علمی به نام اسپریتیسم
تا اینجا بحث ما درباره موج «میزگرد» و مدّعیان ارتباط با ارواح از این طریق، بود؛ و گمان میکنم به اندازه کافی بر همه خوانندگان محترم ثابت گردید که «این مدّعیان در طلبش بیخبرانند!» و مسئله ارتباط با ارواح از طریق میزگرد، اساس و پایهای ندارد. اکنون برگردیم و مسئله ارتباط با ارواح را بطور کلّی و وسیع مورد بررسی قرار دهیم.
***
تماس با ارواح بصورت «علمی» (نه به صورت سرگرمی غلط و عامیانه میزگرد که فاقد هرگونه ارزش علمی و تحقیقی است) از جهات گوناگونی قابل مطالعه میباشد.
در این زمینه کتابها و رسالههای فراوانی به وسیله
دانشمندان شرق و غرب نگاشته شده، و صفحات زیادی از بعضی دائرةالمعارفهای علمی را به خود اختصاص داده است.
دانشمندان این فن، یعنی کسانی که دور از جنجالهای تبلیغاتی، سالیان دراز در این راه کوشیدهاند، اظهار میدارند که توانستهاند با مجاهدتهای پیگیر، و آزمایشهای فراوان، پرده از روی گوشهای از جهان مرموز و ناشناخته ارواح بردارند و کارهای خارق عادت حیرتانگیزی که به وسیله آنها انجام میشود، از نزدیک مشاهده نمایند.
نویسنده دائرةالمعارف قرن بیستم که از محقّقان عصر ما محسوب میشود، در جلد چهارم کتاب خود، در مادّه «روح» جدولی از نام دانشمندان مشهور که به واقعیّت این علم اعتراف کردهاند، ارائه میدهد. در این جدول نام 47 نفر از دانشمندان بزرگ فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آلمان و آمریکا را ذکر میکند؛ از جمله: دومورگان (رئیس جمعیّت ریاضیدانان انگلستان)، ویلیام کروکس رئیس انجمن سلطنتی بریتانیا، روسل والاس بزرگترین فیزیولوژیست انگلستان در عصر خود، و دوست نزدیکِ داروین، فارلی رئیس مهندسی
کمپانیهای تلگراف، اکسون استاد دانشگاه آکسفورد، کامیل فلاماریون دانشمند فلکی و ریاضیدان معروف فرانسه، ویکتورهوگو نویسنده معروف و دانشمند فرانسوی، لمبررزو یکی از مشهورترین دانشمندان جرمشناسی، هیزلوپ استاد دانشمند آمریکایی، لوردبالفور سیاستمدار مشهور انگلیس، و جمعی دیگر از معاریف علمی، ادبی و سیاسی قرون اخیر را نام میبرد.
سپس تصریح میکند که نام این عدّه چهل و هفت نفری را از میان هزاران نفر که به نام دانشمند و محقّق در این رشته کار کردهاند، انتخاب نموده است.
او در طیّ سخنان مشروح خود در این بحث، گواهی صریح بسیاری از این دانشمندان و مشاهدات آنها را در مورد تأیید این علم نقل میکند.
و نیز گواهی جمعیّتهای متعدّدی را که به خاطر «تحقیق درباره مسئله روح و تماس با ارواح و خارق عاداتی که به آنها نسبت میدهند» تشکیل شده است، و ماههای متوالی در این باره به تحقیق و بررسی پرداختهاند و سپس این موضوع را به عنوان یک واقعیّت غیرقابل انکار تأیید نمودهاند، شرح
میدهد. (در آینده بعضی از آنها را یادآور خواهیم شد.)
شکّی نیست که این علم پیش از آن که در غرب نضج گیرد، در مشرق وجود داشته و مورد توجّه عدّهای از دانشمندان شرق بوده است؛ ولی پس از انتقال به غرب، مانند بسیاری از علوم دیگر، مورد بررسی و استقبال بیشتری قرار گرفت.
در این جا بد نیست قسمتی از مباحثی را که نویسنده محقّق کتاب «علی اطلال المذهب المادّی» و «دائرةالمعارف قرن بیستم» در این زمینه آورده است، در فرازهای کوتاه و عبارات فشردهای از نظر خوانندگان محترم بگذرانیم. او میگوید:
طرفداران اسپریتیسم، و دانشمندان این فن، معتقدند که: روح با فنای جسم و بدن هرگز فانی نمیشود، و با جسم شفّاف و لطیفی که دارد- همان جسم شفّاف و لطیفی که مافوق موادّ این جهان است و قوانین جهان مادّه بر آن حکومت نمیکند- به حیات خود ادامه میدهد.
و لذا میتوان به وسیله افرادی که دارای استعداد
خاصّی هستند با ارواح مکالمه نمود؛ بلکه میتوان آنها را دید.
روح میتواند به وسیله مدیوم (واسطه ارتباط) و با زبان او با لغاتی سخن بگوید که شخص مدیوم بکلّی از آن بیخبر است، و نیز میتواند بسیاری از اسرار علم و فلسفه و مسائل پیچیده ریاضی را که «واسطه» و «شنوندگان و حاضران» بکلّی از آنها بیاطّلاعند، بازگو کند؛ حتّی ممکن است در حالی که چشمان واسطه را کاملًا بستهاند، با دست او نامههای متعدّد و صفحات بسیاری را بنویسد.
خلاصه روح میتواند خارق عادات عجیبی از خود نشان دهد که انجام آن با وسایل مادّی و عادی امکانپذیر نیست؛ حتّی گاهی روح، خود را به همه حاضران نشان میدهد و اجسام را بدون این که دست به آن بزنند، حرکت میدهد.
قابل توجّه این که دانشمندان این فن برای این که هرگونه احتمال تقلّب و دخالت مرموز «واسطه» را در انجام این گونه خارق عادات از میان ببرند، و جای تردید در استناد این امور به ارواح باقی نماند، شخص واسطه را محکم به صندلی خود میبندند؛ حتّی گاهی او را در یک قفس آهنین محبوس میسازند؛ درب اطاقی را که در آن آزمایش صورت میگیرد، قفل میکنند، و
سیمهای الکتریکی به دست واسطه وصل میکنند تا هرگونه حرکتی را- هرقدر ضعیف و سریع باشد- دریابند، و از مجموع این امور اطمینان پیدا کنند، که این اعمال مربوط به ارواح است، نه شخص واسطه.
سپس دانشمندان در این اندیشه فرورفتهاند که این خوارق عادات عجیب و حیرتانگیز را چگونه میتوان تفسیر نمود.
آیا راهی برای تفسیر آنها جز اعتقاد به وجود ارواح فعّال هست؟!
آیا واسطهها از طریق یک نوع غش و تدلیس و خدعه و نیرنگ و تردستیهای مخصوص این اعمال را انجام میدهند؟
و یا به وسیله آلات و ابزار مخفی و دقیقی قادر به انجام این امور هستند؟
یا این که از طریق تلقین و صحنهسازیهای مخصوص میتوانند در افکار حاضران تصرّف نموده و
به آنها وانمود کنند که چنین حوادثی رخ داده، در حالی که هیچ یک از اینها در خارج به وقوع نپیوسته است؟
دانشمندان و محقّقان دیرباوری که در جلسات علمی مزبور شرکت داشتهاند صریحاً اعتراف دارند که این خوارق عادات و اعمال عجیب را به هیچیک از امور بالا جز فعّالیّت ارواح، نمیتوان استناد داد؛ زیرا آنها همهگونه تدابیر لازم را برای جلوگیری از تردستیهای واسطه، با استفاده از ابزار مرموز به عمل آوردهاند، و آنها کسانی نبودهاند که به این آسانی تحت تأثیر تلقینها قرار گیرند.
آنها میگویند ما بارها این مسئله را در طیّ ماههای متوالی آزمایش نمودهایم، و راه همه احتمالات را بستهایم و از نظر علمی وجود این امور حیرتانگیز، تفسیری جز وجود ارواح و فعّالیّت آنها نمیتواند داشته باشد.
این بود فشردهای از بحثها و بررسیهای دانشمند مزبور در دو کتاب سابقالذّکر. این گواهیهای صریح دانشمندان دلیل بر این است که مسئله مزبور از نظر علمی قابل مطالعه است.