پيشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم
رجعت
(رجعت ) در لغت به معناى (بازگشتن به سوى دنيا) است
و در اصطلاح عبارت است از :
(بازگشت بعضى از مؤمنان و بعضى از كافران به اين دنيا، بعد از ظهور امام زمان عليه السلام ).
از جمله اجماعيات و ضروريات مذهب شيعه ، حقيقت رجعت است ، يعنى پيش از قيامت ، در زمان حضرت مهدى (عج ) و بعد از آن حضرت ، جمعى از مؤمنان خالص و جمعى از كافران خالص
و به عبارت ديگر جمعى از نيكان بسيار نيك و جمعى از بدان بسيار بد، به دنيا بر مى گردند.
خوبان و نيكان و مؤمنان خالص به دنيا بر مى گردند براى اينكه با ديدن دولت ائمه عليهم السلام ديده هايشان روشن گردد و مقدارى از جزاى خوبى هايشان در دنيا به آنها برسد.
و بدان و كافران محض ، به دنيا بر مى گردند براى اينكه به عقوبت و عذاب دنيوى برسند. و دولتى كه نمى خواستند به اهل بيت عليهم السلام برسد را مشاهده كنند، و همچنين براى اينكه شيعيان از ايشان انتقام بگيرند.
و ساير مردم در قبرها مى مانند تا روز قيامت محشور شوند. چنانچه در احاديث بسيار وارد شده كه رجوع نمى كند در رجعت مگر كسيكه ايمان خالص داشته و يا كافر محض باشد، امّا ساير مردم به حال خود باقى مى مانند، تا روز قيامت
نظر علماى شيعه در اثبات رجعت
مرحوم علامه مجلسى رحمه اللّه مى فرمايد:
... اكثر علماى اماميه دعواى اجماع بر حقيقت رجعت كرده اند مانند:
محمد بن بابويه در رساله اعتقادات - شيخ مفيد و سيد مرتضى و شيخ طبرسى و سيد بن طاووس و غير ايشان از اكابر علماى اماميه .
و نيز مى فرمايد:
و همچنين مى فرمايد:
چگونه ممكن است شخص با ايمانى كه حقّانيت اهلبيت عليهم السلام را باور كرده در مورد رجعت ترديد كند، در صورتى كه نزديك به ٢٠٠ حديث صريح از امامان اهل بيت عليهم السلام به طور متواتر به دست ما رسيده و بيش از چهل تن از بزرگان شيعه از قبيل شيخ طوسى ، شيخ مفيد، سيّد مرتضى علم الهدى ، شيخ صدوق و كلينى و امثال آنها در آثار پرارج خود گرد آورده اند.
سپس مى فرمايد: من تصوّر مى كنم كه هر كس در مورد رجعت ترديد كند، او در مورد امامان اهلبيت شكّ دارد، چون آن را نمى تواند در ميان شيعيان ابراز كند، براى تخريب آئين مقدّس و براى گول زدن افراد ضعيف الايمان چنين اظهار مى كند كه اهلبيت را قبول دارد و رجعت را قبول ندارد.
مرحوم شيخ حرّ عاملى رحمه الله عليه صاحب كتاب شريف (وسائل الشيعه ) مى فرمايد:
احاديث رجعت متواتر است و هرگز قابل تأ ويل نيست
و نيز مى فرمايد: ثبوت رجعت از ضروريّات مذهب شيعه است ).
شيخ مجتبى قزوينى مى فرمايد:
(احاديث باب رجعت انصافاً از حدّ تواتر بيشتر است ، اگر كسى تواتر اجمالى آن را هم نپذيرد از مقام علم و عقل دور است ).
امين الاسلام طبرسى مى فرمايد:
(همه شيعيان اماميه در مورد رجعت اجماع كرده اند و اخبار آن را تاءييد مى كند و لذا هرگز جاى تاءويل نيست ).
شيخ مفيد نيز عقيده به رجعت را مورد اتّفاق همه شيعيان دانسته است
شيخ ابن بابويه در كتاب من لا يحضره الفقيه روايت كرده است از حضرت امام صادق عليه السلام كه فرمود:
ليس منّا من لم يؤ من بكرّتنا و لم يستحل متعتنا
از ما نيست كسى كه ايمان به بازگشت
ما نداشته باشد، و متعه را حلال نداند
من لايحضره الفقيه : ج ٣، ص ٤٥٨
امام حسين عليه السلام براى هر ضربتى يك ضربت مى زند
امام صادق عليه السلام فرمود:
اوّل كسى كه در رجعت به دنيا باز مى گردد امام حسين عليه السلام و اصحاب باوفاى ايشانند، آنگاه يزيد و يارانش نيز بر مى گردند.
امام حسين عليه السلام همه آنها را مى كُشد، دقيقاً براى هر ضربتى يك ضربت مى زند.
هر كس به هفت چيز اقرار كند مؤمن است
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
هر كه اقرار كند به هفت چيز مؤمن است (و از جمله آنها ايمان به رجعت را ذكر كرده است ).
هر كه اقرار كند به يگانگى خدا،
و اقرار كند به رجعت ،
و به متعه زنان ، و به حج تمتع ، و ايمان بياورد به معراج ،
و به سؤ ال قبر، و حوض كوثر، و شفاعت ، و خلق بهشت ودوزخ ، و صراط و ميزان ، و بعث و نشور و جزا و حساب ، پس او مؤمن است به حق و راستى و او از شيعيان ما اهل بيت است
حادثه بعد از ظهور حضرت مهدى عليه السلام
على بن مهزيار يكى از نيك بختانى است كه سعادت تشرّف به پيشگاه حضرت بقية اللّه - روحى فداه - را پيدا كرده و داستانش مشهور است .
در اين تشرّف قسمتى از علايم ظهور و برنامه هاى جهانى آن حضرت را از زبان مباركش شنيده است .
هنگامى كه حضرت بقية اللّه از ورود خود به مدينه و بيرون آوردن جسد نحس آن دو نفر و به دار آويختن آنها سخن گفت على بن مهزيار پرسيد:
پس چه حوادثى روى مى دهد اى سرور من ؟
فرمود: (رجعت ، رجعت ، رجعت ).
حضرت مهدى عليه السلام قرض شيعيان را ادا فرمايد
امام صادق عليه السلام فرمود:
حضرت مهدى عليه السلام به سوى كوفه برگردد و حق - سبحانه و تعالى - از آسمان طلا بباراند براى ايشان به شكل ملخ ، چنانچه بر حضرت ايّوب باريد و حضرت قسمت نمايد به اصحابش گنج هاى زمين را از طلا و نقره و جواهر.
مفضل پرسيد: اگر يكى از شيعيان شما بميرد و قرضى از برادران مؤمن در ذمه او باشد چگونه خواهد بود؟
امام صادق عليه السلام فرمود:
حضرت مهدى عليه السلام ندا فرمايد در تمام عالم كه ، هر كه قرضى بر يكى از شيعيان ما داشته بيايد و بگويد، پس همه را ادا فرمايد، حتّى يك دانه سير و يك دانه خردل
اوّل كسى كه به دنيا بر مى گردد امام حسين عليه السلام است
قال الصادق عليه السلام :
(اءوّل من يرجع الى الدنيا، الحسين بن على عليه السلام فيملك حتّى يسقط حاجباه على عينيه من الكبر...).
امام صادق عليه السلام فرمود:
(اوّل كسى كه در رجعت به دنيا بر مى گردد حضرت امام حسين عليه السلام خواهد بود و آن مقدار حكومت و رهبرى خواهد كرد كه از پيرى موهاى ابروهاى او بر روى ديده اش آويخته شود).
خبر دادن امام حسين عليه السلام از بازگشت خويش به دنيا
جابر از امام باقر عليه السلام روايت مى كند: حضرت امام حسين عليه السلام در صحراى كربلا پيش از شهادت فرمودند:
(جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود:
اى فرزند! تو را به سوى عراق خواهند برد، در زمينى كه پيغمبران و اوصياى ايشان در آنجا يكديگر را ملاقات كرده اند يا خواهند كرد، و آن زمين را (عمورا) مى گويند، در آنجا شهيد خواهى شد و با تو جماعتى از اصحاب تو نيز به شهادت خواهند رسيد، كه درد و رنج بريدن آهن به ايشان نخواهد رسيد، چنانچه آتش را حقتعالى بر حضرت ابراهيم عليه السلام سرد و سلام گردانيد، همچنين آتش جنگ بر تو و اصحاب تو سَرد و سلام خواهد شد).
امام حسين عليه السلام خطاب به اصحاب خود فرمود:
(بشارت باد شما را، شاد باشيد كه ما به نزد پيغمبر خود مى رويم ، پس مى مانيم در آن عالم آنقدر كه خدا بخواهد.
پس اوّل كسى كه زمين شكافته مى شود و از زمين بيرون مى آيد من خواهم بود و همراه بيرون آمدن من ، بيرون خواهد آمد اميرالمؤمنين عليه السلام و قيام خواهد كرد قائم ما عليه السلام پس نازل مى شود بر من گروهى از آسمان از طرف حق تعالى (كه هرگز بر روى زمين فرود نيامده باشند) با جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و لشكرها از ملائكه .
و فرود مى آيد محمد و على ( عليهما السلام ) و من و برادرم و جميع آنها كه خدا بر ايشان منّت گذاشته از انبياء و اوصياء، سوار شده بر اسبان خدائى ابلق
از نور، كه هيچ مخلوقى پيش از آنها، بر آنها سوار نشده است .
پس حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله علَمْ خود را به دست مى گيرد و حركت مى دهد و شمشير خود را به دست قائم ما مى دهد، پس بعد از آن ، آنچه خدا خواهد مى نمائيم .
پس از آن حقتعالى بيرون مى آورد از مسجد كوفه چشمه اى از روغن و چشمه اى از آب و چشمه اى از شير.
پس آنگاه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام شمشير حضرت رسول صلى الله عليه و آله را به من مى دهد و مرا به جانب مشرق و مغرب بفرستد، پس هر كه دشمن خدا باشد خونش را بريزم و هر بتى را بيابم بسوزانم تا اينكه به زمين هند برسم و جميع بلاد هند را فتح كنم .
و حضرت دانيال و يوشع زنده شوند و بيايند به سوى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و گويند:
(راست گفتند خدا و رسول او در وعده ها كه دادند).
پس هفتاد نفر با ايشان بفرستد به سوى بصره كه هر كه در مقام مقاتله در آيد او را بكشند، و لشكرى به سوى بلاد روم بفرستد كه آنها را فتح كنند.
پس هر حيوان حرام گوشت كه باشد بكُشم تا آنكه به غير حلال و پاك و پاكيزه در روى زمين نباشد يهود و نصارى و ساير ملل را مخيّر گردانم ميان اسلام و شمشير، پس هر كه مسلمان شود منّت گذارم بر او و هر كه اسلام را نخواهد خونش را بريزم .
و هيچ مردى از شيعيان ما نماند مگر آنكه خدا ملكى به سوى او بفرستد كه خاك را از روى او پاك كند و زنان و منزل او را در بهشت به او نشان دهد.
و هر كور و زمين گير و مبتلائى كه باشد خدا به بركت ما اهل بيت آن بلاها را از او دفع نمايد.
و حق تعالى بركت را از آسمان به زمين فرو فرستد به مرتبه اى كه شاخه هاى درختانِ ميوه دار از زيادى ميوه بشكند و ميوه تابستان در زمستان و ميوه زمستان در تابستان به عمل آيد و اين است معنى قول حقتعالى كه فرمود:
(وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقُوا لَفَتَحْنا...)
(و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى گشوديم ؛ ولى (آنها حق را) تكذيب كردند؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم ).
سپس فرمود:
خداوند به شيعيان ما كرامتى ببخشد كه مخفى نماند بر ايشان هيچ چيز در زمين و آنچه در زمين است ، حتّى آنكه اگر كسى بخواهد از احوال خانواده خود اطّلاع حاصل كند خدا به او الهام مى كند به آنچه كه آنها انجام مى دهند
حساب خلائق در رجعت با امام حسين عليه السلام است
قال الصادق عليه السلام :
(انّ الّذى يلى حساب النّاس قبل يوم القيامة الحسين بن على عليهما السلام فاءمّا القيامة فانّما هو بعث إلى الجنّة و بعث إلى النّار)
از امام صادق عليه السلام روايت شده :
حساب خلايق با حضرت امام حسين عليه السلام خواهد بود در رجعت پيش از قيامت و اما قيامت ، پس در قيامت مردم مبعوث مى شوند تا به بهشت يا به جهنّم بروند.
ياران امام حسين عليه السلام هنگام بازگشت آن حضرت به دنيا
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه :
گروهى از فرشتگان از خداى تبارك و تعالى اجازه گرفتند كه براى يارى امام حسين عليه السلام نازل شوند، چون به سرزمين كربلا رسيدند امام حسين عليه السلام به شهادت رسيده بود.
به آنها خطاب شد ملازم قبر او باشيد تا وقتى كه خروج كند، در آن روز از ياران او خواهيد بود، اين فرشتگان همواره در كنار قبر آن حضرت هستند و براى آن حضرت گريه مى كنند تا روزى كه خارج شود و آنها از ياران و ياوران او باشند.
در برخى منابع تعداد همراهان امام حسين عليه السلام ٩٥ هزار نفر آمده است
امام حسين عليه السلام چهل هزار سال حكومت مى كند:
امام صادق عليه السلام فرمود:
(نخستين كسى كه در رجعت بر مى گردد حسين بن على عليه السلام است ، چهل هزار سال در روى زمين مى ماند، تا از كثرت سنّ، ابروانش بر روى چشمهايش بريزد).
امام حسين عليه السلام حضرت مهدى عليه السلام را غسل مى دهد
(ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَاءَمْدَدْناكُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناكُمْ اَكْثَرَ نَفيرا)
(سپس شما را بر آنها چيره مى كنيم ؛ و شما را بوسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد، و نفرات شما را بيشتر (از دشمن ) قرار مى دهيم ).
در تفسير آيه شريفه ٦ از سوره اسراء چنين روايت شده :
... امام حسين عليه السلام با هفتاد نفر از يارانش ، كه خودهاى
دو روى طلا بر سر دارند، و به مردم اعلام مى كنند كه اين حسين [ عليه السلام ] است كه خارج شده است ، تا مؤمنان در مورد او دچار شك و ترديد نشوند و خيال نكنند كه شيطان يا دجّال است و اين هنگامى است كه حضرت مهدى عليه السلام در ميان مردم است .
هنگامى كه همه مؤمنان امام حسين عليه السلام را شناختند و همگى يقين كردند كه او حضرت حسين عليه السلام است ، اجل حضرت مهدى عليه السلام فرا مى رسد و ديده از جهان فرو مى بندد.
آنگاه امام حسين عليه السلام او را غسل و كفن و حنوط مى كند و به خاك مى سپارد. كه هرگز امام را جز امام غسل نمى دهد.
مؤمنان و دشمنانشان زنده مى شوند تا انتقام بگيرند
از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام روايت شده است كه :
(در رجعت ارواح مؤمنان با ارواح دشمنان ايشان به سوى بدن هايشان برگردند، تا حق خود را از ايشان بستانند.
هر كس را كه عذاب و شكنجه كرده باشد از او انتقام بگيرند.
و اگر مؤمنان را به خشم آورده باشند او را به خشم مى آورند. و اگر مؤمنى را كشته باشند، در عوض او را بكشند.
پس مؤمنان سى ماه بعد از كشتن دشمنان خود زندگانى مى كنند و بعد از آن ، همه در يك شب بميرند، مؤمنان به بهشت و دشمنان به بدترين عذابهاى جهنّم بر گردند).