كسب حالات روحانى باشد.
عمل ديگر: عبادت خاصى است كه توسط «سيد بن طاووس» انجام شده و در اقبال شرح آن آمده است. گرچه به واسطه قطعى بودن تشرف سيد بن طاووس به حضور حضرت بقية الله الاعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف شايد بتوان ادعا كرد كه اين نصيحت و سفارش، مورد نظر آن حضرت هم بوده باشد؛ اما چون وظيفه ياران ايشان در زمان غيبت، كتمان اين حقايق بوده است، چيزى در اين زمينه قابل اثبات نيست. سيد بن طاووس درباره اعمال شب قدر فرموده: پيش خود فكر كردم كه در شب قدر بهترين عملى كه مى توان انجام داد چيست؟ تا به اين نتيجه رسيدم كه افضل اعمال در اين شب، دعا كردن در حق كافران و مشركان و غير مسلمانان است تا شايد به فيض اسلام نايل آيند.
و به اين ترتيب، ايشان در اين شب ها دست به دعا بر مى داشته و از خداوند مى خواسته كه فلان مشرك، فلان كافر و يا فلان مسيحى و يهودى به دين اسلام مشرف شود. چنين دعايى در حق كفّار، ثواب بيشترى نصيب دعا كننده مى كند تا آن دعاهايى كه در آنها شفا براى مريضى يا ثروت براى فقيرى خواسته مى شود؛ چرا كه فقر و مرض مسلمانان، امرى موقت است و خوشى و راحتى ها ممكن است سختى آنان را جبران نمايد، اما ماندن در آتش دائمىِ كفر و شرك و الحاد، موقت و كوتاه مدّت نيست كه بتوان ساده از كنار آن گذشت.
و صلى الله على محمّد و آله الطّاهرين