موضوع هفتم
موضوع هفتم مشترك بودن فاطمه سلام الله عليهاست با رسول اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
در مقام ركن بودن نسبت به علی بن ابی طالب سلام الله عليه.
جابربن عبدالله چنين روايت می كند، پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
به علیعليهالسلام
فرمود:
«سلام عليك ابا الريحانتين، اوصيك بريحانتی من الدنيا من قبل ان ينهد ركناك، و الله خليفتی عليك، فلما مات النبیصلیاللهعليهوآلهوسلم
قال علی هذا احد الركنين الذين قال رسول الله. فلما ماتت فاطمة قال هذا الركن الثانی الذی قال رسول الله»
«سلام بر تو، ای پدر دو ريحانه من، يا علی محافظت آن دو را به تو سفارش می كنم، قبل از آن كه هر دو ركن تو از بين برود، را بخدا می سپارم كه او نگهدارنده توست.»
«جابربن عبدالله» روايت را چنين ادامه می دهد:
«پس از رحلت پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
، اميرالمؤ منين فرمود: اين بود يكی از آن دو ركن من، كه رسول خدا می فرمود: و اينك منهدم گرديد، و هنگامی كه فاطمه سلام الله عليها چشم از جهان فروبست، علیعليهالسلام
فرمود:
«اين بود همان ركن دومی كه بقول پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
، امروز از دست دادم» اين حديث را عده ای از علماء به اين شرح نقل كرده اند:
حافظ ابونعيم در «حلية الاولياء» - حافظ، ابن عسا كرد در «تاريخ شام» - حافظ محب الدين طبری در «رياض» و «ذخاير» - امام احمد بن حنبل، امام حنابله - حافظ گنجی شافعیدر «كفايه» - ابوالمظفر سبط ابن الجوزی در «تذكره» - حافظ سيوطیدر «جامع كبير» و جمعی ديگر از دانشمندان و محققين.
در اينجا لازم است، موضوع ركن بودن به علیعليهالسلام
را دقيقا بررسی كنيم كه آيا مراد از اين «ركنيت» چيست؟ و حقيقت اين رتبه معنوی كه مقام بسيار والا و بزرگی است چگونه می باشد.
آنچه مسلم است اين است كه در اين مقام، هر معنائی كه درشان پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
تصور شود عينا به همان گونه و به همان ترتيب درشان حضرت صديقه سلام الله عليها وارد است، و به عبارت ديگر، حضرت زهرا عليها سلام در مقام «ركنيت» مثل و همانند پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
، و در اين منقبت همتا و شريك و برابر با رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
می باشد.
يقينا مقصد از ركن علی بودن، اين نيست كه فاطمه عليها سلام، اداره كننده امور خانواده و كدبانوی خانه و كاشانه علیعليهالسلام
، و گرداننده چرخ زندگانی و آسايش بخش او و خاندان اوست، زيرا كه اينها از وظايف حتمی هر زن مسلمان است. مهم اين است و رمز عظمت زهرای اطهرعليهالسلام
اينجاست كه با وجود آيه.
«الرجال قوامون علی النساء» كه موضع كلی مردان و زنان را نسبت به يكديگر معين می نمايد، پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
در يك مورد استثنائی، حضرت صديقهعليهالسلام
را ركن علیعليهالسلام
می خواند، به همانگونه كه خودش را...
رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
به هر معنی و مفاد، و به هر نحو و كيفيتی كه ركن علیعليهالسلام
محسوب می شود، فاطمه سلام الله عليها نيز به همان ترتيب، به همان نسق، و به همان وضع، ركن مساوی و همتای ديگر، در اين منقبت است.
در اينجا می توان گفت كه اين (ركن بودن به علیعليهالسلام
) از مقام شامخ ولايت سرچشمه می گيرد، و از شئون ولايت است كه هريك از آن سه وجود مقدس، ركن دو نفر ديگر می باشد، و اين موضوع امكان پذير نيست، مگر اينكه فاطمه سلام الله عليها نيز در مقام ولايت همتا و همانند و برابر با پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
و علیعليهالسلام
بوده باشد، يعنی چنان كه رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
ركن ولايت، اساس اسلام، و اصل مودتی است كه خدا آنرا اجر نبوت قرار داده است، حضرت زهراعليهاالسلام
نيز در اين شئون شريك، برابر، و همتای او است و به همين مناسبت پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
می فرمايد:
«لولم يخلق الله علی بن ابی طالب، ما كان لفاطمة كفو
»
«اگر خدا علی ابن ابيطالبعليهالسلام
را نمی آفريد، فاطمهعليهالسلام
شبيه و نظيری در عالم نداشت» در روايت ديگری آن حضرت خطاب به علیعليهالسلام
می فرمايد:
«لولاك يا علی لما كان لفاطمه كفو علی وجه الارض
»
«يا علیعليهالسلام
اگر تو نبودی، فاطمه را بر روی زمين همانند و نظيری نبود» مقصود پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
از «كفو» كه در اين روايات و احاديث ديگر، درشان حضرت زهراعليهالسلام
بكار برده است، چيست؟
آيا منظور آن حضرت، كفو در مال، همانند در فقر و غنی، يا همتا در خلقت ظاهری است؟ بطور يقين نه، بلكه مقصود، كفو و همانند در مقام ولايت، و صفات و فضائل است.
بلی، فاطمهعليهاالسلام
در شئون ولايت همتای علیعليهالسلام
است، همانگونه كه خود پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
چنين است.
چنان كه رسول خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
، ركن ايمان، ركن اسلام، ركن توحيد، ركن منطق و بيان، و ركن حقيقت و شرف انسان است، و به همان معنی و مفهوم، حضرت زهراعليهالسلام
و ائمه اطهار نيز ركن و اساس و اصل و پايه و بنيادند.
در زيارت مبعث، علیعليهالسلام
را به عنوان (ركن بودن) چنين خطاب می كنيم:
«وصل علی عبدك و امينك الاوفی و ركن الاولياء و عماد الاصفياء»
«علیعليهالسلام
كه ركن و پايه ستون و تكيه گاه جميع اولياء و اصفياء می باشد، ركن و تكيه گاهش بفرمايش پيغمبرصلیاللهعليهوآلهوسلم
حضرت صديقه سلام الله عليهاست.
در زيارت ششم، حضرت اميرالمؤ منينعليهالسلام
سيد الاوصياء و ركن الاصفيا ناميده شده است و در زيارت وارث حضرت اباعبدالله الحسينعليهالسلام
چنين عرضه می داريم:
«اشهد انك من دعائم الدين و اركان المومنين
» و در زيارت عيد فطر و قربان:
«اشهد انك من دعائم الدين و اركان المسلمين و معقل المؤمنين
» و در زيارت اربعين حسينعليهالسلام
:
«اشهد انك من دعائم الدين و اركان المسلمين، و معقل المؤمنين
» و در زيارت جامعه كبيره:
«رساسة العباد، و اركان البلاد، و ابواب الايمان
» آری، چهارده معصومعليهمالسلام
همگی اركان توحيد و ايمان و اسلامند، و هر يك از آنان ركن است برای ساير معصومينعليهالسلام
، و حضرت صديقه سلام الله عليها در اين مقام، نظير و همانند و همتای رسول اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
، ركن است برای اميرالمؤ منين سلام الله عليه حضرت صادقعليهالسلام
در اين زمينه بيان روشن و واضحی فرموده اند:
«لولا ان الله عزوجل خلق اميرالمؤ منين، لم يكن لفاطمة كفو علی وجه الارض، آدم فمن دونه
»
«اگر خدای عزوجل اميرالمؤ منينعليهالسلام
را نمی آفريد، از اولين و آخرين فاطمهعليهالسلام
را بر روی زمين نظير و همتائی وجود نداشت»
علیعليهالسلام
و فاطمهعليهالسلام
، هر دو صاحب ولايت، هر دو دارای مقام عصمت و طهارت و هر دو از اركان توحيد و ايمانند.
امام ششم به عبارت ديگری می فرمايد:
«لولا ان اميرالمؤ منين تزوجها لما كان لها كفو الی يوم القيامه علی وجه الارض، ادم فمن دونه
» تشخيص «ركن بودن» و يا «كفو وهمتا بودن» بشری با بشر ديگر، مطلبی است كه فهم انسان از درك آن عاجز و ناتوان است و تنها خدای تعالی (والله يعلم ما خلق) كه از ضمائر مخلوقات خويش آگاه است، می داند و می تواند معين كند چه كسی كفو و نظير و همانند كيست، و همتای هر موجودی در عالم كدام است.
لذا، اختيار فاطمهعليهاالسلام
برای همسری علیعليهالسلام
، يك انتخاب الهی است، خدای تعالی خود برای زهراعليها سلام زوجی را كه كفو و همتای اوست بر می گزيند و در اين عقد آسمانی، خود خطبه می خواند، و شهود اين ازدواج مقدس، پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
جبرئيل و فرشتگان هستند، و بايد اين چنين باشد، زيرا جز خدای خالق يكتا چه كسی می داند كفو و همانند زهراعليهالسلام
كيست، زهرائی كه همتا ندارد و هيچ بشری (جز علیعليهالسلام
) شبيه و نظير او نيست، و در نتيجه همين جهل و نادانی و ناتوانی بشر در شناخت مقام شامخ زهراعليهاالسلام
است كه می بينيم ابوبكر و عمر نيز خواستار ازدواج با فاطمهعليهاالسلام
می شوند، و پيامبر اكرمصلیاللهعليهوآلهوسلم
در جواب آنان چنين می فرمايد:
فاطمهعليهالسلام
از آن خداست، و من در اين مورد هيچگونه اختياری ندارم (الله يعلم ما - خلق)، و تنها خدا كه خالق زهراست می داند كفو و همسر و زوج شايسته او كيست، و من و دخترم اگر چه صاحب مقام ولايتيم، ولی خدا تعالی بر من و او ولايت دارد و انتخاب و تعيين همسر فاطمهعليهالسلام
امری است خدائی.