نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)0%

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 10478
دانلود: 2112

توضیحات:

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 100 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10478 / دانلود: 2112
اندازه اندازه اندازه
نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

۸۲- درس امانت دارى

امام به ما آموخت كه نماز امانت الهى است، انسان بايد به نحو احسن از آن امانتدارى كند.

هنگامى كه وقت نماز مى شد علىعليه‌السلام به خود مى پيچيد، مى لرزيد به او مى گفتند: اى امير المومنين! تو را چه شده است؟

مى فرمود: وقت اداى امانتى رسيده است كه خداوند آن را بر آسمان ها و زمين و كوه ها عرضه كرد و آنها از تحمل آن ابا كردند و از آن بيمناك شدند.(۵۸)

۸۳- درس احترام به مقدسات

نماز عبادتى مقدس و ارزنده است و حسينعليه‌السلام به ما درس داد كه چگونه در برابر اين مقدسات بايد موضع داشت. او در روز نهم محرم جنگ را به تاءخير انداخت و به دشمن پيام داد كه من نماز و قرآن را دوست دارم شبى را به من مهلت دهيد! در روز عاشورا او مى توانست نماز را در ميان خيمه ها بخواند و حتى آرامش نسبى براى خانواده خود فراهم كند و ديديد كه در وسط ميدان در ميان تيرها و سنگ اندازى ها نماز را به اتمام رسانيد و نشان داد كه نماز در حين جنگ هم تعطيل بردار نيست.

۸۴- درس اخلاص

امام حسينعليه‌السلام به ما درس اخلاص داد، كارى كه انسان براى خدا مى كند بايد خالصانه و با قصد قربت باشد، خلوص حسين خلوص ‍ بى شائبه و به دور از هرگونه ريب بود.

در هدف او ذره اى ريا آوازه گرى و خود خواهى و خودبينى نمى بينيم او براى خدا قيام كرد و تنها رضاى او را طلبيد و در اين طلب راست گفت و به صواب عمل كرد.

همين خلوص و اخلاص حسين بود كه كارسازى كرد و نام او را تا حال زنده داشته و از اين پس نيز زنده خواهد داشت و همين اخلاص و قصد قربت بود كه خون او را خون خدا كرد و تربت او موجب شفاء شد و او به همين خاطر ثارالله است.

نماز او سراسر خلوص بود، اگر چه در ميدان جنگ، و در مقابل جمعيت بود، نماز او چه آشكار عين هم است، در همه حال او را مى بيند. امام مصداق اين آيه بود:

( قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ) .(۵۹)

۸۵- درس شب زنده دارى

امام حسينعليه‌السلام در ميدان جنگ هم سحرخيزى و شب زنده دارى را به ما آموخت، يك شب جنگ را به تاخير انداخت، كه با نماز شب و سحرخيزى وداع كند، شب عاشورا، در خيمه ها تماشايى بود، امام و يارانش در دل شب با معبود خود مناجات مى كردند.

امام چقدر عاشق نماز شب است، در آخرين وداع او در روز عاشورا به خواهرش مى فرمايد: خواهرم! در شب مرا فراموش مكن و در آن هنگام برايم دعا كن. يعنى امام حسين از زينب التماس دعا داشت.

۸۶- درس غيرت دينى

او به ما درس داد كه چگونه از دين و قرآن و نماز دفاع كنيم، و در مقابل تيرهاى دشمن نماز را برپا كردند و از هيچ چيز نترسيدند، و به هر شكلى نماز را خواندند. رزمندگان ما در دوران جنگ تحميلى به مولايشان سيد الشهداءعليه‌السلام اقتدا كردند.

۸۷- حتى در جنگ، نماز ترك نشد

حتى در ميدان جنگ به ما گفتند، اصل عبادت ولو به صورت نماز خوف را فراموش نكنيد، اينكه نماز مسافر شكسته است اصلش در قرآن كريم در مورد نماز خوف رزمندگان است، در ميدان جنگ و در حال حمله چگونه نماز بخوانند، از مكتب عاشورا درس نماز مى گيريم، كه انسان در هر صورتى باشد نماز از او برداشته نمى شود.

امام در مقابل تيرهاى دشمن نماز را اقامه نمودند، تا براى آيندگان درس باشد. نماز نشانگر اطاعت عبد از معبود و عاشق از معشوق است. و تمامى اين درجات از عبادت يعنى اخلاص در بندگى در نماز تبلور مى يابد. اگر قرار بر اين باشد كه در لحظات سخت و جانفرسايى چون جنگ نماز انسان ترك شود اين ديگر اطاعت از نفس اماره است. و حتى اگر اين جنگ بر مبناى دفاع از كيان و سرزمين اسلامى صورت گرفته باشد بدون نماز ارزشى نخواهد داشت؛ و عينا به معناى نفى اولين پايه از فروع دين است.

۸۸- درس در همه حال به ياد خدا بودن

امام حسينعليه‌السلام به ما آموخت كه در بحرانى ترين حالات و پيشامدها ياد خدا باشيم، و با ياد او كه به دل ها آرامش مى بخشد آرامش ‍ قلب پيدا نموده و اين اطمينان قلبى را به ياران و خانواده اش نيز منتقل كرد، خطبه هايش با نام و ياد خداست، امام در روز عاشورا در اوج سختى ها يك لحظه از ياد خدا غاقل نبود و پيوسته نام آن محبوب را بر زبان جارى مى كرد و به واسطه ذكر آن محبوب قطره وجودش را به درياى الهى متصل مى ساخت. در روايت آمده كه روز عاشورا امام حسين پيوسته و مداوم خدا را ياد مى كرد و مى گفت:

لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.

۸۹- درسى به پيكارگران در راه حق

اين بود راه و رسم حسين بن علىعليه‌السلام و يارانش در روز عاشورا كه «نماز» همه مسائل را تحت الشعاع قرار مى دهد و آن حضرت به هنگام نماز همه چيز را فراموش مى كند و از دشمن خونخوارش درخواست آتش بس مى نمايد.

و اين درسى است به همه پيكارگران در راه حق، درسى است كه پدر ارجمندش امير مومنانعليه‌السلام در صفين و در بحبوحه جنگ به پيروانش ياد مى دهد، آنگاه كه ابن عباس ديد آن حضرت مراقب و منتظر وقت نماز است، سوال نمود: يا اميرالمومنين! مثل اينكه نگران مطلبى هستيد؟

فرمود: آرى! مراقب زوال شمس و داخل شدن وقت نماز ظهر مى باشم.

ابن عباس گفت: ما در اين موقع حساس نمى توانيم دست از جنگ برداريم و مشغول نماز گرديم.

امير مومنانعليه‌السلام در پاسخ وى فرمود: «انما قاتلناهم على الصلوة»؛ ما براى نماز با آنان مى جنگيم».

آرى! در جنگ صفين نماز صفين نماز شب علىعليه‌السلام نيز ترك نمى گرديد و حتى در ليلة الهرير.(۶۰)

۹۰- دفاع از نماز و نمازگزار

يكى از درس هاى آموزنده نهضت سالار شهيدان حضرت حسين بن علىعليه‌السلام پيوند آن با عبادت و نماز است، به گونه اى كه ظهر خونين عاشورا براى هميشه، همراه با كلمه نورانى «نماز» در خاطر تاريخ مانده است و يكى از شهداى كربلا نيز در هنگامى به شهادت رسيد كه از امام حسينعليه‌السلام محافظت مى كرد تا آن اسوه نمازگزاران نماز بخواند. اين درس است كه اهميت نماز را بيان مى كند و غفلت از آن هرگز روا نيست.

فصل چهارم: سخنان امام درباره نماز

۹۱- تفسير صمد

وهب قرشى مى گويد: امام صادقعليه‌السلام ، امام باقرعليه‌السلام از امام سجادعليه‌السلام برايم نقل نمود كه فرمود: اهل بصره به امام حسينعليه‌السلام نامه اى نوشتند و در آن از معنى «صمد» سوال نمودند، حضرتعليه‌السلام در پاسخ نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد، در قرآن گفتگو و مجادله نكنيد و بدون آگاهى در آن سخن مگوييد، از جدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنيدم مى فرمود: هر كس بدون علم در قرآن سخن گويد جايگاهش را در آتش آماده كند، (بدانيد كه) خداى سبحان خود تفسير «الصمد» را فرمود است: «نه زاييده است و نه زاده شده، و نه هيچ كس همتاى اوست».

«نه زاييده است»: (يعنى از آن رو كه او محيط، به اول و آخر و ظاهر و باطن وجود و شئون وجودى همه است پس) چيزى از او بيرون نيايد (و منفصل نشود) نه چيز متراكم و انبوه مرئى و مادى همچون نوزاد (هر جاندارى)، و اشياء متراكم و انبوه (مادى و مرئى) ديگر كه از پديده ها خارج مى شود، و نه چيز مجرد (لطيف و نامرئى) همچون جان (و روح)، و نيز حالات گوناگون از قبيل چرت و خواب و ترديد و نگرانى و اندوه و شادى و خنده و گريه و ترس و اميد و آرزو و آزادگى و گرسنگى و سيرى (كه عوارض ‍ عالم نقص و محدوديت اند، هيچ كدام) از او منشعب نگردند (و سر نزنند، پس ذات كبريايى) او بلند (منزلت و منزه) است از اينكه (همانند اشياء دستخوش تحولات گردد و) چيزى از او بيرون شود و منفصل گردد، چه مادى چه مجرد.

«و نه زاييده شده است» (يعنى باز به همان دليل كه محيط است پس) از چيزى منفصل و زاده نشده است، آنگونه كه اشياء متراكم و انبوه (مرئى و مادى) از عناصر اوليه خود، زاده و بيرون شوند از قبيل جماد از جماد، جاندار از جاندار، گياه از زمين، آب از چشمه ها، ميوه ها از درختان و يا اشياء نامرئى از پايگاه هاى اوليه خود بيرون زنند از قبيل ديدن از چشم و شنيدن از گوش و بوييدن از بينى و چشيدن از كام و سخن از زبان و شناخت و تميز از عقل و آتش از سنگ، نه، (ذات كبريايى او اينگونه نيست) بلكه اوست خداى صمد نه از چيزى جدا شده، نه در چيزى جاى گرفته و نه بر چيزى قرار يافته است (كه اينها همه نشانه نقص و محدوديت است).

او به وجود آورنده و آفريدگار همه چيز (از پيدا و ناپيدا و ملك و ملكوت) است، و همه را با قدرت مطلقه خود پديد آورده است، با مشيت او هر آنچه به منظور فنا آفريده است، نابود مى شود، و با علم او هر آنچه براى بقاء خلق نموده است، باقى مى ماند، اين است (ويژگى هاى) خدايى كه نه زاييده است و نه زاده شده است، داناى پنهان و آشكار، بلند مرتبه و والا منزلت، و او را هيچ همتايى نيست (زيرا ذات مقدس او كه هويت مطلقه است، تكرر بردار نيست، او يگانه است ).

حضرت امام محمد باقر، از امام زين العابدين، از امام حسينعليه‌السلام نقل نموده كه فرمود: «صمد آن است كه (همه عوالم غيب و شهادت و ملك و ملكوت را احاطه دارد و از هيچ ريز و درشت و پيدا و ناپيدايى) ميان تهى نيست، و صمد آن است كه سيادت (و ربوبيت) او تمام (و كامل) است، صمد آن است كه نه مى خورد، و نه مى آشامد. صمد آن است كه نمى خوابد، و صمد آن وجود هميشگى است كه پيوسته بوده و پيوسته خواهد بود.(۶۱)

۹۲- آداب دستشويى

از امام حسينعليه‌السلام سوال شد: آداب دستشويى چيست؟

فرمود: «در آن هنگام» رو به قبله و پشت به قبله، و نيز رو به باد و پشت به باد نباشد.(۶۲) »

۹۳- تشريع اذان

امام صادقعليه‌السلام از امام باقرعليه‌السلام از امام سجادعليه‌السلام از امام حسينعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: از حضرت اميرعليه‌السلام پرسيدند: بلكه عبدالله بن زيد آن را ديده و به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله گزارش نموده پس حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمان داد كه (از آن پس) اذان بگويند (آيا درست است)؟

حضرت حسينعليه‌السلام در حالى كه برافرخته (و ناراحت) شد فرمود:

«وحى بر پيامبر شما نازل مى شود و شما مى پندارى كه او اذان را از عبدالله بن زيد گرفته است؟! در حالى كه اذان سيماى دين شماست؟»

و فرمود: بلكه از پدرم على بن ابى طالبعليه‌السلام شنيدم مى فرمود: خداوند فرشته اى را براى زمين فرستاده تا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را به معراج برد سپس به شرح داستان معراج پرداخت تا اينكه فرمود: پس خداوند فرشته اى را كه پيش از آن وقت ديده نشده بود و پس از آن نيز ديده نشده، برانگيخت، پس اذان را دو به دو، و اقامه را دو به دو ادا كرد.

حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله چگونگى اذان را بيان نمود سپس فرمود: جبرئيل به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كرد: اى محمد! براى نماز، اينگونه اذان بگو.(۶۳)

۹۴- وضوى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

از امام حسينعليه‌السلام روايت شده كه فرمود: «پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله هر گاه وضو مى ساخت از آب وضو بر پيشانى باقى مى گذاشت تا هنگام نماز بر محل سجده جريان يابد.(۶۴) »

۹۵- بسم الله بلند و آشكار

از رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله از اميرالمومنينعليه‌السلام از امام حسنعليه‌السلام از امام حسينعليه‌السلام از امام سجادعليه‌السلام از امام صادقعليه‌السلام روايت شده است كه: «همه آن بزرگواران در نمازهاى جهريه خود (صبح و مغرب و عشا) بسم الله الرحمن الرحيم و حمد و سوره در هر ركعتى را صدا دار و آشكار ادا مى فرمودند (بر خلاف اهل سنت) و در نمازهاى ديگر كه آهسته ادا مى شوند (ظهر و عصر)، آن را آهسته ادا مى كردند.

و امام حسينعليه‌السلام فرمود: ما فرزندان فاطمهعليها‌السلام بر اين روش اتفاق داريم.(۶۵)

۹۶- قنوت نماز

امام حسينعليه‌السلام از رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت فرمود كه قنوت در هر نمازى مستحب است و فرمود: «من رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را ديدم كه در همه نمازهايش قنوت مى گرفت و من در آن روز شش ساله بودم.(۶۶) »

۹۷- تشهد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

بهزى گويد: از امام حسينعليه‌السلام پرسيدم: تشهد علىعليه‌السلام چگونه بود؟ فرمود: همان تشهد رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله بود.

عرض كردم: پس تشهد عبدالله چگونه بود؟

فرمود: پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دوست مى داشت كه (در تكاليف) بر امت خود تخفيف دهد.»

عرض كردم: تشهد علىعليه‌السلام به تبعيت از تشهد رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله چگونه بود؟

فرمود: (با اين فراز مستحب آغاز مى شد كه) همه درودها از آن خداست، و همه صلوات (و نماز و نيايش) و آن پاكيزه هاى پگاهان و شبان كه بارور و پر بركت و خالصند از آن خداست.(۶۷)

۹۸- ايمان و يقين

يحيى بن نعمان گويد:

در محضر امام حسينعليه‌السلام شرفياب بودم، عربى نقابدار با چهره اى تيره رنگ وارد شد و سلام كرد. حضرتعليه‌السلام سلام او را پاسخ داد. آن مرد گفت:

اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سوالى دارم؟

فرمود: بپرس.

گفت: فاصله ميان ايمان و يقين چه قدر است؟

فرمود: «چهار انگشت.»

گفت: چگونه؟

فرمود: «ايمان آن است كه آن را مى شنويم، و يقين آن است كه آن را مى بينيم و فاصله بين گوش و چشم چهار انگشت است.»

پرسيد: ميان آسمان و زمين چه قدر است؟

فرمود: يك دعاى مستجاب.

پرسيد: ميان مشرق و مغرب چقدر است؟

فرمود: به اندازه سير يك روز آفتاب.

پرسيد: عزت آدمى در چيست؟

فرمود: بى نيازيش از مردم.

پرسيد: زشت ترين چيزها چيست؟

فرمود: «در پيران، هرزگى و بى عارى است، در قدرتمندان درنده خويى، در شريفان (و نجيب زادگان) دروغگويى، در ثروتمندان بخل و تنگ نظرى است و در عالمان حرص است.(۶۸) »

۹۹- دادرسى مومن

شخصى خدمت امام حسينعليه‌السلام رسيد و عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد! در برآوردن حاجتى به من كمك فرما.

حضرتعليه‌السلام از جا برخاست و همراه او شد، در بين راه گذر آنان بر امام حسينعليه‌السلام كه ايستاده بود و نماز مى گزارد افتاد، امام حسنعليه‌السلام پرسيد: چرا جهت حاجت خود از امام حسينعليه‌السلام كمك نطلبيدى؟

عرض كرد: در صدد بر آمدم اما گفتند: او معتكف است.

امام حسنعليه‌السلام فرمود: اگر (امكان داشت و) تو را يارى مى رساند از يك ماه اعتكاف برايش بهتر بود.(۶۹)

۱۰۰- نماز جمعه

از امام حسنعليه‌السلام و امام حسينعليه‌السلام نقل شده كه: «نماز جمعه با دو نفر هم منعقد مى شود.(۷۰) »

۱۰۱- بهترين عبادت

امام حسينعليه‌السلام فرمود:

«جمعى خدا را از شوق بهشت مى پرستند، اين عبادت سوداگران است، و گروهى خدا را از بيم دوزخ مى پرستند، اين عبادت بردگان است و مردمى هم خدا را از روى شكر و قدرشناسى و شوق مى پرستند، اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.(۷۱) »

۱۰۲- فوايد روزه

از امام حسينعليه‌السلام سوال شد: چرا خداى سبحان بر بندگان خود روزه را واجب فرمود؟

فرمود: «تا ثروتمندان درد گرسنگى را بچشند، پس اضافه دارايى خويش را بر درماندگان صرف كنند.(۷۲) »

۱۰۳- امام حسينعليه‌السلام و نماز

«قال لا خيه العباس: اءن استطعت ان تصرفهم عنا هذا اليوم فافعل، لعلنا نصلى الى ربنا هذه الليلة. فانه يعلم اءنى احب الصلوة و تلاوة القرآن ؛

عصر نهم ماه محرم امام حسين به برادرش عباس فرمود: اگر بتوانى كه لشكر دشمن را از جنگ منصرف كنى، چنين كن تا مگر امشب به درگاه پروردگارمان نماز بخوانيم، زيرا او مى داند كه من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.»(۷۳)

۱۰۴- پاداش عبادت

امام حسينعليه‌السلام فرمود: «هر كس خدا را آن گونه كه حق پرستش اوست بپرستد، خدا از فيض خود به او بالاتر از آرزوها و كفايتش ارزانى دارد.(۷۴) »

۱۰۵- گريه از خشيت الهى

روايت شده كه امام حسينعليه‌السلام فرمود: گريستن از خشيت خدا، رهايى از آتش دوزخ است.

و فرمود: «گريه ديده ها و خشيت دل ها رحمتى از خداست.(۷۵) »

۱۰۶- خوف از خدا

به امام حسينعليه‌السلام عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

فرمود: در روز قيامت جز آن كسى كه در دنيا خوف خدا داشته، كسى ايمن نيست.(۷۶)

۱۰۷- اهل بيتعليه‌السلام و اقامه نماز

«فى قوله تعالى: ( الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ ) قال: هذه فينا اهل البيت ؛

در تفسير آيه كسانى كه اگر ما به آنها در زمين قدرت و حكومت دهيم، نماز را به پا مى دارند فرمود: اين در مورد ما خاندان اهل بيت است.(۷۷) »

۱۰۸- زائران خدا

«أهل المسجد زوار الله و حق المزور التحفاء لزائره ؛

اهل مسجد زائران خدايند و بر صاحب خانه است كه به زائرش هديه دهد.(۷۸) »

۱۰۹- منظور آيه نماز شب

ابن منذر نقل مى كند: ديده شد كه حسين بن علىعليه‌السلام در فاصله ميان مغرب و عشا نيز نماز مى خواند از حضرتش در اين مورد سوال شد فرمود:

اين نماز از عبادت شب «ناشئة اليل» به شمار مى آيد.

فصل پنجم: عشق امام به قرآن

۱۱۰- قرآن بر چهار پايه استوار است

حسين بن علىعليه‌السلام فرمود: «كتاب خداى عزيز و بزرگ بر چهار چيز استوار است:

الفاظ، اشارات، لطايف و حقايق

الفاظ قرآن را از آن عموم و اشارات آن از آن نخبگان است.

لطائف قرآن براى اولياء خدا و حقايق آن براى پيامبران است.

و فرمود: «ظاهر قرآن، آراسته و زيبا و باطن قرآن، ژرف و ناپيداست.(۷۹) »

۱۱۱- پاداش قرائت قرآن

بشر بن غالب اسدى از امام حسين بن علىعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود:

«هركس ايستاده در نماز خود، يك آيه از كتاب خدا را بخواند، در برابر هر حرفى (پاداش) صد كار نيك برايش نوشته مى شود و اگر آن را در غير نماز بخواند، خدا در برابر هر حرفى، (اجر) ده كار نيك براى او مى نويسد. پس اگر (خاموش باشد و با توجه) گوش به قرآن بسپارد، در برابر هر حرفى (پاداش) يك حسنه دارد و اگر قرآن را در شب به پايان رساند، فرشتگان خدا تا هنگام صبح براى او طلب رحمت كنند و اگر آن را در روز تمام كند، ملائكه نگهبان تا شب بر او درود مى فرستند و چنين كسى (نزد خدا) «يك دعاى مستجاب دارد» و اين ختم قرآن براى او از آنچه ميان آسمان و زمين است بهتر خواهد بود».

(بشر مى گويد:) عرض كردم: اين پاداش كسى است كه همه قرآن را بخواند، اما كسى كه همه را نمى خواند چگونه است؟

حضرت فرمود: «اى برادر اسدى! همانا خدا بخشنده، با عظمت و بزرگوار است، هر گاه كسى هر چه از قرآن را كه مى تواند، بخواند، خدا همان پاداش را به او عطا مى كند.(۸۰) »

۱۱۲- تلاوت قرآن از سَر امام

زيد بن ارقم گويد: من در غرفه خود نشسته بودم كه سر مطهر امامعليه‌السلام را - كه بر نى بود - از آنجا عبور دادند. چون رو به روى غرفه من رسيد، شنيدم تلاوت مى كند:( أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ) ؛ آيا پنداشتى كه واقعه اصحاب كهف و رقيم از آيات عجيب ماست؟!»

مو بر بدنم راست شد و ندا كردم: اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ! به خدا سوگند، سر بريده تو شگفت تر است، شگفت تر!

ابو مخنف گويد: سر مبارك امامعليه‌السلام را در بازار صرافان كوفه بر نى داشتند كه (شنيده شد:) آن سر، صدا صاف كرد و سوره مباركه كهف را تا آيه شريفه:( إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً ) تلاوت فرمود و اين واقعه شگفت جز بر گمراهى آنان نيفزود.

در نقل ديگرى آمده است: آنان چون سر مبارك امامعليه‌السلام را بر درخت آويختند، از او شنيده شد كه:( سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ ) ؛ و آنان كه ظلم كنند به زودى خواهند دانست كه به چه كيفرگاهى بر مى گردند.»

نيز در دمشق شنيدند كه مى گويد: «لا قوة الا بالله»؛ هيچ نيرويى جز از خدا نيست.»

و نيز شنيدند كه تلاوت مى كند:( أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ) زيد بن ارقم گفت: كار تو شگفت تر است اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله !(۸۱)

۱۱۳- تلاوت قرآن در شام

حرث بن وكيده گويد: من در ميان كسانى بودم كه سر مبارك امامعليه‌السلام را مى بردند، ناگاه شنيدم سوره مباركه كهف را تلاوت مى كند. با خود گفتم: آيا اين صداى دلنشين ابا عبداللهعليه‌السلام است كه مى شنويم؟!

ناگاه فرمود: اى ابن وكيده! آيا نمى دانى ما امامان نزد پروردگار خود زندگانيم؟! با خود گفتم اين سر مبارك را مى ربايم.

فرمود: «اى ابن وكيده! اين كار تو نيست. اينكه خونم را ريختند نزد خداوند متعال عظيم تر از گرداندن سر من (در كوى و برزن ها) است پس ايشان را به حال خود گذار»،( فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ * إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ ) ؛ كه به زودى (به كيفر كردارشان) پى خواهند برد. آنگاه كه گردن هايشان با غل و زنجيرها (ى آتشين) كشيده شود!

منهال بن عمرو گويد: چون سر مطهر امامعليه‌السلام را به دمشق آورده بر نى حمل مى كردند من پيش روى او بودم. شخصى سوره كهف برا مى خواند تا رسيد به آيه شريفه( أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ) ؛ آيا پنداشتى كه واقعه اصحاب كهف و رقيم از آيات شگفت ماست؟!»

به خدا سوگند، ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصيح فرمود:

«شگفت تر از اصحاب كهف واقعه شهادت من و بردن من بر نى است.»

سلمة بن كهيل گويد: سر مطهر امامعليه‌السلام را ديدم كه بر نى اين آيه را مى خواند:( فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ) ؛ دل قوى داريد كه خداوند از شر و آسيب ايشان شما را نگاه مى دارد و او شنواى داناست.»

۱۱۴- تلاوت قرآن در نماز

«مَنْ قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي صَلاَتِهِ قَائِماً يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ مِائَةُ حَسَنَةٍ ؛ كسى كه آيه اى از قرآن را ايستاده در نماز خود بخواند، به هر حرفى يكصد حسنه براى او نوشته مى شود.(۸۲) »

۱۱۵- پرورش با قرآن

امام حسينعليه‌السلام فرمود: فرزندانتان را با دوست داشتن پيامبر و خاندان او و خواندن قرآن پرورش دهيد كه حاملين قرآن در آن زمان كه جز سايه لطف پروردگار گسترده نباشد همراه پيامبران و برگزيدگان خدا در آن سايه مكان گيرند.(۸۳)

فصل ششم: آثار تربت امام حسينعليه‌السلام

۱۱۶- تسبيح با تربت امام حسينعليه‌السلام

تسبيح فاطمه الزهراءعليها‌السلام هديه اى از طرف پدر بزرگوارش بود كه مستحب است بعد از نماز يا در وقت خواب خوانده شود.

دختر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله كنار قبر عموى بزرگوارش جناب حمزة بن عبد المطلب و از تربت شهيد براى خود تسبيح درست كرد؛ اينها معنى دارد!

يعنى چه؟ خاك شهيد محترم است قبر شهيد محترم است، من براى عبادت خدا كه مى خواهم اذكار خود را بشماريم نيازمند به سبحه ام (تسبيح)، چه فرقى مى كند دانه هاى تسبيح از سنگ باشد يا چوب يا خاك، و از هر خاكى آدم بردارد، برداشته است ولى من اين را از خاك تربت شهيد برمى دارم و اين نوعى احترام به شهيد و شهادت است، نوعى به رسميت شناختن قداست شهادت است، تا آنكه بعد از شهادت وجود مقدس امام حسينعليه‌السلام ، خود به خود لقب سيد الشهدا از جناب حمزه گرفته شد و به نوه برادر بزرگوارش حسين بن علىعليه‌السلام داده شده و بعد از آن ديگر اگر كسى بخواهد به خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن علىعليه‌السلام تهيه مى كند.

۱۱۷- تسبيح از مرقد امام حسينعليه‌السلام

امام كاظمعليه‌السلام مى فرمايد:

«لاَ تَسْتَغْنِي شِيعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ يُصَلِّي عَلَيْهَا وَ خَاتَمٍ يَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاكٍ يَسْتَاكُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِينِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَيْنِ عليه‌السلام ؛

پيروان ما از چهار چيز بى نياز نيستند:

۱- سجاده اى كه بر روى آن نماز خوانده مى شود.

۲- انگشترى كه در انگشت باشد.

۳- مسواكى كه با آن دندان ها را مسواك كنند.

۴- تسبيحى از خاك مرقد امام حسين.»(۸۴)

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

«و من كان معه سبحة من طين قبر الحسين عليه‌السلام كتب مسبحا و ان لم يسبح بها ؛

كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسينعليه‌السلام با خود داشته باشد تسبيح گوى حق محسوب مى شود گرچه با آن تسبيح نگويد.»(۸۵)

در حديثى ديگر امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسينعليه‌السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود.

۱۱۸- بوى شهيد با تربت امام حسينعليه‌السلام

اين خاك پاك به گونه اى است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده و با سجده كردن ثواب فراوانى دارد، اگر كسى بخواهد از خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن علىعليه‌السلام تهيه مى كند ما كه مى خواهيم نماز بخوانيم، و از طرفى سجده بر فرش و بر مطلق ماءكول و ملبوس را جايز نمى دانيم، با خود خاكى يا سنگى برمى داريم؛ ولى پيشوايان ما به ما گفته اند:

حالا كه بايد بر خاك سجده كرد، بهتر كه آن خاك، از خاك تربت شهيدان باشد.

اگر مى توانيد از خاك كربلا براى خود تهيه كنيد كه بوى شهيد مى دهد.

تو كه خدا را عبادت مى كنى سر بر روى هر خاكى بگذارى نمازت درست است، ولى اگر سر بر روى آن خاكى بگذارى كه تماس كوچكى، قرابت كوچكى، همسايگى كوچكى با شهيد دارد و بوى شهيد مى دهد اجر و ثواب تو صد برابر مى شود.(۸۶)

۱۱۹- اولين نمازگزار بر تربت امام حسينعليه‌السلام

اولين امامى كه بر تربت امام حسينعليه‌السلام نماز گزارد، امام زين العابدينعليه‌السلام بود بعد از آنكه از دفن پدر و اهل بيت و پدر گراميش فارغ شد، يك مشت از خاك زير جسد شريف پدر كه شمشيرها آن را مانند گوشت روى تخته قصابان پاره پاره كردند برداشت و آن را در كيسه اى بست آنگاه از آن مهر و تسبيحى درست كرد و اين تسبيح همان تسبيحى است كه هنگام ورود به شام در دست داشت و مى گرداند. يزيد از او سوال مى كند كه اين چيست كه در دستانت مى چرخانى؟

امامعليه‌السلام در جواب از حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خبرى را نقل مى كنند به اين مضمون كه، كسى كه تسبيحى در دست داشته باشد و دعاى مخصوص را بخواند تمام آن روز براى او ثواب ذكر سبحان الله نوشته مى شود، اگر چه ذكرى هم نگفته باشد.

و هنگامى كه امامعليه‌السلام با اهل بيتشان به مدينه برمى گردند با اين تربت خود را متبرك و بر آن سجده و بعضى از بيمارى هاى اهل بيتشان را معالجه مى نمايند. از آن پس اين عمل نزد علويين و اتباع و پيروان آنان رايج شد.(۸۷)

۱۲۰- همراه داشتن تربت امام حسينعليه‌السلام

همراه داشتن تربت سيد الشهداءعليه‌السلام ايمنى بخش است، چنانكه فرمودند: هرگاه از سلطان يا ديگرى ترس داشتى از منزلت بيرون ميا مگر اينكه تربت همراهت باشد.(۸۸)

۱۲۱- صورت بر تربت امام حسينعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام در زمان حيات خويش سجده كنان و گريان، هر كسى را كه چهره بر تربت حسينعليه‌السلام مى نهد، و هر كسى را كه بر او اشك مى ريزد و هر كسى را كه در سوگ او شيون مى كند همه را دعا مى فرمود.(۸۹)