صمیمیّت و مهربانى
پیامبر اعظمصلىاللهعليهوآلهوسلم
، همچون پدرى مهربان و صمیمى براى امّت بود به گونه اى که دوست و دشمن بر آن اقرار و اعتراف دارند. آیات نورانى قرآن کریم نیز بر آن صحّه گذارده و از وى چنین یاد می کنند: «اى پیامبر! ما تو را مبعوث نکردیم مگر اینکه رحمتى براى جهانیان باشی»
و در جاى دیگر مى فرماید: «تو داراى خلق و خوى بزرگى هستی»
آن حضرت برترین الگوى ترویج اخلاق و معنویت است. او خود، هدف بعثت خویش را فرهنگ سازى اخلاقى اعلام نموده است. مى فرماید: «من براى تکمیل و توسعه اخلاق نیکو مبعوث شده ام».
این ویژگى به حدّى در حضرت فراگیر و نهادینه شده بود که در هیچیک از عرصه هاى حیات، خلاف این اصل، عمل ننمود و همواره دیگران را نیز به رفتارهاى سنجیده و ارزشگذارى براى دیگران دعوت مى کرد. در عرصه خانواده، رفتار آن حضرت با خدیجه و دیگر همسران، و یا تکریم زهراى مرضیه و خوشرفتارى با حسن و حسین موجب حسادت دیگران مى گردید.
و در برخوردهاى حکومتى، ترحّم و مهربانى وى حتى در مورد دشمنان و اسیران جنگى، حکایت از روح بلند و سعه صدر او مى کرد. همواره به نیروهایى که به جنگ با دشمن اعزام می کرد، سفارش دوستى و مدارا با مردم و عدم یورش و شبیخون علیه آنان، و پرهیز ازکشتن پیرمردان، کودکان و زنان، و یا شکنجه و مُثله بدن کشته شده ها می کرد. در فتح مکّه، پس از پیروزى و غلبه بر دشمن، در عین امکان انتقام، با ایشان برخوردى نیکو کرد و آنان را بخشید و فرمود:«شما آزاد هستید.»
در جنگ ذات الرّقاع به غوث بن حارث- که براى قتل آن حضرت می کوشید- دست یافت، ولى از او گذشت و او را آزاد کرد. با اسیران، از سر مدارا و رحمت برخورد می کرد، و آنان را آزاد می نمود و لشکریان را نسبت به آنان سفارش نیک می کرد. در یکى از جنگها، با دست خود دست اسیرى را - که صداى ناله او را شنید- باز کرد. این رفتار پسندیده حضرت در عرصه جامعه و برخورد با عموم مردم نیز بارها تکرار مى شد.
او در تعامل با دیگران از کمترین ناسزا و یا برخورد خشن هم بهره نمى گرفت و همواره در برابر زشت کارى و سوء رفتار دیگران ضمن حفظ خونسردى حلم و بردبارى، و ترحّم و تلطّف با فرد مقابل را پیشه مى کرد.
از جمله فردى یهودى هر روز به هنگام عبور حضرت از کنار کوچه اى، طشتى از خاکسترِ گرم از بام خانه بر سر وى فرو می ریخت و او بى آنکه خشمگین شود، به آرامى عبور مى کرد و در گوشه اى می ایستاد و پس از پاک کردن سر و صورت و لباس شریفش، به راه خویش ادامه می داد.
یک روز که از آن مکان می گذشت، با کمال تعجّب از طشت خاکستر خبرى نشد. با لبخند بزرگوارانه اى گفت: «رفیق ما امروز به سراغ ما نیامد!»
گفتند: بیمار است. از همراهان خواست که با هم به عیادت وى بروند. هنگام حضور بر بالین بیمار، فرد یهودى چنان صمیمیّت و محبّت صادقانه اى بر چهره مبارک حضرت مشاهده کرد که گویى سالهاست با وى سابقه دوستى و آشنایى دارد. همین رفتار پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
موجب گشت که وى از کار خویش پشیمان گشته و شرمنده گردد. کریمه قرآنى بر این ویژگى وى تصریح می کند که «تو به برکت رحمت الهى در برخورد با مردم نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده میشدند»
.
در حقیقت؛ راز و رمز بقاء و پایدارى مردم در کنار رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
نیز در همین رفتار مردمى و لذّت بخش وى بود. آیه شریفه از این ویژگى ممتاز وى به عنوان یک خبر مسرّت بخش و شادى آفرین یاد مى کند: «همانا فرستادهاى از خود شما به سویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت و راهنمایى شما دارد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است»
امید آنکه آحاد جامعه اسلامى، از این سیره رفتارى حضرت الگو گرفته و با ایجاد صمیمیت و مهربانى، صفا و همدلى در برابر هموطنان و همنوعان خویش، روز به روز در گسترش اخلاق و معنویت در سطح اجتماع، تلاش نموده و جامعه اى سالم و عارى از اضطراب و دشمنى، و مکر و فریب رقم بزنند انشاء الله.