مقدّمات حج
هنگامى كه مسلمان براى اين سفر روحانى آماده ميشود، بايد از تعلّقات دنيوى چشم بپوشد و به خداوند متّصل شود تا به مقام قرب الهى برسد.
نخستين قدم در اين راه، توبه است. توبه به معناى برگشت از شياطين و طاغوتها به الله، برگشت از هوا و هوس به عقل و دين، برگشت از دنيا به آخرت و سرانجام برگشت از گناه به ثواب است.
كسى كه ميخواهد عازم مكه شود، بايد هيچ گناهى در نامه ى اعمال او نماند. اگر شخصى در تمام عمر از شيطان و هواهاى نفسانى پيروى كرده و گناهان بيشمارى را مرتكب شده باشد، چنانچه حقيقتاً توبه كند و به سوى خداوند برگردد، حتماً پروردگار عالم توبه او را ميپذيرد. قرآن كريم ميفرمايد :
(
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ
ۗ
وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
)
مگر آن كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و كارهاى شايسته انجام دهند. خدا گناهانشان را به نيكيها بدل ميكند و خدا آمرزنده و مهربان است.
رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
ميفرمايند :
«التائب من الذنب كمن لا ذنب له.»
توبه كننده ى از گناه، مانند كسى است كه گناه نكرده است.
در توبه دو لطف وجود دارد و هر دو لطف از سوى خداوند است؛ نخستين لطف او اين است كه به بنده توفيق توبه عطا ميكند و دومين لطف او آن است كه توبه ي او را ميپذيرد.
بر اثر توبه، حالت يقظه در انسان به وجود ميآيد؛ يقظه به معناى بيدارى است. در اين بيدارى انسان بايد با خود بينديشد كه اگر به جاى سفر حج به عالم برزخ وارد ميشدم، وضع من چگونه بود؟
آيا در محضر خداوند ميتوانم جواب كارهايم را بدهم يا خير؟ آيا پروردگار از من راضى است يا خير؟ اگر به راستى حالت يقظه در انسان به وجود بيايد، به اين نكته توجه پيدا ميكند قبل از حج و قبل از مرگ به جايى ميرسد كه خداوند او را مخاطب قرار داده، ميفرمايد :
(
یا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿
٢٧
﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿
٢٨
﴾ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿
٢٩
﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي
)
اى جان آرامش يافته، خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت بازگرد و در زمره ى بندگان من داخل شو و به بهشت من وارد شو!
قدم دوم، محاسبه ى نفس است. كسى كه ميخواهد به حج برود، بايد هدف از اين سفر مقدس را براى خود تبيين كند. آيا اعمال عبادى نظير نماز، روزه، خمس و ساير عبادتهاى او به نحو صحيح انجام شده است؟ آيا مال او حلال است؟ اگر مالى كه انسان در راه حج صرف ميكند، حلال نباشد، حج او مورد قبول حق تعالى قرار نميگيرد. پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
ميفرمايند :
«من اكتسب مالا من غير حله ثم حج فلبى نودى لا لبيك و لا سعديك.»
وقتى كسى با مالى كه حلال نيست به حج برود، هنگامى كه لبيك گويد خداوند لبيك او را نميپذيرد.
امام باقرعليهالسلام
نيز در اين زمينه ميفرمايند :
«لا يقبل الله عزوجل حجا و لا عمرة من مال حرام.»
خداوند متعال حج و عمرهاى را كه از مال حرام انجام شود، قبول نميكند.
محاسبه ى نفس اين است كه انسان قبل از حج متوجه اعمال خود شود. نماز و روزهاش را مورد بررسى قرار دهد، اگر خمس و زكاتى بر عهده ي اوست، پرداخت كند، چنانچه به كسى بدهكار است، دين خود را ادا كند و اگر به مسلمانى ستم كرده است، رضايت او را جلب كند. خلاصه بكوشد تا همه ى كارهاى خود را اصلاح و نقاط ضعف آن را جبران كند. بنابراين، كسى كه به حج ميرود، درست مانند كسى كه در لحظة مرگ قرار دارد و خود را براى رفتن مهيا ميكند، بايد به تمام اعمال خود رسيدگى كند. حجى كه با آمادگى كامل همراه باشد،ارزشمند است و ذخيرهاى براى آخرت ميشود.
قدم سوم، خالص كردن نيّت است. كسى كه عازم سفر حج ميشود بايد ناخالصيها را از نيّت و قصد خود پاك كند. نخستين شرط صحيح بودن تمام عبادتها اين است كه براى رضاى خداوند باشد، هدف از مكه رفتن تنها اطاعت از فرمان الهى و انجام دادن وظيفه است و براى به دست آوردن عنوان، تجارت، استراحت و تفريح و. . نميباشد. در روز قيامت كه وجهة ملكوتى اعمال انسانها آشكار ميشود، اگر حج براى خدا نباشد، ظلمت و آتش به همراه دارد و اگر خالص و لله باشد، نورانى و درخشنده است.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
در آخرين سفر حج خود فرمودند : «زمانى ميرسد كه ثروتمندان امت من براى تفريح و مردم عادى براى تجارت و فقيران نيز براى ريا و به دست آوردن عنوان و اعتبار به حج ميروند.»
امام صادقعليهالسلام
فرمودند : «حج دو گونه انجام ميشود : براى خدا و براى مردم. پس كسى كه براى خداوند حج انجام دهد، پاداش او رضاى پروردگار و بهشت اوست وكسى كه براى مردم به حج برود، در قيامت پاداش خود را از مردم بايد بگيرد.»
قدم چهارم،كسب آمادگى روحى است و مقصود از آن آماده ساختن خود براى حضور در مكانهاى مقدس از نظر پاكى روح و روان به منظور اتصال به عالم غيب و درك حقايق معنوى است. حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه مانند مكه، مدينه، كربلا، نجف، مشهد و ساير قبور مطهر ائمهاطهارعليهالسلام
مستلزم آمادگى روحى است.
كسى كه ميخواهد به ديدار يك انسان مهذب و بنده ي مقرب الهى برود، پيش از ملاقات خود را آماده ميكند و با خود ميانديشد كه چگونه با آن بزرگوار گفتگو كند و تمام فكر و ذهن او به اين ديدار متوجه ميشود. او از نظر جسمى نيز خود را مهيا ميكند، بدن خود را شستشو ميدهد، لباس پاكيزه ميپوشد و با ظاهرى تميز و آراسته به خدمت آن انسان كامل و وارسته ميرود و در حضور او ادب را مراعات ميكند. اين همه آمادگى و ادب حضور براى آن است كه به ديدار بنده ى مقرب خداوند ميرود. پس حاضر شدن در خانة خدا و حضور در پيشگاه الهى آمادگى و ادب حضور بيشترى را ميطلبد.
حضور در بارگاه ملكوتى پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
و ائمه ى طاهرينعليهالسلام
نيز بايد با آمادگى قبلى باشد. چنانچه انسان با آمادگى كامل در اين مكانهاى مقدس حضور يابد، با رعايت ادب حضور و با برقرار كردن ارتباط معنوى با آن بزرگواران و از طريق خواندن دعا ميتواند فيض كاملى ببرد. در احاديث نقل شده است كه براى حضور در مسجد نيز بايد آمادگى كسب كرد؛ يعنى بايد وضو گرفت، لباس تميز پوشيد، بوى خوش استفاده كرد و با ظاهرى آراسته به مسجد وارد شد. قرآن كريم ميفرمايد :
يخذوا زينتكم عند كل مسجد. ي
زينتهاى خود را در هنگام ورود به هر مسجد همراه خود كنيد.
مسجد خانه ي خداست و انسان در آنجا در محضر ربوبى قرار ميگيرد و با خواندن نماز ميتواند عروج كند و به لقاء الله برسد. لذا انسان بايد در مسجد ادب حضور را مراعات كند. ادب حضور نزد عرفا و علماى اخلاق اهميت بسيارى دارد و آنان در تربيت شاگردان خود به اين امر بسيار توجه كردهاند.
از سيره ى پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
و ائمه ي اطهارعليهالسلام
شواهد و نمونههاى زيادى در اينباره نقل شده است. عايشه، همسر پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
، نقل ميكند : «هنگامى مؤذن تكبير ميگفت، تلاطمى در پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
پديد ميآمد و رنگ صورتشان تغيير ميكرد. آن حضرت ديگر به كسى توجهى نداشت، گويى كسى را نميشناخت و فقط زير لب زمزمه ميكرد كه هنگام اداى امانت الهى و خواندن نماز فرا رسيده است. سپس آن حضرت وضو ميگرفت و در حالى كه از خوف خداوند ميلرزيد، به طرف مسجد ميرفت.»
درباره ى امام حسن مجتبىعليهالسلام
نيز نقل شده است، هنگامى كه آن حضرت ميخواست به مسجد برود، غسل ميكرد، وضو ميگرفت، بوى خوش استفاده ميكرد و بعد از پوشيدن لباسهاى تميز، با قدمهاى آهسته به سوى مسجد ميرفت و هنگام داخل شدن به مسجد، پاى مبارك آن حضرت ميلرزيد.
بنابراين، آنچه براى رفتن به مكه و مدينه و حضور در پيشگاه قدسى و بارگاه ملكوتى پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
و زيارت امامان معصومعليهالسلام
در بقيع لازم است، آمادگى و رعايت ادب حضور ميباشد.
علماى دين نيز براى حضور در مكانهاى مقدس خود را از قبل آماده ميكردند و با آمادگى كامل در آن مكانهاى روحانى و پر فضيلت حاضر ميشدند. علامة مجلسىرحمهمالله
حكايت ميكرد كه روزى قصد كردم به عتبات عاليات بروم، ابتدا به نجف اشرف رفتم. وقتى خواستم به حرم علىعليهالسلام
بروم، آمادگى روحى لازم براى حضور در آن مرقد مطهر را در خود احساس نكردم. بنابراين، تصميم گرفتم تا ده شبانه روز با توسل و راز و نياز به درگاه الهى آمادگى لازم را كسب كنم. روزها در حالى كه روزه بودم، در واديالسلام- مقام امام زمان (عج) - به دعا و راز و نياز با پروردگار ميپرداختم و شبها در رواق مطهر حضرت علىعليهالسلام
عبادت ميكردم. بدين ترتيب، در اين مدت به حرم حضرت علىعليهالسلام
داخل نشدم و ادب حضور را مراعات كردم و فقط از دور به آن حضرت سلام ميدادم. بعد از گذشت نُه روز، در شب دهم حالت كشف براى من حاصل شد. ديدم در سامرا هستم و امام زمان (عج) بر مزار پدر بزرگوارشان زيارت ميخوانند. وقتى حالت كشف تمام شد، در همان موقع، پياده از نجف به سوى سامرا حركت كردم. پس از چند روز زيارت و عبادت در آنجا، به زعم اينكه آمادگى لازم را به دست آوردهام، ميخواستم به سوى نجف اشرف حركت كنم كه در يك حالت روحانى چشمم به جمال امام زمان (عج) روشن شد و آن حضرت را ديدم كه بر مزار پدرشان به خواندن دعا و زيارت مشغولاند. همانجا ايستادم و به شيوه ى مداحان، زيارت جامعه را خواندم. سپس آقا فرمودند : «بيا اينجا!» ابهت و شكوه آقا مرا گرفته بود، به طورى كه نميتوانستم قدم برداردم. حضرت با دست مبارك اشاره كردند و فرمودند : «بيا بنشين!» من هم آهسته خدمت امام رسيدم. آن بزرگوار دست مبارك خود را روى كتف من گذاشتند و فرمودند : «نِعم الزيارة هذا؛ چه زيارت خوبى است!» عرض كردم : «آقا اين زيارت از جد بزرگوارتان، امام هادىعليهالسلام
است.» امام زمان (عج) در حالى كه به مزار مبارك عسگريينعليهالسلام
اشاره كردند، فرمودند : «بله!» در آن موقع سؤالهايم را از آن حضرت پرسيدم و تلطفها ديدم و لذت بردم و بعد از آن با آمادگى كامل به زيارت حرم حضرت علىعليهالسلام
شتافتم.
اين حكايت و امثال آن حاكى از آن است كه حضور در مكانهاى مقدس، به خصوص مكه و مدينه و انجام دادن مناسك حج با آمادگى كامل بسيار ارزشمند است. طواف، نماز طواف و حتى نگاه كردن به مطاف ثواب بسيارى دارد، اما بدون آمادگى لازم نتيجه ى كامل به دست نميآيد. كسى كه با آمادگى به حج برود، آن گاه كه لبيك بگويد، پاسخ خوشامدگويى خداوند را ميشنود.
اعمال حج و اسرار آن
همان طور كه تمام عبادتها داراى ظاهرى و اسرار باطنى است، حج نيز چنين است. اعمال ظاهرى آن مناسكى است كه حاجى بايد در ايامى خاص بهجا آورد و در هر يك از آنها اسرارى نهفته است. مراسم حج در حقيقت مرورى سمبوليك بر مبارزات حضرت ابراهيمعليهالسلام
و منزلگاههاى مختلف توحيد، سلوك عرفانى و اخلاص در بندگى است.
اگر مسلمانان هنگام انجام دادن مناسك حج به روح و اسرار آن واقف باشند و نيز به جنبههاى نمادين آن توجه كنند، ميتوانند درسهاى تربيتى ارزندهاى در زمينههاى خداشناسى، پيامبر شناسى و انسان شناسى از آن فرا گيرند.