علل تشريع جهاد
الف - دفاع از نفس و جان و احقاق حقوق - يكى از علل عمده تشريع جهاد در اسلام دفاع از نفس و جان و احقاق حقوقى بود كه به وسيله مشركين و دشمنان اسلام پايمال گرديده بود، پيامبر اكرم در مدت سيزده سالى كه در مكه (موطن اصلى) به دعوت الهى مشغول بود، مشكلات فراوانى را از مشركين قريش تحمل كرده بود زيرا مشركين به هر وسيله ممكن از اذيت و آزار وى دست بردار نبودند و به هر نحوى او رامى آزردند، و او را به القاب نامناسب خطاب مى كردند.
حضرت به حدى از دست مشركين آزار و اذيت ديد كه بارها مى فرمود: ما اوذى نبى به مثل ما اوذيت هيچ پيامبرى به مانند من اذيت و آزار نشد.
عشيره و بستگان حضرت و همچنين مسلمانانى كه در سرزمين وحى به نبوت وى ايمان آورده بودند از ايذاء مشركين در امان نبودند، مشركين قريش به انحاء مختلف در كوچه و بازار و خيابان به آزار مسلمانان مشغول بودند و تمام توان و نيروى خود را به كار انداخته بودند تا بدين وسيله بتوانند نور خدا را خاموش كنند، ولى خداوند نور خود را تتميم كرد و فرمود:(
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
)
.
در نتيجه سران قريش بار ديگر در دار الندوة اجتماع نموده و طرح محاصره كامل اقتصادى را براى مسلمانان اجرا كرده و به تصويب نمايندگان قريش رسانيدند، بر اساس اين طرح پيامبر و يارانش به مدت سه سال، در شعب ابى طالب تحت محاصره شديد قرار گرفتند.
مشركين قرش در تپه هاى اطراف و مشرف بر شعب ابى طالب مستقر شده و روابط سياسى و نظامى و اقتصادى مسلمانان را با خارج و داخل قطعل كردند.
مسلمانان به مدت سه سال در شعب ابى طالب مشكلات فراوانى را تحمل نمودند و در اين مدت تمام اموال حضرت خديجه و ابوطالب و ساير مسلمين صرف خرج مسلمانان شد.
مسلمانان با فقر و تنگدستى عجيبى روبرو شدند و خود را در معرض خطر جدى حس نمودند، پس به خدمت حضرت عرض كردند: يا رسول الله! از خدا بخواه كه ما را از اين آزمايش سنگين نجات بخشد و رزق و روزى خود را بر ما نازل فرمايد، جبرئيل بر پيامبر اكرم نازل شد و بشارت داد كه مسلمانان از محاصره دشمن رهايى مى يابند.
قرآن كريم جنگ با مشركين را تشريع كرده و مى فرمايد:(
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ
)
به كسانى كه مورد ظلم و تعدى قرار گرفته اند اذن داده شده كه به دفاع از خويش اقدام نموده و انتقام خود را از ستمگران باز ستانند، زيرا خداوند بر امداد و نصرت آنان قدرتمند است.
يعقوبى مى گويد: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در تهيه و آمادگى جنگى سر مى برد تا هنگامى كه خداوند اين آيه را نازل كرد و بدين وسيله حضرت از تحير در جنگ با مشركين خارج ساخت، آيه فوق به پيامبر و ساير مسلمين اجازه داده است كه در صورتى كه مورد تجاوز و ظلم قرار گرفتند و در آن فرصت نتوانستند از حق خود به دفاع برخيزند و حق خود را از دشمن باز پس بگيرند در فرصت مناسب از دشمن انتقام بگيرند
.
نكته ديگرى كه از آيه استفاده مى شود اين است كه اصولا جنگهاى پيامبر از جنبه دفاعى برخوردار بوده است نه جنبه تهاجمى، گرچه ظاهر امر در جنگ بدر نشان مى داد كه جنگ حضرت با مشركين قريش تهاجمى بوده است وليكن بادقت در علل پيدايش زمينه هاى جنگ بدر به وضوح مى توان استفاده كرد كه اين جنگ نيز تدافعى بوده است.
اگر در جنگ بدر سپاه اسلام بر سر راه مشركين قرار گرفته و دشمن را به محاصره خويش درآوردند به اين دليل بود كه از مشركين و دشمنان اسلام كه در سرزمين وحى آنان را مورد اذيتهاى گوناگون قرار داده بودند انتقام بگيرند.
ب - جبران ضعف اقتصادى - در آغاز تشكيل حكومت اسلامى مسلمانان از جنبه اقتصادى بسيار ضعيف بودند و اين ضعف مالى و فقر و تنگدستى بر دوش مسلمين سنگينى مى كرد و از طرفى سرمايه هاى انصار نيز به تنهايى جهت اداره مسلمين كافى نبود، پس به ناچار مى بايست به هر وسيله ممكن، اين نقيصه مهم اقتصادى را ترميم نموده و وضع نابسامان مسلمين به شكل مطلوبى حل نمايد.
لذا خداوند به مسلمين نويد پيروزى داده و فرمود: شما در جنگ بدر پيروز خواهيد شد و ثروت و غنائم فراوانى به دست شما خواهد افتاد و در نتيجه بنيه اقتصادى حكومت اسلامى تقويت خواهد شد. اين مطلب در قرآن كريم آمده است كه مى فرمايد:(
وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ
)
.
مرحوم قمى در ذيل آيه مى فرمايد: علت پيدايش جنگ بدر اين بود كه كاروانى از قريش به همراه جواهرات و خزائن اموالشان به مقصد شام در حركت بودند به سپاه دستور داده شد كه جهت اخذ سرمايه هاى قريش به سوى بدر عزيمت كنند و به آنان نويد پيروزى داد
.
از آيه شريفه فوق استفاده مى شود كه يكى از علل جنگ بدر همان تسلط بر كاروان و تصرف اموال قريش بود، بناى خداوند بر اين بود كه سرمايه هاى فراوانى كه كاروان قريش جهت تجارت و داد و ستد به قصد ديار شام به همراه آورده بودند تحت سلطه سپاهيان اسلام در آيد و حفره هاى فقر كه در جامعه اسلامى يثرب به وجود آمده بود پر شود.
ج - ريشه كن نمودن ريشه هاى فساد و باطل - غرض از تشريع جهاد ريشه كن نمودن ريشه هاى فساد و از بين بردن باطل بود، اين نكته را خداوند در بسيارى از آيات و نيز در همين آيه اشاره فرموده است، در ذيل آيه فوق خداوند رسولش را به اين نكته توجيه فرموده است كه مى فرمايد:(
وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ
)
.
در اين جنگ خداوند اراده كرده بود كه حق را بر باطل پيروز نموده و باطل را نابود و عقبه كفار را قطع نمايد، قطع نمودن ريشه فساد بدون جنگ امكان پذير نيست و اين جهاد است كه با آن مى تواند گردن كفار را زد و آنان را از صحنه جهان برچيد، در واقع كفار به منزله غده هاى سرطانى هستند كه به درون جامعه انسانى راه پيدا كرده اگر بنا باشد مريض سلامتى خود را بازيابد بايد غده هاى سرطانى را از بدن جراحى كند.
خداوند متعال جامعه انسانى را به شكل يك بدن فرض نموده و عواملى را كه موجب از دست دادن سلامتى بدن جامعه اسلامى مى شوند و آن را به مرضهاى غير قابل علاج مبتلا مى كنند را همچون سرطان دانسته است كه براى سلامتى بدن بايد غدد كشنده داخلى جراحى شده و از محيط بدن خارج گردد.
براى اينكه جامعه اسلامى سالم بماند بايد انسانهاى مشرك و ملحد از محيط آن جامه جراحى گردد همان طور كه سلامت بدن مبتلا به سرطان نياز به طبيبى حاذق دارد سالم سازى محيط جامعه هم نياز به رهبر و نيروى سالمى دارد تا در سايه رهبريهاى رهبران راستين الهى و جهاد رزمندگان جبهه هاى نبرد حق عليه باطل، غدد سرطانى انسانهاى مشرك و ملحد كه سلامتى جامعه را به خطر انداخته اند تطهير شود.
د- حاكميت خداوند بر جهان - يكى ديگر از علل تشريع جهاد حاكميت خداوند بر جهان است كه در اين آيه شريفه بدان اشاره شده است:(
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ
)
؛ با كفار و مشركين بجنگيد و آنها را از پاى درآوريد تا اينكه در زمين فتنه نباشد و آئين حاكم بر جهان از آن خداوند باشد.
دو نكته از اين آيه استفاده مى شود:
الف - قتال با كفار تا رفع فتنه ادامه يابد كه اين مطلب مسلمى است، زيرا در صورتى كه شرائط كلى آماده باشد جهاد با مشركين تا رفع فتنه ادامه دارد و در صورتى كه شرائط سياسى و نظامى و اقليمى آماده باشد جهاد واجب است گرچه مشروعيت آن بستگى به اذن معصوم دارد.
در زمان غيبت كه جهاد بر عامه مسلمين واجب نيست براى اين است كه شرائط جهاد از عده و عده و رهبريت امام معصوم آماده نيست، بر فرض آماده بودن شرائط مذكور جهاد واجب مى شود، زيرا موضوع جهاد كفار و مشركين مى باشند كه آن هم به نوبه خود در عالم بشريت دوانده و جز جهاد به هيچ قدرتى قابل دفع نيست.
ب - حاكميت مطلقه دين بر جهان از ويژگيهايى است كه جز در سايه جهاد و از ميان برداشتن حاكميت شرك و الحاد امكان پذير نيست، زيرا تنها راهى كه به وسيله آن مى توان دشمن را از سر راه حاكميت دين برداشت مسأله جهاد است كه به وسيله رزمندگان اسلام تحقق مى يابد.
به عبارت ديگر ثبات حاكميت مطلقه دين بستگى به رفع موانعى دارد كه بر سر راه دين و رشد آن ظاهر شده است و بايد آن را از سر راه برداشت، لازمه رشد و شكوفايى دين به اين است كه مسأله كفر و الحاد به صورت بزرگترين مانع رشد دين بر سر راه آن قرار گرفته به واسطه جهاد با دشمنان خدا قلع و قعم شود و ظلم و فساد از بدنه جامعه برداشته تا قسط و عدل در جامعه بشرى راه يابد
.
بر اساس آيه فوق، گرچه در جنگ بدر حمله سپاه اسلام به سپاه مشركين در ظاهر جهت دستيابى به ثروت هنگفت و بى شمارى بود كه كاروان قريش به همراه داشت وليكن هدف اصلى اين بود كه ريشه ظلم و فساد از بدنه جامعه جزيرة العرب جراحى گردد و سپاهيان اسلام در اين نبرد نابرابر بتوانند اهرم قدرت مشركين قريش را از كار بيندازند.
در آن عصر منطقه شامات تجارت خارجى قريش به حساب مى آمد كه بر اساس آن تجارت هاى سنگينى را در اين منطقه انجام مى دادند و كالاهاى داخلى را كه از مصرف خودشان اضافه بود به بازارهاى خارجى عرضه مى كردند، و در اين راستا نبض اقتصادى جزيرة العرب را در دست داشتند.
آنان از ثروت زيادى برخوردار بودند، و براى هر جنگى كه به سويشان متوجه مى شد آمادگى كامل داشتند، نيروهاى رزمى قوى و كارآزموده اى را به طور دائم در اختيار داشتند و در سايه اين قدرت نظامى، قدرت اقتصادى منطقه را نيز در دست گرفته بودند.
دولت جديد التاءسيس اسلامى كه به تازگى در منطقه يثرب پاگرفته بود به ظاهر از جنبه اقتصادى ضعيف بود، زيرا مهاجرينى كه به يثرب مهاجرت كرده بودند به ناچار از ثروت و كاشانه خود دست كشيده و به خاطر حفظ ايمان در يثرب سكونت گزيده بودند، ولى آنان با روحيه قوى كه از اسلام و احكام نورانى آن به دست آورده بودند به خوبى در برابر مشكلات گريبانگير اقتصادى دست و پنجه نرم مى كردند.
باطن قضيه اين بود كه خداوند مى خواست به دست توانمند سپاهيان اسلام، مشركين قريش را از متن جهان برداشته و درسى فراموش نشدنى به آنها بياموزد به طورى كه در انديشه مقابله با اسلام نباشند، شاهد بر اين گفتار در ضمن آيه مذكور است كه مى فرمايد:(
وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ
)
خداوند مى خواهد به واسطه كلمات خود احقاق حق نموده و عقبه كفار را قطع نمايد.
نابرده رنج گنج ميسر نمى شود
|
|
مزد آن گرفت كه جان برادر كه كار كرد
|
غرض اين است كه تا جنگ و جهاد نباشد غلبه حاصل نخواهد شد و در نتيجه غنائم به دست نمى آيد، آيه بعد هم اشاره به اين مطلب فوق دارد كه مى فرمايد:(
لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
)
؛ بناى خداوندى در جنگ (بدر) اين است كه حق را محقق سازد و باطل را محو نمايد گرچه مشركين قريش بدان رضايت نداشته باشند.
در نتيجه خداوند مى خواهد در اين جنگ حكومت اسلامى را تثبيت نمايد گرچه اين مسأله بر مشركين خوشايند نيست، زيرا نمى توانند باور كنند كه در سرزمين يثرب حكومت اسلامى ايجاد شدها است.