قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)

قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)0%

قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)

نویسنده: آيت الله شيخ محمد تقى تسترى
گروه:

مشاهدات: 45362
دانلود: 3812

توضیحات:

قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 64 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 45362 / دانلود: 3812
اندازه اندازه اندازه
قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)

قضاوت های امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

پی نوشت ها

۱- اشاره به سوی نبا.

۲- مناقب، سروی، ج ۲، ص ۵۱

۳- مناقب، ج ۱، ص ۶۳

۴- مناقب، سروی، ج ۱ ص ۶۲

۵- ارشاد مفيد، ص ۱۵، ۱۶

۶- سوره مؤ من، آيه ۲۱.

۷- ارشاد، مفيد، ص ۱۵.

۸- هشتاد تازيانه

۹- فروع كافی، كتاب القضايا والاحكام، باب النوادر، حديث ۶. تهذيب، باب الزيادات فی القضايا والاحكام، حديث ۵۶.

۱۰- فروع كافی، كتاب الديات، باب ۱۱، حديث ۳. تهذيب، ج ۱۰ ص ۲۲۱، حديث ۱.

۱۱- ارشاد، مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی خلافه عمر.

۱۲- اذكياء الباب الثانی عشر، ص ۶۶.

۱۳- فروع كافی، كتاب القضاء و الاحكام باب النوادر، حديث ۱۲. تهذيب باب الزيادات فی القضايا والاحكام، حديث ۱۱.

۱۴- مناقب سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۱۵- از اين جمله بر می آيد كه مستكشف حق مانند مصلح دروغگو محسوب نمی شود، و شايد هم منظور از بازگشت به حق اين است كه آن زن به جای اولش كه توقفش در آنجا حق بوده بازگشته و مقصود از امان، امان از ستم بر او است كه به نحو توريه فرموده است. (مولف)

۱۶- فروع كافی، كتاب القضاء و الاحكام، باب النوادر، حديث ۹. تهذيب، باب الزيادات فی القضايا و الاحكام، حديث ۵۹.

۱۷- فروع كافی، كتاب الحدود، باب حد القاذف، حديث ۱۲.

۱۸- فروع كافی، كتاب الديات، باب النوادر، حديث ۸. تهذيب، باب الزيادات فی القضاياء و الاحكام، حديث ۸۲. من لا يحضر، ابواب القضايا و الاحكام، باب الحيل فی الحكام، حديث ۱۱.

۱۹- كنايات جرجانی، ص ۹۷.

۲۰- مناقب سروی، ج ۱، ص ۵۰۶، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

۲۱- مناقب سروی، قضاياهعليه‌السلام والنبی حی.

۲۲- من لا يحضر، باب ما يجب به التعزير والحد و الرجم، حديث ۳۱.

۲۳- فروع كافی، كتاب الحدود، باب آخر من صفه الرجم حديث ۱. تهذيب، باب حدود الزنا، حديث ۲۳. من لا يحضر، باب ما يجب به التعزير و... حديث ۳۲.

۱۲۴- فروع كافی، باب آخر من حد اللواط، حديث ۱. تهذيب، باب الحدود فی اللواط، حديث ۷.

۲۴-۲- و عجب اين كه عمر بر خلاف مقررات دينی مردم را به اقرار به حدود تهديد می نموده، چنانچه روايت هفتم از فصل هفتم گويای اين مطلب است.

۲۵۱ - شيخ مفيد پس از نقل اين خبر می گويد: اين حكمی كه آن حضرتعليه‌السلام درباره آنان فرموده تنها حكمی است كه برای رسيدن به واقع تصور می شود؛ زيرا گواهی نيست تا بدان وسيله قاتل از مقتول جدا شود. و نيز گواهی نيست تا ثابت كند قتل عمدی بوده، و اين حكم در مورد قتل خطا و اشتباه در قاتل است؛ زيرا خونبهای كشتگان را بر هر چهار قبيله قرار داده و ديه زخمهای مجروحين را از آن كم كرده است، و مقصود آن حضرت از اينكه فرموده: ديه آن دو مقتول بر قبايل چهارگانه است اين است كه ديه هر دو تا با هم، وگرنه ديه هر كدام از آنها بر سه قبيله ديگر است غير از قبيله خودش.(مولف).

۲۵-۲- ارشاد مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته، من لا يحضر، كتاب الديات، باب حكم الرجل يقتل الرجلين او... حديث ۷. تهذيب، كتاب الديات باب الاشتراك فی الجنايات، حديث ۵.

۲۶- ارشاد مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته. فروع كافی، كتاب الديات، باب الجماعه يجتمعون علی قتل واحد، حديث ۶. تهذيب كتاب الديات، باب الاشتراك فی الجنايات، حديث ۳.

۲۷- ارشاد مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی حال حياه النبیصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ص ۱۰۵. فروع كافی، ج ۷، ص ۲۸۶. حديث ۲. تهذيب كتاب الديات، باب الاشتراك فی الجنايات، حديث ۲.

۲۸- ارشاد مفيد، قضاياهعليه‌السلام والنبی حی.

۲۹- من لا يحضر، باب ۱۶، الصلح، حديث ۱۲. تهذيب، باب الصلح، حديث ۱۴.

۳۰- من لا يحضر، باب الصلح، حديث ۸. تهذيب، باب الصلح بين الناس، حديث ۱۲.

۳۱- فروع كافی، كتاب المعيشه، باب نوادر، حديث ۱، تهذيب، ج ۷، ص ۸۲، حديث ۶۸.

۳۲- فروع كافی، كتاب الوصايا، باب نوادر، حديث ۵.

۳۳- فروع كافی، كتاب القضاء والاحكام، باب النوادر، حديث ۲۳.

۳۴- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۱۳.

۳۵- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۱۹.

۳۶- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۲۶. تهذيب، كتاب الحدود، حدود الزنا، حديث ۱۸۸.

۳۷- كامل مبرد، ج ۱، ص ۱۵۴.

۳۸- مناقب، سروی، قضاياءعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۳۹- مناقب، سروی، قضاياءعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۴۰- كشف الغمه، ج ۱، ص ۱۴۹.

۴۱- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۲۴.

۴۲- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۴۳- من لا يحضر، كتاب الحدود، حد السرفه حديث ۹.

۴۴- فروع كافی، كتاب الديات، باب ضمان ما يصيب الدواب، حديث ۱۳.

۴۵- فروع كافی، كتاب النكاح، باب النوادر، حديث ۴۶.

۴۶-۴۶-وجه اين كه فرزند به او ملحق می شود اين است كه چون پس از آميزش اول، بول نكرده است بقايايی از نطفه در مجرای او باقيمانده، و در دفعه دوم، رحم، آنها را جذب نموده است.

و ظاهرا اين علتی كه امامعليه‌السلام به او فرموده تنها جنبه اقناعی داشته؛ زيرا اگر بعد از آميزش اول هم بول كرده بود باز هم فرزند به او ملحق بود؛ زيرا گاه می شود بدون اينكه مرد متوجه شود نطفه به رحم زن پيشی می گيرد؛ چنانچه اخبار ديگری بر اين معنی دلالت دارد. (مولف).

۴۷- سوره احقاف، آيه ۱۴.

۴۸- سوره بقره، آيه ۲۳۳.

۴۹- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافه عمر. ارشاد، مفيد، ص ۱۱۰.

۵۰- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۲.

۵۱- فروع كافی، كتاب الشهادات، باب النوادر، حديث ۱۰.

۵۲- فروع كافی، كتاب الحدود، باب المستكرهه، حديث ۱.

۵۳- مناقب، خوارزمی، الفصل التاسع فی علمهعليه‌السلام ، حديث ۱.

۵۴- سوره بقره، آيه ۱۷۳.

۵۵- ارشاد، مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی خلافه عمر.

۵۶-۱- علت اين كه ازناحيه دوم حد كاملی به او زده نمی شود؛ زيرا حد زنا با چهار دفعه اقرار ثابت می شود، و زن تنها يك بار اقرار كرده بود، وعلت اين كه حد افتراء از مرد ساقط گرديد؛ زيرا به سبب اقرار زن به زنای خود تهمت مرد منتفی گرديد.

۵۶-۲- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۵۷- فروع كافی، كتاب الحدود، باب حد اللواط، حديث ۵. تهذيب، كتاب الحدود، حد اللواط حديث ۲.

۵۸- فروع كافی، كتاب الحدود، باب ما يجب فيه الحدود فی الشراب، حديث ۱۵.

۵۹- سوره يونس، آيه ۳۵.

۶۰- ۲- امام صادقعليه‌السلام می فرمايد: هيچ كس پيش از اميرالمومنينعليه‌السلام اين گونه قضاوت ننموده و اين اولين قضاوت آن حضرتعليه‌السلام پس از وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است. و شيخ مفيدرحمه‌الله در ارشاد آورده: اين خبر مورد اتفاق خاصه و عامه است.

۳- فروع كافی، كتاب الحدود، باب من زنی او سرق او شرب الخمر بجهاله، حديث ۴. ارشاد، مفيد، قضاياهعليه‌السلام ، فی عهد ابی بكر، ص ۱۰۷.

۶۱- اغانی، ج ۱۱، ص ۹۹

۶۲- فروع كافی، كتاب الشهادات، باب النوادر، حديث ۲.

۶۳- ارشاد، مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی خلافه عثمان.

۶۴- فروع كافی، كتاب الديات، باب من لاديه له، حديث ۷. من لايحضر، باب من لاديه له، حديث ۶.

۶۵- تهذيب، كتاب الديات، باب الزيادات، حديث ۸.

۶۶- فروع كافی كتاب الديات باب النوادر. تهذيب كتاب الديات، باب الزيادات حديث ۶. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد.

۶۷- فروع كافی، كتاب الديات، باب ديه عين الاعمی، حديث ۱. تهذيب، كتاب الديات، ديه عين الاعور و...، حديث ۲.

۶۸- جعفريات، كتاب الطهارات، باب دفع الحد عن الحائض، ص ۲۵.

۶۹- من لايحضر، كتاب الحدود، باب ما يجب به التعزير و...، حديث ۲۸.

۷۰- فروع كافی، كتاب الحدود، باب صفه الرجم، حديث ۵.

۷۱- تهذيب، باب عدد النساء، حديث ۱۷۵.

۷۲- فروع كافی، كتاب الحدود، بعد باب الحد فی السحق، حديث ۱.

۷۳- من لايحضر، كتاب الديات، باب النوادر، حديث ۹.

۷۴- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی، ج ۱، ص ۴۹۵.

۷۵- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی، ج ۱، ص ۵۰۰.

۷۶- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد عثمان، ج ۱، ص ۵۰۱.

۷۷- كشكول، شيخ بهائی.

۷۸- فروع كافی، كتاب الاطعمه، باب الحمل و الجدی، حديث ۵.

۷۹- فروع كافی، باب النذور، حديث ۶.

۸۰- ۳- شيخ كلينی اين خبر را در باب كفاره قسم آورده به قرينه ای كه كفاره اش در ده مد معين شده ولی ممكن است اين حكم در ساير كفارات نيز جاری شود. (مولف)

۴- فروع كافی، باب كفاره اليمين، حديث ۱۰.

۸۱- فروع كافی، كتاب الديات، باب النوادر، حديث ۲۱.

۸۲- فروع كافی، كتاب الديات باب النوادر حديث ۲۱.

۸۳- كتاب الصيد باب صيد المسك، ح ۱۲.

۸۴-۸۴-كتب الاطعمع باب لحوم الجلالات حديث سوم

۸۵- فروع كافی كتاب الذباح باب البعير و الثور يمتنعان، حديث دوم

۸۶- فروع كافی كتاب النكاح باب المدلسه فی النكاح حديث نهم

۸۷-۸۷-فروع كافی كتاب نكاح باب الرجل يدلس نفسه حديث اول

۸۸- فروع كافی كتاب النجاح باب الرجل يدلس نفسه حديث ۱۰

۸۹- سوره نساء، آيه ۲۲.

۹۰- ۳- مقصود امامعليه‌السلام در پاسخ اول از يكی از بنی هاشم، از طالبين يا عباسين بوده نه يكی از آباء گرامش كه گفتار و كردار آنان گفتار و كردار اميرالمومنينعليه‌السلام است، و آن هم به علت تقيه بيان شده، و در آخر خبر هم امامعليه‌السلام بطور صريح حق را آشكار نموده است. (مولف )

۴- فروع كافی كتاب النكاح (باب الرجل يتزوج...) ح ۴.

۹۱- فروع كافی، كتاب النكاح، باب نوادر الرضاء، حديث ۶.

۹۲- تهذيب، كتاب النكاح، با من يحرم نكاحهن بالاسباب، حديث ۱۵.

۹۳- تهذيب، كتاب النكاح، باب المهور، حديث ۶۰.

۹۴- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۰۸. حديث ۱۳.

۹۵- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۹. حديث ۵.

۹۶- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۳۲.

۹۷- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۳۶، حديث ۴.

۹۸- كه پس از مردن مولايش از سهم فرزندش آزاد می شود.

۹۹- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۸۸، حديث ۱۶.

۱۰۰- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۹۳، حديث ۵.

۱۰۱- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۹۵، حديث ۷.

۱۰۲- فروع كافی ج ۶، ص ۲۲۳، حديث ۶.

۱۰۳- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۲۳، حديث ۵.

۱۰۴- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۳، حديث ۱.

۱۰۵- فروع كافيت ج ۷، ص ۳۸۴، ح ۷.

۱۰۶۲- در بعض اخبار چنين تعليل شده كه پيشرو حاجيان مال سواری خود را می كشد و توشه خود را تمام می كند و جان خود را به زحمت می اندازد و نمازش را سبك می شمارد. (مولف)

۱۰۶-۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۹۶. حديث ۱۲.

۱۰۷- فروع كافی، كتاب الشهادات، باب شهاده القاذفت حديث ۷، ص ۳۹۷.

۱۰۸- فروع كافی، كتاب الوصايا، باب ما يحور من الوقف،... حديث ۲۷.

۱۰۹- من لا يحضر، كتاب الوصيه، باب الرجوع عن الوصيه، حديث ۳.

۱۱۰- فروع كافی، ج ۷،ص ۱۳۹. حديث ۳.

۱۱۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۳۸، حديث ۶.

۱۱۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۳۹، حديث ۱.

۱۱۳- من لا يحضر، كتاب الميراث، باب ميراث المكاتب، حديث ۲.

۱۱۴- تهذيب. ج ۸، باب المكاتب، حديث ۳۱.

۱۱۵- فروع كافی، كتاب المواريث، باب ولاء السائبه، حديث ۹.

۱۱۶- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۰۹. حديث ۲۰.

۱۱۷- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۱۸، حديث ۴.

۱۱۸- تهذيب، كتاب الحدود، باب حدود الزنا، حديث ۱۹۰.

۱۱۹- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۳، حديث ۷. تهذيب، كتاب الحدود، حد السرقه، و...، حديث ۲۳.

۱۲۰- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۳، حديث ۷.

۱۲۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۴. حديث ۱۱.

۱۲۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۶، حديث ۵.

۱۲۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۲۶. حديث ۶.

۱۲۴- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۳۷، حديث ۲۰.

۱۲۵- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۵۰، حديث ۳.

۱۲۶- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۵۵، حديث ۱.

۱۲۷- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۶۰، حديث ۱.

۱۲۸- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۸۳، حديث ۱۰.

۱۲۹- من لا يحضر، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۵.

۱۳۰-۱- تهذيب، ج ۱۰، حديث ۲۲.

۱۳۰-۲- در اين خصوص تفصيلی از عترت طاهرين آن حضرت وارد شده كه اگر آن عده را با يك لفظ تهمت زند و يا بطور دسته جمعی او را بياورند مستحق يك حد می شود وگرنه بايد حدهای متعددی زده شود. و به منظور جمع بين اخبار، شيخ طوسی خبر فوق را به صورتی حمل كرده كه تهمت قاذف به لفظ واحدی بوده و آنان بطور اجتماع او را آورده باشند.

۱۳۱- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۰۴، حديث ۱.

۱۳۲- تهذيب، ج ۷، ص ۱۸۵، حديث ۱۷.

۱۳۳- فروع كافی، ج ۵، ص ۲۹۵، حديث ۳.

۱۳۴- تهذيب، كتاب القضاء، باب الزيادات فی القضايا والاحكام، چاپ جديد، ج ۶، ص ۳۰۰، حديث ۴۸.

۱۳۵- از اين روايت استفاده می شود كه چهل ضربه با تازيانه دو سر در حكم هشتاد تازيانه است. بنابراين آنچه كه عامه نقل كرده اند از اين كه آن حضرتعليه‌السلام وليد را چهل تازيانه زده غلط است.

فروع كافی، ج ۷، ص ۲۱۵، حديث ۶.

۱۳۶- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۱۶، حديث ۱.

۱۳۷- تهذيب، كتاب القضا، باب القضاء فی اختلاف الاولياء، حديث ۵.

۱۳۸- عجائب القضايا، قمی، ص ۴۸، حديث ۵۰.

۱۳۹- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج ۱، ص ۲۶۹.

۱۴۰- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج ۱، ص ۲۶۹.

۱۴۱- من لا يحضر، كتاب الحدود، باب حد القذف، حديث ۲۷.

۱۴۲- مقنع، ص ۴۳ چاپ قديم

۱۴۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۴۲، حديث ۱۱.

۱۴۴- ۲- زيرا مورد معامله مجهول است

۳- تهذيب، كتاب التجاره، باب الغرر، حديث ۱۳.

۱۴۵- فروع كافی، ج ۴، ص ۴۲۹، حديث ۱۱. تهذيب، كتاب الحج، باب الطواف، حديث ۱۱۸.

۱۴۶- فروع كافی، ج ۴، ص ۲۷۳، حديث ۴. تهذيب، ج ۵، ص ۱۴، حديث ۴۰.

۱۴۷- مقنع، ص ۴۴.

۱۴۸- مقنع، ص ۴۳، چاپ قديم.

۱۴۹- فتوح البلدان بلاذری، ص ۶۴۷.

۱۵۰- فروع كافی، ج ۳، ص ۲۰۶، حديث ۲.

۱۵۱- فروع كافی، ج ۳، ص ۲۰۶، حديث ۲.

۱۵۲- كنايات، جرجانی، ص ۱۰۰، الباب الثانی، والعشرون.

۱۵۳- در صورت صحت خبر، حمل می شود به موردی كه ادعای توبه دزد ثابت نباشد، به قرينه ای كه اگر توبه نموده بود مال را به صاحبش بر می گرداند، ولی اگر توبه او ثابت شود مستحق حدی نيست، چنانچه از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: سارق هرگاه خودش با حالت توبه بيايد مال مسروقه به صاحبش رد شده و دست او قطع نمی گردد. (مولف)

۱۵۴- تهذيب، كتاب الميراث، باب ميراث اهل الملل، حديث ۲۳.

۱۵۵- من لا يحضر، كتاب الديات، باب ۴۱، ما يجب فيمن صب علی راسه، حديث ۲.

۱۵۶- من لا يحضر، كتاب الديات، باب ۴۵، ديه مفاصل الاصابع، حديث ۱.

۱۵۷- فروع كافی، كتاب الطلاق، باب ۴۵، المتوفی عنها زوجها، ج ۶، ص ۱۱۵، حديث ۱.

۱۵۸- تهذيب، كتاب النذور، ج ۸، ص ۳۱۷، حديث ۵۸.

۱۵۹- من لا يحضر، كتاب الديات، باب ۳۰، ما يجب فيه الديه، حديث ۲۰.

۱۶۰- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۹۵، حديث ۵.

۱۶۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۳، حديث ۱.

۱۶۲- غريب الحديث، ابن قتيبه، ص ۳۴۳.

۱۶۳- فروع كافی، ج ۵، ص ۱۴۷، حديث ۱.

۱۶۴- اغانی، ج ۱۶، ص ۲۶۶.

۱۶۵- من لا يحضر، كتاب الديات، باب ۴۳، ما يجب علی من قطع، حديث ۱.

۱۶۶- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۲۷۱.

۱۶۷- شرح نهج البلاغه، ملا فتح الله كاشانی.

۱۶۸- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد ابی بكر.

۱۶۹- بحار، ج ۳، ص ۸۱.

۱۷۰- بحار، ج ۷۵، ص ۴۵. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۱۹۰.

۱۷۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۴، ص ۵۴۶(چهار جلدی)

۱۷۲- نهج البلاغه، حكمت، ۴۶۲.

۱۷۳- سوره آل عمران، آيه ۱۳۳.

۱۷۴- سوره نحل، آيه ۴۳. مناقب سروی قضاياه فی حال حياه النبیصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

۱۷۵- سوره نحل، آيه ۴۳. مناقب سروی قضاياه فی حال حياه النبیصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

۱۷۶- توحيد، صدوق، باب ۶۰، القضاء، حديث ۳.

۱۷۷- طرائف، علی بن طاووس، ص ۳۲۹.

۱۷۸- سوره بقره، آيه ۱۱۵.

۱۷۹- توحيد، صدوق باب ۲۸، نفی المكان، حديث ۱۶.

۱۸۰- سوره مجادله، آيه ۷.

۱۸۱- توحيد، صدوق، باب ۲۸، نفی المكان، حديث ۱۵.

۱۸۲- سوره اسری، آيه ۸۵.

۱۸۳- تذكره، سبط بن جوزی، ص ۱۴۷.

۱۸۴- اين جمله تعريض به اشعث بود؛ زيرا او مردی منافق بود، چنانچه آن حضرتعليه‌السلام در ضمن خطبه ۱۹ نهج البلاغه به او خطاب كرده ای منافق و كافر زاده!.

تا كه سلونی بگفت

قلب عدو را بكفت

اشعث و ذعلب بيفت

به خاك خذلان دوست

۱۸۵- امالی، صدوق، مجلس ۵۵. توحيد، صدوق، ص ۳۰۴.

۱۸۶- من لا يحضر، كتاب الصلوه، باب ۱۷، وصف الصلوه.

۱۸۷- بحار، باب آداب الصلوه، ج ۸۱ ص ۲۵۴

۱۸۸- توحيد، صدوق، باب ۴۱، حديث ۶.

۱۸۹- توحيد، صدوق، باب ۳، حديث ۳.

۱۹۰- فروع كافی، كتاب الحج، باب النوادر، ج ۴، ص ۵۴۶، حديث ۲۹.

۱۹۱- نهج البلاغه، خطبه ۲۲۹.

۱۹۲- نهج البلاغه، حكمت ۴۰۴

۱۹۳- نهج البلاغه، حكمت ۲۳۵

۱۹۴- نهج البلاغه، حكمت ۹۹

۱۹۵- فروع كافی، كتاب الطلاق، باب معنی الاقراء

۱۹۶- روضه كافی، ص ۲۴۱، حديث ۳۳۱

۱۹۷- سوره لقمان آيه ۲۰

۱۹۸- اشاره به آيه قرآن: الرجال قوامون علی النساء.

۱۹۹- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی حال حياه النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

۲۰۰- سوره زمر، آيه ۴۳

۲۰۱- عجايب القضايا، قمی، ص ۱۰۳، حديث ۱۷۲

۲۰۲- خصائص، سيد رضی، ص ۶۳

۲۰۳- سوره هود، آيه ۵۵.

۲۰۴- اين را از بعضی شنيدم (مولف)

۲۰۵- جامع الاخبار، فصل ۵ فضائل اميرالمومنينعليه‌السلام

۲۰۶- توب رب الوری واجب

و تركهم للذنوب اوجب

۲۰۷- والدهر فی صرفه عجيب

و غفله الناس عنه اعجب

۲۰۸- والصبر فی النائبات صعب

لكن فوت الثواب اصعب

۲۰۹- ۳- وكل ما يرتجی قريب

والموت من كل ذاك اقرب

۴- مطالب السئول، ص ۶۲

۲۱۰- خصال، باب الاثنين، حديث ۵۶.

۲۱۱- تاريخ بغداد، عنوان عبدالعزيز التميمی، مولف.

۲۱۲- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

-۳۲۱۳ - مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

۲۱۳-۴- تفصيلش اين است كه عزير تقريبا سی سال داشته كه پسرش به دنيا آمده و پس از ده سال هنگامی كه خودش چهل سال و فرزندش ده سال داشته وفات كرده است و پس از صد سال كه خداوند او را زنده كرد پسرش صد و ده سال و خودش چهل سال داشته است (مترجم)

۲۱۴- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

۲۱۵- كشكول، شيخ بهائی، ج ۱، ص ۴۹۵. مجمع البحرين در ذيل نفس.

۲۱۶- توحيد، صدوق، باب ۶۰، القضاء، حديث ۳.

۲۱۷- نهج البلاغه، حكمت ۲۲۹

۲۱۸- نهج البلاغه، حكمت ۲۳۱

۲۱۹- نهج البلاغه، حكمت ۴۳۷

۲۲۰- خصائص، سيد رضی، ص ۹۰ (جوابات المسائل)

۲۲۱- ۲- بحار ج ۴۰ ص ۲۸۳

۳- مصداق فرمايش آن حضرتعليه‌السلام در نوع اول صرمه بن ابی انس است كه از قبيله بنی النجار و از انصار بوده، او در زمان جاهليت از بت پرستی و شرك رو گردان شده و می گفت فقط، پروردگار ابراهيم را می پرستم. و هنگامی كه پيامبر گرامی (ص ) مبعوث به رسالت گرديد صرمه اسلام آورد و از مسلمانان واقعی محسوب گرديد. و از قسم دوم بيشتر صحابه و مسلمانان صدر اسلام بوده اند. و از نوع سوم اميه بن صلت بوده كه در زمان جاهليت از بت پرستی كناره گرفته و نويد رسالت پيامبر اسلام را از كتابهای آسمانی خوانده و مردم را به آن خبر می داد، و چون نبوت رسول اكرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را شنيد از روی عداوت و حسادت منكر گرديد (مولف). معارف اين قتيبه، ص ۳۶

۲۲۲- توحيد، صدوق، باب القضاء، ص ۲۷۱

۲۲۳- قالتا اتينا طائعين.

۲۲۴- سوره تكوير، آيه ۱۷.

۲۲۵- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد ابی بكر.

۲۲۶- سوره ق، آيه ۳۷

۲۲۷- سوره نبا، آيه ۱۲

۲۲۸- سوره الحاقه، آيه ۱۷

۲۲۹- سوره اعراف، آيه ۱۴۱

۲۳۰- سوره يوسف، آيه ۳.

۲۳۱- سوره بقره آيه ۵۹

۲۳۲- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۲۳۳- سوره اعراف، آيه ۱۷۰

۲۳۴- سوره صافات آيه ۱۴۶

۲۳۵- تذكره سبط بن جوزی، ص ۸۵

۲۳۶- نشواره المحاضره، ج ۲، ص ۱۷۱ (چاپ بيروت)

۲۳۷- عجايب القضايا، قمی، ص ۱۱۷

۲۳۸- سوره انفال، آيه ۲۸.

۲۳۹- ظاهرا نزاعی كه در زمان ماءمون ميان متكلمين رخ داده از اين كه آيا قرآن مخلوق است يا نه اصل آن چنين تعبيری است كه در بعض اخبار آمده، ولی حق اين است كه مقصود از مخلوق در خبر مكذوب است، يعنی قرآن كتاب حقی است كه از جانب خداوند فرود آمده و دروغ در آن راه ندارد، در برابر آنچه كه كفار می گفتند: ان هذا الا اختلاق؛ نيست اين كه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می گويد مگر از خودش (مؤ لف).

۲۴۰- مناقب گنجی شافعی.

۲۴۱- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد ابی بكر.

۲۴۲- طالوت به سپاه خود گفت: همانا خدا شما را به نهر آبی آزمايش كند هر آن كه از آن بسيار بياشامد از من نيست و هر كه هيچ نياشامد يا كفی بيش نگيرد از من و هم آيين من خواهد بود (سوره بقره، آيه ۲۴۸).

۲۴۳- مناقب، سروی، ج ۲، ص ۲۸۸.

۲۴۴- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج ۱، ص ۲۶۹

۲۴۵- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

۲۴۶- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج ۱، ص ۲۶۹

۲۴۷- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۲۵، فی اخبارهعليه‌السلام بالغيب.

۲۴۸- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی.

۲۴۹- وسائل ج ۱۹، ص ۷۷

۲۵۰- ۲- شايد واقع قضيه اين بوده آن مرد با كنيز باكره خود همبستر شده، ولی منجر به افتضاض نشده به علت پيری و يا علل ديگر و كنيز از او باردار شده و پس از مدتی مرد، كنيز را آزاد نموده با او ازدواج كرده است، و همان شب به هنگام زاييدن زن، مرد از دنيا رفته و ميراثش به پسر و مادر پسر اختصاص يافته است مولف.

۳- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی عهد ابی بكر.

۲۵۱- مناقب، سروی، قضاياهعليه‌السلام فی خلافته.

۲۵۲- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج ۱، ص ۲۶۹.

۲۵۳- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۱۰

۲۵۴- اعلام الناس فی بنی العباس، ص ۵۶، خلافه هارون.

۲۵۵- معجم الادباء ج ۱۴ ص ۴۸

۲۵۶- ارشاد، مفيد، ص ۱۰۷

۲۵۷- سوره نساء، آيه ۱۷۵.

۲۵۸- سوره نساء، آيه ۱۱.

۲۵۹- ارشاد، مفيد، ص ۱۰۷

۲۶۰- تاريخ طبری، ج ۱، ص ۵۹۴

۲۶۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۳.

۲۶۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۸۹.

۲۶۳- فروع كافی، كتاب القضا، باب النوادر، حديث ۱۰. تهذيب، كتاب القضا، باب الزيادات فی القضايا، حديث ۱۲.

۲۶۴- ۲- نكته رياضی اين تقسيم اين است كه آن سه نفر سهامی را كه برای خود تعيين كرده بودند مقدار يك هيجدهم از واحد صحيح كمتر بود، و در حقيقت آن يك هيجدهم به نسبت سهامشان بر سهم هر كدام زيادتر بود؛ مثلا اولی ۹ شتر از ۱۷ شتر را مالك بود نه ۵/۸ از ۱۷ و همچنين دومی و سومی، و چون زياديها دقيق بود و سائلين به نكات رياضی آشنايی نداشتند از اين جهت حضرت بدون تفصيل و توضيح از راه بسيار ساده ای مشكلشان را حل كرد (مولف)

۳- شرح بديهيه ابن مقری.

۲۶۵- اين عدد كوچكترين عددی است كه بر اعداد مذكور تقسيم می شود.

۲۶۶- كشكول، شيخ بهائی، ج ۲، ص ۴۲.

۲۶۷- خلاصه الحساب، ص ۱۳۶. (الباب الثانی فی حساب الكسور)

۲۶۸- كشكول، ج ۲، ص ۴۹۹

۲۶۹- مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۷۱

۲۷۰- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۱۹، فی اخبارهعليه‌السلام بالغيب.

۲۷۱- ابن ابی الحديد در شرح نهج البلاغه از ابوهريره نقل كرده كه می گويد: هشتصد هزار درهم از ابوموسی اشعری نزد عمر آوردم. عمر گفت: چقدر پول آورده ای؟ گفتم: هشتصد هزار درهم. عمر چند بار با تعجب گفت: هشتصد هزار درهم! آنگاه به من گفت: وای بر تو! هشتصد هزار درهم چقدر است؟ گفتم: صد هزار درهم و صد هزار درهم.... و هشت دفعه آن را تكرار كردم. پس مبلغ در نظر عمر مهم و زياد آمد.

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳: ص ۱۱۳، در ذيل خطبه: لله بلاد فلان.

۲۷۲- ۱- مناقب، سروی، ج ۲، ص ۲۶۸

۲- توضيح: چون فرض مساءله ۸/۱ از واحد صحيح زيادتر شده پس از هر سهمی به نسبت كاسته گرديده و مخرج از روی ۲۷ تقسيم شده، و در نتيجه سهم زن ۷۲/۱ از ۸/۱ كم شده وبه ۹/۱ تبديل يافته و سهم پدر و مادر ۲۷/۱ و سهم دو دختر ۲۷/۲ كم شده و به ترتيب به ۲۷/۸ و ۲۷/۱۶ مبدل شده اند (مترجم)

و روشن است كه پاسخ مساءله طبق عقيده عامه داده شده بر مبنای عول يعنی زيادی سهام از اصل تركه و وارد ساختن نقص بر تمام ورثه). و چون عول در مذهب شيعه صحيح نيست از اين جهت ابن شهر آشوب در ذيل روايت گفته كه پاسخ آن حضرت يا بطور استفهام بوده نه حكمی جزمی، يا بنا به گفته خلفای سابق بوده از جهت تقيه. و يا اينكه سائل، پاسخ مساءله را طبق رای كسانی خواسته كه قائل به عول بوده اند. مولف ۲۷۳- ۱- پاسخ اين مساءله نيز بر مبنای تعصيب (يعنی دادن زيادی تركه از ذوی السهام به طبقه دوم) كه عامه به آن معتقدند داده شده، و آن بنابر مذهب شيعه باطل است. و پاسخ آن حضرتعليه‌السلام طبق رای خلفای سابق بوده؛ زيرا شرايط ايجاب نمی كرده كه آن حضرت اين بدعت را و همچنين بدعتهای ديگرشان را از قبيل انكار متعه حج و متعه زنان و سوگند بر طلاق و عتاق تغيير دهد. مولف

۲- مناقب، سروی، ج ۲، ص ۲۶۹

۲۷۴- ارشاد، مفيد، در ضمن اخبار مغيبه آن حضرت. و نيز خبر را ابن بابويه و ابن قولويه نقل كرده اند با تعيين اين كه سائل سعد بن ابی وقاص بوده كه پسرش عمر بن سعد است. مولف.

۲۷۵- سوره كهف، آيه ۲۴

۲۷۶- تفسير مجمع البيان

۲۷۷- فروع كافی، كتاب القضاء، باب النوادر، حديث ۳.

۲۷۸- نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶

۲۷۹- الهيئه والاسلام، ص ۵۱

۲۸۰- استعمال لفظ علی به معنای مع شايع است، مانند قول خدای تعالی: الحمدلله الذی وهب لی علی الكبر اسماعيل كه به معنای مع الكبر می باشد. و نيز اين آيه شريفه: ويطمعون الطعام علی حبه... كه به معنای مع حبه می باشد (الهيئه والاسلام، ص ۸۰)

۲۸۱- الهيئه والاسلام، ص ۸۳

۲۸۲- بحار، ج ۳، ص ۱۱۲، ۱۱۳.

۲۸۳- خطبه، ۷۶

۲۸۴- وسائل، ج ۶، باب ۱۲، ابواب صدقه، حديث ۱. پ

۲۸۵- سوره قصص، آيه ۸

۲۸۶- فروع كافی، كتاب الاطعمه، باب السمك، حديث ۵.

۲۸۷- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۴۰، حديث ۱.

۲۸۸- فروع كافی، ج ۶ ص ۳۱۶ حديث ۲

۲۸۹- فروع كافی، ج ۶، ص ۵۲۲، حديث ۱۱.

۲۹۰- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۱۷ حديث ۸

۲۹۱- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۳۷، حديث ۱.

۲۹۲- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۵۱، حديث ۱،

۲۹۳- فروع كافی، ج ۶،ص ۳۵۷، حديث ۱۱.

۲۹۴- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۵۷، حديث ۱.

۲۹۵- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۷۵، حديث ۱

۲۹۶- فروع كافی، كتاب الزی، باب الحمام، حديث ۱۹

۲۹۷- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۲۶، حديث ۴،

۲۹۸- خصال باب الواحد، حديث ۶۵

۲۹۹- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۵۴، حديث ۵.

۳۰۰- خصال، باب الثلاثه، حديث ۴۴.

۳۰۱- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۱۷، حديث ۸

۳۰۲- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۳۵، حديث ۵.

۳۰۳- اين تعبير از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده، و آنچه از اميرالمومنينعليه‌السلام در اين باره آمده چنين است: قال اميرالمومنينعليه‌السلام العلوم اربعه: الفقه للاديان، و الطب للابدان و النحو للسان و النجوم لمعرفه الازمان (بحار، ج ۱، ص ۲۱۸)

۳۰۴- ۱- متن روايت چنين است: فی المناقب سئل اميرالمومنينعليه‌السلام عن الصنعه فقال: هی اخت النبوه، و عصمه المروه، و الناس يتكلمون فيها بالظاهر، و انا اعلم والله ظاهرها و باطنها، ما هی والله الا ماء جامد، و هواء راكد، وتار جائله، و ارض سائله.

شايد مقصود از فقره اول صنعت ذوب فلزات باشد كه مذاب آنها را به صورت قطعات مختلف در می آورند، كه يكی از صنايع بسيار مهم عصر حاضر است.

و دوم نيز گازها و يا هوای راكدی باشد كه در بعض از صنايع به كار گرفته می شود (مانند يخچال، كولر، چرخ اتومبيل...) و سوم نيز اشاره به جريان برق و چهارم نيز اشاره به نفت و فرآورده های مربوط به آن باشد.

۲- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۲۷۴. ۳۰۵- ۱- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۲۷۴.

۲- گرچه اعتبار اين روايت از حيث سند معلوم نيست، اما وجود كيميا را هم نمی توان وهمی و خيالی دانست، و ندانستن دليل بر نبودن نيست، و جابر بن حيان شاگرد امام صادقعليه‌السلام شيميدان معروف در كتابی به نام الرحمه كه در صنعت كيميا نگاشته فصلی در چگونگی تبديل فلزها به طلا آورده است. و همچنين محمد بن زكريای رازی طبيب و كيمياگر معروف ايرانی در اين باره مطالعات و تجربيات وسيعی داشته است (مترجم) ۳۰۶- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۰۷، حديث ۱۵.

۳۰۷- نهج البلاغه، حكمت ۳۱۵.

۳۰۸- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۲۶۷.

۳۰۹- طبقات النحاه السيوطی.

۳۱۰- تذكره، سبط بن جوزی، ص ۱۱۶.

۳۱۱- تهذيب، ج ۶، ص ۳۱۵، حديث ۸۰

۳۱۲- ۱- مناقب، سروی قضاياهعليه‌السلام فی عهد الثانی، ج ۱، ص ۴۹۸.

۲- نراقی در خزائن آورده: هرگاه بخواهی بدانی كه فرزند زن آبستن پسر است يا دختر، مقداری از شير او را در ظرفی قرار ده و بر آن آب بريز، پس اگر شير بالای آب قرار گرفت مولودش پسر است و گرنه دختر، (خزائن، ص ۱۱۳)

گ ۳۱۳- فروع كافی، ج ۶، ص ۴۶، حديث ۳.

۳۱۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۲۶۰

۳۱۵- معارف، ص ۱۲۵.

۳۱۶- فروع كافی، ج ۶، ص ۴۶، حديث ۲.

۳۱۷- عيون، ابن قتيبه، ج ۴، ص ۸۸.

۳۱۸- عجائب القضايا، قمی، ص ۷۲، حديث ۶۹

۳۱۹- عجائب القضايات قمی، ص ۷۱، حديث ۶۸

۳۲۰- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۲۶

۳۲۱- فضايل، ابن شاذان، ص ۵۹

۳۲۲- بحار، ج ۱، ص ۹۶، ابواب العقل و الجهل حديث ۳۹

۳۲۳- تحف العقول، ص ۱۰۲

۳۲۴- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۳۸، حديث ۱.

۳۲۵- خصال، ج ۱، ص ۱۱۰

۳۲۶- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۴۴، حديث ۱۰

۳۲۷- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۳۵، حديث ۲.

۳۲۸- تهذيب، ج ۹، ص ۱۰۸، حديث ۲۰۳

۳۲۹- فروع كافی، ج ۳ ص ۹۴ حديث ۱

۳۳۰- من لا يحضر، ابواب القضاياو الاحكام، باب الصيد و الذبائح، حديث ۴۲

۳۳۱- من لا يحضر، ابواب القضايا و الاحكام، باب الصيد و الذبائح، حديث ۴۳

۳۳۲- قرب الاسناد، ص ۱۲۳

۳۳۳- فروع كافی، كتاب العقيقه، باب النشو، حديث ۱

۳۳۴- ۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۵۹، حديث ۱

۲- در كافی، از بزنطی از ابوجميله نقل كرده كه می گويد: در فارس زنی شوهردار را ديدم دارای دو سر و دو سينه بر يك كمر، كه هر كدام نسبت به ديگری رشك می برد.

و نيز از ديگری نقل كرده كه می گويد: مردی به اين كيفيت ديدم كه هر دو به عمل بافندگی مشغول بودند. (فروع كافی، ج ۷ ص ۱۵۹، حديث ۲ و ۳ مولف)

۳۳۵- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۰۴

۳۳۶- روضه، فتال

۳۳۷- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۸

۳۳۸- مقصود كنيزی است كه ملك آنان بوده، و در اين خبر اجرای حد بر آنان نيامده ليكن اصحاب قائل شده اند كه بر هر كدام از آنان ۳/۲ حد نيز جاری می شود، با توجه به اخباری كه در اين خصوص آمده است (مولف)

۳۳۹- تهذيب، ج ۸، ص ۱۶۹، حديث ۱۵

۳۴۰- فروع كافی، ج ۷، ص ۱۳۷، حديث ۴، تهذيب ج ۹ ص ۳۵۹، حديث ۳.

۳۴۱- من لا يحضر، ابواب القضايا، و الاحكام، باب الحكم بالقرعه، حديث ۸

۳۴۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۱۹ حديث ۳

۳۴۳- ارشاد، مفيد ص ۱۱۸.

۳۴۴- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۸.

۳۴۵- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۸

۳۴۶- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۸

۳۴۷- فروع كافی، ج ۷ ص ۴۰ حديث ۲

۳۴۸- تهذيب، ج ۶، ص ۲۹۵، حديث ۲۸

۳۴۹- فروع كافی، ج ۴ ص ۱۴۲، حديث ۵

۳۵۰- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۱۰،

۳۵۱- ۲- عجايب القضايا، قمی، ص ۹۰: حديث ۱۴۷

۳- وليكن صدوق در معانی الاخبار تفصيل اين خبر را چنين آورده كه اجبار از سلطان است و اكراه از زن و پدر و مادر. (مترجم)

۳۵۲- تهذيب ج ۲، ص ۲۳، حديث ۶۴

۳۵۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۶۳، حديث ۲۱

۳۵۴- معانی الاخبار، ص ۱۵۱

۳۵۵- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۵۵، حديث ۳

۳۵۶- شتر يا گوسفند كه در مكه قربانی كنند

۳۵۷- يعنی يك نعل خود را به گردن او آويزان نموده و قسمت راست كوهانش را شكافته از خون آن به صورتش بمالد.

۳۵۸- شتر

۳۵۹- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۵۷، حديث ۱۳

۳۶۰- يكی از مصاديق اين فرمايش امامعليه‌السلام ربيعه بن مكدم از قبيله بن فراس است آورده اند كه: در سفری چند كجاوه از اهل و عائله اش همراهش بودند كه به تنهايی از آنها پاسداری می نمود. در اين موقع دو اسب سوار از طايفه بنی سليم متوجه او شده، يكی از آنان تيری به سوی او پرتاب نمود تير به قلب وی اصابت كرد. در اين هنگام ربيعه برای اين كه دشمن از اين حادثه آگاه نشود و به حريم او متعرض نگردد نيزه اش را در زمين فرو برد و در حالی كه بر زين نشسته بود به آن تكيه زد تا اين كه كجاوه ها به خانه های حی رسيدند، و بنی سليم همچنان در پيشروی او ايستاده حركتی از خود نشان نمی دادند به تصور اين كه او زنده است، تا اينكه يكی از آنان متوجه شده به آنان گفت: به نظرم او مرده است؛ زيرا اصلا حركت نمی كند، پس تيری به جانب اسب او انداختند، و ناگهان اسب او از جا پريد و بدن بی جان ربيعه از بالای زين بر زمين افتاد. (مولف)

۳۶۱- نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰

۳۶۲- نهج البلاغه، خطبه ۶۳

۳۶۳- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۵۳، ح ۲

۳۶۴- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۲

۳۶۵- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۳۸، حديث ۱.

۳۶۶- فروع كافی، ج ۵، ص ۳۳۹، حديث ۶.

۳۶۷- وسائل، ج ۱۱، ص ۵۵، حديث ۳

۳۶۸- مسطرفات سرائر، ص ۱۴۹

۳۶۹- خصال، باب الاربع مائه، ص ۶۱۳

۳۷۰- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۸

۳۷۱- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۴

۳۷۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۲۲، حديث ۳.

۳۷۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۲۴، حديث ۹

۳۷۴- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۲۳، حديث ۷

۳۷۵- ۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۲۳، حديث ۶.

۲- اين خبر به صورت ظاهر خالی از ابهام نيست و با ملاحظه خبر معاويه بن عمار از امام صادقعليه‌السلام كاملا روشن می شود كه آن حضرتعليه‌السلام در مثل چنين قضيه ای فرمود: نخست يك چشمش را با پارچه ای می بندند، و تخم مرغی را از چشم ديگرش به قدری دور می كنند كه زيادتر از آن نبيند، پس آن موضع را مشخص نموده و از سه طرف ديگر نيز ديد همان چشم را نشانه كرده و سپس آنها را با هم مقايسه می كنند، اگر بين آنها تفاوتی نبود ادعايش راست است. و بينايی چشم ديگرش را نيز به همان كيفيت آزمايش می كنند و آنگاه تفاوت بينايی دو چشم را تعيين نموده، به همان مقدار به او ارش جنايت می دهند. (فروع كافی، ج ۷، ص ۳۲۳ حديث ۸) (مولف)

۳۷۶- ۳- عجائب القضايا، قمی، ص ۹۳، حديث ۱۴۸

۴- مورد اين خبر آزمايش هر دو چشم، و مورد خبر اول يك چشم بوده كه با مقايسه با چشم ديگر آزمايش و تعيين ارش جنايت شده است

۳۷۷- فروع كافی، ج ۵، ص ۴۱۱، حديث ۸

۳۷۸- وسائل الشيعه، ج ۱۹، ص ۲۷۵، حديث ۶ (با اندك تفاوتی)

۳۷۹- تهذيب، ج ۶، ص ۳۱۹، حديث ۸۶

۳۸۰- نهج البلاغه، حكمت ۲۵۳

۳۸۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۱۹، حديث ۱

۳۸۲- من لا يحضر،، كتاب القضاء، باب الحيل فی الاحكام، حديث ۲. شيخ صدوقرحمه‌الله در فقيه پس از نقل اين خبر می گويد: اين تدبير اميرالمومنينعليه‌السلام تنها بدان جهت بوده كه مردم را از احكام كسانی كه طلاق را با سوگند روا می دارند نجات بخشد. مولف

۳۸۳- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۸

۳۸۴- اذكيا، ابن جوزی، ص ۲۵، الباب الثامن

۳۸۵- بحار ج ۴۰، ص ۲۸۶

۳۸۶- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۰۹

۳۸۷- سوره نساء آيه ۳

۳۸۸- سوره نحل، آيه ۶۹.

۳۸۹- تفسير عياشی، ج ۱، ص ۲۱۹.

۳۹۰- سوره نوح، آيه ۱۹ - ۱۲

۳۹۱- سوره انفال آيه ۳۴

۳۹۲- نهج البلاغه، حكمت ۸۸

۳۹۳- نهج البلاغه حكمت ۴۲

۳۹۴- سوره حديد، آيه ۲۲

۳۹۵- نهج البلاغه حكمت، ۳۷۷

۳۹۶- سوره اعراف، آيه ۹۹

۳۹۷- سوره يوسف، آيه ۸۷

۳۹۸-نهج البلاغه، حكمت، ۳۷۷

۳۹۹- نهج البلاغه، حكمت ۲۹۴

۴۰۰- نهج البلاغه، حكمت ۳۹۶

۴۰۱- نهج البلاغه، حكمت ۳۵۶

۴۰۲- نهج البلاغه، در ضمن خطبه ۱۳۷

۴۰۳- غارات، ثقفی، ص ۱۱۱

۴۰۴- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۱۰

۴۰۵- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۲۰، حديث ۶

۴۰۶- خصال، باب الاربع مائه، ص ۶۱۵

۴۰۷- خصال، باب الاربع مائه، ص ۶۱۵

۴۰۸- فروع كافی، كتاب الصيد، باب صيد الطيور الاهليه، حديث ۵

۴۰۹- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۲۷

۴۱۰- خصال باب الاربع مائة، صفحه ۶۱۹

۴۱۱- تهذيب، جلد ۱۰ صفحه ۳۱۵ حديث ۱۶

۴۱۲- فروع كافی جلد ششم، صحفه ۲۴۷حديث سوم.

۴۱۳- فروع كافی، كتاب المعيشة، باب من يشتری الرقيق فيظهر..، حديث ۱۲

۴۱۴- فروع كافی كتاب الزكاة باب النوادر حديث يك.

۴۱۵-۴۱۵-فروع كافی جلد ۵ صفحه ۲۹۲، حديث دوم.

۴۱۶- ۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۵۲. تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۲۹

۲- اتفاقی و تصادفی نيست كه رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در اين قضيه و نظاير آن كه در تاريخ و آثار كم هم نيستند ابتدا تبيين حكم مساءله را به ديگران ارجاع نموده و آنگاه كه عجز و خطای آنان از بيان حكم مساءله بر همه ظاهر گرديده پيامبر خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قضاوت مساءله را از اميرالمومنينعليه‌السلام خواسته و سپس هم به صحت قضاوت آن حضرت و احيانا تخطئه ديگران تصريح و تاكيد نموده است، اين نفی و اثبات از سوی پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به روشنی مبين اين مطلب است كه تنها اميرالمومنينعليه‌السلام است كه به علت دارا بودن شرايط خلافت و جانشينی از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و رهبری امت اسلام از حيث علم و عمل شايسته تصدی چنين مقام و منصب الهی است، نه ديگران كه كرارا خطا و اشتباه آنان در بيان حكم مساءله شرعيه بر همه كس آشكار و پديدار گشته است، تا از اين راه حق روشن شود، و حجت بر مردم تمام گردد، و برای كسی عذری باقی نماند. ليهلك من هلك عن بينه و يحيی من حی عن بينه؛ تا هر كه هلاك شدنی است بعد از اتمام حجت هلاك شود و هر كه لايق حيات ابدی است از اتمام حجت به حيات ابد رسد. سوره انفال، آيه ۴۲ (مولف)

۴۱۷- مقنع، ص ۴۴. آخر باب الديات.

۴۱۸- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۵۲، حديث ۸، تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۲۸ حديث ۳۳

۴۱۹- تهذيب، ج ۱۰، ص ۳۱۰، حديث ۱۱

۴۲۰- تهذيب ج ۱۰، ص ۲۲۸، حديث ۳۱

۴۲۱- فروع كافی، ج ۷ ص ۳۵۳، حديث ۱۴. تهذيب ج ۱۰، ص ۲۲۸، حديث ۳۰

۴۲۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۵۳، حديث ۱۳. تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۲۷، حديث ۲۵

۴۲۳- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۵۳، حديث ۱۱. تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۲۷، حديث ۲۷.

۴۲۴- وسائل الشيعه، ج ۱۹،ص ۱۸۶، حديث ۱۲

۴۲۵- عجايب القضايا، قمی، ص ۹۱، حديث ۱۳۸

۴۲۶- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۲۸، حديث ۱۱. تهذيب، ج ۶، ص ۲۹۰، حديث ۱۰

۴۲۷- تهذيب ج ۷، ص ۳۶۱، حديث ۲۸

۴۲۸- بی عدالتی

۴۲۹- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۳۸

۴۳۰- فروع كافی، ج ۶، ص ۴۷، حديث ۸

۴۳۱- عجايب القضايا، قمی، ص ۸۸

۴۳۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۶۵

۴۳۳- مقصود كرايه دهندگان حيوانات است.

۴۳۴- من لا يحضر، كتاب القضايا والاحكام، باب ۱۵، حديث ۶

۴۳۵- من لا يحضر، كتاب القضايا، باب ۱۳، حديث ۱

۴۳۶- من لا يحضر، كتاب القضايا و الاحكام، باب ۶۹، حديث ۵۶

۴۳۷- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۶۳، حديث ۲۰

۴۳۸- فروع كافی، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث ۲۰

۴۳۹- كامل، جزری

۴۴۰- سوره مومنون، آيه ۱۱

۴۴۱- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۹

۴۴۲- سوره بقره، آيه ۱۷۳

۴۴۳- سوره احقاف، آيه ۱۳

۴۴۴- سوره بقره، آيه ۲۳۲.

۴۴۵- سوره بقره آيه ۱۸۶

۴۴۶- فروع كافی، ج ۴، ص ۱۸۰، حديث ۳

۴۴۷- سوره يونس آيه ۲۲.

۴۴۸- سوره فتح، آيه ۹

۴۴۹- خصائص، سيد رضی، ص ۱۰۱

۴۵۰- سوره بقره، آيه ۶۸

۴۵۱- عرائس، ثعلبی،

۴۵۲- سوره انبياء آيه ۳۴

۴۵۳- ساكنين خارج از محدوده و مقصود از حرم مكه معظمه تا مقدار مشخصی از اطراف آن می باشد.

۴۵۴- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۰۲

۴۵۵- سوره توبه آيه ۴۵

۴۵۶- تفسير نور الثقلين، ج ۲، ص ۲۲۵

۴۵۷- سوره شوری آيه ۲۹

۴۵۸- تفسير نور الثقلين، ج ۴، ص ۵۸۱

۴۵۹- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۸۵، حديث ۵

۴۶۰- فروع كافی، كتاب الصيام، باب النوادر، حديث ۷

۴۶۱- ارشاد، مفيد، قضاياهعليه‌السلام فی عهد ابی بكر، ص ۱۰۸

۴۶۲- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۱۲، حديث ۲

۴۶۳- تهذيب، ج ۱، ص ۳۷۷، حديث ۲۴

۴۶۴- تاريخ طبری، ج ۳، ص ۲۶۵

۴۶۵- قرب الاسناد، ص ۳۵

۴۶۶- تهذيب، ج ۲، ص ۳۱۴، حديث ۱۳۳

۴۶۷- صفين، نصر، ص ۱۲۶

۴۶۸- تاريخ، اعثم كوفی، (ترجمه شده)، ص ۸۷، (خلافت عمر)

۴۶۹- تهذيب، ج ۸، ص ۳۴، حديث ۲۵

۴۷۰- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۵۰۸

۴۷۱- تهذيب، ج ۷، ص ۳۵۲، حديث ۶۴

۴۷۲- مناقب، سروی ج ۱، ص ۵۰۸

۴۷۳- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۰

۴۷۴- ارشاد، مفيد، ص ۲۱۶

۴۷۵- عجايب القضايا، قمی، ص ۴۶، حديث ۴۴.

۴۷۶- عجايب القضايا، قمی، ص ۴۶، حديث ۴۵

۴۷۷- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۷۰،. من لا يحضر، كتاب الحدود، باب تحريم الدماء، حديث ۲۳

۴۷۸- مناقب، ج ۱، ص ۴۹۵

۴۷۹- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۱

۴۸۰- ۱- فروع كافی، ج ۶، ص ۳۸۹، حديث ۵.

۲- شاهد بر فرمايش آن حضرتعليه‌السلام اين كه كوفه از بدو تاسيسش مركز شيعه بوده و حاكمان جبار در طول تاريخ نتوانسته اند شيعه را از آن ديار قلع و قمع كنند. (مولف)

۴۸۱-۴۸۱-مناقب، سروی، ج ۱، ص ۲۶۹

۴۸۲- نهج البلاغه، حكمت ۲۹۶

۴۸۳- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۸۸

۴۸۴- فروع كافی، ج ۷، ص ۴۰۴

۴۸۵- فروع كافی، ج ۶، ص ۴۰۳

۴۸۶- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۱۵

۴۸۷- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۶

۴۸۸- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۴۷، حديث ۱. تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۷۰، حديث ۱۰

۴۸۹- فروع كافی، ج ۷، ص ۳۶۰ مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۷. تهذيب، ج ۱۰، ص ۲۷۸، حديث ۱. من لا يحضر، ج ۴، ص ۱۲۸، حديث ۱۴

۴۹۰- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۸۹. تهذيب، ج ۱۰، ص ۱۷۳، حديث ۱۹

۴۹۱- سوره مومنون، آيه ۹۵

۴۹۲- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۶۸، حديث ۴۰

۴۹۳- نهج البلاغه، حكمت ۳۳۸

۴۹۴- نهج البلاغه، حكمت ۳۳۸

۴۹۵- نهج البلاغه، حكمت ۱۱۶

۴۹۶- نهج البلاغه، حكمت ۱۲۸

۴۹۷- ۳- نهج البلاغه، بخش نامه ها ۷۷

۴- فرمايش آن حضرت كاملا صحيح است. همچنانكه می بينيم فرقه های مختلف همه به قرآن تمسك می كنند. و با توجه به اين نكته عمر نگذاشت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به هنگام وفات وصيت كند، و گفت: كتاب خدا ما را كافی است و خود عمر پس از رحلت رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وفات آن حضرت را انكار كرد با اينكه آن مورد تصريح آيات محكمه و واضحه قرآن بود (مولف) ۴۹۸- صفين، نصر بن مزاحم، ص ۱۱۶

۴۹۹- ارشاد، مفيد، ص ۱۱۱. كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۱۸۰

۵۰۰- نهج البلاغه، در ضمن خطبه ۱۳۰

۵۰۱- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۸

۵۰۲- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۳۳۸

۵۰۳- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۵۶

۵۰۴- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۹۵

۵۰۵- كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۱۴۳، (حوادث سال ۱۶)

۵۰۶- ارشاد، مفيد، ص ۱۰۰

۵۰۷- صفين، نصر ص ۲۱۵

۵۰۸- طبری، ج ۳، ص ۲۰۵،. كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۱۶.

۵۰۹- مغيره در اين ادعايش بر رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم افترا بسته، چرا كه مغيره مردی منافق بوده و نفاق او را خليفه سومشان عثمان و نيز عبدالرحمن بن عوف يكی از شش نفر شورای آنان و از عشره مبشره تصديق نموده، و علت اين كه اميرالمومنينعليه‌السلام به جای تكذيب او به او فرمود: كه آن مخالف آيات قرآن است؛ زيرا تكذيب او شاهد خارجی نداشت و اثبات آن مشكل بود.

گذشته از اين كه صدوقرحمه‌الله فرموده: كفش داشتن رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سند تاريخی ندارد جز كفشی كه نجاشی برای آن وجود مباركصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هديه فرستاده و تازه آن هم رويش شكافته بوده و پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حالی كه كفش به پا داشته بر روی پاهايش مسح نموده و كسانی كه درست متوجه نبوده اند می گفته اند: پيغمبر بر كفشهايش مسح نموده است. (مولف) ۵۱۰- تهذيب، ج ۱، ص ۳۶۱، حديث ۲۱

۵۱۱- فروع كافی، ج ۷، ص ۲۵۹، حديث ۲۳

۵۱۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۴۲۵. رجال كشی، ص ۶۱، در عنوان قنبر.

۵۱۳- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۴۲۵

۵۱۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۴۲۵ و ۴۲۶

۵۱۵- مناقب سروی، ج ۲،ص ۵۵.

۵۱۶- وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۵۵

۵۱۷- صفين، نصر، ص ۵۱۹

۵۱۸- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۳۱۷

۵۱۹- وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۶۵، حديث ۲.

۵۲۰- نهج البلاغه، خطبه ۶۴

۵۲۱- نهج البلاغه، حكمت ۱۹۹

۵۲۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۳۷

۵۲۳- بحار، ج ۴۱، ص ۳۳۸

۵۲۴- غيبت نعمانی، ص ۱۴۱، باب ۱۰، حديث ۲

۵۲۵- مناقب، سروی، ج ۱، ص ۴۲۴

۵۲۶- در رالمطالب.

۵۲۷- بحار، ج ۴۰، ص ۲۴۲

۵۲۸- ۲- بحار، ج ۴۱، ص ۲۸۸.

۳- گرچه اخبار اين فصل مرسله هستند، ولی تعجب ندارد كه آن اعمال حيرت آور از آن شخصيت نامتناهی سر زده باشد، و به همين جهت بوده كه پاره ای از مردم آن حضرت را خدای خود دانسته اند. و خود آن حضرت آنان را با آتش سوزانده است. ۵۲۹- من لا يحضر، كتاب الديات، باب ۷۱، نوادر الديات، حديث ۱۲. تهذيب، ج ۲، ص ۵۱۰.

۵۳۰- كامل، ج ۲، ص ۱۶۲

۵۳۱- طرائف، ص ۴۲۹

۵۳۲- كامل، مبرد ج ۲، ص ۱۴۱. كامل، ابن اثير، ج ۱، ص ۶۳۱

۵۳۳- ملل و نحل، ج ۱، ص ۲۸ - ۳۱

۵۳۴- پيامبر هرگز به هوای نفس سخن نمی گويد، سخن او هيچ غير وحی خدا نيست. (سوره نجم آيه ۳،۴) ۵۳۵- السقيفه، جوهری، ص ۴۰، عقد الفريد، ج ۲، ص ۲۰۸، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۱۳۰

۵۳۶- خصال، باب الثلاثه، حديث ۲۸۸.

۵۳۷- تاريخ الخلفا، ص ۱۸

۵۳۸- ايضاح، ص ۱۶۱، چاپ دانشگاه تهران.

۵۳۹- تاريخ الخلفا، ص ۱۱

۵۴۰- تاريخ الخلفا، ص ۱۲

۵۴۱- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۴. در ذيل خطبه لله بلاد فلان.

۵۴۲- سوره نجم، آيه ۳، ۴

۵۴۳- كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۲۷

۵۴۴- ايضاح، ص ۱۷۷

۵۴۵- فتوح البلدان، ص ۱۴۸

۵۴۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۴، ص ۴۵۹

۵۴۷- اسدالغابه، ج ۳، ص ۲۹۹

۵۴۸- تهذيب، ج ۹، ص ۳۱۴، حديث ۴۸

۵۴۹- تهذيب، ج ۹، ص ۳۱۴، حديث ۴۸

۵۵۰- حيوان، ج ۱، ص ۲۹۵

۵۵۱- حيوان، ج ۱، ص ۱۸۷، چاپ مصر.

۵۵۲- شعراء، ص ۹۲

۵۵۳- معارف، ص ۱۲۲

۵۵۴- فروع كافی، ج ۶، ص ۱۸، حديث ۱

۵۵۵- معارف، ص ۱۲.

۵۵۶- سوره صافات، آيه ۷۷

۵۵۷- واگذار! مكرمت ها را و برای طلب آنها بار سفر مبند و بر جای بنشين كه هم می خوری و هم می پوشی.

۵۵۸- شعرا، ص ۶۷، عنوان: حطيئه

۵۵۹- هر اوقيه، هفت مثقال است

۵۶۰- سوره نساء، آيه ۲۰

۵۶۱- اذكيا، ص ۲۰۷

۵۶۲- معارف، ابن قتيبه، ص ۱۰۲

۵۶۳- اذكيا، ص ۲۰۷

۵۶۴- سوره احقاف، آيه ۲۰

۵۶۵- سوره احقاف، آيه ۲۰

۵۶۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۶۱، در ضمن شرح خطبه شقشقيه

۵۶۷- سوره اعراف، آيه ۳۲.

۵۶۸- سوره حجرات، آيه ۱۲.

۵۶۹- سوره بقره، آيه ۱۸۸

۵۷۰- سوره نور، آيه ۶۰

۵۷۱- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۶۱

۵۷۲- تفسير ثعلبی.

۵۷۳- آنگاه كه مردم مرا در كنار درخت انگوری به خاك بسپاريد، تا استخوانهايم از ريشه های آن سيراب گردد و مرا در فلاه دفن نكنيد، كه می ترسم پس از مرگ از چشيدن آن بی بهره بمانم.

۵۷۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۶۰

۵۷۵- ايضاح، فضل، ص ۳۳۷

۵۷۶- فتوح البلدان، ص ۵۳۷

۵۷۷- ۲- نام محلی است.

۳- عقد الفريد ۵۷۸- ايضاح، ص ۲۵۰

۵۷۹- ۱- ترجمه تاريخ، اعثم كوفی، ص ۸۹

۲- ضبه بن محصن عنزی كه از اهل بصره و در اين فتح، همراه ابوموسی بوده و بعدا مواردی از تخلفات ابوموسی را در جريان اين فتح برای عمر گزارش كرده از جمله، به همين مطلب اشاره نموده و گفته است: تنها انگيزه ابوموسی از اين انكار اين بوده كه چون رامهرمز به وسيله لشكر كوفه، فتح شده و آنان غنيمت فراوانی از آنجا به دست آورده بودند از اينرو ابوموسی از روی حسادت به دروغ سوگند ياد كرد كه مردم رامهرمز را تا شش ماه امان داده، تا آن غنائم از كوفيان باز گرفته شود. و اگر آنان را امان داده بود جرير بن عبدالله را چرا فرستاد و اين امان را كی و كجا داد كه هيچ وضيع و شريف سپاه آگاه نشد. مترجم. (ناسخ، ج ۴، ص ۳۲۰)

۵۸۰- هر گاه مسلمانی حريف خود را در نبرد تن به تن بكشد، می تواند اشيای همراه او را برای خود تصرف نموده و خمس به آنها تعلق نمی گيرد. و اين را سلب گويند.

۵۸۱- فتوح البلدان، ص ۱۱۸

۵۸۲- كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۵۰

۵۸۳- ج ۳، ص ۱۱۲، ذيل خطبه: لله بلاد فلان

۵۸۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۱۱

۵۸۵- سوره عبس، آيه ۳۱

۵۸۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۱

۵۸۷- صحيحه مسلم، ج ۱، ص ۲۴۲ (چاپ مصر)

۵۸۸- تاريخ بغداد ج ۳، ص ۷۱

۵۸۹- سوره طلاق، آيه ۱

۵۹۰- سوره طلاق، آيه ۱

۵۹۱- تاريخ بغداد، ج ۱۴، ص ۸۱

۵۹۲- قريه از قراء واسط

۵۹۳- عيون، ج ۳، ص ۳۳۰

۵۹۴- ايضاح، ص ۴۸۵

۵۹۵- تاريخ بغداد، ج ۸، ص ۳۴۲

۵۹۶- تاريخ بغداد، ج ۱۴، ص ۸۱

۵۹۷- صحيح مسلم، ج ۱، ص ۷۱ (چاپ مصر) صحيح بخاری، ج ۱، ص ۲۸۰

۵۹۸- سوره مائده، آيه ۶

۵۹۹- الجمع بين الصحيحين، حميدی

۶۰۰- اذكياء، ص ۲۳

۶۰۱- سوره آل عمران، آيه ۱۴۴

۶۰۲- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۶۰، در ذيل شرح خطبه شقشقيه

۶۰۳- سوره بقره، آيه ۱۴۲

۶۰۴- عقد الفريد، ج ۲، ص ۲۰۹

۶۰۵- سوره زمر، آيه ۳۰

۶۰۶- عقد الفريد، ج ۲، ص ۵، البكاء علی الميت

۶۰۷- فروع كافی، ج ۶، ص ۵۰، ح ۷

۶۰۸- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۱۲

۶۰۹- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۱۳

۶۱۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۱۷۵

۶۱۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۱۱

۶۱۲- اسدالغابه، ج ۴، ص ۱۹۸

۶۱۳- سوره نحل، آيه ۱۰۶ ۶۱۴- خطبه شقشقيه

۶۱۵- شرح نهج البلاغه، استاد محمد تقی جعفری، ج ۲، ص ۲۹۴

۶۱۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳ ص ۱۰۴

۶۱۷- فروع كافی، ج ۶، ص ۲۱، ح ۱۷

۶۱۸- كامل، ج ۲، ص ۲۸

۶۱۹- نهايه، ابن اثير، ج ۵، ص ۱۰۱، ماده نقب

۶۲۰- فتوح البلدان، ص ۱۳۴

۶۲۱- فتوح البلدان، ص ۳۴۱

۶۲۲- سوره ذاريات، آيه ۱، ۲

۶۲۳- حياه الحيوان، ج ۲، ص ۱۲۵، عنوان ظبی

۶۲۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۵۹

۶۲۵- عيون، ج ۴، ص ۶۹

۶۲۶- اغانی، ج ۱۶، ص ۱۱۱

۶۲۷- عيون، ج ۱ ص ۶۷

۶۲۸- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۴۳۳

۶۲۹- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۴

۶۳۰- فتوح البلدان، ص ۲۰۶

۶۳۱- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۰

۶۳۲- عيون، ج ۳، ص ۳۳۵

۶۳۳- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۰

۶۳۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۴۳

۶۳۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۷۷

۶۳۶- فتوح البلدان، ص ۵۴۱

۶۳۷- تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۲۱۱

۶۳۸- كتاب سليم بن قيس، ص ۱۳۴

۶۳۹- كتاب سليم بن قيس، ص ۱۳۴

۶۴۰- عقد الفريد، ج ۱، ص ۱۷، تاريخ طبری، ج ۳، ص ۲۸۷

۶۴۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۶

۶۴۲- سوره يونس، آيه ۳۴

۶۴۳- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۲۴، ذيل خطبه لله بلاد فلان

۶۴۴- عقد الفريد، ج ۲، ص ۲۱۱، در شرح حال عمر.

۶۴۵- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۲۰۳

۶۴۶- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۱۹۷

۶۴۷- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۱۵

۶۴۸- طرائف، ابن طاووس

۶۴۹- مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۲

۶۵۰- عيون، ج ۲، ص ۲۱۱

۶۵۱- نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه ۳ شقشقيه

۶۵۲- السقيفه، جوهری، ص ۸۶

۶۵۳- السقيفه، ص ۳۸

۶۵۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۱۶۵

۶۵۵- سوره محمد، آيه ۸

۶۵۶- سوره قلم، آيه ۴

۶۵۷- سوره شعراء، آيه ۲۱۵

۶۵۸- سوره قصص آيه ۶۸

۶۵۹- سوره احزاب، آيه ۳۳

۶۶۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۷. ذيل خطبه لله بلاد فلان

۶۶۱- سوره واقعه آيه ۱۰، ۱۱.

۶۶۲- سوره ص، آيه ۸۶

۶۶۳- سوره نساء آيه ۹۴

۶۶۴- سوره انسان، آيه ۸

۶۶۵- حديثی است مورد اتفاق فريقين، و بزرگان علمای اهل تسنن از قبيل بخاری و مسلم و ترمذی و نسائی و سجستانی در صحاح معتبر خود و امام احمد حنبل در مسند و ابن ابی الحديد در شرح نهج البلاغه و... آن را نقل كرده اند و خبر اين است كه روزی زنی مرغ بريانی برای رسول خداصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هديه آورد، پيغمبر قبل از تناول دست به دعا بلند كرد و بدرگاه الهی عرضه داشت: بار خدايا! بفرست نزد من محبوب ترين خلق خودت را تا از اين مرغ بريان با من بخورد در آن حال علی -عليه‌السلام - آمد و با آن حضرت از مرغ بريان تناول نمود. (اقتباس از كتاب شبهای پيشاور)

۶۶۶- آنگاه كه يكی از آن دو تن كه در غار بودند (يعنی رسول خدا - ص) به همراه خود گفت: مترس...(سوره توبه، آيه ۳۹).

۶۶۷- رفيق در مقام گفتگو و اندرز بدو گفت: آيا به خدا كافر شدی... (سوره كهف، آيه ۳۶)

۶۶۸- سوره توبه، آيه ۴۰

۶۶۹- سوره توبه، آيه ۲۵

۶۷۰- سوره توبه، آيه ۲۶

۶۷۱- سوره اعراف، آيه ۱۴۲

۶۷۲- سوره طه، آيه ۲۹ - ۳۳.

۶۷۳- عقد الفريد، ج ۳، ص ۳۵. (دوره سه جلدی، چاپ مصر)

۶۷۴- سوره يوسف، آيه ۴۰

۶۷۵- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۲

۶۷۶- طبری، ج ۲، ص ۴۳۵، - صحيح بخاری، ج ۵، ص ۱۰

۶۷۷- سوره حجرات، آيه ۱۷

۶۷۸- سوره نساء، آيه ۱۲۵

۶۷۹- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۷

۶۸۰- خلفا، ص ۱۲

۶۸۱- سوره اعراف، آيه ۱۴۹

۶۸۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۵، ۱۶

۶۸۳- مسند احمد بن حنبل.

۶۸۴- عيون، الباب الرابع و الاربعون.

۶۸۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۴۴۳

۶۸۶- مروج الذهب، ج ۴، ص ۱۸۱

۶۸۷- زياد شدن سهام ورثه از واحد صحيح.

۶۸۸- فروع كافی، ج ۷، ص ۷۹، حديث ۳

۶۸۹- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۵۸

۶۹۰- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۶۱

۶۹۱- كتاب الحج، باب ۱۲. (ما جاء فی التمتع)

۶۹۲- ملل و نحل، ج ۱، ص ۳۰

۶۹۳- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۶۱

۶۹۴- ملل و نحل، ج ۱، ص ۳۰

۶۹۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳ ص ۱۴۲. ذيل خطبه: لله بلاد فلان

۶۹۶- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۰۵

۶۹۷- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۹۷. ذيل خطبه: لله بلاد فلان

۶۹۸- مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۲

۶۹۹- تذكره الخواص، ص ۲۸.

۷۰۰- اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۰۸، ۳۶۷، ۳۶۸.

۷۰۱- اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۰۸، ۳۶۷، ۳۶۸.

۷۰۲- اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۰۸، ۳۶۷، ۳۶۸.

۷۰۳- اسد الغابه، ج ۲، ص ۲۳۳

۷۰۴- اسد الغابه، ج ۳، ص ۹۲، ۹۳

۷۰۵- اسد الغابه، ج ۳، ص ۹۲، ۹۳

۷۰۶- اسد الغابه، ج ۳، ص ۳۰۷

۷۰۷- معارف، ص ۲۵۱

۷۰۸- اسد الغابه، ج ۳، ص ۳۲۱

۷۰۹- معجم الادباء، ج ۱۷، ص ۸۴

۷۱۰- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۴۰۱

۷۱۱- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۴۰۳

۷۱۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۴۷۷

۷۱۳- سوره نساء، آيه ۶۴

۷۱۴- سوره نساء آيه ۶۵

۷۱۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۱۲۳

۷۱۶- شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۵ ذيل خطبه لله بلاد فلان

۷۱۷- سوره دهر، آيه ۹و۸

۷۱۸- سوره مريم آيه ۱۱

۷۱۹- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱ ص ۷۳

۷۲۰- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۵۸

۷۲۱- سوره طه آيه ۱۱۵

۷۲۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۶، ذيل خطبه لله بلاد فلان

۷۲۳- منافقون آيه ۸

۷۲۴- سوره فرقان، آيه ۶۳

۷۲۵- سوره نسا آيه ۳

۷۲۶- سوره زخرف، آيه ۸۱

۷۲۷- تاريخ طبری، ج ۳، ص ۳۲۲. كامل، ابن اثير، ج ۲، ص ۲۴۴

۷۲۸- السقيفه، جوهری، ص ۸۶

۷۲۹- تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۴

۷۳۰-۷۳۰-تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۳۸

۷۳۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۹ ذيل خطبه لله بلاد فلان

۷۳۲- ملل و نحل، ج ۱، ص ۷۱

۷۳۳- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۶۲، ذيل خطبه شقشقيه

۷۳۴- انساب، بلاذری، ج ۱، ص ۳۱۸

۷۳۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۵۵

۷۳۶- سوره احزاب، آيه ۵۳

۷۳۷- سوره احزاب، آيه ۵۴

۷۳۸- سوره احزاب، آيه ۵۷

۷۳۹- تاريخ طبری، ج ۲، ص ۶۱۸

۷۴۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۵۵

۷۴۱- تاريخ الخفاء، ابن قتيبه، ص ۲۰

۷۴۲- سوره يونس آيه ۳۵

۷۴۳- سوره توبه، آيه ۸۰

۷۴۴- سوره توبه، آيه ۸۴

۷۴۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۷

۷۴۶- سوره ابراهيم، آيه ۳۶

۷۴۷- سوره مائده، آيه ۱۱۸

۷۴۸- سوره نوح، آيه ۲۶

۷۴۹- سوره يونس آيه ۸۸

۷۵۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۰۵، ذيل خطبه: لله بلاد فلان

۷۵۱- اغانی،، ج ۱۴، ص ۳۲۷

۷۵۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۴، ص ۶۸

۷۵۳- سقيفه، جوهری، ص ۴۷

۷۵۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۶۲

۷۵۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۶۲

۷۵۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد

۷۵۷- مستدرك، حاكم نيشابوری، ج ۳، ص ۴۴۸

۷۵۸- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۶۲

۷۵۹- سوره نور، آيه ۱۳

۷۶۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۶۳

۷۶۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۳، ص ۱۶۳. اغانی، ج ۱۴، ص ۳۲۲

۷۶۲- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۱۰۴

۷۶۳- ايضاح، ص ۱۵۵ - ۱۵۹

۷۶۴- ايضاح، فضل بن شاذان، ص ۱۳۳

۷۶۵- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۸

۷۶۶- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۱۷

۷۶۷- سوره قيامت، آيه ۱۴، ۱۵

۷۶۸- خطبه شقشقيه

۷۶۹- سوره توبه، آيه ۹۳

۷۷۰- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۱۸

۷۷۱- تاريخ طبری، ج ۳، ص ۹۴

۷۷۲- سوره فاطر، آيه ۸

۷۷۳- تاريخ بغداد، ج ۱۱، ص ۲۹۱

۷۷۴- سوره بقره، آيه ۲۶، ۲۷

۷۷۵- سوره توبه، آيه ۱۰۰

۷۷۶- تفسير ثعلبی.

۷۷۷- سوره مائده، آيه ۱۱۹

۷۷۸- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۱۰۹

۷۷۹- سوره بقره، آيه ۱۷۷

۷۸۰- معارف، ص ۸۴، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۶۶

۷۸۱- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۱، ص ۲۵۵

۷۸۲- شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۳۹

۷۸۳- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۲، ص ۲۰

۷۸۴- تايخ الخلفا، ص ۱۳

۷۸۵- مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۲۱

۷۸۶- فتوح البلدان، ص ۴۶

۷۸۷- نهج البلاغه، درضمن نامه ۴۵

۷۸۸- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحديد، ج ۴، ص ۷۹

۷۸۹- سوره قصص، آيه ۸۳

۷۹۰- نهج البلاغه، خطبه ۳، شقشقيه