جمع آورى قرآن
چنان كه قبلاً گفته شد آيات قرآن به طور پراكنده، در مدت ٢٣ سال بر پيامبر اكرم نازل شد و در جمع و تأليف آنها عنايت كامل به عمل مى آمد. چند مرتبه جمع آورى شد تا به صورت كنونى در اختيار مسلمانان قرار گرفت:
مرتبه اول:
در زمان رسول خدا اولين اقدام پيامبر اسلام اين بود كه دستور داد تا آيات نازل شده را در صفحاتى مى نوشتند. خودش بر نوشته هاى آنان نظارت مى نمود و جاى مناسب هر آيه اى را تعيين مى كرد. سوره ها را جدا و نام گذارى مى كرد. از كاتبان مى خواست كه نوشته هاى خود را برايش بخوانند تا از غلط مصون باشد. صفحات را از كاتبان مى گرفت و در جايگاه امنى بايگانى مى كرد. بدين طريق همه آيات و سوره هاى قرآن نزد آن حضرت، جمع آورى و تأليف شد، اما معلوم نيست كه سوره هاى قرآن چگونه و با چه ترتيبى روى هم نهاده مى شده است و آيا در بايگانى سوره ها از ترتيب خاصى پيروى مى شده يا نه؟
از بعضى كلمات استفاده مى شود كه در زمان حيات رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
و با نظارت آن حضرت نوعى تأليف و تنظيم انجام گرفته است.
زيدبن ثابت مى گويد:
ما نزد رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به تأليف قرآن از روى ورق ها اشتغال داشتيم.
اما درست معلوم نيست كه اين تأليف جديد چگونه و به چه كيفيتى انجام گرفته است.
جمع و تأليف قرآن در آن زمان، منحصر به نسخه پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
نبوده بلكه تعدادى از كاتبان وحى آيات را براى خودشان نيز مى نوشتند و بدين وسيله نسخه هاى ديگرى از قرآن فراهم شد كه در كتاب هاى حديث، تفسير و تاريخ به آنها اشاره شده است; مانند: مصحف علىعليهالسلام
، مصحف ابن مسعود، مصحف ابىّ بن كعب و مصحف زيد.
ابن نديم، آنان را بدين صورت معرفى كرده است: كسانى كه قرآن را در زمان پيامبراكرم جمع كردند عبارت اند از: على بن ابى طالبعليهالسلام
، سعدبن عبيد، ابوالدردا، عويم بن زيد، معاذبن جبل، ابوزيد، ثابت بن زيد، ابىّ بن كعب، عبيدبن معاوية و ثابت بن ضحاك.
هر يك از اين افراد قرآنى داشتند كه جامع همه سوره ها و آيات بود، اما دو نقص داشت: يكى اين كه به صورت يك كتاب مرتب نبود، ديگر اين كه در ميان آنها از جهت تقديم و تأخير سوره ها اختلاف بود.
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
از طريق ديگرى هم آيات و سوره هاى قرآن را گردآورى كرد، يعنى حفظ آنها توسط حافظان امين قرآن كه به توصيه پيامبر صورت مى گرفت. جمع كثيرى به حفظ قرآن مشغول شدند كه در اين ميان برخى از آنان در حفظ مجموع آيات قرآن توفيق يافتند كه حافظان قرآن ناميده شدند.
حافظان قرآن مورد احترام اصحاب بودند و از پشتوانه هاى قرآن محسوب مى شدند. قرآن را از حفظ به ديگران منتقل مى ساختند. مسلمين هم در موارد نياز به آنان مراجعه مى نمودند. حتى گردآورندگان قرآن، در زمان ابوبكر و عثمان نيز از همين حافظان استفاده كردند.
در زمان رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
همه آيات قرآن بدين صورت جمع و نگه دارى شد و براى مسلمانان باقى ماند.
مرتبه دوم:
در زمان خلافت ابوبكر گرچه در زمان رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
و با نظارت مستقيم آن حضرت، مجموع آيات و سوره هاى قرآن ثبت شده بود و هم چنين جمعى از اصحاب از حفظ داشتند، اما براى استحكام و اطمينان بيشتر، كار جديدى ضرورت داشت; زيرا اولاً: آيات و سوره ها در يك جا و به صورت يك كتاب ضبط نشده بود، بلكه در صفحاتى متعدد و پراكنده وجود داشت، به همين جهت در معرض تحريف قرار داشت.
ثانياً: حافظان قرآن كه پشتوانه آن كتاب آسمانى بودند و در موارد لزوم به آنان مراجعه مى شد، در معرض مرگ و شهادت بودند. بيم آن مى رفت كه با مرگ آنان بخشى از آيات از دست برود. چنان كه در جنگ يمامه جمعى از حافظان كشته شدند، در حدى كه ابوبكر احساس خطر كرد و دستور داد مجموع آيات قرآن را در يك صحيفه تأليف كنند.
سيوطى در اين باره مى نويسد:
زيدبن ثابت گفت: ابوبكر بعد از جنگ يمامه مرا احضار كرد و در حالى كه عمربن خطاب نزد او بود، به من گفت: عمر نزد من آمده و مى گويد: در جنگ يمامه جمع كثيرى از قرّاء و حافظان كشته شدند، مى ترسم در جنگ هاى ديگر نيز به همين صورت حافظان قرآن كشته شوند و بدين وسيله بخشى از قرآن نابود گردد، نظر من اين است كه دستور دهيد قرآن جمع آورى شود.
زيد مى گويد: به عمر گفتم: چگونه ما كارى را انجام دهيم كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
انجام نداد؟ عمر پاسخ داد: به خدا سوگند! اين كار خوب و لازمى است. آن قدر به من اصرار كرد كه با او هم عقيده شدم. زيد مى گويد: ابوبكر به من گفت: تو جوان عاقل و مورد اعتمادى هستى و كاتب وحى نيز بوده اى. با دقت و كنجكاوى قرآن را جمع آورى كن. من نيز همه قرآن را از پوست درختان خرما و استخوان چهارپايان و تخته سنگ هاى سفيد و از حافظه حافظان قرآن گرفتم و در يك جا جمع كردم.
زيدبن ثابت به دستور ابوبكر اين مأموريت بسيار مهم را پذيرفت و مشغول كار شد. از اصحاب رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
نيز درخواست كمك نمود و گفت: هر كس مكتوبى از قرآن را در دست دارد، يا سوره و آيه اى را حفظ كرده آن را به من عرضه بدارد تا ضبط كنم. اصحاب دعوت او را پذيرفتند و اعلام همكارى نمودند.
زيد، معيار قبول آيات را شهادت دو نفر عادل قرار داد. اگر دو نفر عادل شهادت مى دادند كه اين آيه را از رسول خدا شنيديم يا شاهد بوديم كه نزد رسول خدا نوشته شد مورد قبول قرار مى گرفت و ضبط مى شد.
سيوطى مى نويسد:
از ليث بن سعد نقل شده است كه گفت: ابوبكر نخستين فردى بود كه قرآن را جمع آورى كرد و زيدبن ثابت مسؤوليت نويسندگى آن را بر عهده گرفت. مردم آيات قرآن را بر زيد عرضه مى داشتند ولى او جز با شهادت دو نفر عادل چيزى را قبول نمى كرد.
هم چنين مى نويسد:
عمر گفت: هر كس از رسول خدا چيزى از قرآن را گرفته آن را بياورد تا ضبط كنيم. اصحاب، آيات را در كاغذ يا الواح يا پوست درختان خرما مى نوشتند، ولى جز با شهادت دو عادل قبول نمى شد.
البته بايد گفت كه زيدبن ثابت براى انجام اين مأموريت از هر جهت شايستگى داشت; چون اولاً: به ايمان، تقوا، امانت دارى و كاردانى معروف بود. ثانياً خودش حافظ مجموع آيات قرآن بود و دو مرتبه آنها را بر پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
خوانده و مورد تأييد قرار گرفته بود. ثالثاً: يكى از كاتبان رسمى وحى بود. رابعاً: نسخه اى از قرآن كه مورد تأييد پيامبر قرار گرفته بود در اختيار داشت.
زيدبن ثابت با چنين امتيازاتى با همكارى ساير حافظان و با دقت تمام، آيات قرآن را در يك مصحف جمع آورى و تأليف نمود و به ابوبكر داد. بعد از ابوبكر اين نسخه در اختيار عمر قرار گرفت و بعد از او در اختيار دخترش حفصه نهاده شد.
جمع آورى قرآن توسط على بن ابى طالبعليهالسلام
از برخى احاديث و كلام بعضى از مورخان استفاده مى شود كه على بن ابى طالبعليهالسلام
نخستين كسى بود كه بعد از وفات رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
و به دستور آن حضرت مشغول جمع آورى و تأليف قرآن شد.
ابوبكر حضرمى از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به حضرت علىعليهالسلام
فرمود:
يا على! قرآن پشت بستر من قرار دارد كه در مصحف و حرير و كاغذ نوشته شده است، آن را بگيريد و جمع كنيد و آن را مانند يهود كه تورات را ضايع ساختند، ضايع نسازيد. سپس علىعليهالسلام
رفت و آن را در پارچه زردى جمع كرد و در خانه اش بر آن مهر زد و فرمود: عبا بر دوش نگيرم تا اين كه قرآن را جمع كنم. اگر كسى در خانه آن حضرت مى رفت بدون عبا در حضورش مى آمد.
ابورافع نقل مى كند كه پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
در لحظه هاى آخر عمر به حضرت علىعليهالسلام
فرمود: يا على! اين كتاب خدا را بگير. حضرت على آن را در پارچه اى جمع كرد و به منزل خودش برد. وقتى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از دنيا رفت، علىعليهالسلام
به جمع قرآن مشغول شد و بر طبق نزول، آن را تأليف نمود و بدين موضوع كاملاً عالم بود.
عبد خير از حضرت علىعليهالسلام
روايت كرده كه فرمود:
وقتى رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
وفات كرد من قسم خوردم كه قبل از جمع كردن قرآن عبا بر دوش نيندازم، پس عبا بر دوش نيفكندم جز بعد از جمع قرآن.
ابن سيرين از حضرت علىعليهالسلام
نقل كرده كه فرمود:
وقتى رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فوت كرد با خدا عهد بستم كه عبا بر دوش نيندازم جز براى نماز جمعه، تا اين كه قرآن را جمع كنم.
در تاريخ يعقوبى آمده:
روايت شده كه على بن ابى طالبعليهالسلام
بعد از وفات رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
قرآن را جمع كرد و بر شترى حمل نمود و آورد و گفت: اين قرآن است من آن را جمع آورى كرده ام.
از اين مجموع استفاده مى شود كه پيامبر اكرم در پايان عمر خويش نسخه گران بهاى قرآن خود را تحويل علىعليهالسلام
داده و فرموده: قرآن را در يك جا جمع كن. حضرت علىعليهالسلام
نيز بعد از وفات رسول الله و انجام مراسم كفن و دفن آن حضرت به جمع آورى و تدوين قرآن مشغول شده و بعد از اتمام عمل، آن را بر دستگاه خلافت عرضه داشته، ولى مورد قبول قرار نگرفته است.
به خوبى روشن نيست كه قرآن حضرت علىعليهالسلام
با قرآن موجود چه تفاوت هايى داشته، ولى اجمالاً مى توان گفت كه تفاوت آنها از جهت تعداد آيات و سوره ها يا تغيير در بعض سوره ها و آيات نبوده است، زيرا با براهين و ادله قطعى به اثبات رسيده كه هيچ گونه تحريف و تغييرى در قرآن به وجود نيامده، بلكه قرآن موجود همان قرآنى است كه بر پيامبراكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
نازل شده است.
بنابراين، اگر تفاوتى وجود داشته بايد در اين جهات باشد:
١ - آيات و سوره ها در قرآن حضرت علىعليهالسلام
به ترتيب نزول تأليف شده بود.
٢ - در آياتى كه نسخ شده بود، ناسخ بعد از منسوخ آمده بود.
٣ - آيات بر طبق قرائت رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
ثبت شده بود.
٤ - احتمالاً تفاسير و مطالبى را كه رسول خدا در تفسير آيات محكم و متشابه و در شأن نزول آيات، فرموده بود، در حواشى آن قرآن يا در اوراق جداگانه ثبت شده بود.
در خاتمه تذكر اين نكته را لازم مى دانيم كه شيعيان عقيده دارند كه قرآن موجود در ميان مسلمانان، درست همان قرآنى است كه بر پيامبر نازل شده و از هرگونه تحريف و تغييرى مصون مى باشد. لذا به پيروى از امامان معصوم به همين قرآن عمل مى كنند.
مرتبه سوم:
در زمان خلافت عثمان در علت اين عمل چنين نوشته اند: حذيفه پسر يمان كه در فتح ارمنيه و آذربايجان با شاميان مى جنگيد بر عثمان وارد شد و از اختلافاتى كه در قرائت قرآن داشتند شديداً اظهار نگرانى كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين! مسلمين را قبل از اين كه به اختلافاتى كه يهود و نصارا در كتاب دينى خود دارند، مبتلا شوند درياب و از وقوع اختلاف در قرآن جلوگيرى كن.
گرچه در زمان ابوبكر نسخه كاملى از قرآن تأليف و تدوين شده و بعد از آن در اختيار عمر قرار گرفت و سپس نزد دخترش حفصه به امانت گذارده شد ولى اين قرآن در اختيار عموم مردم نبود، بلكه مردم از قرآن هايى استفاده مى كردند كه كاتبان وحى در زمان رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
نوشته بودند و در شهرها و كشورهاى اسلامى رواج داشت.
متأسفانه قرآن هاى رايج يكسان نبودند بلكه از دو جهت اختلاف داشتند: يكى ترتيب آيات و سوره ها و ديگرى نحوه كتابت حروف و قرائت آنها. بدين صورت قرآن هاى متفاوتى به وجود آمد و در شهرها و كشورهاى اسلامى رواج يافت. هر گروهى از قرآن خود دفاع مى كرد و آن را بر ساير قرآن ها ترجيح مى داد.
حذيفه كه چنين اختلافاتى را در ميان مسلمانان مشاهده كرد نگران شد و براى آينده قرآن و مسلمين احساس خطر نمود و پس از برگشتن، موضوع را با عثمان در ميان نهاد و تقاضاى چاره انديشى كرد. عثمان نيز شديداً نگران شد و تصميم گرفت تا اختلافات را برطرف سازد و همه مسلمانان را به سوى يك قرآن جامع و كامل هدايت كند.
بدين منظور زيدبن ثابت را دعوت كرد و با او مشورت نمود، زيرا وى قرآن شناس بود و در تنظيم و تأليف قرآن در زمان ابوبكر مسؤوليت داشت. لذا از او خواست تا با دقت و كنجكاوى يك قرآن جامع و كاملى را تنظيم نمايد. قرآن ابوبكر را در اختيار حذيفه قرار داد. به عبدالله بن زبير، سعيد بن عاص و عبدالرحمان بن حارث نيز دستور داد تا در انجام اين امر مهم، با حذيفه همكارى كنند. سپس به آنان گفت: قرآن را با دقت بازبينى كنيد و در ضبط صحيح حروف و كلمات و تلفظ آنها كوشش نماييد. چنان چه در موردى اختلاف نظر داشتيد لهجه قريش را مقدم بداريد، زيرا قرآن با زبان قريش نازل شده است.
انجمن مذكور در سال ٢٥ هجرى به دستور عثمان مشغول به كار شد. قرآن ابوبكر را اصل قرار دادند و با نسخه هاى ديگر مقابله مى كردند. سعيدبن عاص املا و قرائت مى كرد، زيرا لهجه اش به لهجه پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
شباهت داشت. زيد كلمات را مطابق تلفظ و لهجه سعيد مى نوشت.
بعد از مدتى احساس كردند كه به كمك افراد ديگرى نياز دارند. بدين منظور هشت نفر از اصحاب را دعوت به همكارى نمودند كه جمعاً دوازده نفر شدند.
ابىّ بن كعب يكى از مدعوين بود كه گاهى آيات را بر ديگران املا مى كرد. هنگام تطبيق، از نسخه قرآن او نيز استفاده مى شد. در موارد مشكوك به ديگر اصحاب نيز مراجعه مى نمودند و در صورتى آن را مى پذيرفتند كه دو نفر شاهد عادل صحت آن را تأييد نمايند.
در بعض موارد از نظرات حضرت علىعليهالسلام
نيز استفاده مى نمودند.
شخص عثمان نيز بر كار آنان نظارت داشت.
بدين صورت يك كار تحقيقى دقيق و دسته جمعى روى قرآن انجام گرفت و يك نسخه صحيح تهيه شد. بعد از آن چندين مرتبه مورد بازخوانى و مقابله قرار گرفت و در نهايت يك نسخه كامل، دقيق و صحيحى از قرآن تدوين شد و مورد تأييد و تصويب قرار گرفت.
بعد از آن عثمان دستور داد تا از روى نسخه تصحيح شده چندين نسخه ديگر تهيه و تكثير كنند. به هر يك از شهرهاى بزرگ اسلامى يك نسخه از آن قرآن را فرستاد و قرآن هاى ديگر را از آنان گرفت و معدوم ساخت.
بدين صورت وعده الهی که فرمود (ما قرآن را نازل کرده ايم و آن را حفظ مي کنيم)
و نيز فرمود : (باطل در قرآن، از پيش رو و پشت سرش راه ندارد و از سوى خداى حكيم و حميد نازل گشته است».
تحقق يافت و مجموع آيات و سوره هاى قرآن، بدون تحريف و كم يا زياد، تا ابد براى مسلمانان باقى ماند.
____________________