صلح حديبيه
پيامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
پس از بيعت مسلمانان با او، هنوز در حديبيه در انتظار آمدن فرستادگان خود به مكه بود كه بالاخره آمدند و معلوم شد كه قريش به هيچ وجه اجازه ورود مسلمانان به مكه و انجام مناسك حج را نمی دهند و اين در حالی بود كه دويست سوار به فرماندهی خالد بن وليد از سوی قريش در اطراف حديبيه مراقب اوضاع و احوال مسلمانان بودند.
بالاخره سهيل بن عمرو از طرف قريش با پيامبر ديدار كرد و پس از گفتگوهايی قرار شد ميان مسلمانان و مشركان مكه پيمان صلحی امضا شود و مسلمانان از همانجا به مدينه برگردند و سال بعد به زيارت خانه خدا بروند.
كاتب اين پيمان علی بن ابی طالبعليهالسلام
بود وقتی او در آغاز اين مكتوب نوشت: بسم اللّه الرحمن الرحيم، سهيل بن عمرو اعتراض كرد و به جای آن «باسمك اللّهم
» نوشته شد. و نيز وقتی نوشت كه اين پيمانی است ميان قريش و محمد رسول اللّه ، باز نماينده قريش اعتراض كرد كه ما محمد را به عنوان رسول خدا نمی شناسيم، پيامبر به خاطر مصالح اسلام دستور داد «رسول اللّه » را از كنار نام او پاك كند. و علیعليهالسلام
گفت: يا رسول اللّه من جرئت آن را ندارم و شما خودتان پاك كنيد و خود پيامبر پاك كرد و فرمود: يا علی چنين وضعی برای تو هم پيش خواهد آمد.
بالاخره پيمان صلح نوشته شد و دو طرف به رعايت موارد زير متعهد شدند:
۱- جنگ ميان دو طرف تا ده سال متوقف می شود تا مردم از تعرض به يكديگر خودداری كنند.
۲- هر كس از قريش بدون اجازه ولیّ خود نزد محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
آيد بايد برگرانيده شود ولی اگر كسی از همراهان محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
نزد قريش برود برگردانيده نشود.
۳- طرفين به يكديگر خيانت نخواهند كرد و با مخالفان يكديگر همكاری نخواهند كرد.
۴- هر قبيله ای آزاد است كه با محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
و يا قريش هم پيمان شود.
۵- محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
و همراهانش در آن سال وارد مكه نخواهند شد و آنها می توانند سال ديگر به مكه وارد شوند و سه روز در آن اقامت كنند.
مفاد برخی از اين مواد برای مسلمانان ناراحت كننده بود و لذا افرادی از آنان به پيامبر اعتراض كردند و از جمله عمر به سختی و تندی اعتراض كرد.
ولی اين پيمان برای مسلمانان بسيار سودمند بود و تا ده سال فكر آنها از طرف بزرگترين دشمن خود راحت می شد.
و سال بعد هم می توانستند به راحتی برای انجام مناسك حج به مكه بروند و قريش آنها را به رسميت شناخته بود. پيامبر با اين پيمان به نتيجه ای رسيد كه با جنگهای متعدد به آن دست نيافته بود و به حق بايد آن را پيروزی بزرگی برای مسلمانان دانست و لذا درباره همين واقعه سوره مباركه فتح بر پيامبر نازل شد و خداوند از آن به عنوان يك پيروزی آشكار ياد كرد:
(
إِنّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحًا مُبينًا
)
(فتح ۱)
«همانا تو را پيروز كرديم، پيروزی درخشانی.»
به گفته سيوطی اين سوره به هنگام مراجعت پيامبر از حديبيه به مدينه در منطقه كراع الغميم نازل شد و چون پيامبر خدا آن را بر مردم خواند شخصی گفت: يا رسول اللّه واقعا اين يك پيروزی بود؟
حضرت فرمود: سوگند به كسی كه جان محمد در دست اوست، كه آن يك پيروزی بود. و از براء نقل می كند كه بعدها می گفت: شماها فتح مكه را فتح می دانيد ولی ما فتح اصلی را روز حديبيه می دانيم.
و به گفته واقدی، در اسلام فتحی بزرگتر از حديبيه نبود.
خداوند در آيات ديگر همين سوره صلح حديبيه را يك كار خدايی معرفی می كند و خاطر نشان می سازد كه اين خدا بود كه شما را در دل مكه بر مشركان پيروز كرد بی آنكه درگيری رخ بدهد، هر چند كه آنان شما را از ورود به مسجد الحرام و قربانی كردن بازداشتند:
(
وَ هُوَ الَّذی كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرًا هُمُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْیَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ
)
(فتح ۲۴-۲۵)
«و اوست كسی كه در دل مكه پس از پيروز كردن شما بر آنان، دستهای آنان را از شما و دستهای شما را از آنان بازداشت و خداوند به آنچه می كنيد همواره بيناست، آنها بودند كه كفر ورزيدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند و نگذاشتند قربانی آماده شده به محلّش برسد.»
يكی از دغدغه های بعضی از مسلمانان در جريان صلح حديبيه كه آنان را دچار ترديد می كرد اين بود كه پيش از آنكه مسلمانان از مدينه خارج شوند، پيامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به آنان گفته بود كه در خواب ديده است كه او با مسلمانان وارد مسجدالحرام شده است و اين باعث خوشحالی مسلمانان شده بود و گمان كرده بودند كه اين اتفاق در همان سال اتفاق خواهد افتاد.
ولی چون آنها پس از جريان صلح حديبيه از رفتن به مكه مأيوس گشتند، درباره خواب پيامبر دچار شبهه شدند و منافقان با سخنان وسوسه انگيز خود به اين شك و ترديدها بيشتر دامن زدند، خداوند در پاسخ اين شبهه در آيه ای از همين سوره فتح، تذكر می دهد كه خواب پيامبر راست است و اين خواب سال ديگر تحقق خواهد يافت و شما با امنيت كامل وارد مسجدالحرام خواهيد شد:
(
لَقَدْ صَدَقَ اللّهُ رَسُولَهُ الرُّءْيا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شآءَ اللّهُ امِنينَ مُحَلِّقينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرينَ لا تَخافُونَ فَعَلِمَ ما لَمْ
تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِكَ فَتْحًا قَريبًا
)
(فتح ۲۷)
«به تحقيق خدا رؤيای پيامبر خود را تحقق بخشيد، قطعا شما به خواست خدا به مسجدالحرام داخل خواهيد شد، در حالی كه در امنيت هستيد و سرها را تراشيده و ناخنها را (به عنوان تقصير) گرفته ايد و هيچ ترسی نداريد، پس خدا چيزی را می داند كه شما نمی دانيد و جز اين پيروزی، برای شما پيروزی نزديكی قرار داده است.»
تحقق رؤيای پيامبر در سال هفتم صورت گرفت و مسلمانان با امنيت و آسودگی خاطر وارد مسجدالحرام شدند و مناسك خود را به جای آوردند كه در تاريخ به آن «عمرة القضا» گفته می شود. ضمنا در پايان همين آيه خداوند وعده پيروزی نزديك را داد كه منظور از آن پيروزی در جنگ خيبر بود كه شرح آن خواهد آمد.