چگونه بهترين همسر باشم

چگونه بهترين همسر باشم0%

چگونه بهترين همسر باشم نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 2973 / دانلود: 2310
اندازه اندازه اندازه
چگونه بهترين همسر باشم

چگونه بهترين همسر باشم

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

چگونه بهترين همسر باشم

نویسنده: محسن كاظمى

تقديم به بهترين و ارزنده ترين بانوى عالم حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام

آشنايى و معرفت به جايگاه انسانى از يك طرف و از طرف ديگر توجه به وظايف و تكاليف او مى تواند كمك شايانى در جهت تكميل ابعاد روحى و روانى بوده باشد.

بديهى است كه معرفت مقدمه اى براى نيل به حقيقت و كمال مى باشد و روشهاى صحيح و مشروع به اين پيوست خود مى تواند به سلامت مسير و سرعت نيل به مقصود كمك فراوانى نمايد.

آنچه در اين اوراق گردآورى و تنظيم گشته به راهكارهاى سالم و ارزنده همسردارى اشاره دارد تا مسير زندگى و خانواده از معرفت بيشتر و سلامت افزونترى برخوردار بوده و مشكلات ناشى از عدم توجه كه ناخواسته گريبان گير جامعه اسلامى ما هم شده مرتفع و زوجهاى جوان بتواند با توافق بيشتر به وظيفه اصلى و اساسى خود كه كمال جوئى و كمال پرورى است اقدام نمايند انشاء الله

والسلام

واحد مطالعات اسلامى مركز فرهنگى قدر

مقدمه مؤلف

زن يكى از زيباترين مظاهر لطف و رحمت الهى است كه با خلقتش آسايش ‍ و آرامش به عالم هستى اهداء گشته است

و در پى اين آرامش و سكونت ، مبنا و راهكار راهوار كمال در صحنه وجود نقش بسته است

زن با بهترين نقش و اساسى ترين جايگاه پا در عرصه گيتى نهاد تا متانت و طماءنينه كه سرمايه و هستى مردان است را مفهوم بخشيده و مرد را ناخودآگاه تا بسوى بالاترين ارزشها و كمالات همراهى نمايد و با اين افتخار بهشت را به بهترين بودن خويش زينت داده و افتخار آنرا داشته باشد كه به كلمات مباهات آميز نبى الله الاعظم و ائمه معصومينعليهم‌السلام آمده تا بفرمايند: بهشت زير پاى مادران است و قدر و منزلت زن و مادر را از بهشت هم بالاتر ببرند.

چه فخر و افتخارى بالاتر از اينكه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها هم يك زن بوده و حضرت نبى اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله اشرف خلايق و بالاترين و ارزشمندترين موجود و خلق بارها و بارها خود را فدائى حضرت فاطمه سلام الله عليها بخواند و مگر نه اينست كه كلام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله كلام خداست

و مگر نه اينست كه در آن خطاب الهى علت خلقت را به او برمى گرداند و مى فرمايد: لو لا فاطمه لما خلقتكما يعنى اگر نبود فاطمه نه تو اى پيغمبر و نه على اميرمومنينعليه‌السلام را خلق نمى كردم

آنقدر در فزونى مقام و جايگاه او به خاطر وجود مبارك حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام گفته هاى قدسى موجود است كه مردان را مبتلا به يك رشك و غبطه مى كند كه خوشا به حال زنان با آن مقام رفيع

با آرزوى آنكه بيشتر و بهتر جايگاه ارزشمند زن را شناخته و بتوانيم حق او را اداء نماييم

آنچه در اين اوراق گرد آورى شده شامل نكات زيبا و دلپذيرى است كه اولا شما را به معرفت و آشنائى بيشتر نسبت به خود راهنمائى مى كند، ثانيا باارائه ى يكسرى از دستورالعملهاى ساده به زندگى شما شيرينى بيشترى داده و كانون پر از لطف شما را با رنگ زيباى خوشبختى گرمتر مى نمايد.

والسلام / محسن كاظمى

زن و تعريف آن

يكى از واژه هائى كه در طول تاريخ مورد ستم قرار گرفته و دائما به قربانگاه اميال و هواهاى نفسانى رفته است واژه زيباى «زن» مى باشد كه به پيوست اين واژه در طول تاريخ تعاريفى از زن نموده اند كه آخرين آنها تعريفى است كه عرب جاهليت از آن نموده و دختران شير خوار را زنده زنده در گورستان دفن مى نموده است زن واژه فساد و كج فهمى و اسارت به خود گرفته بود و در يك كلام آن حقيقت زيباى زن با انگارهاى هواپرستان به موجودى غير انسان بيشتر شبيه مى شد ديگر كسى از واژه زن مفهوم انسانيت و معنويت استنباط نمى كرد كسى براى زن معرفت و عرفان پروردگار قائل نبود و به عبارت ديگر نگارش منفى آنقدر در جوامع رشد كرد كه زن به تمام معنا آئينه شهوت و رنگ پرستى و مدخواهى شد و چه كنيم كه آثار رگه هاى زشت اين نگرش جاهلى هنوز در قلب متمدن غرب هم ريشه دارد.

در اوج يك چنين تعريف و حقيقت جاهلى براى زن ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها با حضور در عرصه گيتى افتخار بزرگى آفريد و در مقابل آن تعريف جاهلى از زنان و به عبارت ديگر زنان جاهلى زنان فاطمى را معرفى و تعريف كرد و در طول دوران كوتاه زندگى خويش تك تك ابعاد روحى زن را عملا تعريف و تبيين نمود.

در مقابل هر كدام از روشهاى زنان جاهلى روشى صحيح را ابداع نمود و با بيان و تعريف از يك طرف و عمل از سوئى بالاتر مرزى عميق با تعريفى دقيق از زن به جامعه آن زمان و جوامع آينده خود عرضه نمود.

امروزه كه بيش از هزار سال از زمان حيات ظاهرى آن بزرگوار مى گذرد نقش ‍ ارزنده آن حضرت در بيان تعريف صحيح زن معلوم و آشكار مى شود.

آرى ، نه اينكه امروز زنان فاطمى و تعاريف فاطمى به كلى زندگى انسانها را گرفته است خير، وليكن يكه تازى تعريف جاهلى از ميان رفته و در مقابل اين ديدگاه كه زن اسوه مدپرستى و حسادت و چشم و هم چشمى و هزار افسونگرى و نمود جاهليت است از ميان رفته و تعريف زيباى فاطمى با نقش و نمود ارزنده آن در جامعه رشد و تعالى يافته است

تا آنجا كه امروزه بسيارى از زنان ما در عرصه هاى صحيح فرهنگى بهترين افتخارات را مى آفرينند و به دور از همه روشهاى جاهلى روشهاى ارزنده فاطمى را در زندگى پياده مى نمايند.

در پايان اين نوشته آرزوى آن داريم تا روشهاى فاطمى را از روشهاى جاهلى شناخته و با ايجاد يك مرز مشخص بين آن دو خود را در غالب تعريف ارزشمند فاطمى وارد نمائيد.

شايد با اين عمل زنگار كهنه اى كه بر سيماى عطوف زن در پى قرنها نشسته مرتفع و زن با تمام ابعاد زندگى خود، بتواند در جهت احياء فرهنگ دينى و اسلامى موثر واقع شود.

فراموش نكنيد كه اين روش زندگى شماست كه يا شما را جاهلى مى كند و يا فاطمى

صرفا محبت حضرت زهراعليها‌السلام براى فاطمى شدن كافى نيست نگاه منصفانه شما به تك تك رفتارها و اعمال مى تواند در تشخيص جايگاه و حركت خود به سوى بهتر شدن كمك شايانى بنمايد.

با آرزوى آنكه زنان جامعه به كمك همديگر گام موثرترى در جهت تبيين بيشتر رفتار فاطمى بردارند.

زن و شخصيت مرد

قبل از شروع ، مقدمتا لازم است تعريفى از شخصيت داشته باشيم

شخصيت : مجموعه رفتارهاى پايدارى است كه از انسان سر مى زند و او را از سايرين بنحوى متمايز مى نمايد.

با توجه به مفهوم شخصيت و برداشت هاى مختلفى كه از آن مى شود، زن نقش به سزائى در سازماندهى شخصيت مرد مى تواند ايفا نمايد.

سوال : از يك طرف با توجه به مفهوم شخصيت كه در آن پايدارى و ثبات رفتار لحاظ شده و از طرف ديگر توجه به اين نكته كه تحول رفتار در سنين بالاتر از بيست سال كم و كمتر مى شود چگونه زن مى تواند نقش اساسى در رفتارسازى و تحول در رفتار داشته باشد؟

پاسخ : دقت در تعريف شايد اين حقيقت كه منظور نظر شما بوده است را واضح بيان نمايد آرى ، حدس شما صحيح است وليكن توجه به يك مطلب لازم است و آن اينكه در طول زندگى انسان مقاطع مختلفى به عنوان نقاط عطف شخصيتى مطرح است كه در آن شخصيت انسان قابليت تغيير و تحول بيشترى را دارا مى باشد كه اين مقاطع زمانى حتى در دوران پيرى و كهولت ممكن است وجود داشته باشد.

تائيد اين مطلب را مى توانيد با مطالعه كتب تاريخ و داستانهاى متفاوت ملاحظه نمائيد، كسانيكه مدتهاى طولانى از عمر خود را در مسيرى ناشايست طى كرده وليكن در آخر عمر دچار يك تحول و تغيير شده و سازمان شخصيتى خويش را كه شامل آن رفتارها بوده به سوى يك سرى رفتارهاى ارزشى متمايل كرده اند.

اين تحولات و تغييرات كه در سنين بالاتر از دوران شخصيت سازى(١) رخ مى دهد تائيدى است بر اين نظريه كه شخصيت در دوران هاى بالاتر از سن جوانى قابل تغيير بوده و شخص مى تواند شخصيت خويش را تغيير و به سمت و سوى يك شخصيت مقبول يا غير مقبول سوق دهد. البته همگى شماها نمونه هايى از اين تغيير را در زندگى ولو مختصر خويش ملاحظه و مطالعه كرده ايد.

بديهى است تحولاتى كه در سنين بالاتر از جوانى رخ مى دهد عموما نقاط عطفى از شخصيت مى باشد كه غالب اين نقاط شخصيتى هم به دو دسته عمده تقسيم مى شود:

نقاط عطف ارادى و نقاط عطف غير ارادى نقاط عطف ارادى

رويدادهائى هستند كه انسان در ايجاد آن دخل و تصرف فراوانى مى تواند داشته باشد مثل مراسم عقد و ازدواج و يا صاحب فرزند شدن و يا سفر حج و يا...

در مقابل نقاط عطف شخصيت ساز غير ارادى

شامل آن نقاطى از زندگى مى شود كه انسان ناخودآگاه در يك تنش روحى مثبت يا منفى قرار گرفته و چه بسا با يك كلام متحول و تغيير جهت داده و يا مى دهد.

حال با توجه به تفصيلى كه در مطلب بيان كرديم هر كدام از شما خوانندگان محترم نمونه هاى بارزى را در ذهن مى شناسيد كه نظر ما را تائيد مى نمايد.

مى توانيد اين مطالب را با دوست و هم كلاسى و يا همكاران خود هم در ميان گذاشته و اين نقاط عطف را بيشتر مورد تجزيه و تحليل قرار دهيد طبيعتا با صرف وقت و توجه لازم مى توانيد نقاط بيشمارى از آنها را براى خود و ديگران مثال زده و شمارش نمائيد. موضوع نصيحت گوئى و امر به معروف و نهى از منكر كه در اديان مختلف خصوصا در دين مبين اسلام بسيار مورد توجه قرار گرفته شايد اشاره اى به اين حقيقت باشد.

چه بسا نصيحتى كه درست در نقطه عطف شخصيتى يك انسان قرار گرفته و به طور كلى زندگى او را تغيير داده است فراموش نكنيد اگر با يك نصيحت به جا در نقطه عطف ، يك شخصيت را متحول كرده و به سمت و سوى مثبت سوق بدهيد شما در هر خيرى كه از آن انسان و نسل او سر مى زند شريك خواهيد بود.

البته فراموش نكنيد رعايت اصول و قوانينى كه دين اسلام در رابطه با نصيحت كردن و امر به معروف و نهى از منكر بيان كرده در حقيقت با لحاظ شرايط، ايجاد كننده يك نقطه عطف ارادى از طرف شما و غير ارادى براى اوست

بنابراين با مراجعه به كتب مربوطه راهكارهاى امر به معروف و نهى از منكر و يا نصيحت كردن را آموخته تا با ظرافت خاص خودش بتوانيد شرايط مناسب جهت تحول را ايجاد و با يك نصيحت دوستانه او را متنبه نمائيد. حال كه موضوع تحول و انواع و اقسام آن روشن شد طرح و بررسى عنوان موضوع مورد نظر بسيار ساده مى تواند پيگيرى شود.

خانمها توجه داشته باشند

شخصيت مرد در هنگام ازدواج و پس از آن به خاطر شرايط ازدواج در معرض تحول و تغيير است شما مى توانيد با امتياز ويژه اى كه داريد شخصيت همسر خويش را از هر شرايطى به شرايط بهتر متحول نمائيد.

همسر شما مى تواند رفتارهاى جديد شخصيتى را به خاطر شما در زندگى شروع كند. با گفتگو و صحبت مستقيم و غير مستقيم او را در مسير مثبت زندگى يارى و در تحول شخصيت به سمت شرايط و ملاكهاى برتر كمك نمائيد.

البته فراموش نكنيد لطافت و مهربانى ابزار كار شماست

شما با عطوفت مى توانيد مسير غير صحيح را خيلى راحت تغيير دهيد.

با اين گفتار همگى شما اعتراف مى كنيد كه تحول در شخصيت مرد امكان پذير است

همه شما در اقوام ، خويشان ، دوستان و همسايگان خود مردانى را كه با ازدواج متحول شده اند سراغ داريد.

لطفا در صورت تحقيق و موضوع به نقش همسر توجه و دقت كنيد. يقينا نظر ما را تاءييد مى كنيد.

حال كه با ما هم عقيده شديد با مطالعه و تحقيق مى توانيد شخصيت همسر خويش را از شرايطى كه دارا مى باشد به شرايط بهتر سوق دهيد.

در كتاب موفقيت و خلاقيت پيرامون شخصيت هاى ممتاز گفتارى را آورده ايم ، شما مى توانيد با مطالعه آن الگوى مناسبى را در زندگى اختيار و زندگى خود را به سمت و سوى آن ميل دهيد اگر دوست داريد همسر شما يك مرد اجتماعى يا اهل مطالعه يا... باشد با انتخاب الگو و استفاده از عطوفت مى توانيد اين گام را برداريد.

البته در انتخابها و در تغيير شخصيت مراقب باشيد شخصيت و رفتار بهترى را جانشين نمايد تا زندگى شما زيباتر و دلپذيرتر باشد.

چنانچه همسر شما احساس كند در سير تحول مثبت او را يارى مى نمائيد دلبستگى بيشترى به شما يافته و در زندگى بيشتر به شما اعتماد خواهد نمود.

خوش كلامى و عطوفت يادتان نرود، در عين حال به او اطمينان بدهيد كه از همه سرمايه و توانتان در راه رشد و تعالى او استفاده و شبانه روزتان را صرف پيشرفت او خواهيد كرد.

با اين عمل خواهيد يافت كه :

اولا: نقش زيبايى را در زندگى پياده كرده و زندگى را شيرين و دلپذيرتر نموده ايد.

ثانيا: تحولات مثبت زيادى را در همسر خود ايجاد كرده ايد.

ثالثا: دلبستگى همسر شما به شما چقدر عميق و زياد شده است

زن و حد وظايف

دين اسلام در رابطه با حقوق و تكاليف زن احكام شيرين و جاذبه دارى ارائه مى نمايد، از يك طرف به مرد رعايت آنها را مى دهد و از طرف ديگر زن را سفارش به مهربانى و عطوفت با همسر مى نمايد.

طبيعى است اين عطوفت از طرف زن در مصاديقى از فعاليتهاى زندگى ظهور يافته تا زن بتواند محبت خود را به همسر اظهار و مرد در مقابل اين زحمات تشكر لازم را صورت دهد تا جاذبه بين زوج افزايش و زندگى آنها شيرين تر شود.

بنابراين اگر ما در اين بحث اشاره به يكسرى از امور مى نمائيم نه از اين جهت است كه دين اسلام نسبت به آنها دستور داده ، خير وليكن امورى است كه منجر به حقيقتى مى شود كه دين به آن دستور داده و به قول اهل علم موضوعات مطرحه طريقت دارد نه موضوعيت ، يعنى در اصل موضوع سفارشى نسبت به آن نداريم وليكن از آنجا عقلا مقبول و منجر به نتايج مطلوب مى شود لازم است به آن توجه و دقت شود.

خانمهاى محترم شايد با مطالعه كتب و يا شنيدن مطالب از طرق مختلف وظايف خود را بيشتر و بهتر بدانند و چه بسا گاهى به شوهر خود مى گويند فلان كار وظيفه زن نيست

بله شما صحيح مى فرمائيد، وظيفه شما نيست كه در منزل فلان كار را انجام بدهيد وليكن وظيفه شما هست كه دل همسر خود را نسبت به زندگى گرم كنيد اگر اين مطلب را قبول داشته باشيد هر كار صحيحى كه دل شوهر را به شما گرم تر و دلبستگى او را به شما بيشتر مى كند مى تواند منشائى براى اظهار محبت شما به او بوده باشد يعنى همان حقيقتى كه دين به آن توصيه كرده است

شايد قبل از مطالعه اين مقاله شما از آن خانمهاى اهل مطالعه بوديد كه دوست داشتيد صرفا وظايف شخصى خودتان را در زندگى انجام بدهيد وليكن با مطالعه اين قسمت با ما هم نظر خواهيد شد. يعنى به اين نتيجه خواهيد رسيد كه براى به دست آوردن جايگاه در نزد شوهر چه بسا بايد به اعمالى دست بزنيد كه در هيچ كجاى دين آنرا وظيفه اصلى زن معين نكرده و در مقابل به شوهر هم دستور مى دهد كه حق ندارى در آن امور به همسر خود دستور بدهى

آرى اين صحيح است حالا شما با ما هم نظر و هم عقيده شده ايد، قبول داريد كه بله دين دستورى نداده وليكن خواهيد گفت اگر من انجام دهم :

اولا: بالاتر از انتظار واقعى و حقيقى شوهر عملى را انجام داده ام

ثانيا: به خاطر آنكه موجب خوشنودى و خوشحالى همسرم شده ام جايگاه ويژه را نزد او يافته ام

ثالثا: با دعوت آرامش به زندگى مجراى صحيحى براى عملى كردن دستورات دين را در زندگى فراهم كرده ام

مرد و انضباط شخصى

مرد با توجه به خصوصيات روانى و اجتماعى نسبت به انضباط شخصى حساس بوده و دوست دارد كه از اين جهت محلى براى سبك بينى ديگران نباشد. لذا در طول شبانه روز وقتى از اوقات خود را بايستى صرف كند تا انضباط لازم و كافى جهت حضور در منزل يا اجتماع را داشته باشد. اين نگرش از يك طرف و رشد و تعالى لازم جهت مرد از طرف ديگر، فرصت و دقت او را در اين مطلب كم و آرام آرام ممكن است اين مهم مورد بى توجهى قرار گيرد.

كثرت موضوعات ذهنى براى همسر شما در رابطه با ساير مسائل اجتماعى اعم از شغل ، ارتباط با مردم ، صرف وقت در امور عام المنفعه و.... ممكن است به همسر شما اجازه آنرا ندهد كه خودش به اين امور دقت كرده و اهميت لازم را بدهد.

لذا از يك طرف نياز مرد به انضباط و اهميت آن و از طرف ديگر كثرت مشاغل و امور شخصى و اجتماعى ديگر مرد يك خلل و نقصانى را ايجاد مى كند كه رفتار شايسته شما در اين جهت به رفع اين نقصان و آسايش ‍ ذهنى همسر شما كمك خواهد كرد.

حال خود شما قضاوت كنيد نتيجه چه مى شود؟ آيا نه اينست كه همسر شما با توجه به اينكه شما هيچ وظيفه اى در جهت انضباط شخصى او نداشته وليكن اين كار را انجام داده ايد ممنون دار شما مى گردد و از شما تشكر مى كند آيا نه اينست كه تشكر او بمعنى رضايت و خشنودى اوست

بنابراين يا با تجربه عملى يا عقلا قبول كرديد كه مى توان با استفاده از يكسرى رفتارهاى غير وظيفه اى محبت شوهر نسبت به زندگى و همسرش ‍ را افزايش داد.

بنابراين سعى كنيد پوشش مرد و پيراستگى و انضباط شخصى او را مهيا نماييد تا:

اولا شخصيت شوهر از جهت انضباط مورد خدشه و انتقاد قرار نگيرد.

ثانيا: شوهر شما به ساير وظايف خود بهتر رسيدگى نمايد.

زن و انضباط منزل

وقتى مرد پس از يك سرى از فعاليت هاى اجتماعى وارد منزل مى شود بايستى كليه لوازمات آرامش او تهيه شود تا خداى نكرده خستگى و آثار منفى آنرا در منزل بروز ندهد.

لازمه اين نكته توجه به انضباط منزل و رعايت ترتيب شرايط منزل براساس ‍ خواسته و خواستگاه شوهر بوده كه امرى بديهى و قابل قبول شما و همه افراد مى باشد.

عدم ملاحظه اين امر عادى ممكن است آرامش لازم و كافى مرد را بر هم زده و منجر به بروز ناهنجاريهاى حاصل از ارتباطات اجتماعى و يا فعاليت هاى آن شود.

بنابراين اگر چه هيچ فردى قائل به اين نيست كه زن بايد در منزل انضباط ايجاد كند وليكن همه عقلا بر اين معتقدند كه اگر لازمه آرامش مرد و به تبع آن سلامت زندگى و عطوفت آن انضباط منزل و مسائل پيرامون آن باشد زن از جهت حفظ آن لازم است به اين امور توجه لازم را صورت دهد تا شيرينى زندگى دوام و بقاء بيشترى يافته و از ثمرات زيبائى آن بيشتر بهره مند گردند. خانم مى تواند با يك ساعت زودتر بيدار شدن از خواب تمام انضباط لازم منزل را فراهم كند. اگر خانم اين يك ساعت را صرف انضباط منزل و يا مرد نكرد بايد چندين ساعت را در طول شبانه روز صرف مشاجرات لفظى نمايد و در آخر نتيجه هر دو معلوم است

اولى نتيجه اش انضباط منزل ، لذت بردن شما و همچنين همسرتان از زيبايى زندگى و آرامش مرد براى فعاليت و كسب روزى بهتر.

دومى نتيجه اش مشاجره ، اعصاب خوردى براى شما و همسر خسته شما، بى ميلى مرد به فعاليت اجتماعى و عدم تمايل او نسبت به حضور در منزل

شايد يكى از دلايل واضحى كه مردها از منزل گريزان هستند در اين نهفته است كه منزل انضباط كافى را ندارد.

بنابراين ، خانم محترم توجه بيشتر شما در اين مورد شايد قسم زيادى از مشكلات شما را حل و زندگى شما را زيباتر كند.

حضرت على بن موسى الرضاعليه‌السلام مى فرمايند: شيرازه هيچ گروهى و امتى باقى نمانده الا به نظم و انضباط.

كلام دلنشين حضرت شامل همه گروهها و جمع ها از جمله جمع خانواده مى باشد بنابراين با عمل به اين روايت به زندگى زيبائى ظاهرى لازم بدهيم تا مقدمه مقبولى براى زيبائى هاى ديگر بوده باشد. انشاء الله

زن و زيبائيهاى ظاهرى

زن موجودى است كه بخش زيادى از ابعاد روحى او به واسطه عاطفه شكل گرفته و به تعبير حضرت اميرالمومنينعليه‌السلام شبيه گل مى باشد. بسيار لطيف و حساس با اين وجود بايستى در مقام ارتباط با او شرايط لطافت و عطوفت ملاحظه شود، چنانچه عطوفت لازم صورت نگيرد ممكن است صدمه ديده و آرام آرام پژمرده و ضايع گردد.

طبيعتا اولين مخاطب زن ، همسر و شوهر او مى باشد كه بايد نسبت به اين لطافت توجه كافى بنمايد.

اين وظيفه اختصاص به مردان دارد.

حال شما خانمها چه وظيفه اى داريد؟

قبل از پاسخ به اين سوال لازم است در رابطه با روحيات مردان هم سخنى به ميان آوريم غالب مردان بر عكس زنان كه از لطافت طبع و ظرافت برخوردارند از يك طبع دقيق و حساس منطقى برخوردار هستند.

به عبارت ديگر اگر ما سازمان روحى انسان را به منطق و عاطفه تقسيم نمائيم در مردان منطق و در خانمها عطوفت و عاطفه غالب است

منطق مرد به واسطه ارتباط مناسب اجتماعى رشد، و قوت يافته در مقابل اگر ارتباط اجتماعى زن زياد شد عطوفت او تضييع مى گردد. زنى كه در معرض ‍ اجتماع قرار گيرد. مثل گلى است كه در معرض باد قرار گرفته است طبيعتا آن لطافت و زيبائى لازم و به تبع عطر عطوفت را از دست مى دهد لذا دين مقدس اسلام براى زن و نحوه حضور آن در اجتماع احكام خاصى وضع كرده كه بايستى به آن عمل نمود. اگر مطابق دين عمل ننمايم يعنى به ساختار روحى زن توجه نكرده ايم يعنى به او ظلم كرده ايم عدالت آنست كه از هر كس متناسب با توانش انتظار داشته باشيم مگر غير از اينست ؟

حال زنى كه با حضور بيش از حد در جامعه مى خواهد حق خود را بگيرد و معتقد به بى عدالتى است آيا مى داند كه روح او چقدر لطيف و زيباست ؟ و آيا مى داند حضور بيش از حد در اجتماع يعنى تيشه به ريشه عطوفت زدن است ؟

بنابراين به خانمها توصيه مى شود كه حد مرز حضور در اجتماع را براى خود شناسائى نمايند، البته حضور به نحو صحيح و به اندازه لازم ، مقبول همه عقلا است وليكن حد و اندازه را بشناسيد و الا خداى ناكرده لطافت طبع شما خدشه دار مى شود.

وليكن بر عكس مرد بايد در معرض وزش هاى و برخوردها قرار گيرد تا محكم و پايدار بماند لذا نحوه تشريع احكام براى مردان و زنان متفاوت ذكر شده است

بگذريم !

حال با توجه به اين عطوفت و لطافت زن ، مرد چگونه بايد با او ارتباط داشته باشد تا اين لطافت صدمه نبيند؟

اينجا نقش زن بسيار اساسى است شما مى توانيد دو نقش متضاد را بازى كنيد يك نقش تحريك بعد احساسى مرد است سپس نتيجه را ملاحظه كنيد يك نقش هم تحريك بعد منطقى مرد سپس نتيجه آنرا ببيند!

اگر چه در مرد منطق حاكم است وليكن احساسات او هم ضعيف نيست

اگر منطق را تحريك كرديد طبيعتا بايستى انتظار منطقى هم از او داشته باشيد. او با منطقش سخن مى گويد و با منطقش از شما سوال مى كند و... و شما در مقابل منطق مرد با توجه به آن ساختار روحى كه داشتيد ضعيف و ممكن است بدون جواب باشيد.

اما اگر احساسات را تحريك كرديد طبيعتا مرد هم با بعد احساساتيش با شما ملاقات خواهد كرد و نتيجه روشن است ، از آنجا كه شما در احساسات قوى تر هستيد مى توانيد مهره بازى را به نفع آرامش خود و زندگى جابجا نمائيد.

حال چه كنيم و عواطف مرد را چگونه تحريك نمائيم ؟

جداى از مقدماتى كه در صفحات قبلى اعم از انضباط منزل و همسر و... بيان كرديم مراقب اولين لحظات حضور مرد در منزل باشيد ظاهر آراسته شما مى تواند در بدو ورود، شما را در تحريك احساسات موفق نمايد. براى همين حقيقت هست كه دين مبين اسلام دستور مى دهد در ابتداى ورود، زن درب منزل را به روى همسر باز كند و اثاثيه را از دست او بگيرد، در خارج كردن لباس به او كمك كند و... اينها براى چيست ؟

براى اينكه مردى كه در بيرون خانه بوده به جهت انجام وظيفه اجتماعى منطق غالب بوده و اگر بخواهد با همان منطق وارد زندگى شخصى و خانواده شود نتيجه مقبولى نخواهد داشت

لذا در لحظه ورود بايد ساختار روحى مرد از منطق به احساسات عوض ‍ شود تا اولا خستگى او بر طرف شود ثانيا با عطوفت و مهربانى با شما و فرزندان ارتباط برقرار نمايد تا زندگى شما با همسرتان زيباتر و دلپذيرتر باشد.

بنابراين ملاحظه بدو ورود و تحريك احساسات هنر شماست كه با رعايت پوشش ظاهرى و آراستگى و خوش برخوردى خود مى توانيد اين هنرمندى را از خود نشان دهيد.

زن هنرمند زنى است كه بتواند احساسات شوهر خود را در هر حال تحريك و به راهكارهاى آن مسلط باشد.

اگر از منطق هم بايد استفاده كرد در هاله اى از احساسات باشد تا موفق باشد.

و انصافا زيباترين هنر زن همين هنر خواهد بود كه در سايه آن ساير زيبائيهاى ظهور يافته و جلوه كند.

بنابراين خانم هاى محترم و مسلمان بايستى به اين هنر بيشتر از ساير امور و مسائلى كه امروز به صورت كاذب به عنوان نقش زن بيان مى شود توجه و عنايت داشته باشند.

فراموش نكنيد: سلام و گفتگوى گرم ، آراستگى ، متناسب با خواستگاه شوهر، هنرمندى شماست

زن و رازگويى به همسر

يكى از راهكارهاى افزايش صميميت و محبت رازگوئى است البته با لحاظ شرايط آن

زن مى تواند جهت كسب محبت و ايجاد ارتباط بهتر با همسر خود اسرار و رازهاى خود را بيان نمايد.

يكى از بزرگترين ارزشهاى زن هنر راز گفتن به همسر خويش است

خانم محترم شما خود بهتر مى دانيد كه اسرارتان را به نزديكترين افراد خواهيد گفت ، به قول انديشمندى : «زنان در دو حالت اسرار را فاش ‍ مى كنند.

اگر به آنها بگوئيد كه خيلى خيلى اين مهم است و به كسى نگو، او فكر مى كند كه تحفه بسيار با ارزشى را داشته و لذا به خاطر اهميتش به ديگران مى گويد و اصرار هم دارد كه فرد دوم به كسى باز گو نكند.

اگر هم عادى به آنها گفته شود كه مهم نيست و مطلب را ساده قلمداد كنى باز هم به ديگران مى گويند چرا كه معتقدند كه مطلب مهمى نيست »

با اين ظرافت ، زنان اسرار خود را خواهى - نخواهى براى مادر، دوست يا خواهر يا يكى از نزديكان خود فاش مى كنند.

خانم محترم ، رازگويى محبت را صد چندان مى كند شما با استفاده از همين رازگوئى مى توانيد در قلب همسر جايگاه ويژه اى يافته و محبت خود را بيش از پيش بنمائيد.

براى روشن شدن مطلب مثالى مى آوريم :

شما نگاه كنيد دو نفر چگونه با هم دوست صميمى مى شوند اول سلام و عليك است و همين مختصر، اما پس از مدتى اين رازگويى است كه محبت بين آن دو را غنى تر و عميق تر مى كند تا آنجا كه حاضرند جان خود را فداى يكديگر بنمايند.

اينطور نيست ؟

حال كه قبول كرديد از اين وسيله عادى و طبيعى خود براى افزايش دوستى بين خود و همسرتان استفاده نمائيد. و خود را بيشتر محبوب و دوست داشتنى در نزد شوهر بنمائيد. ما در كتاب آئين دوست يابى در رابطه با اين طريقه بيشتر توضيح داده ايم كه مى توانيم با مراجعه به آن مطلب را واضحتر دريابيد. در جمع فراموش نكنيد با همسر خود قبل از هر كسى اسرار خود را بازگو نموده و بدين طريق به شيرينى خود نزد او بيفزائيد!

زن و محبوبيت مرد

زندگى خوشبخت آن زندگى است كه حاوى دو زيبايى باشد يك زيبايى درونى و يكى هم زيبايى بيرونى

اگر يكى از اين دو قسم زيبائى خدشه دار شود زيبائى كل زندگى كه مفهوم خوشبختى را به همراه دارد، در معرض خطر و آسيب قرار خواهد گرفت زيبائى درون آرامش آور و زيبائى بيرون آبرو آفرين است

يك خانواده هم بايستى داراى آرامش لازم و كافى و هم داراى آبرو باشد در رابطه با آرامش درون و نقش زن گفتارى را آورديم و نقش حساس زن در آنرا بيان كرديم كه آرزومنديم بيش از پيش به آن توجه و عنايت نموده و به زيبائى هاى درون زندگى بيشتر اهتمام بورزيد. تا از آرامش كه حاصل زيبائى درونى است بيشتر بهره مند گرديد.

اما زيبائى بيرون كه به زندگى شما وجه ارزشى و به تعبيرى آبرو مى دهد.

بازيگر اصلى ظاهرا در اين زيبائى مرد است وليكن اگر از ما سوال كنيد.

خواهيم گفت كه واقعا در اين نقطه هم زن نقش اساسى را بازى مى كند.

سوال خواهيد نمود چگونه ؟

قبلا از اينكه به سوال شما پاسخ دهيم لازم است مقدمتا مطلبى را خدمتتان عرض نمائيم ما در كتاب آئين دوست يابى فصلى را پيرامون محبت قرار داده و مفصل در رابطه با آن سخن گفتيم ، مى توانيد جهت اطلاعات بيشتر به آن مراجعه نمائيد در اينجا به قسمتى از آن مباحث به صورت گذرا اشاره نموده تا پاسخ اصلى سوال را خود دريابيد.

محبت محرك و در عين حال معيارى ارزشى است كه به واسطه آن انسان به انسانيت و ارزش واقعى خود رسيده و در پرتو آن رشد و تربيت و كمال مى يابد.

حتى ظهور استعدادها هم وابستگى تنگاتنگى به آن دارد كه اين حقيقت هم از آيات مباركه قرآن و هم از خطابات نورانى اهل بيتعليهم‌السلام ظاهر مى گردد.

با اين اشاره مختصر خواهيد يافت كه محبوبيت لازمه زيبائى براى يك مجموعه است اگر يك شخص يا خانواده محبوب قرار گرفت يعنى ديگران آنرا دوست داشته باشند بدانيد و بدانيم آن شخص يا خانواده و يا... موفق خواهد بود.

با اين بيان سوال شما پاسخ داده شد.

چگونه ؟

بله ، اگر خانواده كه در درجه اول مرد و زن هستند به زندگى خود محبوبيت بدهند يعنى بدنه زندگى را محبوب ديگران بكنند ما به آن درخشش گوهر زندگى كه زيبائى بيرونى ناميديم دست يافته ايم

نگاه كنيد:

مرد در زندگى نقش بدنه زندگى را بازى مى كند اگر اين بدنه طورى جلوه كرد كه محبت ديگران را به سمت و سوى خود متمايل نمود نتيجه روشنى به دنبال دارد و آن همان زيبائى بيرونى زندگى است

در اينجا:

اولا عيوب زندگى پوشيده مى شود.

ثانيا به عنوان يك زوج موفق و خوشبخت قلمداد مى شويد.

شايد بفرماييد اين را قبول كرديم حال اين چه ارتباطى با جايگاه زن دارد؟ اينجا نقش زن در ايجاد محبوبيت براى مرد و به عنوان بدنه زندگى روشن مى شود، اگر مرد محبوبيت پيدا بكند زيبائى بيرونى زندگى به دست مى آيد لذا بايستى براى محبوبيت همسر خود در اجتماع تلاش كنيد تا اجتماع و مردم آن بيشتر همسر شما را دوست داشته باشند تا:

اولا زيبائى بيرونى زندگى كه بر عهده مرد است تامين شود.

ثانيا تعادلى بين زيبائى درونى و بيرونى حاصل شود.

اگر يك زندگى از درون زيبا ولى از بيرون زيبا نباشد اين عدم تعادل آرام آرام به رفع و تضييع زيبائى درون مى انجامد و نتيجه آن تضييع آرامش و... خواهد بود همانطور كه عكس آن هم صادق است

با اين تعبير شما هم با ما هم عقيده شده ايد بايستى كارى بكنيد كه محبوبيت همسر در اجتماع زياد شود.

خوب قبول كرديم

حال چه كنيم تا محبوبيت همسر و مرد در اجتماع زياد شود؟

جواب اين سوال روشن است در اينجا به بعضى از امورى كه به محبوبيت شوهر شما مى افزايد اشاره مى نمايم

تا بتوانيد با استفاده از آنها زندگى خود را زيباتر نمائيد.

1-رسيدگى و توجه دقيق به پوشش ، انضباط و آراستگى مرد.

اولين ملاقاتهاى افراد جامعه با ظاهر همسر شما صورت مى گيرد و بعد از آن با اخلاق او، طبيعتا قبل از اينكه او با كسى سلام و گفتگو بكند لباسها و انضباط اوست كه به نظر ديگران رسيده و براى آنها جاذبه يا دافعه خواهد داشت

اگر چه ما معتقديم لباس شرافت نمى آورد وليكن معتقديم انضباط شرافت مى آورد، حضرت نبى اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هنگام خروج از منزل عطر مخصوص استفاده مى كردند، موهاى خود را شانه و لباسها و عمامه مبارك را منظم كرده و سپس خارج مى شدند.

اين براى چه بود؟ آيا نه اينست كه خود اينها هم جاذبه آفرين و محبوبيت آور است

زيبائى ظاهر همسر شما در خارج از منزل بيانگر ميزان همت شما در منزل است

شايد بگوئيد خود پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله اين كار را انجام مى داده اند نه همسر ايشان

جواب خواهيم داد كه ما از شما مى خواهيم كه مرد شما با ظاهرى زيبا وارد اجتماع شود اگر خودش به اين كار علاقه مند است كه خدا را شكر و الا اين وظيفه شماست كه در نظافت او تلاش و كوشش نمائيد تا ظاهر او زيبنده و جاذبه دار باشد.

اينطور نيست ؟