امام حسین از زبان شهید مطهری

امام حسین از زبان شهید مطهری0%

امام حسین از زبان شهید مطهری نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام حسین علیه السلام

امام حسین از زبان شهید مطهری

نویسنده: عباس عزيزى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 24129
دانلود: 3397

توضیحات:

امام حسین از زبان شهید مطهری
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24129 / دانلود: 3397
اندازه اندازه اندازه
امام حسین از زبان شهید مطهری

امام حسین از زبان شهید مطهری

نویسنده:
فارسی

امام حسين از زبان شهيد مطهرى

نام مؤلف: عباس عزيزى

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

مقدمه

 قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله :

( ان لقتل الحسين عليه‌السلام حراره فى قلوب المؤمنين لا تبرد ابدا ) .

براى شهادت حسينعليه‌السلام حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است كه هرگز سرد و خاموش نمى شود.

حسين كيست؟

اين حسين كيست كه نهضت او جاويدان گشت؟

اين حسين كيست كه پس از گذشت قرنها، مردم از جوشش خون او به جوش مى آيند؟

اين حسين كيست كه عالمى ديوانه اوست؟

اين حسين كيست كه مكتب او سازنده و انسان ساز بود؟

اين حسين كيست كه نام عظيمش پيوسته بر سر زبانهاست؟

اين حسين كيست كه تمامى فضايل اخلاقى در وجود او جمع بود؟

اين حسين كيست كه كشتى نجات و چراغ هدايت است؟

اين حسين كيست كه سرزمين كربلا را تجليگاه فضايل اخلاقى، رحمت عشق، معرفت، تقوا و شهادت قرار داد؟

اين حسين كيست كه هم وجود مباركش و هم نهضت عظيمش و هم شهادت جگر سوزش به صورت يك معجزه در طول تاريخ ثبت گرديد؟

اين حسين كيست كه در مقبل ظلم سكوت نكرد؟

اين حسين كيست كه راه شهادت را برگزيد؟

اين حسين كيست كه در برابر رذايل اخلاقى ايستاد؟

اين حسين كيست كه قيامش براى احياى امر به معروف و نهى از منكر بود؟

اين حسين كيست كه جمله كاينات در مصيبت او گريستند؟

اين حسين كيست كه گريه بر مصيبت او بيمه كننده انسان است؟

اين حسين كيست كه مزار پاكش شفا خانه اهل دل است؟

اين حسين كيست كه عشق به او بيمه كننده دنيا و آخرت است؟

اين حسين كيست كه در راه احياى دين، جان و فرزندش را تقديم كرد؟

اين حسين كيست كه جدش پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در شأن او فرمود: حسين از من است و من از حسينم.

اين حسين كيست كه خدايش لقب نفس مطمئنه را به او داد.

اين حسين كيست كه تربتش شفاء است.

اين حسين كيست كه شهيد امر به معروف و نهى از منكر گرديد.

اين حسين كيست كه شهادت را به عاليترين درجه ارتقاء داد.

اين حسين كيست كه كلامش قاطع و جذاب و تأثیر گذار است.

اين حسين كيست كه مرگ با عزت را بر زندگى ذلت بار ترجيح داد.

اين حسين كيست كه براى هميشه تاريخ، درس آزاديخواهى و كرامت را به بشر آموخت.

اين حسين كيست كه گريه بر او چشم و دل را جلا مى بخشد.

اين حسين كيست كه تاريخ بشر را به خون گلگون ساخت.

اين حسين كيست كه يكه و تنها در برابر هزار نفر از لشكر دشمن ايستاد و سر تسليم فرود نياورد.

اين حسين كيست كه فرزندانش را در برابر ديدگانش قطعه قطعه كردند؛ امام باز هم تسليم نشد.

اين حسين كيست كه در راه دوست، از همه چيز مال و جان و فرزند گذشت.

اين حسين كيست كه در برابر، طفل شش ماهه اش را با تير سه شعبه پرپر نمودند. اما باز هم شاكر و صابر بود.

اين حسين كيست كه خون او بر شمشير دشمنان غلبه كرد.

حسين پيشوايى است كه تربت و زيارتگاه شريفش، شفا بخش و جلا دهنده روح و جسم است.

حسين مظهر و نماينده تمام فضايل است كه در ظهر عاشورا در برابر همه رذايل ايستاد و نام خود را جاودان و ابدى ساخت.

حسين آزاد مردى است كه نامش، نهضت و مكتبش و خونش زنده و جاويد است.

حسين امامى است كه تمامى انبياء و معصومينعليه‌السلام و اولياء به او عشق مى ورزيدند و بر مصايب او گريستند.

اين حسين است كه دستگاه پليد بنى اميه پس از شهيد كردنش، فهميد كه مرده حسين از زنده اش مزاحم تر است.

بياييم تا ما نيز در زمره شاگردان مكتب عاشورا قرار گيريم و از حسينعليه‌السلام درس عزت، فداكارى، شجاعت، غيرت، آزاديخواهى، صبر، قيام براى امر به معروف و نهى از منكر، شهادت طلبى و جهاد در راه حق و حقيقت بياموزيم، كه اگر بتوانى اين فضايل را در خود پرورش دهيم، آنگاه مى توانيم ادعاى حسينى بودن نماييم.

و به حق كه دانشمند و عارف فيلسوف قرن، استاد مطهرى، خود، يكى از شيفتگان حسين بود و با تمام وجود شخصيت و ماهيت امام و انگيزه نهضت و قيامش را درك كرده بود و آنرا با بيانى جذاب و شيوا و بسيار آموزنده بيان مى نمود، بطورى كه هماره جاويد و براى تمامى نسلها نو و تازه جلوه مى كند.

آنچه در اين كتاب گرد آمده، مطالبى است كه آن استاد فقيد در شأن و عظمت مقام سيد شهيدان و نهضت گرانقدر آن حضرت بيان فرموده اند، عزيزان! بياييد با تفكر ناب و سيره عالى زندگانى استاد آشنا شده، همو حيات و مماتى حسنى داشت و از خداوند بخواهيم كه زندگى و مرگ ما را نيز حسينى قرار دهد؛ زيرا كه هنر يك انسان وارسته در همين مى باشد.

حسين! اى محبوب قلوب مؤمنان! عنايتى فرما و محبت خود را بيش از پيش در دل و جان ما، حك نما تا با عشق تو زندگى كنيم و با عشق تو از دنيا برويم. ان شاء الله.

( اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد و مماتى ممات محمد و آل محمد )

عباس عزيزى

حوزه علميه قم بهار 81

فصل اول: فضايل امام حسينعليه‌السلام

1- احترام امام علىعليه‌السلام به امام حسينعليه‌السلام

 اميرالمؤمنين براى امام حسن و امام حسين كه از اولاد زهرا بودند، احترام خاصى قائل بود و احترام پيغمبر و زهرا را در احترام به اينها (مى دانست)(1)

2- تعليم وضو

 حسنين (امام حسن و امام حسينعليه‌السلام ) در حالى كه هر دو طفل بودند، به پير مردى كه در حال وضو گرفتن بود برخورد مى كنند، متوجه مى شوند كه وضوى او باطل است. اين دو آقا زاده كه به رمم اسلام و رسول روانشناسى آگاه بودند فورا متوجه شدند كه از يك طرف بايد پير مرد را آگاه كنند كه وضويش باطل است و از طرف ديگر اگر مستقيما به او بگويند آقا وضوى تو باطل است، شخصيتش جريحه دار مى شود، ناراحت مى شود، اولين عكس العملى كه نشان مى دهد اين است كه مى گويد: نخير: ، همين طور درست است؛ هر چه هم بگويى گوش نمى كند بنابر اين جلو رفتند و گفتند: ما هر دو مى خواهيم در حضور شما وضو بگيريم، ببينيد كدام يك از ما بهتر وضو مى گيريم. (معمولا آدم بزرگ درباره بچه مى پذيرد) مى گويد: وضو بگيريد تا ميان شما قضاوت كنم.

امام حسن يك وضوى كامل در حضور او گرفت، بعد هم امام حسين، تازه پير مرد متوجه شد كه وضوى خودش نادرست بوده، بعد گفت: وضوى هر دوى شما درست است، وضوى من خراب بود. اينطور از طرف اعتراف مى گيرند. حالا اگر در اينجا فورا مى گفتند: پير مرد! خجالت نمى كشى؟! با اين ريش سفيدت تو هنوز وضو گرفتن را بلد نيستى؟! مرده شور تركيبت را ببرد، او از نماز خواندن هم بيزار مى شد.

3- ماديات فداى معنويات

 قرآن درباره انصار مى فرمايد:( و يؤ ثرون على انفسهم و او كان بهم خصاصه ) (2) يا درباره اميرالمؤمنين (و حضرت زهرا و حسنينعليه‌السلام مى فرمايد):( و يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيرا ) (3) ايثار، فداكارى، خود را به نحوى از انحاء فداى نوع كردن و به عبارت ديگر، نوع دوستى، براى بشر يك ارزشى است كه انسان ماديش را فداى اينها مى كند.

4- گذشت امام حسين

 مردى به نام عصام بن المصطلق اهل شام، آمد در مسجد مدينه. مردى را ديد با هيبت و جلال. نظرش را جلب كرد گفت: اين كيست آنجا نشسته؟ معلوم مى شود شخصيتى است. يك كسى گفت: حسين بن على بن ابى طالب.

تا شنيد حسين پسر على، گفت: قربه الى الله بروم چند تا فحش آبدار به او بگويم! آمد و روبه روى حضرت ايستاد و با كمال و قاحت، تا مى توانست حضرت امير و خود حضرت را سبب كرد و فحش داد كه اسلام را شما خراب كرديد، شما مردى هستيد منافق، و از اين حرفها. امام نگاهى به او كرد، در چهره اش خواند كه او يك مرد اغفال شده است. همين كه حرفهايش تمام شد فرمود: امن اهل الشام انت؟ آيا تو اهل شامى؟

گفت: بله. يك جمله بيشتر نگفت: شنشنه اعرفها من اخزم (مثل است): مى دانم، شامى ها اين جور هستند. بنابر اين شما در شهر ما غريب هستى، مهمان ما هستى، بيا برويم منزل مهمان ما باش، تو را پذيرايى مى كنيم، اگر آذوقه ات كم باشد آذوقه به تو مى دهيم و... خود اين مرد مى گويد: يك مرتبه حالتى به من دست داد، دوست داشتم زمين شكافته بشود به زمين فرو بروم.(4)

5- من از حسين و حسين از من است

 نشانه هايى زيادى است از محبت پيغمبر اكرم نسبت به حسين بم علىعليه‌السلام ؛ لهذا فرمود:( حسين منى و انا من حسين احب الله من احل حسينا ) ؛ حسين از من است و من از حسينم؛ خدا دوست مى دارد هر كسى را كه حسين من را دوست بدارد.(5)

6- مصداق نفس مطمئنه

 امام صادقعليه‌السلام فرمود: سوره والفجر را در نوافل و فرائض خودتان بخواهيد كه سوره جدم حسين بن على است.

عرض كردند: به چه مناسبتى جر شماست؟

فرود: آن آيات آخر سوره والفجر مصداقش حسين است، آنجا كه مى فرمايد:( يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيه مرضيه، فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى ) .(6)

7- سوره امام حسين

 عجيب است، از آياتى كه راجع به مقام انسان در قرآن آمده است، كه انسان چه حدى دارد...(7) (امام فرمود) كه: سوره جر ما امام حسين (سوره والفجر) است. اتفاقا هر كسى كه سوره والفجر را بشنود، ابتدا توجهش با آيات اول اين سوره جلب مى شود. مخصوصا بعد از پنج آيه كوتاه اول، بايد گفت اين سوره، سوره فرعون و سوره قوم عاد است؛ زيرا مى گويد:( الم بر كيف فعل ربك بعاد * ارم ذات العماد * الذى لم يخلق مثلها فى البلاد * و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد * و فرعون ذى الوتاد الذين طغوا فى البلاد * فاكثروا فيها الفساد * فصب عليهم ربك سوط عذاب )

گفتند: چطور سوره جد شماست؟

فرمود: آخرش را نگاه كن. البته سوره به فجر و مقام عبادت و عبادتهاى خاص آن شروع شده:( والفجر * و ليال عشر * والشفع و الوتر ) سخن از سپيده دم است، سخن از شبهاى دهگانه است (كه راجع به اينكه كدام شبهاى دهگانه است (بحث است؛ ) بالاخره شبهاى خاص بندگان خداست) و سخن از شفع و نماز شفع است، دو ركعت از يازده ركعت تهجر، سخن از وتر و نماز وتر است. والليل اذا يسر سوگندها به چنين چيزهايى؛ يعنى طلوع و ابتدا و آغاز اين سوره به اين آيات است. بعد، اين آيات عاد و ثمود و فرعون مى آيد، ولى در آخر دوباره سوره به اول خودش بر مى گردد.

گفتند: چگونه اين سوره، سوره جد شما حسين بن علىعليه‌السلام است؟

فرمود: آن آيه آخرش را ببينيد؛ يعنى مصداق ظاهر واضح اين آيه او بود (اين سخن را فرمود؛ ) امام حسين در كربلا به اين نداى الهى پاسخ مى گفت؛ يعنى از در و ديوار صداى حقيقت بلند بود: اى حسين! اى داراى اين آرامش و طمانينه الهى! چون به مقام طماءنينه الهى رسيده اى ديگر هيچ چيزى تو را تكان نمى دهد هيچ ناراحتى و سخت و مصيبتى؛ تويى آن كسى كه با هه: مقام رسيده اى كه خدا به تو مى گويد: ما تو را پسنديده ايم و تو ما را. تو اكنون در گروه بندگان خاص من وارد شو. حال حسين مى خواهد به گروه كدام بندگان وارد شود؟ معلوم است، در گروه افراد مثل پيامبر و على و فاطمه؛ والا در گروه بندگان بود و با يك گروه از بندگان در حال جنگ بود. اما بندگان من، آنهايى كه ديگر بنده هيچ چيزى نيستند وادخلى جنتى. اينجا كه در اين آيه مى فرمايد: راضيه مرضيه. اينجا كه در اين آيه مى فرمايد: راضيه مرضيه اين سخن خداست در اين آيه؛ سخن خود ابا عبدالله عين همين سخن است. آخرين سخن ابا عبدالله كه از وجود مقدسش شنيدند يعنى مقارن با آخرين مقاومتش، مقارب با آن لحظه اى كه ديگر مقاومتش پايان پذيرفته بود، يعنى لحظه سقوط از مركب به روى زمين افتد، اين است؛ اين آهنگ از زبان مباركش شنيده مى شود كه فرمود:( رضى بقضائك و تسليما لامرك لا معبود سواك يا غياث المستغيثين ) .(8)

8- طول حمل حسينعليه‌السلام

 در حديث است (نفس المهموم، ص 6، و بحار جلد دهم، باب 11) كه: مدت حمل سيد الشهداءعليه‌السلام شش ماه طول كشيد و هيچ كس شش ماهه متولد نشد.(9)

9- آيه اى در شأن حضرت سيد الشهداء

 ( و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعه كرها و حمله و قصاله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على و على والذى و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لى فى ذريتى اين تبت اليك و انى من المسلمين ) ؛(10) ما انسان را سفارش كرديم به نيكى نسبت به پدر و مادر. مادرش به سختى بار او را كشيد و به سختى به زمين نهاد. مدت باردارى تا جدا شدن از شير خوارگى مجموعا سى ماه بود، تا رسيد به سن چهل سالگى و گفت: پروردگارا؟ به من القا كن كه نعمت تو را كه به من و پدر و مادرم انعام كرده اى شكر گزارى و قدردانى كنم، و عمل صالحى كه موجب رضا و خشنودى تو باشد به جا آورم. پروردگارا! نسل مرا صالح گردان. من به سوى تو باز گشت مى كنم و از كسانى هستم كه تسليم امر تو هستند.

اين آيه، طرز فكر و انديشه يك نسل صالح را ذكر مى كند. گفته شده كه اين آيه درباره حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام است.(11)

10- ارزش تربت سيد الشهداء

 بعد از شهادت امام حسينعليه‌السلام اگر كسى بخواهد از خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن على تهيه مى كند.

ما كه مى خواهيم نماز بخوانيم، و از طرفى سجده بر فرش و بر مطلق ماءكول و ملبوس را جايز نمى دانيم، با خود خاكى يا سنگى بر مى داريم، ولى پيشوايان ما به ما گفته اند به خود خاكى يا سنگى بر مى داريم، ولى پيشوايان ما به ما گفته اند حالا كه بايد بر خاك سجده كرد بهتر كه آن خاك تربت شهيدان باشد، اگر بتوانيد از خاك كربلا براى خود تهيه كنيد كه بوى شهيد مى دهد. يعنى تو كه خدا را عبادت مى كنى سر بر روى هر خاكى بگذارى نمازت درست است، ولى از سر بر روى آن خاكى بگذارى كه تماس كوچكى، قرابت كوچكى، همسايگى كوچكى با شهيد دارد و بوى شهيد مى دهد اجر و ثواب تو صد برابر مى شود.

امام (صادقعليه‌السلام ) فرمود: سجده كنيد بر تربت جدم حسين بن على، كه نمازى كه بر آن تربت مقدس سجده كرده ايد، حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند. يعنى ارزش شهيد را درك بكن، خاك تربت او به نماز تو ارزش مى دهد.(12)

11- اعطاى لقب شهيد به امام حسين

 در اصطلاح، شهيد لقب مقدس امام حسينعليه‌السلام است و ما معمولا ايشان را به عنوان لقب شهيد مى خوانيم: الحسين الشهيد.(13)