پیشوای آزادگی

پیشوای آزادگی0%

پیشوای آزادگی نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام حسین علیه السلام

پیشوای آزادگی

نویسنده: مهدى عاصمى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 6391
دانلود: 2356

توضیحات:

پیشوای آزادگی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 11 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6391 / دانلود: 2356
اندازه اندازه اندازه
پیشوای آزادگی

پیشوای آزادگی

نویسنده:
فارسی

فصل پنجم : سیره ی عبادی

عبادت زیاد

به امام سجادعلیه‌السلام عرض شد: چرا فرزندان پدرت این قدر کم هستند؟ حضرت فرمود: «من در مورد تولّد خودم هم در تعجب هستم زیرا پدرم در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند. »(190)

نماز با خشیت

حسین بن علیعليه‌السلام هر گاه وضو می ساخت، رنگ چهره اش تغییر می یافت و اندامش می لرزید؛ وقتی از او علّت را جویا شدند فرمود:

شما چه می دانید که می خواهم، در پیشگاه چه کسی بایستم؟ آن کس که در پیشگاه کبریایی فرمانروایی قدرتمند می ایستد، سزاوار است که [از خوف و خشیت او]، رنگ رخسارش زرد شود و اندامش، به لرزه درآید.(191)

نماز اوّل وقت

در روز عاشورا اصحاب امامعلیه‌السلام یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند. «ابوثمامه صائدی» هنگامی که چنین دید به حضرت عرض کرد: ای اباعبداللّه! جانم فدایت باد. می بینم که دشمنان به تو نزدیک شده اند، به خدا سوگند تو کشته نشوی تا من به خواست خدا پیش از تو کشته شوم؛ دوست دارم پروردگار خود را در حالی دیدار کنم که این نمازی را که وقتش رسیده خوانده باشم.

امامعلیه‌السلام سر برداشت و فرمود:

نماز را یاد آوردی، خدا تو را از نمازگزارانی که در یاد او هستند قرار دهد. آری، اینک وقت نماز است.

سپس فرمود:

بخواهید از ما دست بردارند تا نماز گزاریم.

ولیکن عمرسعد - لعنة اللّه علیه - نپذیرفت و حضرت به دو تن از یاران خود فرمود که جلو بایستند و با نیمی از اصحاب خود نماز را به صورت نمازِ خوف گزارد به گونه ای که پس از نماز، آماج تیرها آن دو نفر را به شهادت رساندند.(192)

ترس الهی

به امام حسینعلیه‌السلام عرض شد: چقدر ترس و خوف تو از پروردگار، فراوان است؟

حضرت فرمود:

در روز قیامت هیچ کس از عذاب ایمن نیست مگر آن که در دنیا از خدا بترسد. (یعنی تقوای الهی داشته باشد.)(193)

علاقه به نماز و تلاوت قرآن

روز تاسوعا، روزی بود که لشکر دشمن، راه ورود و خروج از کربلا را بسته و برای جنگ کردن با امام حسینعلیه‌السلام و اصحابش آماده شدند. حضرت عباسعلیه‌السلام به خدمت اباعبداللّهعلیه‌السلام آمد و عرض کرد: «برادر! لشکر دشمن حمله ور شده است. »

حضرت فرمود:

ای برادر! برو و به آن ها بگو برای چه امروز، جنگ را شروع کرده و به این سو آمده اند؟

قمر بنی هاشمعلیه‌السلام با تعدادی از اصحاب، به سوی آن ها رفت و فرمود: «شما را چه شده است؟»

گفتند: از امیر، حُکم آمده که یا تحت فرمان او درآیید و از او اطاعت کنید و یا با شما جنگ و مبارزه خواهیم کرد. حضرت ابوالفضلعلیه‌السلام گفت: «پس صبر کنید تا برگردم و صحبت شما را به برادرم بگویم. »

سپس خدمت امام حسینعلیه‌السلام آمد و حرف های آن ها را گفت.

امامعلیه‌السلام فرمود:

جانم به قربانت! به سوی آن ها برو و از آنان مهلتی بخواه که امشب را صبر کنند و جنگ را به فردا بیندازند؛ می خواهم امشب مقداری نماز و دعا و استغفار نمایم که خدا می داند من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم.

حضرت عباسعلیه‌السلام رفت و آن شب را مهلت گرفت. در آن شب تا صبح، امام حسینعلیه‌السلام و تمامی اصحاب، مشغول نماز خواندن و قرآن و دعا و استغفار بودند و صدای مناجات آنان همانند صدای زنبورها در کندوی عسل، از خیمه ها به گوش می رسید.(194)

حج پیاده

امام حسینعلیه‌السلام ، بیست و پنج بار پیاده حج نمود؛ در حالی که اسبان نفیس، او را همراهی می کردند.(195)

فهرست منابع

اثباة الهداة، شیخ حر عاملی.

احتجاج، طبرسی.

احقاق الحق، قاضی نوراللّه شوشتری.

ارشاد، شیخ مفید.

اسرار الشهادة، فاضل دربندی.

اعیان الشیعه، سید محسن امین.

البدایه والنهایه، ابن کثیر.

الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی.

الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی.

الغدیر، علامه امینی.

الفتوح، ابن اعثم کوفی.

الکافی، شیخ کلینی.

امالی، شیخ صدوق.

انساب الاشراف، بلاذری.

بحار الأنوار، علامه مجلسی.

بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمربن ابی جراده.

بلاغة الحسین، سید مصطفی آل اعتماد.

تاریخ ابن عساکر.

تاریخ زندگی امام حسین، عماد زاده.

تاریخ طبری.

تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر.

تحف العقول، ابن شعبه حرانی.

تفسیر امام عسکری.

تفسیر عیاشی.

تفسیر نور الثقلین، شیخ هویزی.

جامع الاخبار، محمد سبزواری.

جلاء العیون، علامه مجلسی.

خصائص الحسینیه، شیخ جعفر شوشتری.

دعائم الاسلام، نعمان بن محمد مغربی.

ربیع الابرار، زمخشری.

زهرالآداب و ثمرة الألباب.

زهرالربیع، سید نعمت اللّه جزایری.

سفینة البحار، شیخ عباس قمی.

سیر اعلام النبلاء، ذهبی.

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید.

طبقات الکبری، ابن سعد.

علل الشرایع، شیخ صدوق.

عوالم، عبداللّه بحرانی.

عمدة الطالب،

عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق.

فرائد السمطین، علامه حموینی.

فصول المهمه، ابن صباغ.

کشف الغمه، اربلی.

کامل، مبرد.

کفایة الاثر، علی بن محمد خزاز قمی.

لهوف، سیدبن طاووس.

مجموعه ورام، ابی فراس.

مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی.

محلی، ابن حزم.

مشکاة الانوار، طبرسی.

محاسن، برقی.

مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری.

معالی السبطین، محمد مهدی حائری.

مقتل الحسین، خوارزمی.

مناقب، ابن شهر آشوب.

منتهی الآمال، شیخ عباس قمی.

مقتل الحسین، ابی مخنف.

معجم الکبیر، طبرانی.

مکارم الاخلاق، طبرسی.

مجمع الزوائد، هیثمی.

معانی الأخبار، شیخ صدوق.

مقتل الحسین، مقرم.

ناسخ التواریخ، محمد تقی سپهر.

نهج السعادة، علامه محمودی.

نفس المهموم، شیخ عباس قمی.

وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی.

ینابیع المودة، قندوزی.

پی نوشت ها:

(1) - کشف الغمّه، ج2، ص216.

(2) - منتهی الآمال، ج1، ص738.

(3) - سوره نحل، آیه 23.

(4) - بحار الأنوار، ج44، ص189؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص257.

(5) - سوره منافقون، آیه 8.

(6) - بحارالأنوار، ج44، ص192.

(7) - زهر الآداب و ثمرالألباب، ج1، ص101؛ بلاغة الحسین، ص216.

(8) - سوره یوسف، آیه 92.

(9) - مقصود حضرت این بود که ناسزا گویی به ما، عادت و خوی اهل شام می باشد که آن را معاویه رواج داده است.

(10) - سفینة البحار، ج1، ص421؛ معالی السبطین، ص60.

(11) - سوره آل عمران، آیه 134.

(12) - کشف الغمه، ج2، ص207؛ بحارالأنوار، ج44، ص195.

(13) - لهوف، ص188؛ ارشاد مفید، ج2، ص102.

(14) - تاریخ ابن عساکر، ج14، ص112. یکی از منابع مالی اهل بیت علیهم السلام خمس و هدایای بود که شیعیانشان برای ایشان می آوردند.

(15) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص65.

(16) - تحف العقول، ص247؛ بحار الأنوار، ج75، ص118.

(17) - خصائص الحسینیه، (ترجمه)، ص58.

(18) - مقتل خوارزمی، ج1، ص153؛ احقاق الحق، ج11، ص443.

(19) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص65.

(20) - محاسن برقی، ج2، ص405.

(21) - تحف العقول، ص246؛ بحار الأنوار، ج78، ص118.

(22) - بحار الأنوار، ج71، ص315.

(23) - مستدرک الوسائل، ج7، ص192؛ احقاق الحق، ج11، ص446.

(24) - بحار الأنوار، ج44، ص191

(25) - جامع الأخبار، ص381؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 196.

(26) - سوره انعام، آیه 124.

(27) - دعائم الاسلام، ج2، ص339.

(28) - فصول المهمه ابن صباغ، ص171.

(29) - بحارالانوار، ج44، ص13؛ دعائم الاسلام، ج2، ص323.

(30) - سوره انعام، آیه 59.

(31) - نهج السعادة، ج8، ص283؛ تاریخ مدینه دمشق، ج70، ص196.

(32) - عوالم، ج17، ص51؛ بحار الأنوار، ج44، ص187؛ جلاء العیون، ص 186.

(33) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص81.

(34) - ابوهریره یکی از راویان حدیث است که با وجود آن که مدّت کمی حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم را دیدار کرده ولی روایات بسیاری از آن حضرت نقل کرده است و این نه به خاطر ارتباط زیاد با حضرت، بلکه به خاطر وابستگی به بنی امیه و گرفتن پول، اقدام به جعل حدیث در زمان معاویه کرده و به همین خاطر به دروغ گویی معروف می باشد.

(35) - مقتل خوارزمی، ج1، ص150؛ احقاق الحق، ج11، ص437.

(36) - بحار الأنوار، ج43، ص276.

(37) - مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 75.

(38) - پرداخت پول یا انجام کاری برای آزادی اسیر.

(39) - لهوف، ص40، عوالم، ج17، ص244.

(40) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص66.

(41) - کشف الغمه، ج2، ص31.

(42) - مشکاة الأنوار، ص170؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص393.

(43) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص66؛ البته این مطلب به گونه ای دیگر نیز نقل شده و آن این که: بین امام حسین و امام حسنعليه‌السلام موضوعی بود. به حضرت عرض شد: به نزد برادرت برو که او از تو بزرگ تر است. امام حسین علیه السلام فرمود: من از جدّم شنیدم که می فرمود: هر دو نفری که بینشان سخنی رد و بدل شود و یکی از آن ها درصدد خشنودی دیگری برآید او زودتر وارد بهشت می شود و من دوست ندارم که زودتر از برادرم وارد بهشت شوم.

هنگامی که امام حسن علیه السلام سخن امام حسین علیه السلام را شنید با شتاب نزد او آمد. (کشف الغمه، ج2، ص201).

(باید توجه داشت که تمام مواردی که در ظاهر، کدورت یا اختلافی را بین دو معصومعليه‌السلام ، می رساند جنبه ی تعلیمی داشته و برای آموزش دیگران بوده است.)

(44) - مقتل خوارزمی، ج2، ص21؛ عوالم، ج17، ص271.

(45) - عوالم، ج17، ص266؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 22.

(46) - لهوف، ص114.

(47) - اثباة الهداة، ج5، ص215؛ بحار الأنوار، ج46، ص19؛ کفایة الاثر، ص234.

(48) - طبقات الکبری، ج1، ص404.

(49) - ناسخ التواریخ، ج2، ص145؛ عمدة الطالب، ص32؛ معالی السبطین، ج1، ص266.

(50) - یعنی چون رنگ موهایمان زود سفید می شود آن را با رنگ های گیاهی سیاه می کنیم.

(51) - عوالم، ج17، ص14؛ بحار الأنوار، ج45، ص84.

(52) - کفالت به این معناست که شخص کفیل هر موقع طلبکار درخواست کند شخص بدهکار را نزد او حاضر کند و اگر نتوانست، در مواردی از جمله بدهی مالی، شخصی که کفالت را بر عهده گرفته و در حقیقت ضامن شده باید بدهی را پرداخت کند.

(53) - احقاق الحق، ج19، ص429.

(54) - سوره نساء، آیه 86.

(55) - کشف الغمه، ج2، ص206؛ ربیع الابرار، ج2، ص298. البته این مطلب در مورد امام حسن علیه السلام نیز نقل شده است.

(56) - وسائل الشیعه، ج1، ص254؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص47.

(57) - محلّی ابن حزم، ج8، ص514.

(58) - مقتل خوارزمی، ج1، ص153؛ احقاق الحق، ج11، ص445.

(59) - در این که چرا پیرزن بدون اجازه ی شوهر خود گوسفندش را سر بریده با این که زن نمی تواند بدون اجازه ی شوهر در اموال او تصرف کند باید گفت: در این جا پیرزن همانند هر زن دیگری، از اموال شوهر در جهت میهمان داری استفاده کرده است نه این که نیت او تلف کردن مال شوهرش باشد.

(60) - کشف الغمه، ج1، ص559.

(61) - مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص108.

(62) - وسائل الشیعه، ج13، ص82.

(63) - ارشاد مفید (ترجمه)، ج2، ص20.

(64) - همان، ج2، ص31.

(65) - انساب الاشراف، ج3، ص151.

(66) - نفس المهموم، (ترجمه)، ص375؛ تاریخ طبری، ج3، ص329.

(67) - سیر اعلام النبلاء، ج3، ص265.

(68) - طبقات ابن سعد، ج8، ص64. البته نامه های کوفیان، تنها یک بهانه بود و حرکت امام حسین علیه السلام همانند صلح امام حسن علیه السلام تنها یک وظیفه ی الهی بود که انجام آن بر حضرت، لازم و واجب بود.

(69) - عمر سعد پسر سعدبن ابی وقّاص یکی از صحابه ی سابقه دار بود. او همراه پدرش در فتح عراق شرکت داشت ولی در شمار افراد جنگجو و شمشیر زن به حساب نمی آمد بلکه مردی زاهد نما و به اصطلاح، روحانی قلاّبی بود که حکومت بنی امیه از وجهه ی عوام فریب او استفاده می کرد و در حقیقت، با شرکت او در جنگ با امام حسین علیه السلام عموم مردم تشویق می شدند و این خیانت، پشت مقام روحانیتِ دروغین عمر سعد مخفی می ماند.

(70) - الفتوح، ج5، ص97؛ مقتل خوارزمی، ج1، ص241.

(71) - بحارالأنوار، ج44، ص367.

(72) - مقتل الحسین مقرّم، ص357.

(73) - مقتل خوارزمی، ج1، ص147؛ احقاق الحق، ج11، ص429.

(74) - مروان بن حکم پسر عموی عثمان بود که از چهره های شناخته شده در دشمنی با حضرت علی و آل او علیهم السلام می باشد. او در امور مالی و سیاسی، انحرافات زیادی داشت و در زمان عثمان سوء استفاده های بسیاری از بیت المال نمود. مروان به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم لعنت شده و علی علیه السلام نیز او را پرچمدار گمراهی دانست. هنگامی که او والی مدینه شد هر جمعه در منبر، علی علیه السلام را لعن و سبّ می کرد. (الغدیر، ج8، ص260.)

(75) - عوالم، ج17، ص89؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص19.

(76) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص51.

(77) - احتجاج طبرسی، ج 2، ص19؛ وسائل الشیعه، ج2، ص515.

(78) - ابن زیاد را «ابن مرجانه» هم می گویند زیرا مادرش کنیزی زناکار به نام مرجانه بود. او در زمان معاویه والی خراسان و سپس والی بصره شد و در زمان یزید والی کوفه گردید و در آن جا مسلم بن عقیل را به شهادت رسانید.

(79) - کشف الغمه، ج2، ص265.

(80) - معانی الأخبار، ص288.

(81) - معالی السبطین، ج2، ص30.

(82) - لهوف، ص51؛ عوالم، ج17، ص293.

(83) - احتجاج طبرسی، ج2، ص73.

(84) - داور گرفتن این دو نفر که از دوستاران حضرت نیز نبودند این معنا را می رساند که غصب زمین توسط معاویه چقدر واضح بوده است.

(85) - شرح ابن ابی الحدید، ج 15، ص 227.

(86) - احتجاج طبرسی، ج2، ص94؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص74.

(87) - این نشانه ی اوج سیاست بازی و سفسطه ی معاویه را می رساند.

(88) - الفتوح، ج4، ص343.

(89) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص68

(90) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص57.

(91) - لهوف، ص67؛ مقتل مقرّم، ص335.

(92) - مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص400.

(93) - بحارالأنوار، ج75، ص120.

(94) - همان، ج68، ص156.

(95) - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص73.

(96) - فرزدق ابتدا از شاعران فاسق بود ولی سپس از محبّان و علاقمندان اهل بیت علیهم السلام گردید. شعر معروف او درباره ی امام سجاد علیه السلام شهرت فراوانی دارد.

(97) - مستدرک الوسائل، ج7، ص203.

(98) - مستدرک الوسائل، ج7، ص203.

(99) - دعائم الاسلام، ج2، ص159؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص465.

(100) - بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمربن احمدبن ابی جرادة، ج6، ص2589.

(101) - الکافی، ج6، ص481.

(102) - کامل مبرّد، ج3، ص208؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص62.

(103) - مجمع الزوائد، ج5، ص124.

(104) - ارشاد مفید، ص230؛ تاریخ طبری، ج3، ص314.

(105) - ینابیع المودّة، ج3، ص62.

(106) - نفس المهموم، ص135.

(107) - بحارالأنوار، ج45، ص89.

(108) - عوالم، ج17، ص279.

(109) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص109.

(110) - بحارالأنوار، ج45، ص45.

(111) - ناسخ التواریخ، ج2، ص331.

(112) - علل الشرایع، ج2، ص386.

(113) - فرائد السمطین، ج2، ص261.

(114) - سوره مائده، آیه 32.

(115) - تفسیر امام عسکری، ص348؛ بحار الأنوار، ج2، ص9.

(116) - بحار الأنوار، ج27، ص127.

(117) - تحف العقول، ص175؛ بحار الأنوار، ج78، ص117.

(118) - دعائم الاسلام، ج1، ص292.

(119) - مکارم الأخلاق، ص175.

(120) - کشف الغمه، ج1، ص579.

(121) - تاریخ مدینه دمشق، ج14، ص112.

(122) - مجموعه ورّام، ج1، ص70؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص467.

(123) - معجم الکبیر طبرانی، ج3، ص135؛ مجمع الزوائد، ج5، ص17.

(124) - وسائل الشیعه، ج3، ص434.

(125) - همان، ج17، ص194.

(126) - أمالی صدوق، ص167.

(127) - تحف العقول، ص 175؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص358.

(128) - الکافی، ج3، ص189؛ بحارالانوار، ج44، ص202.

(129) - احقاق الحق، ج11، ص591.

(130) - الخرائج و الجرائح، ج1، ص248.

(131) - دعائم الاسلام، ج2، ص107؛ مستدرک الوسائل، ج16، ص235.

(132) - لهوف، ص60.

(133) - تاریخ زندگانی امام حسین علیه السلام، عمادزاده، ج1، ص134.

(134) - تاریخ طبری، مقتل الحسین، ج1، ص99؛ نفس المهموم (ترجمه)، ص296.

(135) - معالی السبطین، ج1، ص246.

(136) - همان، ج1، ص284.

(137) - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص109. البته باید توجه داشت که منظور از پیراهن کهنه، پیراهن قدیمی است که در حال حاضر ارزش زیادی ندارد و به معنای پیراهن مندرس و نامناسب نیست.

(138) - الکافی، ج2، ص331.

(139) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص89.

(140) - عوالم، ج17، ص189؛ تاریخ طبری، ج4، ص266.

(141) - تذکرة الخواص، ص217.

(142) - مقتل خوارزمی، ج1، ص184.

(143) - ارشاد مفید، ج2، ص98.

(144) - اعیان الشیعه، ج1، ص581.

(145) - لهوف، ص75.

(146) - مدینة المعاجز، ج3، ص74؛ الثاقب فی المناقب، ص322؛ نفس المهموم، ص77.

(147) - سوره یونس، آیه 41.

(148) - عوالم، ج17، ص216؛ تاریخ مدینه دمشق، ج14، ص210.

(149) - مقتل خوارزمی، ج1، ص192؛ الفتوح، ج5، ص38.

(150) - بحارالأنوار، ج44، ص383؛ لهوف، ص144.

(151) - الغدیر، ج1، ص198؛ بحار الأنوار، ج33، ص181؛ کتاب سلیم بن قیس، ص206.

(152) - همان.

(153) - سوره مائده، آیه 63.

(154) - همان، آیه 78.

(155) - همان، آیه 79.

(156) - همان، آیه 44.

(157) - سوره توبه، آیه71

(158) - تحف العقول، ص237؛ بحارالأنوار، ج97، ص77.

(159) - قرب الاسناد، ص73؛ نوادر راوندی، ص30؛ وسائل الشیعه، ج5، ص430

(160) - شرح ابن ابی الحدید، ج16، ص10.

(161) - لهوف، ص42؛ تاریخ طبری، ج4، ص289.

(162) - کشف الغمه، ج2، ص232. البته همان گونه که گفته شد، امام حسین علیه السلام هدایای معاویه را می پذیرفت و بدون این که هیچ استفاده ای از آن بکند به فقرا می داد؛ ولی در این جا چون نیت معاویه رشوه بود و می خواست از آن بهره برداری کند، حضرت آن را نپذیرفت.

(163) - الکافی، ج6، ص19.

(164) - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص38.

(165) - احتجاج طبرسی، ج2، ص87.

(166) - اسرار الشهادة، ص396.

(167) - کشف الغمه، ج2، ص29؛ لهوف، ص60.

(168) - ریاحین الشریعه، ج3، ص301؛ معالی السبطین، ج1، ص355.

(169) - ارشاد مفید، ج2، ص81.

(170) - لهوف، ص134.

(171) - الفتوح، ج5، ص87؛ مقتل خوارزمی، ج1، ص232.

(172) - بحارالأنوار، ج44، ص381؛ تاریخ طبری، ج4، ص304. همچنین نقل شده که حضرت، در مقابل سپاه حر نیز خطبه ای به این مضمون خواند.

(173) - مناقب این شهر آشوب، ج4، ص55.

(174) - لهوف، ص38.

(175) - ارشاد مفید، ج2، ص97.

(176) - مقتل خوارزمی، ج2، ص5؛ عوالم، ج17، ص251.

(177) - نفس المهموم، (ترجمه)، ص442 به نقل از تذکرة الخواص.

(178) - مقتل ابی مخنف، ص129؛ معالی السبطین، ج1، ص424.

(179) - منظور از آل اللّه یا خاندان خدا، اهل بیت پیامبر علیهم السلام هستند و این به خاطر شدّت ارتباط و انتساب ایشان با خداوند و دین اوست.

(180) - بلاغة الحسین، ص204.

(181) - مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص96.

(182) - ارشاد مفید، ج2، ص96؛ عوالم، ج17، ص255.

(183) - ارشاد مفید، ج2، ص78.

(184) - البدایه و النهایه، ج8، ص157؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص88.

(185) - مقتل خوارزمی، ج1، ص188؛ عوالم، ج17، ص178.

(186) - ارشادمفید، ج2، ص95؛ عوالم، ج17، ص246.

(187) - معانی الاخبار، ص288.

(188) - أمالی صدوق، 136.

(189) - همان، ص133؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص98.

(190) - بحارالأنوار، ج44، ص196.

(191) - عوالم، ج17، ص61؛ احقاق الحق، ج11، ص422.

(192) - مقتل خوارزمی، ج2، ص17؛ منتهی الآمال، ج1، ص552.

(193) - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص69.

(194) - ارشاد مفید، ج2، ص81؛ منتهی الآمال، ج1، ص518.

(195) - بحار الأنوار، ج44، ص193.