فصل هفتم : امر به معروف و نهى از منكر
دين اسلام، رسالت هدايت همه ى انسانها را در تمام دورهها و نسلها بر عهده دارد، بنابراين اصول و فروع آن بايد با دقت هر چه بيشتر نگهدارى شود. كسانى كه به اين دين الهى ايمان دارند، مسئولت سنگينى را در برابر حفظ و گسترش صحيح آن عهدهدار ميباشند. اين وظيفه ى سنگين در پرتو قانون امر به معروف و نهى از منكر انجام شدنى است.
هر كار خير و پسنديده را معروف و هر كار زشت و ناپسند را منكر ميگويند. امر يعنى دستوردادن ونهى به معناى بازداشتن است. بنابراين، امر به معروف و نهى از منكر؛ يعنى امر كردن به خوبيها و بازداشتن از بديهاست.
مسلمانان وظيفه دارند تا افراد ناآگاه و سهلانگار را كه وظايف دينى خود را انجام نميدهند، به بهترين راهى كه در آنان مؤثر است، به انجام دادن كار نيك و پسنديده امر كنند.
كسى كه با انجام دادن كارى ناپسند به خود و جامعهاش زيان ميرساند، بايد از كار او جلوگيرى به عمل آيد و چه بسا سكوت افراد صالح موجب ادامه يافتن منكر يا گسترش فساد در جامعه شود.
همانگونه كه با شيوع بيمارى در جامعه، ابتلاى به آن گسترش پيدا ميكند و از اينرو جلوگيرى كردن از سرايت بيماريها وظيفه ى همه ى افراد جامعه است، در مورد بيماريهاى اخلاقى نيز چنين است و در صورت اهميت ندادن به آنها ممكن است فساد در جامعه شيوع پيدا كند. بنابراين، امر به معروف و نهى از منكر وظيفه اى عمومى است و بر يك يك مسلمانان واجب است. اين وظيفه در جامعه اسلامى براى نهادهاى عمومى و سازمانهاى دولتى بيشتر احساس ميشود.
اهميت امر به معروف و نهى از منكر
درباره ى اين اصل مهم، در آيات و روايات بسيارى نقل شده است كه نشاندهنده ى اهميت و توجّه بسيار دين مبين اسلام به امر به معروف و نهى از منكر است.
در نظام حقوقى اسلامى امر به معروف و نهى از منكر تكليفى واجب است و چنانچه مسلمانان به معروف و كار نيك امر نكنند يا در برابر اعمال ناپسند و منكر سكوت نمايند و از آن نهى نكنند، گناه بزرگى مرتكب شدهاند. امر به نيكيها ونهى از بديها، علاوه بر آنكه واجب شرعى است، نوعى عبادت نيز به شمار ميرود و بر همين اساس، كسانى كه به اين امر مهم مبادرت ميورزند، بايد مانند عبادتهاى ديگر، نيّت خود را خالص كنند و در صدد اجراى حكم الهى باشند.
اصل امر به معروف و نهى از منكر از اركان تعليمات اسلامى است و به نص صريح متون اسلامى و بيانات پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
، اگر اين اصل در جامعه ى اسلامى فراموش شود، تمام تعاليم اسلامى از اعتبار ساقط ميشوند. چنانچه اين امر مهم در جامعه ى اسلامى پياده نشود، بيدينى و فساد در آن رواج پيدا ميكند و موجب عذاب الهى ميشود. امام رضاعليهالسلام
ميفرمايند :
«اذا تواكلت الناس الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فيأذنوا بوقاع من الله.»
هر گاه مردم امر به معروف و نهى از منكر را بر عهده ى يكديگر بگذارند، پس بايد براى عذاب الهى آماده باشند.
قرآن كريم امّتى را كه در سايه ى ايمان به خدا به وظيفه ى خطير امر به معروف و نهى از منكر عمل ميكنند، بهترين امتها ميداند و الگويى براى ساير امم معرفى ميكند و ميفرمايد :
(
كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ
)
شما بهترين امّتى هستيد كه از ميان مردم پديد آمده است، امر به معروف و نهى از منكر ميكنيد و به خداوند ايمان داريد.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
نيز در اهميت امر به معروف و نهى از منكر ميفرمايند :
«خيرالناس اقرؤهم و افقههم فى دين الله و اتقاهم لله و آمرهم بالمعروف و انهاهم عن المنكر و اوصلهم للرحم.»
بهترين مردم كسانى هستند كه قرآن را بهتر بخوانند، در كار دين داناتر باشند، از خداوند بيشتر بترسند، به نيكى بيشتر امر كنند، از بدى بيشتر جلوگيرى كنند و با خويشاوندان خود ارتباط بيشترى برقرار كنند.
حضرت علىعليهالسلام
درباره ى اهميت امر به معروف و نهى از منكر در نهجالبلاغه چنين ميفرمايند :
«. . و ما اعمال البر كلها و الجهاد فى سبيل الله عندالامر بالمعروف والنهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجّي.»
تمام اعمال نيكو (نماز، روزه، خمس، زكات، حج و امثال آن) و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكرمانند قطرهاى در مقابل درياست.
حضرت علىعليهالسلام
در اين حديث نميفرمايند : كقطرة من البحر، بلكه ميفرمايند : كنفثة فى بحر لجّي؛ يعنى نمى در برابر دريا. نفثه به معناى ترى اندك است. خياطها هنگامى كه ميخواهند سوزن را نخ كنند، كمى آن را تر ميكنند، عربها به اين مقدار ترى «نفثه» ميگويند. اين حديث شريف به تنهايى عظمت و بزرگى امر به معروف و نهى از منكر را در مقايسه با ساير عبادتها و اعمال نيك نشان ميدهد.
برداشتى از سوره «عصر»
سوره ى پر محتوايى در قرآن كريم به نام «عصر» وجود دارد كه ميتوان از آيات آن تعبيرهايى در مورد امر به معروف و نهى از منكر برداشت كرد. سوره ى مباركه چنين ميفرمايد :(
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ ﴿
١
﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿
٢
﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
)
به نام خداوند بخشنده ى مهربان. سوگند به زمان كه آدمى در خسران است، مگر آنهايى كه ايمان آوردند، كارهاى شايسته انجام دادند، يكديگر را به حق سفارش كردند و يكديگر را به صبر توصيه نمودند.
در تفسير آيات اين سوره ى مباركه ميتوان چنين گفت : قسم به عصر و عصاره ى عالم خلقت؛ يعنى حضرت وليعصر (عج) ، همانا انسانها همگى زيان كارند، مگر آنان كه دوبال براى پرواز به سوى سعادت داشته باشند. نخستين بال، ايمان و انجام دادن عمل صالح و بال دوم امر به معروف و نهى از منكر است. كسانى كه در عين ايمان به خدا و انجام دادن اعمال صالح، به حق سفارش و در مقابل گناه صبر ميكنند.
مّلتى كه يك بال داشته باشد؛ يعنى صرفاً ايمان داشته باشد و به دستورهاى دينى هم عمل كند (ايمان فردي) ، در آسمان كمال نميتواند پرواز كند. چنين مردمى در صورتى ميتوانند پرواز كنند كه علاوه بر آنكه خود نماز ميخوانند، خمس ميدهند و در راه خدا جهاد ميكنند، ديگران را نيز به اين كارها دعوت كنند.
اگر كسى ايمان نداشته باشد اما امر به معروف و نهى از منكر كند، مانند عالم بيعمل است؛ يعنى عالمى كه مردم را به كارهاى نيك دعوت ميكند، اما خود بدان عمل نميكند. در روايات آمده است كه در قيامت عالم بيعمل را به جهنم ميبرند و در آنجا از بوى بد او اهل دوزخ به خدا شكايت ميكنند. بنابراين، كسى كه بگويد ولى عمل نكند، يك بال دارد و نيز كسى كه عمل كند اما نگويد، بازهم يك بال دارد و نميتواند به سعادت برسد.