برنامه زندگى

برنامه زندگى0%

برنامه زندگى نویسنده:
گروه: درس ها

برنامه زندگى

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آيت الله االعظمى حسين مظاهرى
گروه: مشاهدات: 10625
دانلود: 2755

توضیحات:

برنامه زندگى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 49 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10625 / دانلود: 2755
اندازه اندازه اندازه
برنامه زندگى

برنامه زندگى

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

مراتب روزه

روزه از نظر فقهاى اسلام و علماى اخلاق داراى مراتب مختلفى است. مرتبه ى نخست آن، روزه ى فقهى است و آن روزه‌اى است كه مطابق دستورهاى فقهى گرفته شود. بدين معنا كه روزه‌دار قبل از اذان صبح نيت روزه كند و تا مغرب از مبطلات روزه پرهيز نمايد. از نظر فقهاى اسلام چنين روزه‌اى صحيح است و رفع تكليف مي‌كند. اين روزه انسان را از سقوط و گمراهى نجات مي‌دهد، ولى لزوماً موجب تقرّب انسان به درگاه الهى نمي‌شود. علماى اخلاق به چنين روزه‌اى، روزه ى عامّه گويند، زيرا عموم مردم بدين صورت روزه مي‌گيرند.

مرتبه ى دوم، روزه ى خواص است. در اين مرتبه روزه‌دار علاوه بر اينكه از مبطلات روزه پرهيز مي‌كند، از گناهان كبيره و صغيره نيز اجتناب مي‌ورزد؛ به عبارت ديگر، چشم، گوش، زبان و اعضاى بدن او هم روزه هستند.

روزه‌ دار چشم خود را از آنچه نهى شده است حفظ مي‌كند، گوش خود را از هر چيزى كه شايسته ى شنيدن نيست نگاه مي‌دارد، زيرا شنونده در معصيت دروغ و غيبت و غير آن، با گوينده شريك است. همچنين،‌زبان خود را از بيهوده گويى باز مي‌دارد،‌ يا خاموش مي‌نشيند يا به خواندن ذكرها و تلاوت قرآن كريم مشغول مي‌شود و سخنى كه مورد رضايت خداوند نيست، بر زبان نمي‌آورد. خلاصه آنكه دست، پا و همه ى اعضا و جوارح او از كارهاى ناشايست پرهيزمى كنند. چنين روزه اى به افراد خاصّى از انسانها اختصاص دارد و به آن روزه ى اخلاقى نيز مي‌گويند. محمد بن مسلم از امام صادقعليه‌السلام روايت كرد كه فرمودند :

«اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك- و عدد اشياء غير هذا- و قال : لا يكون يوم صومك كيوم فطرك. .»٦

چون روزه گرفتى، پس بايد گوش، چشم، مو و پوست تو نيز روزه‌دار باشند و اعضا و جوارح ديگر نيز همين‌طور، نبايد روزى كه روزه‌دارى با روزى كه روزه نيستى يكسان باشد.

شيخ محمد شبسترىرحمهم‌الله چه نيكو گفته است :

نپندارى كه روزه بسته كام است

زمن بشنو كه تا گويم كدام است

كه پرهيزد ز نمّامى و غيبت

ز گفتار دروغ و مكر و ريبت

ز بد ديده فراگير و فرو پوش

مكن غيبت و گر كردند منيوش

ز هر چه كار بد، يكسر حذركن

چو ديدى بد، چو باد از وى گذر كن٧

امام باقرعليه‌السلام فرمودند : «روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زنى روزه‌دار را ديد كه به كنيز خود دشنام مي‌داد. پس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند كه طعام بياورند و سپس به آن زن فرمودند : طعام بخور! آن زن گفت : اى رسول خدا! چگونه طعام بخورم در حالي‌كه روزه‌دار هستم. حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند : آيا روزه‌دارى و به كنيز خود دشنام مي‌دهي؟ روزه تنها خوددارى از خوراك و نوشيدنى نيست. بدرستي‌كه خداوند روزه را حجابى در برابر كارهاى زشت و گفتارهاى ناروا قرار داده است،‌ زيرا اين گونه كارها نيز روزه را باطل مي‌كنند. چه اندك اند روزه‌داران و چه بسيارند گرسنگان.»٨

از نظر علماى اخلاق اگر رزوه‌دارى دروغ بگويد يا غيبت كند و به عيبجويى از مسلمانان بپردازد روزه ى او صحيح نيست و نمي‌تواند هنگام افطار به خداوند متعال عرض كند كه خداوندا براى تو روزه گرفتم و با روزى تو افطار مي‌كنم. چنين روزه‌اى از نظر اخلاقى پذيرفتنى نيست،‌ هر چند ممكن است از نظر فقهى و شرعى صحيح باشد و قضا و كفاره هم نداشته باشد.

زمن بشنو رها كن لعب و طيبت

دهان خود بشوى از لغو و غيبت

پس آنگه روزه‌گير از هر چه مَنهى است

اگر دانسته‌اى الصوم لى چيست٩

در روايتى آمده است كه يك روز از ماه شعبان پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحاب فرمودند : امروز روزه بگيريد و هنگام افطار نزد من آييد، آنگاه روزه ى خود را بگشاييد. پيرمردى خدمت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيد و عرض كرد : اى رسول خدا! من و دو دخترم روزه‌دار هستيم، اجازه مي‌دهيد تا افطار كنيم؟ حضرت فرمودند : تو روزه هستى، اما دختران تو روزه نيستند. به خانه برو و به آنها بگو كه روزه آنان قبول نيست. پيرمرد با تعجب به خانه برگشت و به دخترانش گفت : رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند كه روزه شما قبول نيست. در اين‌هنگام دختران در حالت كشف ديدند كه دولخته ى گوشت از دهانشان روى زمين افتاد. آنان با ناراحتى خدمت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رفتند و عرض كردند : اى رسول خدا! ما ديشب گوشت نخورديم و امروز هم روزه بوديم، لخته‌هاى گوشت چيست؟ حضرت فرمودند : شما با زبان روزه،‌غيبت كرديد و كسى كه غيبت ديگرى را بكند،‌ مانند آن است كه گوشت مرده خورده باشد. مگر در قرآن نخوانده‌ايد كه مي‌فرمايد :

( وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ) ١٠

و از يكديگر غيبت نكنيد. آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده ى خود را بخوريد؟ پس آن را ناخوش خواهيد داشت و از خدا بترسيد.

حضرت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند : ‌«كسى كه در ماه (مبارك) رمضان از روى ايمان و به انگيزه ى انجام دادن تكاليف الهى روزه بدارد و گوش،‌ چشم و زبانش را از آنچه به مردم زيان مي‌رساند حفظ كند،‌ خداوند روزه ى او را مي‌پذيرد،‌ گناهان گذشته و آينده‌اش را مي‌آمرزد و پاداش صابران را به او عطا مي‌كند.»١١

حضرت فاطمهعليه‌السلام فرمودند :

«ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؟»١٢

روزه‌دارى كه زبان،‌گوش، چشم و ساير اندامهاى خود را حفظ نكند، روزه‌اش به حال او چه سودى دارد؟

مرتبه ى سوم، روزه ى دل و باطن است. در اين مرتبه روزه‌دار علاوه بر پرهيز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نيز متوجه حق مي‌كند و از شائبه غير خدا محفوظ نگه‌ مي‌دارد.

چنين روزه‌دارى از صبح تا مغرب دلش در محضر ربوبى است و خود را درپيشگاه خداوند متعال احساس مي‌كند. روزه ى دل به‌گونه‌اى ديگر نيز تعبير شده است و آن اينكه گناهان قلبى از قبيل كبر،‌ حسد، ريا، كينه، غرور و غيره در دل روزه‌دار راه نمي‌يابد و قلب او از انديشه‌هاى باطل و صفات ناپسند مبرّى است. حضرت علىعليه‌السلام مي‌فرمايند :

«صوم القلب خير من صيام اللسان و صيام اللسان خير من صيام البطن.»١٣

روزه ى قلب از روزه ى زبان و روزه ى زبان از روزه ى شكم بهتر است.

روزه ى قلب كه در برخى از متون عرفانى به روزه ى خاص الخواص تعبير شده است. داراى اين ويژگى است كه روزه‌دار در حالي‌كه روزه است، هيچ‌گونه انديشه ى غير خدايى به دل خود راه نمي‌دهد، زيرا توجه به غير خدا و انديشيدن درباره ى امور دنيوى و حتى اخروى موجب بطلان اين روزه است.

گرفته روزه ى خاصان درگاه

خوشا وقت كسى كه رفته اين راه

از آن پس روزه ى خاص الخواص است

كه پيش خاصگانش اختصاص است

ز دنيا فارغند از فرط غيرت

ز عقبى رسته‌اند از عين حيرت

بجز حق هر چه شان در خاطر آيد

از آن هم روزه ي‌ آنان گشايد١٤

قِسم اول روزه؛‌يعنى روزه ى فقهى و امساك از خوردن و آشاميدن و ديگرمفطرات روزه موجب رفع تكليف مي‌شود. قِسم دوم؛‌ يعنى روزه ى اعضا و جوارح ظاهرى موجب غفران الهى مي‌شود. قِسم سوم؛ يعنى روزه‌اى كه همراه با حضور قلب باشد و همه ى قواى باطنى، فكر و دل بنده هم در حال روزه باشد،‌ موجب تقرّب بنده به حق تعالى مي‌گردد و او در ظلّ حضرت معبود قرار مي‌گيرد و ميهمان خداوند مي‌شود. هر كدام از اين سه قِسم روزه، اجر و پاداش مخصوص به خود را دارد. روزه ى دل و باطن از روزه ى اعضا و جوارح مهمتر و روزه ى اعضا و جوارح هم از روزه ى خوردن و آشاميدن مهمتر است. اگر روزه ى دل و قلب ميسر نشد،‌روزه‌دار بايد بكوشد با گرفتن روزه ى خواص، دادن صدقه، اطعام روزه‌داران، توسل به اهل‌بييتعليه‌السلام و كمك به مستمندان زمينه ى قبولى روزه‌هاى خود را در درگاه ربوبى فراهم سازد. بهترين عمل براى روزه‌دار در ماه مبارك رمضان تلاوت قرآن مجيد است. روزه‌دار مي‌تواند از اين طريق كاستيهاى روزه ى خود را جبران كند. درباره ى تلاوت قرآن مجيد در روايات آمده است كه اگر روزه‌دار در ماه مبارك رمضان يك آيه از قرآن را تلاوت كند، اجر و ثواب يك ختم قرآن براى او نوشته مي‌شود. اگر كسى يك بار قرآن را در ماه رمضان ختم كند،‌ثواب و پاداش آن معادل هفت هزار ختم قرآن كريم در ماههاى ديگر است. درباره ى اهيمت تلاوت قرآن كريم، خداوند در سوره ى مزمّل مي‌فرمايد :

( فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ ۚ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّـهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا ۚ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ) ١٥

تا جايى كه ميسر مي‌شود، قرآن بخوانيد، [خداوند] مي‌داند چه كسانى از شما بيمار خواهند شد و گروهى به طلب روزى خدا به سفر مي‌روند و گروهى ديگر در راه خداوند به جهاد بر مي‌خيزند، پس تا جايى كه ميسر مي‌شود، قرآن بخوانيد.

اين آيه ى شريفه به اين نكته اشاره مى كند كه انسان در هر حالتى قرار دارد، چه در تندرستى و بيمارى، چه در سفر و حضر و چه در حال جهاد و مبارزه با دشمنان خدا بايد در حد امكان قرآن بخواند. رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند :

«البيت الذى يقرء فيه القرآن يتراءى لاهل السماء كما تتراءى النجوم لاهل الارض.»١٦

خانه‌اى كه در آن قرآن خوانده مي‌شود،‌ در نظر اهل آسمان چنان مي‌نمايد كه ستارگان در نظر اهل زمين.

در جاى ديگرى از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است كه مي‌فرمايند :

«ان هذه القلوب تصدء كما يصدء الحديد قيل فما جلاءها قال ذكر الموت و تلاوة القرآن.»١٧

دلها مانند آهن زنگ مي‌زند. گفتند صيقل آ‌ن چيست؟ فرمودند : ياد مرگ و خواندن قرآن.

روزه ى حقيقى

از نظر قرآن قبولى اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آنهاست. عملى كه به انگيزه ى تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد، پذيرفته است. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد :

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ) ١٨

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! صدقه‌هاى خويش را با منّت نهادن و آزار رسانيدن باطل نكنيد، مانند كسى كه اموال را از روى ريا و خودنمايى انفاق مي‌كند و به خداوند و روز قيامت ايمان ندارد.

قرآن در اين آيه ى كريمه هشدار مي‌دهد كه خدمتهاى خود را با منّت باطل نكنيد و در اعمال خود ريا و تظاهر نداشته باشيد. اگر تظاهر و خودنمايى در عملى باشد، علاوه بر آنكه آن عمل باطل است، گناه آن در حد كفر به خداوند و بي‌ايمانى نسبت به جهان آخرت است. بنابراين، چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد، جز تشنگى و گرسنگى فايده‌اى براى روزه‌دار نخواهد داشت. اگر شخصى براى ستايش مردم و خودنمايى و ريا روزه بگيرد، روزه او نه تنها باطل است، بلكه گناه آن در حد كفر به پروردگار عالميان است. حضرت علىعليه‌السلام فرمودند :

«كم من صائم ليس له من صيامه الا الظماء، و كم من قائم ليس له من قيامه الا العناء، حبذا نوم الاكياس و افطارهم.»١٩

چه بسا روزه‌دارى كه از روزه‌اش جز تشنگى نصيبى ندارد و چه بسا شب‌زنده‌دارى كه جز رنج و سختى بهره‌اى نمي‌برد. چه خوش است خواب هوشمندان و افطار آنها.

در قرآن كريم خداوند خطاب به پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايد :

( قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ) ٢٠

بگو شما را به يك چيز اندرز مي‌دهم : دو دو و يك يك براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشد.

اين آيه ى كريمه همگان را به قيام لله كه همانا انجام دادن خالصانه ى اعمال براى خداست، دعوت مي‌كند و آن را اندرز يگانه و موعظه‌بخش بشريت معرفى مي‌كند.

اگر در يك ظرف غذا مقدار كمى مواد آلوده ريخته شود، محتويات ظرف هر چند غذاى خوشمزه‌اى باشد، غيرقابل استفاده مي‌شود. ريا و تظاهر هم اين چنين است، اگر در نماز، روزه و هر عمل عبادى ديگر ذرّه‌اى ريا و تظاهر وجود داشته باشد، آن اعمال ارزش خود را از دست مي‌دهند و مورد قبول درگاه احديّت قرار نمي‌گيرد. قرآن شريف مي‌فرمايد :

( صِبْغَةَ اللَّـهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ) ٢١

اين است نگارگرى الهى و كيست خوش نگارتر از خداوند.

اگر انسان بتواند به گفتار و كردار خود رنگ خدايى بدهد، عمل او با ارزش مي‌شود و نزد خداوند ارج و بها پيدا مي‌كند. چنانچه روزه‌دار با خلوص نيّت و تنها به خاطر خشنودى پروردگار روزه گرفت، چنين كسى مي‌تواند در وقت افطار بگويد :

«اللهم لك صمت و على رزقك افطرت و عليك توكلت.»٢٢

خدايا فقط براى تو روزه گرفتم و با روزى تو افطار مي‌كنم و تنها بر تو توكل مي‌كنم.

آدمى با پر و بال اخلاص مي‌تواند به عالم ملكوت پرواز كند و به جايى برسد كه جز خدا نبيند. وقتى همه ى افكار و اعمال انسان نور خدايى داشته باشد، شيطان نمي‌تواند او را فريب دهد. همان‌گونه كه در قرآن كريم آمده است :

( إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ) ٢٣

شيطان را بر كسانى كه ايمان آورده‌اند و بر خدا توكل مي‌كنند، تسلّطى نيست.

در روايتى نقل شد ه است كه يك عابد پرهيزگار و يك فاسق گناهكار وارد مسجد شدند. اما وقتى از مسجد بيرون آمدند، آن عابد،‌فاسق و آن گناهكار،‌پرهيزگار شده بود. راز اين تحول شگفت را از امام صادقعليه‌السلام پرسيدند،‌حضرت فرمودند : آن فاسق وقتى وارد مسجد شد، از گناه و عمل خود شرمنده گشت و خداوند را خالصانه عبادت كرد و متّقى شد. اما آن عابد صديق وقتى وارد مسجد شد،‌احساس غرور كرد و با خود گفت : من آن كسى هستم كه نماز شب مي‌خوانم. ماه مبارك رمضان روزه مي‌گيرم، در راه خدا جنگيده‌ام و چندين مرتبه عمره انجام داده‌ام،‌اين غرور موجب سقوط او گرديد و فاسق شد. از اين حكايت چنين برداشت مي‌شود كه اعمال آن عابد خالصانه نبوده است.

در روايتى آمده است : «الناس كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا المخلصون و المخلصون فى خطر عظيم؛ همه ى مردم در معرض هلاكت قرار دارند، جز انسانهاى عالم و آشناى به دين؛ عالمان همگى در معرض هلاكت هستند، جز عمل كنندگان به دين؛ عمل كنندگان نيز همگى در معرض هلاكت هستند،‌ جز اخلاص پيشگان و مخلصان نيز در موقعيتى سترگ و در معرض خطرى عظيم قرار دارند.»

انسانهاى مخلص در معرض خطر شيطان قرار مي‌گيرند. شيطان با وسوسه ى پيوسته ى خود مي‌كوشد تا با وارد كردن نوعى ريا و تظاهر ارزش اعمال مؤمنان مخلص را از بين ببرد. ارزش يك ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غرور، ريا و خودنمايى همراه شود، از ميان مي‌رود. در قرآن كريم آمده است كه شيطان به خداوند عرض مي‌كند :

( فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿ ٨٢ ﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ .) ٢٤

گفت به عزّت تو سوگند كه همگان را گمراه مي‌كنم، مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند.

بندگان مخلَص كسانى هستند كه خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاكم است. و عبادتهاى آنان فقط براى تقرب به حق تعالى و لقاى پروردگار است. شخصى كه خداوند بر دلش حاكم شده باشد،‌ديگر هوى و هوس به قلب او راه نمي‌يابد، افكار و خواطر شيطانى به ذهن او وارد نمي‌شود و در خطر وسوسه‌هاى شيطان قرار نمي‌گيرد. قلب المؤمن عرش الرحمن؛ يعنى قلب مؤمن عرش خداى رحمان است.

فوايد روزه

روزه از عبادتهايى است كه در تقويت ايمان و اراده و نيز تهذيب روح و روان انسان نقش مؤثرى دارد. پرهيز كردن از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه، موجب استحكام و استوارى ايمان و تقويت اراده مى شود. وقتى اراده قوى شود، جسم نيز از آن پيروى مي‌كند. روزه سبب شكستن شهوات و خواهشهاى نفسانى است و روزه موجب حيات دل و دورى انسان از گناهان مي‌باشد و آدمى بر اثر دورى از گناهان و پاك شدن از بديها مسير تعالى و رشد را طى مي‌كند. حضرت علىعليه‌السلام مي‌فرمايند :

«الاصيام اجتناب المحارم يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.»٢٥

روزه دورى گزيدن از كارهاى حرام است،‌ همان‌گونه كه روزه‌دار از خوراك و نوشيدنى خوددارى مي‌ورزد.

از فوايد ديگر روزه،‌ تندرستى،‌ نشاط و شادابى جسم است. كسانى كه روزه مي‌گيرند،‌اين نشاط و شادابى را بخوبى در خود احساس مي‌كنند. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند :

«صوموا تصحوا.»٢٦

روزه بگيريد تا تندرست بمانيد.

پيامبر اكرم در روايتى ديگرى مي‌فرمايند : «هر چيزى زكاتى دارد و زكات بدنها روزه است.»٢٧

روزه در سير و سلوك و پيمودن راه تقرب به پروردگار نقش مهمى دارد. استادان علم اخلاق براى تهذيب شاگردان خود به آنان دستور روزه ى مستحبى مي‌دهند. روزه مجاهدتى است كه در سوق دادن سالك به سوى مقصد اعلى و آماده كردن او براى لقاى حضرت حق كارساز است.

روزه موجب رفع گرفتارى و برآوردن بعضى از حاجتها در اين دنيا و خشنودى و لقاى پروردگار در جهان آخرت مي‌شود. امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايند :

«للصائم فرحتان : فرحة عند افطاره، و فرحه ى عند لقاء ربه.»٢٨

براى روزه‌دار دو هنگامه شادى و سرور است، نخست شادى وقت افطار و ديگرشادى هنگام ديدار پروردگار.

مهمترين اثر و بركت روزه به وجود آمدن روح تقوا و خداترسى در انسانهاست. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد :

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ) ٢٩

اى كساني‌كه ايمان آورده‌ايد! خداوند روزه را بر شما واجب گردانيد، همان‌گونه كه بر گذشتگان شما واجب شده بود، باشد كه تقوا پيشه كنيد.

در واقع، راز و حكمت وجوب روزه بر انسانها پديد آمدن روح و تقوا و خداترسى در آنهاست. از ديدگاه اسلامى مهمترن عنصر در خودسازى، تقواست. روح خداترسى در انسان موجب مي‌شود كه شيطانهاى درون و برون نتوانند بر او چيره شوند. در بينش قرآنى بهترين نماد تقوا و پرهيزگارى يوسف صديقعليه‌السلام است. او كه در معرض وسوسه ى شيطان درون و شيطان برون قرار گرفت و با استمداد از عنايت پروردگار، دامان خويش را پاك نگاه داشت. در ما آدميان كمتر كسى را مي‌توان يافت كه در چنان شرايط دشوارى كه يوسفعليه‌السلام با آن رو‌ به رو شد خود را از گناه باز دارد. تقواى يوسف موجب عزّت و سربلندى او شد. در مقابل، زليخا كه نماد هواپرستى و بي‌تقوايى بود، به خفّت و خوارى مبتلا شد و محبوبيت و بزرگى خود را از دست داد.

فايده ى ديگر روزه‌ آن است كه به مثابه معلم اخلاق انسان را تربيت مي‌كند. همان‌گونه كه معلم اخلاق، شاگردان خود را در رسيدن به مقصد و هدف متعالى كمك و راهنمايى مي‌كند، روزه نيز انسان را به هدفهاى با ارزش و والاى انسانى هدايت و او را در اين راه يارى مي‌كند.

در خصوص فوايد روزه در روايات معصومانعليه‌السلام آمده است كه روزه شكرگزارى از نعمتهاى الهى است، چرا كه به سبب روزه و گرسنگى، قدر نعمتهاى خداوند بر روزه‌دار آشكار مي‌شود و شكر آن نعمتها را به‌جا مي‌آورد.

فايده ى ديگر روزه، احسان كردن به مستمندان است، زيرا به سبب روزه و درك گرسنگى، حال فقيران بر روزه‌دار معلوم مي‌شود و اين باعث رقّت قلب و احسان به آنان مي‌شود.

از نظر معصومينعليه‌السلام به وجود آمدن حالت تضرّع و خشوع در روزه‌دار از مهمترين فوايد روزه محسوب مي‌شود، چرا كه روزه سبب برطرف شدن تيرگى باطن و كدورت دل است و جلاى دل نيز موجب تضرّع و خشوع است و تضرّع و خشوع هم قرب الهى را در پى دارد. روزه موجب صفاى دل، قطع اميد از مخلوق و انس به باري‌تعالى است. روزه موجب مي‌شود كه حساب بنده در روز قيامت سبك و حسنات او دو چندان شود.

در قرآن كريم آمده است :

( وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ) ٣٠

از صبر و نماز يارى جوييد و اين دو جز براى اهل خشوع، امرى بزرگ و دشوار است.

در اين آيه ى كريمه به جاى روزه صبر گفته شده است، زيرا روزه يكى از مصاديق صبر است. بنابراين، معناى آيه به تعبير برخى از مفسران اين است كه در مشكلات و گرفتاريهاى خود از روزه و نماز يارى جوييد. بدين ترتيب، نماز و روزه دو عامل نيرومند معنوى هستند كه در هنگام بروز مشكلات مي‌توان با استمداد از آنها تلخى و دشوارى را بر خود هموار كرد.

فضيلت روزه‌دار

روزه‌دار در پيشگاه خداوند متعال داراى ارزش و مقام والايى است كه نمي‌توان آن را توصيف كرد. كسى كه به‌ خاطر رضاى پروردگار و خشنودى حق تعالى رنج گرسنگى و تشنگى را تحمل مي‌كند، اجر و ثواب بسيار زيادى نزد خداوند دارد. رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند :

«ان للجنة بابا يدعى الريان لا يدخل منه الا الصائمون.»٣١

بهشت را درى است به نام ريان كه از آن در، جز روزه‌داران به بهشت وارد نمي‌شوند.در خصوص فضيلت ماه مبارك رمضان در روايات آمده است كه تمام اعمال و حركات روزه‌داران در اين ماه در حكم عبادت پروردگار است. رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند :

«الصائم فى عبادة الله و ان كان نائما على فراشه، ما لم يغتب مسلما.»٣٢

روزه‌دار در حال عبادت خداوند است، اگر چه در بستر خويش خوابيده باشد،‌ مادامى كه از مسلمانى غيبت نكند.

بنابراين، يكى از شروط قبولى روزه، حفظ حقوق اجتماعى ساير مسلمانان است و هنگامى خواب روزه‌دار در حكم عبادت پروردگار به حساب مي‌آيد كه وى از غيبت، تهمت، دروغ و شايعه پراكنى اجتناب ورزد.

امام صادقعليه‌السلام در فضيلت روزه‌دار مي‌فرمايند : «چنانچه كسى به خاطر خداى عزّوجل در شدت گرما روزه بگيرد و تشنگى بر او عارض شود، خداوند هزار فرشته بر او مي‌گمارد تا صورت او را دست بكشند و به او مژده نيكو دهند تا وقتى كه افطار شود، در آن هنگام خداى تعالى مي‌فرمايد : بوى تو چه خوش و جان تو چه نيكو ست! اى فرشتگان من! گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.»٣٣

درباره ى نقش روزه در ارزش بخشيدن به اعمال و حالات روزه‌دار، مولاى متقيان علىعليه‌السلام مي‌فرمايند :

«نوم الصائم عباده و صمته تسبيح و دعاؤه مستجاب و عمله مضاعف، ان اللصائم عند افطاره دعوة لا ترد.»٣٤

خواب روزه‌دار عبادت، سكوتش تسبيح، دعايش مستجاب و عمل او داراى ارزش مضاعف است. همانا دعاى روزه‌دار هنگام افطار هرگز رد نمي‌شود.

اقسام روزه

روزه داراى اقسامى بدين شرح است : روزه ى واجب، روزه ى حرام، روزه ى مكروه و روزه ى مستحب.

روزه ى واجب، روزه‌اى است كه شرع مقدس آن را بر عموم مكلفين، با شرايط خاصى، واجب كرده است. مهمترين اين قسم از روزه، عبارت است از : روزه ى ماه مبارك رمضان و روزه‌اى كه به واسطه ى نذر، قسم و عهد بر انسان واجب مي‌شود.

روزه ى حرام، روزه‌اى است كه گرفتن آن در دين اسلام منع شده است. چنين روزه‌اى باطل است و موجب گناه و معصيت خداوند مي‌شود. مانند روزه ى عيد فطر و عيد قربان و روزه ى ايام تشريق براى حاجيانى كه در منى وقوف دارند.

روزه ى مكروه، روزه‌اى است كه نگرفتن آن بهتر از گرفتن آن است. مانند روزه ى روز عاشورا براى همه مكلفين و روز عرفه براى كسانى كه در صورت روزه گرفتن از خواندن دعا و مناجات باز مي‌مانند.

روزه ى مستحبى، روزه‌اى است كه گرفتن آن ترجيح دارد و از سوى معصومينعليه‌السلام در مورد آن سفارش شده است. كسانى كه به گرفتن روزه ى مستحبى موفق مي‌شوند، نزد خداوند داراى اجر مي‌باشند. روزه ى تمام ايام سال به غير از روزه‌هاى حرام و مكروه، مستحب است و در مورد بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند :

«من صام ثلاثة ايام من كل شهر، كان لمن صام الدهر، لان الله عزّوجل يقول : من جاء بالحسنة فله عشر امقالها.»٣٥

كسى كه سه روز از هر ماه را روزه بدارد، مانند كسى است كه همه ى عمر را روزه داشته است. زيرا خداوند عزّوجل فرمود : هر كس يك نيكى كند، ده برابر آن به عنوان پاداش به او داده مي‌شود.

بنابر روايتى از امام رضاعليه‌السلام اين سه روز در هر ماه، عبارت از پنجشنبه ى اول، پنجشنبه ى آخر و اولين چهارشنبه بعد از روزه دهم ماه است. روزه‌هاى مستحب ديگر عبارت است از : سيزدهم،‌ چهاردهم و پانزدهم هر ماه، تمام ماههاى رجب و شعبان، روز اول تا نهم ذي‌الحجه، به ويژه عيد سعيد غدير، بيست‌و‌پنجم ماه ذي‌القعده، هفدهم ربيع‌الاول و بيست‌و‌هفتم رجب.

اسرار روزه

نماز، روزه و ساير احكام الهى داراى اسرارى است كه انسان مي‌تواند از آنها آگاه شود. راز اصلى عبادتها اين است كه روح انسان به كمك آنها از تيرگى گناهان و رذايل اخلاقى پيراسته و به زيور فضايل و مكارم اخلاقى آراسته گردد. هیچ دشمنى بدتر از دشمن درونى و نفس امّاره نيست. بنابراين، تمام عبادتها براى آن است كه انسان از راههاى مختلف از غرور و خودخواهى رهايى يابد و بر نفس امّاره پيروزشود. حكمت و راز عبادات،‌ كسب طهارت روح و پاكى روان است و اينكه انسان وجود خود را از هر چه غير خداست پاك كند. حضرت علىعليه‌السلام در مورد حكمت بعضى از عبادتها مي‌فرمايند :

«فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك، و الصلوة تنزيها عن الكبر، الزكوة تسبيبا للرزق، الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق. .»٣٦

خداوند ايمان را بر مردمان واجب كرد تا از آلودگى شرك پاك شوند، نماز را واجب گردانيد تا از كبر و خودپسندى پاك شوند، زكات را فريضه ساخت تا عاملى براى جلب روزى باشد و روزه را قرار داد تا وسيله‌اى براى آزمون اخلاص مردمان باشد.

يكى ديگر از اسرار روزه كه در روايات به آن اشاره شده است،‌تحمل گرسنگى و تشنگى و دورى از شهوات و تمالات نفسانى است. روزه‌دار با گرفتن روزه رابطه ى خود را با خداوند محكم و استوار مي‌كند و تحمل سختيها در راه رسيدن به محبوب و كسب رضاى او برايش آسان مي‌شود.

امام صادقعليه‌السلام در مورد يكى از اسرار روزه فرمودند : «خداوند روزه را واجب كرد تا فقير و غنى با يكديگر برابر شوند و سرّ آن، اين است كه ثروتمندان به رنج و گرسنگى مبتلا نشده‌اند تا به افراد فقير مهربان باشند، زيرا ثروتمند هر گاه چيزى بخواهد، قادر است آن را تأمين كند. پس خداوند عزّوجل خواست تا ميان آفريدگانش برابرى ايجاد كند و ثروتمندان طعم گرسنگى و رنج را بچشند تا بر ضعيف رقّت ورزند و به گرسنگان مهربانى كنند.»٣٧

اما باقرعليه‌السلام يكى ديگر از اسرار روزه را آرامش قلوب بندگان مي‌دانند و مي‌فرمايند :

«الصيام و الحج تسكين القلوب.»٣٨

روزه و حج مايه ى آرامش دلهاست.

______________________________

پى نوشت ها :

١. بحارالانوار، ج ٧٧، ص ٢٧.

٢. همان، ج ٩٦، ص ٢٥٥.

٣. وسائل الشيعه،ج ١٠، ص ٤٠٦.

٤. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٤٩.

٥. الكافى، ج ٤، ص ٦٢.

٦. همان، ج ٤، ص ٨٧.

٧. كنز الحقايق، ص ٨٩.

٨. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٩٣.

٩. كنز الحقايق، ص ٨٨.

١٠. قرآن، حجرات،/ ١٢.

١١. المحجه ى البيضاء، ج ٢، ص ١٢٤.

١٢. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٩٤.

١٣. شرح غررالحكم و دررالكلم، ج ٤، ص ٢٢٣.

١٤. كنز الحقايق، ص ٨٩.

١٥. قرآن، مزمل/ ٢٠.

١٦. نهج الفصاحه، ص ٢٢٣.

١٧. همان، ص ١٨٩.

١٨. قرآن، بقره/ ٢٦٤.

١٩. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٩٤.

٢٠. قرآن، سبا/ ٤٦.

٢١. قرآن، بقره/ ١٣٨.

٢٢. مفاتيح الجنان، ص ٣١٩.

٢٣. قرآن، نحل/ ٩٩.

٢٤. قرآن، ص/ ٨٢ - ٨٣.

٢٥. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٩٤.

٢٦. همان، ج ٩٦، ص ٢٥٥.

٢٧. همان، ج ٩٦، ص ٢٥٧.

٢٨. الكافى، ج ٤، ص ٦٥.

٢٩. قرآن، بقره/ ١٨٣.

٣٠. قرآن، بقره/ ٤٥.

٣١. بحارالانوار، ج ٩٦، ص ٢٥٢.

٣٢. الكافى، ج ٤، ص ٦٤.

٣٣. همان، ج ٤، ص ٦٤.

٣٤. بحارالانوار، ج ٩٣، ص ٣٦٠.

٣٥. همان، ج ٩٧، ص ١٠٨.

٣٦. نهج البلاغه، حكمت ٢٤٤.

٣٧. المحجه ى البيضاء، ج ٢، ص ١٢٤.

٣٨. بحارالانوار، ج ٧٨، ص ١٨٣.