پرسش 20: راز اهميت زيارت قبر امام حسينعليهالسلام
چيست؟
پاسخ: زيارت وسيله اى است براى رساندن ارادت باطنى و جلوه اى است از حيات عشق و محبت پايدار زائر در برابر مَزور و عاشق در مقابل معشوق، كه پاداشى مضاعف دارد. هر امامى را برگردن شيعيانش حقى است و راه اداى آن، زيارت قبر اوست. و در خصوص زيارت قبر حسينعليهالسلام
رهنمودهاى روشنى در اختيار است كه گفته اند: اگر كسى همه ساله به حج برود، ولى امام حسينعليهالسلام
را زيارت نكند، حقى از حقوق رسول اللهصلىاللهعليهوآله
را ناديده گرفته است؛ زيرا حق حسينعليهالسلام
فريضه اى از فرايض الهى است و بر همه مسلمانان واجب است كه به زيارت آن حضرت بشتابند؛ «لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَزُرِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيّعليهالسلام
لَكَانَ تَارِكاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ رَسُولِ اللَّهِصلىاللهعليهوآله
لاَِنَّ حَقَّ الْحُسَيْنِعليهالسلام
فَرِيضَةٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم».
در شب قدر كه گرامى ترين شب هاى سال است، زيارت امام حسينعليهالسلام
در متن وظايف آن شب قرار دارد. زيارت امام حسين در حرم اميرمؤمنانعليهالسلام
براى آن است كه به نقلى سر مطهّر حضرت امام حسين در بالا سر حضرت امير مؤمنان دفن شده است.
فوايد و اهميت زيارت ائمه و امام حسينعليهمالسلام
1- ميثاق الهى؛ «تجديد ميثاق»
وَشّاء مى گويد از امام هشتمعليهالسلام
شنيدم كه مى فرمود:
«إن لِكلِّ إمام عهداً في عُنُقِ أوليائِهِ و شِيعتِهِ، و إنّ مِنْ تَمام الوَفاءِ بِالْعهدِ وِ حُسن الأداء زيارة قُبُورِهِم... ».
«هر امامى را برگردن پيروانش حقّى است كه يكى از جلوه هاى مهم وفاى به اين حق، پرداختن به زيارت قبر آن امام است».
2- زوار آسمانى
فقط انسان ها به زيارت قبر امام حسين مشرف نمى شوند، بلكه بيشترين زائران آن حضرت، مسافران آسمانى هستند.
پيامبر خداصلىاللهعليهوآله
فرمود: خلقى بيشتر از فرشتگان آفريده نشده است؛ به طورى كه در هرشبانه روز هفتاد هزار فرشته به زيارت كعبه توفيق مى يابند، پس از آن به زيارت قبر رسول اللهصلىاللهعليهوآله
، سپس به ديدار اميرمؤمنانعليهالسلام
و پس از آن به زيارت قبر حسينعليهالسلام
توفيق مى يابند و تا سحرگاهان در آنجا مى مانند و سپس به سوى آسمان عروج مى كنند: «ثمّ يأتون الحسين فيقيمون عنده فإذا كان السّحر وُضِعَ لَهم معراج إلى السماء... ».
3- خواسته همه موجودات آسمانى
تمام موجودات عالم، خواهان زيارت حسينعليهالسلام
هستند. اسحاق بن عمار مى گويد:
از امام صادقعليهالسلام
شنيدم كه مى فرمود:
«لَيْسَ شَيْءٌ فِي السَّمَاوَاتِ إِلاّ وَ هُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ يُؤْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِعليهالسلام
فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَعْرُجُ».
«موجودى در آسمان ها نيست جز آن كه از خدا اجازه مى خواهند تا به زيارت حسينعليهالسلام
نايل آيند. »
4- معادل زيارت رسول اللهصلىاللهعليهوآله
زيد شحام مى گويد: از امام صادقعليهالسلام
پرسيدم: «ما لِمَنْ زارَ واحداً مِنْكُم؟»؛ «براى كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه پاداشى منظور مى گردد؟» گفت:
«كَمَنْ زارَ رَسُول اللهصلىاللهعليهوآله
».
«پاداشى همانند پاداش زيارت پيامبرصلىاللهعليهوآله
دارد».
5- بركات مادى و معنوى
ائمهعليهمالسلام
با يادآورى بركات مادى و معنوى زيارت امام حسينعليهالسلام
، مردم و به ويژه شيعيان را به آن ترغيب و تشويق مى كردند. امام باقرعليهالسلام
به محمدبن مسلم فرمود:
«مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِعليهالسلام
فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ يَمُدُّ فِي الْعُمُرِ وَيَدْفَعُ مَدَافِعَ السَّوْءِ وَ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِن يُقِرُّ لَهُ بِالاِْمَامَةِ مِنَ اللَّهِ».
«شيعيان ما را به زيارت حسينعليهالسلام
وادار كنيد؛ زيرا زيارت آن حضرت، موجب افزايش رزق و روزى و باعث طول عمر و دفع عوامل بدى ها و شرور است. »
آرى، زيارت امامعليهالسلام
بر هر شخص با ايمان، كه به امام منصوب از طرف خدا اعتقاد دارد واجب است.
6- رهايى از دايره حساب
امام صادقعليهالسلام
فرمود:
«إِنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيّعليهالسلام
لا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِمْ».
«روزهايى كه زاير در زيارت به سر مى برد، از مدت عمر او به حساب نمى آيد. »
7- غبطه مردم در قيامت
امام صادقعليهالسلام
فرمود:
«مَا مِنْ أَحَد يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلاّ وَ هُوَ يَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيّعليهالسلام
لَمَّا يَرَى لِمَا يُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيّ مِنْ كَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ».
«هيچ كس در قيامت حضور ندارد جز آن كه آرزو مى كند كه در شمار زائران حسينعليهالسلام
باشد؛ زيرا، مى بيندكه درآنجا زايران حسينعليهالسلام
داراى موقعيت ويژه اى هستند. »
8- ديدار امام حسينعليهالسلام
از زائرانش
طريحى در منتخب،
نقل مى كند كه امام حسينعليهالسلام
فرمود:
«مَنْ زارَنِي بَعْدَ موتي زرْتُهُ يَوم القيامة وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ إلاّ في النار لأخرجته».
«كسى كه مرا بعد از قتلم زيارت كند در قيامت به ديدار او خواهم شتافت، حتى اگر او در جهنم باشد وى را از آن بيرون مى آورم. »
9- زائر راستين كيست؟
زائر راستين ائمه معصومينعليهمالسلام
كسانى هستند كه در فرهنگ اسلامى به آن ها صدّيقون مى گويند:
«عن أبي جعفرعليهالسلام
قال: كان رسول اللهصلىاللهعليهوآله
إذا دخل الحُسينعليهالسلام
جذبه إليه ثمّ يقول لأمير المؤمنينعليهالسلام
: أَمْسَكْهُ ثُمّ يقع عليه فَيُقَبِّلُهُ و يبكي، يقول: يا أبة لم تبكي؟ فيقول يا بُنَيَّ أُقَبِّلُ موضعَ السيوف منك، قال: يا أبة و أُقْتَلُ، قال: إي والله و أبوك و أخوك و أنت قال: يا أبة فمصارعنا شتّى، قال: نعم يا بنىّ، قال: فمن يزورنا من أُمَّتِكَ قال: لا يزورني و يزور أباك و أخاك و أنت إلاّ الصديقون من أمّتي».
نتيجه: زيارت ائمه معصومعليهمالسلام
به ويژه زيارت امام حسينعليهالسلام
داراى اهميت ويژه اى است و پیامدها و آثارى مطلوب؛ اعم از دنيوى، اخروى، مادى و معنوى دارد و شوق پرداختن و يا نپرداختن و بيزارى از آن يكى از نشانه هاى مهر و يا غضب الهى نيز مى باشد. امام صادقعليهالسلام
فرمود:
«مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِعليهالسلام
وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِعليهالسلام
وَ بُغْضَ زِيَارَتِهِ».
«كسى را كه خدا خواست سعادتمند شود حبّ و دوستى حسين و زيارتش را در دل او شكوفا مى سازد و به عكس، كسى را كه بخواهد كيفر دهد و تنبيه نمايد، كينه و بغضى نسبت به حسين و يارانش در دل او ظاهر مى گرداند. »
10- تقدّم زوار كربلا بر زوّار كعبه
صدوق، در ثواب الاعمال نقل مى كند كه امام صادقعليهالسلام
فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَبْدَأُ بِالنَّظَرِ إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيّعليهالسلام
عَشِيَّةَ عَرَفَةَ»، خدا در شب عرفه به زوّار امام حسينعليهالسلام
توجّه مى كند. راوى از آن حضرت پرسيد: «قِيلَ لَهُ قَبْلَ نَظَرِهِ إِلَى أَهْلِ الْمَوْقِفِ» آيا پيش از نظر كردن به حضّار در عرفات؟ امام پاسخ داد: آرى. و در حديثى ديگر از آن حضرت آمده است:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَتَجَلَّى لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِعليهالسلام
قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَات (فَيَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ) وَ يَقْضِي حَوَائِجَهُمْ وَ يَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ يُشَفِّعُهُمْ فِي مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ يَثْنِي بِأَهْلِ عَرَفَات يَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ».
پروردگار حكيم عنايت ويژه خود را متوجّه زوّار قبر امام حسينعليهالسلام
مى كند پيش از توجّه به حُجّاج واقف در عرفات نمايد، خدا حوائج زوّار حسين را برآورده مى سازد، گناهانشان را مى بخشد و از آنان شفاعت به عمل مى آورد پس به زوّار كعبه اى كه در عرفات (در شب عرفه) حضور دارند توجّه كرده با آنان نيز اين چنين عمل مى كند.
پرسش 21: آيا عزادارى و اشك ريختن براى شهيدان در سنّت خود امام حسينعليهالسلام
سابقه دارد؟
ج: در سنّت امامعليهالسلام
تعقّل و عواطف با هم آميخته اند.
در ميان فرماندهان و رزم آوران غالباً سنگدلى به عنوان صلابت حاكم است و آنانكه اهل عواطف و سوز و گداز باشند اهل صلابت نيستند ولى هنر مردان خدا آن است كه دو ويژگى فوق را به گونه بسيار حكيمانه به هم آميخته اند و اين دو (صلابت و عواطف انسانى) هر كدام در جاى خود به قدر لازم و به طور حكيمانه مورد توجّه مى باشند و هيچكدام در پاى ديگرى ذبح نمى شود.
امامعليهالسلام
در حماسه تاريخ خود اثبات كرد كه اهل صلابت است و نيز اهل اشك و سوز (عواطف) و هيچكدام در زندگى او مانع از حضور ديگرى نيست.
امام نه تنها در كربلا، حتّى پيش از حضور در كربلا براى ياران و عزيزان شهيدش، اشك ريخت و در اين باره به دو گزارش زير توجّه فرماييد.
1- سيّد بن طاووس در لهوف مى نويسد: در منزلگاه معروف به زباله خبر شهادت مسلم به امام رسيد. جمعى از همراهان آن حضرت وقتى كه دانستند كاروان امامعليهالسلام
به سوى سرنوشتى سرخ پيش مى رود از امام جدا شدند. و نيز با پخش اين خبر اشك و ناله در سراپرده امامعليهالسلام
بالا گرفت. همچنين فرزدق شاعر به پيش آمد و گفت: يابن رسول الله چرا به سوى كوفه به پيش مى روى در حالى كه آنان پسر عم و شيعيان ترا به قتل رساندند. امامعليهالسلام
در حالى كه براى مسلم اشك مى ريخت فرمود: خدا مسلم را رحمت كند به سوى جنّت الهى شتافت و ما به او ملحق و سپس اين چنين سرود:
فَإنْ تَكُنِ الدُّنْيا تُعَدُّ نَفيسَةً فَإِنَّ ثَوابَ اللهِ أَعْلى وَاَنْبَلُ
وَإِن تَكُنِ الأبدانُ لِلْمَوْتِ أُنْشِئَتْ فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّيْفِ فِى اللهِ أَفْضَلُ
وَإِنْ تَكُنِ الأَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ في السَّعْى أَجْمَلُ
وَإِنْ تَكُنِ الأَمْوالُ لِلتَّرْكِ جَمْعُها فَما بالُ مَتْرُوك بِهِ الْمَرْءُ يَبْخَلُ؟
«اگر زندگى دنيوى گرانسنگ است، ثواب شهادت الهى از آن نفيس تر و گرانسنگ تر است.
اگر قرار است كه آدمى بميرد، كشته شدن در راه خدا برترين نوع آن است.
اگر رزق و روزى، مقدّر است پس به دور ماندن از حرصورزى، شايسته تر است.
اگر اموال و ثروت را سرانجام بايد رها كنيم پس چه بهتر كه اهل بخل نباشيم و در راه خدا انفاق كنيم. »
در گزارش فوق سخن از:
1- اشك و سوز امامعليهالسلام
براى مسلم است.
2- امامعليهالسلام
يك رهبر سنگدل نيست و يك فرمانده به دور از عواطف نمى باشد بلكه در مكتب او تعقّل با عواطف انسانى با هم آميخته است لذا براى يارانش اشك مى ريزد در عين حال كه مصمّم و آهنين بر سر ميعاد خود پاى فشرده به پيش مى رود.
2- در باراندازگاه معروف به ذو حسم: امام دو نفر از كوفه بيرون آمده بودند را مورد توجّه داد. امام از آنان از احوال مردم كوفه جويا شدند. آنان پاسخ دادند دل ها با شما ولى شمشيرهايشان عليه شماست.
امامعليهالسلام
به آنان فرمود از فرستاده من قيس بن مسهّر چه خبر داريد پاسخ دادند ابن زياد او را به قتل رساند. در اين هنگام، امام براى قيس، اشك ريخت و فرمود: خدا پاداش او را جنّت خود قرار دهد. خداوندا! بهشت را جايگاه والاى ما و شيعيانمان ساز، همانا تو بر هر چيزى توانايى؛ (فاسترجع واستعبر باكياً).
و پس ازين امامعليهالسلام
در ميان ياران ايستاد و اين چنين خطبه خواند: مى بينيد كه چه پيش آمد و مى بينيد كه دنيا از ما روى گرداند و به ما پشت كرد و در ضمن همين خطبه خاطر نشان كرد:
آيا نمى بينيد كه حقّ، مورد بى اعتنايى است و از باطل نهى و نكوهش به عمل نمى آيد و اگر آدمى به مرگ خود راضى باشد، حق دارد و من مرگ در راه حمايت از حق و نهى از باطل را جز سعادت به حساب نمى آورم و زندگى با اشرار را جز خسران تلقّى نمى كنم.
دو گزارش فوق به عنوان نمونه و مؤيد اين نظراند كه عزادارى و اشك عشق براى شهيدان در سيره امام حسينعليهالسلام
سابقه اى ديرينه دارد و در كربلا در كنار جسد شهدا نيز اين سنّت به طور مكرّر مشاهده شده است.
پرسش 22: روزه روز عاشورا چه حكمى دارد؟
پاسخ: روز عاشورا روز عزاست، اگر آدمى بتواند كمتر به خوردن و آشاميدن روى آورد خالى از پاداش نيست ليكن روزه دار بودن در آن روز، مورد تأكيد قرار نگرفته؛ بلكه كراهت دارد گرچه در دوران جاهليت و نيز در اسلام پيش از اعلام وجوب روزه واجب، مسلمانان روزه مستحبى در آن روز مى گرفتند.
زراره و محمّد بن مسلم از امام باقرعليهالسلام
درباره روزه عاشورا سؤال كردند، آن حضرت فرمود:
«كانَ صَوْمُهُ قَبْلَ شَهرِ رَمَضان، فَلَمّا نَزَلَ شَهْرُ رَمَضان تُرِكَ».
«پيش از وجوب روزه رمضان، روز عاشورا روزه مى گرفتند، ولى پس از آن، روزه آن روز متروك شد. »
مرحوم سيّد بن طاووس در اقبال مى نويسد: «اِعْلَمْ أنَّ الرّوايات وَرَدَتْ مُتَنافِراتٌ في تَحريم صَوْمِ يوم عاشُوراء على وجه الشّماتات... » سپس به روايتى از حضرت رضعليهالسلام
استدلال مى كند كه آن حضرت فرمود:
«اِنّهُ يَومٌ صامَ فيهِ الأدعياءُ مِنْ آلِ زياد لِقَتْلِ الحُسَيْنِعليهالسلام
وَ هُوَ يَوْمٌ يَتَشأَّمُ بِهِ آلُ مُحمّدعليهمالسلام
ويَتَشأَّمُ بِهِ أهْلُ الإسْلام».
«عاشوراء «روزى كه خاندان نامشروع ابن زياد به شكرانه كشته شدن امام حسينعليهالسلام
روزه گرفتند، ولى خاوندان پيامبرصلىاللهعليهوآله
و مسلمانان آن را شوم مى دانند. »
امام صادقعليهالسلام
نيز فرمود:
«مَا هُوَ يَوْمُ صَوْم وَ مَا هُوَ إِلاَّ يَوْمُ حُزْن وَ مُصِيبَة دَخَلَتْ عَلَى أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الاَْرْضِ وَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ».
«عاشورا روز روزه دارى نيست، بلكه روز اندوه و مصيبت براى آسمانيان و زمينيان و تمام مؤمنان است. »
مرحوم شيخ عباس قمّى رضوان الله تعالى عليه در اعمال روز عاشورا مى نويسد:
شايسته است كه شيعيان در اين روز از خوردن و آشاميدن امساك كنند، بى آنكه قصد روزه نمايند و در آخر روز- بعد از عصر- افطار كنند به غذايى كه اهل مصيبت مى خورند؛ مثل ماست يا شير و امثال آن، نه غذاهاى لذيذ.
علاّمه مجلسى در «زاد المعاد» آورده است: بنى اميّه اين دو روز- تاسوعا و عاشور- را براى بركت و شماتت (شادى و خرسندى) بر قتل آن حضرت روزه داشتند و احاديث بسيار در فضيلت اين روز و روزه آنها بر حضرت رسولصلىاللهعليهوآله
بسته اند و از طريق اهل بيتعليهمالسلام
احاديث بسيار در مذمّت روزه اين دو روز به خصوص روز عاشورا وارد شده است.
پرسش 23: هنگام شنيدن نام امام حسين چه بايد گفت؟
پاسخ: حسن بن ابى فاخته مى گويد: به امام صادقعليهالسلام
عرض كردم: هنگام شنيدن نام امام حسينعليهالسلام
چه جمله اى به زبان آوريم؟ امام پاسخ داد:
«قُلْ صَلَّى الله عَلَيْكَ يا أباعبدالله! تكرِّرها ثلاثاً».
«هرگاه نام امام حسين را شنيدى بگو درود خدا برتو اى حسين و اين كلام را سه مرتبه تكرار كن. »
پرسش 24: چرا به عزادارى عاشورا بيشتر توجه مى شود؟
پاسخ: براى رسيدن به پاسخ پرسش بالا، توجه به چند نكته ضرورى است:
الف) ائمه معصومعليهمالسلام
نسبت به عزادارى امام حسين اهتمامى ويژه داشتند. و اين برخاسته از اهتمامى بودكه پيامبرصلىاللهعليهوآله
نسبت به عاشورا و عزاداران امام حسينعليهالسلام
در رهنمودهاى خود داشتند.
ب) امام حسينعليهالسلام
آخرين فرد باقى مانده از خمسه طيّبه است، براين اساس عزادارى براى او وبزرگداشت از عاشورا در واقع عزادارى براى همه افراد خمسه طيّبه وبزرگداشت براى آنان است.
ج) وضعيت ظاهرى شهادت امام حسينعليهالسلام
وتوفان آفرينى نهضت او از ويژگى خاصى برخوردار است كه در شهادت ساير معصومينعليهمالسلام
به چشم نمى خورد اميرالمؤمنين و نيز امام مجتبىعليهمالسلام
به امام حسينعليهالسلام
فرمودند: «لا يَوْم كَيَوْمِكَ يا أب عبدالله»؛ «روزى، همسنگ روز شهادت تو نيست». بنابراين، عزادارى امام حسينعليهالسلام
بايد داراى ويژگى باشد تا درپرتو آن، فرهنگ همه پيشوايان معصوم تداوم يابد.
پرسش 25: آيا سيره عزادارى عاشورا برخاسته از فرهنگ دوران صفويه است؟
اهميتى كه ائمه معصومعليهمالسلام
به عزادارى حسينعليهالسلام
مى دادند، نشان مى دهد كه مسأله عزادارى، مسأله اى سابقه دار است و ريشه در فرهنگ اهل بيتعليهمالسلام
دارد. البته در دوران آل بويه در تاريخ چند قرن پيش از صفويان نيز عزادارى سنّتى در جامعه آن روز جايگاه ويژ ه اى داشته است و نكته قابل ذكر آن است كه در زمان شاهان صفوى اهتمام خاصى نسبت به فرهنگ اهل بيت و عزادارى عاشورايى ابراز مى شده است و چون شاهان پيش از اين دوره، غالباً از اهل سنت بوده و توجه چندانى به چنين فرهنگ و مراسم عاشورايى مبذول نمى داشته اند، برخى از مخالفان اهل بيت و يا ناآگاهان در اين باره مسأله عزادارى را برخاسته از صفويان پنداشته اند، در حالى كه صفويان فقط در حفظ و تداوم اين سنّت كوشيده اند.