نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)0%

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 10474
دانلود: 2112

توضیحات:

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 100 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10474 / دانلود: 2112
اندازه اندازه اندازه
نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

۱۲۲- سجده بر تربت امام حسينعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«السجود على طين قبر الحسين عليه‌السلام ينور الى الارض السابعة ؛

سجده بر تربت قبر حسينعليه‌السلام تا زمين هفتم را نور باران مى كند.»(۹۰)

«امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:السجود على تربة الحسين عليه‌السلام يخرق الحجب السبعة ؛ سجده بر خاك حسينعليه‌السلام حجاب هاى هفتگانه را مى درد.»(۹۱)

در ارشاد القلوب بيان شده: «كان الصادقعليه‌السلام لا يسجد الا على تربة الحسينعليه‌السلام تذللا لله و استكانة اليه؛ امام صادقعليه‌السلام جز بر تربت امام حسينعليه‌السلام سجده نمى كرد تا در پيشگاه خدا اظهار خوارى و فروتنى كند.»(۹۲)

۱۲۳- شفا گرفتن از تربت امام حسينعليه‌السلام

در تربت امام حسينعليه‌السلام شفاى تمام دردهاست مگر مرگ حتمى با چند شرط:

الف: اعتقاد به شفاء بودن تربت داشته باشد، و به قصد شفا بخورد «وَ مَنْ أَكَلَهُ لِشَهْوَةٍ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شِفَاءٌ » در روايتى فرمودند: والله هر كس اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مى بخشد البته منتفع مى شود.

ب: بيمار در آستانه اجل حتمى نباشد چون اجل حتمى علاج پذير نيست.

ج: تربت را با وضو بردارد.

د: با دو انگشت بردارد.

ه‍: به اندازه نخود، بلكه احوط آن است كه به قدر عدس مصرف كند، نه بيشتر.

و: آن را ببوسد و برديدگانش بگذارد.

ز: در وقت خوردن يا خورانيدن بگويد: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْهُ رِزْقاً وَاسِعاً وَ عِلْماً نَافِعاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

ح: آن را سبك نشمارد، در ظروف يا مكان هاى نا مناسب نگذارد، خيلى دست بر آن نمالد. يا جايى كه زياد دست مالى مى شود نگذارد.

ط: فاصله تربتى كه براى شفا استفاده مى كنند از قبر مطهر تا چهار ميل باشد نه بيشتر. و هر چه به قبر شريف نزديك تر باشد بهتر است.

ى: خوب است تربت را در دهان بگذارد و بعد جرعه اى آب بخورد و بگويد: «اَللَّهُمَّ اِجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ »(۹۳) .

۱۲۴- تاثير تربت امامعليه‌السلام در قبر

با ميت در قبر گذاشتن و كفن را با آن نوشتن، يكى از بركات تربت حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام اين است كه اگر با ميت در قبر بگذارند، آن ميت از عذاب و تاريكى قبر در امان خواهد ماند.

از امام موسىعليه‌السلام روايت شده كه فرموده اند: هرگاه ميت را در قبر گذاشتيد مهرى از تربت امام حسينعليه‌السلام را مقابل رويش بگذاريد نه زير سرش.

از امام صادقعليه‌السلام روايت شده نوشتن اعتقادات به وسيله تربت امام حسينعليه‌السلام بر كفن ميت، روشنى مومن به هنگام تاريكى قبر و امان در وقت سوال و هول و هراس قيامت است.

ظاهرا روايت محمد بن مسلم كه دلالت دارد خاك قبور رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و ائمهعليه‌السلام شفاى دردها و سپر بلاهاست و هيچ چيز با آن برابرى نمى كند مگر دعا، منظور همراه داشتن است نه خوردن، براى اينكه روايات فراوانى دلالت دارد كه خوردن خاك مثل ميت و خون حرام است و به جز خاك قبر امام حسينعليه‌السلام كه شفاى تمام دردهاست است «وهو الدواء الاكبر .(۹۴) »

۱۲۵- درست كردن تسبيح با تربت

با تربت تسبيح درست كردن كه با آن ذكر گفتن و در دست داشتن فضيلت عظيم دارد. از ويژگى هاى اين تسبيح اين است كه در دست آدمى تسبيح مى گويد بدون آنكه صاحبش تسبيح بگويد. البته اين همان تسبيحى است كه خداوند فرمود:( وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ) (۹۵) ؛ هر موجودى تسبيح و حمد او مى گويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد. به هر حال تسبيح تربت، تسبيحى مى گويد كه ما نمى فهميم.» و اين ويژگى در تربت حضرت سيد الشهداء ارواحناله الفداء است.(۹۶)

۱۲۶- ذكر با تربت امام حسينعليه‌السلام

از امام رضاعليه‌السلام روايت شده كه هر كس با تربت امام حسينعليه‌السلام بگويد: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر با هر ذكر، خداوند شش هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براى او مى نويسد.

و از امام صادقعليه‌السلام نقل شده: هر كس سنگ هايى را كه از تربت امام حسينعليه‌السلام درست مى كنند (يعنى تسبيح پخته) بگرداند، به تعداد هر استغفر الله ربى و اتوب اليه هفتاد استغفارى براى او ثبت مى شود و اگر تسبيح در دستش باشد و ذكر نگويد به عدد هر دانه هفت مرتبه استغفار براى او نوشته مى شود.

در روايت ديگر فرمودند: كسى كه با تسبيح تربت يك مرتبه «سبحان الله» بگويد چهارصد حسنه براى او نوشته مى شود، چهارصد گناهش ‍ برطرف، چهارصد درجه اش بالا، چهارصد حاجتش برآورده مى گردد(۹۷)

۱۲۷- عزا فرشتگان در كنار قبر امام حسينعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام در ضمن حديثى فرمودند: سوگند به آنكه جانم به دست اوست، چهار هزار فرشته كنار قبر امام حسينعليه‌السلام تا روز قيامت خاك عزا بر سر مى ريزند و بر آن بزرگوار گريه مى كنند.

در روايت ديگر است كه خداوند هفتاد هزار فرشته را بر قبر امام حسينعليه‌السلام باز داشته كه سوگوارى كرده و نماز مى گزارند و براى زائران آن حضرت (كه عارف به حق آن حضرت باشند) دعا مى كنند و به رئيس آنها منصور گفته مى شود، هيچ زائرى به زيارت امام حسين نمى رود مگر اينكه او را مشايعت مى نمايند، بيمار نمى شود مگر اينكه به عيادت او مى روند، نمى ميرد مگر اينكه بر جنازه اش نماز مى گزارند و بعد از فوتش براى او استغفار مى كنند.(۹۸)

۱۲۸- شفاى چشم

محدث قمى در فوايد الرضوية آورده كه سيد نعمت الله جزايرى قدس سره در تحصيل علم زحمت بسيار كشيده و رنج فراوان ديده در اوايل تحصيل كه قادر نبوده چراغ تهيه كند به هنگام مطالعه بسيارى از شب ها از نور ماه استفاده مى كرده و شب هاى بى ماه متون محفوظه را مكرر مى كرده لاجرم از كثرت مطالعه در مهتاب و نوشتن دروس و كتاب چشمانش ضعيف شده، وليكن آن بزرگوار تربت حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام و خاك قبور ساير شهداء كربلا را به چشمان خود كشيده و به بركت آن تربت ها چشمانش روشن شده است.(۹۹)

۱۲۹- احترام امام زمانعليه‌السلام

يكى از بانوان مومنه پرهيزگار به نام خديجه ظهوريان فرزند عباسعلى كه هم اكنون قريب نود سال از عمر با بركت خود را پشت سر گذاشته و با آنكه نزديك ده سال است بر اثر سكته از پا در آمده و با كمك دو عصا خود را به اين سو و آن سو مى كشاند نماز جماعتش ترك نمى شود، نقل مى كند:

حدود سى سال قبل مهر تربتى را كه خود از كربلا آورده بودم كثيف شده بود، آن را بردم در آب روان (آب خيابان وسط شهر مشهد مقدس) شستشو دادم و در ميان سطل گذاشته برگشتم، روبروى مسجد دوازده امامى ها كه رسيدم با خود گفتم: خوب است مهر را برگردانم، تا وقتى كه به منزل مى رسم طرف ديگرش نيز خشك شود، مهر را كه برگردانيدم بر اثر خيس بودن طرف زيرين مهر قدرى تربت به انگشت بزرگم چسبيده انگشتم را به ديوار رو به روى مسجد ماليده و رفتم.

شب در خواب ديدم آقاى بزرگوارى كه به ذهنم رسيد حضرت حجة بن الحسين امام زمان ارواحنا له الفداء هستند، سرشان را به همان جاى ديوار كه ذكر شد گذاشته و به من مى فرمايند: «اينجا تربت جدم (حسينعليه‌السلام را ماليده اى!(۱۰۰) »

۱۳۰- بى احترامى به تربت امام حسينعليه‌السلام

موسى بن عبدالعزيز مى گويد: يوحنّا (طبيب نصرانى) به من گفت: تو را به حق پيغمبرت و دينت سوگند مى دهم كه بگويى اين كيست كه مردم به زيارت قبر او مى روند؟ آيا او از اصحاب پيغمبر شما است؟

گفتم: نه، بلكه او امام حسينعليه‌السلام پسر دختر پيغمبر ما است. منظورت از اين سوال چيست؟

گفت: خبر شگفتى دارم و ادامه داد كه: يك شب شاپور، خادم رشيد مرا احضار كرد، نزد او رفتم، امر مرا به خانه موسى بن عيسى كه از خويشان خليفه بود برد، ديدم موسى بى هوش در رختخواب خود افتاده و طشتى پيش روى او گذاشته اند كه تمام احشاء و امعاء او در آن ريخته بود.

شاپور از خادم موسى پرسيد: اين چه حال است كه براى موسى رخ داده؟

خادم گفت: يك ساعت قبل حالش خوب و با خوشحالى نشسته بود و با نديمان خود صحبت مى كرد! شخصى از بنى هاشم اينجا بود، گفت: من بيمارى سختى داشتم و با هر چه معالجه كردم مفيد واقع نشد تا اينكه كاتب من گفت: از تربت امام حسينعليه‌السلام استفاده كنم، اين كار را كردم و شفا يافتم.

موسى گفت: از آن تربت چيزى نزد تو باقى مانده است؟

گفت: بله، شخصى را فرستاد و قدرى از آن تربت را كه باقى مانده بود آورد.

موسى آن را گرفت و از روى بى احترامى در نشيمنگاه خود داخل كرد!

در همان ساعت فرياد او بلند شد كه «النار، النار؛ آتش، آتش» طشتى بياوريد، اين طشت را آوردند و اينها امعاء و احشاء اوست كه از او خارج شده است!

نديمانش متفرق شدند و مجلس سرور موسى به ماتم مبدل شد. شاپور به من گفت: بيا نگاه كن، آيا مى توانى او را معالجه كنى؟

من چراغ طلبيدم و آنچه در طشت بود به دقت نگاه كردم ديدم جگر، سپرز و شش و دلش همه از او خارج شده است!

تعجب كردم و گفتم: «مالا حد فى هذا صنع الا ان يكون لعيسى الذى كان يحيى الموتى ؛ هيچ كس نمى تواند درباره اين شخص كارى بكند مگر حضرت عيسى كه مرده را زنده مى كرد.»

شاپور خادم گفت: راست گفتى، وليكن اينجا باش تا معلوم شود كه حال موسى به كجا ختم مى گردد.

يوحنّا گفت: من آن شب نزد ايشان ماندم و موسى سحرگاه به جهنم واصل گرديد.

پسر عبدالعزيز مى گويد: يوحنّا با وجودى كه نصرانى بود مدتى به زيارت امام حسين مى آمد، تا اينكه به دين اسلام گرويد و اسلامش نيكو گرديد.(۱۰۱)

۱۳۱- قداست تربت امام حسينعليه‌السلام

او در سرزمين كربلا، در آن بيابان خشك و بى آب به شهادت رسيد.

كربلا فرودگاه حسين بود و سرزمين آن در برگيرنده پيكر حسينعليه‌السلام و ياران و فرزندان اوست.

مراسم شب عاشوراى حسين و يارانش در آن سرزمين برگزار شد.

صداى زمزمه مناجات او و ياران و اهل خانواده اش آن منطقه و آن سرزمين را عطر آگين كرده بود. فرياد حق طلبى حسينعليه‌السلام ، صداى هل من ناصر حسين، حق گويى هاى حماسه آفرين حسينعليه‌السلام ، احتجاجات خدا پسندانه حسين، نصايح و مواعظ او در روز عاشورا و قبل از آن همه و همه در آن سرزمين است.

و از همه مهم تر كدام سرزمين است كه آن همه خون هاى مقدس و به راه خدا ريخته، و توام با خلوص و اخلاص را در خود ذخيره داشته باشد؟ و كدام سرزمين است كه آن همه پيكرهاى مقدس شهيدان و آن همه ثار الله را در خود جاى داده باشد.

پس آن سرزمين به بركت خون مظلومان تاريخ مقدس است، خاك و تربت آن نيز قد است يافته است. آنچنان كه خداى در تربت او شفا قرار داده است، و خاك او را حرز و پاسدار جان ها به حساب آورده است.

همچنان خاك او سجده گاه عاشقان است و مهر و تسبيح عبادت كاران است و كام كودكان نوزاد شيعى در ولادت با تربت حسين متبرك و آشنا مى شود و هم در طول مدت عمر يك شيعى، خاك كربلايش مهر نماز است و در حين دفن زينت بخش كفن و مايه آرامش و امان ميت است. علىعليه‌السلام در گذر از آن سرزمين، در واقعه صفين فرمود: «وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا اَلتُّرْبَةُ لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسٰابٍ ؛

خوشا به سعادت تو اى خاك پاك كربلا! از تو قومى محشور مى شوند كه بدون حساب وارد بهشت مى گردند(۱۰۲)

۱۳۲- بركت تربت امام حسينعليه‌السلام

در زمان امام صادقعليه‌السلام زن بدكارى بود كه هرگاه بچه دار مى شد، بچه خود را مى سورانيد. هنگامى كه از دنيا رفت چند مرتبه او را به خاك سپردند وليكن زمين او را قبول نكرد و او را از قبر بيرون افكند!

جريان را به عرض امام صادقعليه‌السلام رسانيدند، فرمودند: «اجعلوا معها شيئا من تربه الحسين ؛ قدرى از تربت جدم حسينعليه‌السلام را با او دفن كنيد.» به دستور امامعليه‌السلام عمل كردند، خاك او را قبول كرد و ديگر او را بيرون نينداخت.(۱۰۳)

۱۳۳- سلام امام زمانعليه‌السلام بر تربت امام حسينعليه‌السلام

در عظمت حسين و قبول تقرب و اخلاص او در پيشگاه خدا همين بس كه خداى در خاك حسينعليه‌السلام شفا قرار داده. در اين زمينه اسناد بسيارى وجود دارد كه در دسترس ترين آنها زيارت منسوب به امام زمانعليه‌السلام است:

«أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ ؛ سلام بر (حسين) كسى كه خداوند در تربت او شفاء قرار داده است.»

از امام باقرعليه‌السلام نقل شده كه فرمود:

«ان الله تعالى عوض الحسين من قتله :( أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ ) ؛

خداوند تبارك و تعالى در پاداش قتل حسين اين عوض را معين فرمود: كه امامت را در ذريه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در كنار قبرش ‍ وعده اجابت به در خواست ها داد.(۱۰۴)

فصل هفتم: نماز زيارت

۱۳۴- تمام خواندن نماز

حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمود:

نماز در چهار مكان تمام خوانده مى شود (يعنى اگر چه از حد مسافت شرعى هم بيشتر باشد اما شكسته نمى شود):

۱- مسجد الحرام (مكه).

۲- مسجد الرسول (مدينه).

۳- مسجد كوفه.

۴- حرم امام حسينعليه‌السلام .

در روايت آمده كه: «ابن شبل از امام صادقعليه‌السلام پرسيد: آيا قبر امام حسينعليه‌السلام را زيارت كنم؟

فرمود: پاك و خوب زيارت كن و نمازت را در حرمش تمام بخوان.

پرسيد: نماز را تمام بخوانم؟

فرمود: تمام.

عرض كرد: بعضى از اصحاب و شيعيان شكسته مى خوانند؟

فرمود: اينان دو چندان عمل مى كنند.(۱۰۵)

و در رساله هاى عمليه آمده كه در حرم امام حسينعليه‌السلام مى توان نماز را هم شكسته خواند و هم به بركت آن حضرت تمام به جا آورد.(۱۰۶)

۱۳۵- نماز زائر امام حسين

اگر انسان زائر، حق امام را شناخته و با معرفت و ولايت او در كنار قبر مطهرش نماز گزارد مورد قبول حق تعالى قرار مى گيرد. چنانكه امام حسينعليه‌السلام در شان و مقام كسى كه به مرقد و بارگاه شريف حضرت مشرف شده و نماز بخواند فرمود: خداوند متعال اجر نمازش را قبولى آن قرار مى دهد.(۱۰۷)

۱۳۶- نماز حاجت

هرگاه حاجت مهمى داشتى در روز جمعه چهار ركعت نماز امام حسينعليه‌السلام را كه هشتصد مرتبه حمد و اخلاص دارد بخوان، در ركعت اول پس از توجه (و تكبيرة الاحرام) پنجاه مرتبه حمد را و پنجاه مرتبه هم اخلاص را بخوان پس در ركوع ده بار حمد را، و ده بار اخلاص را بخوان، پس از ركوع، باز هم حمد را ده بار و اخلاص را ده بار، و اينچنين در احوال ديگر نماز ادامه بده تا در هر ركعتى دويست بار حمد و اخلاص تمام شود.

سپس دعاى نقل شده را مى خوانى (و حاجت خويش را مى طلبى(۱۰۸) )

۱۳۷- ماز بر رفع حوائج

از امام حسينعليه‌السلام روايت شده است كه، (در حوائج مهمه) چهار ركعت نماز مى گزارى، قنوت و اركان آنها را نيكو انجام مى دهى، در ركعت اول حمد را يك بار و «حسبنا الله و نعم الوكيل » را هفت بار مى خوانى و در ركعت دوم حمد را يك بار و «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً » را هفت بار مى خوانى و در ركعت سوم حمد را يك بار و «لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين » را هفت بار مى خوانى، و در ركعت چهارم حمد را يك بار، «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِن َّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ » را هفت بار مى خوانى، سپس حاجت خود را مى طلبى.(۱۰۹)

۱۳۸- نماز مقدس اردبيلى كنار قبر امام حسينعليه‌السلام

درباره زهد مقدس اردبيلى نقل شده كه در سفر زيارت مخصوصه حضرت امام حسين كه از نجف مشرف مى شد نماز خود را جمع مى نمود (هم شكسته و هم تمام مى خواند) و مى فرمود: مى ترسم سفرم سفر معصيت باشد؛ چون كه طلب علم واجب است و زيارت امام حسينعليه‌السلام سنت است.

البته مقدس اردبيلى در اين سفرها حتى الامكان از مطالعه و تفكر در مشكلات علوم فارغ نبود.(۱۱۰)

فصل هشتم: آثار و بركات زيارت عاشورا

۱۳۹- تعليم زيارت عاشورا

علقمه بن محمد حضر مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام گفتم: به من دعايى تعليم بده كه با آن دعا در اين روز (عاشورا) هنگامى كه زيارت مى كنم او را (امام حسينعليه‌السلام ) بخوانم. و دعايى تعليم بده كه با آن دعا، هنگامى كه او را از نزديك يا هنگامى كه از خانه ام و از راه دور (و به قصد زيارت بدان سو) اشاره مى كنم، بخوانم. حضرت فرمود: اى علقمه پس از آن كه به آن حضرت با سلام اشاره كردى، دو ركعت نماز بخوان و پس از آن اين قول (متن زيارت) را مى خوانى.

پس هنگامى كه اين زيارت را خواندى در حقيقت او را به چيزى خواندى كه هركس از ملايكه كه بخواهند او را زيارت كند به آن مى خواند. و خداوند براى تو هزار هزار سيئه محو مى كند، تو را هزار هزار درجه بالا مى برد.

جزو كسانى مى باشى كه در ركاب حضرت به شهادت رسيدند، حتى در درجات آنها هم شريك مى شوى و براى تو ثواب هر پيامبر و رسولى و هر كس كه حسينعليه‌السلام را از زمان شهادتش تا به حال زيارت كرده، را مى نويسند. مى گويى: «السلام عليك يا ابا عبدالله .... پس از نقل زيارت مى فرمايد:يا علقمة ان استطعت اءن تزوره فى كل يوم بهذه الزيارة من دهرك فافعل. فلك ثواب جميع ذلك ان شاء الله ؛ اى علقمه! اگر توانستى هر روز از عمرت آن حضرت را با اين زيارت، زيارت كنى، اين كار را انجام بده، پس براى تو ثواب تمام اين زيارت است».

۱۴۰- سفارش امام صادقعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام به صفوان مى فرمايند:

زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت كن، به درستى كه من چند چيز را براى خواننده آن تضمين مى كنم.

۱- زيارتش قبول شود.

۲- سعى و كوشش او مشكور باشد.

۳- حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه خدا برنگردد....

بعد فرمود: اى صفوان! هرگاه حاجتى براى تو به سوى خداوند متعال روى داد. پس به وسيله اين زيارت به سوى آن حضرت توجه كن از هر جا و مكانى كه هستى و اين دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه برآورده مى شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد كرد.

آرى، هر كس حاجت بزرگى داشته باشد حوايج و خواسته هايش با چهل روز خواندن زيارت عاشورا برآورده مى شود. تجربه گواه هر عارف و عامى است كه ما در اين جا نمونه هايى از حكايات را خواهيم آورد.

۱۴۱- سيره شيخ مرتضى انصارىرحمه‌الله

در شرح احوال مرحوم شيخ مرتضى، نواده شيخ انصارى آورده اند كه؛

«از جمله عاداتش خواندن زيارت عاشورا بوده كه در هر روز، دو بار صبح و عصر آن را مى خواند و بر آن بسيار مواظبت مى نمود. بعد از وفاتش كسى او را در خواب ديد و از احوالش پرسش كرد؛ در جواب سه مرتبه فرمود: «عاشورا، عاشورا، عاشورا،»

۱۴۲- سيره ميرزاى قمى

اين مرد بزرگ، هرگز نماز شب و زيارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرد، و هرگاه به مسجد نمى رفت، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مى خواند. بسيار با انصاف بود و با افراد مستمند مواسات مى ورزيد. و در اصلاح امور مسلمان ها، اهتمامى عجيب داشت. حاكم دهكده خوانسار دستور داد مخصوص وى، يك مسجد جامع ساختند كه هميشه نماز جمعه و جماعتش در آن مسجد برپا مى شد.

۱۴۳- سيره شهيد قدوسى

شهيد آيت الله قدوسىرحمه‌الله به خاندان عصمت و طهارت عشق مى ورزيد، به زيارت جامعه و عاشورا، و توسل به خاندان پيغمبر و شركت در جلسات روضه و سوگوارى حضرت سيد الشهداء مقيد بود.

مرحوم قدوسى مى فرمود: علامه طباطبايى، به اين معنا تاكيد دارد و در ايام محرم و صفر، زيارت عاشورايش ترك نمى شود و به زيارت جامعه اهتمام دارد.

۱۴۴- دريافت علوم خاص

يكى از دوستان مرحوم قدوسى مى نويسد:

ظاهرا ايشان نسبت به «زيارت عاشورا» مواظبت داشت. چون، موقعى كه دادستان كل بود، من در خواب ديدم كه بر اثر خواندن زيارت عاشورا، به ايشان علوم خاصى داده شده، وقتى به ايشان عرض كردم، متاءثر شد و گفت: مدتى است توفيق پيدا نكرده ام. و اين بر اثر كثرت كارشان در دادستانى بود، و آن كارها را ولى مى دانست؛ از اين رو بود كه فرمود:

مدتى است كه به خواندن زيارت عاشورا، موفق نشده ام.

۱۴۵- سيره ميرزاى محلاتى

مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش، زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيمارى يا امرى ديگر نمى توانست بخواند، نايب مى گرفت.

۱۴۶- رفع بيمارى و بلا

شهيد دستغيب مى نويسد: از مرحوم آيه الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى نقل شده است: اوقاتى كه در سامراء مشغول تحصيل علوم دينى بودم، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند.

روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى، عده اى از اهل علم جمع بودند، ناگاه مرحوم آقاى ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.

مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟

همه اهل مجلس پاسخ دادند بلى. فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند، و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة ابن الحسنعليه‌السلام هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند.

از فرداى آن روز تلف شدن شيعه موقوف شد و همه روزه، تنها عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد. برخى از سنى ها از آشنايان شيعه خود پرسيدند؛ سبب اين كه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم بر طرف گرديد.

در منزل ميرزاى شيرازى در كربلا ايام عاشورا، روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيد الشهدا و حضرت اباالفضل مى رفتند و عزادارى مى نمودند. عادت ميرزا اين بود كه هر روز در غرفه خود، زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمد و در مجلس عزا شركت مى كرد. يكى از بزرگان مى گويد: روزى خودم حاضر بودم كه پيش از وقت پايين آمدن، ناگاه ميرزا با حالت غير عادى و پريشان و نالان از پله هاى غرفه به زير آمد و داخل مجلس شد و فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش ‍ حضرت سيد الشهدا بگوييد و عزادارى كنيد. تمام اهل مجلس منقلب شدند و بعضى بيهوش شدند. سپس با همان حالت به اتفاق ميرزا به صحن و حرم مقدس مشرف شديم، گويا ميرزا به اين تذكر مامور شده بود.

۱۴۷- مداومت به خواندن زيارت عاشورا

يكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آيه الله حاج آقا حسين خادمى و حاج شيخ عباس قمى و حاج شيخ عبدالجواد مداحيان روضه خوان امام حسين را در خواب ديدم كه در غرفه هاى بهشتى دور يكديگر جمع بودند. از آية الله خادمى احوالپرسى كردم و گفتم:

با هم بودن شما يك آية الله و آقاى حاج شيخ عباس قمى يك محدث و حاج شيخ عبدالجواد روضه خوان امام حسينعليه‌السلام چه مناسبتى دارد كه با يكديگر يك جا قرار گرفته ايد؟

جواب دادند: ما همگى مداومت به زيارت عاشورا داشتيم و در مقدار خواندن زيارت عاشورا مثل هم بوديم.

۱۴۸- توسعه رزق و روزى

عالم جليل و زاهد مسلم حاج آقاى شيخ عبدالجواد حايرى مازندانى فرمود:

روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شيخ الطائفه زين العابدين مازندرانىرحمه‌الله شكايت از تنگى معاش خود كرده، شيخ به او فرمود: برو حرم حضرت ابا عبداللهعليه‌السلام زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به تو خواهد رسيد اگر نرسيد بيا نزد من، من خواهم داد.

آن بنده خدا رفت. بعد از زمانى آمد خدمت آقا، آقا فرمود: چه كار كردى؟ گفت: در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كسى آمد و وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم.

۱۴۹- بهترين عمل براى سفر آخرت

مرحوم آية الله سيد محمد حسين شيرازى نوه مرحوم آية الله العظمى ميرزاى شيرازى بزرگ بعد از وارد شدن به ايران و مسدود شدن راه عراق در اثر جنگ جهانى دوم به اينجا آمد و براى خانواده اش كه در نجف بودند، فوق العاده ناراحت مى شود مراجعه مى كند به كسى كه ارتباط با ارواح بر قرار مى كرده - نه به وسيله هيپنوتيزم... دو سوال مى كند مطابق با واقع جواب مى آيد، علاقمند مى شود، سوال سوم مى كند: بهترين عمل براى سفر آخرت چيست؟ بعد از موعظه ها چنين جواب مى آيد بهترين عمل براى سفر آخرت زيارت عاشورا است. بدين جهت مرحوم آية الله سيد محمد حسين شيرازى تا آخر عمر ملتزم و مداوم به زيارت عاشورا بود.

۱۵۰- رفع گرفتارى

يكى از علما و حجج اسلام و از ذريه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله در يادداشت هاى خود چنين فرموده بود: شبى از طريقى به من الهام شد كه مبلغ چهل و پنج هزار تومان بر درب مغازه يكى از بندگان خدا كه مرد محترمى از اهل اصفهان است (و نخواسته اسمش گفته شود) صبح متحير بودم چه كنم، آيا آنچه فهميديم صحيح است يا نه و نمى دانستم چقدر پول دارم؟ وقتى مراجعه كردم ديدم موجودى من چهل و پنج هزار تومان است، اول وقت رفتم درب مغازه آن آقا كه از محترمين آن شهر بود، ديدم دو نفر درب مغازه او ايستاده اند، به آن آقا گفتم: من با شما كارى دارم، مى خواهم با هم برويم جايى و برگرديم.

گفت: بسيار خوب. من ايشان را بردم مسجدالنبى واقع در خيابان جى، آنجا عمله و بنا كار مى كردند، لب ايوان طرف قبله نشستيم.

من به ايشان گفتم: من مامور هستم گرفتارى شما را اصلاح كنم، مشكلى دارى بگو، هر چه اصرار كردم نگفت، بالاخره آن مبلغ را به ايشان دادم ولى نگفتم چقدر است. ايشان بى اختيار به گريه افتاد و گفت:

من چهل و پنج هزار تومان قرض داشتم، چهل زيارت عاشورا نذر كردم بخوانم و امروز بعد از اذان آخر آن را خواندم و از آقا ابى عبدالله الحسينعليه‌السلام خواستم رفع گرفتاريم شود كه بحمد الله گره باز گرديد.

۱۵۱- شفاى بيمار

يكى از فاميل هاى نزديك آقا سيد زين العابدين ابرقويى سخت دچار دل درد مى شود تا حدى كه خون از گلوى او بيرون مى آيد، دكترها مايوس شده و دستور حركت به تهران و عمل جراحى را خبر دادند، خبر را به آقا سيد زين العابدين رساندند و درخواست دعا و توسل نمودند، ايشان به فرزندان خود دستور دادند وضو بگيرند و در ميان آفتاب مشغول مى شوند، پس از ساعتى ناگهان از اطاق خود بيرون آمده و گفتند:

شفا حاصل شد، برخيزيد و مژده دهيد به مادرتان كه خداوند برادرت را شفا داد.

يكى از علماى اصفهان كه از ملازمين ايشان بودند گفتند:

آقاى سيد زين العابدين ختم زيارت عاشورا برداشته بودند براى كمالات نفسانى و رسيدن به درجه يقين، بدين جهت آن حالات براى ايشان پيدا شده بود. شرح حال سيد زين العابدين ابرقويى طباطبايى مولف كتاب ولاية المتقين.