آيه سوم:
(
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ
)
«پس حضرت آدمعليهالسلام
از حضرت حق تبارك و تعالی كلمات را فرا گرفت و آن كلمات را وسيله (قبول) توبه خويش قرار داد» درباره اين آيه احاديثی نقل شده است كه بسيار فوق العاده است، و با توجه به آيه مذكور و اين روايات، انسان می تواند بخوبی درك نمايد كه حضرت صديقه سلام الله عليها علت خلقت است و يكی از اسباب آفرينش جهان می باشد، يعنی همانطور كه رسول اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
، اميرالمؤ منين و حسنينعليهمالسلام
سبب خلقتند، حضرت صديقه سلام الله عليها نيز يكی از علل آفرينش است، و معقول نيست كسی علت خلقت باشد و ولايت نداشته باشد.
در اين باره دو روايت، يكی از جناب اميرالمؤ منين سلام الله عليها و ديگری از جناب ابن عباس نقل می كنم: روايتی كه از وجود مقدس اميرالمؤ منينعليهالسلام
است و جمعی از حفاظ عامه آن را ذكر كرده اند چنين است:
«سالت النبیصلىاللهعليهوآلهوسلم
قول الله تعالی:(
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ
)
فقال: ان الله اهبط آدم بالهند، و حوا بجدة... حتی بعث الله اليه جبرئيل و قال: يا آدم الم اخلقك بيدی؟، المانفخ فيك من روحی؟،...
قال بلی، قال: فما هذا لبكاء؟، قال: و ما يمنعنی من البكاء و قد اخرجت من جوار الرحمان.
قال: فعليك بهولاء الكلمات فان الله قابل تويتك و غافر ذنبك، قل يا آدم: اللهم انی اسالك بحق محمد و آل محمد، سبحانك لا اله الا انت عملت سوءا و ظلمت نفسی فاغفرلی، انك انت الغفور الرحيم، فهولاء الكلمات التی تلقی آدم»
«اميرالمؤ منين سلام الله عليها می فرمايد: از پيغمبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
معنای آيه شريفه(
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ
)
را سؤال كردم، فرمود: هنگامی كه خدای تعال، آدم را در هند، و حوا را در جده فرود آورد....
(حضرت آدم مدتها گذشت كه اشك غم بر چهره می ريخت) تا اينكه خدای تعالی جبرئيل را نازل كرد و فرمود:
يا آدم، آيا من ترا بدست (قدرت) خودم نيافريدم؟ آيا از روح بر تو ندميدم؟ و ملائك را به سجده كردن بر تو فرمان ندادم؟ و حوا كنيز خود را به تو تزويج نكردم؟
حضرت آدم عرض كرد: بلی، خطاب آمد: پس اين گريه (مداوم) تو از چيست؟ عرض كرد: خدايا، چرا گريه نكنم، كه از جوار رحمت تو رانده شده ام. خدای تعالی فرمود: اينك فراگير اين كلمات را كه به وسيله آن، خدا توبه ترا قبول می كند و گناهت را می بخشد، بگو يا آدم: خدايا، پاك و منزهی تو، نيست خدائی جز تو، بد كردم و بخود ستم روا داشتم، پس به حق محمد و آل محمد، مرا ببخش، بدرستيكه اين توئی بسيار بخشنده مهربان. پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
در پايان سخن فرمود: اين است آن كلماتی كه خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است، گوئی خدای تعالی حضرت آدم را با اين كلمات تسلی داده است، كه اگر از جوار رحمت من دور شده ای، اينكه ارزش فراگرفتن اين كلمات گرانقدر، عوض، هم سن و برابر جوار رحمان و هم تراز فردوس و جنان است، و جبران آن نعمتی كه از آن محروم شده ای.
روايت ديگری در همين موضوع جناب ابن عباس از پغمبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
نقل می كند كه آن حضرت فرمود:
«لما خلق الله عزوجل آدم، و نفخ فيه من روحه عطس، فالهمه الله: الحمدلله رب العالمين.
فقال له ربه يرحمك ربك، فلما سجد له الملائكه تداخله العجب.
فقال: يا رب خلقت خلقا احب اليك منی؟ فلم يجب، ثم قال الثانيه، فلم يجب، ثم قال الثالثة، فلم يجب ثم قال الله عزول له: نعم، و لولاهم ما خلقتك.
فقال: يا رب ارنيهم، فاوحی الله تعالی الی ملائكة الحجب، آن ارفعوا الحجب فلما رفعت الحجب، اذا آدم بخمسة اشباح قدام العرش، فقال يا رب من هولاء؟ قال: يا آدم هذا محمد نبی، و هذا علی اميرالمؤ منين ابن عم النبی ووصيه، و هذه فاطمة انبة نببی، و هذآن الحسن والحسين انبا علی و ولدا نببی، ثم قال: يا آدم هم ولدك ففرح بذلك. فلما اقترف الخطيئه.
قال: يا رب اسالك بحق محمد و علی و فاطمة والحسن والحسين لما غفرت لی فغفرالله له بهذا فهذا الذی قال الله عزوجل: «فتلقی آدم من ربه كلمات فتاب عليه» فلما هبط الی الارض، صاق خاتما، فنقش عليه (محمد رسول الله و علی اميرالمؤ منين) و يكنی آدم بابی محمد»
بعد از آنكه خدای عالی آدمعليهالسلام
را آفريد، حضرت آدم عطسه كرد و با الهام خدائی «الحمدلله رب العالمين» گفت. خدای تعالی در جواب فرمود «يرحمك ربك» رحمت خدا بر تو باد (خوشا، آن بشری كه جواب عطسه اش خطاب الهی باشد).
هنگاميكه فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، تكبر به او راه يافت و در حالكيه بر خود می باليد عرض كرد: پروردگارا، آيا مخلوقی كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفريده ای؟ و اين سؤال را سه بار تكرار كرد و هر سه بار بی جواب ماند، دفعه سوم كه حضرت آدمعليهالسلام
پرسش خود را بازگو كرد، متوجه گرديد كه سؤ ال بی پاسخ او، سخن بجائی نبوده است، آنگاه از جانب پروردگار خطاب آمد:
بلی، يا آدم مخلوقاتی از تو محبوبتر دارم، كه اگر آنها بوجود نمی آمدند، ترا نيز نمی آفريد.
عرض كرد: پروردگارا آنها را به من نشان بده.
در آن هنگام خدای تعالی به فرشتگان حاجب درگاه الهی وحی شد: پرده ها را كنار بزنيد (بلی. آفريننده جهان، در پشت پرده غيب موجوداتی دارد كه سبب تربيت آدم و اولاد آدمند).
چون حجابها برداشته شد، از پشت پرده غيب، پنج شبح ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند.
خطاب آمد: اين پيامبر من، اين علی اميرالمؤ منين پسر عم او، اين فاطمه دخترش و اين دو، حسن و حسين، پسر آن علی، فرزندان پيامبر من هستند. و پس از معرفی نامهای آنها، خدا تعالی فرمود: يا آدم، اينان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسيار عالی است، و مرتبه تو تالی مقام و والای اينها می باشد.
و بعدها وقتی كه حضرت آدم مرتكب و مبتلای آن ترك اولی شد، عرض كرد:
پروردگارا، از تو مسئلت دارم كه به حق محمد، و علی، و فاطمه، و حسن و حسين از خطای من درگذری، پس دعايش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و اين است معنای آيه شريفه كه خدا می فرمايد: پس آدم كلماتی از پروردگارش فرا گرفت كه به وسيله آن كلمات توبه او مورد قبول واقع گرديد.
ابن عباس، سپس روايت را چنين ادامه می دهد كه پيغمبرصلیاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
هنگاميكه آدمعليهالسلام
بر زمين فرود آمد، انگشتری برای خود ساخت كه نقش آن نام مبارك پيامبر اعظم «محمد رسول الله» بود، و «ابی محمد» (پدر محمدصلیاللهعليهوآلهوسلم
) كنيه او شد.
«حاف ابن النجار» كه يكی از بزرگان عامه (سنی) است به سند خودش از ابن عباس روايت می كند:
«سالت رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
عن الكمات التی تليها آدم من ربه فتاب عليه، قال: سال بحق محمد، و علی، و فاطمة، والحسن والحسين الا تبت علی فتاب الله عليه تبارك و تعالی»
«از پيغمبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
سوال كردم: آيا آن كلمات كه حضرت آدم از پروردگار خود فرا گرفت و به وسيله آن توبه او مورد قبول واقع شد چيست؟ حضرت فرمود: آدمعليهالسلام
با اين كلمات از خدا درخواست كرد كه توبه او را بپذيرد:
«به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسين، توبه مرا قبول فرما» پس خدای تبارك و تعالی توبه او را پذيرفت.
اين روايت را «سيوطی» در «درالمنثور»، «بدخشانی» از «حافظ كبير دارقطنی» و از «ابن النجار» و «ابن مغازلی» در مناقبش، با ذكر سند نقل كرده اند، و با توجه به مطالبی كه گفته شد از اين آيه هم استفاده می شود كه وجود مقدس حضرت صديقه سلام الله عليها سبب خلقت عالم و «ولية الله» بوده است.