آداب و احکام عمره تمتع
آداب و احکام عمره تمتع
(بسم الله الرحمن الرحيم) بر شخص مستطيع واجب است در مدت عمر يک بار به مکه رود و اعمال حج را بجا آورد حج اقسامى دارد ولى از آنجائيکه براى ما مردم دور از مکه غالبا حج تمتع واجب است در اين رساله فقط مسائل حج تمتع گفته ميشود.
اعمال اين حج داراى دو بخش است اول عمره تمتع دوم حج تمتع قسمت اول داراى پنج عمل است:
١- احرام
٢- طواف خانه خدا
٣- دو رکعت نماز طواف
٤- سعى بين صفا و مروه
٥- تقصير
آداب و احکام اين پنج عمل را اول ميگوييم تا برسيم به بخش دوم.
مقدمه دانسته شود افرادى که از ايران به مکه ميروند دو دسته هستند يا مدينه اول يا مدينه دوم دستهاى که اول به مدينه ميروند و چند روزى هستند و از آنجا به طرف مکه حرکت ميکنند پس از خروج از مدينه ميرسند به مسجدى بنام (مسجد شجره) اينجا ميقات ستيعنى جاى محرم شدن پياده ميشوند و در آن مسجد محرم ميشوند.
و دستهاى که اول به مکه ميروند اينها از جده بطرف مکه حرکت ميکنند بجائى ميرسند بنام (جحفه) که آنجا هم ميقات است و پياده ميشوند براى محرم شدن.
١- احرام و احکام آن
واجبات احرام سه چيز است اول پوشيدن لباس احرام دوم نيت محرم شدن سوم تلبيه يعنى لبيک گفتن.
لباس احرام دو قطعه پارچه مثل دو حوله يا غير آن که دوخت در آن نباشد و همچنين پاک و مباح و حلال باشد يکى را مثل لنگ از کمر ميبندند و ديگرى را از روى شانهها مياندازند بعد از پوشيدن اين دو جامع نيت ميکند انجام دادن احرام عمره تمتع را قربة الى الله و با اين نيت لبيک ميگويد و صورت لبيک چنين است.
لبيک اللهم لبيک لبيک لا شريک لک لبيک ان الحمد و النعمة لک و الملک لا شريک لک لبيک
مسئله: تمام اعمال عمره و حج از اولى که انسان لباس احرام ميپوشد تا آخر اعمال حج همه و همه عبادت است و بايد با توجه داشتن در وقت عمل که چه عملى ميخواهد بجا بياورد همه را براى خداوند انجام دهد و اگر ريا کند آن عملى که در او ريا شده باطل است.
مسئله: لباس احرام براى مردها واجب است و زن ميتواند در همان لباسهاى معمولى خودش گرچه دوخته باشد محرم شود.
مسئله: لباس احرام اگر نجس شود تا وقتى که انسان محرم است باحتياط وجوبى بايد تطهير کند و همچنين در حال احرام اگر بدنش نجس شود احتياط آنست که تطهير کند و لازم نيست لباس احرام را هميشه دربر داشته باشد بلکه جايز است آنها را عوض کند و براى شستن يا حمام رفتن بيرون بياورد و لختشود.
مسئله: احتياط واجب اينستکه اين دو جامه را قبل از نيت احرام و لبيک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبيک پوشيد احتياط آنست که لبيک را دوباره بگويد و بايد دانسته شود که محرم شدن به لبيک گفتن است نه به لباس احرام پوشيدن.
مسئله: احتياط واجب آنست که در داخل مسجد شجره محرم شود نه خارج آن هر چند نزديک بآن باشد.
مسئله: جنابتيا حيض مانع از محرم شدن نيست و اينها ميتوانند در حال عبور از مسجد محرم شوند و نبايد در مسجد توقف کنند.
مسئله: واجب است لبيک بطور صحيح گفته شود و اگر بلد نيستشخص ديگرى که بلد است کلمه کلمه بگويد و او هم دنبالش بگويد.
مسئله: لبيک بصورتى که گفته شد يک مرتبه بيشتر واجب نيست و تکرار آن مستحب است ولى وقتى بجائى رسيد که خانههاى مکه ديده ميشود احتياط واجب آنست که لبيک را ترک کند و ديگر نگويد.
مسئله: گره زدن لباس احرام اشکال ندارد ميتواند لنگ را به کمر گره بزند نه بگردن و همچنين ميتواند سنگ در جامع احرام بگذارد و با نخ ببندد.
و اما تروک احرام يعنى چيزهائى که بر محرم حرام ميشود و بايد ترک کند ٢٤ چيز است.
اول - شکار کردن حيوان وحشى صحرائى مثل آهو و همچنين خوردن گوشت آن و نشان دادن شکار به شکارچى و کمک کردن به آن، بنابراين شکار حيوان دريائى و کشتن حيوانات اهلى مثل مرغ و گاو و گوسفند اشکال ندارد.
مسئله: پرندگان جزء شکار صحرائى هستند و همچنين ملخ.
مسئله: احتياط واجب آنست که زنبور را نکشد اگر قصد اذيت ندارد و در صورت اذيت اشکال ندارد و همچنين کشتن حيوانات موذى مثل مار و عقرب اشکال ندارد.
مسئله: صيد کردن کفاره دارد حتى اگر جاهل به مسئله هم باشد و در اينجا مسائل زيادى است ولى چون مورد لزوم نيستخوددارى شد.
دوم -جماع با زن و بوسيدن و بازى کردن با او و نگاه بشهوت کردن و بلکه هر نوع لذت بردن از زن در حال احرام حرام است.
مسئله: اگر زنى را از روى شهوت ببوسد کفاره آن يک شتر است و اگر بدون شهوت باشد يک گوسفند کفاره دارد.
مسئله: اگر کسى با زن از روى شهوت دست بازى کند چه انزالش بشود چه نشود بايد يک گوسفند کفاره بدهد.
دانسته شود در جماع با زن مسائل زيادى است ولى چون معمولا واقع نميشود و کسى در حال احرام چنين کارى نميکند از تفصيل خوددارى شد.
سوم -عقد کردن زن براى خود يا براى ديگرى و همچنين شاهد شدن بر عقد حرام است ولى خواستگارى کردن در حال احرام اشکال ندارد.
مسئله: اگر با دانستن مسئله زنى را در حال احرام براى خود عقد کند يا صيغه نمايد آن زن بر او حرام ابدى ميشود در اينجا هم مسائل زيادى هست چون نوعا واقع نميشود ذکر نکرديم.
چهارم -استمناء (يعنى کارى کند که منى از او بيرون آيد.)
مسئله: در استمناء بهر نحوى باشد گرچه با زن خود اگر منى خارج شود بايد يک شتر کفاره بدهد.
پنجم -استعمال عطريات مثل مشگ و زعفران و امثال آن که ماليدن اينها به بدن و لباس و همچنين خوردن آنها مثل خوردن زعفران و همچنين پوشيدن لباسى که بوى عطر ميدهد اگر چه قبلا به آن عطر زده باشد ولى خوردن ميوههاى معطر و بو کردن آنها مثل سيب و به اشکال ندارد.
مسئله: در وقت گذشتن از بازار يا مغازه عطر فروشى لازم نيست دماغ را بگيرد و رسيدن بوى عطر به دماغ اشکال ندارد ولى بايد بو نکند.
مسئله: گرفتن دماغ از بوى بد حرام است ولى تند رفتن که کمتر بوى بد را بفهمد اشکال ندارد.
مسئله: کفاره استعمال بوى خوش يک گوسفند است بنابر احتياط واجب.
مسئله: اگر بوى خوش را مکرر استعمال کند اگر اين تکرار در يک وقت باشد همان يک گوسفند کفاره است و اگر در دو وقتيا بيشتر واقع شود مثلا يک مرتبه صبح يک مرتبه ظهر براى هر دفعه يک گوسفند باحتياط وجوبى بدهد و اگر بعد از استعمال کفاره را داد و بعد از کفاره باز استعمال کرد واجب است دو مرتبه کفاره بدهد.
ششم - پوشيدن چيز دوخته مثل کت و شلوار و پيراهن و زيرجامه و شورت و امثال اينها و همچنين لباسى که دوخته نيست ولى شبيه به دوخته است مثل جاکت بدون دوختيا لباسى که از نمد درست ميکنند و همچنين چيزهاى کوچک مثل کمربند و شب کلاه باحتياط وجوبى ولى هميانى که در آن پول ميگذارند و بکمر ميبندند اگر دوخته باشد اشکال ندارد.
مسئله: فتق بند دوخته شده و هر لباس دوخته اگر احتياط به آن داشته باشد جايز است بپوشد ولى بايد کفاره آن را بدهد و دانسته شود لباس دوخته براى مرد حرام است و براى زن جايز است.
مسئله: کفاره پوشيدن لباس دوخته يک گوسفند است و در فتق بند بطور احتياط است.
مسئله: اگر محرم چند قسم لباس دوخته بپوشد مثل پيراهن و کت و شلوار براى هر يک جداگانه بايد يک گوسفند کفاره بدهد و اگر يک لباس دوخته را که پوشيده بود کفارهاش را داد و بعد از دادن کفاره همان لباس يا لباس ديگرى که دوخته بود باز پوشيد دو مرتبه بايد کفاره بدهد و اگر چند لباس ولى از يک قسم بپوشد مثل دو تا کتيا دو تا شلوار باحتياط وجوبى براى هر يک بايد يک کفاره بدهد و اگر از جهتسرما يا عذر ديگر هم باشد کفاره ساقط نميشود. و اگر لباس ندوخته مثل لباس احرام متعدد بپوشد اشکال ندارد.
هفتم - سرمه کشيدن بسياهى که در آن زينت باشد هر چند قصد زينت نکند و احتياط واجب اينست که از هرگونه سرمه اجتناب گردد بلکه اگر بوى خوش داشته باشد قطعا حرام است. و حرمتسرمه کشيدن هم براى مرد است و هم زن.
مسئله: سرمه کشيدن حرام است ولى کفاره ندارد البته اگر داراى بوى خوش باشد احتياط کفاره دادن است به يک گوسفند.
هشتم - نگاه کردن به آينه براى مرد و زن حرام است ولى نگاه کردن بچيزهاى صاف و همچنين به آب صاف که عکس انسان در آنها پيداست اشکال ندارد.
مسئله: اگر در اطاقى که ساکن استيا در ماشينى که سوار شده آينه باشد و بداند که چشم او گاهى سهوا به او ميافتد اشکال ندارد.
مسئله: در نگاه کردن به آينه کفاره نيست ولى اگر عمدا نگاه کند گناه کرده.
نهم - پوشاندن روى پا بوسيله کفش يا جوراب و غيره و اين مخصوص مردها است براى زن اشکال ندارد.
مسئله: پوشيدن دمپائيهائى که فقط دو سه بند باريک دارد و مقدار کمى از روى پا را ميپوشاند اشکال ندارد.
مسئله: پوشانيدن روى پا حرام است ولى کفاره ندارد.
دهم - فسوق استيعنى دروغ گفتن و فحش دادن و فخر به ديگران کردن همه اينها حرام است ولى کفاره ندارد و بايد استغفار کند.
يازدهم - جدال است معناى جدال آنست که براى ثابت کردن يا رد کردن يک مطلبى قسم بخورد چه قسم راست باشد چه دروغ چه عربى باشد مثل (لا و الله) و (بلى و الله) چه فارسى يا هر زبان ديگر مثل (نه بخدا) يا (آرى بخدا)
مسئله: مراد از قسمى که حرام است قسم بخدا است نه بشخص يا چيز ديگر مثلا قسم خوردن به پيغمبر و امام و کعبه داخل در جدال نيست لکن قسم خوردن بساير اسمهاى خدا مثل رحمان و رحيم و غيره باحتياط وجوبى داخل در جدال است.
مسئله: اگر قسم راست بخورد دفعه اول و دوم کفاره ندارد و بايد استغفار کند و دفعه سوم اگر قسم بخورد يک گوسفند کفاره واجب ميشود و تا وقتى که کفاره را نداده اگر بيش از سه مرتبه هم قسم راست بخورد کفاره آن همان يک گوسفند است ولى اگر کفاره را داد و بعد از آن باز قسم راستخورد قسم اول و دوم کفاره ندارد و در سومى يک گوسفند ديگر کفاره دارد و همچنين.
مسئله: اگر در جدال دروغگو باشد واجب است در دفعه اول يک گوسفند و در دوم يک گاو و در سوم يک شتر کفاره بدهد و در بيشتر از سوم باز کفاره يک شتر است و در اينجا هم دانسته شود اگر کفاره داد و بعد باز قسم بدروغ خورد بهمان ترتيب کفاره تکرار ميشود.
دوازدهم - کشتن جانورانى که در بدن هستند مثل شپش و کک و کنه که در بدن حيوان است و همچنين حرام است آنها را از بدن بيندازد يا در جاى ناامنى قرار دهد که بيفتد ولى در هر صورت کفاره ندارد و گناهکار است.
سيزدهم - حرام است انگشتر در حال احرام براى زينت بدست کردن و اگر براى استحباب باشد مثل اينکه انگشتر عقيق براى ثوابش در دست کند اشکال ندارد.
مسئله: حنا بستن چه با قصد زينت چه بدون قصد زينت براى محرم حرام است ولى اگر قبل از احرام ببندد و اثرش بماند اشکال ندارد.
مسئله: انگشتر براى زينت و حنا بستن بدست گرچه حرام است ولى کفاره ندارد.
چهاردهم - پوشيدن زيور آلات است براى زن که در آن زينت است اگر چه با قصد زينت نپوشد ولى زيورهائى که قبل از احرام عادت داشته بپوشيدن آنها مثل دستبندهائى که هميشه در دست دارد واجب نيست بيرون بياورد ولى آنها را نبايد به مرد حتى شوهرش نشان دهد.
مسئله: پوشيدن زيور حرام است ولى کفاره ندارد.
پانزدهم - روغن ماليدن به بدن است گرچه بوى خوش هم نداشته باشد و اگر بوى خوش داشته باشد و بويش تا بعد از احرام ميماند جايز نيست قبل از احرام هم بمالد.
مسئله: روغن ماليدن اگر از روى اضطرار و احتياج باشد اشکال ندارد.
مسئله: روغن اگر بوى خوش نداشته باشد ماليدن آن حرام و کفاره ندارد ولى اگر داراى بوى خوش باشد يک گوسفند کفاره دارد حتى در صورتى هم که محتاج باشد حرام نيست ولى کفاره ساقط نميشود.
شانزدهم - زايل کردن و تراشيدن و کندن مو از بدن چه از بدن خود باشد چه غير و آن غير چه محرم باشد چه نباشد حتى کندن يک عدد مو هم حرام است ولى اگر در حال غسل يا وضو خودش کنده شود اشکال ندارد.
مسئله: اگر کسى سرش را در حال احرام بدون ضرورت بتراشد يا موهاى زير بغلش را بتراشد واجب استيک گوسفند کفاره بدهد و اگر زير يک بغل را بتراشد باحتياط کفاره دهد.
هفدهم - پوشانيدن مرد استسر خود را بوسيله کلاه يا دستمال و به احتياط وجوبى نبايد سر را با حنا يا گل هم بپوشاند و همچنين بار به سر گرفتن ولى اگر دستها را بسر گذارده اشکال ندارد.
مسئله: سر را زير آب کردن هم حرام است و فرقى در حرام بودن پوشيدن سر نيست چه همه آن را بپوشد چه بعض آن را و گوشها جزء سر است نبايد پوشيد ولى در موقع خوابيدن که قهرا مقدارى از سر انسان روى بالش قرار ميگيرد اشکال ندارد.
مسئله: پشه بند که به سر نميافتد اشکال ندارد.
مسئله: اگر سر را شست نبايد با حوله و دستمال خشک کند اگر چه بعض سر باشد.
مسئله: اگر کسى سر را به هر وسيله بپوشاند کفاره آن يک گوسفند است گر چه مکرر بپوشاند و اگر بعض سر را هم بپوشاند به احتياط وجوبى بايد کفاره را بدهد البته کفاره در وقتى واجب است که دانسته و با توجه بپوشاند و اگر نميدانسته يا غفلت کرده کفاره ندارد.
هيجدهم - پوشانيدن زن است روى خود را با نقاب و روبند و غيره و جايز نيست با باد بزن روى خود را بپوشاند ولى پوشانيدن رو با دست اشکال ندارد.
مسئله: قسمتى از رو در حکم تمام آن است و نبايد پوشيده شود ولى در موقع خوابيدن که قهرا مقدارى از رو روى بالش قرار ميگيرد اشکال ندارد.
مسئله: واجب است براى نماز زن سر خود را بپوشاند و مقدمة براى پوشانيدن سر لازم است کمى از اطراف صورت را بپوشاند لکن واجب است بعد از نماز فورا آنرا باز کند.
مسئله: جايز است براى رو گرفتن از نامحرم چادر يا جامه را که بسر انداخته پائين بکشد که رويش ديده نشود و کفاره هم ندارد.
مسئله: پوشانيدن زن روى خود را حرام است ولى کفاره ندارد.
نوزدهم - سايه قرار دادن مرد است بالاى سر خود و براى زنان و کودکان جايز است.
مسئله: سايه قرار دادن در موقع طى منزل حرام است و اگر در جائى منزل کرد يا پياده شد مثل قهوه خانه توى راه يا مسافرخانه يا در منى که منزل کرده زير سقف و سايه رفتن اشکال ندارد. گرچه در اينگونه جاها راه هم برود. بنابراين در منى که هست براى رفتن براى رمى جمره يا قربانى کردن اگر چتر بسر گيرد اشکال ندارد و همچنين اگر راه و منزل طى کردن در شب باشد باز زير سقف اشکال ندارد مثلا اگر شب در ماشين سرپوشيده يا هواپيما باشد اشکال ندارد.
مسئله: اگر از جهتسرما يا گرما مجبور باشد زير سايه و سقف برود اشکال ندارد ولى کفاره را بايد بدهد و کفاره آن يک گوسفند است.
مسئله: در احرام عمره گرچه مکرر زير سايه برود کفاره تکرار نميشود همان يک گوسفند است لکن اگر در احرام حج هم زير سايه برود چه يک دفعه چه بيشتر کفاره آن جدا است و يک گوسفند است.
بيستم - بيرون آوردن خون است از بدن خودش بخراشيدن بدن يا مسواک کردن، دندان کشيدن و امثال اينها ولى بيرون آوردن خون از بدن ديگرى حرام نيست.
مسئله: در صورت ناچارى مثل رگ زدن و غير آن اشکال ندارد.
مسئله: خون از بدن خود بيرون آوردن حرام است ولى کفاره ندارد.
بيست و يکم - ناخن گرفتن حتى بعض يک ناخن هم حرام است بهر وسيله که باشد و همچنين فرقى ندارد ناخن پا باشد يا دست و باحتياط وجوبى بوسيله دندان و سوهان هم ناخن گرفتن حرام است.
مسئله: کفاره ناخن گرفتن باين شرح است اگر يک ناخن را بگيرد چه از دست چه از پا بايد يک مد طعام کفاره بدهد و همچنين براى هر ناخن ازدستيا پا تا به ده نرسيده مثلا اگر نه تا ناخن دست را گرفت بايد نه مد طعام بدهد و همچنين در ناخنهاى پا ولى اگر به ده رسيد بايد يک گوسفند کفاره بدهد و در صورتيکه تمام ده ناخن دست و ده ناخن پا را در يک مجلس گرفت براى همه يک گوسفند کافى است و اگر در دو مجلس يا بيشتر گرفته باشد دو گوسفند بايد بدهد يکى براى دستيکى براى پا و اگر پنج ناخن از دست و پنج ناخن از پا گرفت ده مد طعام کفاره بدهد پنج مد براى دست و پنج مد براى پا با اين شرح قاعده بدست آمد و توضيح بيشتر لازم نيست.
مسئله: اگر گرفتن ناخن ضرورى باشد جايز است گرفتن ولى باحتياط وجوبى بايد کفاره را بدهد.
مسئله: مقدار مد هفتصد و پنجاه گرم است.
بيست و دوم - کندن دندان است هر چند خون نيايد بنابر احتياط و احتياط آنستکه يک گوسفند کفاره بدهد.
بيست و سوم - کندن درختيا گياهى که در حرم روئيده باشد ولى درخت ميوه و خرما را کندن اشکال ندارد و دانسته شود که حرام بودن کندن درخت و گياه حرم مخصوص محرم نيست براى غير محرم هم حرام است و اگر بوسيله راه رفتن معمولى گياهى کنده شود اشکال ندارد.
مسئله: کفاره کندن درختى که جايز نيست کندن آن، احتياط آنست اگر بزرگ باشد يک گاو و اگر کوچک باشد يک گوسفند بدهد و اگر بعض درخت را قطع کند واجب است قيمت آنرا کفاره بدهد.
مسئله: کندن گياه گرچه حرام است ولى کفاره ندارد و بايد استغفار کند.
بيست و چهارم - اسلحه در برداشتن بنابر احتياط براى محرم حرام است مگر بجهت ضرورت ولى کفاره ندارد و احتياط آنست که اسلحه را اگر نمايان باشد همراه خود برندارد اگر چه بخود نبسته باشد و فرقى در اسلحه نيست چه سرد باشد چه گرم هر چه از آلات جنگ شمرده شود.
مسئله: هر يک از اين امور که گفتيم کفاره دارد اگر از روى ندانستن مسئله يا غفلتيا فراموشى واقع شود کفاره ندارد مگر در صيد که در هر صورت کفاره دارد.
(احکام و آداب احرام تا اينجا تمام شد و حالا شروع ميکنيم به عمل دوم عمره تمتع.)
دوم از اعمال عمره تمتع طواف است پس از اينکه انسان وارد مکه شد واجب است با همان لباس احرام هفت مرتبه دور خانه کعبه بگردد و اين عمل را طواف گويند و بايد دانسته شود که طواف از ارکان عمره است و کسى که آن را عمدا ترک کند تا وقتى که وقت آن بگذرد عمره او باطل است چه عالم به مسئله باشد چه نباشد و وقت فوت طواف وقتى است که اگر بخواهد آنرا با بقيه اعمال عمره بجا آورد بوقوف بعرفات نميرسد.
مسئله: اگر از روى سهو ترک کرد طواف را، لازم است آنرا بجا آورد هر وقت که باشد و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد بمکه يا مشقت داشته باشد برگشتن بايد شخص مورد اطمينانى را نايب بگيرد.
مسئله: اگر شخصى که احرام عمره تمتع بسته بواسطه عذرى دير بمکه رسيد که وقت انجام عمره ندارد يعنى اگر انجام دهد بوقوف عرفات نميرسد يا زن حائض که بواسطه حيض نتوانسته طواف کند و اگر بخواهد صبر کند تا پاک شود ميترسد بوقوف عرفات نرسد اينگونه افراد که معذور هستند از انجام عمره تمتع حج آنها تبديل ميشود بحج افراد يعنى بايد با همين احرام برود عرفات و مشعر و منى و همه آن اعمال را انجام دهد مثل سايرين غير از قربانى که در حج افراد واجب نيست و بعد از برگرديدن بمکه بايد عمره مفرده بجا آورد و عمره مفرده مثل همان عمره تمتع است باضافه طواف نساء و نماز طواف نساء که اين دو در عمره مفرده لازم است. و براى احرام هم بايد از حرم خارج شود و در آنجا محرم شود به نيت عمره مفرده و بيايد بمکه براى انجام ساير اعمال عمره مفرده و اگر حج افراد و عمره مفرده را بطورى که گفتهشد انجام داد کافى است و حجه الاسلام از او ساقط ميشود.
٢- طواف و احکام آن (شرايط و واجبات طواف)
اول - نيتيعنى قصد کند طواف عمره تمتع را قربه الى الله و اگر ريا و خود نمائى کند طواف او باطل و معصيت هم کرده.
دوم - طهارت که بايد پاک باشد از جنابت و حيض و نفاس و همچنين اگر وضوء ندارد بايد وضو بگيرد لکن طواف مستحبى را ميتواند بدون وضو انجام دهد.
مسئله: اگر کسى بدون طهارت طواف کند باطل است چه عمدى چه سهوى و چه مسئله را بداند چه نداند و اگر عذر داشته باشد از وضو گرفتن يا غسل کردن واجب است تيمم کند.
شرط سوم - طهارت بدن و لباس است در طواف بايد تمام بدن و لباس از هر نجاستى پاک باشد حتى باحتياط وجوبى از خون کمتر از درهم و همچنين عرقچين و جوراب و حتى انگشتر باحتياط وجوبى بايد پاک باشد و در خون قروح و جروح هم به احتياط وجوبى تا مقدارى که امکان تطهير هست بايد تطهير کرد و لباس را عوض نمود ولى اگر مشقت داشته باشد لازم نيست.
مسئله: اگر بعد از طواف فهميد که لباس يا بدنش نجس بوده طوافش صحيح است ولى اگر ميدانسته و فراموش کرده احتياط واجب آنستکه طواف را اعاده کند.
شرط چهارم - ختنه شده بودن است و احتياط واجب آنستکه درباره بچه نابالغ هم مراعات شود.
شرط پنجم - ستر عورت است پس اگر بدون ساتر عورت طواف کند باطل است و همچنين ساتر بايد غصبى نباشد.
چگونگى طواف
واجب است طواف از محاذى حجر الاسود شروع و بآنجا هم ختم شود و دقت زياد و وسوسه لازم نيست و پس از هر دورى لازم نيست در مقابل حجر الاسود بايستد و دوباره حرکت کند و اگر اينگونه حرکات غير متعارف داشته باشد بصورت وسوسه طواف اشکال پيدا ميکند و در طواف بايد خانه کعبه بطرف چپ انسان قرار گيرد بطور متعارف و در اين جهت هم دقتهاى بى مورد و وسوسههاى جاهلانه نبايد داشت البته در هر کارى رعايت احتياط عقلائى اشکال ندارد.
مسئله: اگر بواسطه شلوغى و فشار مقدارى از دور زدن بخلاف متعارف شد مثل اينکه روى طواف کننده يا پشت او بطرف خانه کعبه قرار گرفتيا عقب طواف کرد بايد همان مقدار را جبران کند و صحيح انجام دهد و همچنين اگر مقدارى از طواف را انسان بدون اختيار با فشار ديگران جلو برود بايد آن مقدار را از سر بگيرد.
مسئله: واجب استحجر اسماعيل را در طواف داخل کند يعنى از پشت آن دور بزند و اگر از داخل آن برود باطل است و درهر دورى که اينطور کرده باحتياط واجب بايد آن دور را از سر بگيرد.
مسئله: طواف بايد در فاصله بين خانه کعبه و مقام ابراهيم واقع شود و اين فاصله چنانچه گفته شده بيست و شش ذراع و نيم است پس در طواف نبايد در همه اطراف بيش از اين مقدار از خانه فاصله گرفت و هر مقدارى که بيش از اين فاصله داشته بايد اعاده کند و بايد دانسته شود در آن طرفى که حجر اسماعيل هست باز فاصله را بايد تا خانه حساب کرد نه تا حجر بنابراين در آن قسمت چنانچه گفتهاند تقريبا شش ذراع و نيم براى طواف باقى ميماند و محل طواف تنگ ميشود و اگر در اين قسمت بيش از شش ذراع و نيم از حجر فاصله گرفت هر مقدارى که در فاصله بيشتر طواف کرده بايد اعاده کند.
بدانکه در اطراف ديوار کعبه يک پيش آمدگى هست که آنرا (شاذروان) گويند آن هم جزء خانه است بنابراين بايد طواف بدور آن باشد و اگر اتفاقا روى آن رفت و طواف کرد هر مقدار از طواف که اينطور واقع شده بايد اعاده کند چنانچه اگر در طواف از روى ديوار حجر اسماعيل برود صحيح نيست زيرا اين دو يعنى حجر اسماعيل و شاذروان جزء خانه است که بايد بدور آنها طواف کند نه روى آنها ولى اگر در حال طواف دست بر روى حجر بگذارد يا بديوار کعبه بزند (که در نتيجه يک عضو از بدن که دست باشد بدور خانه واقع نشده) اشکال ندارد و طواف صحيح است.
مسئله: طواف بايد هفت دور باشد نه کم نه زياد و اگر از اول طواف قصد داشته باشد که کمتر يا بيشتر بجا آورد اين طواف بکلى باطل استحتى اگر هفت دور هم طواف کند زيرا از اول قصدش صحيح نبوده و اگر از روى ندانستن مسئله و سهو و غفلت هم اينطور طواف کرده باحتياط وجوبى بايد اعاده کند.
مسئله: اگر از طواف واجب عملا چيزى کم کند عمدا بايد کسرى را بجا آورد و اگر فاصله زياد شده باحتياط وجوبى بايد کسرى را بجا آورد و طواف را هم اعاده نمايد و در صورتيکه سهوا کم کرده باشد باز احتياط آنستکه بهمين طورى که گفته شد عمل کند يعنى هر چه کسرى داشته بجا آورد و اصل طواف را هم اعاده کند البته اگر فاصله زياد باشد.
مسئله: در طواف واجب قران جايز نيستيعنى جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبال هم بياورد بدون اينکه بين دو طواف نماز طواف فاصله شود و در طواف مستحب مکروه است.
مسئله: اگر بعد از تمام کردن طواف وکنار رفتن شک کند زيادتر از هفت دور بجا آورده يا نه بشک خود اعتنا نکند و طوافش صحيح است ولى اگر در اين صورت شک کند که کمتر از هفت دور بجا آورده يا نه احتياط واجب آنست که کسرى را بجا آورد و بعدا طواف را اعاده نمايد.
مسئله: اگر در حال طواف شک کند که اين دور هفتم استيا هشتم طوافش باطل است و همچنين اگر شک کند که دور ششم استيا هفتم و هر چه پاى نقيصه در کار است طواف او باطل است.
مسئله: قطع کردن طواف مستحب بدون عذر جايز است و در طواف واجب کراهت دارد.
مسئله: در بين طواف نشستن و کمى خستگى گرفتن يا رفتن بطرف ديوار خانه و دست کشيدن و بوسيدن و دو مرتبه از همانجا که بوده طواف را ادامه دهد اشکال ندارد و همچنين در حال طواف رو را باينطرف و آن طرف گردانيدن و حرف زدن اشکال ندارد البته سزاوار است انسان در حال انجام اين عبادت بزرگ و سنگين و مشغول ذکر خدا باشد.
مسئله: اگر بعد از تمام کردن طواف شک کند صحيح بجا آورده يا نه بشک خود اعتنا نکند و صحيح است.
٣- نماز طواف و احکام آن
مسئله: واجب است بعد از تمام شدن طواف دو رکعت نماز بخواند و احتياط واجب آنستکه اين نماز را پشت مقام ابراهيم بجا آورد و اگر بواسطه زيادى جمعيت نتوانست در پشت مقام بايستد ميتواند در يکى از دو طرف مقام هر کدام که نزديکتر بمقام است بخواند ولى نماز طواف مستحب را در هر جاى مسجد ميتواند بخواند.
مسئله: اگر کسى فراموش کند نماز طواف را و مشغول سعى بين صفا و مروه شود يا مسئله: را نميدانسته و نماز را نخوانده مشغول سعى شده وقتى يادش آمد يا مسئله: رافهميد بايد سعى را رها کند و نماز را در محلى که گفتيم بجا آورد و برگردد سعى را از جائى که مانده تمام کند و اگر بعد از سعى يا اعمال ديگر متوجه شد بايد بجا آورد ولى لازم نيست اعمال بعدى از سعى و غيره را که بجا آورده اعاده کند و اگر کسى بکلى متوجه نشد تا از مکه خارج گرديد اگر برگشتن او به مسجد الحرام مشکل است هر جا که متوجه شد بخواند گرچه در شهر ديگر و اگر تا زنده بود يادش نيامد و متوجه نشد بعد از مرگ پسر بزرگش بايد قضاى آنرا بجا آورد.
مسئله: واجب است بر هر مکلفى که نماز خود را ياد بگيرد و قرائت و ذکرهاى نماز را درست کند خصوصا کسى که ميخواهد بحج برود چون بعضى از علما گفتهاند اگر نماز او درست نباشد عمره و حج او باطل است و همچنين بنابراين قول ممکن است چيزهايى که در احرام براو حرام شده بود مثل زن و چيزهاى ديگر بر او حلال نشود.
مسئله: اگر شخص نتوانست قرائتيا ذکرهاى نماز را ياد بگيرد بايد نماز را بهر طورى که ميتواند خودش بجا آورد و کفايت ميکند و اگر ممکن است کسى باو تلقين کند و نائب گرفتن کافى نيست.
٤- سعى بين صفا و مروه و احکام آن
مسئله: واجب است بعد از نماز طواف سعى کند بين صفا و مروه که دو کوه معروف است و مراد از سعى اينست که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد و هفت مرتبه اينکار را انجام دهد يعنى از صفا برود به مروه اين يک دفعه و برگرديدن از مروه بصفا ميشود دو دفعه و همچنين هر رفتن يکى و هر برگشتن يکى حساب ميشود و واجب است از صفا شروع کند که در نتيجه آخرى بمروه ختم ميشود و اگر بر خلاف انجام دهد بايد از سر بگيرد و از صفا شروع کند.
مسئله: در سعى طهارت شرط نيست جنب و حائض و بى وضو هم اگر سعى کند صحيح است و همچنين لباس و بدن اگر نجس باشد اشکال ندارد.
مسئله: سعى کردن در طبقه بالاى صفا و مروه اگر طورى است که بين دو کوه است نه بالاى دو کوه اشکال ندارد ولى چون کاملا معلوم نيست چگونه است احتياط آنست که از همان طبقه پائين که متعارف بوده سعى نمايد البته بايد تمام بين دو کوه را برود چيزى از اول يا آخر کسر نگذارد.
مسئله: واجب نيستسعى را پشتسر هم انجام دهد بلکه ميتواند هر جا خسته شد بنشيند و بعد مابقى را انجام دهد.
مسئله: سعى مثل طواف رکن است و احکام ترک کردن آن و کم و زياد کردنش چه عمدى چه سهوى مثل طواف است که احکامش گفته شد رجوع کنيد.
مسئله: اگر شک کند در عدد رفت و آمدها اگر شکش بعد از تقصير باشد يعنى بعد از ناخن گرفتن باين شک اعتنا نکند عملش صحيح است ولى اگر بعد از سعى و قبل از تقصير شک کند اگر احتمال کسرى ميدهد باحتياط وجوبى آن کسرى را بجا آورد ولى اگر در اين صورت شک کند که هفت مرتبه شد يا بيشتر اعتنا نکند و سعى او صحيح است.
مسئله: اگر در بين سعى کردن شک کند که دور هفتم استيا کمتر سعى او باطل است.
مسئله: واجب استسعى را بعد از طواف و نماز طواف انجام دهد و اگر عمدا يا از روى فراموشى يا ندانستن مسئله جلوتر بجا آورد بايد اعاده کند.
٥- تقصير و احکام آن
تقصير آخرين عمل عمره تمتع است که بعد از انجام آن انسان از احرام عمره تمتع خارج ميشود و چيزهايى که در حال احرام بر او حرام شده بود حلال ميشود مگر سر تراشيدن.
مسئله: واجب است بعد از تمام کردن سعى بين صفا و مروه با قصد قربت تقصير کند يعنى قدرى از ناخن يا موى خودش را بگيرد و تراشيدن سر کافى نيست بلکه حرام است.
مسئله: اگر تقصير را فراموش کند تا وقتى که احرام حج به بندد عمره او صحيح است و اگر عمدا ترک کند تا بعد از احرام حج عمره او باطل است و بايد حج افراد بجا آورد (کيفيتحج افراد قبلا گفته شد) و بعد از حج افراد باحتياط وجوبى عمره مفرده هم بجا آورد و در سال بعد هم حج را اعاده کند.
مسئله: تقصير هم مثل ساير اعمال از عبادات است و بايد با قصد قربت انجام شود و قبلا تذکر داديم که تمام اين اعمال در عمره و حج بايد با توجه باينکه چه عملى ميکند باشد و چون عبادات است در همه آنها قصد قربت معتبر است پس با اين تذکر مکرر ديگر لازم نيست بدنبال هر عملى اين مسئله را بگوئيم و هر کدام از اعمال عمره و حج اگر بدون قصد قربت باشد يا ريائى انجام گيرد باطل است.
تا اينجا احکام و آداب بخش اول (عمره تمتع) گفته شد و حال مسائل بخش دوم (حج تمتع) را ميگوئيم.